eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
816 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
179 ویدیو
41 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امروز یاد گرفتم که فقط برای خدا باید رای داد. عصر قرار شد با بچه‌ها بریم میدون هفت تیر برای روشنگری چون محله حاشیه شهر بود احساس کردم با چالش‌های شدید اقتصادی روبرو بشیم ولی ‌بعد از کمی گپ و گفت متوجه شدیم اکثر خانم‌های حاضر در جلسه موافق رای دادن هستن برای همین انتخاب و اثر انتخاب‌ها رو براشون تبیین کردیم که خیلی خوب هم تو بحث همراهی می‌کردند‌ از وظایفشون تو عصر ظهور حرف زدیم بعد از جا افتادن موضوع براشون ازشون خواستیم که به نیت مادر سادات برای شادی دل امام زمانشون هر کسی هسایه‌ها و اقوامشو بیاره پای صندوق رای حتی گفتیم روز رأی‌گیری می‌تونن افراد میانسال محله یا اونایی که بچه کوچیک دارند رو کمک کنند تا بتونند برند و رای بدن گفتیم آخه شما هم یک یاور برای حضرت حجتی معرفی کتاب داشتیم برگزیده‌هایی از کتاب سنگ‌محک، تکرار و تغییر و جعبه سیاه رو با تعدادی بروشور در اختیارشون گذاشتیم به جوون‌ترهای مجلس هم کتاب سفر به دنیای ناشناخته‌ها را دادیم و ازشون خواستیم توی جلسات هفتگی هر هفته یکی از دستاوردهای ایران رو برای دیگران معرفی کنند آخر مجلس حاج خانومی اومد و گفت و دوره‌های قبلی یکی از نامزدها بهم قول داد شوهرمو ببره سر کار من هم همه‌ی قوم و خویشام که بیشتر از ۵۰ نفر بودن رو بردم پای صندوق رای و به اون نامزد رای دادند ولی برامون هیچ کاری که نکرد هیچی دیگه تلفنمونم جواب نداد اما امروز یاد گرفتم که فقط برای خدا باید رای داد. 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 "عید غدیر" یعنی "جشن انتخاب" بعدازظهربخاطرجلسه شورای بسیج دعوت شدم مسجد،تعداد زیادی خانم که همه یاشورابودن یاسرگروه پایگاههای بسیج بودن هم دعوت شده بودن یکدفعه بین اون خانمهادوستمودیدم احوالپرسی کردم ونشستم.من بالای مجلس بودم ودوستم وسط مجلس.میخواستم بحث انتخابات رو شروع کنم امانمیدونستم چطوری.یکدفعه دلموبه دریازدم وباصدای بلندبه دوستم گفتم برای انتخابات چیکارکردین؟دوستم گفت اینقدراعصابم خردشده.گفتم چرا؟ گفت اونروزتوکوچه به همسایه هام گفتم به کی رای میدین اوناگفتن بروبابا ماکه رای نمیدیم توهم ازبس میری مسجداینارو تومخت فرو میکنن.میگفت منم خیلی ناراحت شدم باهاشون بحث کردم. بهش گفتم اتفاقاکاراشتباهی کردی.تونباید باعصبانیت وحرفای ناراحت کننده کاری کنی که اگه حتی یک درصدهم امید به رای دادنشون هست ازهمونم پشیمون بشن. باید بشینی دوستانه باهاشون صحبت کنی تاقانع بشن.نبایددرمقابلشون جبهه بگیری.باید بهشون بگی اگه رای ندن چه اتفاقی برای کشورمیفته.بهشون بگی اگه رای ندن دیگران بجاشون تصمیم میگیرن و دوباره یه انتخاب اشتباه کشوررو چندسال عقب میبره وزحمات شهیدرئیسی ازبین میره.دیدین درزمان آقای روحانی چقدرکشوردچارمشکل شد،اماخدارحمت کنه آقای رئیسی رو ایشون۳سال نخوابیدن وشب وروز برای مردم کارکردن وچقدرگره ازکارکشوربازشد.بایددستاوردهای آقای رئیسی رومقایسه کنی براشون با دولت قبل. گفتم ازشون بپرس دوست دارین دوباره کارخونه هاتعطیل بشه وشوهراتون خونه نشین بشن،دوست دارین تورم بره بالای ۶۰درصد اصلا ازشون بپرس امیرالمومنین وغدیرروقبول دارن؟گفت اره بابا اتفاقایکیشون سیدهست.گفتم خوب ازهمین ایام غدیراستفاده کن.بگوجشن غدیریعنی جشن بیعت،جشن انتخاب.اماانتخاب درست.انتخاب اصلح.خانمای دیگه هم گاهی توبحث شرکت میکردن وحرفای منوتاییدمیکردن واحسنت وآفرین میگفتن.بحثمون گرم شده بودکه یکدفعه مهمان جلسه واردشدوبعدازاحوالپرسی گفت حرفاتونوشنیدم ومنم دوست دارم ادامه حرفای شماروبگم و رفت سراغ انتخابات ومنم خیالم راحت شدکه یک نفر بامعلومات بالا اومده تادیگران رو توجیه کنه وباتوجه نشستم به حرفاش گوش دادم. تجربه روشنگری من😎😎😎 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠خرید با طعم نماز و تبیین! بعد از ظهر با همسر و پسر۳ساله م برای کارهای شخصی به بازار رفتیم. نزدیک اذان شد،به همسرم گفتم:بریم مسجدجامع نمازبخونیم بعدبریم دنبال بقیه کارها؟ ایشون هم قبول کردن... دوست داشتم پسرم رو با همسرم بفرستم سمت مردونه اما پسرم راضی نشد... من و پسرم رفتیم سمت زنونه و نشستیم توی صف نماز... پسرم یه مهر برداشت و با همان حالت کودکانه نماز میخوند. خانمی که پیشم نشسته بود،گفت: از بچگی بچه هامونو میاریم مسجد که وقتی بزرگ بشن،آدمای درستی بشن.. اما متاسفانه بزرگ که میشن نه نمازمیخونن،نه انقلاب روقبول دارن. گفتم: نگران نباش خانم، اینا اقتضای سن شونه بعد دوباره درست میشن،پسربزرگ من الان۲۳ساله شه قبلا که کوچیک بود حتی نمازشب میخوند اما یه مدت کوتاهی کلا نمازخوندن رو گذاشت کنار!!بعددوباره برگشت به حالت اول... اون خانم گفت: میدونی خانم، اصلا دیگه هیچ چیزی روقبول نداره...گفتم من بهش حق میدم.وقتی امثال آقای ؟؟؟؟ با لباس روحانیت میاد هر غلطی میکنه این جوون هم فکرمیکنه همه مثل هم هستن. خانمه گفت: آفرین...حرف منم همین بود اما نمیتونستم بگم... گفتم: آخه مردم اشتباه انتخاب کردن...خودشون مقصربودن! مگه خدابیامرز رئیسی یک روحانی نبود؟!اما دیدین تا پای جون برای مردمش کارکرد؟! الانم فصل انتخاباته باید درست تصمیم بگیریم و اصلح رو انتخاب کنیم که دوباره اون روزهای سخت تکرار نشه... گفتم: شما به کی رای میدی؟!در جوابم اسم یه نامزد خوب و انقلابی رو آورد😁 گفت من به آقای ؟؟؟ رای میدم اما پسرم اصلا نمیاد رای بده... میگه همشون مثل هم هستن.منم هرچی بهش میگم قبول نمیکنه... گفتم شما نمیتونی یک جوون رواقناع کنی، زیاد باهاش بحث وجدل نکن که زده نشه و از یک نفر که علم این کار رو داشته باشه و پسرت قبولش داشته باشه بخواه تا قانعش کنه که یه کاندید انقلابی،سالم،پرکار چقدر میتونه چرخ پیشرفت روجلو ببره...درهمین حین نمازدوم شروع شد و صحبت ما تمام شد... 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 رای میدم، ولی همشون مثل هم هستند تو پارک ارم با دوستان قرار داشتیم بریم برای روشنگری گروه های دونفره شدیم هرجا یه گروه تو پارک نشسته بودن میرفتیم و ازشون اجازه میگرفتیم تا چند دقیقه ای باهم صحبت کنیم ۴تا خانم بودن که بعد اجازه و سلام ازمون خواستن رو حصیرشون بشینیم یه دختر ۱۴ ساله هم تو جمع بود گفتگو رو از اون شروع کردیم و گفتیم چندسالته و کلاس چندمی بعد از اینکه باهم گرم شدیم ازشون پرسیدیم که تو انتخابات شرکت میکنید یا نه ؟ همشون گفتن آره اگه شرکت نکنیم چیکار میشه بعد پرسیدیم که تحقیق کردین و به این نتیجه رسیدین که کی اصلحه دونفرشون گفتن آره ولی مامان همون دختر ۱۴ ساله گفت من بیسوادم بهش گفتیم خب مناظره ها رو ببین یا اگه کسی از اطرافیانت که بهشون اعتماد داری پرس وجو کن گفت حوصله ندارم رای میدم ولی همشون مثل هم هستن ازش پرسیدیم شما چندتا خواهرید گفت ۴ تا گفتیم همتون مثل هم هستین؟ گفت نه گفتم حالا بگو ببینم روحانی با شهید رئیسی مثل هم بودن گفت نه گفتیم خب پس نمیشه بگیم همشون مثل هم هستن ما میتونیم تحقیق کنیم ،مناظره ها رو ببینیم یا از افراد مطمئن و مومن سوال کنیم بنده خدا شروع به درد دل کرد که یه زمین ۲۵۰ متری با قالیبافی چندسال پیش خریده برای آینده بچه هاش که چندطبقه خونه بسازه ولی شهرداری ازشون گرفته بود چند دقیقه ای به درد دلاش گوش دادیم تا سبک بشه بعد که دید به حرفاش صبورانه گوش دادیم و بعضی جاها که از گرونی و مسئولین مینالید بهش حق دادیم گفت شما راست میگین دخترم همشون مثل هم نیستن حالا کدوماشون خوبن بنظر شما؟ ماهم فرد اصلح رو بهشون معرفی کردیم و از اینکه وقتشونو گرفته بودیم عذرخواستیم و خداحافظی کردیم. "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💦 قطره قطره، جمع گردیم 🌊 ستاد مردمی 🇮🇷ایران من🇮🇷 👈 ستادی برای گفتگوی مردم با مردم، 👈 ستادی برای پیوند زدن بندهای اخوت بر محور انتخابات 🤝 همزمان با عید سعید غدیر 🧕 ویژه بانوان ⚜ زمان: از ۵ تا ۷ تیرماه، ساعت ۱۸ تا ۲۱ ⚜ مکان: خیابان بیهق، روبروی پایگاه شهید شجیعی، مدرسه علمیه شریعتمداری مجمع بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار)
💠کمک رسانی خواهرانه چند روز پیش دختر دایی م باهام تماس گرفت،داشتیم با هم صحبت میکردیم... ازم پرسید برای انتخابات چیکار میکنی؟ گفتم سرم خیلی شلوغه... امروز دوتا جلسه برای روشنگری باید برم هم صبح و هم بعدازظهر... اصرار کرد که پس من براتون غذا میپزم و میارم... گفتم نه خودم یه کاری میکنم،شرمنده م نکن... ولی فایده نداشت... سرشب بود که یه سوپ گندم خوش مزه برامون آورد. بعداز یکی دو روز تو جلسه ای با هم بودیم، من با عجله وسایلمو جمع کردم که برم خونه چون همسرم بیمار بودن، منزل استراحت میکردن( از همسرم اجازه گرفتم که این جلسه رو برم و بعد میام میبرمت دکتر) و با تماس همسرم بین جلسه متوجه شدم بچه ها اذیتش میکنن و حالِ همسرم اصلا خوب نیست... خلاصه،وقتی جلسه تموم شد با عجله خودم رو به خونه رسوندم. دختر دایی ایم متوجه موضوع شد... بعد از رسیدن به خونه اوضاع رو سرو سامون دادم، بچه ها رو بردم منزل مامانم و شوهرم رو بردم دکتر... ساعت حدود یک ظهر بود و من ناهار درست نکرده بودم... چند تا رستوران سر زدیم تا برای شوهرم سوپ بخریم ولی هیچ جا سوپ آماده نداشتن. یهو تلفنم زنگ خورد...دختر دایی م بود، گفت چون شرایطت رو میدونستم براتون سوپ بار گذاشتم. با اینکه همسرشون تا دیر وقت سرِ کار بودن و فاصله ی منزل شون با ما زیاد بود زحمت کشیدن و سوپ به همراه کوکو برای بچه ها برامون آوردن... من واقعا شرمنده شدم! و زبانم از بیان این همه لطف قاصر هستش... @madaranemeidan
💠 پاسخ شما چیه؟ دیروز یک دختر نوجوان ۱۳_۱۴ ساله، که مادرشون از اعضای "مادرانه سبزوار" هستند، به من پیامی داد و راهنمایی خواست. پیامش رو میزارم اینجا تا ببینم پاسخ شما به این دختر نوجوانمون چیه؟ لطفا پاسخهاتون رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید:👇 @rahil57 ✅ پیام این دختر نوجوان رو بخونید👇 من وقتی می‌بینم چقدر مردم ما تو گمراهی هستن و حقیقت رو نمیدونن خیلی اذیت میشم بنظرم ادم باید همیشه طرفدار حقیقت باشه چه به نفعش باشه چه ضررش ولی من اصلا نمیگم که کشور ما هیچ مشکلی نداره و بهشته اما اونجوری که رسانه ها میگن هم نیست وقتی تو این یکی دو سال بیشتر با فضای مجازی و رسانه ها و سیاست و دین و کشور و... آشنا شدم و خیلی مطالبی درموردشون فهمیدم وقتی کسی ضد حقیقت حرف میزنه خیلی بهم میریزم اونجوری نیست که بخوام چیزی بگم یا همیشه بحث کنم و... اما یهو از درون یه جوری میشم حالم بد میشه میگم چقدر کشور و دین و انقلاب ما مظلومن که مردم حقیقت رو نمیدونن و فکر میکنن ما خیلی بدبختیم سر این موضوع اینقدر حالم بد میشد و میشه که سر درد میگرفتم یا گاهی حتی گریه هم میکردم و از لحاظ روحی بدجور بهم میرختم. میدونم خودمم میدونم در اصل من نباید خودمو اذیت کنم وظیفمه در حد توانم کار کنم ولی اذیت کردن خودم کار خوبی نیست اما نمیتونم دقیقا مشکلم همینجاست که نمیتونم بی خیال باشم و مثل خیلی ها بگم به من چه! نمیتونم با اینکه درستشم همینه اما من نمیتونم گاهی وقتا به بعضی ها حسادت میکنم میگم خوشبحالشون این دین و کشور و انقلاب رو دوست دارن و در حد توانشون کار میکنن اما مثل منم خودشونو اذیت نمیکنن بیشتر درگیر زندگی خودشونن اما من چی.. راستش من بهتون پیام دادم که بپرسم ایا شما راهکاری دارید که من این حجم از دغدغه رو کم کنم؟ نمیدونم تونستم قشنگ توضیح بدم یا نه ولی اگه خوب متوجه نشدید سوال بپرسید تا جواب بدم و بهتر متوجه بشید و براتون یه مثال میزنم تا حرفامو یکم کامل تر و مفهومی تر کنم😁 ببینید مثلا تو مدرسه هستم یعنی تو کلاسم و یهو یه بحثی میشه یکی با پوزخند میگه خب اینجا ایرانه ما از همه بدبخت تر و ... من خیلی بهم میریزم از درون وقتی ما کلی پیشرفت در زمینه های مختلف داشتیم و جهان انگشت به دهن موندن چرا اینا اینقدر خود تحقیرن کلی فیلم دیدم از خارج که جاده و خیابون ها افتضاح!! امنیت داغون دزدی و فساد فراوان و... پس چرا اینا میگن ما بدبختیم با اینکه خوشبختیم و برای همینا حالم بد میشه دوست دارم به همه بگم بابا ما خیلی هم خوشبختیم و از پیشرفت ها بگم اما نمیشه یا مثلا با خودم میگم چرا مردم ما اینقدر نمک نشناسن چرا میگن زمان شاه بهتر بود چرا برای انتخابات کلا ۴۰ درصد میان چرا چرا چرا یا مثلا چرا همکلاسی هام فکر میکنن دین اسلام خیلی بده چرا فکر میکنن ارزش زن رو اورده پایین چرا فکر میکنن چادر بده چرا فکر میکنن دوستی و حرف زدن با نامحرم خوبه و اسلام میخواد محدود کنه چرا حقیقت رو نمیدونن و باز هم چرا های دیگه که ارامش رو از من میگیرن گاهی وقتا با خودم میگم خدایا با ارزش ترین چیزی که الان من دارم جونمه حتی حاضرم جونمم بدم اما تفکرات مردم عوض بشه با اینکه شاید وقتش برسه جون ندم ولی اینقدر بهم فشار میاره که گاهی وقتا ولو زبونی این حرف رو میزنم. "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 مگر در غدیر چه اتفاقی افتاد؟! قسمت اول... دیروز به من اطلاع دادن توی محله ... قراره روضه ای برگزار بشه و ازم خواستن برای سخنرانی برم. انگار مقرر کرده بودن که بعد از شهادت آیت الله رئیسی هر خانومی میتونه توی خونه ش روضه ای برگزار کنه و از یک سخنران هم دعوت بگیره که بیاد و صحبت کنه. بخاطر اینکه اون محله،از نظر اقتصادی محله ی ضعیفی هستن... قرارگاه جهادی ای که در اون محل فعالیت دارند توی هزینه ی پذیرایی روضه ها کمک میکنن... خلاصه،من در ساعت مقرر خودمو به محل روضه رسوندم اما دیرم هنوز کسی نیومده... گفتن مسجد آش نذری پخش میکرده و همه رفتن اونجا...کسی نیومده روضه ی من!! صاحبخونه به دنبال خانوم ها رفت مسجد که بیلرتشون روضه..کم کم همه اومدن و مجلس شلوغ شد. من چند تا مطلب آماده کرده بودم که با توجه به فضا و مخاطب،صحبت کنم. از غدیر شروع کردم که برسم به انتخابات...گفتم غدیر میدونین چه عیدی هست؟!چه اتفاقی افتاده؟! همه با تعجب بهم نگاه کردن و رو به من گفتن نه...نمیدونیم!!!! با تعجب پرسیدم حتی توی تلویزیون نشنیدین؟! از قبل یه اطلاعاتی داشتم که این منطقه تلویزیون ندارن و بیشتر ماهواره دارن...فکر کردم و فهمیدم که چرا اطلاعات دینی شون اینقدر کمه... مختصر توضیح دادم: حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر خدا هستند و در غدیر از سمت خدا،حضرت علی (ع) رو جانشین خودشون کردن... و بعد از اون مردم اومدن و با حضرت علی (ع) بیعت کردن... میدونین بیعت یعنی چی؟! معانی ای میگفتن که اصلا ربطی به بیعت نداشت...حتی جوانتر ها نمیدونستن بیعت به چه معناست... تعجبم بیشتر شد توی دلم گفتم خدایا یعنی اینها هیچی نمیدونن؟هیچی به گوششون نخورده؟؟!!حالا من چطوری بحث رو با اینها پیش ببرم؟! دیدم چاره ای نیست،جزئیات عید غدیر رو تمام و کمال براشون باز کردم... پایه های اطلاعات شون خیلی ضعیف بود و این مسئله کار رو برای من سخت کرده بود. ادامه دادم: کسی هست نخواد توی انتخابات شرکت کنه؟! فقط یک خانوم گفت:من شرکت نمیکنم. دلیلشو که پرسیدم گفت : من می‌دونم اگر توی انتخابات شرکت نکنیم بدبخت میشیم،از این بدتر میشه اوضاعمون ولی باز هم من شرکت نمیکنم. سعی کردم با آرامش باهاشون صحبت کنم، اسمشون رو پرسیدم و رو به جمع گفتم کسی هست بخواد جواب خانوم فلانی رو بده؟! همه گفتن وظیفه مون اینه که رای بدیم،باید بریم...چرا نریم؟ از خودش پرسیدم گفتم دلیلتون چیه که نمیرین رای بدین؟! گفتن بخاطر اینکه اینا از قبل انتخاب شده هستن... دوباره رو به جمع گفتم کسی میتونه جواب این سوال ایشون رو بده؟! کسی چیزی نگفت... من سه تا دلیل منطقی براشون آوردم و گفتم: 1⃣پس چرا هر کسی میاد روی کار،تفکراتش با دولت های قبلی یکسان نیست؟ اگر بخوان از قبل انتخاب شده باشن کسی رو میارن که نزدیک به تفکرات خودشون باشه 2⃣اگر از قبل انتخاب شده هستن چرا اینهمه نامزد میان و اینهمه تبلیغ و هزینه میکنن؟ اگر اینطور باشه کاندیدا هم خودشون رو به زحمت نمیندازن... 3⃣دشمن داره انگشت میذاره روی بعضی کاندیدا و میگه به فلانی رای بدین،دشمن اگر بدونه از قبل انتخاب شده هستن پس میدونه این کار هم تاثیری نداره چون نظام خودش تعیین میکنه!! چرا باز هم میان شخص تعیین میکنن؟! وقتی داشتم در مورد متفاوت بودن روسای جمهور صحبت میکردم و نام میبردم،یکی از مهمانها گفت آها اصلا چرا احمدی نژاد رو رد کردن؟؟یه آدم بدردبخور بود که ردش کردن... من گفتم احمدی نژاد بهتر کار می‌کرد یا شهید رئیسی؟ گفتن شهید رئیسی... پرسیدم : احمدی نژاد ۴سالِ اول بیشتر کار کرد یا ۴ سالِ دوم؟! گفتن ۴ سال اول...دوره دوم کم کم داشت خراب میکرد. گفتم ۴ سال اول داشت براساس تفکر رهبر انقلاب کار می‌کرد که میفرماین برای مردم منطقه محروم کار بکنید،۴ سال دوم کم کم تفکرش منحرف شد و الان دیگه کلا از رده خارج شده و جلوی نظام و رهبری ایستاده. آیا با این تفکر به مردم خدمت میکنه؟! اگر تایید صلاحیت میشد و میومد روی کار چون تفکرش از سخن امام برگشته،دیگه کاری ما نمیکرد... ادامه دارد ... 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 مگر در غدیر چه اتفاقی افتاد؟ قسمت دوم... توی همه کشور های دنیا برای نامزد انتخاباتی شدن یک فیلتری دارن، توی کشور ایران هیچوقت نمیگن چرا کسی رد صلاحیت شد...مگر اینکه خودش اعتراض کنه و بگه من پرونده م پاک پاکه وهر مشکلی دارم توی جامعه اعلام کنین. آنرا حساب که پاک است از محاسبه چه باک است؟! ولی آقای احمدی نژاد این کار رو نمیکنه چون خودش خبر داره از پرونده ش... در مورد اصلح بودن براشون گفتم و ازشون خواستم مناظره هارو گوش بدن که بتونن یه انتخاب درست داشته باشن. گفتم توی کاندید ها کسانی هستن که میخوان دولت روحانی رو ادامه بدن...آیا شما راضی بودین از آقای روحانی؟ بیشترین آمار تعطیلی کارخونه،تحریم،نرسیدن به قشر محروم این ها اتفاقات دولت روحانی بود. چون چشمشون مدام به غرب بود و معتقد بود باید با غرب دوست باشیم که بتونیم مشکلاتمون رو حل کنیم. و این کار رو هم کرد و اوضاعمون خیلی بدتر شد... باید به کسی رای بدیم که درد مردم رو بفهمه... صحبتهام رو به پایان رسوندم و مجلس تموم شد رفتم کنار اون خانمی که گفت رای نمیدم خداحافظی کنم.گفتم ببخشید که وقتتونو گرفتم. گفتن من همه حرفاتونو قبول دارم. ولی من باز هم رای نمیدم. گفتم مختارین هر کاری دوست دارین انجام بدین... دو تا خانوم دیگه کنارش ایستاده بودن گفتن شوخی میکنه،میره رای میده... گفتم بذارین بدونه بعد بیاد رای بده‌... هر جا هم جمعی بود،دوست داشتین باهام تماس بگیرین یا خودم یا دوستام بیایم صحبت کنیم. و خداحافظی کردم و اومدم بیرون. پایان🌱 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
اینم عکسی که موقع خروج از این روضه گرفتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 چه انیمیشن خوشگلیییی 😍😍 مرحبا به سازنده ش 👏👏 این همه رای دادیم، چی شد؟! "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 کلمات خوبخود بر زبانم جاری می‌شد یه روز صبح تا ظهر جلسه بودم،جلسه که تموم شد گوشیم زنگ خورد،یکی از اعضای مادرانه بود که گفت بمناسبت شهادت شهدای خدمت روضه گرفتم و ازم برای سخنرانی دعوت کرد...قبول کردم. ساعت ۲ رسیدم خونه و تند تند نهار آماده کردم،جمع و جور کردم و رفتم روضه. فرصت نکردم مطالب زیادی آماده کنم،گفتم خدایا...خودت کم کن،خودت که شرایط منو میبینی... وقتی وارد مجلس شدم گوش تا گوش مجلس،خانمها نشسته بودن و داشتن حدیث کساء میخوندن... منم رفتم یه گوشه نشستم و بعد از اتمام حدیث کساء شروع به صحبت کردم... مطالبی رو که آماده کرده بودم با موضوع انتخاب اصلح و مشارکت حداکثری بود،گفتم ما هر کدوم وظیفه ای داریم در قبال انتخابات و باید بهش عمل کنیم، برای تشویق به این کار،از سال ۱۴۰۰ و روشنگری هامون توی کوچه و خیابون گفتم و ازشون خواستم هر جا عده ای آدم جمع بودن باهامون تماس بگیرید که باهم صحبت کنیم.چند نفری شماره م رو گرفتن و ذخیره کردن... خیلی روضه خوبی بود،انگار کلمات خود به خود بر زبانم جاری میشدن... خوشحال بودم که مهمانها هم مشتاقانه گوش می‌دادن و هم همراهی می‌کردند... مراسم که تموم شد،صاحبخونه این دیوارکوب رو بهم نشون داد و گفت دخترم برای شما درست کرده اگر قبول کنید،خیلی خوشحال میشه... یک پاکت پول و دوتا ظرف شله زرد هم بهم دادن که اولی رو قبول نکردم و دونی رو قبول کردم که بچه هامو خوشحال کنم 😁 @madaranemeidan
💠دور همی نخود خورون با طعم سیاسی🇮🇷 دیروز نزدیک غروب بود،معمولا توی روستا خانما و اقایون وقتی کار صحرا تموم میشه، کوچه نشینی دورهمی دارن 🥰 🏡 اعضای محله ما توی روستا خیلی کم میمونن...وقتی کشت و کاری انجام میدن تا آخر تابستان یا ایام کوتاهی می‌مونن... 🌹 یا بعضی هاشون که سبزوارن آخر هفته میان برای اینکه آب و هوایی عوض کنن و هم کار کشاورزی شون رو انجام بدن 🍒 برای اولین بار این برنامه نزدیک غروب جلوی در خونه ی ما دورهمی خود به خود انجام شد و کاملا اتفاقی بود!!! همسایه ها یکی پس از دیگری دور هم جمع میشدن... منم ازفرصت استفاده کردم 😳😉 حاج اقا مون یکمی نخود جمع کرده بود،براشون آورد و مشغول نخود خوردن شدن. اینم بگم که اصلا کوچه نشینی رو دوست ندارن!!! شده یک هفته تمام خونه بمونن ولی اهل درخونه نشستن یا کوچه نشینی نیستن 🥺 اما این بار انگار معجزه بود... همه مشغول گپ و گفت شده بودن... _به به،عجب نخودهایی 😋🥰 +کجا کاشتی ؟؟ و حرفای کشاورزی رونق پیدا کرد... با خودم فکر کردم خوب حالا چه گریزی بزنم که ربطش بدم به انتخابات؟! 😟🤨 هرکسی یه چیزی میگفت و حرف خودشو میزد،گوش کننده فقط خودم بودم!!! _حاج آقا امسال میگن گیلاس ها کرم داره... _چقدر باغ ما علف درمیاد... _ما نخود کاشتیم ولی باد زد هیچی دونه نداره😩 _میشه به درخت زردآلو،گوجه پیوند زد؟! _ای برار ما هرچی سبزی بکشتیم هیچی بدر نرفت... _خاب حتمآ مورچه برده 🤭🐜🐜 _نه ای شگارها 🦘 بد جوری انگورهای مارو بهم زدن همچین بخاردین که مگی آدم بیه پَسَه کرده!! خدایا...داشت موقع اذان میشد... کی بریم از انتخاب پای صندوق ها؟! یه دفعه ای پریدم تو حرفشون🧕🙅‍♀ خوب چقدر دیگه تا مناظره مانده؟ امشب هم ساعت ۸ دوبار مناطره داره ؟؟!! یهو همه نگاه ها بسمت من شد! _ اییییییی چندی مناظره اخریش که چیشی؟! _ما ۴۰ سال رای دادیم، ولی خوب هرکی میاد از اون یکی بهتر حرف میزنن،قول‌هایی میدن که اصلا امکان انجامش نیست... _ما الان یه روغن گرفتم اینقدر گرون بود... _مثلا همین نخودها که کاشتیم حاصل نداده 😔 _ راست میگه گندم ازما با قیمت کم میخرن و میبرن جای دیگه فلان تومن گرونتر میفروشن ... گفتم راست میگین حرفای همتون رو قبول‌ فقط منم یک سوال دارم... اگه رای ندین نخود شما حاصل میده یا وضع کشور و گندم و ... بهتر میشه؟! گفتن خب اون شخصی که به حرفهاش عمل کنه کیه؟! کیو باید اتنخاب کنیم؟ _اینا همشون یکین... _هیچکس دیگه آقای رئیسی نمیشه!! گفتم ولی الانم هستن انشاءالله که اگر انتخاب ماها خوب باشه مثل دولت اقای رئیسی هستن 🤲 ولی این بستگی داره به انتخاب ماوشما یکی ازخانمها گفت: آره انقدر که دولت روحانی خراب کرد دولت‌‌‌ اقای رئیسی هرچی هم تلاش می‌کرد همه خرابکار هاشو نمیشد جبران کنه!!! یکی دیگه از همسایه ها گفت: آره خداییش همینطوره که شما میگین... خلاصه حرف ها در مورد انتخابات رونق خوبی گرفتن. وآخر هم گفتم فقط تحقیق کنید بعد رای بدین... به همونجا انشالله توکل برخدا انشاالله 🤲🤲☺️ خلاصه که قضیه نخود خورون دورهمی کوچه مون تبدیل شد به یک دعوت برای امدن پای صندوق ها... @madaranemeidan
‌🔹 صندلی‌ها حرف می‌زنند ۱۰ پوستر از‌ مجتبی مجلسی در نقد مدیران 🔺رسانه بافتار https://eitaa.com/baftar_resane ‌ ✅ پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم @iraniyom