eitaa logo
مادَرانه سَبزِوار
236 دنبال‌کننده
428 عکس
80 ویدیو
1 فایل
برای عضویت در گروه مادرانه مرکزی سبزوار به آیدی زیر پیام دهید: @Zeynab_7368 آدرس پیج و کانال روبیکای ما: @madaraneh_sbz99
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از برگزاری نمایشگاه پوستر "زنان مقاومت" در مراسم استغاثه دسته جمعی سبزوار و دیدن حجم استقبال زنان و دانش‌آموزان از گفتگوهایی با موضوع زنان مقاومت فلسطین، تصمیم گرفتیم این حرکت را با کمی تغییرات در مکانهای دیگری پی بگیریم. دور هم جمع شدیم و ایده‌ها را ریختیم روی میز و جوانب مختلف را سنجیدیم. از بین انبوه ایده‌ها باید ناگزیر دو سه ایده را دنبال می‌کردیم. سعی‌مان انجام کار صرفا نمایشی و تبلیغاتی و یا احساسی نبود. بعد عاطفی و حماسی و تکلیف‌آفرینی و معرفتی و... را در کنار هم دیدیم. انتقال مفهوم و پیام و محتوایی بودن ایده‌ها برایمان مهم بود. هماهنگی را انجام دادیم و وسایل مورد نیاز را تهیه کردیم و مسیولیتها را تقسیم کردیم. با مسئول پاتوق کتاب سبزوار که از دوستان خوبمان بودند هماهنگ کردیم که جلوی کتابفروشی‌شان بساط موکب "مادران فلسطین" را بر پا کنیم. مادرانی که فلسطینی نیستند ولی دلشان و دین‌شان، مادری کردن برای کودکان و آرمان و سرزمین فلسطین را می‌خواهد. نمازمان را که خواندیم، دست به کار شدیم. یکی پوسترها را نصب می‌کرد. یکی کلیدهای قدیمی را از درختچه زیتون آویزان می‌کرد. یکی پذیرایی را آماده می‌کرد. یکی پرچم‌های ایران و فلسطین و حزب الله لبنان را نصب می‌کرد. یکی پاکتهایی که میخواستیم به عابران بدهیم آماده می‌کرد. بچه‌ها هم کمکمان می‌کردند. بالاخره کارها سروسامان گرفت و کارمان شروع شد. حالا منتظر خواهران عزیزمان، یعنی زنان و دختران سبزواری بودیم که به موکب ما پا بگذارند و ما هم بساط گفتگو را باز کنیم و برایشان از فلسطین و زنان مقاومت بگوییم. بعضی با سرعت رد می‌شدند و ما را تحویل نمی‌گرفتند. بعضی‌ها میگفتند وفت نداریم. بعضی‌ها می ایستادند به گوش دادن بدون اشتیاق، بعضی‌ها هم گوش می‌دادند با اشتیاق. خلاصه همه مدل مواجهه‌ای داشتیم. با پذیرایی از آنها استقبال می‌کردیم و بعد اجازه می‌گرفتیم که چند لحظه وقتشان را بگیریم. دعوتشان می‌کردیم به دیدن پوسترها. نشستن پای درخت زیتون مقاومت که با کلیدهای امید تزئین شده بود، را به آنها پیشنهاد می‌دادیم و بعد از این درخت و این کلیدها برایشان می‌گفتیم. و میگفتیم اگر شما هم اگر دوست دارید به این امید پشت بدهید، یکی از ابن کلیدها را از بین این تیر و ترکش‌ و مین‌ و نارنجکها بردارید و از این درختچه زیتون آویزان کنید. بعد در قسمت دیگر، با چالش مقلوبه مواجه‌شان می‌کردیم. اول با شوخی و خنده و صمیمیت، از آشپزی و میزان علاقه و مهارتشان به آشپزی شروع می‌کردیم. عکس ته‌چین‌های مختلف را نشان‌شان می‌دادیم و میگفتیم قصد داریم یه ته‌چین خاص را به آنها معرفی کنیم. عکس زنان مسجدالاقصی و قابلمه‌های مقلوبه‌شان را در کنار سربازان اسرائیلی نشان می‌دادیم. و میگفتیم این یک غذای فلسطینی است که تبدیل شده به سلاح مبارزه. سربازان اسراییلی از این غذا می‌ترسند. با تعجب می‌پرسیدند: چرا؟! و ما برایشان از مبارزه زنان فلسطینی در این قالب می‌گفتیم و بعد عکس پویش مقلوبه در شهرهای مختلف از جمله سبزوار را نشانشان می‌دادیم. پایان ماجرا هم دادن یک پاکت هدیه مادرانه سبزوار به آنها بود. هدیه ما به شما دستور غذایی که حرف می‌زند. دستور پخت مقلوبه را تقدیم‌شان می‌کردیم و میگفتیم اگر پختید و نوش جان کردید، عکسش را برای ما بفرستید و به این طریق حمایت خود را از شجاعت و مقاومت زنان فلسطینی نشان دهید. مطالبی که می‌گفتیم، خیییییلی برایشان تازگی داشت. گاهی لبشان به دعا برای مردم فلسطین و آرزوی نابودی اسرائیل باز می‌شد. تشکر و خداحافظی می‌کردند و می‌رفتند. چقدر لذت دارد هم کلام شدن با مردم آن هم با طعم فلسطینی که پاره تن اسلام است. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
بسم الله الرحمن الرحیم 🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و درود به عزیزان مادرانه ای صبح زیباتون بخیر🌺🌺 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
امروز دوشنبه ،روز ۱.رویای آزادی ۲.گزارشات مادرانه الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
آنچه در این هفته در مادرانه گذشت 👇👇
توی جوانه مون قرار دورهمی داشتیم برنامه ریزی ها و تقسیم مسئولیت انجام شد. روز موعد منزل میزبان دور هم جمع شدیم بعد از خوش و بش مادران، پذیرایی میزبان، وفوتبال بازی کردن پسران وسط سالن پذیرایی😅 برنامه با خواندن قرآن توسط یکی از پسران رسما آغاز شد یکی دیگه از پسران گل مون مسئول جمع آوری صدقه بودن به نیت سلامتی وظهور امام زمان حالا نوبت شروع قسمت جذاب ماجرا بود که بچه ها لحظه شماری میکردن.. داستان بازی 🥳 بچه ها رو صدا زدیم یکی از مادران راوی بود، شروع کرد به صحبت: _بچه ها کی نشونه گیریش از همه بهتره؟ همه بچه ها با هیجان:😃 _من من من کی بهتر از همه به هدف میزنه؟ _من من من _بچه ها اگه شما می‌خواستین یه تیرانداز ماهر باشین دوست داشتین شبیه کدوم تیرانداز قهرمان باشین؟ بچه ها فک کردن و یکی یکی جواب دادن _آرش کمان گیر _احسان حدادی (تیر انداز قهرمان المپیک) _شهید رسول زرین.. -بچه ها حالا حاضرین با آدم های ظالم و ستمگر و زورگو مبارزه کنین و نابودشان کنین؟ همه یک صدا: _اره.. اره.. اره -خب پس کی توی دنیا از همه ظالم تر و ستمگر تره؟ _اسرائیل _حالا که اینقدر اطلاعات تون عالیه بریم به جنگ اسرائیل. شیرخشک هایی که قبلا روشون پرچم اسرائیل کشیده شده بود و شعار های ضدصهیونیستی نوشته بود، روی هم چیده شده بودن. روی آخرین قوطی یه کلید گذاشته بوديم. بچه ها به نوبت توپ رو پرت میکردن و قوطی ها فرو می‌ریخت، بچه ها فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادن و هرکس توی نوبت خودش، کلیدش رو که بعداز فروپاشیِ اسرائیل بدست آورده بود، برمیداشت. قرار بود کلید ها رو نگه دارن تا توی مرحله ی آخر، رازِ این کلید ها رو پیدا کنن. ناگفته نماند که بعضی از مادران هم مشارکت کردن و در این بازی پر هیجان، ایفای نقش داشتن😎 👇👇👇 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
حالا مرحله سوم به هرکدوم از بچه ها یه نایلون مخلوط میوه و مرکبات رنگی دادیم راوی شروع کرد: بچه ها توی این مرحله، دیگه فلسطینی ها کشورشون رو آزاد کردن و وارد خونه هاشون شدن. حالا میخوان روی خونه شون پرچم کشورشون فلسطین رو نصب کنن. شما با این مرکبات به اون ها کمک کنین تا پرچم رو درست کنن و بچه ها با شور شوق شروع کردن به بالا پایین کردن میوه های رنگارنگ و ساخت پرچم و حتی به همدیگه رنگ هایی رو که زیاد داشتن قرض میدادن😍 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
توی مرحله چهارم و آخر؛ نامه های تزئین شده ای به بچه ها داده شده: _بچه ها؛ بالای هر نامه، اسم یکی از کودکان فلسطینی نوشته شده شما توی خیالتون با اون بچه دوست بشین و براش نامه بنویسین. _بچه ها میخوایین راز اون کلید ها رو بدونین؟ ا‌ون کلیدهای خونه های قبلی مردم فلسطینه که اسرائیل ازشون گرفته.. خیلی از مردم هنوز هم کلید خونه هاشونو نگه داشتن به امید اینکه دشمن رو شکست میدن و برمیگردن به خونه هاشون. حالا بچه ها این کلید ها رو بچسبونین به نامه هاتون تا همیشه، امید پیروزی توی قلب همه ی ما زنده باشه💪 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
ودر آخر مادران مشغول گفتگو حول مسئله فلسطین و پذیرایی شدن ممنون از همه ی مادرانی که به هرنحوی مشارکت داشتن الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
بسم الله الرحمن الرحیم /۸/۱ به اتفاق اعضای جوانه قرار شد جلسه جوانه امروزمون موضوعش فلسطین و مراسم مقلوبه پزون و برگردون و خورون داشته باشیم😉 قرارشد هر کدوم از عزیزان هم یه ماده غذایی رو بیاره که همه سهیم باشن تو اون اسراییلی که قراره چپه بشه و خورده بشه😁 از ساعت سه و نیم به بعد کم کم عزیزان دور هم جمع شدن و اولین چیزی که فوق العاده جذاب بود تو منزل میزبان عزیزمون پرچم های اسراییلیبود که هی لگد میشد و زیرپا له میشد با شددتتت فراوون.دم میزبان گرم خدایی همه لذت بردن از بدو ورود. مراسم مقلوبه پزون هم به عهده رییس جوانه مون بود که از همون بدو ورود در حال انجامش بود. ادامه دارد الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
ادامه گزارش کمی که کذشت بچه های عزیزتر از جانمون رو جمع کردیم یه جا و یکی از مامانای عزیز شرح داستانی از ظالم و مطلوم رو در قالب مثالی برایر ذهن بچه ها داشت و بعد هم مرگ بر امریکا و اسراییلی که با غیظ هر چه تمام تر از دهان مبارک بچه ها خارج میشد. تا مقلوبه خوشمزه مون اماده بشه بچه ها رفتن سراغ جنگ جهانی خودشون و البته یه عده هم مسیول خاک بازی جانانه ای شدن تو حیاط پر از شن نرم میزبان عزیزمون.که در این حین جنگ جهانیی هم بین دو طفل نوپا رخ داد و ناچارا هی جدا میشدن🙃🙃 البته اینم بگم که میزبان درخت اناری داشت در منزل مبارکشون بس بزرگ که همون بدو ورود انارای جذذذابش چشمک میزد و ایشون هم همون موقع تناول کردن انارای جذابو از درخت چیدن و میهمانان هم نوش جان کردن😁ان شاالله خدا اناراشو هرسال خوشمزه تر و پر بار تر از سال قبل کنه🙂🙂 و در اخر هم رسیدیم به مراسم مقلوبه چپه کنون که طبق فرمایشات یکی از عزیزان برای یکی از بچه های عزیزمون اون سیب زمینی ها در کف قابلمه که بعد از چپه کردن اومدن روی غذا به مثابه فلسطینیای عزیزمونن که اسراییلو چپه کردن و غلبه کردن بهشون.و در نهایت بعد از صرف مقلوبه عزیز و خوش مزه مون توسط بچه ها و نگاه پر حسرت مامانا به اون مقلوبه خوش عطر همه مامانا دست به کار شدن خونه میزبان عزیز رو تا حدودی تونستن به حالت استاندارد اولیه دربیارن.یکی ظرف میشد و یکی مرتب میکرد و یکی جاروبرقی میزد و ... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
۱۴۰۲/۸/۱میلاد امام حسن عسکری یکی از خوبیای مهمونی خونه ی اعضای جوانه ی ما اینه اکثرا بچه ی کوچولو داریم که تازه به چهاردست پا و یا راه رفتن اومدند و مثل خیلی از خونه های دیگه پر از وسایل جیییز 🔪🏺 نیست مامانا با خیال راحت تری مشغول صحبت می‌شیم. و اما یکی از معضلات جوانمون اینه که به خاطر بچه ها خیلی نمیتونیم سر وقت جایی باشیم امروز اکثرا با تاخیر اومدند و یه نیم ساعت دیرتر برنامه ها شروع شد. الهام جون خوش سلیقه، خونه رو شرشره آرایی🎊🎉 کرده بود و با کلی سلیقه برای بچه ها بالن بادکنکی 🎈 درست کرده بود و خونه رو برای تولد امام حسن عسکری (ع) تزیین کرده بود . خواستیم مولودی را شروع کنیم صدای بلندگوهای مسجد 🕌 بلند شد چی واجب تر از نماز اول وقت. نوبتی نماز خواندیم و البته کلی اون وسط خاطره گفتیم و خندیدیم😅 از اونجایی که صدا قشنگ نداشتیم یا اگه داشتیم صداشو بالا نیاورد برای مولودی از همون روش راحت فلش و تلویزیون🖥 استفاده کردیم و مولودی گذاشتیم بچه ها که یه سمت خونه داشتند با سپیده ( داوطلب بازی با کودک ) بازی می‌کردند کلی دست زدند و شادی کردند.👏👏 موضوع بحث امروزمون در مورد سن مناسب و نوع کلاس های آموزشی مناسب برای بچه ها بود که یکی یکی تجربه هامون و اطلاعاتمون را با هم درمیان گذاشتیم و تقریبا به این نتیجه رسیدیم برا کودک زیر ۷ سال کلاس آموزشی خوب نیست و باید به صورت بازی باشد. امروز یه عضو جدید داشتیم که برامون کیک خوشمزه درست کرده بود ما به رو نیاوردیم اما با دیدن کیک ذوق مرگ شدیم الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج @madaraneh_sbz99
ادامه 👇👇 ۱۴۰۲/۰۸/۰۱میلاد امام حسن عسکری قرار بود اگه کسی دارت 🎯 داره بیاره تا برای پویش غزه برچم اسرائیل را نشانه بگیریم چون امکانات نبود روی لیوانای پلاستیکی پرچم اسرائیل کشیدیم و با توپ نشونه گرفتیم. انتهای مهمونی وجیهه که خیلی تاکید داشت اسمش برده بشه خیلی سریع رفت جارو برقی🧹 آورد و خونه هارو بسیار با دقت 👌 جارو کرد بعدشم تهدید کرد که از جامون تکون نخوریم آشغال نریزیم و سریعتر محل رو ترک کنیم تا زحمتش به باد نره 😄 هم زمان بچه های دیگه ظرفها را شستن تقریبا خونه رو تر تمیز تحویل الهام دادیم و خداحافظی کردیم و تا مهمونی بعدی همدیگه را به خدا سپردیم. الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
ماه ۱۴۰۲ بسم الله الرحمن الرحیم _برگزاری جلسه با دکتر لاهوتی جهت هماهنگی برگزاری دوره های حضوری برای اعضای بازارچه _ ارسال فرم معرفی تولید کنندگان برای تولید کنندگان بازارچه جهت معرفی به اعضای مادرانه مرکزی الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
سلام رفقا خیلی مخلصیم😅 (به سبک شیخ فرهاد🤭😅😂) صبح زود پاشدم و تند تند صبحونه آقامونو بستم و بچه ها رو آماده کردم و فاطمه رو فرستادم بره پفک بخره(سعی میکنم پفک طبیعی بگیرم اما گاهی پیش میاد چی توز طلایی بخریم 🤭😇) بچه ها رو بردم خونه مامانم و پفک رو باز کردم گذاشتم پیش حسین و زینب 🍟🍿 و الفرااااااار🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ رسیدیم خونه خانم صولتی که خداخیرش بده با بچه های کوچیک خونشون رو مهیا کرده بودن برای محفل کتابخوانی... تا خانم صولتی یکییکی بچه هارو برد شست و آورد پوشک شون کرد و هلاک شد😅😂 کم کم رفقا اومدن 😍 کتاب خوانی رو با یه جمع ۵ نفره شروع کردیم زیر نور آفتابی🌞 که از پنجره به خونه تابیدن گرفته بود و سایه ی قشنگ گلهای 🪴🪴🪴چسبیده به شیشه جلوه ی خاصی روی فرش ایجاد کرده بود که یه حس آرامش بخشی رو به فضای کتابخوانی ما تزریق میکرد😍 بااینکه تعداد بچه ها ماشاالله ماشاالله زیاده همیشه👶👧🏻🧒🏻👦🏻👶🏽👶🏻👩🏻 ولی ایندفعه بحث کتاب و موضوعش اینقدر چالش برانگیز بود و شیرین و ملموس 🤗 که اصلا حواسمون با سرو صدای های بچه ها پرت نمیشد و همگی جذب کتاب شده بودیم😍 خب شروع کردیم فصل هشتم 8⃣📖 ادامه دارد... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
خب شروع کردیم فصل هشتم8⃣📖 من یه خلاصه از اون چیزی رو که امروز خوندیم خدمتتون میگم📝 آماده اید؟🔍بگم؟خیلی جالبه ها گوشهاتون بامنه؟👂🦻👂🦻 آباریک الله دختر خوب👏 👀خیلی از ماها تو انجام دادن کاراهای خوب✅، دغدغه ی 🙇‍♀🙇‍♂این رو داریم که مردم درباره مون چجوری قضاوت💁💁‍♂ میکنن؟ یکی از دلایل اصلیش اینه که دوس نداریم پیش مردم ذلیل🤦‍♀ بشیم. میخوایم خودمونو ثابت کنیم🙅‍♀. میخوایم به مردم بگیم:مابزرگیم👸🤴... 📛نوع نگاه مردم برای ما دغدغه شده. چرااااااا؟‼️⁉️‼️⁉️‼️ ❇️چون بخشی از همین عزت مون رو دست همین مردم میبینیم آدم وقتی خدارو بزرگ دید و همه ی عزت 🤴👸رو دست خدا دونست،از این دغدغه🤯👀👀 خلاص میشه و زندگیش خیلی راحت میشه😇😇 یه آرامشی وارد قلبش ❤️میشه که احساس میکنه از زیر یه بار سنگین آزاد شده. دیگه خیلی از کارها رو راحت انجام میده؛ 🔰چون دیگه نگران این نیس که مردم درباره اش چه قضاوتی میکنن.💁‍♀💁‍♂🤷‍♀🤷‍♂ دختر گلم حواست با منه؟🧏‍♀ عه ببینم اونی که آخر کلاس نشستی چرا چرت میزنی🥱🥱🥱🥱🥱🥱🥱 پاشو برو صورتتو آب بزن بریم بقیه ی کتابخوانی بدو بدو عزیزم یاالله بدو خب ادامه... یه مقدار فک کنید ببینید اگه این دغدغه از زندگیمون حذف بشه، چقدررررررر نفسِ راحت کشیدنامون زیاد میشه.🥴😮‍💨😪🤧 یه عالمه کار اضافی از زندگیمون حذف میشه ؛ چون خدا که اون کارا رو لازم نمیدونه و ما فقط برای مردم و خرید نگاهشون اونا رو انجام میدادیم....😮🤭🤭🤭🤭🤭 حرف مردم برای کسی بزرگه که خدابراش کوچیکه...🤗🤗 ما چون به بزرگی خدا ایمان نداریم،باور نمیکنیم که خدا میتونه دربرابر مردم وایسه و ذلتی رو که اونا میخوان به ما تحمیل کنن،به عزت تبدیل کنه و باورمون نمیشه که خدا میتونه عزتِ مردم داده رو تبدیل به ذلت و خواری کنه... خب رفقای گلم سرتون رو درد آوردم ببخشید حلالم کنید🤒🤭😜 آخر هر فصلی هم متناسب با اون موضوع یه دردل هایی با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف داره که خیلی خیلی قشنگه و دلنشین😍😍😍😍😍😍😍 یه کوچولو از متنش رو براتون میزارم آقایی که عزیزی،عزیزِخدا! دست این از توان افتاده رابگیر و بگذار دردست همان خدایی که لحظه های زندگی ات را خرج بندگی اش میکنی و زندگی ات را زیر سایه ی عزتش طی میکنی... من همان عزتی را میخواهم که تو داری... والسلام علیکم و رحمه الله 👋👋👋 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
این بار پویش مادرانه ایمون در مورد است،بیشترین روایتها رو داشتیم.روایت‌ِ حمایت های بی چشمداشتِ خانم ها و مامانای مهربونمون از که هرروز هم داره بیشتر میشه الحمدلله...🥺 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
صبح روز جمعه کم‌کم آماده میشم برای اولین رفتنم به دعای ندبه مادرانه🥺 تردید دارم برای رفتن ولی دل رو میسپرم دست صاحبش و راهی میشم همراه هشتک های مسافر و راننده😊 همزمان با ورود ما دعای عهد پخش میشه❤ خوشحالم که به موقع رسیدیم😍 بعد از دعای عهد دعای ندبه رو با دل های شکسته💔 همراه صوت زمزمه میکنیم بعد هم دعای فرج رو مضطرانه و با هق هق ایستاده میخونیم😭😭😭 خدایا برسون مولامون رو😭 این هفته به جای شرح دعای ندبه فاطمه خانم عباسی برامون مسئله فلسطین رو تبیین کردن از یهود گفتن🇮🇱 و خصومت دیرینه اش با مسلمان ها از غزه و مظلومیتش و البته مقاومت وشجاعت چشمگیر مردم فلسطین🇵🇸❤ بعد از نوشیدن شهد آگاهی رسیدیم به دودمه های جانفزای مادرانه❤ خانومی که این مسئولیت سخت رو عهده دار بودن 😂 برگه به دست جلو ایستادن و عزیزان با شور همراهی میکردن😊 میزبان عزیز زحمت کشیده بودن و سوپ خوشمزه ای🥣 برای مهمان ها تدارک دیده بودن😋 سفره پهن شد و نذری های خوشمزه نوش جان شد😍 دوستان کمک کردن سفره ها جمع شد و ظرف ها شسته شد🚿 منم چون بچم بدقلقی میکرد زود با یه راننده مهربون که مثل من دفعه اول بود که میومد دعای ندبه مادرانه برگشتم خونه☺️ تا گزارشی دیگر بدرود👋 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
شبی که رژیم خونخوار صهیونیست👿 به بیمارستان المعمدانی غزه حمله کرد،و بیش از ۵۰۰ کودک👶🏼👧🏻🧒🏻👦🏽 و زنان🧕🏻🧕🏻🧕🏻🧕🏻 رو شهید کردند، برای همه مون سخت بود بشینیم و نگاه کنیم و کاری نکنیم...😭 با وقت کمی⏱ که داشتیم فکرامونو ریختیم رو هم و تصمیم گرفتیم تو مسجد امام رضا علیه السلام هفت تیر🕌،برای بچه ها و مامانای محله برنامه تببیینی داشته باشیم... روز ۵شنبه فرارسید 😍 دوتا از خانوما خدا خیرشون بده همسرانشان 👱🏼‍♂اومدن بلندگو های بیرون مسجد رو راه اندازی کردند... و بقیه خانوما هم هرکسی یه گوشه ی کار رو به دست گرفته بود؛ یکی همون اول کار رفت دور بر سماور و برای پذیرایی چایی دم کرد و لیوان ها و سینی هارو آماده می‌کرد...☕️☕️☕️ یکی با بچه های کوچیکش پوستر چاپ کرده بود ،داد دست چند تا نوجوان و بهشون گفت دوخت بزنن ...📑📄📃 یکی جلو درب مسجد پرچم سرخ امام حسین علیه السلام رو نصب می‌کرد...❤️ یکی روفرشی و لوازم بچه ها رو آماده می‌کرد...🖍📝📏 چندتا از خانوما عکس های زنان مقاومت فلسطینی و مقلوبه هایشان را نصب می‌کردند ... دخترای گل نوجونمون حلواها رو برای پذیرایی آماده میکردن ...😋😍 پسرها 👦🏼هم میز و بساط چایی رو جلو درب مسجد آماده می‌کردند... کم کم خانوما اومدن و همون اول می‌پرسیدند چیشده؟چه خبره ؟😳🤔🤔🤔 وخانوما براشون قضیه بیمارستان المعمدانی و عکس های زنان مقاومت رو توضیح میدادند... بچه ها هم بعد نقاشی و ...موشک درست کردن و روش پرچم فلسطین 🇵🇸کشیدن و همگی باهم جمع شدن و رفتن به سمت پرچم اسراییل پرتاب کردند... آخر هم یکی از باباها 👨🏻‍🦱پرچم اسراییل رو از دیوار کند و جلو چشم همگی آتیش 🔥🔥داد و همه ی بچه ها و خانوما و حتی باباها هم با غیظ،فریادکنان، مرگ بر اسراییل میگفتند... الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡
سلام قرارمون برای چهارشنبه صبح شد ۲۶ مهر. با نازنین جان که صحبت میکردم گفتم وسایل کیک رو آماده کن تا بیایم کیک درست کنیم و یه دورهمی مفید وهنری داشته باشیم . آخرشب که میخواستم بخوابم تازه گوشی دستم گرفتم و دیدم واویلااا چه خبرره 😭😭😭غزه ...بیمارستان ....بچه ها ....🖤باگریه خوابیدم. صبح گفتم چیکار کنیم چیکارنکنیم که دیدم تو گروه گفتن پاشین دست بکارشین که بعدازظهر راهپیماییه بلافاصله نازنین جان هم پیام داد که اومدی کاغذ رنگی و چسب ومقوابگیر . همزمان زکیه جان هم زنگ زد که منم میام و واستا بیام دنبالت وخودش هم خریدا رو به عهده گرفت 😘 خلاصه تا رفتیم خونه میزبان که خانم مدیربودن ساعت ۱۰ شده بود.دوست دیگه مونم اومد. کاغذارو ریختیم وسط و شروع کردیم به بریدن و پرچم فلسطین مظلوم رو در آوردیم .اون وسطا هم از فلسطین و مظلومیتش حرف زدیم و بغض کردیم 😢هم از پررویی و جنایات اسرائیل 👿 هم یه گریز ریزی زدیم به موضوعی که راجع به دخترامون بود و نمیتونستیم درحضور اونا صحبت کنیم 😅 با اذان نماز خوندیم و سریع همه جا رو جمع و جور کردیم وآماده شدیم برای خونه چون بچه ها از مدرسه برمیگشتن .دورهمی مفید و پرباری بود کلی پرچم درست کردیم و دوتا پلاکارد که الهام جان با خط زیباش نوشت 🌹 وقتی رفتم خونه بچه هاکلی ذوق کردن به خاطر پرچم ها و با خوشحالی نشستن و کمک کردن تا چوبای پرچمهاروهم بذاریم. موقع راهپیمایی دخترم اول خجالت میکشید که پرچم هارو بده و کارای برعکس اولین نفری که برد بده گفت نمیخوام 😢پسرم به عهده گرفت و برد چندتا پرچم داد به بچه ها و اتفاقا خیلی استقبال کردن و ماماناشون هم از پسرم تشکر کردن و حتی شکلات هم دادن و اینجوری یخ دخترم هم شکست و اونم بچه ها رو تو مسیر میدید بهشون پرچم میداد و خیلیاشون خیلی ذوق کردن یکی از بچه ها وقتی پرچم گرفت خیلی خوشحال شد و انگار جون گرفته باشه محکم تر گفت مرگ بر اسرائیل ✊ کار خیلی کوچیکی بود ولی حس خیییلی خوبی داشت .انشاالله که بیشتر بتونیم از این کارها دورهم انجام بدیم🖤 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99 |♡