‼️پاداش خدمت رسانی به بیماران
🔷س 4320: اگر کسی از کادر درمانی #بیمارستان ها، در راه خدمت رسانی به بیماران مبتلا به #کرونا از دنیا برود، آیا #شهید محسوب می شود؟
✅ج: ان شاء الله پاداش عظیم شهدا را خواهد داشت ولی حکم شهید در #جنگ را ندارد.
#احکام_پزشکان #کرونا #بیماری_کرونا #کرونا_ویروس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ #احکام_وسواس
🔷 قسمت بیست و هفتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد پناهیان:
🔻 قرآن: روز قیامت حتماً از نعمت #ولایت سؤال میشوید!
⚠️شاید امسال، سال امتحان عزاداران باشد..
🔻مدل عزاداری را عوض کن، اما یک وقت به بهانۀ کرونا برای محرم کم نگذاری!
.
#-قسمت_نوزدهم .
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.
اخر هفته شد و خواستگارها اومدن و من از اطاقم میشنیدم که با بابا دارن سلام و احوال میپرسی میکنن😒
مامانم بعد چند دیقه صدام کرد 😐
.
چادرم رو مرتب کردم و با بی میلی سینی چای رو گرفتم و رفتم به سمت پذیرایی😞
.
.
تا پامو گذاشتم بیرون مامانش شروع کرد به تعریف و تمجید از قد و بالای من😐
.
به به عروس گلم😊
.
فدای قدو بالاش بشم😊
.
این چایی خوردن داره ازدست عروس آدم😊
.
فک نمیکردم پسرم همچین سلیقه ای داشته باشه 😀
.
.
داشت حرصم میگرفت و تو دلم گفتم به همین خیال باش😒
.
.
وقتی جلو خواستگاره رسیدم اصلا بهش نگاه نکردم😑
.
دیدم چایی رو برداشت و گفت ممنونم ریحانه خانم😊
.
نمیدونم چرا ولی صدای سید تو گوشم اومد😲
.
تنم یه لحظه بی حس شد و دستام لرزید😟قلبم داشت از جاش کنده میشد😯.تو یه لحظه کلی فکر از تو ذهنم رد شد😊 . نمیدونم چرا سرم رو نمیتونستم بالا بگیرم😔اصلا مگه میشه سید اومده باشه خواستگاری؟!😯
.
نگاه به دستش کردم دیدم انگشتر زهرا رو هم نداره دیگه😊
.
اروم سرم رو بالا اوردم که ببینمش😐😰
.
.
دیدم عهههه
احسانه...😡😐
.
داشت حرصم میگرفت از اینکه چرا ول کن نبود😡
.
یه خواهش میکنم سردی بهش گفتم و رفتم نشستم 😑
.
بعد چند دقیقه بابا گفت خوب دخترم اقا احسان رو راهنمایی کن برین تو اطاق حرفاتونو بزنین
.
با بی میلی بلند شدم و راه رو بهش نشون دادم😑
.
هر دوتا روی تخت نشستیم و سکوت😐😐
.
-اهم اهم...شما نمیخواید چیزی بگید ریحانه خانم؟!☺
.
-نه...شما حرفاتونو بزنین.😑اگه حرفای من براتون مهم بود که الان اینجا نبودید😐
.
-حرفات برام مهم بود ولی خودت برام مهم تر بودی که الان اینجام ☺
ولی معمولا دختر خانم ها میپرسن و اقا پسر باید جواب بده
.
-خوب این چیزها رو بلدینا...معلومه تجربه هم دارین😐
.
-نه.اختیار داری ولی خوب چیز واضحیه☺
.
به هر حال من سوالی به ذهنم نمیاد😑
.
و چند دقیقه دیگه سکوت😐😐
. .
-راستی میخواستم بگم از وقتی چادر میزاری چه قدر با کمال شدی😊
البته نمیخوام نظری درباره پوششت بدما چون بدون چادر هم زیبا بودی و اصلا به نظر من پوششت رو چه الان و چه بعد ازدواج فقط به خودت مربوطه و باید خودت انتخاب کنی
.
.
-از ژست روشنفکری و حرف زدناش حالم بهم میخورد و به زور سر تکون میدادم😐
تو ذهنم میگفتم الان اگه سید جای این نشسته بود چی میشد😊
.
یه نیم ساعت گذشت و من همچنان چیزی نگفتم و ایشون از خلقت کائنات تا دلیل افزایش قیمت دلار تو بازار ازاد حرف زد و اخر سر گفتم:
اگه حرفهاتون تموم شد بریم بیرون😐
.
#ادامه_دارد
.
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قسمت_بیستم
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.
.
یه نیم ساعت گذشت و من همچنان چیزی نگفتم و ایشون از خلقت کائنات تا دلیل افزایش قیمت دلار تو بازار ازاد حرف زد و اخر سر گفتم
اگه حرفهاتون تموم شد بریم بیرون😑
.
بفرمایین ...اختیار ما هم دست شماست خانم 😊
.
حیف مهمون بود وگرنه با اباژورم میزدم تو سرش😐😆
.
.
وارد پذیرایی شدیم و مادر احسان سریع گفت وایییی چه قدر به هم میان..ماشا الله...ماشا الله 😊
.
بابام پرسید خب دخترم؟!
.
منم گفتم : نظری ندارم من😐😐
.
مامانم سریع پرید وسط حرفمو گفت بالاخره دخترها یکم ناز دارن دیگه..باید فک کنن😊
.
مادر احسانم گفت : اره خانم😊...ما هم دختر بودیم میدونیم این چیزارو😉😄 عیبی نداره 😁 پس خبرش با شما .
خواستگارا رفتن و من سریع گفتم لطفا دیگه بدون هماهنگی من قراری نزارید 😐
.
مامان: حالا چی شده مگه؟؟خب نظرت چیه؟!
.
-از اول که گفتم من مخالفم و از این پسره خوشم نمیاد 😑
.
و حالا شروع شد سر کوفت بابا که تو اصلا میدونی چه قدر پول دارن اینا؟! میدونی ماشینشون چیه؟! میدونی پدره چیکارست؟!میدونی خونشون کجاست؟!😡
.
-بابای گلم من میخوام ازدواج کنم نمیخوام تجارت کنم که😐
.
-آفرین به تو...معلوم نیست به شما جوونا چی یاد میدن که عقل تو کله هاتون نیست😐
.
-شب بخیر..من رفتم بخوابم 😐
.
.
اونشب رو تا صبح نخوابیدم😕
تا صبح هزار جور فکر تو ذهنم میومد 😐
یه بار خودم با لباس عروس کنار سید تصور میکردم 😊
اما اگه نشه چی؟!😔
یه بار خودمو با لباس عروس کنار احسان تصور میکردم 😐
داشتم دیوونه میشدم😕
از خدا یه راه نجات میخواستم
خدایا حالا که من اومدم خب سمتت تو هم کمکم کن دیگه😔
.
.
فرداش رفتم دفتر بسیج.. یه جلسه هماهنگی تو دفتر اقا سید بود...اخر جلسه بود و من رفته بودم توی حال خودم و نفهمیده بودم که زهرا پرسید:
.
-ریحانه جان چیزی شده؟!😯
.
-نه چیزی نیست😕
.
-سمانه که از خواستگاری دیشب خبر داشت سریع جواب داد چرا ...دیشب برا خانم خواستگار اومده و الان هوله یکم😄😄
.
-زهرا :ااااا...مبارکه گلم...به سلامتی😊
.
تا سمانه اینو گفت دیدم اقا سید سرشو اول با تعجب بالا آورد ولی سریع خودشو با گوشیش مشغول کرد بعد چند بار هم گوشی رو گرفت پیش گوشش و گفت:
.
لا اله الا الله...انتن نمیده 😡
و سریع به این بهونه بیرون رفت😕
.
دلیل این حرکتشو نمیفهمیدیم😐
.
#ادامه_دارد
.
.
#سید_مهدی_بنی_هاشمی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اثرات ویژه نماز جعفر طیار در زندگی روزمره ما
🎙حجةالاسلام والمسلمین پناهیان
|⇦• #سینه_زنی
بیایید بیایید ...
به امید باز شدن #راه_کربلا و رفع موانع #پیاده_روی_اربعین و ریشه کن شدن #ویروس_کرونا به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
بیایید بیایید ، اگر اهل مایید
که خیری نبینید ، اگر جا بمانید
گفته امام ما ، من لَحِقَ بِنا
آخر راه حق ، راه عقل ، راه عشق
میرسد کربلا ..
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
والله قسم کعبه فقط سنگنشان است
مقصود حسین کرب وبلایش حرم ماست
شاعر:محسن عربخالقی
Pishzamine_Hajmahdirasuli_Shab4moharam1441.mp3
4.06M
|⇦• #سینه_زنی
بیایید بیایید ...
به امید باز شدن #راه_کربلا و رفع موانع #پیاده_روی_اربعین و ریشه کن شدن #ویروس_کرونا به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
این خبر را برسانید به عُشّاق حُسین
#بوی_پیراهن_خونین کسی می اید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل
رهبر انقلاب: روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد.
نکتهی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نسانا و نساکم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجهای که در آن باید تمایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد.
هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمومنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است.
یعنی نشان دهندهی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشهکن بشود با عذاب الهی.
١٣٨٨/٠٩/٢٢
#سلامتی_فرمانده_صلوات
استاد کفیل_ تسبیح منتظران 1.mp3
914.9K
🔸سُوَر مسبّحات🔸
پیامبر اکرم(ص) هر شب پیش از خواب سورههای مسبحات را قرائت مینمود و میفرمود: «در مسبحات آیهای است بهتر از هزار آیه»
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
▪️محرم در راه است.
🏴خوش بحال کسانی که
هم زنجیر میزنند!
و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند...!
🏴هم سینه میزنند!
و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات میدهند...!
🏴هم اشک میریزند!
و هم اشک از چهره ی انسانی پاک میکنند...!
🏴هم سفره می اندازند!
هم نان از سفره کسی نمیبرند..!
آنوقت با افتخار میگویند:
" یاحسین "
💕💕💕
🖤|| #حيعليالعزا
آري ، بشتابيدبہسويعزا
کهوقتشرسيدهاست ...
محرمی دوباره
وغمی كهنه
درراهاست ...🏴
فقطچندروزديگرمانده ...
بايددستبهکارشد
مثلهرسال
وباهمانشوروشکوه ...🏴🖤
حسينيه هارابرپاميكنيم
وسياهی ميزنيم ...🏴
مجلسروضه همکهبرپانباشد،
طنينروضه رادرهمه جای شهر
برقرارميڪنيم ، حتی شدهبا
يک ضبط و بلندگوی ساده ،
ازهرحسينه بايد
صدای "يا حسين"
به آسمانبرسد ...
که شهرهامانازقديم
باشورمحرمزنده اند ...
قدردانهميشه ايننعمتيم
ويادماننميرود
کهصاحبروضههامان
مادرشزهراست ...♡
#5روزتاشروعدلدادگی🖤
🍃یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلویی معروف ، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود ، روزی سه چهار دیگ چلو می فروختیم و مشتریها فراوان بودند ، اما یکباره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند ، کارها از سکه افتاده ، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود…؟
🍃شیخ تأملی کرد و فرمود: تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی. مرشد گفت: من کسی را رد نکردم ، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم. شیخ فرمود: آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود ؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟! مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد ، او را یافت و از او پوزش خواست ، و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت: نسیه داده میشود ، حتی به شما. وجه دستی هم به اندازه وسعمان پرداخت می شود.
📚 کیمیای محبت
💕💕💕
🌹 ✨🌹✨🌹✨ 🌹✨🌹✨
#دعا_درمانے #بـســــیار_مــجـــــرب
❣دعـای حضرت هود (ع)
بـــــــرای حاجـــــات❣
🍃ازپیامبر صل الله علیه و
آلـه نقل شــده است کـــه
نمے خواند بنده ای این دعا
را مگر اینکه خـدای تعالـے
دعایش را اجابت مےکند🍃
✨مَا عَلَيْكَ يَارَبِّ لَوْ أَرْضَيْتَ
كُلَّمَنْ لَهُ قِبَلِي تَبِعَةٌ وَغَفَرْتَ
لیمَا بَيْنِی وَبَيْنَكَ وَأَدْخَلْتَنِيی
الْجَنَّةَ فَإِنَ مَغْفِرَتَكَ لِلظَّالِمِينَ
وَ أَنـَا مِـنَ الـظـَّالِمـِيـنَ ✨
📚مصباح کفعمیص298
💕💕💕
#سلام_امام_زمانم💚
دوش در وقت سحر شمع دل افروخته ام
نرگس مست تو را دیده ام و سوخته ام
به تمنای وصال تو ز سر تا به قدم
چشم گردیده به راه قدمت دوخته ام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
🌟فرشته از شیطان پرسید:
قویترین سلاح تو برای فریفتن انسانهاچیست❓
⭕️شیطان گفت: به آنها میگویم:
«هنوز فرصت هست»
❗️سپس شیطان پرسید:
⚡️قدرتمندترین سلاح تو برای #امید بخشیدن به انسانها چیست؟
🌟فرشته گفت:
به آنها میگویم «هنوز فرصت هست»
💕💕💕