وقتی میخوام نماز بخونم، محمد هم یه مهر برمیداره و میاد کنار من.😊
دستاشو میبره کنار صورتش، بلافاصله میره سجده، بعد بلافاصله پا میشه.
با دستای کوچیکش قنوت میگیره،
و دوباره درازکش میشه رو زمین😍
گاهی وقتها هم روسری منو سرش میکنه. البته براش اندازه چادر میشه.😁
بعد که نمازش تموم شد،
یا وسط نمازش،😁
میاد زیر چادرم قایم میشه👶🏻
چادرمو سرش میکنه...
میپیچه به خودش...
و خیلی طبیعی، اونو به یغما میبره.😆 خداروشکر همیشه یه سرویس حجاب دیگه هم، زیر چادر دارم، که دیگه اونو با چنگ و دندون حفظ میکنم.😬
دیروزم اومد زیر چادرم.
همونجا یه کم بازی کرد. بعد دراز کشید و...
... خوابید😍😍😍
چه حس خوبی داشت...💗
یه بچهی معصوم، اونقد زیر چادرت احساس آرامش کنه...
که خوابش ببره😌
گاهی وقتا تو نماز، وقتی دارم حمد و سوره میخونم، دلش #بغل میخواد.👶🏻
منم همونجا، بغلش میکنم و با هم ادامه میدیم.😉
تا خود رکوع بغلم میمونه و برای رکوع و سجده زمینش میذارم.
گاهی به همین قانع میشه. گاهیم منتظر میمونه دوباره پاشم، و بازم بغل.🤗
(این فن مخصوصا وقتی #نوزاد بود و دائم بغل میخواست خیلی به کارم میاومد👌🏻 بچه بغل نمازامو میخوندم.
اون موقع طوری بود که حتی برای چند ثانیه رو زمین موندن هم #گریه میکرد)
گاهیم شلوغ کاریهاش دیگه...😆
داشتیم #نماز میخوندیم.
وسط نماز رفت بیسکوئیت خورد.😂
ولی دلش نیومد تنهایی بخوره،😊
با درونمایههایی از اجبار😅، به منم تعارف میکرد.😁
اگه یه وقتی هم، تو سجده، سوار گردنم بشه، که دیگه یاد خود نماز پیامبر میافتم.
هعی...
خدا رو چه دیدی؛ شاید به خاطر همین یه شباهت، خدا بقیه تفاوتهای نمازمو ببخشه...
پ.ن: بچهها، همونطور که حرف زدن رو از ما یاد میگیرن، رفتارهای ما رو هم به عنوان #یک_رفتار_خوب ، یاد میگیرن. حتی قبل اینکه بتونن خوبی و بدی رو تشخیص بدن!
این هم یه تهدیده؛‼️
هم یه فرصت استثنائی✨
#تهدید⚡️از این نظر که ممکنه رفتارهای بدمون رو یاد بگیرن.
که همینم میتونه به یه #فرصت💡تبدیل بشه و ما به خاطر بچههامونم که شده، رفتارهای بدمون رو کنار بذاریم.
و یه #فرصت🌟 استثنائیه.
چون دیگه با این حساب، تربیت کردن بچهها، اونقدری که فکر میکنیم، سخت نیست. مهمترین بخشش اینه که #خودمون_خوب_باشیم😊
دارم فکر میکنم چقدر باید خدا رو شکر کنم، که این راه رو مایهی رشد اخلاقیم قرار داده.
شاید اصلا یکی از #فلسفههای_تولد_انسان، همین باشه.
#ه_محمدی
#برق۹۱
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#پ_شکوری
(مامان #عباس ۳سال و ۱ماهه و #فاطمه ۱سال و ۷ماهه)
یادمه خیلی #دعا کردم که خدا #بچه_دوم رو هر چه زودتر بهمون بده. بعدش هم که فهمیدم به فاصلهی ۹ ماه دوباره باردارم، خیلی #خوشحال شدم.😘
البته مسائلی هم داشتم که سعی کردم با #آرامش براش راه حل پیدا کنم.😇
مهمترینش #از_شیر_گرفتن بچهی اول بود.
فکر میکردم خیلی سخت باشه،
مخصوصا که عباس شبها فقط با #شیر میخوابید.😢
بعد از مشورت و تحقیق و دادن #آزمایش (که کمبود ویتامین خاصی نداشتم) تصمیم گرفتم تا ماه ۵ بارداری به پسرم شیر بدم.
البته شنیده بودم بعضی مامانا تا پایان #بارداری و حتی همزمان با #نوزاد ، به بچهی اول شیر میدن،
اما هم از نظر جسمی سخت بود برام،
و هم حس میکردم شیر دادن به دوتا بچه سخته و بعدش از شیر گرفتن بچهی اولی تا وقتی دومی داره شیر میخوره، خیلی سخت میشه.😅
عباس ۱۴ ماهه بود که یه هفته مامانم اومدن تهران خونهمون،
و با هم از همون روز اول عباس رو از شیر گرفتیم. به روش #یهویی 😆
خوراکیهای مورد علاقهش رو بهش میدادم و چون اکثرا با مامانم مشغول بازی بودن، کمتر به فکر شیر میافتاد😆
شبا هم یا مامانم میخوابوندنش یا من بغلش میکردم و راهش میبردم تا بخوابه.
بعد یه هفته دیگه تقریبا عادت کرد و درخواست شیر نداشت.
برای خوابش همچنان تا یکی دو هفته بغلش میکردم و راهش میبردم و خداروشکر مشکلی نداشتم با #بغل کردنش، چون عباس از اول کلا #سبک_وزن بود😅
بعدش دیگه به یه روش خوب رسیدیم برای خوابش😍
میاومد دراز میکشید کنارم و سرش رو میذاشت روی دستم و با #قصه یا دیدن #کلیپ های منتخب یا #کتاب خوندن توی #موبایل میخوابید😁
و به جای وعده شیر قبل خواب، همیشه یه تیکه نون #سنگک میخورد توی #رختخواب که کامل سیر بشه.😆
برای جایگزین #شیر_مادر هم براش شیر عسل ولرم درست میکردم و با شیشهای که سرش رو بریده بودم تا مثل نی بشه، بهش میدادم. (چون شیشه عادی و #شیرخشک اصلا دوست نداشت)😅
روزی تقریبا دو تا #شیشه شیر عسل میخورد.
مخلوط پودر سویقها و جوانهها و مغزهای مختلف رو هم با کمی #عسل قاطی میکردم و باهاش گلوله درست میکردم و بهش میدادم. که خداروشکر خیلی دوست داشت.
مسئلهی #بدغذایی ش هم حل شد😇
و دیگه بهتر غذاشو میخورد و سیر میشد.😀
پ.ن: مامانایی که بچههای #شیر_به_شیر دارید، شما هم از تجربهتون بگید برامون. چه زمانی و چطور بچهی اولتون رو از شیر گرفتید؟
#اختلاف_سنی_یک_سال_و_نیم
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام.
حتما شما هم تو این مدت که کرونا اومده، با آدمهای خیلییییی استرسی 😣 یا آدمهای خیلییییی بیخیال 😌 مواجه شدید!
در شرایط معمولی شاید خیلی به این فکر نکنیم که اضطراب چه عوارضی برامون داره.
اما یه خانوم، به محض باردار شدن، حفظ آرامش براش خیلی مهم میشه.
حالا چطوری میشه تو این روزگار کرونایی باردار بود و زایمان کرد و استرس نداشت؟!
امروز هم با #کرو_نی_نی رفتیم سراغ دو تا از دوستانمون که تو این روزهای کرونایی باردار بودن و زایمان کردن.
یه مامان اولی که تصمیم گرفته به نگرانیهاش غلبه کنه.
و یه مامان سومی که خانوادگی درگیر کرونا شدن!
نظرات و تحربیاتتون رو در این زمینه برامون ارسال کنید.
#مادران_شریف_ایران_زمین
#کرو_نی_نی
#بارداری_در_کرونا
#باردار
#کرونا
#نوزاد
#بیمارستان
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif