eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
12.3هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 ای کـاش جمال مـاہ او می دیدم عالم همہ سر بہ راہ او می دیدم😍 ای کاش نمیمردم و در روز ظہور خـود را یکی از سپاہ او می دیدم😔
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلى‌الله‏‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند، شيطان فرياد بر مى‏‌آورد كه: واى برمن، واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من، مصون نگه داشت. پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش، تقواى الهى پيشه سازد.✨
... در ڪشور عشق مقتدا ايست فرماندهي ڪݪ قوا ايست ديروز اگر عزيزمصر بود امروزعزيز دݪ ما ايسٺ
قسمت ۴۰ ✅🌺✅ ۱۳ ✅در مورد امر به معروف یه نکته ی ظریفی وجود داره⬇ 🔴خیلی وقتا واقعا نیاز نیست که برای اصلاح طرف مقابل، آدم زیاد حرف بزنه ! 👌بلکه با یه نگاه و نهایتا دو سه کلمه میشه اصلاحش کرد.😳 ⬅بنده زیاد از این قضیه استفاده میکنم و نتایج خوبی گرفتم☺️ 🔹مثلا توی حوزه بودم یکی از بچه ها نشسته بود نزدیکم و داشت حرف میزد 🔴بعد یه حرفی پشت سر یکی زد! ⬅با اینکه رفیق هستیم و با هم خیلی بگو بخند داریم ⚠اما خب همون موقع اخم کردم و بهش گفتم ،آخه چرا غیبت میکنی؟ 😒 👣بعد هم بلند شدم و رفتم بیرون. 👌این بنده خدا دیگه ندیدم غیبت کنه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 : آمریکا یک کرد که راه برخورد با خودش را برای همه‌ی عالم باز کرد...
إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ; فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم إِلاَّ أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ اگر بردبار نیستی خود را بردبار جلوه بده ، زیرا کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و به زودی یکی از آنها نشود
✾ ✾ ✾ ══════💚══   ✨حضرت محمد (ص) فرمودند: روز غدیر خم برترین عید هاى امت من است و آن روزى است که خداوند بزرگ دستور داد؛ آن روز برادرم علی بن ابی طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او هدیت شوند، و آن روزى است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین براى آنان پسندید.)✨
❣   ‌ ❤️ ❤️(قسمت42 بخش اول) وارد حیاط دانشگاہ شدم،چند قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ بهار بدو بدو بہ سمتم اومد و دستش رو زد روے شونہ م:بَہ عروس خانم! چپ چپ نگاهش ڪردم و گفتم:اولاً سلام،دوماً نہ بہ بارہ نہ بہ دارہ چرا جار میزنے؟! با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:سلام عروس! اگہ بہ دار و بار و در و پنجرہ نبود ڪہ مامانش نمے اومد خونہ تون شمام اجازہ نمے دادے بیان! همونطور ڪہ قدم بر مے داشتم گفتم:بیا بریم ڪلاس دیر میشہ! بهار نگاهے بہ ساعت مچیش انداخت و گفت:دہ دیقہ موندہ بیا تعریف ڪن ببینم چے شد! پوفے ڪردم و گفتم:وا چے بشہ؟! هیچے نشد! بهار چشم هاش رو ریز ڪرد و گفت:خب بابا حمیدے رو نخوردم! خواستم ڪلاس بذارم و شوخے ڪنم همونطور ڪہ با دست گوشہ ے چادرم رو گرفتہ بودم گفتم:بهار من ڪہ قبول نمے ڪردم مامانش خیلے گیر بود ڪم موندہ بود بگم سمج بسہ دیگہ چقدرم بداخلاق و بد عُنق! همونطور ڪہ دست هام رو تڪون میدادم ادامہ دادم:هے اصرار پشت اصرار آخر قبول ڪردم بابام اجازہ بدہ بیان،از این زناے ڪَنہ بود! بهار همونطور ڪہ بہ پشت سرم زل زدہ بود گفت:شنید! با دهن باز بہ صورتش خیرہ شدم،چندبار دهنم رو تڪون دادم بہ زور سرم رو برگردوندم ڪسے رو ندیدم چندتا از بچہ هاے دانشگاہ در حال رفت و آمد بودن رو بہ بهار گفتم:حمیدے پشت سرم بود؟! زل زد بہ چشم هام و گفت:نہ بابا توام،وگرنہ الان مچالہ شدہ بودے ڪف زمین! سهیلے رو میگم،انگار بلندگو قورت دادے! داشت مے اومد صداتو ڪہ شنید مڪث ڪرد پروندہ ے غیبتم پیش سهیلے رد ڪردے! نفسم رو بیرون دادم و گفتم:درد نگیرے فڪر ڪردم حمیدے پشت سرم بودہ! بازوم رو گرفت،با تعجب گفتم:راستے بهار من اصلا تو مغزم نمیگنجہ حمیدے اومدہ خواستگاریم آخہ چیزے ازش حس نڪردہ بودم. بهار با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:از آن نترس ڪہ هاے و هوے دارد از آن بترس ڪہ سر بہ توے دارد! با چشم هاش بہ جایے اشارہ ڪرد،رد نگاهش رو گرفتم حمیدے نزدیڪ ما راہ مے اومد با دیدن نگاہ من لبخند ڪم رنگے زد،خواست بیاد سمتمون ڪہ سهیلے از پشت دست روے شونہ ش گذاشت و گفت:مهدے بیا ڪارت دارم! قیافہ ے سهیلے جدے و ڪمے اخم آلود بود. متوجہ نگاہ خیرہ م شد سرش رو بلند ڪرد اما نگاهش بہ من نبود! سریع نگاهم رو ازش گرفتم و با بهار وارد ساختمون دانشگاہ شدیم. ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانی
❣ ❣ ❤️ ❤️(قسمت 42 بخش دوم )جلوے آینہ مشغول مرتب ڪردن شالم بودم ڪہ مادرم وارد اتاق شد. همونطور ڪہ با دست چادرش رو گرفتہ بود با حرص گفت:هانیہ!هانیہ!هانیہ! خونسرد گفتم:جانم. از تو آینہ زل زدم بهش و ادامہ دادم:جانم برگشتم سمتش و با لبخند باز گفتم:جانم!شد سہ بار،بے حساب! مادرم پوفے ڪرد و گفت:الان میان! چادرم رو از روے رخت آویز برداشتم و گفتم:مامان خواستگارے منہ ها،تو چرا هول ڪردے؟ مادرم همونطور ڪہ در رو باز مے ڪرد گفت:اون از بابات ڪہ نشستہ سریال میبینہ این از تو ڪہ تازہ یادت افتادہ آمادہ شے،پدر و دختر لنگہ ے هم بیخیال! با گفتن این حرف از اتاق خارج شد،بے تفاوت برگشتم جلوے آینہ و آخرین نگاہ رو بہ خودم انداختم. با صداے زنگ در صداے مادرم هم بلند شد! _هانیہ اومدن! آمادہ اے؟ نفس عمیقے ڪشیدم و از اتاق خارج شدم. پدرم ڪنار آیفون ایستادہ بود آروم گفت:باز ڪنم؟ مادرم با عجلہ اومد بہ سمت من و بازوم رو گرفت،همونطور ڪہ من رو بہ سمت آشپزخونہ مے ڪشید گفت:باز ڪن دیگہ! با تعجب بہ مادرم نگاہ ڪردم و گفتم:مامان شهیدم ڪردے،میدونستم اینطور هول میڪنے قبول نمیڪردما. مادرم بازوم رو رها ڪرد و گفت:میمونے همینجا هروقت صدات ڪردم چاے میارے،اول بہ خانوادہ ے پسرہ تعارف میڪنے بعد من و بابات بعدم آروم ڪنار من میشینے! چند بار پشت سر هم سرم رو تڪون دادم و گفتم:از صبح هزار بار گفتے! با پیچیدن صداے یااللہ مردونہ اے مادرم چادرش رو مرتب ڪرد و از آشپزخونہ خارج شد. ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
❣❣ ❤️ ❤️(قسمت 42 بخش سوم)نشستم روے صندلے و مشغول ور رفتن با انگشت هاے دستم شدم. ڪمے استرس گرفتہ بودم،صداهاے ضعیفے از سالن مے اومد. دستم رو گذاشتم زیر چونہ م و زل زدم بہ ڪترے و قورے. آروم گفتم:اصل ڪارے منم اونوقت تنها نشستم اینجا،خب دامادو بفرستید این ور! با گفتن این حرف خندہ م گرفت و آروم شروع ڪردم بہ خندیدن! استرس بہ مغزم فشار آوردہ بود! تو ذهنم سپردم وقتے خواستم اتفاقات امشب رو براے بهار تعریف ڪنم حرف خودم رو حذف ڪنم! دستے بہ شال بنفش رنگم ڪشیدم و لبم رو بہ دندون گرفتم،حوصلہ م سر رفتہ بود. بلند شدم ایستادم و چادرم رو انداختم روے شونہ هام. _هانیہ جان،عزیزم چایے بیار! ابروم رو دادم بالا و گفتم:چہ عجب! فڪر ڪردم منو یادتون رفتہ. خواستم فنجون بردارم ڪہ لبم رو ڪج ڪردم و آروم گفتم:چند نفرن؟ نمیدونم چقدر ڪار سختے بود مادرم بیاد آشپزخونہ و حداقل بگہ چندتا چاے بریزم! یڪ دست فنجون برداشتم،شیش تا میریزم،عقد ڪہ نیست لشڪرے اومدہ باشن! مشغول چایے ریختن شدم،لبم رو بہ دندون گرفتہ بودم و با دقت چاے رو میرختم چادرم رو روے سرم انداختم و سینے رو برداشتم،ڪمے دستم مے لرزید نفسے ڪشیدم و با گفتن بسم اللہ الرحمن الرحیم از آشپزخونہ خارج شدم. آروم قدم برمے داشتم و نگاهم بہ فنجون هاے چاے بود،هنوز بہ سالن نرسیدہ بودم فاصلہ ے آشپزخونہ تا سالن ڪمے زیاد بود. تو دیدم بودن اما حواسشون بہ من نبود دیوارے هم ڪہ سالن رو از راہ پلہ و آشپزخونہ جدا مے ڪرد باعث مے شد زیاد تو دید نباشم، پدر و مادرم پشت شون بہ من بود و نیم رخ خانوادہ حمیدے رو مے دیدم،مرد خوش چهرہ اے با موها و ریش هاے سفید ڪہ ڪت و شلوار مرتب قهوہ اے رنگ پوشیدہ بود ڪنار زنے ڪہ براے اجازہ خواستگارے اومدہ بود نشستہ بود،حمیدے روے مبل تڪ نفرہ نشستہ بود،ڪت و شلوار مشڪے با پیرهن سادہ سفید پوشیدہ بود سرش ڪمے پایین بود ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے
✴️ پنجشنبه👈2 مرداد 1399 👈2 ذی الحجه 1441 👈23 ژوئیه 2020 🕋 مناسب ها دینی و اسلامی. 🎇امور اسلامی و دینی. ❇️روز مبارک و شایسته ای است برای. ✅خواستگاری عقد عروسی. ✅تجارت و داد و ستد. ✅و سلف خریدن خوب است. 👶 مناسب زایمان و نوزاد خوش قدم است. 🤒مریض امروز زود خوب می شود. 🚘 مسافرت: مسافرت خیلی خوب است. 🔭احکام نجوم. ✳️خرید باغ و زمین زراعی. ✳️خرید خانه و ملک. ✳️و قولنامه و قرار داد نوشتن نیک است. 👩‍❤️‍👩امروز (روز پنجشنبه) مباشرت هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل از ان هیچگونه انحراف و نادرستی در وی نخواهد بود عاقل و سیاستمدار اقا و بزرگوار شود.ان شاءالله. 💑 امشب: امشب (شبِ جمعه) پس از فضیلت نماز عشاء مجامعت مستحب و امید می رود از ابدال و یاران امام زمان عجل الله فرجه الشریف گردد ان شاءالله 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری باعث حاجت روایی است. 💉💉حجامت فصد خون دادن زالو انداختن یا و فصد خوب نیست. 😴 تعبیر خواب امشب: اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 3 سوره مبارکه ال عمران است. نزل علیک الکتاب بالحق.... وچنین برداشت میشود که سه چیز متعاقب و پی در پی به او برسد. ان شاءالله. در این مضامین قیاس شود. ان شاءالله. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فایل صوتی دعای «یا من تحل به عقد المکاره» ( دعای هفتم صحیفه سجادیه ) اين دعا براى ايمن شدن از ستم سلطان و نزول بلا و چيرگى دشمنان و رفع ترس و تنگدستى و دل تنگى ذكر شده است.
توصیه آیت الله بهجت (رحمة الله علیه) 🔻نماز که است👌(خدا برکسی که این نماز را بخواند ولی حاجتی ازخدا نخواهد غضب میکند!) 🔻مجرّب برای و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه تیمم صحیح چجوریه؟ آیا لازمه کل صورت و میان انگشتان دست هم مسح بشه؟
4_5771456071726007964.mp3
6.04M
⁣⁣⁣⁣⁣فرمانروای دو عالَم، ساقی کوثر علی جان... ⁣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ / قسمت یازدهم 🔷س 4262: اینکه در روایت گفته شده است لااعتبار بیقین الوسواسی یعنی چه؟ و اینکه در استفتائات رهبری چنین امده که اگر نجاست را با چشم ببیند به گونه ای که دیگری هم ببیند یقین به نجاست کند باید اعتنا کند و در این جا تکلیف دارد، در کجا مصداق پیدا میکند❓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ / قسمت سیزدهم 🔷س 4263: آیا مقصود از یقین در بحث طهارت و نجاست یقین منطقی است یا اطمینان هم کفایت می‌کند❓
1_606754728600141891.mp3
4.33M
🎤 " حرم و حرف زیارت, حرم و هوای تازه "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️قرائت خطبه «عقد » یک زوج جوان توسّط رهبر معظّم انقلاب 🔻امام خامنه ای: یکی از گناهان کبیره‌ تمدّن این است که ازدواج و تشکیل خانواده را در چشم مردم سبک کرد مثل لباس که عوض می‌کنند. •┈┈••❀•🕊🌹🕊•❀••┈┈• •┈┈••✿•🌷🇮🇷🌷•✿••┈┈•
آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان،نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامحرم تو اینستاگرام با نامحرم تو خیابون فرقی داره آیا؟؟