eitaa logo
کانون مداحان
25.8هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
20هزار ویدیو
184 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
ای گوهر بحر آفرینش ای چشم و چراغ اهل بینش همنام علی مرتضایی سرتا به قدم خدانمائی امروز که دل قرین شادیست میلاد تو ای امام هادی است 🌹ولادت امام هادی علیه السلام بر شما خوبان مبارک ♥️مهربانی تو میسازد! 🏩«خیریه تخصصی حوزه مسکن» روابط عمومی خیریه امام حسین علیه السلام
‍ 🌸🎊🌸 🌸هردم به دمِ امام هادی صلوات هم برکرم امام هادی صلوات💞 🌸🎊🌸 🌺ای شیعه بیا و باملائک بفرست ناز قدم امام هادی صلوات💞 🌸🎊🌸 🌸هدیه به حضرت ۱۴ تا صلوات بفرستیم 🌺 ولادت باسعادت امام هادی(ع) بر شیعیان مبارک باد🌸🎊🌸
قسم به نام کسی کز عدم خدایی کرد همان قدیم که قدمت به این جهان دارد حدوث عالم از آن دست اتفاقات است که بعد خلق علی ارزش بیان دارد علی همان که خدا هست و نیست مثل خدا علی همان که بشر هست و نیست مثل بشر علی همان که اگر یک خودی نشان بدهد ز بندگی خدا می کنیم صرف نظر علی همان که اَجَلّ است شٲنَش از توصیف علی همان که خدا توی خلقتش مانده علی همان که پس از مرگ کافران گفتند: مگر خلیفه ی چارم نماز می خوانده؟ به سجده ای دل محراب را گلستان کرد به جای خون سرش داشت لاله می رویید اگر نماز همان است که شما خواندید علی نماز نمی خواند،راست می گویید! دلیل مرگ علی تیغ ابن ملجم نیست بلای جان علی داغ بودن میخ است اگر حسن پسرش را کنار بگذاریم علی غریب ترین مرد طول تاریخ است چگونه خانه نشین شد به جرم سن کمش؟ کسی که از همه حیث از تمام خلق سر است دلیل می آوردم اگر که کفر نبود خدا فقط دو سه سال از علی بزرگ تر است! اگر عبادت شرط است،پینه ی زانوش اگر عدالت شرط است،ماجرای عقیل اگر ملاک به بازوست،قلعه ی خیبر اگر نسب همه چیز است، خانواده اصیل! اگرچه بغض خودش را غلاف کرد و نشست اگرچه دست به شمشیر قتل عام نکرد سکوت کردن حیدر دروغ تاریخ است به احترام محمد فقط قیام نکرد مگر به زور هم از خلق می شود دل برد؟ کدام ترس؟ که ما جذب یک نگاه شدیم عَجَم مسلمان می شد مگر به دست کسی؟ علی اشاره به ما کرد سر به راه شدیم بیا مخاطب این شعر باش و با من باش بخند تا که ببینم تو را ثواب کنم تو را که کیسه به دوش شب یتیمانی اجازه می دهی آیا پدر خطاب کنم؟ بریده بودم و راه نجات گم شده بود که روزگار، حدیثِ تو در میان انداخت پدر،حیا کردم جای دیگری بروم که غیرِ تو به کسی رو نمی‌توان انداخت! هر آن که طاقت دوریت در توان دارد غم فراق تو را در دلش نهان دارد مگر کسی که تو را دیده عاشقت نشده وجود خارجی اصلا در این جهان دارد؟ اگر ز حسرت دیدار روی پیغمبر شکست دندانش را صحابه ی قَرَنی به شوق دیدن روی تو خودکشی کردم مگر خود تو نگفتی فمن یَمُت یَرَنی؟ فراتر از همه ی مرزها و مذهب ها بشر به انسانیت همیشه مشتاق است صدای عدل تو باب نجات خیلی هاست یکی ز مُستَمِعان تو جُرج جُرداق است به مجلسی سر شب یک دو جرعه مِی دادی دم سحر نشده غرق در بِحارت شد به من بگو که چه کردی صَدوق عاشق شد؟ به من بگو که امینی کجا دچارت شد؟ نه اینکه وقت گرفتاری از تو یاد کنم که سال هاست علی در پناه نام تو ام رفاقت من و تو یادگار یک عمر است و خوش به حال من از بچگی غلام تو ام   ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
همی گویم و گفته‌ام بارها بوَد کیشِ من مهر دلدارها پرستش به مستی است در کیش مهر بُرونند زین جرعه هشیارها اگر عقل آید به میدان عشق کشد کارش آخر به انکارها خوشا مثل سلمان مسلمان شدن خوشا جذبه ی حالِ تمّارها من و جبرئیل و تو دیوانه‌ایم علی کرده بسیار از این کارها من امشب خماریِ او میکشم صدو ده نفس ذکر هو میکشم اگر تیشه‌ها بُت تراشیده‌اند اگه کعبه را هم پرستیده‌اند اگر آسمانها زمین خورده‌اند اگر مهر و خورشید تابیده‌اند اگر تاکِ انگورها پخته‌اند اگر جامها مِی تراویده‌اند اگر بیتها دل به آتش زدند اگر شعرها شعله پاشیده‌اند دليلش فقط اين بُود يك كلام خدا را به رویِ علی ديده‌اند غدیر است و جام از سبو میکشم صد و ده نفس ذکر هو میکشم خطاب آمد از عشق پیمان بگیر و این دستها را به دامان بگیر کویرِ ترک خورده را اَبر باش از این خاکِ خُشکیده باران بگیر بمان یک به یک حاجیان را بخوان از این جمع کامل گریبان بگیر تلاوت کن "الْیومَ اَکْمَلْت" را وَ بیعت برای سُلیمان بگیر به دستِ علی دستِ خود را بده به منبر بگو یا علی جان بگیر از این بِرکه آبِ وضو میکشم صد و ده نفس ذکر هو میکشم اگر تیغِ تو سایه گستر شود همان ابتدا کار یکسر شود غلط گفتم آقا ندارد نیاز که تیغ شما خرج لشکر شود سرِ سركشان خاكِ راه شما به یک ضربه‌ی مالک اشتر شود محال است جمع تمام سپاه که با قنبر تو برابر شود خدا دوست دارد تماشا کند کمی ذوالفقارِ علی تَر شود   به تیغ محبت گلو میکشم صد و ده نفس ذکر هو میکشم تو را از رسولان سر آورده است تو را شورِ شورآور آورده‌اند تصدق بفرما به پیغمبران برای تو انگشتر آورده‌اند به دنبال نامت همه شاعران فقط واژه‌ی محشر آورده‌اند نه که عَمرو عاصان پس اُفتاده‌اند تمام دلیران سر آورده‌اند زمان فرار از دمِ تیغ توست که شلوار خود را در آورده‌اند دلم را پِی اَت کو به کو میکشم صد و ده نفس ذکر هو میکشم نگهدار ما را برایِ خودت فقط بینِ مهمان سرای خودت مرا آینه کُن به دردی خورم در آغوشِ ایوان طلای خودت برای پدر مادرم کافی است نخی ، ریشه‌ای از عبای خودت اگر پا گذارم به جا پایِ تو مرا می‌بَری تا خدای خودت مرا می‌برد گوشه‌ای از بقیع فقط ردِ پا ردِ پای خودت غبار نجف را به رو ميكشم صد و ده نفس ذکر هو میکشم علی ابتدا  و علی انتهاست علی مصطفی و علی مرتضاست علی اول است و علی آخر است علی در حضور و علی در خَفاست علی در معارج علی بر بُراق علی اِنَما...و علی وَالضُحی است علی با حق است علی بر حق است علی کعبه است و علی در حَراست علی نیست آن و علی نیست این علی نه جدا و علی نه خداست علی را بگو هرچه گویی کم است که زهرا علی و علی فاطمه است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی روح علی جان‌علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌ و یا علی کیست علی آینه دار خدا جان‌ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی هرکه نشد خوار درت خوار شد حب تو میزان شد و‌ معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه تو اصل و نسب دار شد خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان  شد و بغصت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو.. گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی.. ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم...غبارى زِ بيابان نجف وسط عرش بُوَد تخت سليمان نجف بنويسيد على را گل گلدان نجف آنكه بر خاک حيات دو جهان داد كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست... كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف حق بده! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبت او را دارد نه حرم! بلكه على عرش معلى دارد و اگر كعبه درَد سينه‌ى خود جا دارد سر بِبُرّيد زِ ما بر سرِ ايوان نجف زِ قدومش همه‌ى راه بهم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه بهم مى‌ريزد تا ببيند رخ او ماه بهم مى‌ريزد گر على گريه كند چاه بهم مى ‌ريزد جان عالم به فداى شه مردان نجف من على را به خدا رازِ خدا میدانم ولى الله شده منصب آقا جانم ها على بشر كيف بشر میخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم بنويسيد مرا بى سر و سامان نجف خلقت هر دو جهان گوشه‌اى از تلميحش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غير على كس به على تشبيهش بنويسيد على بانىِ ايمان نجف به على فاطمه مولاست و مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست غير زهرا نَبود همدم جانان نجف تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد چاره‌اى نيست به جز گفتن دادِ بى داد..... چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به عالم تو ولايت دارى و در عُقبى تو فقط حكم حكومت دارى به غلامان خودت نيز عنايت دارى بطلب اين همه سر مست به ايوان نجف ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
زبان به مدح تو وا کرده اند جن و پری چه خوانمت؟که تو فوق تصور بشری خدا به دست خودش آفریده است تو را به این بهانه که حتی دل از خودش ببری! خوشا به حال زبانم! که در همه عمرش به غیر مدحِ تو گفتن نداشته هنری روایت است: که پیغمبران زمان بلا نداشتند به غیر از تو یاور دگری خدا تو را به بشر هدیه کرد وقتی دید نداده است به دنیا هنوز تاجِ سری فقط تو نفس رسولی_عجیب نیست اگر نداشت در شب معراج جز تو همسفری قسم به آتش عشقت، که آتش دوزخ به نوکران تو هرگز نمی کند اثری شدند عالم و آدم اسیر چشمانت هزار بار شود جان ما به قربانت به روز حشر که هر کس به خویش مشغول است خدا کند برسد دست ما به دامانت سرِ نماز همین که قنوت می گیری ملائکه همگی می شوند حیرانت تویی همان که اگر پرده ها کنار روند زیاد و کم نشود ذره ای از ایمانت مرا ببر به نجف بین عاشقان خودت بگیر جان مرا روبه روی ایوانت به ذکر فاطمه مشغولی و زبانت هم به وجد آمده با ذکر فاطمه جانت خوشا به حال یتیمان که می توانستند همیشه سر بگذارند روی دامانت تویی که در همه ی خلق بی همانندی همین شده ست که شایع شده خداوندی! شنیده ام پدرِ امتِ پیامبری چه می شود که قبولم کنی به فرزندی صدای هلهله ی آسمانیان برخاست همین که تو در چوبی قلعه را کندی تو بت پرست نبودی شبیه بعضی ها... نداشت روح تو با جهل هیچ پیوندی که بود مالک اشتر؟ همان که در میدان به غیر نام تو بر سر نبست سربندی زمان بیعت ما با امیر آمد ه ست خبر دهید به عالم غدیر آمده است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بر وزن سر چیست اگر در آستان بگذارد باید که به پای عشق جان بگذارد مجنونِ علی همین همان بگذارد از هرچه که هست بیش از آن بگذارد این بیت به روی دیدگان بگذارد: "هرکس که علی علی علی می‌گوید پا بر سرِ دوشِ آسمان بگذارد" در مصحف خویش حَیِ سرمد فرمود در عیدِ غدیرِ خم محمد فرمود یک روز دو روز نَه که ممتد فرمود فرمود به اصحاب و مجدد فرمود باید که شبیه آلِ احمد فرمود   مولاست علی و با علی حق میخواست منت به سر هر دو جهان بگذارد شد منبرشان از همه جا بالاتر بر دستِ نبی دست خدا بالاتر گویید : علی... یکصدا... بالاتر تکبیر بگویید شما ....بالاتر آنقدر خدا دست علی بالابرد تا دست به دست این جوان بگذارد این تیغ بنازم که دو سر می‌ریزد می‌چرخد و باز کُرک و پر می‌ریزد با جوهر خویش هِی جگر می‌ریزد از جمع سپاه بیشتر می‌ریزد از هر نفرش دوتا نفر می‌ریزد صد بار سپاه را بهم می‌دوزد یک تیر اگر که در کمان بگذارد از در بگرفت و گفت خود : یاحیدر تا کَند تمامِ قلعه از جا حیدر گفتند همه وقتِ تماشا : حیدر لاحول ولا قوه الا حیدر تا گفت خداوندِ تعالی حیدر هرگز نرسد به تار و مارت هرچند از جان ملک الموت توان بگذارد این غُلغله چیست در مصاف اُفتاده دشتی سپر و تیغ و قلاف اُفتاده سرها به روی قله‌ی قاف اُفتاده این همهمه در وقتِ طواف اُفتاده بر سینه‌ی کعبه گر شکاف اُفتاده تا منکر مرتضی طَوافش بکند حق خواست که بر کعبه نشان بگذارد از عشق تو شُکر باده را فهمیدیم دلداده‌ی بی اراده را فهمیدیم اجر دو قدم پیاده را فهمیدیم ما از نجفِ تو جاده را فهمیدیم معنیِ حلال زاده را فهمیدیم فرمود حسین تو : فقط می‌خواهد تا نام علی به کودکان بگذارد بر سیره‌ی مرتضی به جان پابندیم سربندِ علی و فاطمه می‌بندیم ما بر گُل روی مرگ هم می‌خندیم ما گورِ حرامزاده‌ها را کندیم گفتیم و جهان از این سخن آکندیم یک روز رسد که ذوالفقارش را حق بر دامنِ صاحب الزمان بگذارد آیینه شدیم زیر بارانِ نجف خاکیم ولی اسیرِ طوفان نجف ما دُر شده‌ایم در بیابانِ نجف دستیم همه دست به دامانِ نجف تا نعره زنیم پیشِ ایوان نجف "هرکس به ولایت علی شک دارد بامادرخویش درمیان بگذارد" ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
عرش برین شاهدِ شأن رفیع علی است ارض و سما گوشه ی ملک وسیع علی است یاد گرفتم من از محضر ابن الجواد عبد و مطیع خداست، هر که مطیع علی است چشم بصیر علی، چشم بصیر خداست گوش سمیع خدا، گوش سمیع علی است هیچ زمانی زره بر کمر خود نبست راوی این ماجرا، تیغ سریع علی است رهبر هر مکتبی عزت آن مکتب است سینه سپر کن بگو، عزت شیعه علی است منکر او تا ابد مُلحد و سردرگم است شاهد این حرف ها، عید غدیر خم است * حضرت ختمی مآب، دست علی را گرفت ولوله ای در میانِ همگان پا گرفت بعد به امر خدا، پیش نگاه همه دست علی را خودش یک تنه بالا گرفت با همه ی قوتش، خطبه ای از عشق خواند از نفس و خطبه اش مکتب حق پا گرفت گفت علی بعد من، رهبر این امت است در دل هر شیعه ای حب علی جا گرفت امر مهمی است که، ختم رسل یک به یک از همه ی جمعیت، بیعت و امضا گرفت باید از این ماجرا گفت به هر بی خبر باید از این راه گفت بیشتر و بیشتر * ریخت به هم نهضتش جهل فراگیر را کرد عیان صولتش کفر اساطیر را غیر علی هیچ کس حضرت فاروق نیست خطبه به خطبه شکست پایه ی تزویر را تیر ندانست او مست خدا بود و بس برد ز هوش و حواس، معرفتش تیر را وای از آن لحظه که در وسط کارزار سر بدهد مرتضی نعره ی تکبیر را غرق به خون در اُحد، پای نبی ایستاد در کف خود می فشرد، قبضه ی شمشیر را فوق ایادیِ خلق هست یَدُالله اوست نیست حریفش کسی، چون أسَدُ الله اوست * باده به کف حیدر است، حق علی و هو علی عِرض و شرف حیدر است، حق علی و هو علی فاتح خیبر علی است، جلوه ی داور علی است شاه نجف حیدر است، حق علی و هو علی چون دم پیکار شد، خیبر و بدر و اُحد اول صف حیدر است، حق علی و هو علی این سر میدان علی است، آخر میدان علی است چهار طرف حیدر است، حق علی و هو علی سوره ی توحید حق، خالق خورشید حق دُر صدف حیدر است، حق علی و هو علی کیست پس از مصطفی لایق این منزلت جایگزین نبی، شد علی از هر جهت * راه نجات خدا، سلسله ی موی اوست حلقه ی وصل دعا، حلقه ی گیسوی اوست پور ابیطالب است، سجده بر او واجب است قبله ی اهل یقین، در دو جهان روی اوست مرده به پا می شود، شمس عقب می رود کل جهان واله از یک خم ابروی اوست مدح علی را بس است، این که میان زنان حضرت خیرالنساء، همدم و بانوی اوست جوشن حیدر فقط، نفس بتول است و بس ذکر لب فاطمه، قدرت بازوی اوست او که خودش پایه ی اصلی اسلام بود همدم هر سائل و مونس ایتام بود * یثرب احمد چه شد این همه خاموش شد؟! بیت ولی خدا از چه سیه پوش شد؟ جهل سقیفه گرفت جای اولوالامر را بیعت روز غدیر، زود فراموش شد یک نفر این جا فقط پای علی سوخته همدم این عاشقی، نقشِ به بازوش شد آه از این فاجعه، زیر در خانه اش در وسط شعله ها فاطمه بیهوش شد سوخت و پیروز شد، در دل تاریخ ها تا به ابد عزت فاطمه منقوش شد صبر کنید اهل دل، می رسد آقایمان منتقم فاطمه، حضرت صاحب زمان ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دوشین به شرابخانه اندر رفتم بزنم می مقرر با پیر مغان مجال صحبت گردید برای من میسر بر دست به لاله دادمش بوس بر پای به ناله سودمش سر گفتم ز تو بنده را سؤالیست ای خواجه ی راد بنده ­پرور گویند که چون ز گرد نعلین زینت ده عرش شد پیمبر بشنید و بدید اندر آنجا دست علی و کلام حیدر الله در آن میان کجا بود گر بود علی به پرده اندر؟ گفت از پی حل این معما کافی نبود هزار دفتر لیکن کنمت ز بیتی آگاه زین سّر نهفته­ ی مستّر در حالت مستی اندر این باب می­خواند موافق قلندر در مذهب عارفان آگاه الله علی ، علی است الله رفتم به طواف کعبه شاید بر دوست کسی­ام ره نماید دیدم به طواف خانه رندی این طرفه کلام می­سراید کاین مولد حیدر است و آن را کز خلق طواف و سجده باید گفتم که بدین کلام شرحی برگو که دل از گمان برآید من آمده ­ام به دفع حیرت حرف تو به حیرتم فزاید این خانه­ ی حق بود در اینجا هر بنده خدای را ستاید مخصوص علی­اش گر بدانی در مذهب مسلمین نشاید گفتا دگر این سخن نگویی زی وحدت اگر دلت گراید گفتم که ز وحدتم سخن گوی تا عقده ز کار من گشاید خندید و به پاسخ من آورد این بیت که زنگ دل زداید در مذهب عارفان آگاه الله علی ، علی است الله گفتم به نصیری ؛ ای زمستی از اوج گرفته جا به پستی غالی به علی شدی و غافل از صانع کارگاه هستی چون شد که ز مغز تو برون رفت کیفیت باده­ی الستی؟ در روز الست ربّ خود را گفتی تو بلی و عهد بستی امروز چه شد به دیگری دل بربستی و عهد را شکستی؟ گفتا مستیز با زبردست در حالت عجز و زیردستی پر طعنه مزن به من ، که چون من کس می­نکند خداپرستی قائل به خداپرستی من گردی چو من ار ز خویش رستی گفتم ز خدا سخن چه گویی؟ آخر تو رهین حیدر استی آشف ز گفته­ ی من و کرد این بیت بیان به شور و مستی در مذهب عارفان آگاه الله علی ، علی است الله گفتم به یکی ز اهل عرفان کی مشکل خلق از تو آسان با آن همه شور و شوق دیدار تسکین ز چه یافت پور عمران؟ زان ارنی و لن ترانی آخر برگو به کجا کشید پایان؟ محروم شد از سؤال یا دید دیدار خدای حی سبحان؟ گفتا که بجز به جذبه­ی حق موسی ارنی نکرد عنوان آموخت چو حق طلب به سائل بر او نکند چگونه احسان؟ گفتم که به بنده در دو عالم ممکن نشود لقای یزدان موسیش چگونه دید؟ گفتا: گردید علی بر او نمایان گفتم که من از خدای گویم گویی تو از آن ولی ذوشان؟! گفتا نشنید­ای مگر تو این بیت که مرده را دهد جان در مذهب عارفان آگاه الله علی ، علی است الله گفتم به محققی که از خاک چون کرد مسیح جا بر افلاک رفت آن گل باغ حق چگونه بیرون ز میان خار و خاشاک؟ گفت از پی قتل او مصمم گشتند چو آن گروه بی­باک او برد سه ره ز ایلیا نام پس جا به فلک گرفت چالاک گفتم نشناسم ایلیا را گفتا که وصی شاه لولاک گفتم که مسیح باید آندم یاری طلبد ز ایزد پاک بر غیر پناه بردن او دور است ز رأی اهل ادراک گفت آنکه به حق دلیل خلق است بر غیر پناه برد؟! حاشاک گفتم که تو گفتی از علی جست امداد و بر آسمان شد از خاک! گفتا ز صغیر بشنو این نقل تا جان و دلت شود طربناک در مذهب عارفان آگاه الله علی ، علی است الله ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یکی گوید سراپا عیب دارم یکی گوید زبان از غیب دارم نمی دانم که هستم هرچه هستم قلم چون تیغ می رقصد به دستم نه دِئبـِل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم ولیکن خاک پای اهل بیتم الا ساقی مستان ولایت بهار بی زمستان ولایت از آن جامی که دادی کربلا را بنوشان این خراب مبتلا را چنان مستم کن از یکتا پرستی که از آهم بسوزد ملک هستی هزاران راز را در من نهفتی ولی در گوش من اینگونه گفتی   زاحمد تا احد یک میم فرق است جهانی اندرین یک میم غرق است یقینا میم احمد میم مستی ست که سرمست ازجمالش چشم هستی ست ز احمد هر دو عالم آبرو یافت دمی خندید و هستی رنگ وبو یافت اگر احمد نبود آدم کجا بود خدا را آیه ای محکم کجا بود چه می پرسند کین احمد کدام است که ذکرش لذت شُرب مدام است همان احمد که آوازش بهار است دلیل خلقت لیل النهار است همان احمد که فرزند خلیل است قیام بت شکن هارادلیل است همان احمدکه ستارُالعیوب است دلیل راه و علّامُ الغیوب است همان احمدکه جامش جام وحی است به دستش ذوالفقار امر و نهی است همان احمد که ختم الانبیاء شد جناب کُنتُ کنزاً مخفیا شد همان اوّل که اینجا آخر آمد همان باطن که برما ظاهر آمد همان احمد که سرمستان سرمد بخوانندش ابوالقاسم محمّد محمد میم و حاء و میم و دال است تدارک بخش عدل و اعتدال است محمد رحمةٌ للعالمین است شرافت بخش صد روح الامین است محمد پاک و شفاف و زلال است که مرآت جمال ذوالجلال است محمد تا نبوت را برانگیخت ولایت را به کام شیعیان ریخت ولایت باده غیب و شهود است کلید مخزن سرّ وجود است محمد با علی روز اخوت ولایت را گره زد بر نبوت محمد را علی آیینه دار است نخستین جلوه اش در ذوالفقار است به جز دست علی مشکل گشا کیست کلید کُنتُ کنزاً مخفیا کیست کسی دیگر توانایی ندارد که زخم شیعه را مرهم گذارد غدیر ای باده گردان ولایت رسولان الهی مبتلایت ندا آمد ز محراب سماوات به گوش گوشه گیران خرابات رسولی کزغدیر خم ننوشد ردای سبز بعثت را نپوشد تمام انبیاء ساغر گرفتند شراب از ساقی کوثر گرفتند علی ساقی رندان بلاکش بده جامی که می سوزم در آتش مرا آیینه صدق و صفا کن تجللی گاه نور مصطفی کن مرحوم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دل سپردم به مهر مهرویی گرچه آلود‌ه‌ای خرابم من عرش اعلی اگر شود جایم خاک راه ابوترابم من من خرابم شراب می‌خواهم تشنۀ بادۀ ابوالحسنم می نخورده جدا شدم از خود وای اگر که پیاله‌ای بزنم دل آواره کرده بیتوته گوشه‌ای از حریم شیر خدا تا خدا می‌برد مرا امشب یک نگاه رحیم  شیر خدا هاتفی بیخ گوش من می‌گفت: که نجف مرکز بهشت خداست همۀ چرخ و نه فلک با یک چرخش چشم مرتضی بر پاست چه کسی می‌رسد به فریادم در سرم پر شده هوای نجف این کنت؟ حبیبنا الغوث صاحب قبّۀ طلای نجف باز بر مصطفی سفیر آمد ای سفیر خدا دلت آرام! امر شد «یا نبینّا بلّغ» تا رسانی وظیفه را انجام جبرئیل امین غریق نوا مژده مژده بده رسول اله روی منبر بگو خدا گفته شیر یزدان شده ولی الله دست حیدر به دست پیغمبر دست هر دو میان دست خدا و «یدالله فوق ‌ایدیهم» جلوه کرده به عینه دراینجا حاجیان گرد کعبه و دلبر پا نهاده میان جمعیت با دلی مطمئن در آنجا داد مرتضی را نشان جمعیت با صدای بلند می‌فرمود این بود امر حی دادارم که علی می‌شود به او مولا هر که را من ولی و دلدارم بر لبش خند‌ه‌ای رسید و خواند این دعا را که «وال من والاه» اشکی آمد ز گوشۀ چشمش کرد نفرین که «عاد من عاداه» بحث حب علی و اولادش مطلب منبر پیمبر بود نفر اولی که عاشق شد فاطمه دختر پیمبر بود فاطمه کوثر رسول خدا اولین شیعۀ نگاه علی جز خداوند عالی اعلی همه در سایۀ پناه علی حضرت عشق! حضرت مولا سر نهادن به پای تو عشق است نیش تو  نوش و درد تو درمان هم جفا هم وفای تو عشق است من از پا فتاده را امشب دست بالا ببر، دعایی کن خسته‌ام از همه، ز خود بیزار ای خدایی مرا خدایی کن بسمل زیر پای تو دل من با نگاهی بکش خلاصم کن چشم تو چشمۀ عطای خدا نظری سوی التماسم کن یا امیری  و صاحب امری کی نگه می‌کنی به احوالم سیدی یا محول الاحوال فاطمی کن تمام اعمالم تو مراد تبارک اللّهی احسن الخالقین برای تو بود خاتم الانبیا محمد هم یکسره غرق در ولای تو بود طالب دیدن رخت هستم کعبۀ فاطمه ابوالزینب «اهل لاهوت واله لحنت» چون شوی غرق نغمۀ یارب پسرت یا علی، ابوالفضل است دخترت مادر مصیبت‌ها یاور بی کسان! گل توچه کرد؟ در دل لشگر مصیبت‌ها ای نگاه تو جاری رحمت مهرخود را به دل نما نازل ای تجلّی واقعی خدا دمی از جلوه‌ات ابوفاضل من غلام توأم ابوالسادات نوکر بی نوای فرزندت همۀ زندگی من! بنگر زنده‌ام در هوای فرزندت ای تمام امید ختم رسل کاشف الکرب مصطفی حیدر همه جا فاطمه صدا می‌زد انت مولای مرتضی حیدر خستۀ جستجوی تو آدم بندۀ مبتلای تو ادریس گر کند بر مقام تو اقرار می‌شود عاقبت به خیر ابلیس! روی موج بلند دریاها نام تو بادبان کشتی نوح شب قدر تمامی اعصار! و تنزّل، الیک حضرت روح طالب تو مقام ابراهیم در طواف تو هجر اسماعیل تشنۀ دیدن رخت زمزم محرم خانۀ تو جبراییل حافظ جان موسی عمران! تو مناجات یاد او دادی به خدا که به انبیاء عظام با ولای خود آبرو دادی! ای نوای خلیل درآتش! وی دعای مسیح، وقت شفا! درکنار مزار تو بودن شأن تنزیل جنت الاعلی مست چشمان تو دل یوسف دیده گریان هجر تو یعقوب متوسل به نام تو موسی مات و حیران صبر تو ایوب در فراق تو حضرت داود پاره کرده سحر گریبان‌ها ای گدای نگین حلقۀ تو در نماز شبت سلیمان‌ها سر نهاده به پای تو الیاس خضر بوسه زند به دست تو یونس از یاد تو مدد می‌جست کهفیان بیقرار و مست تو زکریا میان محراب طاق ابروی تو دعا می‌کرد لحظۀ سر بریدنش یحیی پیش پایت خدا خدا می‌کرد برده مهر تو هوش سلمان را عاشق واقعی تو عمّار مالک قلب مالک اشتر سر به دار تو میثم تمّار ای مقید به شرع تو مقداد کشتۀ بی کسی تو بوذر شیعۀ تو علی همینانند من کجا خاک خانۀ قنبر! ای غزل خوان چشم تو حافظ در به در بهر دیدنت سعدی مولوی خودکشی کند ز غمت! قنبرت می‌زند صدا بعدی! خواهم ازحق دمی تماشایت ای که گفتی«و من یمت یرنی» العجل یا اجل که منتظرم می‌زنم نعره «سیدی ارنی» ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جلوه‏ گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر می‌تراوید از دل صحرای سوزان بوی عشق موج می‌زد عطر انفاس مسیحا در غدیر چتر زرین آفتاب آورد و ماه از آسمان نقره می‌پاشید بر دامان صحرا در غدیر رودها با یكدگر پیوست كم‏كم سیل شد «موج می‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر» هدیه جبریل بود« الیوم اكملت لكم» وحی آمد در مبارک‌باد مولی در غدیر با وجود فیض «اَتمَمتُ علیكم نِعمتی» از نزول وحی غوغا بود، غوغا در غدیر بر سر دست نبی هر كس علی را دید گفت‏: آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر آی ابراهیمیان! در موسم حج وداع این خلیل بت‌شکن، این مرد تنها در غدیر سرنوشت امت اسلام را ترسیم کرد غنچه لب‌های پیغمبر که شد وا در غدیر بر لبش گل واژه «من كنت مولا» تا نشست‏ گلبُن پاک ولایت شد شكوفا در غدیر منزلت بنگر! که چون هارون امام راستان لوح ده فرمان گرفت از دست موسی در غدیر بوی پیراهن شنید آن روز یعقوب صبور یوسف گمگشته‌اش را کرد پیدا در غدیر زمزم توحید جوشید از دل آن آبگیر نخل ایمان سبز شد از صبح فردا در غدیر «بركه خورشید» در تاریخ نامی آشناست‏ شیعه جوشیده‌ست از آن تاریخ آنجا در غدیر بعد از این اشراق صبح صادق از این منظر است پیش از این گر شام یلدا بود، یلدا در غدیر فطرت حق‌جوی ما را دید و عهدی تازه بست رشته پیوند با عترت دل ما در غدیر دست در دست دعا دارند گل‌های امید تا بگیرد این نهال آرزو پا در غدیر گرچه در آن فصل بارانی كسی باور نداشت‏ می‏توان انكار دریا كرد حتی در غدیر باغبان وحی می‏دانست از روز نخست‏ عمر كوتاهی‌ست در لبخند گل‌ها در غدیر دیده‏ها در حسرت یك قطره از آن چشمه ماند این زلال معرفت خشكید آیا در غدیر؟ از علی مظلوم‌تر تاریخ آزادی ندید چون شکست آیینه «من کنت مولا» در غدیر دل درون سینه‌اش در تاب و تب بود ای دریغ‏ كس نمی‏داند چه حالی داشت زهرا در غدیر... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
امروز روز عید خدا روز یا علی است فریاد جنّ و انس و ملک یکصدا علی است نزدیک و دور شیعه به هرجاست با علی است شور و دعا و زمزمه و ذکر ما علی است ای جبرئیل مدحت مولا علی بگو پرواز کن به دور علی یا علی بگو عید بزرگ خالق و خلقت خجسته باد جشن سرور احمد و امّت خجسته باد آوای وحی و مژدۀ رحمت خجسته باد اکمال دین، تمامی نعمت خجسته باد این قول احمد است چه نیکو روایتی یوم الغدیر افضل اعیاد امّتی عید غدیر عید خدا و پیمبر است عید غدیر عید تولّای حیدر است عید غدیر عید امامان سراسر است عید غدیر از همه اعیاد برتر است عیدی شیعه، آیۀ اکمال دین شده مولا علی امام همه مسلمین شده ما دل به مهر حیدر کرّار باختیم با نای جان نوای ولایت نواختیم چون شمع در شرار محبّت گداختیم با خطبۀ غدیر علی را شناختیم تا شیعه ایم بار ولایت به دوش ماست این خطبه تا قیام قیامت به گوش ماست... تنها تویی به ختم رسل جان و جانشین تنها تو را رسول خدا خوانده کلِّ دین تنها تویی تو دست الهی در آستین تنها تویی امیر تمامیّ مؤمنین بر منبر رسول، سلونی تو گفته ای در بستر رسول، به جایش تو خفته ای حج و زکوة و صوم و صلوة و قیام، تو حمد و رکوع و سجده، تشهد، سلام، تو سعی و صفا و مروه تو، ركن و مقام، تو تکبیر تو، طواف تو، بیت الحرام، تو ای در تمام ملک خدا ذکر خیر تو مولود کعبه رکن حرم کیست غیر تو قرآن کتاب مدح و خدا مدح خوان توست قرآن نیازمند به نطق و بیان توست هم تو زبان حقیّ و هم حق زبان توست جاویدی و هماره زمان ها زمان توست دلبسته ی ولای تو دلبسته ی خداست مهر تو لطف و رحمت پیوسته ی خداست دنیا هزار چهره بیاراست یاعلی با صد کرشمه وصل تو را خواست یاعلی کی در دلت محبت دنیاست یاعلی از کفش وصله‌دار تو پیداست یاعلی دیدم همه حکومت دنیات در نظر حتـی ز آب بینـی بز بود پست‌تر... مولای اولیای خدا کیست جز علی دست گره گشای خدا کیست جز علی مصداق هل اتایِ خدا کیست جز علی ممدوح انّمای خدا کیست جز علی انصاف کو مروّت و مردانگی کجاست؟! آیا لباس کعبه بر اندام بت رواست؟! غیر از علی که جان پیمبر خطاب شد؟ غیر از علی که صاحب "علم الکتاب" شد؟ غیر از علی که هم سخن آفتاب شد؟ غیر از علی که روی زمین بوتراب شد؟ غیر از علی که مادرش او را به کعبه زاد؟ غیر از علی که قاتل خود را پناه داد؟ غیر از علی که خوانده محمّد برادرش؟ غیر از علی که حضرت زهراست همسرش؟ غیر از علی که زینب کبری است دخترش؟ غیر از علی که داده خدا فتح خیبرش؟ مرد نبرد خیبر و ننگ اُحد کجا؟! حیدر کجا فراری جنگ اُحد کجا؟! آن مدعی که چون بز کوهی فرارکرد ننگ فرار را به جهاد اختیار کرد ترک نبی به معرکهء کارزار کرد خود را نهان به پیچ و خم کوهسار کرد می دید رزم تو ز یسار و یمین علی می گفت بر شجاعت تو آفرین علی   وقتی که او به جنگ احد گفت الفرار آورد جبرییـــل بــرای تــو ذوالفقــار بر لیلة المبیت تو حق کرده افتخار تو یار یار بودی از اول نه یار غار تو بر دفاع ختم رسل پا فشرده ای دور رسول گشته نود زخم خورده ای... روز نخست ارض و سما گفت یا علی  روح الامین به وقت دعا گفت یا علی  آدم به موج درد و بلا گفت یا علی  در جنگ‌ها رسول خدا گفت یا على  قرآن به وصف توست که تکمیل می‌شود  كى غير تو معلم جبریل می‌شود؟  ممدوح جبرئیل به ارض و سما علی است در ذوالفقار زمزمهء لافتی علی است قرآن، نماز، ذکر، عبادت، دعا علی است دنیا بدان که رهبر و مولای ما علی است مرد غدیر پیرو خطّ سقیفه نیست با غصب منبر نبوی کس خلیفه نیست مرد فرار فاتح خیبر نمیشود بیگانه با رسول، برادر نمیشود جز تو كسى كه نفس پیمبر نمیشود جز تو به شهر علم نبی، در نمیشود بگذار تا رود به سر دارها سرم من خاک پای "میثم" تمار حیدرم گلچین و تلفیق چهار شعر ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خوشم با حب حیدر قد کشیدم دلم را از همه عالم بریدم به غیر از مرتضی چیزی ندارم به غیر از مرتضی چیزی ندیدم چه شوری در دلم افکنده عشقش پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم خوشم حلقه به گوش این سرایم به هر محفل ثنایش را شنیدم حیاتش ساده تر از بندگان بود عجب شاه و امیری برگزیدم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * صد و ده بار ذکر هو گرفتم از این دنیا و اهلش رو گرفتم مگر عقلم کم است از او نخوانم مگر کم آبرو از او گرفتم دل من زیر و رو شد از شبی که به دستم در حرم جارو گرفتم خراسان و نجف، این آبرو را هم از این سو، هم از آن سو گرفتم علی گفتم کمی زهرا بخندد چه پاداشی از این بانو گرفتم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * خدا رو کرد با او گوهرش را تجلی صفات و مظهرش را زمان وحی نور قل هو الله میان کعبه خوانده مادرش را نبی هم در شب تاریک فتنه به حیدر می سپارد بسترش را میان اوج پرواز نمازش به سائل می دهد انگشترش را همه بی تاب بر سجده می افتند اگر افشا نماید قنبرش را گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * نجاتم داده استغفارهایش دلم را برده با رفتارهایش شده سرتاسر نهج البلاغه نَمی از باطن پندارهایش ملائک از شعف هو می کشیدند همیشه لحظه ی پیکارهایش نبی دلگرم بازوی علی بود به جای تک تک سردارهایش چنان از قلعه در را مرتضی کند ترک برداشت تا تالارهایش گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * رها کردن مرامِ پیر من نیست به دست دیگران زنجیر من نیست مرا دیوانه می خوانند مردم اگر مجنون شدم تقصیر من نیست اگر از مرتضی کمتر بخوانم اثر بر ناله ی شبگیر من نیست بدون گوهر حب ولایت به غیر از معصیت تکبیر من نیست گره خورده دلم با حب حیدر به جز این عشق در تقدیر من نیست گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * ازل از جام خود بر ما چشانده همین باده دل ما را کشانده زمان خلقت آب و گل ما کمی خاک عبایش را تکانده کسی که روی دوش مصطفی رفت یتیمان را سر دوشش نشانده خدا هم از زبان مرتضایش پیمبر را شب معراج خوانده به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..." برایم طاقت و صبری نمانده ¹ گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * برای مؤمنین یعسوب دین است خداوند کرم روی زمین است عبای وصله دار کهنه ی او تجلی همان حِصن حصین است نشستن زیر ایوان طلایش برایم بهتر از خلد برین است اگرچه منکرانش هم نفهمند فقط حیدر امیرالمومنین است به یمن شیر پاک مادر خود تمام عمر، حرفم این چنین است گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** ۱. امیر المومنین علیه السلام فرمودند: یا حار همدان! من یمت یرنی بحار الانوار، ج 6، ص 160 ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ولایت چیست ؟ اصل آفرینش کلید قفل سیر درک و بینش ولایت چیست ؟تحصیل تعهد صراط ما پس از ایاک نعبد ولایت چیست ؟معراج تکامل پی اثبات ذات پاک حق قل ولایت علت غایی است ما را به حمت فعل بی ماضی است ما را ولایت آب و گل را در هم آمیخت که از آمیختن آدم برانگیخت ولایت نور را شد ساحل نور که طوفانش بود در خط دستور ولایت کوه آتش را کند گل به ابراهیم در وقت توکل ولایت در کف موسی عصا شد به امر حق به شکل اژدها شد ولایت را دم عیسی قرین است که انفاس خوشش جان آفرین است ولایت در ولایت گشت کامل کز او نور هدایت گشت حاصل ولایت جمع را تفریق دارد که درکش سالها تحقیق دارد ولایت رمز اثبات وجود است ز جود او همه بود و نبود است ولایت دشمن نامردمی هاست یگانه رهبر سر در گمی هاست ولایت هر که دارد غم ندارد قوامش بیش هست و کم ندارد ولایت یازده نور جلی بود که پیوند تمامی با علی بود اگر خواهی بدانی این علی کیست ولی حق کسی غیر از علی نیست علی حق را تجلی صفات است امامت را چو سیم ارتباط است به او رنگ ولایت چون ولی شد علی مهدی شد و مهدی علی شد به نخل دین ولایت برگ و بال است ولایت را جهان در انتظار است ولایت پای تا سر عدل و داد است بشر را آخرین حکم جهاد است ولایت کاخها را کوخ سازد که قانون بشر منسوخ سازد ولایت دیده ها را دیده بان است ظهور مهدی صاحب زمان است بشر را لطف نا محدود آید ظهور مهدی موعود آید ولایت معنی الله و نور است شکوه رجعت و روز ظهور است رسالت از ولایت گشت کامل که هستی از کمالش گشت حاصل ولایت خاتمیت راست خاتم که ختم خاتمیت هست خاتم دگرگونی اگر عالم پذ یرد ره خاتم از آن خاتم بگیرد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هو میکشیم جامِ علی را بیاورید امشب مِیِ مدامِ علی را بیاورید تَرسم بنایِ میکده زیر و زِبَر شود ای وای اگر که نامِ علی را بیاورید بینِ مزار هم کفن خویش می‌درم یک بار اگر سلامِ علی را بیاورید بازارِ شاعران و ادیبان بِهَم زنید یک واژه از کلامِ علی را بیاورید جبریل هم رسیده گره‌هاش وا شود آقایِ من غلامِ علی را بیاورید موسی نی ایم قصه اگر لن ترانی است یک جلوه از تمامِ علی را بیاورید ما را خمارِ باده نوشتند با علی ما را حلال زاده نوشتند با علی گیرم خدا دوباره دو دنیا بیاورد اما محال باشد علی را بیاورد او اول است از همه باید پیمبرش این دست را بگیرد و بالا بیاورد عزم جهاد می‌کند و وقت رفتنش یک کاسه آب حضرتِ زهرا بیاورد یک دَم بس است از دو دَمِ ذوالفقارِ او تا حالِ صد سپاه کمی جا بیاورد اُفتاده از نَفَس ملک‌الموت می‌رسد تا ذوالفقار محضرِ مولا بیاورد وقتِ نبردِ اوست و جبریل آمده تا دستمالِ زردِ علی را بیاورد یکدم سرِ سپاهِ عرب میزند علی ای نازِ ضربِ شصست عجب میزند علی مست است هرکه نعره‌ی او شورِ یا علیست مَرد است هرکه قبله‌ی او مرتضی علیست حجش قبول هرکه به ایوان طلا رسید بختش بلند هرکه گره خورده با علیست معراج رفته بود ببیند خدا کجاست معراج دید و گفت ببین تا کجا علیست گفت از علی مع الحق و از حق مع العلی من مانده‌ام علیست خدا یا خدا علیست ظهر غدیر نقشِ عقیقِ رسول شد مولا علیست تا‌که خدا هست تا علیست ما شاهرگ به پای علی میزنیم شُکر شرحِ تمام غیرت ما خونِ ما علیست شُکرِ خدا که حُرمت میخانه داشتیم عمریست با علی سر دیوانه داشتیم بر طاق آسمانِ نجف نام فاطمه است بالای آستانِ نجف نام فاطمه است حتی اذانِ صحنِ علی چیزِ دیگری است سر تا سرِ اذانِ نجف نامِ فاطمه است این شهر مِلکِ حضرتِ زهراست مهر اوست هرجا رَوی میانِ نجف نامِ فاطمه است فهمیده‌ام که روزی این شهر دست کیست دیدم به هر دُکانِ نجف نامِ فاطمه است جانِ مدینه جانِ جهان نامِ مرتضی است ای جانِ من که جانِ نجف نامِ فاطمه است ما را علی به فاطمه‌اش هدیه داده است بر برگه‌ی امانِ نجف نام فاطمه است سوگند بر علی که شرف دستِ فاطمه است انگشتریِ دُرِّ نجف دستِ فاطمه است ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
دل سپردم به مهر مهرويي گرچه آلوده اي خرابم من عرش اعلي اگر شود جايم خاك راه ابوترابم من من خرابم شراب مي خواهم تشنه ي باده ي ابوالحسنم مي نخورده جداشدم ازخود واي اگر که پياله ای بزنم دل آواره كرده بيتوته... گوشه اي ازحريم شيرخدا تا خدا مي برد مرا امشب يك نگاه رحيم شيرخدا هاتفي بيخ گوش من... مي گفت: كه نجف مركز بهشت خداست همه ي چرخ و نه فلك با يك... چرخش چشم مرتضي بر پاست چه كسي مي رسد به فريادم در سرم پر شده هواي نجف اين كُنتَ؟ حبيبنا الغوث صاحب قبّه ي طلاي نجف *** باز بر مصطفي سفيرآمد اي سفيرخدا دلت آرام! امرشد...يا نبينّا... بلّغ... تا رساني وظيفه را انجام جبرئيل امين غريق نوا مژده مژده بده رسول اله روي منبر بگو خدا گفته... شیریزدان شده ولي الله دست حيدر به دست پيغمبر دست هردو ميان دست خدا و يدالله فوق ايديهم... جلوه كرده بعينه دراينجا حاجيان گردكعبه و دلبر پا نهاده ميان جمعيت با دلي مطمئن درآنجا داد مرتضي رانشان جمعيت با صداي بلند مي فرمود اين بود امر حيّ دادارم كه علي مي شود به او مولا هر كه را من ولي و دلدارم برلبش خنده اي رسيد... و خواند اين دعا را كه وال من والاه اشكي آمد ز گوشه ي چشمش كرد نفرين كه عاد من عاداه بحث حب علي و اولادش مطلب منبر پيمبر بود نفراولي كه عاشق شد فاطمه دختر پيمبر بود فاطمه كوثر رسول خدا اولين شيعه ي نگاه علي جز خداوند عالي اعلي همه در سايه ي پناه علي حضرت عشق! حضرت مولا سر نهادن به پاي تو عشق است نيش تو نوش و درد تو درمان هم جفا هم وفاي تو عشق است منِ ازپا فتاده را امشب دست بالا ببردعايي كن خسته ام از همه ز خود بيزار اي خدايي مرا خدايي كن بسمل زير پاي تو دل من با نگاهي بكش خلاصم كن چشم تو چشمه ي عطاي خدا نظري سوي التماسم كن يا اميري و صاحب امري كي نگه مي كني به احوالم سيّدي يا محول الاحوال فاطمي كن تمام اعمالم تو مراد تبارك اللّهي احسن الخالقين براي تو بود خاتم الانبيا محمد هم... یکسره غرق در ولاي تو بود طالب ديدن رخت هستم كعبه ي فاطمه ابوالزينب اهل لاهوت والهِ لحنت چون شوي غرق نغمه ي يارب پسرت يا علي ابوالفضل است دخترت مادر مصيبت ها یاور بيكسان! گل توچه كرد...!؟ در دل لشگرمصيبت ها اي نگاه تو جاري رحمت مهرخود را به دل نما نازل اي تجلّي واقعي خدا دمي ازجلوه ات ابوفاضل من غلام توأم ابوالسادات نوكر بي نواي فرزندت همه ي زندگي من!... بنگر زنده ام درهواي فرزندت اي تمام اميد ختم رسل كاشف الكرب مصطفي حيدر همه جا فاطمه صدا مي زد انت مولاي مرتضي حيدر خسته ي جستجوي توآدم بنده ي مبتلاي تو ادريس گر كند برمقام تو اقرار... مي شود عاقبت به خير ابليس! روي موج بلند درياها نام تو بادبان كشتي نوح شب قدر تمامی اعصار! و تنزّل، الیک حضرت روح طالب تو مقام ابراهيم در طواف تو هجراسماعيل تشنه ي ديدن رخت زمزم مُحرم خانه ي تو جبرائيل حافظ جان موسي عمران! تو مناجات ياد او دادي به خدا كه به انبياء عظام با ولاي خود... آبرو دادي! اي نواي خليل درآتش وي دعاي مسيح، وقت شفا دركنارمزارتو بودن... شأن تنزيل جنت الااعلي مست چشمان تو دل يوسف ديده گريان هجرتو يعقوب متوسل به نام تو موسي مات و حيران صبرتو ايوب در فراق تو حضرت داود پاره كرده سحرگريبان ها اي گداي نگين حلقه ي تو در نماز شبت... سليمان ها سر نهاده به پاي توالياس خضر بوسه زند به دست تو يونس از ياد تو مدد مي جست كهفيان بیقرار و مست تو زكريّا ميان محرابِ طاق ابروي تو دعا مي كرد لحظه ي سر بريدنش يحيي پيش پايت خدا خدا مي كرد برده مهر تو هوش سلمان را عاشق واقعي تو عمّار مالك قلب مالك اشتر سر به دارتو ميثم تمّار اي مقيد به شرع تو مقداد كشته ي بي كسي تو بوذر شيعه ي تو علي همينانند من كجا خاك خانه ي قنبر! اي غزل خوان چشم تو حافظ... در به در بهر ديدنت سعدي مولوي خودكشي كند ز غمت! قنبرت مي زند صدا... بعدي! خواهم ازحق دمي تماشايت اي كه گفتي" و من يمت يرني " العجل يا اجل كه منتظرم مي زنم نعره سيّدي ارني ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
آه، ای شهر دوست داشتنی کوچه پس کوچه های عطرآگین ای مرور تمام خاطره هات چون دهین ابوعلی شیرین* شهر آغشته با حرارت باد فصل خرماپزان پیوسته کوشش پنکه های بی تاثیر فُندق سالخوردهء خسته سرخوشی های بی حدم می زد پرسه در کوچه های بی هدفی دعوتم کرد سمت طعم بهشت ناگهان عطر قیمهء نجفی... _سیدی! گم شدم... حرم... مولا... از کجا می شود به او برگشت؟ عربی گفت و من نفهمیدم باید از شارع الرسول گذشت سنگ، دُر می شود در این وادی صاحبان جواهرند همه واژه در واژه با امین الله زائران تو شاعرند همه بین این چارپاره خوابم برد رفتم از خویش و دفترم جا ماند یک نفر مثل من درون حرم داشت شعری برایتان می خواند: زخمی ام التیام می خواهم التیام از امام می خواهم السلامُ علیک یا ساقی من علیک السلام می خواهم دهین شهیر ابوعلی: شیرینی معروف نجف که طعمش غیر قابل وصف است. ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
قصه را زود تر ای کاش بیان می کردم قصه زیبا تر از آن شد که گمان می کردم برکه ای رود شد و موج و شد و دریا شد با جهاز شتران کوه احد برپا شد ... و از آن آینه با آینه بالا می رفت دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت تا شهادت بدهد عشق ولی الله است پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد بین دست پسر آمنه بالا می رفت ... گفت: اینبار به پایان سفر می گویم " بارها گفته ام و بار دگر می گویم" راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم دستش هر چه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده واژه در واژه شنیدند صدارا اما... گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
گاه شد مظهر خدا و گاه شد مظهر علی  من علی را در خدا دیدم خدا را در علی روز اول از خودش یک نور واحد خلق کرد  نیم آن شد مصطفی و نیمه‌ی دیگر علی   این سر قرآن علی و آن سر قرآن علی  حق کتابی را فرستاده ست سرتاسر علی   می‌نویسم از ازل ظاهر علی باطن علی  می‌نویسم تا ابد اول علی آخر علی ظاهرش این بود در معراج، الله و رسول  بود اما باطناً، الله، پیغمبر، علی او خودش جای خودش نامش چنان مشکل‌گشاست  که شفاعت می‌کند فردای محشر هر علی یا ابا آدم! ابا شبر! ابا زینب! علی!  همسر زهرا على، داماد پیغمبر علی شهریار و شهسوار و بنده پروردگار  حضرت دُلدُل سوار و خواجه قنبر علی انبیا دست توسل بر عبایش داشتند  انبیا هرچند بالایند بالاتر علی     گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف  می‌دمد خورشید از چاک گریبان نجف سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره‌ای  عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف دورتادور حرم زوزه کشیدن کار ماست  می‌شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ‌وقت  من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف  نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه  هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف به قنوت ما نمی‌آید عقیق هیچ جا  می‌خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم  سر به قربان مدینه جان به قربان نجف رزق آب‌ونان ما دست حسین است و علی  سال‌ها خوردیم آب کربلا نان نجف  نیمه ماه رجب از راه دارد می‌رسد  کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف     ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مخمسی تضمینی با تضمین از غزل جناب استاد لطیفیان بسم حق... بسم محمد... بسم سلطان نجف سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف "گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف می ‌دمد خورشید از چاک گریبان نجف" مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای "سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره‌ای عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف" تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست "دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست می‌شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف" بی ولای مرتضی نیت نکردم هیچ وقت جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت در نجف احساس غم... غربت... نکردم هیچ وقت "آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ‌وقت من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف" می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه "نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف" در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را "به قنوت ما نمی‌آید عقیق هیچ جا می‌خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف" در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم سالیانی هست سربار بتول و حیدریم شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم "ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم سر به قربان مدینه جان به قربان نجف" هستی الله در هست حسین است و علی خلقت عالم همه پست حسین است و علی هر دل آزاده ای مست حسین است و علی "رزق آب ‌و نان ما دست حسین است و علی سال‌ها خوردیم آبِ کربلا... نانِ نجف" از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد "نیمه ی ماه رجب از راه دارد می‌رسد کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف" ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یاعلی و یاعلی دلخوشم با روزهای رفته و طوفانی ام قصه ها دارد نگاهِ ابری و بارانی ام  در خودم این روزها غرقم چنان گرداب ها   در خودم این روزها سرگرمِ سرگردانی ام من عقابِ تیز چنگالم میانِ آسمان کِی توانی ای فلک با طوطیان گردانی ام؟! خاکم اما اشک ، من را سخت ارزش داده است من سفالی قیمتی از دوره ی اشکانی ام  تختِ جمشیدم برای خود شکوهی داشتم  بازهم دارم تماشا با همه ویرانی ام  مثلِ شیری در قفس افتاده ام اما هنوز   خوب از یادم نرفته عادتِ سلطانی ام ناگهان ای دشمنِ من می شوی با من رفیق آن زمان که روی سنگِ قبرها می خوانی ام  مَرد می فهمد؛اگر مردانه احساسم کند   نقلِ دردی کهنه را از گریه ی پنهانی ام ((مَرد اهلِ گریه کردن نیست)) حرفی باطل است من همانم که سرِ این حرفتان قربانی ام روضه خوان از گریه های چاه و نخلستان بخوان روضه خوان از او بخوان در لحظه ی پایانی ام نیست مردی در جهان از شاهِ مردان مَردتر خوش به حالم گر چو او در خلوتم بارانی ام در میانِ زورخانه مرشد از حیدر که خواند ناگهان دیدم که می چرخم! پُر از حیرانی ام مولوی ها را بگو ای شمس مولانا یکیست دف مَزَن صوفی که من خود عارفِ رَبّانی ام در طوافِ کعبه مستِ دورِ حیدر گَشتنم در نمازم روز و شب سرمستِ حیدرخوانی ام من دلم پَر می کِشد گاهی به ایوانِ نجف بیشتر آن لحظه که در سجده ی طولانی ام بی علی حتی اگر غرقِ عبادت هَم شَوم شک ندارم که خدا را غرقِ نافرمانی ام یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی ای که نامت خوشترین رمزِ جنونِ آنی ام یاعلی گفتن کجا و با علی بودن کجا کاش می شد که ببینم نزدِ خود می خوانی ام جان گرفتم یاعلی جان! با علی جان گُفتنم پس به فریادم برس در بسترِ بی جانی ام ای پناهِ من زمانِ بی پناهی های من ای سر و سامانِ من در بی سر و سامانی ام ای که دستم را گرفتی بارها آرام تا از درونِ چاه بینِ راه برگردانی ام با بدی هایم قبولم کردی و ناممکن است این که من روزی ببینم از خودت می رانی ام ((گَر ز پیشِ خود برانی چون سگ از مسجد مرا))* باز میبینی که در کویَت پیِ دربانی ام شیخ و زاهد ناامیدم کرده بودند از خودم رمزِ ایمانم شدی در اوجِ بی ایمانی ام اول و آخر تویی یعنی که بعد از مرگ هم از خودِت پیشِ خودَت من عازمِ مهمانی ام ((رفتم و پیشِ سَگِ کویَت سپردم جان و دل))* یاعلی ای بهترین ذکرِ دَمِ پایانی ام...! ... ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯