eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
480 دنبال‌کننده
853 عکس
117 ویدیو
40 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: «وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» و همواره دشمنِ سرسختِ ظالم و يار و مددكار مظلوم باشيد. سربازان انقلاب اسلامی ما هم تلاش کردند که این سخن حضرت را با «وعده‌ی صادق» محقق کنند تا هم قدرت نظام اسلامی را به رخ دشمن بکشند هم مرهمی باشند بر داغ دل مظلومان غزه. حالا ما؛ مادران ایران اسلامی در پی این عملیات پیروزمندانه، و براساس تفسیر سوره‌ی مبارکه نصر که فرموده برای تداوم پیروزی‌های‌ تان استغفار کنید، به اندازه‌ی وسع مان جشن اقتدار برگزار می‌کنیم. برای برگزاری جشن، می‌توانیم با آماده کردن شربت یا پختن کیک و دعوت آشنایان‌مان در پارک، خانه، مسجد و ... یک جشن ساده برگزار و از برکات سوره‌ی نصر و ذکر استغفار بهره‌مند شویم. * "مادرانه" [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
اینجا محله شکوفه ست. اینجا هم که می‌بینید انقدر شلوغه، پارک شکوفه ست. خیلی وقت‌ها با خودم فکر می‌کردم چطور می‌تونم به جهاد تبیین رهبرم لبیک بگم؟! توی فضای مجازی و گروه‌ها و کانال‌های مختلف فعال بودم اما اونجوری که می‌خواستم نمی‌تونستم حق مطلب رو ادا کنم و خیلی وقت‌ها به نتیجه مطلوب نمی‌رسیدم. تا این که یه روز با چند‌تا از مادرهای محل که مثل خودم بچه‌های قدو نیم قد داشتن راهی پارک شدیم. یه زیر انداز کوچک و یه فلاکس چای. دنبال مخاطب نبودیم، مخاطب دنبال ما بود. اونجا بود که تفاوت کار چهره به چهره با کار مجازی رو فهمیدم. تو کار چهره به چهره، تو دنبال سوژه نیستی، سوژه ست که دنبال توست. نیازی نیست تو صحبتت با مردم از اخبار جهانی و دغدغه‌های فرهنگی و دینی بگی، ریختن یه لیوان چایی با شیرینی لبخند می‌تونه باب صحبت رو برات باز کنه. این همون نتیجه مطلوبی بود که من دنبالش بودم. حالا من و مادرای محل تو هفته اخیر به عنوان پویش «جشن اقتدار» دقیقا همین کار رو عملیاتی کردیم. تو یه روز ابری، فلاکس چای و زیر انداز رو برداشتیم و رفتیم تو دل پارک، رفتیم بین مردم، با پرچم ایران و پرچم مظلوم مردم فلسطین. دقیقا همون کاری که آقا ازمون می‌خواد. «نزدیک شدن قشر مذهبی و مردم». بعد پذیرایی با چای و بیسکوییت، رنگ‌آمیزی کاربرگ‌های نقاشی اقتدار، حالا دیگه نوبت بخش ویژه برنامه بود. بخش مخصوص مامان‌هایی که بعد از چند هفته مارو شناخته بودن. قطعا صحبت‌های یک مشاور کودک و نوجوان می‌تونست خیلی بهشون کمک کنه. بارون شروع به باریدن کرد. آخر برنامه، زیر بارون، یه چایی داغ ،بین مادرا و مهمان‌های محل، خیلی چسبید. جای همتون خالی. 🖊ز.بافقی * "مادرانه" [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
چند روز بود دغدغه داشتم چه برنامه‌ای بریزیم تا ما هم جشن اقتدار داشته باشیم به افتخار وعده صادق، که قرار شد خونه‌ی یکی از دوستان مادرانه دورهمی بگیریم برای برنامه‌ریزی کارهای مادرانه سال جدید، گفتیم خوب همین بهانه‌ای شد که کنار این دورهمی جشن اقتدار بگیریم. یکی از دوستان گفت من آش می‌پزم و میارم و دوست میزبان هم بقیه تدارکات رو زحمت بکشن. دخترم رو از مدرسه آوردم و حاضر شدیم و حرکت کردیم به طرف خونه دوستم، ما که رسیدیم دوستان دیگه هم اومده بودن. بعد سلام و احوالپرسی دوست میزبان‌مون مشغول پذیرایی شد گپ و گفت‌ مونم گل کرده بود. جاتون خالی خیلی خوش گذشت. دیگه رسید به خواندن سوره نصر و گفتن استغفار. همگی باهم اول سوره نصر رو قرائت کردیم و بعد هم استغفار گفتیم. و بعد سفره پهن شد بچه‌ها رو هم که مشغول بازی بودند صدا زدیم. جاتون خالی آش خوشمزه میل شد و در آخر هم برای پیروزی فلسطین دعا کردیم. 🖊م. نجفی * "مادرانه" [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارهای منزل رو انجام دادم نگاهم به ساعت بود عقربه‌ها تند و تند حرکت می‌کردند. به بچه‌ها قول داده بودم که امروز به پارک می‌رویم. مدام می‌پرسیدن کی می‌رویم؟ ساعت چند شد؟ بالاخره آماده شدیم و حرکت کردیم. زمانی که رسیدیم ریسه‌ی پرچم ایران و فلسطین در پارک خودنمایی می‌کرد. دوستان در حال پذیرایی چای و شکلات در بین مردم بودند و یک عده از بچه‌ها مشغول کشیدن نقاشی و عده‌ای دیگر در کنار اسباب‌بازی‌ها. مامان‌ها هم گوش به صحبت‌های مهمان برنامه که قرار بود درباره حضور و تاثیر اجتماعی صحبت انجام شود و در پایان سوره نصر تلاوت. در همین اثنا صدای غرش ابرها بود که بچه‌های کنار اسباب‌بازی‌ها رو به سمت مادران کشاند. حالا آسمان هم برای برگزاری جشن آماده بود و قطره‌های بارانش را میهمان جشن اقتدارمان کرده بود. 🖊درودیان * "مادرانه" [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*