eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
محبوبه ی حی کبریایی زهرا ممدوحه ی ختم الانبیایی زهرا صدیقه و منصوره و مرضیه، بتول تو فاطمه ام النجبایی زهرا معنای تمام سوره های قرآن تو کوثر و نور و هل اتایی زهرا ممدوحه ی تو شخص پیمبر باشد تو مادر مصباح هدایی زهرا مرآت رسول الله اعظم هستی تو آینه ی خدا نمایی زهرا از بعد خدیجه مادر والایت حامی رسول دو سرایی زهرا از اول خلقت بشر جز خاتم منجی تمام انبیایی زهرا هم ام ابیها لقب خاص شماست هم همسر شاه اولیایی زهرا تو زمزمی و رکن و مقام و کعبه تو مروه ای و سعی و صفایی زهرا انوار تو روشنی قلب احمد تو نور تمام ماسوایی زهرا خورشید بود ذره‌ای از نور شما تو نور دل اهل ولایی زهرا در بین زنان امت پیغمبر تو اسوه ی شرمی و حیایی زهرا بعد از نبی و حیدر کرار، علی بر خیل بشر راهنمایی زهرا با این همه ایثار و فداکاری خویش همپای علی مرتضایی زهرا نوربخش همه ی عالم امکانی تو بر دیده ی ما نور وضیایی زهرا سرمنشاء جود و کرم و احسانی ای جان علی، کان عطایی زهرا همراه علی ساقی حوض کوثر تو شافعه ی روز جزایی زهرا جبریل بنازد که بود خادم تو سر تا به قدم عبد خدایی زهرا در بین تمام خلق عالم تا حشر اسطوره ی ایثار و وفایی زهرا با یک نگهت رواست حاجات همه سرمنشأ جودی و سخایی زهرا با یاد خداوند به هر صبح و مساء با زمزمه و ذکر و دعایی زهرا مادر تو به زینبی و ام کلثوم جان حسن و حسین شمایی زهرا در بحر ولا، یگانه گوهر هستی بر کشتی دین تو ناخدایی زهرا هر خطبه ی تو رنگ خدایی دارد بر یاری دین بانگ رسایی زهرا همراز علی حیدر کرار هستی تو بانوی درد آشنایی زهرا با یاد مدینه ی تو و غربت تو دارم به دلم حال و هوایی زهرا هرچند که از عدو ستم ها دیدی از همسر خود عقده گشایی زهرا هنگام مشقت و غم و رنج و الم آرامش طوفان بلایی زهرا دادند عجب مزد رسالت به نبی تو کشته ی دست اشقیایی زهرا در پیش دو دیده ی علی شیر خدا همسنگر افتاده ز پایی زهرا با پهلوی بشکسته و با روی کبود تو حامی شاه‌ لافتایی زهرا در پشت در سوخته با ضرب لگد بی جرم و گنه، شدی فدایی زهرا با دیدن این صحنه ی پر سوز و گداز زینبت داشت به لب شور و نوایی زهرا هر چند بدم سائل درگاه توام برگو که ز عبد خود (رضایی) زهرا 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای کتاب خدا ثنا خوانت وصف کوثر ز حی سبحانت جبرئیل از جمله ی اعوانت همه محو کمال و ایمانت زیب جنت چهره ی رخشانت پدر و مادرم به قربانت جلوه ی حی کبریایی تو گل گلزار مصطفایی تو همسر پاک مرتضایی تو گل عصمت شفیع مایی تو آسمان و زمین به فرمانت پدر و مادرم به قربانت نور حق جلوه گر ز روی تو چون نبی خلقت تو خوی تو خلق عالم به گفتگوی تو عطر جنت ز عطر و بوی تو ای خدایی ریشه و بنیانت پدر و مادرم به قربانت ای صفای همه جهان زهرا مادر صاحب الزمان زهرا خانه تو بیت الامان زهرا قدر تو از همه نهان زهرا مدح تو در سوره ی قرآنت پدر و مادرم به قربانت ای که هستی تو باعث خلقت مظهر صبر و مادر عصمت در دو عالم تو مایه ی رحمت مهر و حبت داده به ما عزت همه عالم ریزه خور خوانت پدر و مادرم به قربانت معنی نور و کوثری زهرا نور چشم پیمبری زهرا یاور و یار حیدری زهرا بر ائمه تو مادری زهرا حسنینند گل های بستانت پدر و مادرم به قربانت شدم از لطف حق گدای تو شاملم لطف تو عطای تو در دل من بود ولای تو همه هست من از دعای تو شامل من همیشه احسانت پدر و مادرم به قربانت من که در گلشن شما خارم شکرلله که عبد دربارم فاطمه جان فقط تو را دارم کن نگاهی بر این دل زارم کن حسابم زجمله خوبانت پدر و مادرم به قربانت از نخست ولادتم زهرا داده خالق سعادتم زهرا شد ثنایت عبادتم زهرا بر تو باشد ارادتم زهرا شامل من لطف فراوانت پدر و مادرم به قربانت همچو احمد خوی و خصال تو همه عالم محو کمال تو هدیه ی حق جاه و جلال تو زخم‌ سینه بود مدال تو با خدا بوده عهد و پیمانت پدر و مادرم به قربانت مهر و حبت به سینه دارم من برنجاتم سفینه دارم من مادر بی قرینه دارم من آرزوی مدینه دارم من سوزم هر دم به قبر پنهانت پدر و مادرم به قربانت دل بسوزد ز رنج و حرمانت شیعه تا روز حشر پریشانت همه دل ها همیشه نالانت چه کشیدی زدست دونانت جان فدای دیده ی گریانت پدر و مادرم به قربانت بعد پیغمبر از تو بگسستند دشمنان در سقیفه بنشستند بهر بیعت دست علی بستند پشت در پهلوی تو بشکستند چه کشیدی با دل سوزانت پدر و مادرم به قربانت نانجیبان و غاصبان فدک زده زخم علی دوباره نمک اندر آن جا همه به جای کمک می زدند بر گلش ز کینه کتک شد فدای ره خدا جانت پدر و مادرم به قربانت محشر دیگری شده برپا بیت حیدر شده پر از اعدا بر زمین اوفتاده حضرت زهرا زینب او به زیر دست و پا در کنار پیکر بی جانت پدر و مادرم به قربانت آتش ظلم بر آشیانه زدند لگد از کین بر آستانه زدند فاطمه را به تازیانه زدند هم به بازو، به دست و شانه زدند سوزد عالم ز اشک طفلانت پدر و مادرم به قربانت 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
4_5861756350375143626.mp3
11.77M
|⇦فاطمه تنها طرفدار..... وتوسل به سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هستم آشنای تو یا فاطمه الزهرا کرده دل هوای تو یا فاطمه الزهرا آمده ز سوی حق در هر آیه ی قرآن مدح تو ثنای تو یا فاطمه الزهرا شرم تو حیای تو صبر تو رضای تو هدیه ی خدای تو یا فاطمه الزهرا سینه ها صفا دارد دیده ها ضیادارد از نور و ضیای تو یا فاطمه الزهرا یک گدای تو خاتم شامل همه عالم لطف تو عطای تو یا فاطمه الزهرا من ولایت حیدر،حب آل پیغمبر دارم از دعای تو یا فاطمه الزهرا نامت حل هر مشکل مهر و حب تو در دل در سینه ولای تو یا فاطمه الزهرا دل به لطف تو بستم از طفولیت هستم خاک زیر پای تو یا فاطمه الزهرا در گلشن تو خارم از مهر تو سرشارم گشته‌ام گدای تو یا فاطمه الزهرا کن نظر روی زردم سرتا به قدم دردم درد من دوای تو یا فاطمه الزهرا این سائل دل خسته با یاد تو بنشسته در تحت لوای تو یا فاطمه الزهرا حیران همه از صبرت گرچه گمشده قبرت قلب شیعه جای تو یا فاطمة الزهرا ای بانوی غمدیده گریان تو هر دیده جان من فدای تو یا فاطمه الزهرا ای شمع شب افروزم از غم تو می سوزم در بزم عزای تو یا فاطمه الزهرا ای یاس کبود من ای بود و نبود من گریم از برای تو یا فاطمه الزهرا در غریبی حیدر شد مدینه چون محشر با شور و نوای تو یا فاطمه الزهرا ای شافعه ی محشر زد شرر دل حیدر سوز گریه های تو یا فاطمه الزهرا رفته از دلم طاقت شهر یثرب از داغت گشته کربلای تو یا فاطمه الزهرا عبد روسیاه تو کلب بی پناه تو آمده (رضای) تو یا فاطمه الزهرا 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بلایی ناگهان آمد به روی آشیان من مُقَدّر بود تا آتش بسوزد جسم و جان من و میخ داغ و سوزانی شکافد سینه من را رسد در گوش مولایم شکست استخوان من دلم خوش بود از جانم گُلم را تازه می چینم ندانستم که محسن را به روی خاک می بینم ندانستم که یک روزی علی در بند می گردد گذارد فضه محسن را پر از خون روی بالینم بمیرم تا نبینم من دو دست پهلوان در بند نبینم بر سرش دشمن زند فریاد با لبخند جماعت دست بردارید از جان علی ورنه به نفرین شما از دل خدا را می دهم سوگند علی عشق و علی روح و علی تقوا و ایمانم علی یار و علی عمرم علی دنیا و سامانم قسم بر خالق یکتا که من قربانی اویم... علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم (دلسوخته) 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای گل باغ ولا یا فاطمه دخت ختم الانبیا یا فاطمه همدم و همسنگری و همسری بر علی مرتضی یا فاطمه مادر زینب حسن کلثوم حسین هستی آل عبا یا فاطمه زینت دامان ختم الانبیا روح تقوا و دعا یا فاطمه مدح تو در سوره ی کوثر بود من کجا مدح شما یا فاطمه عشق و ایثار و وفا شرمنده ات منشأ جود و سخا یا فاطمه گشته ای بر خلقت عالم سبب زابتدا تا انتها یا فاطمه رهنمای امت اسلامی و عالمی را مقتدا یا فاطمه من کیم مدح تو را انشاءکنم گشته مداحت خدا یا فاطمه با نگاهی ای گل حیدر نما مس قلبم راطلا یا فاطمه روز محشر وقت میزان و صراط دستگیری کن زما یافاطمه یاد درد و رنج‌های تو بود بر لبم شور و نوا یا فاطمه در ره اسلام و قرآن و علی جان تو گشته فدا یا فاطمه در مدینه از عدو بعد از نبی دیده ای آزار ها یا فاطمه بعد احمد خانه ات آتش زدند مردمان بی حیا یا فاطمه در میان خانه ی آتش زده بر تو شد ظلم و جفا یا فاطمه پشت در از کینه پهلویت شکست پیش چشم مرتضی یا فاطمه پشت درتا لطمه زد بر پیکرت فضه را کردی صدا یا فاطمه پشت در گردید با ضرب لگد غنچه از شاخه جدا یا فاطمه با غلاف تیغ و شلاق عدو گشتی از حیدر جدا یا فاطمه من بمیرم در میان کوچه ها شد حسن بر تو عصا یا فاطمه در مدینه با عروج روح تو شد به پا بزم عزا یا فاطمه سوزم و گریم به یاد غربتت نوکرت هستم (رضا) یا فاطمه دستگیری کن زمن روز جزا ای عزیز مرتضی یا فاطمه 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دخت ختم الانبیا یا فاطمه کفو شاه اولیا یا فاطمه یار پیغمبر، خدیجه مادرت زینت ارض و سما یا فاطمه دخترت ام المصائب زینب است مام شاه کربلا یا فاطمه مادر جمله امامان هدی محور آل عبا یا فاطمه خلقت عالم زیمن روی توست نور حی کبریا یا فاطمه گلشن هستی ز تو خوش رنگ و بوست ای گل باغ ولا یا فاطمه در تمام طول عمر کوتهت محو در ذات خدا یا فاطمه تا به محشر اولیا پابست تو نور چشم انبیا یا فاطمه جود و ایثار و وفا شرمنده ات منشاء جود و سخا یا فاطمه شهریثرب از تو شد خلدبرین کوی تو دارالولا یا فاطمه شیعیان مرتضی را تا به حشر مهر تو داده بها یا فاطمه مهر وحبت رهگشای جنت است همسر شیر خدا یا فاطمه جمله خوبان جهان از مرد و زن بر سر کویت گدا یا فاطمه داروی درد همه عالم تویی دردمندان را دوا یا فاطمه بوده ای نه سال از لطف خدا همنشین مرتضی یا فاطمه فاطمیه برلب اهل ولاست نغمه ی واویلتا یا فاطمه از سقیفه مسلکان دین فروش دیده ای آزارها یا فاطمه آن ستمکاران نمودند از جفا حق پیغمبر ادا یا فاطمه دشمنان دین و قرآن کرده اند غصب حق مرتضی یا فاطمه جای عرض تسلیت آتش زدند بردر بیت شما یا فاطمه تا در بیت الولا آتش گرفت شور محشر شد بپا یا فاطمه پشت در از کینه با ضرب لگد گل ز شاخه شد جدا یا فاطمه از خجالت پیش چشم مرتضی فضه را کردی صدا یا فاطمه محسن آن دریگانه بی گناه در ره دین شد فدا یا فاطمه پشت در پهلوی تو از کین شکست ای گل دردآشنا یا فاطمه بسته شد در پیش چشم کودکان دستهای مرتضی یا فاطمه بر غریبی علی شیر خدا ا گریه کردی بارها یا فاطمه زدعدو با تازیانه تا کند از علی دستت جدا یا فاطمه وای من بر دست و بازو می‌زدند دشمن دور از خدا یا فاطمه زینبت میسوخت با سوز حسین ناله میزد مجتبی یا فاطمه کودکان بی پناهت دیده‌اند گریه ی شیر خدا یا فاطمه با نثار جان پاکت کرده ای یاری از دین خدا یا فاطمه مرتضی در وقت غسل پیکرت شد قدش از غم دوتا یا فاطمه داغ تو ای اسوه صبر و رضا زد شرر بر ماسوا یا فاطمه بی تو ای عطر بهشت شیعیان شد مدینه بی صفا یا فاطمه تابه کی ای دخت ختم المرسلین قبر تو مخفی زما یا فاطمه کن کرم از مرحمت دستم بگیر نوکرت هستم (رضا )یا فاطمه یک نگه گر بر من مسکین کنی حاجتم گردد روا یا فاطمه دیدن شهر نبی و مکه را قسمت و روزی نما یا فاطمه 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نوربخش همه دلها زهرا بر نبی ام ابیها زهرا ای گل سرسبد آل آلله دختر حضرت طاها زهرا ای صفابخش تمام عالم جان حیدر گل طاها زهرا آمده بر همه ی خلق جهان مهرت از عالم بالا زهرا از کرامات خداوند کریم نام تو دافع غمها زهرا دستگیر همه ی عالمیان شافع محشر و عقبا زهرا همگان عاشق جود و کرمت که تویی آیت عظما زهرا تویی محبوبه ی حق با ذکر یا ربت در دل شبها زهرا زین همه لطف و عنایات و کرم تو شدی رهزن دل ها زهرا روشنی‌بخش همه دلهایی دستگیر همه فردا زهرا بر تو نازد همه دم پیغمبر که تویی هستی بابا زهرا در مدینه ز غم داغ شما شد به پا محشر کبرا زهرا ریزد اشک بصرو نالانند همه زین ماتم عظما زهرا داغ تو ای گل باغ حیدر زد شرر بر دل و جان ها زهرا شده در فاطمیه از غم تو غرق ماتم همه دنیا زهرا من (رضایم) که بود تا دم مرگ عشق من در همه دنیا زهرا 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
سخن از درد درون و جگر سوخته است سخن از آتش سوزان و در سوخته است چشم من تار شده فضه به فریاد برس سخن از صورت و از موی سر سوخته است لگدی زد به در و سینه پُر از داغ شده سخن از چادر و از یک کمر سوخته است به روی خاک فتادم مددی یا ابتا سخن از غنچه گل و یک ثمر سوخته است چه بگویم به که گویم که چه آمد به سرم سخن از سقط جنین و پسر سوخته است (دلسوخته) 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
با اینکه از زمانه دگر دل بریده ای ( از من جدا مشو که تو ام نورِ دیده ای) بعد از شهادت پدرت ، حضرت رسول یک روز خوش عزیز دل من ندیده ای ای یاس سینه سوخته ی خانه علی ای بانوی جوان که ز غم قد خمیده ای تنها خداست آن که خبر دارد از غمت تنها خدا گواست چه دردی کشیده ای زهرا ، سلامِ شوهر تو بی جواب ماند این رنج تازه ای است ، خبر را شنیده ای؟ سروده : یونس وصالی 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا پناهِ بی پناهیِ منِ بی دست و پا زهرا چراغ عرش، فانوس حیاط خانه‌ات بوده تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا کمالِ ظرف تو، بیش از حدِ اُمِّ اَبیهایی‌ست به این ترتیب باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛ زهرا عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو به زیر سایه‌ی تو جمع شد اهل کسا زهرا نخِ چادر نماز وصله‌دارت آبروی ماست گرفته بیرق ما رنگ از این تارها..، زهرا اگر درد است درد عشق تو..، دردت به جان من ز عُشاقت نمی‌آید به جز قالو بَلیٰ، زهرا جواز اتصال ما به تو دستِ حسن‌جان است همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم: یا زهرا خطای طفل سهل‌انگار را مادر نمی‌بیند همیشه چشم‌پوشی می‌کنی از خبط ما زهرا غلاف قنفذ نامرد هم، عهد تو را نشکست چه محکم دستِ بیعت داده‌ای با مرتضی، زهرا * * چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد که چندین استخوان در سینه‌ات شد جابه‌جا زهرا چه دید آنجا زمان بردنش حیدر..، که زد فریاد: بیا فضه..، بیا فضه..، بیا فضه..، بیاااا..، زهرا... ✍️ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
فاطمه نور خدای داور است فاطمه سرتا به پا پیغمبر است فاطمه آیینه دار کبریاست گلبن بستان سرای مصطفاست فاطمه نوری ز انوار جلی است همدم و همسنگر و یارعلی است فاطمه منصوره و معصومه است در دو عالم فاطمه مظلومه است دخت ختم المرسلین است فاطمه حامی قرآن و دین است فاطمه مرتضی را او بود نور دوعین مادر مظلومه ی مولا حسین جمع آل الله را او مادر است ام پیغمبر که زینب پرور است زینت عرض و سماوات است او شیعیان را باب حاجات است او فاطمه محبوب حی لایزال چون نبی در عصمت و خوی و خصال عالم هستی بود در دست او عالم و آدم همه پا بست او فاطمه با اذن حق مشکل گشاست کوی او بهر همه دارالشفاست مادر سادات فخر ما همه است شافع امت به روز واهمه است بر همه عالم کرامت می‌کند در کرامت او قیامت می کند مهر و حبش رهگشای جنت است همسر حیدر شفیع امت است شیعه سوزد تا ابد بر غربتش بهر آن گم گشته قبرو تربتش فاطمه پشت و پناه حیدر است کشته ی ما بین دیوار و در است حق پیغمبر پس از او شد ادا از ستم خانه‌نشین شد مرتضی دشمنانی که دم از طاها زدند آتشی بر خانه ی مولا زدند آبروی خود زکینه ریختند نانجیبان آتشی افروختند فتنه ی نامردمان آغاز شد با لگد بیت ولایت باز شد پشت در غنچه ز شاخه شد جدا محسن ششماهه ی او شد فدا حرمت پیغمبر و حیدر شکست پهلوی زهرا به پشت در شکست همسرش را وحشیانه می‌زدند پیش چشمش تازیانه می زدند همسرش را پیش‌ او سیلی زدند بر رخ او جوهر نیلی زدند فاطمه در بستر بیماری است در کنارش اشک حیدر جاری است همچو شمعی ذره ذره آب شد همسر مظلوم او بی تاب شد فاطمه آماده ی پرواز شد روز آخر با علی دمساز شد فاطمه آن گلبن خوش رنگ و بو با علی گردید گرم گفتگو ای که گشته قامتت همچون هلال یا علی زهرای خود بنما حلال سوخت حیدر زین سخن سر تا به پا گفت ای مرات حی کبریا با علی تو هر چه میخواهی بگو سوخت قلب من حلالم کن مگو بار دیگر گفت زهرا یا علی ای که عالم از وجودت منجلی نیمه شب بنما مرا غسل و کفن غسل ده اما ز زیر پیرهن الغرض ماه علی خاموش شد مرتضی با غم ،هم آغوش شد نیمه ی شب دور از چشم همه ناله زد حیدر کفن شد فاطمه ام کلثوم و حسن در شور و شین زینبش هم ناله با اشک حسین سوی جنت فاطمه شد رهسپار پر کشید از لانه سوی کردگار همسر خونین دلش در تاب و تب پیکرش بردند مخفی نیمه شب در کنار قبر تا حیدر رسید قامتش از داغ زهرایش خمید مرتضی با گریه و با قلب چاک بر روی زهرای خود می ریخت خاک کم شده هم طاقت و هم صبر او ناله میزد در کنار قبر او اینچنین گفتا به خلاق مبین هستی زهرا امیرالمومنین هستی ام رفته ز دستم ای خدا از غمش از پا نشستم ای خدا یارب از روی نبی شرمنده‌ام فاطمه جان داده و من زنده ام ای امید اهل عالم ای خدا بگذر از جرم و خطای این (رضا) سوخت قلب شیعیانم زین رثا من شفیع او شوم روز جزا 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دوبیتی رباعی یا فاطمه ای نور خدایی جلوات مهر تو بود مایه ی خیر و برکات هستی تو گل گلشن آل عصمت بر روح مقدست درود و صلوات ◾️ ای نور خدای حی داور زهرا دخت نبی و همسر حیدر زهرا بر من ز کرامتت نگاهی فرما ای شافعه ی صحنه ی محشر زهرا ◾️ تو دختر ختم الانبیایی زهرا هم کفو علی مرتضایی زهرا همچون پدر و همسر و فرزندانت از کار همه گره‌گشایی زهرا ◾️ تو دختر ختم مرسلینی زهرا تو جان امیرمومنینی زهرا ای کعبه ی دل های خلایق تا حشر تو معنی عصمت و یقینی زهرا ◾️ دلسوختگان غم زهرا هستیم از کودکی خویش به او دل بستیم از لطف و عنایت خداوند کریم در محفل انس فاطمه بنشستیم ◾️ ناموس خداوند تعالی زهراست همدوش علی دختر طاها زهراست در روز جزا شافعه محشر اوست دستگیر همه شیعه مولا زهراست ◾️ ای منشأ نور پاک سرمد زهرا همدوش علی دختر احمد زهرا لولاک به شان تو بود فاطمه جان ای باعث خلقت محمد زهرا ◾️ یا فاطمه این دل ز غمت می سوزد با یاد تو و عمر کمت می‌ سوزد تنهانه دل شیعه زداغت سوزد هستی زبرای ماتمت می سوزد 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
قیامت است تماشای صبح دولت او که محشری‌ست مقامات بی نهایت او فقط نه روز قیامت، یکایک ایام به یُمن لیله‌ی قدرند زیر منت او کسی که ماه و ستاره‌ست گردن‌آویزش شده‌ست نُقل دهانِ فَلَک، کرامت او شبیه زهره کنیزش درخششی دارد زُحل که بسته کمر گوئیا به خدمت او! غبار درگه او فضه می‌شود قطعاً عیار سنجش پیغمبران، محبت او قیام فاطمه گرچه خمیده بود ولی، قیامت است رکوع یکی دو رکعت او توسلات خلائق به ذیل چادر او امام، معتکف خیمه‌ی امامت او جنان ز غنچه‌ی لبخند او شده پیدا نهان رضای خداوند در رضایت او خیال خاک به درک ضریح او نرسید کشیده سرمه به چشمان عرش، تربت او دمی که بی کفن اهل قبور برخیزند حریر و سُندُس و اِستبرَق است خلعت او به روی ناقه‌ای از نور در مسیر صراط روانه سوی جنان، محمل جلالت او عنان ناقه‌ی او را گرفته جبرائیل حریر بال ملک پرده‌دار حرمت او چه آبشار رفیعی‌ست چادر زهرا که جاری است از آن، رشته‌ی شفاعت او پیمبران همگی سر به زیر اندازند که چشم را نزند آفتاب طلعت او در آن میانه فدک ایستاده با دلِ خون خزان زده‌ست هنوز از غم مصیبت او * * کسی که مادر آب است حرمتی دارد لهیب آتش دوزخ کجا و ساحت او ؟! من از حوادث روز جزا ندارم بیم قیامت است فقط لحظه‌ی شهادت او گمان کنم که اگر میخ هم شود محشور سرش بلند نمی‌گردد از خجالت او به جست و جوی حسین است در صف محشر که مرهمی بنهد بر روی جراحت او اگر چه محسن او هم شهید شد اما، گلوی زخمی طفلی شده شکایت او ✍️ حجت‌الاسلام 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🔹آسیاب دستی🔹 کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان» آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده‌ام به سایۀ نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیۀ نور یاس یاسین که با دعای پدر آیۀ نور بود تن‌پوشش داشت دستی به دستۀ دستاس دست دیگر گلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو می‌کنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده‌ست شرمسارم از این‌که می‌بینم دست زهرا جریحه‌دار شده‌ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم شد بلند آتش و هیاهویی تا بدانم چه اتّفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بوده درست دل به دریا زدم به خود گفتم: «چشم‌ها را دوباره باید شست» دیدم آن روز صبح منظره‌ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله‌ها را به چشم خود دیدم در همان آستانه‌ای کز عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان می‌ریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه می‌کردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند که چه آمد به روز یاس کبود با همان دست عافیت‌پرور که پرستاری پدر می‌کرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در می‌کرد هیزم آوردن، آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبر ناشنیده بسیار است خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتّفاق افتاد سنگم امّا ز غصّه آبم کرد ✍️ استاد 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
(که بَرَد به نزدِ شاهان زِ منِ گدا پیامی) به علی رساند از من صلوات با سلامی شده ام اسیرِ دامش ، و به او امید دارم که عطا کند دوباره ، به اسیرِ خود طعامی (همه عمر بر ندارم سر از این خمارِ مستی) همه حاجتم همین است ، بخوانَدَم غلامی نبود قبولِ حق گر نبود ولاش بر دل نه رکوع و نه سجودی ، نه قعود و نه قیامی علی اول است و آخر ، بود او به مصطفی ، جان به جز از علی که دارد ، به جهان چنین مقامی ؟ به خلافِ آن فُلانی ، به خدا علی نکرده نه حرام را حلالی ، نه حلال را حرامی چه شود که شاه مردان دَهَد از سَرِ عنایت به دلِ شکسته ی من ، به دعاش اِلتیامی سروده : یونس وصالی 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. |⇦•فاطمه تنها طرفدار.... حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج ●━━━━━━─────── درپی حفظ حریم خویشتن مردباید پشت درآید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر ازچه جای حیدر آمد پشت در دیدمولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاعِ شوهرش فردی ندید بین آن نامردها مردی ندید گفت بایدپیش امواجِ خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این درپیش مرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علیست در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مردِ این سنگر منم اولینِ قربانی حیدر منم چشم پوشیدم زِ جان خویشتن ای مغیره هرچه میخواهی بزن این درِ کاشانه این پهلوی من این غلافِ تیغ این بازوی من کافران دست خدا را بسته اید بازوی مشکل گشا را بسته اید هرچه هتک حرمت از حیدر کنید هرچه بر او ظلمِ افزونتر کنید هرچه زان مظلوم گردانید رو هرچه مانَد استخوانش درگلو من امیرالمومنین میخوانمش پیشوای مسلمین میدانمش گر شود پرپر زِجور قاتلش غنچه ی نشکفته در باغِ دلم گر رود ازضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند در گوش من گر شوم با دود و آتش روبرو یا رود مسمار درقلبم فرو گر شوم در لحظه ی سقط جنین از جفای دشمنان نقش زمین گر رسد در پشت دَر جان برلبم افتم از پا پیش چشمِ زینبم هرچه آید پیش زهرا باعلیست اول و آخر کلامش یا علیست فاطمه ما را هدایت میکند رهبری سوی ولایت میکند دید دشمن فاطمه جانِ علیست بلکه با جانش نگهبان علیست دید جانِ مرتضی پشت در است از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم و کینه بود کینه هایش کینه ی دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آیینه داشت وای من شد در حریم کبریا آیه ای از سوره ی کوثر جدا ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. سبکِ تلفیقی: دلبر حیدر و تو خیمه‌ها یکی بی‌تابه .... سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر وای وای از این غریبی /۲/ آهِ برادر آتش زده بر سینه‌یِ غمدیده‌یِ خواهر زینبِ مضطر جارو کند این خانه دگر به جایِ مادر به جایِ مادر غمایِ مادر پیوسته /۳/ دستایِ حیدر شد بسته /۳/ از ضربِ کینه بازویِ .... /۳/ یاسِ پیمبر بِشکسته /۳/ در راهِ خدا شد یاسِ حق نیلوفری /۲/ از ضربِ جفا رخِ مادر خاکستری /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر از درِ خانه آتشِ غم‌ و ستم کِشد خدا زبانه مانده نشانه بر سینه از آن ضربه‌یِ ظلمِ وحشیانه بر نوکِ مسمار مانده لخته‌خونِ سینه‌یِ مادرِ بیمار از در و دیوار هر لحظه شود غم به سرِ زینبت آوار زینبت آوار یادم نرفته پشتِ در /۳/ صدایِ آهت ای مادر /۳/ وقتی که میخی شد خونی /۳/ شد ذکرِ لبت یاحیدر /۳/ بی‌تو شد علی مونسِ داغ و اشک و آه /۲/ دردِ سینه را نجوا کند در گوشِ چاه /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر روضه‌‌یِ احساس معنی شده در مدینه و برگِ گلِ یاس بویِ گلِ یاس آید زِ سویِ علقمه و کفِّینِ عبّاس فاطمه یعنی ساقی و غمِ آب و دو دستانِ بریده فاطمه یعنی تیری که چو سیلی می‌کند تیره دو دیده تیره دو دیده علقمه یعنی بی‌تابی /۳/ ساقیِ آب و ُ .... بی آبی /۳/ علقمه یعنی گهواره /۳/ رباب و طفل وُ .... بی‌خوابی /۳/ از فاطمیه علقمه می‌خواهم خدا /۲/ حقِّ فاطمه بده براتِ کربلا /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر ✍️ .👇 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
. نوحه واحد فاطمیه سبک ای علمدار ...... جسمِ مادر مخفیانه یارِ حیدر رویِ شانه یاسِ حیدر خدایا شبانه می‌رود رویِ شانه زِ خانه فاطمه جان فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ پر شکسته پر کشیدی چه مصیبت ها که دیدی وای از آن طعنه‌ها که شنیدی دردِ بابا به جانت خریدی فاطمه جان فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ سینه‌ات شد پاره پاره روضه‌ات در ب وُ شراره کرده مهدیِ زهرا نظاره دیده افتادنِ گوش وُ واره فاطمه جان فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ بی‌قرارم ای قرارم رویِ قبرت سر گُذارم بی تو سنگِ صبوری ندارم چاه وُ شد بعدِ تو غمگسارم فاطمه جان فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ مجلسِ یاس عشق و احساس بیت‌العبّاس تا کفُّ‌العبّاس دستِ من خالی امّا علمگیر رشته‌یِ دل به‌ مویِ تو زنجیر ای علمدار ای علمدار /۲/ ای علمدار علمدار علمدار /۲/ سلام_الله_علیها ✍️ .👇 ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هدایت شده از تورهای گردشگری زیارتی سیاحتی ثامن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامش یعنی این که بتوانی درد دیگران را بفهمی
Moharram 1395.07.24 - Shab 14 - 07 - H.Sarollah.Rasht - Abozar Biukafi - Shor.mp3
4.01M
نذار آقا نصیب قلب خسته‌م؛ حسرت و غصه و بی‌تابی بشه یه نگاهی کن آقا تو به دلم؛ تا شب قلب من آفتابی بشه بی‌تو پوچِ عمرم | بی‌تو کارم تمومه اشکای توو روضه | تنها آبرومه من صحرای خشکم | ای بارون رحمت سیرابم کن آقا | از جام شفاعت نمیدونم چطور باید صدات کنم کاش بتونم که جونمو فدات کنم باید امشب من تو رو راضی کنم؛ تا منو به حَرم‌ت راهی کنی بگیری دستای خالیِ منو؛ که خلاص از شب گمراهی کنی پرونده‌م سیاه | چشمام غرق خونه دستام خالی اما | آقام مهربونه خورشید جهانی | تو «نعم الامیری» کاش توو روز محشر | دستامو بگیری ببین دامن من سیاه از گناه به داد من برس که عمر من شده تباه .
RabioSani 1398.09.15 - Shab 10 - H-Sarollah.Rasht - Rehlat H-Masoumeh S - 05 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
4.34M
می‌خونم برات، بازم از عشق تو بی‌تابم حسین تو رو می‌بینم، توی بیداری و توو خوابم حسین سلام اربابم حسین وقتی از دست همه خسته میشم؛ تو پناه خستگی‌های منی همه می‌ذارن و میرن ولی تو؛ یار دلشکستگی‌های منی چه پناهی دارم؛ با تو حال و روزگارِ روبه‌راهی دارم چه پناهی دارم؛ تو که سایه‌ت رو سر منه چه شاهی دارم چه نگاهی داری؛ چه علمدار رشیدی، چه سپاهی داری چه نگاهی داری؛ توو دوازده ماه هر سال؛ تو چه ماهی داری یا اباعبدالله الحسین توی رگای ما، سینه‌زنها می‌جوشه خون حسین سرمو میدم، تا بشم بی‌سروسامون حسین انا مجنون الحسین وقتی اسم تو میاد روی لبم؛ خودمو توو کربلا حس می‌کنم تا که نزدیک‌تر از اینها به تو شم؛ خودمو هم‌‌رنگ عابس می‌کنم چه امیری دارم؛ چه امیر بی‌بدیل و بی‌نظیری دارم چه امیری دارم؛ در این خونه عجب خیر کثیری دارم چه صفایی داره؛ شب جمعه کربلات حال و هوایی داره چه صفایی داره؛ آقا بین الحرمین‌ت چه شبایی داره یا اباعبدالله الحسین شاعر: آقای .
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با تو زندگیم خوبه حسین از عشقت دل آشوبه حسین آشوبه دل ،  چقد‌ تو این روزا آشوبه دل   ،میون روضه ها دردم شده  ،دیدارِ حرم آشوبه دل  ،  برای کربلا علمت عشقه و حرمت مرهمه برا دل بی سر و سامون میمیریم واسه تو، بخدا ما همه شدیم یه عاشق مث مجنون (مددی یاحسین ۲|یا اباعبدالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عمریه برات سینه زنم وقف روضه هات جون و تنم نوکر شدم  ،آبرو دار شدم نوکر شدم ،مست دلدار شدم طعنه زدم  ،به شاهای جهان از وقتی که  ، سگ دربار شدم شده دنیای من ، یه زره تربتت تویی آقا نعم الامیرم بغلم کردی و ، اومدم محضرت نیام یه شب روضه میمیرم (مددی یاحسین ۲ یا اباعبدالله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/86020 👇