eitaa logo
مداح امام زمان
80 دنبال‌کننده
54 عکس
88 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
784.9K
عج گوشه های خاوران و اوج کی می شود به حال خرابم دعا کنی نام مــرا میــان قنوتـــــی صــــدا کنی عمری است کوچه گرد دیـــار محبتـم شاید دلــت بسوزد و شاید عطا کنی با درد همنشینم وو با غصه همدمم شافی توئی شود که مرا هم دعا کنی سر تا به پــــا غــرق گنــــاه و ظلالتم آقا توئی که با بدیم خـــــــوب تا کنی خواهم که جان دهم به رکابت امیر عشق آیا شود کـــه حاجــــت مــن را روا کنی ای زائر شکسته دل شهــــر غصه ها کی می شود که قسمت من کربلا 🌹 🌹
(ص) (ع) (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ. 🔶آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار 🔶تا بگیرم همچو جان قبر نبی را درکنار 🔶دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش 🔶سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار 🔶با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم 🔶بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار 🔶اجرومزد همه شما با پیامبر اسلام (ص) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا دلها را روانه کنید مدینه 🔸نبی در بسترو زهرا کنارش 🔸عزیزقلب او شد بی قرارش 🔸بگوید دخترم  کمتر نوا کن 🔸برای  رفتن   بابا  دعا   کن 🔸 نمی دونم مدینه رفتی یا نه... گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه... ان شالله روزی هممون باشه مدینه.. گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم.. (یارسول الله آقا جان ..) آقاجان...این دلا برا مدینه‌ات تنگه آقا.. 🕊آقا برات کاری نداره...امروز یه نگاه بکنی...برات کاری نداره یه مُهر تأیید بزنی، منم مدینه ای بشم.. آقا....هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن... هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند... امروز بگو خدا.... به حق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام... اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم....یکی کلام خدا قرآنه....یکی اهل بیت منه... آی مردم فاطمه پاره تن منه.. آخ علی غریبه...(علی مظلومه....2) آی مردم حسنین میوه دلِ منه. آخ بمیرم برات یا رسول الله..چه کردند با فاطمه ات.بعد از شما   ◼️هر دختری بابا از دست بده مردم دورش جمع میشن...تَسلاش میدن...دلداریش میدن...تسلیت میگن...دسته های گل میارن.. اما بیمرم به جای گل درب خونه شه آتیش زدند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) وامام رضا(ع) همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم بعد هم روضه امام رضا برات بخونم عزیزان آن لحظه ای که آقا عبدالله نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه ◼️یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد ◼️از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید . تمام تار و پود من بسوزد همه شمع وجود من بسوزد ◼️خدایا ناله هایم را اثر نیست کنار بستر من یک نفر نیست غریبم من غریبم من غریبم نمی دانم کجایی ای جوادم چرا از من جدایی ای جوادم عیادت از من دور از وطن کن بیا با دست خود من را کفن کن غریبم من غریبم من غریبم ◼️اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا . الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
جز ظهور تو دعایی من ندارم جمعه ها انتظارت می کشم تنها نگارم، جمعه ها با زمستان ِ بدون تو گذشته عمر من چشم بر راهم بیایی ای بهارم جمعه ها ای قرار قلب عالم بی قرارم؛ بی قرار ندبه می خوانم شده تنها قرارم جمعه ها کم دعا بهر ظهورت کرده ام آقا ببخش وای از من که فقط در فکر یارم جمعه ها وصف شش روز ِتمام هفته هایم غفلت است گشته تنها لحظه های انتظارم جمعه ها پیش زهرا مادرت شرمنده ام، بی اعتبار شد دعا بهر ظهورت؛ اعتبارم،جمعه ها روضه می خوانم، تضرّع میکنم آقا بیا نیست آرامش برای قلب زارم جمعه ها آخر ِهر هفته ی عمرم شده اندوه و درد تا به کی در حسرت رویت ببارم جمعه ها یوسف زیبای زهرا کی میایی؟ العجل آرزویی جز وصال تو ندارم جمعه ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🌹 🌹
قال المهدی عجل الله فرجه: اکثروا الدعا بتعجیل الفرج با توبه از گناه، فراوان دعا کنید با گریه از نگاه، فراوان دعا کنید باشد چراغ راه به ما « اکثروا الدعا » طبق کلام شاه‌، فراوان دعا کنید هر کس، کنون زیاد برایش دعا کند... او راست در سپاه، فراوان دعا کنید بهر طلوع مِهر سَداد و صلاح و عدل بر درگه الٰه، فراوان دعا کنید بهر خِتام شام سیاهِ نفاق و شرک تا وُصلَتِ پگاه، فراوان دعا کنید بهر ز بینْ رفتنِ شیطان ز روزگار تا او شود تباه، فراوان دعا کنید بهر فرج به امر خودِ صاحب الزمان بهر ظهور ماه، فراوان دعا کنید بهر عمل به متنِ صریح کلام شان ارواحنا فداه، فراوان دعا کنید بعد از شنیدن غم آن رأس که رسید... بر رفعت قناه، فراوان دعا کنید تا که اثر نماید و از هجر کم شود با سوز و صدق و آه، فراوان دعا کنید بحرمة الحسین علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍ 🌹 🌹
ای‌وجودت‌برتن‌بی‌جان‌عالم‌جان‌بیا_سماواتی_6015007913142127669.mp3
2.14M
و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی راستی؛ازامام‌زمان‌دلتون‌چه‌خبر؟! کجای‌‌زندگیتونه؟! واسه‌ظهورش‌دعامیکنید؟ چندتاقدم‌واسه‌ظهورش‌برداشتین؟! زمزمه امام زمان ♥️ ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا :غلامرضا_سازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) (ع) (س) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از تب زهرِ نفسگیر، تنت می‌لرزد همچنان مار گزیده، بدنت می‌لرزد چه کنم ناله ز دل، وقت تردد نکشی؟! چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی؟! رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان، دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک، زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک، زمین افتادی بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره، پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی، به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حجره‌ی خود خیره شدی میخ در، ناله‌ی جانسوز چرا سر داده؟! جای در، شعله به جان جگرت افتاده عمر پر برکت و پر مرحمتت شد طی، وای رو به قبله شده ای، قبله‌ی عالم، ای وای خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرش های کف این حجره چرا جمع شده؟! نه رد سرمه به چشم است، نه رد اخم است کار گریه به حسین است، دو پلکت زخم است خواهرت نیست کنارت، به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا که جوادت برسد غم مخور تا که جوادت به دلت تاب دهد تشنه ای؟ زود به دستت قدحی آب دهد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجه ی شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت دم آخر احدی دست به خنجر نَبَرد بین این حجره کسی پیرهنت را ندرد داغدار غم جدت شده ای؟ نیست عجیب بازهم روضه بخوان، ناله بزن یابن شبیب... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
/*بخش دوم صوت* (س) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام توو مدینه‌ست ولی حرم نداره اینجا توو کوچه‌ها هی زمین می‌افتاد، روایت میگه مثل مار گزیده امام رضا به خودش می‌پیچه؛ بعضیا میگن پنجاه بار رو زمین نشست و بلند شد. یا امام رضا مردی زمین افتادی، هر بار که زمین افتادی یه یا علی گفتی بلند شدی؛ زهر بهت دادن اینجوری جگرت شعله‌ور شده، کسی تو رو نزده... اون نامرد نه که یه دستی توو صورت مادر ما زده باشه، دو دستی زد توو صورتش... مگه میشه سیلی بخوره کسی راه خونه‌ش و گم کنه؟! معلومه بی‌هوا زدن؛ معلومه سر مادرم به دیوار خورده، معلومه گوشواره شکسته... یه کاری کردن امام حسن دست مادر ما رو گرفت؛ خونه‌مون این طرفه... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
/*بخش سوم صوت* با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پناهی نداری یکی نیست بگه تو گناهی نداری سپاهی نداری نزن دست و پا دیگه راهی نداری نگام می‌کنی داری با رگای بریده صدام می‌کنی دَمِ آخری توی گودال دعام می‌کنی نگام می‌کنی نگات می‌کنم دارم با صدای گرفتم صدات می‌کنم یه فکری‌ برا زخم روی لبات می‌کنم نگات می‌کنم دلم بی قراره یکی شمر و از قتلگاه در بیاره یه نامرد دوباره می‌خواد از تنت رد شه اما سواره سرت جنگه و دیدم دامن پیرمردا پر از سنگه و توی قتلگاه جا برا نیزه‌ها تنگه و سرت جنگه و *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داستان عنایت خاص حضرت زهرا س به یک روضه ماجرای خواب مرحوم آیت الله میرزا مهدی هسته‌ای اصفهانی :* 🍁 من خیلی دوست داشتم که در عزای حضرت سیّدالشّهداء (ع) در مجلسی که موردنظر حضرت زهرا (س) است شرکت داشته باشم. لذا خیلی توسّل میکردم که به من بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه ایشان است. من خیلی به این موضوع مُلِح بودم وخیلی پافشاری میکردم.   🍁 تا اینکه روزی عصر، (اوّل محرّم) پیش از آنکه برای انجام وظیفه از مجلس خارج شوم استراحت میکردم، حضرت را درخواب دیدم. از ایشان سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، اینهمه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّدالشّهداء (ع) وجود دارد، کدامیک از این مجالس مورد توجّه شماست؟   🏴 فرمودند: هر جاییکه پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم.   🍁 من دوباره پرسیدم چون غرض من آن بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است بدانم. لذا مجدّداً پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدامیک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شماست؟ مجدّداً در جواب همانرا فرمودند، فرمودند: هرجایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم. سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدامیک بیشتر مورد توجّه شماست؟ باز فرمودند: هرجا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.   🍁امّا اینکه تو می‌پرسی،(نام و آدرس یک مجلسی را در سوهان‌پزخانه دادند که تقریباً اسم رایجی بود، مثلاً منزل مؤمنه خانم، نه اینکه این باشد، بطور مثال…) و گفتند خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هرجا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آن توجّه داریم. مرحوم آقای هسته‌ای گفته بود من وقتی ازخواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمی‌شناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم، یک جوی آبی بود و خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان می‌شست (هنوز آنموقع در تهران لوله‌کشی آب نبود).
🍁 نام آنشخص را که درخواب بمن گفته بودند سؤال کردم، گفت: من هستم. گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟ گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادیست این پرچم عزا اینجا زده میشود. گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟ گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت…   🍁 آقای هسته‌ای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همانروز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. معلوم بود کسیکه این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانه‌ای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه می‌آورد، چند نفر از زنان همسایه هم می‌آمدند، گاهی یک بچّه می‌آمد چای را می‌آورد و میگذاشت. و آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه می‌نشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم می‌شنیدم. تا دهه تمام شد…   🍁 جمعیّت زیادی هم نمی‌آمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، خیر شما قبول، از شما بما رسیده است. تا بمن رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد.   🍁 عاقبت بمن گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟! گفتم: منظور شما چیست؟ گفت: من یکسال بمنزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال بمنزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!!
 مرحوم آقای هسته‌ای گفت: من خیلی تعجّب کردم، فکر اینرا نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پس‌انداز کند تا صرف این وادی کند. گفت من خیلی تعجّب کردم، عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید.   🍁 گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه می‌شنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست…؟ گفت: مگر درخواب بشما نگفتند خود ما هم می‌آییم درمجلس شرکت میکنیم؟ دیدم عجب زنی!!! حتّی ازخواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم. عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟ گفت: تشریف بیاورید. سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است… رؤیای صادقه‌ای که حتّی صدق آن درعالم خارج هم واقع شده بود. حضرت فرموده بودند: هرجا پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.   *اللهم عجل لولیک الفرج*
♨️محبت و ولایت پذیری قلبی قبل از ظهور❗️ 🔸تا زمانی که درمحضر امام زمان(علیه السلام ) قرار نگرفته‌ایم، باید محبت خود به اهل‌بیت را افزایش بدهیم تا به این ولایت‌پذیری قلبی برسیم. 🔸اهل‌بیت خودشان ما را ترسانده‌اند، فرموده‌اند قبل از ، خودتان را آماده کنید.خورشید اگر به گُل بتابد، شکوفه‌های آن را معطر می‌سازد و اگر به مردار بتابد، فضا از بوی تعفّن آن پُر خواهد شد. 🔸خورشید هم اگر از پس پرده غیبت در بیاید و یک دستور صادر بکند، کسی که یک ذره «انانیت» در گوشه قلبش باشد، بوی تعفّن آن انانیت بلند خواهد شد. 🖋استاد پناهیان «» 🌷اللهم لَیِّن‌ قَلبی‌ لِوَلِیِّ‌ اَمرِک...🌷 خدایا قلبم را برای ولی امرت نرم‌ و مطیع گردان. ↙️به مابپیوندید↙️ ✨کانال مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ✨ 👇 @vetralmotor
14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜نامه امام زمان عزیزمان به شیخ مفید شیخ مفید ┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄ «حضرت مهدی(عج)»: فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم. ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥) 💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ↙️به مابپیوندید↙️ @vetralmotor
هدایت شده از مداح امام زمان
22_1390_shab7_Vahed_Daqiqi_160541.mp3
5.88M
واحد ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ آن امیدِ آخرِ ، زهرا نیامد اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ آنکه حق را کند برپا نیامد اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ این مناجاتِ دلِ من با خداست ذکر من ، هرلحظه هر دم این دعاست :ای خدا خونخواهِ آلُ الله کجاست ؟ این نوا آید ز دشت کربلا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ بعد عون و عابس و حر و حبیب زاده ی زهرا شده یکسر غریب در دلِ غربت شد آن مولا خطیب بود این نغمه ی شاه شهدا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ بود این جمله عزیزِ فاطمه به لب سقا ،کنار علقمه بر زمین خورد و نمود این زمزمه مینوشت آن دستِ از پیکر جدا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ با سه شعبه چون شد اصغر روبرو تیر وقتی شد هدف بر آن گلو با پدر میکرد اینسان گفتگو میرسید از حنجرِ پاره ندا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ چون به مقتل ، شاهِ مظلومان فتاد سر بخاک کربلا چون می نهاد .. زیرِ تیغِ شمر ، آوایی بداد از گلویِ شاه آمد این ندا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ روی تل زینب چو مقتل را بدید شمرِ دون مویِ حسین را میکشید پابرهنه ، سوی دلدارش دوید تا زمین می خورد میکرد این دعا : اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیکَ الْفَرَجَ
4_6001116292394780175.mp3
17.97M
⭕️نوحه از زبان حضرت زهرا به جمع عزاداران می شنوید تو روضه ها یه زمزمست گوش کنید صدا صدای فاطمست به مجلس عزای حسینم اومدی خدا خیرت بده مادر این همه شب برا پسرم سینه زدی خدا خیرت بده مادر تو مجلساتون میام و تو روضه هاتون میشینم خیالتون باشه راحت نوکریتون و میبینم همه با هم دم گرفتین که شاه بی سر حسینه منم باهاتون میگفتم غریب مادر حسینه غریب مادر حسین جان **** واسه شادی قلب من بگو سینه زن یه کم حسن حسن بگو روضه بخون برای غریبی حسن خدا خیرت بده مادر مثل حسین برا حسنم سینه بزن خدا خیرت مادر پسر بزرگم غریبه زائری نیستش کنارش حسن مث مادرش شد حرم نداره مزارش تموم غم های زهرا غم حسین و حسن شد قبر حسن بی حرم موند حسینمم بی کفن شد غریب مادر حسین جان تو تاریکی قبر من تویی مهتاب تلاش من این بود نگام کنی ارباب به خاطر مادر بیا من و دریاب زبانحال حضرت زهرا (س) .
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... دامن آلوده و بار گناه آورده‌ام گر چه آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام .(علی بن مهزیار اهوازی (ره) : سه روز محضر امام زمان بود وقتی بهش گفتن وقت تمومه خیلی سختش بود! یه خورجینی همراهش داشت هی نگاه می‌کرد به آقا تو دلش می‌گفت چطور بزارم و برم آقا ؟). هر که بودم، هر که هستم، با کسی مربوط نیست .(هیچکی تا حالا جلو در جلسه یقمو نگرفته گناهکاری حق نداری بری تو!). بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام هر که آرد تحفه‌ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده‌ام بر کبوترهای صحنت هدیه‌ی ناقابلی‌ست گندم اشکی که در این بارگاه آورده‌ام ناله‌ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل نامه‌ای چون دود آه خود، سیاه آورده‌ام ذرّه بودم، زائر شمس الشّموسم کرده‌اند قطره‌ای بودم به این دریا پناه آورده‌ام گر چه هستم قطره‌ای ناچیز، یک دریای اشک_ هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده‌ام هر فقیری هست دست خالی‌اش سرمایه‌اش من فقیرم، دست خالی را گواه آورده‌ام «میثما» مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو سر به خاک زائرت از گردِ راه آورده‌ام شاعر : ............................................
📋تلاش کرد نَیُفتَد؛ ولی ز پا افتاد (ع) (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... .(نادرشاه افشار وارد حرم مولا شد ، یه گدایی بود عمری گدایی می‌کرد در خونه امام رضا ، نابینا بود گدایی می‌کرد تو حرم امام رضا ، جلو نادرشاه اومد گفت : بهم کمک کن! گفت چند ساله داری گدایی می‌کنی تو حرم امام رضا ؟ گفت ۳۰ ساله من دارم گدایی می‌کنم . نادرشاه بهش گفت ۳۰ ساله اینجایی بی عرضه هنوز شفای چشماتو نگرفتی! گفت برم برگردم نابینا باشی میدم سرتو بزنن! پرسید این آقا کی بود ؟ بهش گفتن نادر شاه افشار ، شنیده بود این چه آدمیه ! بدو بدو اومد کنار قبر صدا زد یا امام رضا ۳۰ ساله داری نون میدی بهم یه بار در خونت نیومدم ، اما این بار بیناییمو ندی سرمو می‌زنه ، گفت آقا یه روز بهم بینایی بده نمی‌خواد تموم عمر بدی ، من می‌ترسم سر از تنم جدا کنه ، داشت از حرم بیرون می اومد یه وقت دید چشاش باز شده آقا ما هم عمریه نوکریم آقا خیلی از شما به ما گفتن آقا !. می‌دونی چرا عباشو کشید رو سرش ، شروع کرد اومدن ، امام صادق قربونش بریم خیلی غصه داره امام رضا بود، گفت غریب شهید میشه پسرم ، مظلوم شهید میشه پسرم ، غریب یعنی کی؟ هرکی از مادر جدا بیافته . وقتی از مدینه حرکت می کرد فرمود واسم بلند گریه کنید ! گفتن آقا پشت سر مسافر که گریه نمی‌کنند؟ فرمود مسافری که امید برگشت نداشته باشه اومد از مدینه طوس غریب جدا از مادرش فاطمه جون داد . فرمود اگه حال و روز منو ببینن شیعیان ساکت نمی‌شینن یه درگیری بزرگی میشه ، خونشون ریخته می‌شه ، فلذا عبا رو ، رو صورتش گرفت ، مظلومانه هی زمین میخورد تا خونه اومد ، شاید یه عده اومدن آقا اجازه هست کمک کنیم ؟ نه چیزی نیست دارم میرم خونه! اما زهر یه طوری بود امام حسن چند بار مسموم شد این بار آخر از محرم تا صفر تو بستر افتاد بعضی اهل بیت و سم دادن ۱۰ روز ۶ روز اما آقا امام رضا به یه نصف روز نکشید ، «يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم» مثل مار گزیده «و جَعَلَ یَتَقَّلَبُ شِمالاً و یَمیناً» هی به خودش می‌پیچید .). تلاش کرد نَیُفتَد؛ ولی ز پا افتاد شبیهِ مادر خود بین کوچه‌ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور، خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی، عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد میانِ حجره‌ی در بسته دست و پا می‌زد .(فرمود اباصلت درا رو ببند کسی نباشه). چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد * * * کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد .(کفپوش حجره رو کنار زد رو خاک افتاده داره دست و پا می‌زنه ، میگه رفتم بگم آقا چرا؟ اینطور؟ دلیلشو فهمیدم هی داره صدا می‌زنه حسین!). به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل، یکی جلو آمد به ضربِ نیزه‌ی او، شاه از صدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می‌دید .(فرمود اگه می‌خواید گریه کنید واسه جد غریبم گریه کنید!). محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسب‌ها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بینِ بوریا افتاد .(فردا ببینید زنای نوغانی شاهکار می‌کنند ، مهریه‌ها رو پس دادن ، جهیزیه‌ها رو فروختن ، شنیدن پسر زهرا شهید شده ، تشییع جنازه باید با شکوه باشه ، چقد گل آوردن ، زنا اومدن ، برات بمیریم حسین تشییع آقامون چطور بود ؟). میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریده‌ی آقا ز نیزه‌ها افتاد شاعر : ............................................
📋یابن شبیب گریه کن از غربت حسین (ع) (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... .(فرمود پسر شبیب «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ» واسه حسین گریه کن آخه خیلی بدجوری کشتنش جد ما رو). یابن شبیب گریه کن از غربت حسین .(فرمود اینقدر آقا رو سخت کشتن «أَذَلَّ عَزِيزَنَا»). یه طوری گریه می‌کنیم «وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا أَرْضُ كَرْبَلاَءَ » اشکامون میاد ، این مژه‌هامون می‌کنه ، آقا ؟ آقای ما رو ذلیل کردن عین روایته «أَذَلَّ عَزِيزَنَا»). در کربلا شکسته شده حرمت حسین یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند .(امام صادق فرمود : اینکه آقا می‌فرماید ۱۹۵۰ زخم آخه مگه بدن یه آدم چقدر جا داره ؟ مگه میشه این همه زخم ؟ می گه محاسنش آقا از شدت گریه خیس شد ، فرمود : آره میشه آخه هی شمشیر جای شمشیر زدن!). یک جای سالمی به تمام بدن نداشت شاعر : ............................................
📋 ماه محرم و صفر تموم شه 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع) ..................................................... .(بند اول). ماه محرم و صفر تموم شه نوکری ما که تموم نمیشه قشنگی زندگیم اینه ارباب نوکر خونوادتم همیشه نون و نمک سفرتو خوردم حسین جان میبخشی منو؟ آبرو بردم. حسین جان بعد این همه روضه شنیدن حسین جان شرمندم اقا اگه نمردم حسین جان حلالم کن اگه توی روضه کم گذاشتم حلالم کن اگه خیری واسه تو نداشتم حسین ارباب من .. .(بند دوم). یه عمره که به عشق تو اسیرم به نیت فرج تو روضه میرم شبای اخری میدونم اقا مزدمو از امام رضا میگیرم دل تنگه برا پنجره فولاد. رضا جان با عشق تو شد خونمون آباد. رضا جان بودم اربعین به یاد لطفت. . رضا جان تا به گنبدش چشم من افتاد رضا جان دوست دارم همه جا از خوبی تو گفتم دوست دارم نزا از چشم شما بیفتم شعر و نغمه :
مادر برای عمر کمت گریه می کنیم هر شب برای قد خمت گریه می کنیم هر روز ما برای شما فاطمیه است پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم از رفتن قدم به قدم گریه می کنیم هر جا که دود و اتش و مسمار دیده ایم از غصه های دم به دمت گریه می کنیم چادر نماز فاطمه حصن حصین ماست ما زیر سایه علمت گریه می کنیم توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما پس پای سفره کرمت گریه می کنیم
یا حسن، غریب آقا غریب آقا.mp3
6.42M
🩸نماهنگ| یا حسن غریب آقا غریب آقا کربلایی ذبیح‌الله ابراهیمی و ریمیکس ذبیح الله ابراهیمی امام حسن ┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄ # سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. 💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @vetralmotor ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍سخنرانی کوتاه روضه امام حسن مجتبی عليه السّلام ‌حجت الاسلام دکتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄ «حضرت مهدی(عج)»: فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم. ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥) 💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ↙️به مابپیوندید↙️ @vetralmotor
💔مولای من ! مهدی جان! ازکدامین غصه جگر سوز این چنین می سوزی؟ از زخم عمیق« إِنَّ الرَجلَ لَیَهجُر»؟(1) از درد جانکاه «خار در چشم و استخوان در گلو»؟(2) از تنهایی آفتاب در هجوم قبیله طاغوت؟ از سکوت سرخ قتلگاه درپژواک «ما لی أُنادیکُم فَلا تُجیبونی»؟(3) از استمرار هلهله کلاغهای بام سقیفه؟از پیوند شوم روز دوشنبه سال یازدهم هجری یا روز جمعه سال شصت و یک؟(4) مولای من شرمنده ام از این پرسشهای تلخ که پایانی ندارد، می پرسم برای زیستن، می پرسم به بهانه گفتگو، می پرسم تا عقلم را بیدار کنم، می پرسم تاقلبم نمیرد، می پرسم تا زنگار غفلت از روح خود پاک کنم، می پرسم تا انتهای گریستن، تارسیدن به ژرفای توسل،تا آرامش حضور... مولای من در این فصل رویش مکرر زخم،در این تکثیرتکاثر و ترفیع تملق،در این زمانه سخت وگزنده،گدای کویت خواهم شد و دست از دامان ضریحت نخواهم کشید، امید که این سائل به خاک نشسته را به قطره اشکی در سوگ جد شهیدت اجابت کنی... توضیحات: 1) «این مرد هذیان می گوید» ،نعوذ باللّه ،پاسخ عمر به درخواست حضرت.رسول صلی الله علیه وآله وسلم درآخرین لحظات عمر مبارکشان 2)خطبه سوم نهج البلاغه، معروف به خطبه شقشقیه، درباره غصب خلافت 3)حضرت امام حسین روز عاشورا پس از شهادت تمامی یارانشان آنها را یک به یک صدا زدند و فرمودند چرا شما را می خوانم اجابتم نمی کنید:یا مُسْلِمَ بْنَ عَقیلٍ، وَ یا هانِىَ بْنَ عُرْوَةَ، وَ یا حَبیبَ بْنَ مَظاهِرَ، وَ یا زُهَیْرَ بْنَ الْقَیْنِ، وَ یا یَزیدَ بْنَ مَظاهِرَ، وَ یا یَحْیَى بْنَ کَثیرٍ، وَ یا هِلالَ بْنَ نافِعٍ، وَ یا إِبْراهِیمَ بْنَ الُحصَیْنِ، وَ یا عُمَیْرَ بْنَ الْمُطاعِ، وَ یا أَسَدُ الْکَلْبِىُّ، وَ یا عَبْدَاللَّهِ بْنَ عَقیلٍ، وَ یا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ، وَ یا داوُدَ بْنَ الطِّرِمَّاحِ، وَ یا حُرُّ الرِّیاحِىُّ، وَ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، وَ یا أَبْطالَ الصَّفا، وَ یا فُرْسانَ الْهَیْجاءِ، مالی أُنادیکُمْ فَلا تُجیبُونی، وَ أَدْعُوکُمْ فَلا تَسْمَعُونی؟! أَنْتُمْ نِیامٌ أَرْجُوکُمْ تَنْتَبِهُونَ؟ 4) دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجری قمری روز شهادت حضرت رسول ،در همین روز در حالی که امیرالمومنین علی علیه السلام و یارانشان مشغول امور تدفین حضرت رسول بودند شورای سقیفه تشکیل شد و ابوبکر رابه خلافت برگزیدند، اما روز جمعه سال شصت ویک هجری قمری روز عاشوراست، حضرت زینب سلام الله علیها پس از شهادت امام حسین علیه السلام خطاب به پیکر مطهر شان فرمودند:تو کشته شده روز دوشنبه ای یا روز جمعه؟ اشاره به این واقعیت تلخ که کلیات حادثه کربلا در همان شورا به تصویب رسید‌. اللهم العن🔥الجبت و الطاغوت🔥 ┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄ «حضرت مهدی(عج)»: فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم. ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥) 💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ↙️به مابپیوندید↙️ @vetralmotor
محشر شد و ديدم همه جا غوغا بود هر كس كه حسينى شده بود، آقا بود والله قسم هر چه خدا داد به ما از لطف حسين و مادرش زهرا بود 💚< >💚
یا حسن، غریب آقا غریب آقا.mp3
6.42M
🩸نماهنگ| یا حسن غریب آقا غریب آقا کربلایی ذبیح‌الله ابراهیمی و ریمیکس ذبیح الله ابراهیمی امام حسن ┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄ # سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. 💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @vetralmotor ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
(ع) به سبک هر چقدر گریه کنم سیر نمیشم شد دلم از ، روز ازل ، دربه درت ، رضاجانم از کرمت ، آبرودار ، شد نوکرت ، رضاجانم دلم تنگه ، بی قرار و هوائیه مشهدم آقا دلم تنگه ، توی حسرت دیدن گنبدم آقا دلم تنگه ، ای آقاجان رضاجانم ، ای جان آقام عمریه که ، سایه ی تو ، روو سرمه ، رضاجانم ملجإ ما ، سینه زنا ، توو حرمه ، رضاجانم صدات کردم ، منه غمزده از کرمت شدم آباد صدات کردم ، دادی حاجتمو دم پنجره فولاد صدات کردم ، ای آقاجان رضا جانم ، ای جان آقام ما همگی ، هستیم آقا ، جیره خورت ، رضاجانم حاجتمو ، میدی با اون ، دست پُرت، رضاجانم چقد خوبی ، که نیومده آقا رو دست تو سلطان چقد خوبی ، حرمت شده قبله ی مردم ایران چقد خوبی ، ای آقاجان رضا جانم ، ای جان آقام شاعر: