eitaa logo
محتوای مهدوی برای مدارس آذربایجان‌شرقی
1.4هزار دنبال‌کننده
632 عکس
490 ویدیو
462 فایل
محتوای مهدوی برای #مدارس و #مربیان محتوای مناسبتی زیر نظر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله فرجه آذربایجان شرقی شماره‌ معاونت بنیاد: 09149138693 @rohe_farda
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀ای گل گلها سلام مهدی زهرا سلام 🌱 🌱 🌱 🌱 محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي https://eitaa.com/madares_mahdavy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Project_12-24(2)_SD 360p.mp3
3.7M
🕊🕊🕊 🎧داستان صوتی (لباس عروسی) انفاق حضرت زهرا(سلام الله علیها) در شب عروسی محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي https://eitaa.com/madares_mahdavy
🪴🪴🪴 برای هانیه خواستگار آمد خواستگاری جوان و خوشتیپ که سال آخر رشته پزشکی را می‌گذراند هانیه قبول نکرد دو هفته بعد جوان مهندسی به خواستگاری آمد هانیه قبول نکرد معلم آمد ،طلبه آمد، از هر قشری آمدند هانیه قبول نکرد ‌. پدر هانیه نگران به همسرش گفت: برو با دخترت صحبت کن ببین آخر چرا خواستگارهای به این خوبی را رد می‌کند مادر سراغ هانیه آمد با هم صحبت کردند و بالاخره دستگیرش شد که چرا جواب هانیه منفی است . مادر رو به همسرش گفت: میدانی چرا جواب دخترت به خواستگارها منفی است؟ او می‌گوید: پدرم به زحمت شکم ما را سیر می‌کند من چگونه حاضر شوم با جواب بله که به خواستگارم می‌دهم کمر او را زیر بار تهیه جهیزیه بشکنم. پدر ناراحت پیش دختر آمد و گفت: دخترم نگران این مسائل نباش من از قبل پولی را برای جهاز و خرج عروسی پس‌انداز کرده‌ام اگر خواستگار خوبی آمد که شرایط را داشت قبول کن. در همان روزها سر و کله خواستگاری پیدا شد خواستگاری که اهل دود و دم و شراب نبود اخلاقش خوب بود اهل نماز و کار هم بود هانیه قبول کرد همه خوشحال بودند اما پدر در فکر تهیه جهاز بسیار نگران بود اضافه بر سازمان کار می‌کرد وامی هم گرفت و از طرفی هم مقداری از فامیل قرض کرد پولی فراهم شد با هم به بازار رفتند یک تخته فرش یک اجاق گاز و یک یخچال خریدند. پدر، همسر و دخترش را به بازار ظروف فرستاد و خود با کرایه کردن وانتی این چند قلم را به خانه آورد راننده وانت رو به پدر هانیه گفت: شما پیاده شوید در حیاط را باز کنید تا راحت‌تر اجناس را پیاده کنیم پدر هانیه از ماشین پیاده شد کلیدها رو از جیبش درآورد تا در را باز کند که یک دفعه متوجه شد راننده گاز ماشین را گرفته و در حال در رفتن است پدر از دور به کارتون‌های پشت وانت خیره شده بود و با ناپدید شدن وانت، کنار در نشست و دستش را بر پیشانی زد، مضطر مانده بود چه کند؟ او می‌گوید: بعد از لحظاتی که به سختی می‌گذشت و دنبال جوابی برای هانیه بودم به یاد حرف بچه شیعه‌های محله مان افتادم که می گفتند:شما اهل سنت امام زمانی را قبول دارید که هنوز به دنیا نیامده است و می‌گویید سی ،چهل سال قبل از ظهور به دنیا می‌آید پس الان نیست که به داد و فریاد شما برسد اما ما شیعیان معتقد به امامی هستیم که زنده است در میان ما زندگی می‌کند و به فریادمان می‌رسد و یکی از نام‌هایش مغیث است یعنی فریادرس . گفتم خدایا؛ اگر این شیعیان راست می‌گویند و امامشان مغیث است بگو به فریاد من برسد اگر به فریاد من رسید من قول می‌دهم که شیعه شوم بعد از لحظاتی، دیدم همان وانتی کنار در خانه‌ای ایستاد نگاه کردم دیدم همه اجناس پشت ماشین است کنار راننده رفتم سرش را پایین انداخته بود سرش را بلند کردم و گفتم چرا برگشتی؟ گفت :من کارم دزدی است وقتی بار شما را دیدم وسوسه شدم و در یک لحظه که حواستان نبود بار را دزدیدم. به در خانه آمدم سریع از ماشین پیاده شدم و در را باز کردم نشستم پشت فرمان تا بیایم حرکت کنم، در حیاط بسته شد دوباره سریع در را باز کردم تا آمدم پشت فرمان،دوباره بسته شد،دفعه سوم نیز بسته شد تعجب کردم، رفتم و سنگی جلوی درگذاشتم نشستم پشت فرمان و دیدم در به همراه سنگ بسته شد. گویی یک نفر پشت در را محکم می‌بندد. با تعجب آمدم پشت در را نگاه کردم دیدم کسی نیست به ذهنم رسید که این آقایی که اموالش را دزدیده‌ام یا جادوگر است یا خدا خیلی هوایش را دارد در هر دو صورت این مال که از در خانه داخل نشد از گلوی من هم پایین نمی‌رود. الان هم اجناس را آورده‌ام و امید عفو و گذشت دارم . راننده را نصیحت کردم و با مقداری پول روانه‌اش کردم رفت و خودم تحت تاثیر کار مغیث قرار گرفته ،شیعه شدم او واقعاً فریاد رس است اگر واقعاً از او بخواهی. 💐 💐 💐 💐 💐 💐 محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي https://eitaa.com/madares_mahdavy
Mehdi Rasooli _ Allaho Akbar (128).mp3
3.48M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا… الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه… صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه… روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها ذکر نورانی عاشق ها تسبیحات حضرت زهرا… الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه شکوه الله اکبر در راه علی فاطمه ایستاده مثل یه کوه… میدونم که راز شهادته این اشکا رنگ خدا میگیرم من با تسبیحات‌حضرت زهرا… الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی الحمدلله که از بچگیام مادر سایه روی سرمی… صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه… از غصه ها چشم عاشقا شده دریا روضه ی بعد نماز ما تسبیحات حضرت زهرا… سبحان الله باغ بهشت و دود سبحان الله از لحظه ی ورود سبحان الله پیش چشم علی آیه های کوثر شده کبود… صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه… محتوای مهدوی/آذربایجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5841563209445671064.pdf
1.14M
📣 📣📣 ویژه (س) 🏴روایتی کودکانه از زندگی حصرت زهرا سلام الله علیها 🌱 🌱 🌱 محتوای مهدوی/آذربايجان شرقي https://eitaa.com/madares_mahdavy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨آیت‌الله‌حائری‌شیرازی: حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین🌱 ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید❓ اگر در یک‎متر زمین،یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند❌🪴 موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند،همدیگررا بپوشانند.⚠️🗣 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ محتوای مهدوی/آذربایجان شرقی https://eitaa.com/madares_mahdavy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا