0. کلیات.mp3
زمان:
حجم:
15.9M
فایل صوتی کامل
#روضه_امام_سجاد
(علیه السلام)
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
در شب شهادت امام سجاد ( علیه السلام ) ، روضه امام حسین ( علیه السلام ) و حضرت رقیه ( سلام الله علیها ) ، اجرا شد ...
#اهواز
2/7/1398
https://eitaa.com/madehin14
17.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکلمه_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#مصطفی_صابر_خراسانی
خوب شد آمدی و فهمیدم
سرِ در خون خضاب یعنی چه
#کارگاه_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
1. دختر شهید.mp3
زمان:
حجم:
6.31M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#شور_محلی (شوردشتی)
ای از سفر برگشته
بابا ، پیکرت کو ؟
#روضه_دستگاه_شور
11/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#شور_محلی (شوردشتی)
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا
بِنْتَ اَبِی عَبْدِالله
ای از سفر برگشته
بابا ، پیکرت کو ؟
سیمرغِ قافِ عاشقی
بال و پرَت کو ؟
بر روی شاخِ نیزه ها
گُل کرده بودی
حالا که پائین آمدی
برگ و برَت کو ؟
از من نمی پرسی چه شد
این چند روزه ؟
از من نمی پرسی
نشاط دخترت کو ؟
#شاعرمصطفی_هاشمی_نسب
امشب ، هر کی حاجت داره ، هر کی گرفتاره ، هر کی مریض داره ، دامن این خانوم سه ساله رو بگیره ،این خانوم ، بابَ الْحوائجِ ، این خانوم ، دُردانه ی اربابمون ، سیدالشهدا ست ، فقط خدا میدونه ، روضه ی این خانومِ سه ساله رو، کسانی میتونن درک کنن ، که توو خونه دختر یتیم داشته باشن ، فقط همسرانِ شهدا ، میفهمن یتیم داری چقدر سخته !
همین چند سال قبل توو اصفهان ، جنازه ی یکی از شهدا رو بعد چند سال ، توو « تَفَحُّصْ » شناسایی کردند ، گفت من مامور شدم به خانواده ی شهید اطلاع بِدم ، وقتی اومدم در زدم یه دختر جوانی اومد درو باز کرد ، گفتم منزل شهید فلانی ؟ گفت بله ، من دخترشم ، تا بهش گفتم جنازه ی پدر شما پیدا شده ، شروع کرد گریه کردن ، گفتم قراره فردا ظهر، جنازه رو بیاریم خونه ی شماها ، بعد میریم برا تشییع ...، دیدم دختر شهید با گریه و التماس ، صدا زد ، میشه جنازه ی بابامو فردا شب بیارید ؟ گفتم ما برا فردا ظهر برنامه ریزی کردیم ،
دیدم خیلی گریه میکنه و التماس میکنه قبول کردیم ، فردا شب ، همینکه با جنازه رفتیم توو کوچه ، دیدم همه جا چراغونه ، تعجب کردم ، سؤال کردم چه خبره ؟ گفتن توو این کوچه امشب ، مجلس عروسی برپاست ، اومدم درِ خونه ی شهید ، دیدم مجلس عروسی توو همین خونه ست ، وارد خونه شدیم خواستیم برگردیم ، دیدم فرزند شهید با چادر سفید اومد جلو در ، گفت خیلی وقته چشم انتظارم ، همه سر سفره ی عقد منتظرن پدر عروس ، بیاد زود باشید بابامو بیارید ،... چند سال از شهادت گذشته فقط چند تا پاره ی استخوان ، اینا رو آوردیم ، این استخونا روگذاشت کنار سفره ی عقد ، گفت به همه گفته بودم ، بابام میاد سر سفره ی عقدم ، بابام بهم قول داده بود ، دیدید بابام اومده ...
#روضه_دستگاه_شور
11/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
2.mp3
زمان:
حجم:
4.95M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#شور_محلی (شوردشتی)
آوای قرآن خواندنت
لالای ام بود
#روضه_دستگاه_شور
11/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#شور_محلی (شوردشتی)
دلت آماده شده ؟ بِبَرمِت خرابه ی شام ؟ توو خرابه ی شام ، وقتی سرِ بابا رو آوردن ، صدا زد : « عَمَّتِي ، هَذَا رَاْسُ مَنْ ؟ » عمه جون ، این سر کیه ؟ صدا زد : « هَذَا رَاْسُ أَبيْکِ اَلْحُسَين » این سرِ بابای غریبت حسینه ...{منبع : کامل بهائی ، عمادالدین طبری ، ج۲، ص۱۷۹ } ... سرِ بابارو توو دامن گذاشت ، شروع کرد با باباش درد و دل کردن :
آوای قرآن خواندنت
لالای ام بود
قربان قرآن خواندنِ تو
حنجرت کو ... ؟
آخه همینطور که با سرِ باباش حرف میزد ، هی با دستای کوچولوش ، سر بابا رو نوازش میکرد ! نمیدونم دستش به کجا رسید ، یه مرتبه صدا زد ، بابا بابا ...
لب های من ، مثل لبت
دارد تَرَک ها
با این لب عطشان ، بگو
آب آورت کو ؟
بابا، سراغ از گوشوار من نگیری
من از تو پرسیدم مگر
انگشترت کو ... ؟
( بابا بابا ... یکی دو بیت دیگه درد و دِلای رقیه رو بخونم ، هر کی میخواد گریه کُنه ، بسم الله ... )
این چند روزه
هر کسی سوی من آمد
فریاد می زد : « خارجی »
پس زیورت کو ؟
بعد از غروب واقعه
همبازی ام نیست
خیلی دلم تنگش شده
پس اصغرت کو ؟
( « آن شب که افتادم زِ ناقه » ... همه ی روضه ی من ، همین دو بیته ها ... )
آن شب که افتادم
زِ ناقه ، بر روی خاک
حوریه ای دیدم
شبیه مادرت ، کو ( که او )
با گوشه ی چادر
برایم روسری ساخت
میگفت ای دُردانه ی من
مَعجرت کو ؟
دیگر بس است
این غُصِّه ها آخَر ندارد
من را بِبَر،
گر چه کبوتر ، پَر ندارد
#شاعرمصطفی_هاشمی_نسب
یه مرتبه دیدن ، صدای روضه خونه خرابه ، قطع شد ، دیگه صدای ناله ی رقیه نمیاد ، شاید اول گفتن خدا رو شُکر ، رقیه خوابش بُرد ، اما همینکه زینب اومد بالا سرش ، دید سر یک طرف ، رقیه یک طرف ...، اینقدر غُصِّه ی باباشو خورده ، از غُصِّه دِق کرده ! ، هر جا نشستی ناله بزن : یا حسییین ...
#روضه_دستگاه_شور
11/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
0. کلیات.mp3
زمان:
حجم:
11.26M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#شور_محلی (شوردشتی)
ای از سفر برگشته
بابا ، پیکرت کو ؟
#روضه_دستگاه_شور
11/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
1. استاد حاج اسماعیلی.mp3
زمان:
حجم:
13.94M
#آموزش_روضه_خوانی
#استاد_حاج_اسماعیلی
مروری بر تاریخ و مقتل
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#پاسخ_به_شبهات
کتاب تسلیۀ المجالس تألیف محمد بن ابیطالب حائري کرکی که از علماي قرن دهم است آورده است : در شهر دمشق شام در بخش شرقی مسجد اعظم شهر خرابه اي را دیدم که در گذشته مسجد بوده و بر سنگ نوشته اي در آن نام هاي صلی الله علیه و آله و خاندانش و امامان دوازدهگانه نوشته شده بود و پس از آن چنین نوشته شده بود : « این قبر خانم ملکه دختر حسین بن امیرالمؤمنین علیه السلام است» . پس طبق این سند قبر ایشان حدود 500 سال پیش شناخته شده بوده است.
سند درآدرس اینترنتی :
https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/219887/20
18/4/1403
@madehin14
1. مرهم زحم.mp3
زمان:
حجم:
5.74M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
مَرهمِ زخمِ دلِ
عاشق بیمار « حسین ... »
#روضه_دستگاه_شور
19/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
#گوشه_سلمک
( « مَرهم زخم دلِ عاشق بیمار حسین » ... دلهای همه ، امروز توو خرابه ی شام ، دنبال یک بهانه ای برای گریه کردن هستن ... )
مَرهمِ زخمِ دلِ
عاشق بیمار « حسین ... »
مُنتها غایت هر ،
عبدِ گرفتار « حسین ... »
در جهان فخر کنم
ریزه خور اربابم
غم ندارم که بُود
مونسِ غمخوار « حسین ... »
مُشکل از معرفتم بود
که من کم خواستم
چشم پوشید و عطا کرد
چه بسیار « حسین ... »
گفت یکی از شیعیانِ آقا امیرالمومنین ، گِره افتاد به کارش ، بدهکار بود ، هر چی این درو اون در زد نتونست بدهیشو جور کنه ، یک قالیچه ی دستباف داشت ، اينو برداشت گفت میبرم بازار میفروشم گِره از کارم باز میکنه ، آورد مغازه ی اولی ، قالیچه رو باز کرد مغازه دار یه نگاهی به قالیچه کرد گفت این قالیچه ، گوشش سوخته ، من اينو به نصف قیمت برمیدارم ، قالیچشو لوله کرد گفت میرم مغازه ی بعدی ، شاید بهتر بخره ، یکی یکی مغازه ها رو میگشت ، همه همین قیمتو روش گذاشتن ، تا رسید به یه مغازه ی قالی فروشی ، قالیچه رو باز کرد ، صاحب مغازه یه نگاهی به قالیچه کرد ، گفت چه قالیچه ی زیبایی ، حیف که گوشش سوخته ، چرا خوب مراقبت نکردی ؟ حیفه این قالیچه ست ، گفت ببین حاجی ، توو خونمون روضه داشتیم ، حواسمون نبود ، مَنقل سوراخ بوده ، ذغالها ریخته رو قالیچه و سوخته ، هر چی بیشتر برمیداری بردار، گرفتارم ... ، تا گفت توو روضه ی امام حسین ، پیرمرد قالی فروش گفت ببین این قالیچه اگه سالم بود قیمتش اینقدر بود حالا که سوخته ، قیمتش نصف میشه اما یه حرفی زدی ، این قالیچه برا اربابم حسین سوخته ، حالا که اینطوریه من دو برابر میخرم اَزت ...
آره والله ، دلی که برا ارباب سوخته باشه ،اون دلو مادرشون فاطمه ی زهرا چند میخره ؟ فقط خدا میدونه ... من گفتم دل اگه بسوزه ، اما این خانوم سه ساله ، هم دامنش سوخته بود ، هم موهاش سوخته بود ، هم کف پاش تاول داشت ...
#روضه_دستگاه_شور
19/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
2. سلام چراغ.mp3
زمان:
حجم:
3.51M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
سلام چراغِ سحرِ رقیه
خوش اومدی
تاج سرِ « رقیه »
کجا بودی ،
چرا منو نبُردی
خسته شده همسفرِ رقیه
تا سرِ باباشو دید ، سوال کرد این سرِ کیه ؟ گفتن این سر بابات حسینه ، شروع کرد با سر ِباباش درد و دل کردن ... بابا ...
یادت میاد ؟
اون موقع ها مدینه
میگفتی دخترم پیشم بشینه
حالا نشستم
گوشه ی خرابه
الهی چشمت روز بد نبینه
#بابا_جونم
هر موقع
از چیزی گلایه داشتم
سر روی شونه ی
عمو میذاشم ...
مدینه روزگار خوبی داشتیم
یادش بخیر ،
عجب عمویی داشتم ...
(حالا میخاد گلایه کنه به بابا، چی میگه؟ با با جونم : )
بعدِ تو
دست بچهها رو بستن
غَما ، یه جا
توی دلم نشستن ...
گلایه هام زیاده ،
یکیش اینه :
ببین زدن دندونمو شکستن
( بابا ، بابا ، بابا ، بابا )
راستی ،
دیدی همه تنَم کبوده
یکی بگِه :
گناه من چی بوده ؟
این همه غم دیدم
« ولی بعضیا »
میگن رقیه کربلا نبوده ...
19/4/1403
https://eitaa.com/madehin14
0. کلیات.mp3
زمان:
حجم:
15.71M
فایل صوتی کامل
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
( سلمک ، قرچه ، رضوی )
#دستگاه_شور
مَرهمِ زخمِ دلِ
عاشق بیمار « حسین ... »
#روضه_دستگاه_شور
19/4/1403
https://eitaa.com/madehin14