#قصهیتولدندبههایمادری
#جمعهچهارمآذر۱۴۰۱
#هیاتانصارالزهرامادرانهسبزوار
میخواهم برایتان قصه بگویم. قصهی تولد ندبههای مادری.
سال ۱۴۰۱ بود. اوضاع کشور بدجوری بهم ریخته بود. دلمان مثل سیر و سرکه میجوشید. میترسیدیم انقلابمان به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. چشم و گوش و دلمان به رهبر فرزانهمان بود. الحمدلله خیلی زود تکلیفمان را پیدا کردیم. دست به کار شدیم. کتاب خواندیم، مستند دیدیم، سخنرانی گوش دادیم، گفتگو کردیم تا دستمان پر شود برای جهاد تبیین. دورهی معرفتی_مهارتی مادران میدان تبیین را برگزار کردیم تا در دیگران نیز، دغدغه و مهارت تبیین ایجاد کنیم.
کارمان شده بود روضههای تبیینی، مهمانیهای تبیینی، مستندهای تبیینی، سخنرانیهای تبیینی، گفتگوهای تبیینی و....
وسط همهی این فعالیتها، دلمان لک زده بود برای یک مناجات و خلوت و اشک و تضرع آن هم بصورت دسته جمعی.
برای چه؟ برای آرامش و اطمینان قلبمان، برای حرکت درست و بهنگام، برای باز کردن گرههای دل و پیچیدگیهای مسیر.
جرقهی ندبههای دستهجمعی توی ذهنمان زده شد.
اولین اطلاعیه را با ذکر جملهای از رهبر عزیزمان، در گروه "معرفتی_مهارتی مادران میدان تبیین" و ویژهی اعضای آن گروه گذاشتیم. 👇👇
#ویژهمادرانمیدانتبیین
رهبر معظم انقلاب:
"جهاد این مرد بزرگ[امام(ره)] صرفاً جهاد سیاسی و اجتماعی یا جهاد فکری نبود، بلکه همراه با همهی این جهادها، جهاد درونی، جهاد با نفس، پایبندی به ارتباط مستمر و دائم با خدای متعال هم بود؛ این هم درس است. اینجور نیست که اگر ما در میدان جهاد فکری یا جهاد علمی یا جهاد سیاسی یا جهاد نظامی وارد شدیم، حق داشته باشیم که از این بخش از جهاد صرفنظر کنیم. امام بزرگوار اهل خشوع بود، اهل بکاء بود، اهل دعا بود، اهل توسّل و تضرّع بود.
این حالت، پشتوانهی معنویِ تداوم و استمرار جهاد این مرد بزرگ را تشکیل میداد. اینرا هم در حاشیهی جهاد فیسبیلاللَّه امام بزرگوارمان به یاد داشته باشیم."
مادران میدان تبیین! بیایید دستهایمان را در دست هم بگذاریم و روی به سوی معبود بالا ببریم و تمسک بجوییم به ذات اقدسش و توسل کنیم به ائمه اطهار (ع) تا مدد و نیرو بگیریم برای جهاد تبیین.
قرار ما: جمعه چهارم آذر ۱۴۰۱، ساعت ۶ صبح
مکان: میدان شهدای کوشک، رازی۱۶، پ۲۲
مادرانه سبزوار
این بود متن اولین اطلاعیه ندبهمان. 👆
آن اوایل ندبهمان خیلی کوچک بود. بعضی جمعهها فقط ۴ نفر بودیم که دور هم جمع میشدیم و ندبه میخواندیم.
بنا داشتیم این برنامه را تا تمام شدن فتنهی زن، زندگی، آزادی ادامه بدهیم. بساط فتنه جمع شد ولی دلمان نیامد بساط ندبه را جمع کنیم. پس ادامهاش دادیم.
اطلاعیهی دیگری نوشتیم و اسمش را گذاشتیم: "ندبههای مادری". میخواستیم اطلاعیهی ندبهمان، هم رنگ و بوی دعا و انتظار برای ظهور داشته باشد، هم رنگ و بوی تلاش و حرکت برای ظهور. متن اطلاعیهمان این بود👇
رهبر معظم انقلاب:
"با هر قدمی👣 در راه استواری انقلاب، یک قدم به ظهور🌱 نزدیکتر میشوید."
🤲 هر #جمعه دور هم #جمع میشویم تا ندبهخوان امام مهربانی باشیم که عطر ظهورش از استواری انقلاب🇮🇷 به مشام میرسد.
📌قرار بیقرار ما: صبحهای جمعه، در سنگرهای مادریمان
🌹مادرانه سبزوار🌹
هر جمعه یکی از مادرها بانی میشد. درِ خانهاش را باز میگذاشت تا نور ندبههای مادری، قدم بگذارد توی خانه و دلِ اهالی خانه.
الحمدلله با عنایت حضرت صاحبالزمان (عج) هر روز ندبههای مادری پرجمعیتتر و پربرکتتر میشد و دلِ خیلیها را میبُرد.
مناسبتها را میآوردیم توی دل ندبههای مادری. انتخابات، فلسطین، آغاز ولایت امام زمان (عج)، میلاد پیامبر اکرم (ص)، اربعین، فاطمیه، محرم، پیروزی انقلاب و....
جهاد تبیین، نقطهی شروع ندبههای مادری بود و حالا خود ندبههای مادری بستری شده بود برای تبیین و روشنگری. میخواستیم نشان بدهیم که انتظار، نشستن و فقط دعا کردن نیست. میخواستیم بگوییم ندبههای مادری، میدان عملیات ماست همانگونه که سنگر دعا و محفل ذکر و اشک و آهمان است.
لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#قصهیتولدندبههایمادری
#جمعهچهارمآذر۱۴۰۱
#هیاتانصارالزهرامادرانهسبزوار
کار به جایی رسید که حس کردیم باید گروه مجزایی برای ندبهها بزنیم تا به پیشنهاد یکی از مادران، تعداد شرکت کنندگان در هر ندبه مشخص باشد. اول هشتک #حضور و بعد هشتک #مسافر و هشتک #راننده توی گروه باب شد و ماشیندارها، ماشینندارها را به ندبه میرساندند و دعای خیر برای خودشان میخریدند. یک همدلی و صمیمیت خواهرانه، یک قدم برای تمرین دوران ظهور.
انگار همه دست هم را میگرفتند تا بنشانند دور سفرهی ندبههای مادری. اصلا برای زمینهسازی ظهور، باید همهمان به میدان بیاییم. ندبههای مادری، سفرهای نیست که عدهای آن را پهن کنند و عدهای فقط سر سفره بنشینند. این سفره باید توسط تکتک ما پهن شود. برای رسیدن به این باور و محقق کردن آن کارهایی انجام دادیم.
مثلا وقتی مناسبتی در کار نبود و سخنرانی تبیینی نداشتیم، صوت شرح دعای ندبه را میگذاشتیم وسط و میگفتیم یک نفر گوش کند و بیاید ارائه بدهد. اصلا همهی مسئولیتهای ندبه را میگذاشتیم وسط و میگفتیم بفرمایید مسئولیت، تا تمرین کنیم آماده شدن برای ظهور را و آماده و مجهز شویم. سربازان آقا باید همهفن حریف باشند. قوی و محکم و مطمئن. کاش ندبههای مادری بستر پرورش این سربازان و جریانسازان شود.
همهی نیازهای ندبههای مادری را خودمان تامین میکردیم. حتی زمانی که بانی ندبه، امکان دعوت مداح ندارد و خودمان هم مداحی بلد نیستیم، صوتهای ندبه کارمان را راه می انداخت. اصلا دستگاه صوت ندبه را هم یکی از مادران تامین کرد. کتاب دعاها را مادری دیگر. سفره ها را یکی دیگر و.....
و امروز استعدادها را شناسایی کردهایم و برای هر مسئولیت، یک تیم تشکیل دادهایم که هر جمعه مسئولیتها رو قبول میکنند.
از یک جایی به بعد دلمان همخوانی دستهجمعی مادرانهای با رنگ و بوی امام زمان (عج) میخواست. کمکم نوای دلنشین دم پایانی بر ندبههای مادری طنینانداز شد.
از غصهی دوری تو بر لب رسیده جان
عجل علی ظهورک یا صاحبالزمان
لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡