eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
23.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
رو گرفتی که کبودی تو پیدا نشود باعث رنجش زخم دل مولا نشود سر سجاده دعا کرده حسن آهسته بی کسی کاش نصیب دل بابا نشود ز دهان زن همسایه شنیده زینب حال او بسکه وخیم است مداوا نشود بشکند دست مغیره که به قنفذ میگفت آنقدر ضربه شدید است که او پا نشود پسرش دید غم کوچه و غصب فدکش به گمانم که دگر عقده ی او وا نشود چه سرش آمده مرگش ز خدا می خواهد گذرش کاش دگر سمت گذرها نشود حال او زار و خراب است بمیرم ای وای دیگر از بستر بیماری خود پا نشود
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی است روضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی است آن قدر نامش بها دارد میان شاعران نام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی است هر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شود حب زهرا، برترین کردار اهل بیتی است مهر زهرا را علی در سینه ی ما ریخته دل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی است این که بر همسایه می بخشید نان خانه را گوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی است حاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرش فاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی است گریه بر زهرای مرضیه عمومی نیست، نه کار چشمان تر ما، کارِ اهل بیتی است روضه را مستوره باید خواند، دستم بسته است روضه ی صدیقه از اسرار اهل بیتی است ماجرای غسل زهرا... ماجرای بازویش... ماجرای روضه ی دشوارِ اهل بیتی است روی نیلی و کبود فاطمه، تا روز حشر بغض هر دلداه و غم خوارِ اهل بیتی است
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟ صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود کاش من‌ هم کشته ی مسمار باشم یک شبی درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟ صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود کاش من‌ هم کشته ی مسمار باشم یک شبی درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی