eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
109 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ پس با توجه به همون نکاتی که در مطلب اول امشب هم بود، پذیرش و آرامش مادر، فقط سعی کردم در کنارش باشم و با سکوت و نوازشم درکش کنم. کمی که گریه هاش آرام تر شد، گفتم میای بریم با هم ظرفها را بشوریم که دردت یادت بره؟ ( نمیگم حالا مگه زخم شمشیر خوردی چه خبره؟ بیا بریم ظرف بشوریم که دردت یادت بره، یعنی من کاملا درکت میکنم، ولی کارش را هم تأیید نکردم) گفت: باشه بریم. ✴️ وسایلی که برای خمیربازی استفاده کرده بودیم کثیف بودند، خودش شست به منم گفت شما برو خودم تنها میشورم. چند دقیقه بعد هم با داداش مشغول بازی و خنده و قهقهه بودند. دیدم ظرفها هم تمام نشده، گفتم مثل اینکه همه ظرفها را هم نشستی؟ گفت نه، دیگه میخواستم برم با داداشم بازی کنم.😉😳😂😂 ۵۰ 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام تجربه های روزانه ۵۴ 🔴 سطل قلعه سازی کف سالن پخش بود، پسر بزرگم داشت تلویزیون می دید من هم در آشپزخانه مشغول نهار پختن. 🔴 گفت: مامان بعد از تلویزیون که با هم بازی میکنیم میشه فروشگاه بازی باشه گفتم : بله که میشه یک نگاهی به سالن انداختم گفتم: اگر قلعه سازی جمع بشه میتونیم یک فروشگاه بزرگ راه بندازیم😉 گفت: من الان سریع جمعش میکنم رفت و مشغول شد، پسر کوچیکه نشسته بود روی موتور پلاستیکیش🛵 و میرفت روی قطعات قلعه سازی که پخش بود. بزرگه می گفت: نیا داداش، برو عقب اینا میشکنه😠 اما، دوباره برمی گشت کمی از عقب تر با سرعت بیشتر میرفت روی قطعات😖 هر بار بر عصبانیت پسر بزرگم افزوده میشد و صداش میرفت بالاتر: نیا😠، مگه نگفتم برو عقب، میشکنه، میخوام جمعشون کنم فروشگاه بازی داریم😡😠 🔴 من از آشپزخانه: مامان فکر کنم جایگزین احتیاج داره هاااا مامان انگار خشمگین شدی، چکار باید بکنی؟ باز فایده ای نداشت پسر کوچکتر را چند بار با بهانه های مختلف صدا کردم بیا پیش مامان آشپزی ولی نیومد به بزرگه گفتم: مامان شستن صورت، صلوات، نفس عمیق ( کارهایی که موقع عصبانیت انجام میده) ولی دیگه انگار فایده ای نداشت☹️ دیدم داره قطعات را پرت میکنه تو صورت داداشش یک لحظه تا اومدم بیام نزدیک یک قطعه از کنار چشم داداشش رد شد. گفتم : اصلا فروشگاه بازی نداریم.😡 🔴 سریع با ناراحتی رفت توی اتاق و در را بست. به خودم گفتم چی گفتی؟؟!!!به نظرت این تهدید نبود!!!!🤔☹️😔 ۵۴ 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
🔴 ده دقیقه ای گذشت و از اتاق بیرون نیامد. یاد افتادم. اینکه همیشه خودش برای معذرت خواهی از داداشش نقاشی قلب میکشه.👌 🔴 من هم دوتا قلب کشیدم و نوشتم خیلی دوستت دارم. البته سواد خواندن نداره ولی متوجه میشه که منظورم چی بوده. از زیر در فرستادم داخل، چند لحظه بعد فرستادش بیرون، ولی در را باز نکرد. 🔴 چند دقیقه بعد یک نقاشی قلبی با اسم من داد بیرون، نقاشی را که داد بیرون در اتاق را باز کرد و با خنده پرید بغلم: مامان خیلی دوستت دارم. پ.ن: چون چند نفر از دوستان قبلا پرسیدند بگم که من هیچ آموزشی برای خواندن و نوشتن ندادم کلماتی را هم که مینویسه در واقع کپی کردن هست. یعنی کلماتی را که دیده فقط به صورت کپی کردن مینویسه ولی حروف را نمیشناسه. ۵۴ 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
🔴 شب تا برادرش مشغول بازی با پدر بود، صداش زدم گفتم: میخوای با هم قصه دُم موشی را بخونیم، گفت : آره 🔴نشاندمش توی بغلم و همینطور که موهاش را نوازش می کردم، قصه را خوندیم. این قصه یکی از داستانهای مجموعه کتابهای شکرخدا اثر خانم کلر ژوبرت هست که دُم موشی از خراب شدن عروسک برگیش عصبانی میشه و دوستاش سعی میکنند آرامش کنند‌. 🔴 بعد از قصه گفتم: مامان تو هم امروز موقع جمع کردن قلعه سازی مثل دُم موشی عصبانی شدی یادت هست؟ گفت: آره گفتم: من میدونم تو داداشی را خیلی دوست داری و نمیخوای بهش آسیب بزنی، گفت: آره اگر مریض بشه منم میمیرم من عاشقشم😍😂 گفتم پس همینجا یه قرار بذاریم هر وقت خشمگین شدیم به هم بگیم: دُم موشی👌😂 غش غش خندید😂😂😂 ۵۴ 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨ 🌸سلام، وقت همگی بخیر و شادی🌸 ❇️ مدتی بود که مشارکت بچه ها در کارها تبدیل میشد به جنجال و کشمکش☹️، 👦: من انجام بدم 👶: من انجام بدم و 🧕: 😤😤😢😢 ❇️ پسر بزرگه مدعی همه کارها بود: قبلا همیشه من گاز تمیز می کردم، من سالاد درست می کردم، من لقمه صبحانه بابا را درست می کردم. پسر کوچیکه با گریه: منم دوست دارم کار انجام بدم، داداشی میگه تو کار نکن😭😭 ❇️ خوب معمولا با تقسیم کارها پیش رفتیم، تو ظرف بشور، داداش جارو بزنه. نمک را تو بریز، فلفل را داداشت ولی باز هم وقتی یک کار وجود داشت😭😭 ❇️ خیلی از مامانها در پیامها میگن دوست نداریم بچه ها را دعوا کنیم ولی وقتی کلافه میشیم کنترل اوضاع از دستمون در میره یا اینکه راه حلی به ذهمنون نمیرسه، نمیدونیم در اون موقعیت چه کار کنیم!🤔 اگر دعوا و تهدید و.. جز ما باشه که قبلا راجع بهش مفصل صحبت کردیم، اون وقت خیلی راحت تر فکر می کنیم، سعی و خطا میکنیم و هر مادری میتونه راه حلهای مناسب و یا همون مهارت لازم برای رفتار با فرزندانش را پیدا کنه. ❇️ من هم در مورد این موضوع بعد از امتحان چند روش در موقعیتهای مختلف به این روش رسیدم: به پسر بزرگم گفتم تو میتونی معلم داداش باشی تا اون کارهای مختلف را از تو یاد بگیره و تواناییهاش افزایش پیدا کنه، میدونی معلم بودن از ویژگیهای پیامبر خوب ما حضرت محمد(ص) هست. (پیامبر(ص) : إنَّما بُعِثتُ مُعَلِّما ؛ من معلّم برانگیخته شدم.) ❇️ پیامبر و امامان ما بارها توصیه کردند که خیلی خوبه که چیزهایی را که بلدیم به بقیه هم یاد بدیم. (امام باقر (ع): زَکاهُ العِلمِ أن تُعَلِّمَهُ عِبادَاللّه ِ ؛ زکات دانش، آموختن آن به بندگان خدا است.) ❇️ حالا دیگه معمولا در کنار تقسیم کار و ...، داداش بزرگ در نقش معلمی 👨‍🏫 خودش حسابی فرو میره😂😂، که البته رفتن به پیش دبستانی علاقه به نقش معلمی را حسابی در وجودش تقویت کرده : داداش میخوام یادت بدم کوکو سیب زمینی چطوریه، مواد لازم: 😂😂 من آقا معلمت هستم من میگم تو انجام بده مثلا امروز حتی میخواست برای درست کردن کوکو سیب زمینی شکستن تخم مرغ را به داداشش یاد بده 😊😊 🧕: آقای معلم ببخشید ایشون اول باید بره پیش دبستانی یکدفعه نمیتونه بپره کلاس سوم 🤣😂🤣👦 👦: اشکال نداره داداش که نتونی درست انجام بدی. باید تمرین کنی، منم هنوز با این همه تجربه خیلی وقتها پوست تخم مرغم میریزه داخل ظرف😂😂😂 ❇️ حالا وقتی جنجال بر سر انجام کاری شروع میشه منم میگم کی میتونه معلم داداشش باشه؟!😉 کم کم دارند مهارت با هم کار کردن را تجربه می کنند.😍😍 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا ✨ 🌸 سلام، وقت همگی بخیر و شادی🌸 دعوا و کشمکش بین فرزندان 🤝 دعوای بین فرزندان، یک مسئله مهم و دغدغه ی بسیاری از مادران است: همش با هم دعوا دارند! خیلی تو سر و کله هم میزنند! دیگه اعصاب ندارم از دستشون و...😤 🤝 دعوای بین فرزندان یک مسئله اجتناب ناپذیر هست، اما نوع رفتار والدین تأثیر بسزایی در کاهش یا افزایش این کشمکش ها دارد. و یک نکته خیلی مهم این است که نوع رفتار والدین به گونه ای باشد که فرزندان به مرور زمان و در سنین بالاتر توانایی حل اختلافات مابین خودشان را داشته باشند. 🤝 این بحث هم بسیار مفصل هست و سعی میکنم انشاالله مبحث را با مثالهای تجربی باز کنم تا کاربردی تر باشد. ✅ نکته اول: پذیرش، بپذیریم که دعوای بین فرزندان یک مسئله اجتناب ناپذیر هست، و اتفاقا یک بستر خیلی مناسب برای رشد اجتماعی فرزندان ما هست. ما میتونیم از این بستر مناسب برای هدایت فرزندانمون به ارتباط مؤثر و نحوه حل اختلافات با دیگران استفاده کنیم. به هرحال فرزندان در مدرسه، دانشگاه، محیط کار و اجتماع و در زندگی زناشویی آیندشون، با افراد مختلفی دچار اختلاف می شوند، نحوه برخورد ما در دعواهای فرزندان پایه گذار نحوه تعامل اجتماعی فرزند ما در آینده خواهدبود. ✅ نکته دوم: قرص مُسَکِّن نباشیم. حتما شنیدید که خود پزشکان هم اعتقاد دارند اگر بتونیم درد را تحمل کنیم بهتر از خوردن مسکِّن هست. چون مسکِّن فقط برای مدت کوتاهی درد را کاهش میده. فکر کنید برای عفونت دندان به جای درمان اساسی فقط مسکن بخورید. درد یک غده یا تومور را بخواهیم با مسکن آرام کنیم. چه نتیجه ای خواهد داشت؟!!🤔 وقتی در دعوای فرزندان ما هم میخواهیم فقط با عصبانی شدن،تهدید و یا جدا کردن و دورکردن کودکان از هم برخورد کنیم، عملکرد ما مثل قرص مسکن هست. فقط برای چند ساعت و یا گاهی چند دقیقه ای محیط را آرام میکنیم اما دوباره روز از نو ...☹️ در ضمن همانطور که بعد از استفاده مکرر از یک نوع قرص مسکن، بدن به این مسکن عادت میکند و دیگر اثری ندارد و باید از مسکن های قوی تر استفاده کرد، اگر ما بخواهیم دعوای بین فرزندان را با روش غیر اصولی مثل دعوا و تهدید و... حل و فصل کنیم، این روشها برای کودکان عادی و بی اثر می شوند و مرتب باید دعوا و تهدیدهای شدیدتری را به کار ببریم. ✅ نکته سوم: دعوای بین فرزندان یکی از بهترین فرصت ها برای یاد دادن مهارت گفتگو به فرزندانمون هست. وقتی ما دعوای بین فرزندان را با داد زدن، تهدید کردن تمام می کنیم، مثلا بسه دیگه،خستم کردید، برید توی اتاق، ساکت و...، در واقع کار فرزند را تأیید می کنیم، به فرزندمون یاد میدیم که وقتی عملی مخالف میل تو بود، تو اعتراض، مخالفت و یا خشم خودت را میتونی با فریاد کشیدن، تنبیه کردن، تهدید کردن و... بروز بدی، بهش یاد میدیم که حرف طرف مقابل را گوش نکن، دلیل و علت را نپرس. مثلا یک فرزند از برداشتن اسباب بازیش توسط خواهر یا برادرش عصبانی میشه و والد از دعوا و کشمکش بین فرزندان. برداشتن اسباب بازی باب میل فرزند نیست و دعوای فرزندان باب میل مادر و یا پدر نیست. وقتی مادر میخواهد دعوای فرزندان را با دعوای دیگری خاتمه دهد در واقع به فرزندش میگوید وقتی کاری یا عملی باب میلت نبود آن را با دعوا ختم کن. و در نتیجه روز به روز دعوای مابین فرزندان بیشتر و شدیدتر میشود. و در مدرسه و اجتماع و زندگی آینده، ادامه می یابد. همین کودکان در زندگی آینده خود، با همسرانشان همین سبک رفتار را ادامه می دهند. با دیدن کوچکترین خطا از همسر، عصبانی می شوند. در بحرانهای زندگی گفتگوی درست را بلد نیستند، چون از خردسالی کوچکترین بحرانها برای آنها با داد و فریاد و تهدید و طرد و... حل و فصل شده است. 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا تجربه های روزانه ۶۹ 🔵 پسر بزرگم تلفنی ☎️ با مادرم صحبت میکرد، برادرش هم کنارش نشسته بود. من در آشپزخانه بودم که جیغ پسر بزرگه رفت بالا😫. معمولا واکنش سریع نشون نمیدم تا ببینم عمق فاجعه در چه حد هست🤣. ولی مثل اینکه عمیق بود. در کمال آرامش رفتم توی اتاق، چی شده بچه ها؟ هر دو باهم با جیغ و گریه ....😭😩 🧕: خوب اول تو بگو: 👦: مامان موهامو کشید و طوطی خانواده👶: مامان موهامو کشید 👦: نه مامان اون موهای منو کشید : 👶اون موهای منو کشید 🧕: خوب یکی یکی به نوبت شما بگو: 👦: مامان موهامو کشید 🧕: دردت گرفت؟ 👦: خیلی😭😫 🧕: فکر میکنی چرا کشید؟ 👦: میخواست گوشی را بگیره با مامان جون حرف بزنه 🧕 : خوب تو بهش دادی؟ 👦: نه من ندادم خودم داشتم حرف میزدم 🧕: آها پس داداشت مثل تو دوست داشت با مامان جون حرف بزنه، صبر نکرد و موهای تو را کشید، مو کشیدن خیلی درد داره 👦: اره، ‌بعد از پسر کوچیکه که کل زمان گفتگوی من و داداشش هم در حال صحبت کردن بود پرسیدم چی شده مامان؟ 👶: داداشی موهای من کشید 🧕: آخ آخ، مو کشیدن درد داره؟ 👶 : آره خیلی 🧕: آها پس موهات را بکشند دردت میاد 👶: اره 🧕: آها پس موهای کسی را نمیکشیم. 👦: داداش حالا بیا بریم بازی، جالبه بعدش تا یک ساعت و نیم با هم بازی می کردند، از دویدن دنبال هم، ماهیگیری تخیلی لب دریا، قایم باشک، کتاب خوندن بزرگه برای کوچیکه که از روی تصاویر توضیح میده براش و ...، یکبار دیگر هم جیغشان بلند شد که از دفعاتی بود که نیاز به مداخله ی من نبود. 🤔 شاید سوال پیش بیاد، که همیشه به همین راحتی حل و فصل میشه؟ قطعا خیر همیشه با یک روش حل میشه؟ قطعا خیر خوب این دعواها تا کی ادامه داره؟ تا همیشه، اما تعدادشون با رفتار صحیح واقعا کاهش پیدا میکنه. مثلا در مورد فرزندان خودم، تقریبا از چهاردست و پا رفتن فرزند دوم این کشمکش ها شروع شد، زمان یک تا دو سالگی فرزند دوم دوران سختی بود اما به تدریج بچه ها تعامل و بازی با هم را یاد گرفتند و الان تعداد دعواهاشون بسیار کم هست و اون هم غالبا شروع کننده فرزند دوم هست که نیاز به تجربه های بیشتری داره. و تعداد و زمان بازیهای مشترکشون رو به افزایش. ♦️چرا علیرغم رفتار صحیح والدین بچه ها مجددا این دعواها را تکرار میکنند؟ چون بچه ها به اندازه ما تجربه ندارند و با تمرین و تکرار و تجربه کردن می آموزند، حتی خود والدین هم برای رسیدن به رفتار صحیح نیاز به تمرین و تکرارهای زیادی دارند. ♦️رفتار صحیح چیست؟ شنیدن حرف دو طرف، همدلی و درک احساس، آگاه کردن کودکان از شرایط به وجود آمده با توجه به حرفهای خودشان. عدم قضاوت و پیش داوری، عدم عصبانیت و تهدید و تنبیه و...، ولی اغلب با شنیدن حرف دو طرف و همدلی، واگذاری تصمیم گیری به خود فرزندان مسئله قابل حل و فصل هست. ✅ یک مثال دیگر هم بزنم که شاید خیلی شایع باشه: دعوا بر سر اسباب بازی مثلا پسر کوچکم ماشین پسر بزرگتر را از دستش میکشد، جیغ هر دو طرف بالا میره 🧕: چی شده مامان؟ 👦 : ماشین منو میخواد، خطاب به کوچیکه که بزرگه بشنوه: آها دوست داری با ماشین داداش بازی کنی در حالی که داداش هم الان میخواد خودش بازی کنه، نگران نباش داداشت تو انقدر توانا و دانا هست که الان یک تصمیم درست می گیره😉. پسر بزرگم میگه بگذار من یک تصمیم درست بگیرم؛ بیا تو باهاش بازی کن من برم یک ماشین دیگه بیارم😉 ولی بارها پیش اومده این رفتار جلوی اطرافیان اتفاق افتاده میگن تو بزرگتری اون بچه هست نمیفهمه، تو این همه ماشین داری، خوب بده بهش بازی کنه و... ، و نتیجه چیزی جز جیغ بلندتر و کشمکش بیشتر و پرتاب ماشین در سر و صورت همدیگر نبوده...☹️ آیا این روش همیشه جواب میده؟ غالبا بله ولی قطعا نه، اما نتیجه بدی هم نخواهد داشت. باز هم مثال و‌ تجربه های عملی را در این زمینه خواهم نوشت انشاالله. ۶۹ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
👆👆 سؤال یکی از مادران عزیز کانال چند تا نکته: قرار نیست همیشه با یک نوع راه حل دعوای فرزندان حل و فصل بشه. اصول یکسان هست مثل عدم دعوا و تنبیه و تهدید و پرهیز از قضاوت کردن، پیش داوری،برچسب زدن و... اما در روش، برای هر فرزندی در هر خانواده ای نوع گفتگو، طرز بیان و.. کاملا متفاوت هست. و این روش به جز با تمرین و تکرار و سعی و خطا بدست نمی آید. اگر روش مناسب را بکار بردیم و فرزند بزرگتر و یا حتی فرزند کوچکتر قبول نکردند چی؟ هیچ اشکالی ندارد، والدین از روش غیراصولی استفاده نکنند و فقط در صورت خطر آسیب جانی کودکان را از هم دور کنید، کودکان هم با همین تجربه ها می آموزند. بارها برای خودم پیش اومده که پسر بزرگم قبول نکرده وسیله ای که در دستش هست به برادرش بده،هیچ اشکالی نداره و کاملا طبیعی هست، بارها پیش اومده که بهش جایگزین داده و بارها پیش اومده که وسیله را به برادرش داده، مهم این هست که به تصمیمش توجه کنیم، بپذیریم و نخواهیم چیزی را تحمیل کنیم. شنوا باشیم نه اینکه فقط بگیم چه خبره؟ بازم دعوا؟ تو بزرگتری، اون بچه هست نمیفهمه و... با فرزندانمون گفتگو کنیم و به اونها فرصت گفتگو بدهیم. و بچه ها از رفتارهای ما می آموزند و تجربه کسب میکنند. و نکته خیلی خیلی مهم صبور باشیم. کودکان با تمرین و تکرار می آموزند. 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا تجربه های روزانه ۷۰ 🔵 پیرو مطلب شب گذشته در مورد دعوا و کشمکش فرزندان و استقبال تعدادی از مادران عزیز از این مبحث، چند روزی سعی میکنم تجربه های روزانه را بیشتر با محوریت دعوای بچه ها بنویسم. 🔵 قطعا هر روز تحربه های بسیاری پیش میاد که هم فرصت و زمان کافی برای نوشتن تمام تجربه ها نیست، هم بعضی از تجربه ها تکراری هستند و یا برای کانال مفید نیستند‌. سعی من بر این هست که تجربه های همسو با مطالب کانال را که فکر میکنم برای دیگر مادران هم مفید هستند را بنویسم. 🔵 دو روز پیش، صبح پسرکوچکم مشغول بازی بود و برادرش خواب بود. آخه ایشون الان که پرخواب شدند از ساعت ۵-۶ صبح بیدار هستند😉. برادرش حدود ساعت ۸ بیدار میشه. تجربه کردم اگر وقتی بیدار میشه همون اول صبح حتی قبل از صبحانه یک وقت بازی اختصاصی باهاش داشته باشم در طول روز لجبازیها و بهانه گیریهاش خیلی خیلی کمتره و هم بیشتر خودش را مشغول میکنه. انگار باید اول ظرف نیاز به مامان را پر کنه. پس اول باهم بازی می کنیم بعد میایم آشپزخونه برای کارهای صبحانه و نهار. ادامه دارد ... ۷۰ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
👆 براش جلد چسبی زده بودم به دیوار تا یک سری اشیا سبک را به جلد چسبی بچسبونه. از پوم پوم، مهره، پولک، نی خرد شده، کاغذ و پارچه و فوم خرد شده، دکمه و... میتوانید استفاده کنید. 🔵 این بازی را دوست داره و چندین بار پولک ها را می چسباند، جدا میکرد و مجددا انجام می داد. معمولا اینطور بازیها را از صبح تا شب یا حداقل چند ساعتی وسایل را می گذارم در دسترس باشند. چون به خصوص برای سن زیر سه سال بچه ها توانایی و حوصله انجام یک بازی در طولانی مدت را ندارند و معمولا بیشتر از ده تا پانزده دقیقه با یک بازی سرگرم نمی شوند. ولی وقتی وسایل در دسترس باشه مثلا ساعتی یکبار به سراغ این بازی میان چند دقیقه ای مشغول می شوند و دوباره رها می کنند. 🔵 پسر جان دوباره مشغول این بازی بود و من هم در آشپزخانه، که برادرش بیدار شده بود. تا بازی را در راهرو دیده بود، سمت وسایل رفته بود تا بازی کنه که توسط برادر کوچکتر نوازش شده بود.☹️😔 🔴 آژیر خطر🔊 به صدا در اومد. مامان مامان مامان..... و مادری که دقیقا میدونه چی شده ولی با آرامش تمام میره میگه چی شده؟ 🤣 ادامه دارد... ۷۰ 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak