eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
991 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی جمعه ها ساعت 8/30صبح مداح اهل بیت کربلایی مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. بند اول ذکر لب پهلوونا یا علی مولا مدد قوت بازوی همه سینه زنا تا ابد هرکسی که با تو باشه عوض میشه تقدیرش بنت اسد با تو شده فاطمه ام الاسد تو حیدری_ قوت قلب دل هر پیغمبری قاعده‌ی کفش تو معراجیه هرکی بگرده دور تو حاجیه بند دوم شیعتمو خداروشکر تقدیرم اینجوریه نوکریه تو برتر از یه امپراطوریه یه مدته که نجف خونم عجیب کم شده من و ببر حرم دلم خسته ازین دوریه مولا علی_ عاشق ایوون طلاتم یا علی داد میزنم تا که بدونن همه کاشی ایوون طلات قبله‌مه بند سوم افتاده کار لشگری به تیغ تو رو زدن وقتی که کار تو شده با تیغ ابرو زدن پهلوونه خیبره یا خندقه یا هرکی هست پیش تو چاره نداره بغیر زانو زدن شیر نری _ صاحبه تیغه دوسری پس صفدری رد میشی از میمنه و میسره جم میکنی قائله رو یک تنه شعروسبک: .👇
بسم الله الرحمن الرحیم چقدر زل بزنم در حرم هیاهو را رواق‌های پر از ازدحام خوشبو را یکی به درب حرم تکیه داده با گریه یکی بغل زده در گوشه ای دو زانو را یکی زیارت مخصوصه بین دستش بود یکی به سنگ ورودی گذاشته رو را همیشه قبل ورود و خروج می بوسم لباس‌های تن خادمان خوش رو را کنار پنجره فولاد می شود حس کرد نگاه‌های پر از التماس آهو را فقط به قصد تشرف به گردگیری صحن درست کرده ام از این دو پلک جارو را نشست پهلوی در شاعرت ببخش آقا وسط کشیده ام این واژه‌ی دو پهلو را علیه‌السلام گروه ادبی یاقوت سرخ .
بسم الله الرحمن الرحیم هرکسی در راه این درگاه زائر می‌شود در حقیقت فی سبیل‌الله زائر می‌شود باز کلب آستان شاه می‌آید حرم؟ یا دوباره ناصرالدین‌شاه زائر می‌شود می‌شود تکثیر در آیینه‌ کاری‌های صحن در رواق آینه تا ماه زائر می‌شود در نگاه لطف او فرقی ندارد در حرم بنده زائر می شود یا شاه زائر می‌شود معنی حج فقیران بودنش این‌ است که در بساطش هرکه باشد آه زائر می‌شود حاجتش را می‌دهد هرکس که از باب‌الجواد گرچه حتی لحظه‌ای کوتاه زائر می‌شود بر امام مهربان خود پناه آورده است هر گرفتار غمی هرگاه زائر می‌شود مطمئنا او به دیدارش سه دفعه می‌رود آن‌که یک نوبت بر این درگاه زائر می‌شود علیه‌السلام گروه ادبی یاقوت سرخ
. حس آبی ِموج دریایی پیش دریا لبت ترک برداشت اعتبار تمام دریا ها لحظه های غروب لک برداشت قول پایان تشنگی دادی حرف تو معتبر ترین حرف است آخرین مشک خیمه را امروز دست بی جان دخترک برداشت کمرم را شکست پایانت پیکرت با نسیم می پاشد با همین وضعیت چگونه تو را می توانم که بی کمک برداشت پیکرت را تبرکی بردند دست تو سهم ساحل دریاست گرچه چشمت نصیب پیکان شد گیسوان تو را ملک برداشت قسمت ماسه های دریا شد قطره هایی که بین مشکت بود ولی آن شه پر کلاهت را پر بی جان شاپرک برداشت دشت تاریک و چند تا خیمه آتش و ازدحام بی غیرت ردّ دستی میان آن شعله زیور از گوش قاصدک برداشت لحظه های غروب سردار است دارد از غصه آب می گردد چه عروج پر از غمی دارد عزم رفتن که نم نمک برداشت .
. بسم الله الرحمن الرحیم می چکد آبروش از مشک و می چکد آب مشک آهسته مرد گریه نمی کند حالا مرد می ریزد اشک آهسته روی شن های خیس ساحل بود لب خشکیده و ترک دارش زیر چشمی به مشک زل می زد آب کم می شود ز مقدارش قبل ازین ماجرا طلا مي شد دست میزد اگر به هرچيزي لیک حالا شد آب آوردن باعث شرم و آبرو ريزي پیش ازین اعتبار دریا بود نبض دریا میان مشتش بود سر راحت رقیه می خوابید چون عمو مثل کوه پشتش بود با چه بغضی به مشک می گوید اينقدر بی وفا نبودی که قبل ازین با مرام تر بودي اهل جور و جفا نبودی که خاطرت هست که دم خیمه ما دوتایی چه صحبتي کردیم عهد بستیم هر چه پیش آمد دست پر سمت خیمه برگرديم خاطرت هست اینکه می گفتم به حرم باید آب برگردد یک نفر ازمیان ما دو نفر پیش طفل رباب برگردد خاطرت هست آب پرکردم به تو بسیار گوشزد کردم تو خودت را به خیمه ها برسان من اگر چه نشد که برگردم آنطرف تر حسین برمی گشت ناله از سوز سینه سر می داد قدّ خم ، دست بر کمر بودن از چه مرگ بدی خبر مي داد گفت اطراف علقمه دیدم چقدر از حسود پر شده بود گفت حجم سر عمو عباس از فرود عمود پر شده بود استخوان ها شکسته شد یعنی شیر کارش به گرگ افتاده است بين ابروي خوشگلش دیدم چه شکافی بزرگ افتاده است دست ها را یکی یکی ... بعدش دست ها روی آب افتادند تیرها مثل گرگ به جان آرزوی رباب افتادند قصه ی علقمه بدش اینجاست حرمله نیزه ای سه پر آورد آنچنان زد که با دوتا زانو تیر او را به زور درآورد بعد از آن اتفاق ها هر روز چه غمی با رقیه دمساز است آب از جمع ما عمو را برد چقدر آب دردسر ساز است .
. قسمت این است که در علقمه تنها باشی هیچ کس نیست که بعد تو علم بردارد .
. دلدار می رسد سالار می رسد جود و سخا و غیرت و ایثار می رسد شهزاده ی تمامی اعصار می رسد دارد دوباره حیدر کرار می رسد باید که طبل خاتمه ی جنگ را نواخت وقتی علی کنار علمدار می رسد الله اکبر از زور و بازوی پهلوان الله اکبر از قد و بالای این جوان یکدم میان میمنه یکدم به میسره در دو جناح مرد نبرد است همزمان فریاد الامان دارد بلند می شود آنجا به هر مکان اکبر جوان سلسله گيسوي کربلاست پیغمبر خداست با این حساب احمد مختار می رسد ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علي)) غوغا به پا شده تیر از کمان غیرت مولا رها شده شمشیر ذوالفقار علی را کشید و بعد صحرا پر است از سر و دست جدا شده یک تن دوتا شده یعنی علی رسیده زمان عزا شده آمار کشتگان عدو بی حساب شد وقت عذاب شد دنیا خراب شد تيغش خضاب شد وقت مصاف شد از بس که ضربه زد تیغ کجی که دست علی بود صاف شد روز قیامتی که به کرب و بلا شده از شدت بلا پشت دلاوران عرب زاده تا شده غوغا به پا شده ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) وقت حذر رسید تا شیر تر رسید وقتی که بین لشگریان این خبر رسید فریاد استغاثه ی "این المفر" رسيد باز شکاری از حرم شاه کربلا ارباب ماسوا قصد شکار کرد خاک تمام معرکه را لاله زار کرد از میمنه به میسره را تارومار کرد بنگر چه کار کرد سیل عذاب را سر دشمن آوار کرد دشمن هوار کرد از جنگ با جوان حسین احتذار کرد یعنی فرار کرد اینجای قصه کار عدو به سپر رسید عمرش به سر رسید ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) هم ماه آمده هم شاه آمده تکرار دوم اسدالله آمده فرماندهی میمنه از راه آمده ارباب زاده ای که ز درگاه آمده یوسف به شوق دیدنش از چاه آمده پیش جمال پر جبروت یل حسین کوتاه آمده تکبیر می کشد وقتی میان معرکه شمشیر می کشد از ترس و واهمه قلب و دل همه گردن کشان کل عرب تیر می کشد این خنده دار نيست؟ وقتی به جنگ شیر ، روباه آمده ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) پیغمبر آمده از خیمه های کرببلا حیدر آمده وقت نبرد حضرت سرلشکر آمده با این حساب روی زمین محشر آمده خونش به جوش آمد و صبرش سر آمده شیر از میان بیشه به قصد سر آمده به به به این ابهت و قدرت به به به این شهامت و غیرت به به به این شجاعت و صولت در یک کلام ختم کلام است این کلام شیر نر حسین علی اکبر آمده ((شهزاده ي مؤذن کرببلا علی)) صهبا علی و ساقی میخانه ها علی آقا علی و زاده ی خیر النساء علی مولا علی و آیه ی "قالوا بلی" علی والا علی و عالی اعلا نما علی شهزاده ی شهنشه ملک بقا علی پیغمبر جوان شده ی کربلا علی هرکس به جنگ خشم خداوند رو کند راه فرار هر طرفی جستجو کند هرکس که جنگ تن به تنش را نگاه کرد با خود میان معرکه هی گفتگو کند یا مظهر العجايب و یا مرتضی علی ((شهزاده ی شهنشه کرببلا علی)) .
. تقدیم به شهید سید عباس صالحی روزبهانی شهید بروجردیِ حمله‌ به کنسولگری ایران توسط رژیم غاصب و کودک کش اسقاطیل پای منبر بزرگ شد سید روضه اصل اصول دینش بود نام زیبای سیدالشهدا هرکجا بود همنشین بود فکر و ذکرش فقط شهادت بود در دلش حب آل یاسین داشت مثل جدش عنایتی ویژه به فقیر و یتیم و مسکین داشت عکس ایوان‌طلا و شش‌گوشه نقش در قاب زندگی‌اش بود روضه و اشک و شور و سینه زنی جزء آداب زندگی‌اش بود پیرو مسلک شهیدان بود مثل چمران و همت و هادی آن لباس چریکی‌اش آخر شد برایش لباس دامادی نوکریِ علی و آل علی در نگاهش همیشه عزت بود مثل جدش شهید شد تشنه آن‌که یک عمر بین هیئت بود بر لبش غیر حق نمی‌آمد دشمنی با مرام باطل داشت عاشقانه مرید زهرا بود حب حیدر شدید در دل داشت .
. خاتم نبی باشد که شانش هر نگینی نیست دست خدا اصلا که در هر آستینی نیست مانند زهرا که فقط هم‌کفو حیدر بود غیراز خدیجه مصطفی را هم نشینی نیست حجب و حیا اعلی، حجابش نور ، دامن پاک پس با عفتش غیر از " مُطهر " ها قرینی نیست آن خانه که روح الامینش خادم در بود جای زنانی جز زنان اینچنینی نیست هرکس که شک دارد به دختر بودن این زن حتی اگر علامه هم باشد ، " امینی " نیست از دامن زن مرد تا معراج خواهد رفت من مطمئن هستم که این بانو زمینی نیست مال خدیجه ، تیغ حیدر ، هر دو لازم بود این دو نباشد گفت پیغمبر که دینی نیست مادر به دختر رفته این فصل الخطاب ماست جز این دو بانو دیگر ام المومنینی نیست .