🌴🌴🌴🌴
#ویژه
#مناسبتی
کاردستی قلب های فاطمی💚
🦋شعرمرتبط باکاغذ و برش قلب✂️
عطر خوب سیب داشت
آن گل یاس سفید
او که در قلب پدر
نور امیدی دمید
هدیه ای بود از خدا
آمد او از آسمان
تا که عطرآگین شود
باغ های این جهان
او بهشتی بود و رفت
باز هم سوی بهشت
آمد و در قلب ها
نام «زهرا» را نوشت
💚 🖤 💚 🖤 💚 🖤 💚
مربی می تواند حین آموزش این قلبها،
شعر را نیز برای دانش آموزان زمزمه کند.
#کودک_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربایجان شرقی
https://eitaa.com/madares_mahdavy
🌱 امـام زمـان (عـج)
نحوه بهرهوری از من در دوران غیبتم
همانند بهرهوری از خورشید است
هنگامی که ابر آن را از دیدگان پوشانده باشد.
🌹
📚 کمال الدین، ج٢، ص۴٨۵
#حدیث
#کودک_مهدوی
#نوجوان_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي
https://eitaa.com/madares_mahdavy
#شعر_مهدوی
🍀ای گل گلها سلام
مهدی زهرا سلام
🌱 🌱 🌱 🌱
#کودک_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي
https://eitaa.com/madares_mahdavy
Project_12-24(2)_SD 360p.mp3
3.7M
🕊🕊🕊
#مناسبتی
🎧داستان صوتی (لباس عروسی)
انفاق حضرت زهرا(سلام الله علیها) در شب عروسی
#نوجوان_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي
https://eitaa.com/madares_mahdavy
🪴🪴🪴
#داستان
#مغیث
برای هانیه خواستگار آمد خواستگاری جوان و خوشتیپ که سال آخر رشته پزشکی را میگذراند هانیه قبول نکرد دو هفته بعد جوان مهندسی به خواستگاری آمد هانیه قبول نکرد معلم آمد ،طلبه آمد، از هر قشری آمدند هانیه قبول نکرد .
پدر هانیه نگران به همسرش گفت: برو با دخترت صحبت کن ببین آخر چرا خواستگارهای به این خوبی را رد میکند مادر سراغ هانیه آمد با هم صحبت کردند و بالاخره دستگیرش شد که چرا جواب هانیه منفی است .
مادر رو به همسرش گفت: میدانی چرا جواب دخترت به خواستگارها منفی است؟
او میگوید: پدرم به زحمت شکم ما را سیر میکند من چگونه حاضر شوم با جواب بله که به خواستگارم میدهم کمر او را زیر بار تهیه جهیزیه بشکنم.
پدر ناراحت پیش دختر آمد و گفت: دخترم نگران این مسائل نباش من از قبل پولی را برای جهاز و خرج عروسی پسانداز کردهام اگر خواستگار خوبی آمد که شرایط را داشت قبول کن.
در همان روزها سر و کله خواستگاری پیدا شد خواستگاری که اهل دود و دم و شراب نبود اخلاقش خوب بود اهل نماز و کار هم بود هانیه قبول کرد همه خوشحال بودند اما پدر در فکر تهیه جهاز بسیار نگران بود اضافه بر سازمان کار میکرد وامی هم گرفت و از طرفی هم مقداری از فامیل قرض کرد پولی فراهم شد با هم به بازار رفتند یک تخته فرش یک اجاق گاز و یک یخچال خریدند.
پدر، همسر و دخترش را به بازار ظروف فرستاد و خود با کرایه کردن وانتی این چند قلم را به خانه آورد راننده وانت رو به پدر هانیه گفت: شما پیاده شوید در حیاط را باز کنید تا راحتتر اجناس را پیاده کنیم پدر هانیه از ماشین پیاده شد کلیدها رو از جیبش درآورد تا در را باز کند که یک دفعه متوجه شد راننده گاز ماشین را گرفته و در حال در رفتن است پدر از دور به کارتونهای پشت وانت خیره شده بود و با ناپدید شدن وانت، کنار در نشست و دستش را بر پیشانی زد، مضطر مانده بود چه کند؟
او میگوید: بعد از لحظاتی که به سختی میگذشت و دنبال جوابی برای هانیه بودم به یاد حرف بچه شیعههای محله مان افتادم که می گفتند:شما اهل سنت امام زمانی را قبول دارید که هنوز به دنیا نیامده است و میگویید سی ،چهل سال قبل از ظهور به دنیا میآید پس الان نیست که به داد و فریاد شما برسد اما ما شیعیان معتقد به امامی هستیم که زنده است در میان ما زندگی میکند و به فریادمان میرسد
و یکی از نامهایش مغیث است یعنی فریادرس .
گفتم خدایا؛ اگر این شیعیان راست میگویند و امامشان مغیث است بگو به فریاد من برسد اگر به فریاد من رسید من قول میدهم که شیعه شوم بعد از لحظاتی، دیدم همان وانتی کنار در خانهای ایستاد نگاه کردم دیدم همه اجناس پشت ماشین است کنار راننده رفتم سرش را پایین انداخته بود سرش را بلند کردم و گفتم چرا برگشتی؟
گفت :من کارم دزدی است وقتی بار شما را دیدم وسوسه شدم و در یک لحظه که حواستان نبود بار را دزدیدم.
به در خانه آمدم سریع از ماشین پیاده شدم و در را باز کردم نشستم پشت فرمان تا بیایم حرکت کنم، در حیاط بسته شد دوباره سریع در را باز کردم تا آمدم پشت فرمان،دوباره بسته شد،دفعه سوم نیز بسته شد تعجب کردم، رفتم و سنگی جلوی درگذاشتم نشستم پشت فرمان و دیدم در به همراه سنگ بسته شد.
گویی یک نفر پشت در را محکم میبندد.
با تعجب آمدم پشت در را نگاه کردم دیدم کسی نیست به ذهنم رسید که این آقایی که اموالش را دزدیدهام یا جادوگر است یا خدا خیلی هوایش را دارد در هر دو صورت این مال که از در خانه داخل نشد از گلوی من هم پایین نمیرود.
الان هم اجناس را آوردهام و امید عفو و گذشت دارم .
راننده را نصیحت کردم و با مقداری پول روانهاش کردم رفت و خودم تحت تاثیر کار مغیث قرار گرفته ،شیعه شدم او واقعاً فریاد رس است اگر واقعاً از او بخواهی.
💐 💐 💐 💐 💐 💐
#نوجوان_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي
https://eitaa.com/madares_mahdavy
Mehdi Rasooli _ Allaho Akbar (128).mp3
3.48M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#مناسبتی
روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها
ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا…
الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه
الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه…
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه…
روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها
ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا…
الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه
الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه…
میدونم که راز شهادته این اشکا
رنگ خدا میگیرم من با تسبیحاتحضرت زهرا…
الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی
الحمدلله که از بچگیام مادر سایه روی سرمی…
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه…
از غصه ها چشم عاشقا شده دریا
روضه ی بعد نماز ما تسبیحات حضرت زهرا…
سبحان الله باغ بهشت و دود سبحان الله از لحظه ی ورود
سبحان الله پیش چشم علی آیه های کوثر شده کبود…
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه…
#کودک_مهدوی
#نوجوان_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربایجان شرقی
https://eitaa.com/madares_mahdavy
4_5841563209445671064.pdf
1.14M
📣 📣📣 ویژه
#شهادت_حضرت_فاطمه(س)
#رنگ_آمیزی
🏴روایتی کودکانه از زندگی حصرت زهرا سلام الله علیها
🌱 🌱 🌱
#کودک_مهدوی
محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي
https://eitaa.com/madares_mahdavy