eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
1. حفظ سنت ها.mp3
2.74M
در بحث نغمات مداحی ، متاسفانه ما با یک « تهران زدگی » و با یک « مرکزگرایی » مواجهه شدیم که نامطلوب است ... اون و تکثر فرهنگی و بومیِ شهرستان ها باید حفظ شود ، سنت های خوب ، حفظ شوند ، در هر منطقه ای با سبک و روش خودشان شادی و عزاداری کنند ... تیرماه 140
. در وصل، هجر دیدم و در هجر، وصل یار یک شب جواب من بده، یک شب جواب کن فرقی نمی کند بزنی یا بغل کنی تو صاحب اختیار منی ... انتخاب کن! شال سیاه روضه مرا روسفید کرد من را غبار سایه ی این آفتاب کن با آبروتر از تو ندارم، مرا بخر اینبار هم ترا به رقیه ثواب کن .
. شبهای جُمعه انبیا همراه جَمع اولیا پا در رکاب فاطمه،دُردانهء بَدرُ الدُّجی با کهکشانی از شهیدان،مؤمنین،اَهلِ وِلا مهمان ارباب دو عالَم می شوند در کربلا .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گریه دختر آمریکایی از نبود امنیت روحی و روانی در این کشور و بی‌تفاوتی مردم در برابر آزارگران من در سانفرانسیسکو زندگی می‌کنم و اینجا هیچ‌وقت احساس امنیت نمی‌کنم! یک مرد به صورتم آب دهان انداخت و گفت یا برو یا به تو تجاوز می کنم و بقیه فقط این صحنه را تماشا می کردند و هیچ واکنشی نشان نمی دادند. ✍ این، ایستگاه نهایی زن ، زندگی ، آزادی ست خانم هایی که به دنبال بی حجابی و ولنگاری هستید! بدانید تا زمانی که حرمت زن نزد مردان باقیست، در جامعه آرامش خواهید داشت. اما وقتی به تدریج حرمتتان به دست خودتان از بین برود: ⬅️به شما بی احترامی و فحاشی خواهد شد ، ⬅️ آب دهان به صورتتان پرتاب خواهد شد ، ⬅️تهدید به تجاوز خواهید شد ، ⬅️ دیگران بدون هیچ واکنشی نظاره گر تمام این فجایع خواهند بود. https://eitaa.com/samen_pirbakran
1_6147512328.mp3
5.18M
🥀🕊🥀🕊🥀 ای ذکر رایج    والا مدارج هرکی مریض داره بگه باب الحوائج یا باب الحوائج رو قله ی دل علمت  ابوالفضل منو ببر به حرمت ابوالفضل کلید حل مشکلات ابوالفضل همون دو دست قلمت ابوالفضل (ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل بی دست کربلا یا ابوالفضل)2 ای سفره ی بزم   پر برکت و فضل ای ساقی لب تشنگان جانم ابوالفضل ای جانم ابوالفضل صاحب روز تاسوعا ابوالفضل ذکر لب علم کشا ابوالفضل آب میاره ساقی برات ابوالفضل اگه بگی واعطشا ابوالفضل (ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل بی دست کربلا یا ابوالفضل)2 مولانا عباس  کارم با عباس ناله ی اهل حرم جیب الماء عباس لسکینه یا عباس میگم عموم پهلوونه ابوالفضل به خیمه آب می رسونه ابوالفضل مشک و بگیر و زود بیا ابوالفضل رباب دیگه نمی تونه ابوالفضل (ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل بی دست کربلا یا ابوالفضل)2 🌴🌲🌴🌴🌲🌴 هرکی مریض داره بگه یا باب الحوائج😭😭😭
. 💢 قسم به اشک، به بارانِ سیدالشهدا (ع) که می رویم به قربانِ سیدالشهدا به یا حسین ، جهان را حسینیه سازیم قسم به ذکرِ حسن جان سیدالشهدا به گریه ، خنده کنند عده ای و در محشر به خنده آید ، گریان سیدالشهدا شبیهِ کوه بمانیم ، پای این پرچم به دست ماست چو دامان سیدالشهدا چو بود ، پرده نگه دار غارتش کردند گواه ما ، تن عریان سید الشهدا تنور رفت که نانش به اربعین برسد شدیم سیر به احسان سیدالشهدا حرم نرفتن و شک را ، محل نده اصلا که می رویم به فرمان سید الشهدا بگو به شادیِ ارواحِ کربلائی ها سلام بر لبِ عطشان سیدالشهدا - محرم۱۴۰۲ .
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
1.01M
🔹أنَا ابْنُ مِنَا🔹 به شام آمده، به شام بلا به جنگ نفاق، به جنگ ریا ببین که کاخ ستم را به اضطراب انداخت خطابه خواند و ز روی عدو نقاب انداخت می‌لرزد دشمن از بانگ تکبیر او وقتی شد خطبه‌اش، هم‌چون شمشیر او «یا زین العابدین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شده خطبه‌خوان، چنان مصطفی: «أَنَا ابْنُ مِنَا، أَنَا ابْنُ الصَّفَا» «أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِالرِّدَا...» یا قوم «أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى...» یا قوم جدّ من مرتضاست، يَعسُوب المُسلِمِين أَصبَر الصَّابِرِين، أَفضَل القَائِمِينَ «یا زین العابدین»
. علیه السلام سبکِ دنیا بدونِ تو .... چِلْ سالِ آزِگار ناله پشتِ ناله گریه پشتِ گریه ضجّه پشتِ ضجّه آرامش مَحاله چِلْ سالِ آزِگار حالم شده حالِ.... روزی که سه‌ساله می‌گفت عمّه‌جون این... بابام نیست مَحاله بابا حسین اهلِ .... بگو بخند بود و..... گیسوش کمند بود و.... منو بغل می‌کرد این اَثرِ جَهلِه رو دندوناش خونه موهاش پریشونه لَبایِ زخمیش سرد یابن‌الحسن برگرد /۲/ چِلْ سالِ آزِگار چشمی که می‌باره روضه‌خونِ یاره از روزی که دیده سر نیزه‌سواره چِلْ سالِ آزِگار یادِ اون غروبِ ..... غارت و آشوبه مَرکب چرا پاشو رو خاکا می‌کوبه غریبِ مادر پیکرِ تو بی‌سر شد روضه‌یِ حنجر واویلتا معجر چه اِزدحامی ؟! این اوجِ روضه‌َت بود برو بیا کرده تو حرم حرامی‌ یابن‌الحسن برگرد /۲/ .👇
. روضه ای علیه السلام 🏴بند اول یعقوب کرب و بلا به دردشه اشک دوا روز و شبش میگذره با ضجه و ناله و دعا تو سجده گریه میکنه قیامشه قیام آه یادش میاد دم غروب غروب تلخ قتلگاه آه... دیده سر بابارو از بدن جدا آه... دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها آه... دیده تن بابارو زیر دست و پا آه... دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها آه... آه و واویلتا واویلتا حسین 🏴بند دوم مصیبتا یادش میاد ازش با گریه رد میشه داغی که دیده توی شام زخمیه که خوب نمیشه شام و مصائبش همه آقارو کرد یه روزه پیر توی محله ی یهود آقا شد از زندگی سیر آه... دیده یه عده پستو که میرقصیدن آه... دیده یهودیارو که میخندیدن آه... دیده که دنیا شده رو سرش خراب آه... دیده چشای هرزه و بزم شراب آه... آه و واویلتا واویلتا حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴زمینه تاسوعا و عاشورای علیه السلام و علیه السلام 《برات اربعین ان شاءالله》 🏴بند اول به حول و قوه ی الهی  این اربعین تو کربلاتیم زائر شیش گوشه تیم آقا منتظر برگ براتیم خدا بخواد با رفقامون میایم تا کربلات آقاجون پای برهنه زیر آفتاب رد میشیم از خار بیابون اون حرمت کشته منو/آقا غمت کشته منو تو ضریحا اون ضریحه/محترمت کشته منو تو سرم شوره_دلا پر نوره_میدونم امسال_ کربلام جوره دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه 《مددی مولا۳ ابی عبدالله》 🏴بند دوم ایشالله بنویسن برامون علقمه با دو چشم گریون بریم تا بین الحرمین و برا ابالفضل ما بدیم جون بشیم مسافر پر احساس بریزیم از دیده ها الماس با هروله بریم کناره مرقد نورانیه عباس دخیل اون حرم بشیم/با بی بی هم قدم بشیم مسته یه جرعه از میِ/صاحب این علم بشیم میشیم آماده_بزنیم باده_میریم امسالم_پای پیاده دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه 《مددی عباس۳ یاابوفاضل‌》 🏴بند سوم هر کی که کربلاتو دیده از تمومه دنیا بریده میگن شبای جمعه آقا زائرته یه قد خمیده دلش برا تو بی شکیبه میگه حسین من غریبه میره تا قتلگاه و میگه حسین من شیب الخضیبه تشنه بریده شد سرش/رو خاک صحرا پیکرش الهی مادر بمیره/شکستن اون بال و پرش دلش آشوبه_تو چهارچوبه_تله زینب به_سینه میکوبه به همین منوال_میره تو گودال_میکشه آه و_ هی میره از حال 《یاحسین‌ مظلوم۳ غریب مادر》 ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. سلام الله علیه به نفس حاج امیر ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جابر بن یزید جوفی میگه: امام باقر اومد بدن زین العابدین رو غسل بده یه پرده ای، پارچه ای کشید، پشت اون پرده بدن باباش رو شست ،دیدیم یهویی ناله امام باقر بلند شد ،شروع کرد بلند بلند گریه کردن، من از آقا پرسیدم‌ چی شد یهویی داد زدید و بلند بلند گریه کردید؟ فرمود:جابر دیدم هنوز اثر غل و زنجیر به گردن ودست و پای بابام مونده. وقتی من خوندم ‌یاد یه چیزی افتادم ،یه روزی دیدن علی سرگذاشته به دیوار شروع کرد بلند بلند گریه کردن .اسماء اومد جلو، آقا تا الان میگفتین همه آروم‌ گریه کنن، چی شد خودتون دادتون بلند شد؟ فرمود: اسماء دست از دلم بردار دیدم دور بازوی زهرا ورم‌کرده...* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد *یهودی بود، دیدن داره شهادتین میگه :" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلّی الله" گفتن چی شد تو داری شهادتین میگی؟ گفت: به خدای احد و واحد من خودم دیدم با یه دست این آقا دَرِ قلعه خیبر رو کند، حالا موندم دستاش رو بستن ،جلو چشمش دارن زنش رو‌ میزنن... کربلا یه نانجیبی گفت: اگه میخواهید بدونید هنوز حسین زنده است سمت خیمه زن و بچه اش حمله کنید،یه وقت دیدن تن بی رمق رو رویِ زمین کشید به یه نیزه شکسته تکیه داد، فرمود: تا من زنده ام مرد باشید طرف زن و بچه ام نرید .شمر با همه ی بی شرمی و نامردیش، سرش رو پایین انداخت برگشت،اما مدینه به اون دومی هرچی گفتن توی این خونه، زنه،فاطمه تازه بابا ازدست داده ،فاطمه داغ داره، فاطمه بار شیشه داره... نانجیب برگرد، گفت: هرکی میخواد تو ‌خونه باشه، هم خونه رو‌ می سوزونم، هم هرکی تو اون خونه باشه میسوزونم ... کاش فقط خونه رو‌می سوزوند،برا معاویه نامه نوشت،معاویه وقتی در رو آتیش زدم ، صدای نفسای دختر پیغمبر رو از پشت در شنیدم، یه لحظه دلم خواست رحم بیاد، یادم اومد شمشیر زدنای علی رو، هرچی کینه از علی داشتم تو دلم جمع کردم ،آنچنان با کف پا لگد به در زدم ... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇