eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ادامه 👆 📖 🔊 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | 🔻 ***** اگه شهادت نبود، بیجا میکردم این حرفارو بزنم، ببخشن منو بزرگترها، روز روزِ غم امام زمانه بی بی جان، ما شنیدیم، که زخمی شده ای در یثرب علت رنگ کبود، همه نیلوفرها یک بیت بخونم و نشستم، بهرمو بردم، شاید تا آخر عمرم بیمه روضه شدم، الحمدلله، چقد اینجا روضش دل نشینه، بی خود نی تا دم در مردم رو پا هم دیگه نشستن، از همینجا به آقات یه سَرسلامتی بده، صدقه بذارید کنار برا اقا، این یک بیتو بگم از جای مردم قم، از جای مردم این بیت، به جانب خانم عرض میکنم کاش همسایه ما میشدی (ببین خانم، چجور دور بچت میگردن مردم، ما یه امام زاده داریم، با ده تا نسل به شما میخوره، تا کجاها عقب عقب میریم میگیم بچه زهراست) کاش، همسایه ما میشدی، ای مادر جان بخدا، میخ ندارد، در اینجا، درها (یا فاطمه یازهرا)5 دلم شکسته، دلم را نمیخری مادر مرا کنار مزارت نمیبری مادر اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم تو آبروی کسی را نمیبری مادر (حالا از بی بی یه چیزی بگیریم و دعا فرجو بخونیم) (مادر قلب منم جلا بده)2 مادر، به خاطر خدا بده مادر، به ما یه کربلا بده مادر، دلم یه کربلا میخواد مادر، یه گنبد طلا میخواد مادر، دلم امام رضا میخواد اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم همه که با هم بخونیم به دل حضرت میشینه ان شاالله، وقتی به دل یه صحبه و نوکرش بشینه به دل اون هم میشینه اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ... .
babolharam_narimani 3-1.mp3
11.87M
|⇦• روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی
|⇦• روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دل زینب امشب خیلی به‌هم ریخته بود. توو خونه که نشسته بود، هی با خودش میگفت چی شده؟ امشب بابام چش بود؟ هی از اتاق میزد بیرون، توو حیاط می‌چرخید: "إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُون".. هی به آسمون نگاه میکرد؛ دارم میام فاطمه جان ... تا سحر این خانم بیدار بود ، دلش شور میزد ، نمی‌تونست بخوابه ، دختره دیگه ... سحر که شد در آسمانها در عرش صدایی پیچید : "اَلا یَا اَهلَ الْعالَم، قَدْ قُتِلَ عَلِیِّ المُرْتَضَی" .. پا شد بهم ریخت .. حسنم داداش پاشو ببین اینا چی میگن ؟.. میگن بابامون رو کشتن .. امام حسن پا شد ، مضطر خودشُ رسوند تو مسجد دید عجب غوغاییه ... امیرالمومنین فرمود: حسن جان من رو رها کن ، امیرالمومنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، این اشکا ریخت رو صورت مولا ، مولا به هوش اومد؛ حسن جان نبینم گریه کنی ... دوتایی زیر بغلای علی رو گرفتن ، دوباره اینجا حسن عصا شد .. دوباره اینجا حسن زیر یه بغل‌ُ گرفت .. یه بارم تو کوچه زیر بغل مادرُ گرفت ... تا درِ خونه دوتایی با اباعبدالله زیر بغلای مولا رو گرفتن ، همچین که دم درِ خونه رسیدن آقا امیرالمومنین صدا زد : حسن جان ، حسین جان ، زیر بغلام رو رها کنید می‌خوام با پاهای خودم بیام تو خونه .. آقا نمیشه ، خیلی خون از شما رفته ، طاقت ندارید ، نمیتونید رو پا وایستید _نه ، الان تو خونه دخترم منتظرمه .. نمی‌خوام فرق خونیم رو ببینه ... فرق مرا تو طاقت ديدن نداشتي هجده سرِ بريده ببينی چه ميکني اين جا همه به گريۀ تو گريه مي کنند خنده به اشکِ ديده ببيني چه ميکنی اومد تو گودال ... نیزه‌ها رو کنار زد ، اما حسینُ نشناخت خودش رو رویِ جسم حسینِ بی‌سر انداخت با گریه بوسه میزد ، رگهایِ حنجرش رو میشنید با آه و زاری ، صدای مادرش رو با لب تشنه کشتنت ، غریب گیر آوردنت رحمی نکردن به تنت ، غریب گیر آوردنت غارت شده پیراهنت ، غریب گیر آوردنت خودم دیدم که ... یکی زره یکی هم ، عباتو در میاورد یه نانجیبی آمد پیرهن پارَ‌تو برد یه صحنه بین گودال ، این قدخمیده رو کشت دیدم که با خودش برد ، انگشترُ با انگشت تو رو با نیزه میزدن، حسین من، حسین من ای کشتۀ صد پاره تن، حسین من حسین من برات نذاشتن یه کفن، حسین حسین من .
. 🔊 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | 🔻 * اگه شهادت نبود، بیجا میکردم این حرفارو بزنم، ببخشن منو بزرگترها، روز روزِ غم امام زمانه بی بی جان، ما شنیدیم، که زخمی شده ای در یثرب علت رنگ کبود، همه نیلوفرها یک بیت بخونم و نشستم، بهرمو بردم، شاید تا آخر عمرم بیمه روضه شدم، الحمدلله، چقد اینجا روضش دل نشینه، بی خود نی تا دم در مردم رو پا هم دیگه نشستن، از همینجا به آقات یه سَرسلامتی بده، صدقه بذارید کنار برا اقا، این یک بیتو بگم از جای مردم قم، از جای مردم این بیت، به جانب خانم عرض میکنم کاش همسایه ما میشدی (ببین خانم، چجور دور بچت میگردن مردم، ما یه امام زاده داریم، با ده تا نسل به شما میخوره، تا کجاها عقب عقب میریم میگیم بچه زهراست) کاش، همسایه ما میشدی، ای مادر جان بخدا، میخ ندارد، در اینجا، درها (یا فاطمه یازهرا)5 دلم شکسته، دلم را نمیخری مادر مرا کنار مزارت نمیبری مادر اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم تو آبروی کسی را نمیبری مادر (حالا از بی بی یه چیزی بگیریم و دعا فرجو بخونیم) (مادر قلب منم جلا بده)2 مادر، به خاطر خدا بده مادر، به ما یه کربلا بده مادر، دلم یه کربلا میخواد مادر، یه گنبد طلا میخواد مادر، دلم امام رضا میخواد اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم همه که با هم بخونیم به دل حضرت میشینه ان شاالله، وقتی به دل یه صحبه و نوکرش بشینه به دل اون هم میشینه اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ... حاج حيدر خمسه 🏴🏴
. 📖 🔊 روضه جانسوز امام حسن و حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ تخریب قبرستان بقیع | 🔻 ** به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ... آقا،قلبِ منم جلا بده آقا،به خاطرِ رضا بده آقا،به ما یه کربلا بده ... کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادن بر گریه امانی لااقل *همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ... الا مادر به قربونِ جمالِت ... یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ... کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است *مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟ آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ... بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ" *سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ... یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست ) همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید : اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ... لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴