eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‌. 📋 من دوباره کوله بارم ✔️ / ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من دوباره کوله بارم رو زمین موند دمه رفتن من و احساس غربت تک و تنها همه رفتن همه‌رو بدرقه کردم خودمم فقط می‌سوزم حرف بی‌لیاقتی نیست دارم از حسرت می‌سوزم توو دلم پر از بهونس هی میگم ای داد بی‌داد مثه بچه‌ها شدم من دل من آقاشو می‌خواد رسم عاشقی همینه تا بسوزم و بسازم دل من طاقت نداره اگه جا بمونه بازم حال ما جامونده‌ها رو اون که رفته نمی‌دونه ای خدا داغ زیارت به دل کسی نمونه عالم امروز زیره پایِ زائرای اربعینه کربلایِ تو همیشه مرکزِ کل زمینه رو پر و بالِ ملائک خاکِ پایِ زائراته جبرئیل هم توی جاده عازم کرببلاته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
‌. 📋 من دوباره کوله بارم ✔️ / ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من دوباره کوله بارم رو زمین موند دمه رفتن من و احساس غربت تک و تنها همه رفتن همه‌رو بدرقه کردم خودمم فقط می‌سوزم حرف بی‌لیاقتی نیست دارم از حسرت می‌سوزم توو دلم پر از بهونس هی میگم ای داد بی‌داد مثه بچه‌ها شدم من دل من آقاشو می‌خواد رسم عاشقی همینه تا بسوزم و بسازم دل من طاقت نداره اگه جا بمونه بازم حال ما جامونده‌ها رو اون که رفته نمی‌دونه ای خدا داغ زیارت به دل کسی نمونه عالم امروز زیره پایِ زائرای اربعینه کربلایِ تو همیشه مرکزِ کل زمینه رو پر و بالِ ملائک خاکِ پایِ زائراته جبرئیل هم توی جاده عازم کرببلاته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
Mohjat.NetNamahang Piade Nezam 1403 Karimi [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 1.7M
1403 آنگونه که حاجیست در احرام پیاده من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده طوفانم و می آیم و در حلقه ی عشاق بر خویش سوارم ولی از نام پیاده ای حـــسین طیب الله به زائران حسین طیب الله به خادمان حرم طیب الله همه پیاده نظام طیب الله به زیر یک پرچم طیب الله ستون خیمه ی عشق طیب الله به اسم صاحب علم عباس شاه علقمه **** بر عرش سوارش بکنی روز قیامت هرکس طرفت آمده یک گام پیاده ای خاص ترین عام می آیند دوباره خاصان طرفت در ملع عام پیاده ای حـــسین طیب الله به موکبان طریق طیب الله به شاه راه عشق طیب الله به خستگی راه طیب الله به تکیه گاه عشق طیب الله دم ابوسجاد طیب الله به شور شاه عشق عباس شاه علقمه **** ای خاص ترین عام می آیند دوباره خاصان طرفت در ملع عام پیاده ای کاش بگویند که در راه حرم مُرد یک مادح ایرانی ناکام پیاده ای حـــسین طیب الله سپاه حضرت شاه طیب الله به این سرادق نور طیب الله به اربعین حسین طیب الله به عشق و شور و شعور طیب الله به چاکران طریق طیب الله به این ظهور حضور عباس شاه علقمه 1403 پیاده نظام .
. |⇦•دل فاطمه غوغاست.... پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── دل فاطمه غوغاست چشای علی دریاست سر حسین و حسن روی سینهٔ طاهاست صدا میاد از دو لب های پیمبر خدا برسه به داد دل حیدر یا علی!من برم در خونه ات آتیش می گیره یا علی!من برم یکی پس این در می میره دو عالم زیر دینِ امیر ثَقلینه وصیت آخرش برای حسنینه آماده ی روزگار خزون باشید مراقب حال مادرتون باشید یا علی! بعد من، فاطمه از عالم سیر میشه یا علی! بعد من، دو سه روزه زهرا پیر میشه بیا فاطمه جونم برات روضه بخونم دم سفره از غمِ حسینم پریشونم حسین چقدر از غمِ تو زدم ناله قرار من و تو بین یه گوداله یا حسین! همه رسولا میشن مدیونت یا حسین! زنده می کنی منو با خونت .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. |⇦•اولین اجر رسالت... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── پیامبر فرمود: علی جان! بیا عزیزم کنار من بنشین با اشاره آرام آرام ..لبهای پیغمبر تکان میخورد.امیرالمومنین گوش مبارک رو آوردن کنار لبهای رسول خدا، خانه آرام، رسول خدا آرام آرام حرف میزد.علی شونه هاش تکان میخورد زیر لب علی فرمود: چشم ! شاید فرموده باشند. علی جان حق تو را می برند باید صبر کنی..پس گفته چشم... می ایستم. اشک جاری شد چند لحظه ای پیامبر صحبت کرد باعلی. علی همینطوری غم فراق پیغمبر، همینکه فاطمه میخواد یتیم بشه، غم‌فاطمه، غم امت،دل تنگ خودش همین طوری گریه می‌کرد .بعد این بارها میخواد بیاد رو دوش علی...علی لنگر زمین و آسمونه..هی میگه چشم..ولی بالاخره دلش به درد میاد.گوش کرد گوش کرد. فاطمه داشت نگاه میکرد. دوباره علی فرمود: چشم.. شاید رسول خدا فرموده باشد علی جان در خانه‌ات رو آتش میزنن...دوباره علی جان شروع کرد حرف زدن .اما این دفعه آرام آروم رنگ صورت مولا تغییر کرد بر افروخته شد.صورت در هم رفت رگ غضب شیر خدا متورم شددستاش رو فشار میداد سر بالا آورد به فاطمه اش نگاه کردگفت: چشم..شاید گفته باشند علی جان فاطمه ات رو میزنند.. چادرش آتش گرفت..هی نگاه به فاطمه میکرد..شاید داره روضه میخونه برا علی محسنت هم میکشن..* اولین اجر رسالت زدن فاطمه بود گشت از حق‌کشی امت بیدادگرت کشتن محسن مظلوم تو اجر دگرت با سر انگشت خزان سخت ورق بر گردید غنچه و لاله ی خونین تو پر پر گردید سومین اجر تو زخم سر حیدر گردید به حسن از همه کس ظلم فزون تر گردید بعد از آن زهر که بر نور دو عینت دادند اجرها بود که امت به حسینت دادند گرگها بر بدن یوسف تو چنگ زدند بر رخ چرخ زخونِ دل او رنگ زدند دست بگشوده به پیشانی او سنگ زدند تهمت کفربه آل تو به نیرنگ زدند زین مصیبت همه دم سینه ی میثم سوزد بلکه تا حشر دل آدم و عالم سوزد :استاد سازگار .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. و توسل ویژه صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── *میگن کسی که میخواد از دنیا بره حتی دکمه های پیراهنش رو‌ هم‌ باز کنید..لحظات آخر محتضر میگن حتی یه دونه پارچه هم رو سینه اش نباشه..عمر در نگاه محتضر طولانیه.. اما در نگاه ما میگن دیدی تو‌ چشم بهم زدنی از دنیا رفت. "فَمَنْ یمُتْ یرَنِی" علی علیه السلام فرمود: اگر قرار باشه کسی که از دنیا میره علی رو ببینه اون یه لحظه براش طولانیه همه حسرت میخورن تا آخر عمرشون. علی اینه و ما دنبال یه چیز دیگه رفتیم.علی اینه و ما جدی نگرفتیم راهش رو نرفتیم.اما بدا به حال اونایی که میگن علی اینه و ما باهاش دشمنی کردیم. اونام که از دنیا رفتن لحظه های آخر گفتن وای علی اینه و ما خونه اش رو آتیش زدیم..لحظه آخر عمر برا محتضر طولانیه ..رسول خدا احترامش برای همهٔ ملائکه فرض واجبه اما وقتی میخواد از دنیا بره باید رعایت بشه سبک بشه..* همچین که شیش ماهه تیر خورد ابی عبدالله بند قنداقه رو پاره کرد بچه راحت دست و پا بزنه. لحظه های آخره حسن رو میگیرن حسین میره حسین رو میگیرن زینب میره..حسنین خودشون رو روی سینه ی رسول خدا انداختن امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت.ابی عبدالله رو سینه ی پیغمبر..علی اومد با نوازش اینا رو برداره.لحظه های آخر پیغمبر با آرامش جان بده.تا غومد برداره پیغمبر فرمود: علی جان رهاشون کن. حسین باید رو سینه ام باشه..حسنم باشه اینا باشن من راحت جان میدم.... هفتاد وپنج روز، یا چهل وپنج روز یا نود وپنج روز یکی از این روایات، شب بود همین دوتا بچه دوباره روی سینهٔ مادر افتادن، مادر بین کفن. علی بچه ها رو بلند نکرد.هاتفی صدا زد علی بچه ها رو بردار عرش به هم ریخته از ناله، بچه ها رو از رو سینه مادر بردار عالم داره از مدار خارج میشه.. علی یتیمهای فاطمه رو با ا حترام برداشت.حسین یتیمهای امام حسن رو با احترام برداشت.. یه جا سراغ دارم بچه رو بدن پاره پاره و بی سر بابا افتاد هزار و نهصد و پنجاه زخم با تازیانه بلندش کردند .."یا اَبَتاه اُنظُر اِلی عَمَّتیَ المَضروبَه" برگردیم مدینه...بچه ها رو از رو سینه پیغمبر برداشت. رسول خدا نگذاشت گفت اینا باشن من راحت جان میدم این یه سنگینی حسن وحسینم لازمه باید رو سینه ی من باشن. این یه سنگینی بود رو سینه ی رسول خدا..این عبارت تو مقتل هست خانم زینب اومد ازبالای گودال دید"وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه"حسین.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
نماهنگ آسمون کبود.mp3
زمان: حجم: 4.79M
واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین هر غمی که داشتم جا گذاشتم اومدم واسه دردم اومدم واسه اینکه از غمت برنگردم اومدم واسه اینکه برسم به اقامه غمت قرض کردم اومدم لا به لای آدما لا به لای پرچما پر سردرگمیم تو بهم بگو حسین من که هر شب تو خواب این مسیرو اومدم من سفر چندمیم یه صدایی میگه یه عمود دیگه فاصله دارم ازت این عمود آخره تا رسیدن به حرم یه نفس مونده فقط این عمود آخره این کبود غمگین آسمون کربلاست من همین جام ولی گریه هام شبیه به کربلا نرفته هاست با تموم تشنگیم با تموم خستگیم اومدم آب بشم کافیه که زیر لب سه دفعه بگم حسین تا که سیراب بشم از خودم غافلم و خیره به اشکای آدمای دیگه هر جا چشم میدوزم یه خانم با قد خم هی خوش آمد میگه میگه آی سینه زنا این حسینه منه که خیمه هاشو بردن آخ بمیرم مادر پسر غریبمو تنها گیر آوردن بی سر و سامان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین
. |⇦•باز دوباره ام سفر.... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای همه این همه بی کسی ای وای سرم درد گرفت دلِ سرشارِ غم شعله‌ ورم درد گرفت او ز فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غمِ حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سرش داشت خبر اشک، از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد بگم روشنت کنم بصیرت در روضه بدونی شیعه از کجا ضربه میخوره.."ان الدین عندالله السلام" و این اسلام با محرم‌ و صفر زنده است.یه معادله است.یهود میدونست اسلام میاد همه‌ی دنیا رو میگیره،یهود میدونست یه پیغمبر میاد کاری میکنه کارستون همه ی دینها در دینش خلاصه میشه. اینا میدونستن بشارتها در تورات و انجیل و و زبور داده شده بود. میدونستن پیغمبر فعالیتش تو‌ مکه نمیگیره.. چند صد ساله قبلش رفتن تو مدینه جا گرفتن..اوس و خزرج و... اینا آمدن آماده بودن به موقع ضربه رو بزنن.. از علی هم نقره داغ شده بود درِ خیبر رو کنده بود، بیچاره اشون‌ کرده بود.با هوچی گری حمله کردن و با هوچی گری بیعت گرفتن.همه میگن چرا دوشنبه؟ چون بیشتر جمعیت یهود روز دوشنبه در مدینه بودند.دوشنبه بازارشون بود.اون روز رفتن در خانه رو آتیش زدن..همه جا پیغمبر فرمود:"فاطمة بضعة مني" جمعیت زیادی از یهودیا جمع شدن دیدن علی رو دارن میبرن همچین که کمربند علی رو‌کشید از یه طرف فاطمه با قوت الهیه نه قوت بشری کمربند مولا رو مشید همه ی نامردا رو زمین ریختن..آی کینه به دل گرفتن علی رو رها کردن.. با غلاف و با تازیانه با تمام کینه ها زدند..مادر زیر دست و پا گم‌ شد.. یه جام زینب تو محله ی یهودیها همه سنگ برداشتن .. الشام ،الشام، الشام.. فرمود: هفت تا مصیبت تو شام بر ما وارد شد. بالاترینش این بود ما رو از محله ی یهودیها آوردن.. یه عجوزه ای بلند شد گفت:آی یهودیا حالا موقع انتقام خیبره.. اون سری که میبینید سرِ پسر کنندهٔ در خیبره.. انقدر سنگ زدن سر بابام از روی نیزه افتاد.... «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
حاج محمود کریمینماهنگ یابن الکرار حسن.mp3
زمان: حجم: 2.52M
یابن الطاها یابن الزهرا یابن الکرار حسن یابن المشعر یابن الحیدر یابن الکرار حسن 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ یابن الطاها یابن الزهرا یابن الکرار حسن یابن المشعر یابن الحیدر یابن الکرار حسن یه روز میاد بقیع آباد میشه برات سینه زدن آزاد میشه ورودی بقیع پنجره فولاد میشه ضریح تو تا ضریح مادرت مثل گوهرشاد میشه یه روز میاد مثل کربلا میگن تموم خادما هل بالزوار الحسن نور الانوار قهر القهار یابن الکرار حسن بِرّ الابرار سِرّ الاسرار یابن الکرار حسن رویای ما یه روز تعبیر میشه شبستون نجف تکثیر میشه کتیبه ها همه آیه تطهیر میشه همه عالم رونمای گنبد پر از ترنم تکبیر میشه عاشقا راهی میشن از رو مناره ها میگن هل بالزوار الحسن ...
Mohjat.NetSh 07 Safar 1403 Karimi [Mohjat_Net] (5).mp3
زمان: حجم: 1.99M
اون روز که همه تو آه و زاری اند اون روز که همه فکر یه کاری اند اون روز که دیگه هیچکی به هیچکی نیست اون روز که همه از هم فراری اند ای حسین ای که سایه ی رو سرمی ای حسین ای که شافع محشرمی من فقط دست به دامن مادرتم واقعا تو عزیزتر از مادرمی ای حسین تو عزیز تر از مادرمی **** اون لحظه که تو زمین و آسمون هیچکی واسه ما نمونده تو بمون سنگ لحدو وقتی که میچینن اون لحظه یه کم بشین کنارمون ای حسین نور لحظه ی وحشتمی ای حسین تو امید تو غربتمی عمریه کشته مرده ی اسم تو ام ای حسین ای که عطر تو تربتمی ای حسین تو عزیزتر از مادرمی **** اذ جاء اجل برس به دادمون ای خیرالعمل برس به دادمون آقای شهید حیف شهید نشیم احلی من عسل برس به دادمون عشق من اشک توی چشم ترمی عشق من اعتقادمی باورمی اسم تو رو لبامه تا لحظه ی مرگ عشق من عشق اول و آخرمی ای حسین عشق اول و آخرمی شب هفتم صفر 1403 .
24.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما خانه به دوشان بیابان بلاییم در موج بلا مست زصهبای ولاییم هم دستخوش سیل خروشنده اشکیم هم قطره افتاده به موج یم لاییم پیش از گل آدم به گل اشک نوشتیم این نامه که از آب و گل و کرب و بلاییم گر مرغ هزاریم و گر زاغ سیاهیم در باغ حسین ابن علی نغمه سراییم شستیم به خون جگر از چهره سیاهی ما روسیهان غرق یم خون خداییم بالله قسم کعبه ما روی حسین است حتی به سوی کعبه اگر روی نماییم از خاک اگر خلق شدیم این شرف ماست خاکیم ولی خاک قدوم شهداییم بر سلطنت هر دو جهان ناز فروشیم زین رتبه چه بهتر که در این کوی گداییم خاموشی دوزخ زسرشک بصر ماست دل سوختگان پسر فاطمه ماییم «میثم» چه نیازی به طبیبان جهانت ما با مدد عشق بهر درد دواییم