eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.9هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
جملۀ دختر یک  در یک مدرسه ابتدایی به عنوان زیباترین جمله انتخاب شد . مدرسه المهدی (ع) لبنان با برگزاری یک مسابقه از دانش آموزان خود خواسته بود تا یک جمله ۸ کلمه‌ای در وصف رزمنده بنویسند . «فاطمه دقیق» دختر خردسال «علی دقیق» رزمنده مفقود الاثر حزب الله و دانش آموز این مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت. وی در وصف رزمنده نوشته است :  اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسید ممکن است  آنجا دفن شده باشد .                  🌹🍃🌹🍃    
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ پنجشنبه ها، 🥀دلتنگی جور دیگری است ✨دلتنگ کسانی می شوی؛ 🥀که نبودنشان عمیق تر ✨از بودن خیلی هاست... ✨باید بنشینی گوشه ای 🥀و با نداشته هایت خلوت کنی، ✨و بین اشک و لبخندهایت 🥀جای خالی آنها را ✨به آغوش بکشی... ✨به یاد عزیزان آسمانیمان 🥀بخوانیم فاتحه و صلوات
و رسیدن به لذت بندگی💖 قسمت بیست و سوم 🌺🔵✅ ۱۰ "شیرینی رو دیرتر بخور" 💠امیدوارم همه ی شما عزیزان و نور چشمانم، مبارزه با هوای نفس رو برای خودتون به خوبی جا انداخته باشید. ☺️ 🔔ببینید مبارزه با نفس یه کاری نیست که نیاز به "ایمان" زیادی داشته باشه. ✅ مبارزه با نفس یعنی از شیرینی خامه ای بگذر تا شام خوشمزه رو با اشتها و لذت بخوری.😋 ❓خب به نظرتون این خیلی حرف سنگینیه؟ نه دیگه. 👀به نامحرم نگاه نکن تا توی زندگی زناشوییت لذت بیشتری ببری. 👌🏻 اینو علم روانشناسی هم ثابت کرده😊😉 ✅شما اگه میخوای یه غذایی رو با لذت بخوری، کافیه قبلش یکمی گرسنگی تحمل کرده باشی. ✅مبارزه با نفس نمیخواد لذت های تو رو کم کنه 💟اتفاقا میخواد "لذت بیشتری" ببری. 🔵اگه از یه لذت مسخره ی کوچک گذشتی، یه لذت خوب و زیاد میبری. 🔗کسی که از لذت خوردن نوشابه بگذره، یه عمر لذت سلامتی رو میبره. 🍎 🍾 ⚽️🏀 کسی که از لذت تنبلی بگذره و ورزش کنه، یه عمر "لذت بدن متناسب و سالم رو میبره". 😊 ✅مبارزه با نفس یه کار کاملا عاقلانه هست. کاملا به نفع ماست.🌺👌🏻 💟✅و اسلام اومده تا با ارایه یه برنامه ی خوب، لذت های انسان رو افزایش بده 👏🏻👏🏻👏🏻 خب این که خیلی خوبه!😊 ✅با این برنامه میشه با همه ی بی دین های عالم صحبت کرد. ✅"میشه هر غیر مذهبی رو شدیدا مذهبی کرد". ✅کافیه شما بیای اسلام رو درست معرفی کنی👏💪 ⬅اسلام میگه شیرینی رو دیرتر بخور تا لذت بیشتری ببری!👏😏 ✅ترک گناه یه کار خیلی آسونی هست، روش فکر کن✅😉 💪برای خودت جا بنداز که با مبارزه با نفس میشه لذت هات رو افزایش بدی...😊 🌱🔸🌿▫️🔹🌳 🌺سرزمین لذت ها
•°•°•°• ماتم برده بود... نه... ؟ ؟ _چیشده نیلوفرخانم؟ آب دهنم و قورت دادم، پلک زدم و گفتم: +شما اینجا چکار میکنین آقاصبوری؟ _خب اومدم خواستگاری دیگه. مگه شما نمیدونستید؟ مستقیما به‌چشمام نگاه نمیکرد، اما من مستقیم به چشماش نگاه میکردم! آخه مگه میشه؟! +نه نمیدونستم.حتی نگاه نکردم که ببینم کی هستین! _خب... اشکال نداره... باحجب و حیا ادامه داد: اون دفتر و خوندین؟! سرمو پایین انداختم و گفتم: +بله خوندم... _خب... نظرتون؟!.. ؟! +نظرم؟!... خب راستش... الان تنها مشکل ففط خونواده من هستند... _اونم که مشکلی نیست...با چند بار اومدن و رفتن و اصرار، حل میشه... پس قبوله؟ باخجالت: +بله☺ زیر لبی گفت: _خدایا شکرت... _خب در مورد خودمم بگم که من ۲۵ سالمه توی خونواده ای مذهبی بزرگ‌شدم. توی مسائل معنوی و اخلاقی خب خداروشکر از بچگی توی هیئت های عزاداری و کانون های فرهنگی بودم و آدم صبوری هستم درست مثل فامیلیم. مسائل مادی هم علاوه بر تحصیل، توی اداره بیمه هم کار میکنم.که الحمدالله حقوق خوبی میدن... ماشین هم یه پراید دارم...خونه هم انشاالله میگیرم... اگه سوال دیگه بود در خدمتم... +سوالی ندارم...اگه شماهم سوالی دارین بپرسین... لبخندی زد و گفت: _عرضی نیست 😊 . وارد پذیرایی شدیم که مادر گفت: _دهنمون رو شیرین کنیم یانه؟! که مامان سریع جواب داد: +حالا بذاریم یه هفته فکر کنه نیلوفر جان... . مهمونا رفتن. و داشتم میزو تمیز میکردم که مامان گفت: _جوابت منفیه دیگه؟! یه نگاهی به مامان کردم درست حدس زده بودم اونا مخالفن... باباگفت: _باشناختی که من از نیلو دارم حتما منفیه... +من دیگه اون نیلوفر سابق نیستم... باید فکرامو بکنم... ممنون میشم به نظرم احترام بذارید... و رفتم تو اتاقم... هوووف جنگ اعصاب شروع شد... . ⬅ ادامه دارد... •°•°•°• ✍
•°•°•°• صدای در به صدا در اومد بابا رفت جلوی در پیشوازشون. من و مامانم کنار راهرو ایستادیم، مامان یه کت دامن زیتونی باروسری سرش بودو چند تار از موهای طلایی رنگش هم بیرون بود.! صدای بابا اومد که میگفت بفرمایین داخل. اول یه خانم چادری مسن و خوش بَرو رو اومد داخل که کلی گرم سلام و احوال پرسی کرد،پشتش یه آقای مسن اومد تو که کت شلوار اتو کشیده تنش بود... پشت سر اون اقا یه پسر کت شلواری اومد داخل که سبد گل بزرگ بودو صورتش و پوشونده بود... بدون این که نگاهش کنم سلام کردم و سبد گل و گرفتم و رفتم تو آشپزخونه... هوا خیلی خفه بود. پنجره آشپزخونه رو باز کردم تا یکم هوای آزاد بهم بخوره... بغضم گرفت... خدایا؟! چی میشد بجای اینا الان اینا بودن؟ اصلا قیافه پسره رو ندیدم ببینم چه شکلیه... همون بهتر! استکانای چایی رو آماده گذاشتم که مامان اومد آشپزخونه _نیلو چای بریز بیار. +مامان من نمیارم...خوشم نمیاد! _زشته دختر، بریز بیار! . باسینی‌چایی وارد حال شدم ... یکی یکی چایی رو گرفتم جلوشون رسیدم به شازده! هه...ازش بدم میاد... بازهم نگاهش نکردم... شاید هرکسه دیگه ای جای من بود حداقل نیم نگاهی مینداخت بهش اما من همینکه میدونستم نیست کافی بود تا نگاهش نکنم... . _خب آقای جلالی اگه اجازه بدین دوتا جونا برن صحبت کنن. +خواهش میکنم اجازه مام دست شماست. نیلوفر جان راهنماییشون کن... من بااجازه ای گفتم پاشدم و شازده هم پاشدو دنبال من اومد... در اتاقم و باز کردم : +بفرمایید تو. روی تخت نشست ومنم نشستم روی صندلی میز کامپیوتر... _سلام نیلوفر خانم. سرمو بالا آوردم که جواب سلامش رو بدم که.... نه... این امکان نداشت... . . ⬅ ادامه دارد...
🔴 انتخاباتی... 🔹شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید:بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟ امام فرمودند: عادل ،صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن. - اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمودند: ببین افراد متدین به کدام مایلند؟ -اگر نفهمیدم؟ 🔹امام فرمودند: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آن هارا خشمگین میکند، او را برگزین. 🚩(اصول کافی،ج۱،ص68) خلاصه: ✅ اگر به تشخيص برسي راي بده ✅ اگر نرسيدي ببين به چه تشخيصي رسيدند، راي بده ✅ اگر نرسيدي ببين دين به چه تشخيص رسيدند به جز اون راي بده
به نامِ نامیِ دلبر به نامِ اُمِّ بنین منم غلامِ حسین و غلامِ اُمِّ بنین نفَس به نامِ حسین و نفَس به نامِ حسن به نامِ حضرتِ حیدر به نامِ اُمِّ بنین مریدِ مکتبِ شاهِ ولایتم والله منم غلامِ غلامِ امامِ اُمِّ بنین به عاشقانه ترین عاشقانه ها سوگند که عاشقی شده مَشی و مرامِ اُمِّ بنین دهانِ او که شود باز می چکد روضه حرم به نامِ حسین و به کامِ اُمِّ بنین هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب نمی شود که بگویم مقامِ اُمِّ بنین عجب زنی که زَند زینبش صدا مادر رسیده تا به کجا احترامِ اُمِّ بنین مزارِ او شده همسایه یِ چهار امام فدایِ خاکِ بقیع و سلامِ اُمِّ بنین دوباره روضه یِ گودال و سیب باید خواند دوباره روضه شد امشب به نامِ اُمِّ بنین غریبِ مادری و سَر نداری آقاجان دعایِ ندبه دَمِ وَالسّلامِ اُمِّ بنین
دوباره_غصه_وفات_حضرت_ام_البنین_سلام_280218144821.mp3
7.51M
❤️ دوباره غصه ❤️ تقدیم به حضرت ام البنین و مادران شهدا 🎤🎤 حامد جلیلی