eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
707 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
191 ویدیو
44 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
*مهمانیِ چند مرحله‌ای* خیلی وقت بود دلم می‌خواست یک کار درست و حسابی برای خانم‌های اطرافم که می‌شناسم شروع کنم. یک کار متفاوت‌تر از آن چیزی که تا الان در جریان بود. دورهمی‌های زیادی رو توی این مدت یک‌ساله که خودم رو به جمع‌شون نزدیک کرده بودم داشتیم. چه توی روستا و چه شهر. خوشبختانه طی همین مدت چیزهای زیادی در مورد تک‌تک‌شون متوجه شده بودم. خداوند من رو طوری خلق کرده که با هر سن و طرز فکری راحت ارتباط برقرار می‌کنم. خیلی از دوستان نزدیکم طرز فکر و پوشش شون متفاوت با من هست. از آرایشگر و فروشنده بگیرید تا دانشجو و محصل و پیر و جوان. ولی خب میزان تأثیرگذاری که روی این افراد داشتم مورد قبول نبود برای خودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که یک حرکت انتحاری بزنم و با کمک مادرانه‌ای‌های سبزوار که اتفاقا از دوستان خوبم هستند، با توسل به دایی شهید همسرم، یک مهمانیِ تبینی به همراه عصرانه تدارک ببینم. موقع دعوت از مهمان‌ها خیلی چالش داشتم اما سپردم دست خدا و همون‌طور که همیشه کمکش رو ازم دریغ نکرده، یکی یکی افرادی که باید؛ انتخاب و دعوت شدند. چالش بعدی این بود که در مورد چه موضوعی حرف بزنیم؟! که باز هم این رو سپردم دست خالقم و گفتم هرچه پیش آید خوش آید. همون‌طور که دوست داشتم، در حد توان جمع حاضر، هم یک مقدار از فرزندآوری صحبت شد و هم اندکی از فعالیت‌های خوب مادرانه و کارها و اتفاقات قشنگی که در این مجموعه در حال رخ دادن هست. به چند نفر از خانم‌ها هم گفتم حتما در برنامه‌های حضور داشته باشید که خیلی مفید هست. و باز هم اینکه شرکت کنند یا نه و دغدغه‌ی این قضیه را سپردم دست خدا جانم. تا قبل از پهن شدن سفره‌ی عصرانه، کنترل مهمانان بخاطر تعداد و مدل روحیه‌‌ای که داشتند یک مقدار سخت بود. ولی بعد از جمع شدن سفره، و رفتن تعدادی از مهمانان که اتفاقا همان شرهای مجلس بودند! فرصت فراهم شد با دوستان مادرانه و مابقی مهمان‌ها و مخصوصا دختران نوجوان جمع‌مون صحبت‌های خوبی بکنیم. دخترامون یک مقدار از دغدغه‌های ذهنی و چالش‌های این روزهای آشوب‌ها برای ما گفتند و سوالات‌شون رو هم پرسیدند. ما هم سعی کردیم بیشتر گوش کنیم و تا حدی جواب دادیم که باعث پرسش سوالات بیشتر بشه و دغدغه‌هاشون از دلشون بیرون بزنه. مامان‌ها هم بودند و امیدوارم از دل صحبت‌هامون متوجه خلأها و کمبودهای تربیتی دختران نوجوان‌ مون شده باشند و شروع به حرکت در مسیر رشد فردی خودشون و دختران‌شون کنند. و در انتها هم با شادی و خوشحالی با دوستان مادرانه‌ای مون خداحافظی کردیم. و یک مقداری هم خودم تنهایی منبر رفتم برای افرادی که باقی مانده بودند و از فامیل نزدیک و اقوام همسر بودند. دوباره هم گفتم که براشون مهم باشه اینکه نسل امروزی مثل ما با جواب‌های از سر بازکنی قانع نمی‌شند و دنبال جواب قانع‌کننده می‌گردند. و در انتها با آخرین بازماندگان مهمانی هم خداحافظی کرده و همگی رو به خدای بزرگ سپردم و من موندم و کلی فکر و ایده برای خانم‌هایی که به نظرم استقبال کرده بودند از این مهمانی و مخصوصا دختران نوجوان جمع که دربه‌در دنبال یک جمعی هستند که حرف بزنند تا سوالات‌شون پاسخ داده بشه. و در آخر، باز هم مثل همیشه تمام کارها و پیش‌آمدهای پیش روی خودم رو به خدای بزرگ و مهربانم سپردم و رفتم تا به وظیفه‌ی خطیر رسیدگی به وضعیت آشپزخانه برسم. @madaranemeidan