#سبک_روضه
#روضه_امام_رضا (ع)
#شهادت_امام_رضا (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از تب زهرِ نفسگیر، تنت میلرزد
همچنان مار گزیده، بدنت میلرزد
چه کنم ناله ز دل، وقت تردد نکشی؟!
چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی؟!
رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده
مهربان، دست رئوفت چقدر سرد شده
شمس نورانی افلاک، زمین افتادی
باز هم پا شدی از خاک، زمین افتادی
بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است
تا به حجره، پر خود را مکش اینقدر بس است
به در حجره رسیدی، به غمت چیره شدی
یاد مادر، به در حجرهی خود خیره شدی
میخ در، نالهی جانسوز چرا سر داده؟!
جای در، شعله به جان جگرت افتاده
عمر پر برکت و پر مرحمتت شد طی، وای
رو به قبله شده ای، قبلهی عالم، ای وای
خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده
فرش های کف این حجره چرا جمع شده؟!
نه رد سرمه به چشم است، نه رد اخم است
کار گریه به حسین است، دو پلکت زخم است
خواهرت نیست کنارت، به عیادت برسد
اندکی صبر کن آقا که جوادت برسد
غم مخور تا که جوادت به دلت تاب دهد
تشنه ای؟ زود به دستت قدحی آب دهد
بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند
پنجه ی شمر لعین شانه به مویت نزند
حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت
خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت
دم آخر احدی دست به خنجر نَبَرد
بین این حجره کسی پیرهنت را ندرد
داغدار غم جدت شده ای؟ نیست عجیب
بازهم روضه بخوان، ناله بزن یابن شبیب...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
#متن_روضه /*بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام توو مدینهست ولی حرم نداره
اینجا توو کوچهها هی زمین میافتاد، روایت میگه مثل مار گزیده امام رضا به خودش میپیچه؛ بعضیا میگن پنجاه بار رو زمین نشست و بلند شد.
یا امام رضا مردی زمین افتادی، هر بار که زمین افتادی یه یا علی گفتی بلند شدی؛ زهر بهت دادن اینجوری جگرت شعلهور شده، کسی تو رو نزده...
اون نامرد نه که یه دستی توو صورت مادر ما زده باشه، دو دستی زد توو صورتش...
مگه میشه سیلی بخوره کسی راه خونهش و گم کنه؟!
معلومه بیهوا زدن؛ معلومه سر مادرم به دیوار خورده، معلومه گوشواره شکسته...
یه کاری کردن امام حسن دست مادر ما رو گرفت؛ خونهمون این طرفه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
#سبک_روضه /*بخش سوم صوت*
#روضه_امام_حسین
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پناهی نداری
یکی نیست بگه تو گناهی نداری
سپاهی نداری
نزن دست و پا دیگه راهی نداری
نگام میکنی
داری با رگای بریده صدام میکنی
دَمِ آخری توی گودال دعام میکنی
نگام میکنی
نگات میکنم
دارم با صدای گرفتم صدات میکنم
یه فکری برا زخم روی لبات میکنم
نگات میکنم
دلم بی قراره
یکی شمر و از قتلگاه در بیاره
یه نامرد دوباره
میخواد از تنت رد شه اما سواره
سرت جنگه و
دیدم دامن پیرمردا پر از سنگه و
توی قتلگاه جا برا نیزهها تنگه و
سرت جنگه و
*شاعر: #محمد_صادق_باقی_زاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Fadaeian_Haftegi_14010402_3.mp3
33.35M
#روضه_امام_رضا
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
🎤حاج سید رضا نریمانی
داستان عنایت خاص حضرت زهرا س به یک روضه
ماجرای خواب مرحوم آیت الله میرزا مهدی هستهای اصفهانی :*
🍁 من خیلی دوست داشتم که در عزای حضرت سیّدالشّهداء (ع) در مجلسی که موردنظر حضرت زهرا (س) است شرکت داشته باشم. لذا خیلی توسّل میکردم که به من بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه ایشان است. من خیلی به این موضوع مُلِح بودم وخیلی پافشاری میکردم.
🍁 تا اینکه روزی عصر، (اوّل محرّم) پیش از آنکه برای انجام وظیفه از مجلس خارج شوم استراحت میکردم، حضرت را درخواب دیدم. از ایشان سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، اینهمه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّدالشّهداء (ع) وجود دارد، کدامیک از این مجالس مورد توجّه شماست؟
🏴 فرمودند: هر جاییکه پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم.
🍁 من دوباره پرسیدم چون غرض من آن بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است بدانم. لذا مجدّداً پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدامیک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شماست؟ مجدّداً در جواب همانرا فرمودند، فرمودند: هرجایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم.
سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدامیک بیشتر مورد توجّه شماست؟ باز فرمودند: هرجا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.
🍁امّا اینکه تو میپرسی،(نام و آدرس یک مجلسی را در سوهانپزخانه دادند که تقریباً اسم رایجی بود، مثلاً منزل مؤمنه خانم، نه اینکه این باشد، بطور مثال…) و گفتند خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هرجا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آن توجّه داریم. مرحوم آقای هستهای گفته بود من وقتی ازخواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمیشناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم، یک جوی آبی بود و خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان میشست (هنوز آنموقع در تهران لولهکشی آب نبود).
🍁 نام آنشخص را که درخواب بمن گفته بودند سؤال کردم، گفت: من هستم.
گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟
گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادیست این پرچم عزا اینجا زده میشود.
گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟
گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت…
🍁 آقای هستهای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همانروز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. معلوم بود کسیکه این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانهای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه میآورد، چند نفر از زنان همسایه هم میآمدند، گاهی یک بچّه میآمد چای را میآورد و میگذاشت. و آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه مینشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم میشنیدم. تا دهه تمام شد…
🍁 جمعیّت زیادی هم نمیآمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، خیر شما قبول، از شما بما رسیده است. تا بمن رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد.
🍁 عاقبت بمن گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟!
گفتم: منظور شما چیست؟
گفت: من یکسال بمنزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال بمنزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!!
مرحوم آقای هستهای گفت: من خیلی تعجّب کردم، فکر اینرا نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پسانداز کند تا صرف این وادی کند. گفت من خیلی تعجّب کردم، عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید.
🍁 گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه میشنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست…؟ گفت: مگر درخواب بشما نگفتند خود ما هم میآییم درمجلس شرکت میکنیم؟ دیدم عجب زنی!!! حتّی ازخواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم.
عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟
گفت: تشریف بیاورید.
سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است… رؤیای صادقهای که حتّی صدق آن درعالم خارج هم واقع شده بود.
حضرت فرموده بودند:
هرجا پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.
*اللهم عجل لولیک الفرج*
هدایت شده از مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
♨️محبت و ولایت پذیری قلبی قبل از ظهور❗️
🔸تا زمانی که درمحضر امام زمان(علیه السلام ) قرار نگرفتهایم، باید محبت خود به اهلبیت را افزایش بدهیم تا به این ولایتپذیری قلبی برسیم.
🔸اهلبیت خودشان ما را ترساندهاند، فرمودهاند قبل از #ظهور، خودتان را آماده کنید.خورشید اگر به گُل بتابد، شکوفههای آن را معطر میسازد
و اگر به مردار بتابد، فضا از بوی تعفّن آن پُر خواهد شد.
🔸خورشید #ولایت هم اگر از پس پرده غیبت در بیاید و یک دستور صادر بکند، کسی که یک ذره «انانیت» در گوشه قلبش باشد، بوی تعفّن آن انانیت بلند خواهد شد.
🖋استاد پناهیان
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
🌷اللهم لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک...🌷
خدایا قلبم را برای ولی امرت نرم و مطیع گردان.
↙️به مابپیوندید↙️
✨کانال مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ✨
👇
@vetralmotor
هدایت شده از مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜نامه امام زمان عزیزمان به شیخ مفید
#نامه شیخ مفید
┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄
«حضرت مهدی(عج)»:
فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم.
ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست.
(بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥)
💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
↙️به مابپیوندید↙️
@vetralmotor
هدایت شده از مداح امام زمان
22_1390_shab7_Vahed_Daqiqi_160541.mp3
5.88M
واحد #نوحه_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#کربلایی_مهدی_دقیقی
#واحد
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
آن امیدِ آخرِ ، زهرا نیامد
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
آنکه حق را کند برپا نیامد
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
این مناجاتِ دلِ من با خداست
ذکر من ، هرلحظه
هر دم این دعاست :ای خدا
خونخواهِ آلُ الله کجاست ؟
این نوا آید ز دشت کربلا :
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
بعد عون و عابس و حر و حبیب
زاده ی زهرا شده یکسر غریب
در دلِ غربت شد آن مولا خطیب
بود این نغمه ی شاه شهدا :
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
بود این جمله عزیزِ فاطمه
به لب سقا ،کنار علقمه
بر زمین خورد و نمود این زمزمه
مینوشت آن دستِ از پیکر جدا :
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
با سه شعبه
چون شد اصغر روبرو
تیر وقتی شد هدف
بر آن گلو
با پدر میکرد اینسان گفتگو
میرسید از حنجرِ پاره ندا :
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
چون به مقتل ،
شاهِ مظلومان فتاد
سر بخاک کربلا
چون می نهاد ..
زیرِ تیغِ شمر ، آوایی بداد
از گلویِ شاه
آمد این ندا :
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
روی تل
زینب چو مقتل را بدید
شمرِ دون
مویِ حسین را میکشید
پابرهنه ، سوی دلدارش دوید
تا زمین می خورد
میکرد این دعا :
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
4_6001116292394780175.mp3
17.97M
⭕️نوحه از زبان حضرت زهرا به جمع عزاداران
#نوحه_امام_حسن
#نوحه_امام_حسین
#نوحه_حضرت_زهرا
می شنوید تو روضه ها یه زمزمست
گوش کنید صدا صدای فاطمست
به مجلس عزای حسینم اومدی خدا خیرت بده مادر
این همه شب برا پسرم سینه زدی خدا خیرت بده مادر
تو مجلساتون میام و تو روضه هاتون میشینم
خیالتون باشه راحت نوکریتون و میبینم
همه با هم دم گرفتین که شاه بی سر حسینه
منم باهاتون میگفتم غریب مادر حسینه
غریب مادر حسین جان
****
واسه شادی قلب من بگو
سینه زن یه کم حسن حسن بگو
روضه بخون برای غریبی حسن خدا خیرت بده مادر
مثل حسین برا حسنم سینه بزن خدا خیرت مادر
پسر بزرگم غریبه زائری نیستش کنارش
حسن مث مادرش شد حرم نداره مزارش
تموم غم های زهرا غم حسین و حسن شد
قبر حسن بی حرم موند حسینمم بی کفن شد
غریب مادر حسین جان
تو تاریکی قبر من تویی مهتاب
تلاش من این بود نگام کنی ارباب
به خاطر مادر بیا من و دریاب
زبانحال حضرت زهرا (س)
.