4_6039740593985294452.mp3
3.77M
دلم با مادرت امشب میگه حسن
حسین میگه حسن ، زینب حسن
حسن حسن...
4_6039740593985294453.mp3
6.05M
#امام_حسن
_
ايها الناس بدانيد گدای حسنم
عاشق خسته دل و بی سر و پای حسنم
دوش دیدم ز سما ، خسته ندایی آمد
حضرت فاطمه میگفت: فدای حسنم
گفت مادر که شوم مادر آن سینه زنی
که کمی اشک بریزد ز برای حسنم
.
4_6039740593985294455.mp3
12.47M
🏷 #شور #روضه
• شب چهارم عزاداری ایامفاطمیه دوم
سهشنبه ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۲
_
نشد تو کوچه دستشو بگیرم
شدت ضربشو بگیرم
تمام قدرتینی ثانی یقدی بیر الِنه
غدیر خم آجیقی تصفیه حساب اولدی
_
هر غنچه ی یاسی بکارم نذر زهراست
زیباترین اشکی که دارم نذر زهراست
مشکی ترین پرچم برای فاطمیهست
محزون ترین نوحه نوای فاطمیهست
ما سینه زن هاییم و دائم دم بگیریم
ای کاش با سربند یا زهرا بمیریم
ام اشهدا...
_
.
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
.
.
📋 بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من
گشته است معدنی ز جراحات این بدن
دیگر کسی به خانه من سر نمیزند
ای مرگ لا اقل تو به من یک سری بزن
از من نمانده به جز استخوان و پوست
گم گشته است پیکر من بینِ پیراهن
تعظیم من به پیش علی شد همیشگی
دیگر مرا نیاز نباشد به خم شدن
آتش به جان خسته و پُر درد میزند
این گریههای مخفی و بیهقهق حسن
لرزه نشانده بَر بدنم وقت احتضار
آینده پُر از غم این طفل بیکفن
*شاعر: #محمد_حسین_رحیمیان✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 نامحرما دارن نگام میکنند حسن
*بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچهها رو جمع کرد؛ به زینبش گفت:« زینبم! عزیز دلم؛ بچهها رو همه رو بگو، حسن، حسین؛ همه بیان.
- چی کار داری مادر؟!
- بگو همهشون بیان کار دارم.
سجاده رو پهن کرد، سر سجاده نشست مادرِ ما.
- حسن جان! کمکم میکنی دستام و بیارم بالا
آروم آروم حسن زیر بغلای مادر و گرفت؛ اصلا کار امام حسن این چند روزه همین بود دیگه، کمک مادر میکرد. عصای مادرشه
توو کوچه هم همچین که مادر زمین خورد، صدا زد:« حسنم! زیر بغلام و بگیر میخوام بلند شم.
-چرا؟!
- نامحرما دارن نگام میکنند حسن...
یه وقت میره یه جایی کسی نبینتش، آخه مادر بهش گفته:« حسن! کسی نباید بفهمه». میری یه جایی زینب نبینه، آروم گریه میکنه علی نشنوه...
از اون روزی که پیغمبر خبر شهادت حسینش و بهش داد، دیگه کارش فقط گریه بود؛ هی میگفت:« ای حسینم، ایشالله یکم بهت میدن»...
همه دغدغهش حسینشه، وقتی هم داشت میرفت سفارش کرد به امیرالمومنین؛ آقا جان! این بچه خیلی تشنهش میشه. اصلا وقتی هم که ابی عبدالله رو بیبی حامله شد همینجور بود. پیغمبر اومد دید داره گریه میکنه؛ دخترم چی شده؟!
- گفت بیتابی میکنه نمیدونم، هی میگه «انا العطشان» هرچیم آب میخورم فایده نداره. از اون موقع تشنهش بود.
علی جان! حواست به پسرم باشه شبا از خواب میپره تشنهش میشه...
خسته بود آقا
تازه روی مرکبش، نشسته بود آقا
میزدن سنگ سرش، شکسته بود آقا
خسته بود آقا
تنهایِ تنها بود، تنهایِ تنها رفت
آرومِ جونِ من، زیرِ دست و پا رفت
هرکی از راه اومد، سرنیزه خرجش کرد
پیشِ همه زینب، از خولی خواهش کرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5992089748607341027.mp3
37.17M
🎧 #روضه
💠 زیارت آمده این بار سروی که خرامان نیست
🎙 #حاج_مهدی_رسولی
« شب چهارم »
🏴 مراسم عزاداری #فاطمیه اول
📆 یکشنبه ۵ آذر ماه ۱۴۰۲
🕌 مسجد دانشگاه تهران
شور | عرش و فرشته ها به پات میوفتن .mp3
21.22M
شور | عرش و فرشته ها به پات میوفتن
🏷 #شور #حضرت_زهرا
پنجشنبه ۱۶ آذر ماه ۱۴۰۲ هیئتثاراللهزنجان(رهرواناماموشهدا)
_
عرش و فرشته ها به پات میوفتن
به احترام تو قیام میکنن
وقت نماز تو قیامت میشه
بس که فرشته ها سلام میکنن
نماز بخون ظلمت شب سحر شه
از پرتو نوری که داره سیمات
وقت قنوتت برا ما دعا کن
محتاج دنیا به تو و دعاهات
مادر مریض بشه
بازم یه مادره
از فکر بچه هاش
خوابش نمیبره
خون گریه میکنه
با اشک بچه هاش
بیخود که نیست بهشت
افتاده زیر پاش
صاحب قبر بی نشون سلام مادر
برا زیارتت کجا بیام مادر...
_
زمانده فخریله دالدالانام
سایه ی چادر شبیوه همیشه
حس ادیرم بیر عمرودور اورکده
سنین محبتین ادیبدی ریشه
او مادرانه باخیشین سببدی
مردم ایچینده اگر عزتیم وار
خدا بولور که من اوشاقلیقیمنان
سنه بیر آیری جور ارادتیم وار
نوره وجودیوه
دنیاده دلخوشام
ایلرم افتخار
سنسن منیم آنام
لطفونله زندگیم
سامان تاپیب خانیم
مهر مدامیوه
قربان اولا جانیم
سسلرم هر لحظه آنام ائوین آباد
سنه فدا آنام آتام ائوین آباد
صاحب قبر بی نشون سلام مادر
برا زیارتت کجا بیام مادر...
_
_شاعر بند فارسی: سید جواد پرئی✍
.
.
#زمزمه و #شور
#فاطمیه #حضرت_زهرا
محشر حالم ، از فاطمیه ست
شور احوالم ، از فاطمیه ست
⛤
مشکی شالم ، از فاطمیه ست
زخمی بالم ، از فاطمیه ست
رزق هر سالم ، از فاطمیه ست (۲)
از فاطمیه ست ، بی قرارم
از فاطمیه ست ، روزگارم
از فاطمیه ست ، هر چه دارم
یا فاطمه جان ، مادر من (۳)
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
هر چه من دارم ، از فاطمیه ست
کل اَسرارم ، از فاطمیه ست
⛤
حسن اقبالم ، از فاطمیه ست
کل اعمالم ، از فاطمیه ست
رزق هر سالم ، از فاطمیه ست (۲)
از فاطمیه ست ، سروری ام
از فاطمیه ست ، خیبری ام
از فاطمیه ست ، حیدری ام
یا فاطمه جان ، مادر من (۳)
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#زمینه
#فاطمیه ۱۴۰۲
حلال کن ای خانوم ، منو برا دردات
برات بمیرم من ، نمی بینه چشمات
نمی ره از یادم ، شکسته شد پهلوت
بشکنه دستاشون ، (کبود شده بازوت)۲
پیش چشام
میزدن تورو یه عده بی حیا
فاطمه جان
موندی زیر در توو هُرم شعله ها
محسنمون
کشته شد میون اون برو بیا
منو ببخش
حرمتت شکسته شد توو کوچه ها
بدونه تو ، نمی تونه علی
نرو بمون ، جونه علی
از غم تو ، دلش خونه علی
نرو بمون ، جونه علی
(نرو بمون ، جونه علی)
____
سه ماهه افتادی ، یه گوشه توو بستر
چشاتو واکن که ، من حسنم مادر
یه بغض سنگینی ، توی گلوم مونده
غم تو ای مادر ، (دلم رو سوزونده)۲
مردک پست
راهمونو توی کوچه ها که بست
به جوری زد
توی صورتت که گوشواره شکست
نمی بینه
چشمت از ضربه ی بی هوای دست
نگاه بکن
گرد پیری توی صورتم نشست
بدونه تو ، نمی تونه حسن
نرو بمون ، جونه حسن
میگه بهت ، غریبونه حسن
نرو بمون ، جونه حسن
(نرو بمون ، جون حسن)
#عباس_قلعه ✍
.
|⇦•قامت خمیده بود...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
قامت خمیده بود ولی سرفراز بود
زهرا میان آتش و خون در نماز بود
در را شکست، آنکه نفهمید هیچ وقت
حتی به روی او درِ این خانه باز بود
*بعد این همه جنایت اومدنگفتن: علی جان! میخوایم بیایم دیدن فاطمه. مولا چقدر خجالت کشید..چطور با حضرت زهرا مطرحکنه. قاتلا اومدن دیدنش معطل شدند اما حضرت دست رد به سینه ی اونها نزد.امیرالمؤمنین اومد گفت:فاطمه جان !من خیلی معطلشونکردم اما از در این خونهکسی دست خالی نمیره..چیکار کنم؟ بی بی فرمود:اَلْبَیتُ بَیتُکَ وَ اَنَا اَمَتُکَ؛ خونه، خونهی توعه منم کنیز توأم علی ...*
از فضّةُ خذینی او، اینقدَر بدان
وضعی درست شد که به یک زن نیاز بود
بازوش سِرِّ قوّت بازوی مرتضی است
امّا غلاف در پی افشای راز بود
حَبلُ المَتین شده است ،گرفتارِ ریسمان
مضطر شده، همان که خودش چاره ساز بود
* یهودی پای این روضه مسلمان شد.تو کوچه وقتی دید علی رو دارن با این وضع می برن، چهل تا نانجیب دارن فاطمه اش رو می زنن، یک مرتبه گفت:" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ.أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰه.."گفتن تو پیغمبر رو درک کردی ایمان نیاوردی ،گفت آری! ایمان نیاوردم اما بودم خیبر دیدم این آقا، درِ قلعهٔ خیبر رو که چهل نفرمی اومدن باز و بسته می کردن با یه دست کند.. روی دست گرفت سپاه اسلام از این در رد شد الان می بینم اون آقا رو دستهاش رو بستن جلو چشمش دارن ناموسش رو می زنن...*
دری که بوسه گه انبیاء عُظمی شد
چگونه بود که با ضربهٔ لگد وا شد؟
به جای دسته گل جای احترام وسلام
شرار قسمت آن خانهٔ مُعلّا شد
مقابلِ نفسِ بانوی عفیف علی
صدای عربدهٔ یک غریبه پیدا شد
آهای سینه زنان! فاطمه زمین افتاد
کمک دهید که در بینِ کوچه دعوا شد
*امام حسن اینقدر پای این روضه گریه کرده...*
امان زِ میخ که کج رفت، سمت پهلو رفت
امان زِ در که شکست و بلای زهرا شد.
ــــــــــــــــــ
#روضه_هجوم_به_بیت_وحی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها_۲۰۲۲_۱۲_۲۵_۱۷_۵۹_۱۷_۰۸۳(1).mp3
6.92M
|⇦قامت خمیده بود.....
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست
به روی دست خودش دسته ی جارو را بست
بین جارو زدنش بازویش از کار افتاد
وسط کار نگاهش سوی مسمار افتاد
▪️#روضه_حضرت_زهرا
▪️روضه،مرثیه و شور حضرت زهرا س
▪️آتیش زدن به در...
▪️کار دنیارو میبینی فاطمه...
▪️خاکیه چادر تو...
▪️مداحی را شروع کنید،فاطمیه رسید.
👇👇👇
4_5994397988586262711.mp3
8.3M
▪️نوحه و #شور حضرت زهرا س
▪️آتیش زدن به در...
▪️#کربلایی_حسین_ستوده
chadore-khakeie.mp3
1.1M
▪️شور حضرت زهرا س
▪️خاکیه چادر تو...
▪️#کربلایی_نریمان_پناهی
.
.
#شور #فاطمیه
#امام_حسین علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده
آتیش زدن به در تا مادر بسوزه
هم زهرا بسوزه هم حیدر بسوزه
مادر مجتبی
پاشو ببین چقدر مضطرب مجتبی
پاشو گذشت
دست حرومی از رو سر مجتبی
گم میکنی چرا راه خونه مون رو
مادر توی راهه دیدم رد خون و
حق توعه فقط
به زخم کهنه ی تو میزنن نمک
حق توعه فقط
ولی جلو حسن میزدنت کتک
ای مادر حسین مظلوم حسین
از مهریه ی تو محروم حسینت
بین دو نهر آب
تشنگی حسین میده تو رو عذاب
بین دو نهر آب
داغ علی تو موند رو دل رباب
بین دو نهر
سر لباس کهنه اش هم دعوا گرفتن
سر بریده اش رو جلو زن ها گرفتن
#فاطمیه
.👇
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#بستر_بیماری
#زبانحال_امیرالمومنین
#محاوره #عامیانه #فولکلور
کار دنیا رو میبینی فاطمه
چجوری با من و تو تا میکنه
تا میخوایم یکم باهم حرف بزنیم
زخمای تنت دهن وا میکنه
خنده های تو همه دلخوشیمه
من همون علی خوش روی توام
بخدا درد توام درد منه
نگران زخم پهلوی توام
با خودم میگم کی فکرشو میکرد
یه روزی تو از علی رو بگیری
تو زن جوون خونه ی منی
مجبوری که دست به پهلو بگیری
نزديك سه ماهه از خونه ی ما
صداى بگو بخند نيومده
نفست بند اومده اما هنوز
خون زخم سينه بند نيومده
دل نازکت رو با زخم زبون
از همون روز عروسی نیش زدن
چِش نداشتن ببینن با هم خوشیم
خونه زندگیمونو آتیش زدن
غصه مو به کی بگم؟! نمیدونم
حق داره دلم اگه آهی داره
غصم اینه: میدونستن همه شون
این خونه بچه ی توو راهی داره
شعر از گروه " #یا_مظلوم "
#فاطمیه
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻#حامد_کاشانی
دو دلیل برای این سوال که چرا امیرالمؤمنین دست به شمشیر نبرد؟ چرا نجنگید؟ چرا حضرت زهرا سلام الله پیش قدم شد؟ یک دلیل از زبان حضرت زهرا و دیگری از اميرالمؤمنين علیهماالسلام
.
#حضرت_زهرا
دخترم، ارثیهی غربت مادر مال تو
پر کشیدن مال من، این دو سه تا پر مال تو
داغ من مال علی، داغ علی هم مال من
حسنین و غم این دو تا برادر مال تو
خطبه خونی، توی مسجد مدینه مال من
خطبه خوندن، توی کوفه مثل حیدر مال تو
خندهی همسایهها، تو راه کوچه مال من
صدای هلهله و خندهی لشگر مال تو
این سه تا کفن، واسه من و علی و مجتبا
زینبم، پیرهن حسین بیسر مال تو
قصهی میخ در و کشتن محسن مال من
غصهی سه شعبه و حنجر اصغر مال تو
بوسههای بیرمق؛ این دم آخر مال من
بوسههای لب گودال برادر مال تو
زخم بستر مال من، اشکای حیدر مال من
یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بیسر مال تو
قتل و غارت مال تو، رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو
#امیر_عظیمی✍
👇
.
هر کجا نام علی بود دلم خیبر شد
روضه خوان گفت : علی، فاطمه آمد یادم
گفت: سادات ببخشند، دلم پرپر شد
.
.
#واحد_تند
#واحد_سنگین #فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بند ۱
تو قنوت نمازت / برای من دعا کن
تو شلوغی محشر / نوکرتو صدا کن
دستم رو بگیر فقط تو رو دارم
من از غم تو یه عمره میبارم
مادر میدونی چقدر دوست دارم
تویی کس و کارم
روز قیامت / به رشته های / چادر سیاهت/دخیل میبندم
عاقبت من/ ختم بخیره/چون به حسینت/علاقه مندم
یازهرا ام ابیها
#بند۲
عشق تو واسه قلبم/ یه حس فوق العاده اس
شکر خدا که راهم / با تو توی یه جاده اس
ای قدر علی /و قدرت حیدر
مینازه به تو/ دلاور خیبر
تو دایره جهان / تویی محور
ای آیه ی کوثر
تویی که خَلقت /برای خَلق تموم هستی/ شده بهونه
خدا میدونه/ چادر سیاهت /رو سر عالم/ یه سایبونه
یا زهرا ام ابیها
#بند ۳
حتی اگه ببارم /تو داغ تو همیشه
میدونم حقِ روضه ت/ بازم ادا نمیشه
اسمت شده حک/روی عقیق من
غیرتو نشد/یار شفیق من
یاد حرمم /تو هر دقیقه من
تویی رفیق من
عطر نسیمه /سحر همیشه/ بوی حریم / تو رو مییاره
از ابر رحمت/ بارونِ برکت /فقط به عشق/نگات میباره
یا زهرا ام ابیها
بند ۴
تو خیالم همیشه/برات حرم میسازم
پر میکشم برای/ زیارت تو بازم
هر چن تو دلت/ یه کوه غم داری
قدّ آسمون /مِهر و کرم داری
مادر چه نیاز/تو به حرم داری؟
جا رو سرم داری
قسم به خاک/ چادر پاکت/واست یه روزی/حرم میسازیم
پاش که بیوفته/ بهخاطر تو/ حتی سر ودست/ و جون
یا زهرا ام ابیها
#منصوره_محمدی_مزینان
#مرتضی_سراوانی
#تصنیف_سرا_مرتضی_سراوانی