eitaa logo
کانون مداحان
26.6هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
21.2هزار ویدیو
197 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): کَرَمِ فاطمه هرچه داریم همه از کَرَمِ فاطمه است دوجهان قطره ای از موجِ یَمِ فاطمه است آن بهشتی که خدا وصف به قرآن کرده گوشه ای از حَرمِ مُحترمِ فاطمه است هرکسی عزَّتِ خود را زِ خدا می طلبد راهِ آن خاک شدن بر قَدَمِ فاطمه است هست جبریل دُعاگوی مُحِبُّ الزَّهراء تا زمانی که به زیرِ عَلَمِ فاطمه است جُز خدا هیچ کسی بر حَرَمَش مَحرَم نیست قبله ی کعبه به سمتِ حَرَمِ فاطمه است نامِ حیدر که روی دربِ جَنان حَک شده است نقش و طرّاحیِ آن با قَلَمِ فاطمه است نُه فَلَک فیض زِ ایّامِ ظُهورش بُردند نوحه ی عرش بر آن عُمرِ کَمِ فاطمه است هرکسی که به حمایت زِ ولایت برخاست می توان گُفت که او هم قَسَمِ فاطمه است پَرچم فاطمیّه تا به قیامت بالاست صاحبِ روضه ی او مُنتَقِمِ فاطمه است رضا رسول زاده ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بيتُ الحرام صدبار قدرش برتر از بيتُ الحرام است اين خانه اي كه قبله ي دارُالسّلام است اين آستان ، جايي ست كه حتّي كنــيزش در خلوت خود با ملائك هم كلام است عرش است صحن خانه اي كه قنبرش هم صاحبْ دل و صاحبْ دم و صاحبْ مقام است هر گوشه اش دارد نشـان از حق تعاليٰ اين خانه اصـلاً بيت آيـات عِظام است هركس درِ اين خانه را بوسيد و رد شد در سِلك اهل دل سزايش احترام است از ديدِ شخصي مثل سلمان،بي طهارت حتّي به ديوارش نظر كردن حرام است خلقت فداي نام بانويي كه بيتــش دارُ الامان،دارُ الكرم،دارُ الاِمام است از بس برآورده شده حاجت به دستش او دور تا دورش هميشه ازدحام است هركس كه چشمش را به روي خِير او بست در، بي مرامي شُهره بين خاص و عام است ذكر مصيبت مي كنم،يك جمله كافي ست اين صحنه ي پُر درد ، پايان كلام است قنفذ، غلاف آهنينش را كه برداشت با نيشخندي گفت:او كارش تمام است محمدقاسمي ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): آنقدرآلوده ام آنقدرآلوده ام که بار خفت می کشم باخودم این درد را تا بی نهایت میکشم یابن زهرا من برای اینکه راضی ات کنم از نماز صبح تا هیئت ریاضت می کشم بسکه گریه کرده ای از دیدن پرونده ام هرکجا نام تو می آید خجالت می کشم تانگاه مهربانت قسمت من هم شود لحظه لحظه از دوتا چشم تو منت می کشم جای تو بانفس اماره رفاقت کرده ام هرچه دارم می کشم ازاین رفاقت می کشم می شود گاهی نگاهی هم به حال من کنی!!! هرچه باشد من در این خانه زحمت می کشم باهمه آلودگی هرطور ممکن که شده هرشب جمعه خودم را سمت هیئت می کشم می روم یک گوشه ای در روضه هق هق می کنم آخرش در روضه های کربلا دق می کنم مهدی نظری ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): زهرای من هرکه جانانه به پای غم دلبر مانده نام‌ او در دل تاریخ سراسر مانده لبمان با قدح ساقی‌کوثر تر شد آنچنانی که لب از باده‌ی او تر مانده کیست زهرا که درخشنده‌‌تر از خورشید است؟ ماه از شمس رخ اوست منور مانده قرن‌ها گفته‌ شد از وصف مقامش اما آنچه گفتند همه، باز فراتر مانده خطبه‌اش در وسط معرکه غوغا میکرد شیر از غرش زهرایی او درمانده آن‌قدر دشمن او بغض علی در دل داشت؛ که عدو بود و دلی سخت مکدر مانده با لگد زد به در و نعره‌زنان گفت: علی؛ این تلافیِ اُحد، کینه‌ی خیبر مانده میخ از دیدن این واقعه خون میبارید شاهدم لخته‌ی خونی‌ست که بر در مانده دود، مسمار، لگد، فاطمه، آتش، ای‌وای کمر صبر هم از غصه مکسر مانده آن طرف قنفذ و در دست غلاف آشفته این طرف چشم حسن، خیره به مادر مانده! دست از دامن مولا نکشد او هرگز فاطمه پای علی تا دم آخر مانده چه کنم؟! شعر به گودال تمایل دارد دست من نیست اگر قافیه «سر» مانده ته گودال اگر پیرُهنی را بُردند جای آن نیزه و شمشیر به پیکر مانده ضربه زد شمر و سر شیشه‌ی عطری افتاد از همان لحظه، حرم نیز معطر مانده  محمد زوار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عزای فاطمه گل که شد مقصود،حتی خار حاجت می دهد خار با تو می شود گلزارحاجت می دهد زینب و زهرا بماند فضه هم جای خودش توی این خانه در و دیوار حاجت می دهد گرچه ایام عزای فاطمه این روزهاست ذکر یا حیدر ولی بسیار حاجت می دهد حُب مولا را میان قلب خود تشدید کن چون که زهرا طبق این معیار حاجت می دهد فاطمه با ذکر مولا می دهد کرببلا کعبه گر با ذکر استغفار حاجت می دهد فاطمیه شد اذان را نیز با حاجت بگو یاعلی وقتی شود تکرار حاجت می دهد از طبیبان جهان باید بپرسی که چطور؟! درمیان بستر این بیمار حاجت می دهد شعله میداند که از نزدیک شاهد بوده است فاطمه بین در و دیوار حاجت می دهد مهدی رحیمی زمستان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): جان مصطفی به نیمه جانی ات ای جان مصطفی زهرا قسم به هر تبِ تو می روم از این دنیا دعای خیر تو را اهل شر نمی خواهند مبر به سختی عزیزم دو دست را بالا سلامِ گرم تو بوده امید زندگیم تو جوشنی به غمِ این امیر ماتمها گرفته ایی ز علی رو ، بیا و حداقل بخاطرت حَسنت دیده را کمی بگشا بگو چه آمده زهرا به ماهِ چشمانت که در هوای علی نیست چشم تو پیدا تو را به خانه کسی زد که گفت بَخِّن را چو دید دست مرا در غدیر خم بالا امانتیِ پیمبر ببخش شرمنده تو را به قبر ، امانت سپرده ام حالا همیشه گشته به دستت حسین سیراب آه امان ز نیمه شب و تشنگی و یا اُماه حامد آقایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): تو نيستي كنارم شب و روز غُصّه دارم كه تو نيستي كنارم تو كه نيستي كنارم شب و روز غُصّه دارم ز شـب بلند هجـران ، گِـله اي ندارم اي جان كه به عشقِ روزِ وَصلَت شب و روز مي شُمارم `من اگـرچه در نـيايم به شـمار بنــدگانت” به صف فـدائيانـت ، به شمـارگـان بيـارم دل من خوش است جانا كه دُرُست واقفي كه چه قـَدَر به مُعجزاتِ نَفَـست اميــدوارم ... همه ي كـبوتـران را به كمـند خود در آرم سـحري به تـير مژگان بكني اگـر شـكارم چه تفاوت است دراين كه به روز حشر بي تو به بهشت؟ به جهنّم ؟ به كُــدام رهسـپارم ؟ تو كه وَ الضُّحاي مايي به ظهور اگر درآيي بـرســد به روشـنايي شـبِ تــارِ انتـظـارم نه فقط غروب جمعه ، همه روزه تا ظهورت به تأسّي از تو هر شب به حسين ، اشكبارم به سـپيديِ گـل ياس ، كه شـده كبودِ نيلي تو كه نيستي سياه است هميشـه روزگارم غم فاطمه ست در دل ، چه نياز بر سُـرورم؟ كه سُرور در حقيقت ، بُـوَد اين كه سوگوارم محمّدقاسمي ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نذر شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) -(جذبه از یاقوت و گوهر میرود) جذبه از یاقوت و گوهر میرود سورۂ اخلاص و کوثر میرود زجرها دیده ست اما غرق شوق؛ محض ِ دیدار پیمبر(ص) میرود لرزه می افتد به جانِ مرتضی(ع) هر زمان که جانبِ «در»... میرود گرچه خوانده مجتبی(ع) أمن یُجیب خوب میداند که آخر میرود... نیمه شب «عجّل وفاتی» خوانده و دیگر از آغوش بستر میرود با چه حالی حضرت دارالشّفا مضطر و بشکسته پیکر میرود از دو چشمش اشک جاری میشود تا که زینب(س) سمتِ معجر میرود روضه بر پا میشود وقتی حسین(ع)؛ تشنه در آغوش ِ مادر میرود! شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه یا واحد شهادت حضرت زهرا س -(ای مصطفی را نور عین) ای مصطفی را نور عین ام الحسن ام الحسین ای ماه عالمین(2) فاطمه بانوی علی قوت زانوی علی ای نور نیرین (2) ای تربت تو بی نشانه ای رحمت تو بی کرانه بر روی سرم میشود تا دستی بکشی مادرانه سیده النساء جانم زهرا جانم زهرا جانم زهرا _______________________________ شکر خداوند کرم اینکه تو هستی مادرم از عالمی سرم (2) فاطمه کشتی نجات فاطمه ای اب حیات بانوی بی حرم (2) ( خاک را به نظر کیمیا کن دل را به غمت مبتلا کن ای مام حسین قلب ما را مثل حرم کربلا کن ) سیده النسا جانم زهرا جانم زهرا جانم زهرا شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مرثیه قبل ازشهادت -(مادر بگوکه با غم بازو چه می کنی ؟ شب تا سحر زسوزش پهلو چه می کنی ؟) مرثیه قبل ازشهادت مادر بگوکه با غم بازو چه می کنی ؟ شب تا سحر زسوزش پهلو چه می کنی ؟ از درد شانه آه،که خوابت نمی برد ازضربه های خورده به بازو چه می کنی ؟ تنها ودلشکسته به غم خو گرفته ای با این دل گرفته به غم خو، چه می کنی ؟ گیرم نهان شود زهمه زخم پهلویت با جای ضرب سیلی بررو چه می کنی ؟ گیرم کمک زفضه نگیری ولی بگو با قوتی که نیست به زانو چه می کنی ؟ ازغربت پدر همه دم آه می کشی درموج داغ های دل او چه می کنی ؟ دررفتن ونرفتن خود بال می زنی بالت شکسته است پرستو چه می کنی ؟ ای شمع جان به حالت پروانه رحم کن هرلحظه می زنی زچه سوسو، چه می کنی ؟ * وقتی به قتلگاه حسینت نظرکنی باردگرمیان هیاهو چه می کنی ؟ عطر کرامتت به «وفایی» رسیدو باز بینم به حشر ای گل خوشبو چه می کنی؟ حاج سیدهاشم وفایی شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ای کاش فدک این همه اسرار نداشت ای کاش مدینه در و دیوار نداشت فریاد دل محسن زهــرا این بود ای کاش در سوخته مسمار نداشت 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
می‌گویند اختیارات ولایت فقیه زیاد است قانون اساسی ۱۷۷ اصل دارد ۳۸ مورد اصل اختیارات رئیس جمهور ۳۷ مورد مجلس ۱۸ مورد قوه‌قضائیه و ۵ مورد رهبری ۹۳٪ بودجه نیز دست رئیس‌جمهور است اگر مردم انتظار دارند رهبری مشکلات کشور را درست کند باید اختیارات رهبر مانند رئیس‌جمهور گسترده‌تر شود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دریغ، یاس سپید ارغوانی ات کردند بهار زندگی ِمن خزانی ات کردند هزار معنی نیکو کنار اسمت بود چرا شکسته شکسته معانیَت کردند تو لوءلوءیی و تو مرجان، عروس قرآنی چه شد به کوچه عقیق یمانی ات کردند تبر به دوش نشستند در کمین قدت به کوچه های مدینه کمانی ات کردند حسن که پیر شد از دیدن غریبی تو دگر چه ها به تو و با جوانی ات کردند کبود نیلی خاکی، تو مرغ افلاکی چه زود اهل زمین آسمانی ات کردند؟! ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عمری ست که ما مراممان حیدری است لبریز از آن پیاله ی کوثری است با عشق حسین محب زهرا گشتیم از بس که حسین بن علی مادری است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود چرا که دست خداوند، رفته بود از فرش انار تازه بچیند برای او در عرش کمی بلندتر از گریه های کودکشان درخت های جهان در حیاط کوچکشان کنار باغچه، زن داشت ربنا می کاشت برای تک تک همسایه ها دعا می کاشت و بی قرارتر از کودکی که در بر داشت غروب می شد و زن فکر شام در سر داشت چه خانه ای ست که حتی نسیم در می زد فدای قلب تو وقتی یتیم در می زد صدای پا که می آمد تو پشت در بودی به یاد در زدن هر شب پدر بودی فقیر دیشب از امشب اسیر آمده بود اسیر لقمه ی نانت فقیر آمده بود صدای پا که می آید... علی ست شاید... نه... همیشه پشت در اما...کسی که باید... نه... نسیمی از خم کوچه، بهار می آورد علی برای حبیبش انار می آورد خبر دهان به دهان شد انار را بردند و سهم یک زن چشم انتظار را خوردند ز باغ سبز تو هیزم به بار آوردند انار را همه بردند و نار آوردند قرار بود نرنجی ز خار هم... اما... به چادرت ننشیند غبار هم... اما... قرار بود که تنها تو کار ِخانه کنی نه این که سینه سپر، پیش تازیانه کنی فدای نافله ات! از خدا چه می خواهی؟ رمق نمانده برایت...شفا نمی خواهی؟ * صدای گریه ی مردی غریب می آید تو می روی همه جا بوی سیب می آید تو رفته بودی و شب بود و آسمان، بی ماه به عزت و شرف لاإله إلاالله * خدای قصه یکی بود و سخت تنها بود یکی نبود و خدا در دلش سخن ها بود و قصه رفت بگرید، یکی نبودش را سیاه پوش کند گنبد کبودش را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ناله کمتر بزن از درد تنت زهرا جان خون بیاید ز لبت از دهنت زهرا جان بعد بابای خودت گریه فقط می کردی آخر انگار ندارد مِحنت زهرا جان بعده سیلی که تو خوردی و حسن دید و نگفت شده ام دل نگرانِ حَسنت زهرا جان شهر بابای تو و این همه غربت سخت است مُرده حالا که تمام وطنت زهرا جان آب شد پیکرت ای دختر عمو امّا شکر ... اثری هست هنوز از بدنت زهرا جان دست آتش تن حَورای مرا می سوزاند سوخت آخر همه ی پیروهنت زهرا جان من شنیدم که دعا کردی و آمین گفتی ... سوز رفتن بدمد از سخنت زهرا جان پیش زینب کفنت را به امانت دادی مِحنی، پیروهنی در کفنت زهرا جان کربلا پیروهنی را که تو دادی بُردند وَ سری را که تو عمامه نهادی بُردند ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): غروب بود و قضا از قدَر پریشان تر نگاه پنجره از پشت در پریشان تر از آسمان پر از بغض خانه‌ی حیدر مسیر فاطمه از هر نظر پریشان تر درخت و میوه٬ یکی مادر و یکی فرزند درخت خسته و قطعا ثمر پریشان تر در این میانه‌ی غم بچه های دلواپس یکی یکی همه از یکدگر پریشان تر حسن رسید،حسن با گلوی بغض آلود چه بغض تلخ که از چشم تر پریشان تر به گریه گفت پریشان تری دلم لرزید نگفت فاطمه جان این قدر پریشان تر کنار بسترش از درد ظاهرا دارد طبیب می شود از محتضر پریشان تر چه کرده است غمش با غرور نوکر ها که می شود سر خود چشم هر پریشان ٬ تر کجاست صاحبمان آه سینه ام تنگ است همیشه بوده فقط یک نفر پریشان تر ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دست هایش مدام می لرزد باز پیشانیش عرق کرده درد بازو دوباره مادر را بیشتر زرد و بی رمق کرده درد دارد نفس کشیدن هاش صورتش سرخ می شود هربار روی پیراهنش گلستان است مثل گل های خونی دیوار خاطرم هست چند وقتی قبل قبل آن روز شوم و زجر آور مادرم دور خانه می چرخید تا ببندد به موی من گلسر راه می رفت و چشم او میدید درو دیوار خانه را روشن حیف حالا عصای او شده است دست من یا که شانه های حسن شب به شب بین خانه می انداخت سفره مهربانی و ایثار بعد از آن با برادرم می رفت خانه های مهاجر و انصار اشک در چشمهاش، برمی گشت سر سجاده اش دعا می کرد عقده بی کسی بابا را یک تنه با دعاش وا می کرد کف پاهای او ورم می کرد از رکوع و سجود طولانی عطر تسبیح تربتش می کرد حال مارا زلال و عرفانی مادرم آسیاب می چرخاند نانمان عطر یاس و شب بو داشت شرم از دست های زخمی او چشم گل های سرخ جارو داشت پدرم تا به خانه می آمد با خودش داشت درد دنیا را مادرم روی چهره می آورد خنده های قشنگ بابا را بعد از آن روز مادرم افتاد گوشه خانه بین بستر درد بانی غربت زنی شده بود سیصد و خورده ای نفر نامرد از پدر هم گرفت رویش را بعد از این محرمی ندارد او صورت او مگر چه زخمی داشت؟ از چه می گیرد او جبیره وضو؟ کرده پنهان میان صندوقچه چادر پاره پاره خود را نیمه شب بیصدا در آورده لنگه گوشواره خود را آنقدر زخم روی تن دارد کرده بی اعتبار عدد هارا از روی این همه کبودی او می شود بشمری لگد هارا چند روزیست روضه می خواند می کند دوره خاطراتش را درد پهلوش آنقدر سخت است از خدا خواسته وفاتش را ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(این بُوَد ذکرِ عالَم همه) این بُوَد ذکرِ عالَم همه فاطمه فاطمه فاطمه بر لبِ قدسیان زَمزَمه فاطمه فاطمه فاطمه مِهرِ نورِ ولایت تویی آسمانِ هدایت تویی ما همه کمتر از ذرّه و بی حد و بی نهایت تویی فاطمه فاطمه فاطمه... پشت در مثل گل پرپری حامی و یاورِ رهبری یار و همسنگرِ حیدری حامی و یاورِ رهبری قلبِ تو زار و خسته شده دل به ماتم نشسته شده قامتت خم شده از جفا پهلوی تو شکسته شده فاطمه فاطمه فاطمه... شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): روضه حضرت فاطمه زهرا (س) -(دست هایش مدام می لرزد) دست هایش مدام می لرزد باز پیشانیش عرق کرده درد بازو دوباره مادر را بیشتر زرد و بی رمق کرده درد دارد نفس کشیدن هاش صورتش سرخ می شود هربار روی پیراهنش گلستان است مثل گل های خونی دیوار خاطرم هست چند وقتی قبل قبل آن روز شوم و زجر آور مادرم دور خانه می چرخید تا ببندد به موی من گلسر راه می رفت و چشم او میدید درو دیوار خانه را روشن حیف حالا عصای او شده است دست من یا که شانه های حسن شب به شب بین خانه می انداخت سفره مهربانی و ایثار بعد از آن با برادرم می رفت خانه های مهاجر و انصار اشک در چشمهاش، برمی گشت سر سجاده اش دعا می کرد عقده بی کسی بابا را یک تنه با دعاش وا می کرد کف پاهای او ورم می کرد از رکوع و سجود طولانی عطر تسبیح تربتش می کرد حال مارا زلال و عرفانی مادرم آسیاب می چرخاند نانمان عطر یاس و شب بو داشت شرم از دست های زخمی او چشم گل های سرخ جارو داشت پدرم تا به خانه می آمد با خودش داشت درد دنیا را مادرم روی چهره می آورد خنده های قشنگ بابا را بعد از آن روز مادرم افتاد گوشه خانه بین بستر درد بانی غربت زنی شده بود سیصد و خورده ای نفر نامرد از پدر هم گرفت رویش را بعد از این محرمی ندارد او صورت او مگر چه زخمی داشت؟ از چه می گیرد او جبیره وضو؟ کرده پنهان میان صندوقچه چادر پاره پاره خود را نیمه شب بیصدا در آورده لنگه گوشواره خود را آنقدر زخم روی تن دارد کرده بی اعتبار عدد هارا از روی این همه کبودی او می شود بشمری لگد هارا چند روزیست روضه می خواند می کند دوره خاطراتش را درد پهلوش آنقدر سخت است از خدا خواسته وفاتش را شاعر: ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ببار ای آسمونِ ابری من برای من برای بچه‌هامون منم دارم برای تو می‌بارم چقد مثل همه حالِ چشامون دیگه دستام، هم بالا نمیاد نمیشه پاک کنم اشک چشاتو نریز اینقدر، حرفاتو رو بغضت بگو من هم بدونم غصه‌هاتو ما که از هم چیزی پنهون نداریم منم میگم همه درد دلا رو فقط یه چند تا زخمه که بمونه خودت می‌بینی فردا شب اونا رو برای اینکه تو سالم بمونی همه چی‌مو روی پاهات می‌ریزم امیرالمومنینِ من تو خوب باش ! تو خوب باشی منم خوبم عزیزم همین فردا یه کم نون می‌پزم تا پس از من سفره‌تون خالی نمونه موهای دخترم رو هم می‌بافم با این دستام اگر چه نیمه جونه ببین بغضش رو داره قورت میده با خنده‌ت کامِ تلخش رو عسل کن نذار تا حس کنه خالیه پشتش جای زانوت، زینب رو بغل کن خدا مرگم بده داره می‌لرزه داره با خودخوری‌هاش سیر میشه چه باری روی دوشش مونده طفلی حسن داره با رازش پیر میشه تموم غصه‌هام مال حسینه حواست باشه‌ها، زود تشنه میشه شبا بالا سرش یادت بمونه بذار یه کاسه آب باشه همیشه آخه تو کربلا تشنه‌ش میذارن به روی بچه‌هاش آب و می‌بندن نبین اینجا من و تو بغض کردیم تو اونجا به لبِ خشکش می‌خندن همینکه یاد روضه‌هاش می‌افتم حالم بدتر میشه‌؛ هی میرم از حال حلالم کن که میرم از کنارت قرار بعدیِ ما توی گودال ... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): خدا گواست خدایی است روی فاطمه ام مثال شخص رسول است خوی فاطمه ام نه اینکه سینه ی او عطری از جنان دارد بهشت هست شمیمش ز بوی فاطمه ام تمام خلقت کون و مکان به خاطر اوست فقط به خاطر یک تار موی فاطمه ام ولیک حیف کسی حرمتش نداشت نگه زدند لطمه به روی نکوی فاطمه ام لگد به پهلوی او خورد و بر زمین افتاد در آن میانه دویدم به سوی فاطمه ام برای آنکه نیفتد نگاه نامحرم عبا خویش کشیدم به روی فاطمه ام تمام آرزوی شائق است در همه عمر ز راه لطف شود خاک کوی فاطمه ام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ابر من ، باران من، ای رود جاری می روی داری از باغ من ای عطر بهاری می روی چند ماهی می شود با من غریبی می کنی تا که می بینی مرا گوشه کناری می روی رو مگیر از من علی از تو خجالت می کشد می کشی آخر مرا با شرمساری می روی ذوالفقارم در غلاف و صبر تقدیر من است گرچه می دانی برایم ذوالفقاری می روی زخم داری بر جگر اما نرو ،‌ بارفتنت می گذاری بر دلم یک زخم کاری، می روی یاریم کن لرزه برزانوی من انداختی یار خود را از چه تنها می گذاری ،می روی پای به پای هر نفس داری تکلم می کنی روزهای عمر خود را می شماری ، می روی غصه هایت را به دوشم ،داغ خود را بر دلم بچه هایت را به زینب می سپاری ، می روی ای گل هجده بهارم!  ای جوان خانه ام! سن وسالی که نداری ... زود داری می روی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش واشد، نمیگویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود هر چه ماندم منتظر، فردا وفرداها ... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها ... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد من عصای پیری مادر شدم در کودکی پیر هجده ساله، جز با تکیه بر من، پا نشد آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد تا که مادر رفت، انگار از پدر چیزی نماند در جهان هرگز امیری این قدر تنها نشد پیش زینب بغضهایم در گلویم گیر کرد خواستم زاری کنم، پیش حسین، اما نشد چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد خون نشد پاک آخرش از برگ لاله، هر چقدر ریخت بر دست علی آب روان، اسماء، نشد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): زهرا نفس نفس زدنت می کشد مرا این رازداری حسنت می کشد مرا زهرا خودت بگو چه کنم با نبود تو حیدر فدای چهره ی زرد و کبود تو چشم و چراغ خانه ی کم سوی من ! مرو از من گذشته...محض رضای حسن مرو جای غلاف مانده سر بازویت ولی فریاد می زدی که فدای سر علی ای کشتی نجات علی، رو گرفته ای؟ من مرده ام مگر، که تو پهلو گرفته ای ای سربلند ها همه پیش تو سر به زیر پیش حسین دست به پهلوی خود مگیر مویت در این سه ماه حسابی سپید شد محسن میان شعله ی آتش شهید شد عمرم پس از تو ، فاطمه جان! می شود تباه در هر نماز مرگ مرا از خدا بخواه دنیا بدون نور تو تار است فاطمه کار علی بدون تو زار است فاطمه بعد از تو روزگار حسن تیره می شود وقتی به خاکِ چادر تو خیره می شود باور نمی کنم که نهانی و بی صدا با دست های خویش کفن می کنم تو را از سرنوشت راه گریزی نداشتم جز دردسر برای تو چیزی نداشتم آن روزهای خاطره انگیزِ ما گذشت زهرا ببین که بعد تو بر من چه ها گذشت بعد از تو خنده های علی را کسی ندید چون موی تو محاسن من نیز شد سفید بعد از تو چاه محرم غم های حیدر است هر شب که بی تو می گذرد صبح محشر است سر می کنم بدون تو با آهِ سینه سوز شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯