#شبهات_فاطمیه
💢آیا فاطمه(س)، مردانی که به علی(ع) #جسارت کرده بودند را تهدید کرد که در صورت ادامه رفتارشان، موی سر خود را پریشان خواهد کرد؟! آیا این کار با #عصمت آنحضرت، منافات ندارد؟
✅در منابع #حدیثی و تاریخی و به صورت پراکنده، نقلهای #مختلفی درباره بیحرمتی به حضرت فاطمه(س) آمده است:
ابوهاشم میگوید: هنگامى که على(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) نیز پیراهن پیامبر خدا(ص) را روى سرش گذاشت و دست حسنین(ع) را گرفت و به دنبال آنحضرت بیرون آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: «مرا با تو چکار؟! میخواهى بچههایم را یتیم کنى و مرا بیشوهر؟ به خدا سوگند! اگر گناه نبود، مویم را پریشان کرده و به درگاه پروردگارم فریاد میزدم». مردى از میان آن جمعیت -خطاب به ابوبکر یا عمر- گفت: از این کار چه منظورى دارى؟ [میخواهى عذاب بر این امّت نازل کنى؟] سپس فاطمه(س) دست على(ع) را گرفت و از مسجد بیرونش آورد.
بررسی سند روایت:
روایت از حیث سند #ضعیف است؛ زیرا:
اوّلاً: در #سلسله سند آن، فردی به نام معلّى بن محمد بصری وجود دارد که بعضی از کتابهای رجالی او را از جهت مذهب و حدیث، مضطرب دانستهاند.
علاوه بر اینکه؛ در این روایت نامی از ابوهاشم به میان آمده است که مشخص نیست چه کسی است و مجهول میباشد.
ثانیاً: این روایت یک نقل تاریخی است و از امام معصوم نقل و صادر نشده است. لذا حدیث موقوف است که حدیث از #اقسام حدیث ضعیف میباشد. مگر آنکه قراینى وجود داشته باشد که به طور عادت موجب اطمینان به صدور آن از معصوم(ع) گردد.
بررسی #متن روایت:
با قطع نظر از ضعف سند، این روایت منافاتی با #عصمت حضرت زهرا(س) ندارد؛ زیرا:
1. در روایت یاد شده، تأکید شده که اگر این کار گناه نبود، اقدام به انجام آن میکردم. این بیان مانند سخن حضرت یوسف(ع) است که قرآن درباره آن میفرماید: «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ».
2. در مواردی چون #خطبه فدکیه که در مسجد النبی(ص) بیان شد، فاطمه(س) در پشت پرده با مردم سخن میگفت، نه در جلوی چشم آنها. لذا ممکن بود در این واقعه نیز به پشت پرده رفته و در آنجا موی خود را پریشان کند، نه در بین نامحرمان که #منافات با عصمت آنحضرت داشته باشد.
3. از طرفی ایشان نفرموده که در آن جمع و در همان لحظه این کار را انجام میدهد. #شاید به منزل رفته و برای آنکه پریشانی خود را نزد خدا اعلام کند به این کار دست بزند.
البته دو #توجیه اخیر با عبارت "لولا أن تکون سیئة" چندان همخوان نیست و توجیه اول مناسبتر است.
4. به هر حال، تهدید فاطمه(س) باعث شد که مردم دست به اعتراض بردارند. لذا حضرت به همراه امام علی(ع)، بدون اینکه این کار را انجام داده باشد، به #منزل برگشتند.
📚الکافی، ج 8، ص 237
📚أسماء مصنفی الشیعة، ص 418،
📚مرآة العقول ، ج 26، ص 183
#نکته
📌عده ای این #ضرب_المثل غلط رو به کار
می برند؛
❗️هر کسی کار خودش، بار خودش، آتیش به انبار خودش❗️
و اینطور #توجیه می کنند که سود و زیان کار هر کس متوجه خودش میشه و #گناه دیگران به ما مربوط نیست...!👇
⁉️ آیا این ضرب المثل، با #عقل سازگاری داره؟!
🔻یعنی اگه انبار همسایه آتیش بگیره، به ما #ربطی نداره؟! 😟
🔺حداقل برای اینکه به انبار خودمون سرایت نکنه، باید #عکس_العمل نشون بدیم و #بی_تفاوت نباشیم!
✅ افراد جامعه، ساکنان یک کشتی هستند.
گناه در #جامعه، مثل سوراخ کردن کشتی در دریاست!
همین که آب وارد شد، همه رو غرق میکنه!
همینطور خطر #گناه_علنی، متوجه همه مردم جامعه است!
👈پس این تفکر که گناه کسی در #سرنوشت دیگران #اثر نداره، صحیح نیست.
🍂🍁🍂🍁
🌷#ملااحمد_نراقی:
بدگمانی بیدلیل به مردم، گناه است و باید از آن پرهیز کرد. در حدیثی از #امام_صادق (علیهالسلام) روایت شده که حضرت علی (علیهالسلام) فرمود:
🔷امور برادر دینیات را به بهترین نحو #توجیه کن تا آن جا که راه توجیه بسته شود و به خاطر سخنی که برادر دینیات گفته است، مادامی که بتوانی برای گفته او توجیهی درست کنی، به او گمان بد مبر.
📚 نردبان سعادت، ص ۳۶۳
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
#نکته
عده ای #ترک امر به معروف و نهی از منکر رو اینطور #توجیه می کنند که...
من خودم دنیای عیبم، گناهکارم، چطوری به دیگران تذکر بدم...؟!
اول باید خودسازی کنم!
در جواب این #شبهه باید گفت:
طبق نظر مراجع عظام تقلید:
در امر به معروف و نهی از منکر، عامل بودن #شرط نیست!
(امام خمینی، تحریرالوسیله، باب امربه معروف، پس ازشرط چهارم، مساله۲۰)
یعنی امر و نهی، بر شخص گناهکار هم واجبه!!
گرچه که اثر تذکرش کمتر میشه ولی تکلیف ازش ساقط نمیشه!
مگه میشه با ترک یک واجب، خودسازی کرد؟!!
امر به معروف و نهی از منکر، در خودسازی آمر به معروف هم خیلی موثره
مولا علی علیه السلام می فرمایند: امر به معروف کن تا اهل معروف شوی!
آیا عقل سلیم می پذیره که
دیگران رو از خطر برق گرفتگی آگاه نکنم؟چون خودم دچارش شدم؟!
کسی که در خطر سقوط در چاه هست نجات ندم، چون خودم در چاه افتادم؟!
اگر قرار بود رطب خورده، منع رطب نکنه (قصه رطب که یک حدیث جعلی بدون سند است)
پس فقط آدم های بی عیب و پاک و معصوم، باید امر و نهی می کردند!