مدار مادران انقلابی "مادرانه"
بسم رب المهدی
نیمه شعبان اوایل هفته بود و انتخابات آخر هفته. بهترین فرصت برای گرفتن هیئت ماهانه. نیت کردیم و هماهنگیها شروع شد. الحمدلله مسجد، سخنران، مداح و پذیرایی با تلاش و صحبتهای زیاد هماهنگ شد. پسرم از قرار همهی هیئتها، درگیر بیماری شد. به تجربه دیدهام که هرگاه برای انجام کار مهمی عزم میکنم، موانعی بر سر راهم قرار میگیرد که یکی از آنها، مریضی بچههاست. اما من باید ادامه میدادم و در این روزهای پایانی مانده به انتخابات، جازدن معنا نداشت. در این بین، آشنایی و کارکردن با آدمهای جدید، بابهای تازهای در فکر و ذهنم باز میکرد. روز جشن فرارسید. دختر را پیش مادرم در خانه گذاشتم و پسر را که هیچ جوره راضی به ماندن نمیشد، با خود بردم. بماند که با چه موانعی خود را به محل جشن رساندم. الحمدلله جمعیت خوبی جمع شده بودند. مهمان جلسه خانم دکتر نجفی منش به عنوان مادر سه فرزندی انقلابی و دغدغهمند، صحبت خود را در باب انتخابات آغاز کردند. از تجربیات مادرانه خود در زمینه تشویق دیگران به انتخابات گفتند و حضار را تشویق به کنشگری اجتماعی کردند. بحث با نحوه انتخاب اصلح ادامه پیدا کرد و با بررسی عملکرد مجلس یازدهم و پاسخ به سوالات حضار خاتمه یافت. بچهها که گویا پس از مدتها دور هم جمع شده بودند، سرگرم بازی بودند. مداح آمدند و با مولودیهای مهدوی، مجلس را به فیض رساندند. از ابتدای جلسه، دوستان در آشپزخانه و میان جلسه، گرم خادمی بودند. دختربچهها هم مسئولانه، ما را در این زمینه همراهی میکردند. حضورشان دلم را گرم میکرد. صمیمیت جلسه بیش از حد انتظارم بود. گویا نوری نامرئی، دلهایمان را به هم وصل کرده بود. جلسه پایان یافت و من شتابان به سوی دختر گریان در خانه راهی شدم. اما دلم و قلبم از این قدم کوچک در راه نظامی که پشتیبانش امام زمانم است، شادان بود. خدا را شکر میکنم که توفیق این خدمت را به من و دوستانم ارزانی داشت.
🖊فاطمه دهقانی
#مادرانه_شمالشرق
#هیئت_انصارالزهرا
#مادرانه_شهپریان
#انتخابات۱۴۰۲
#تواصو_بالحق
#جهاد_تبیین
#دامنه_نفوذ
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary)*