#اسم_ابوطالب_عبد_مناف_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔اثبات مشرک بودن ابوطالب تنها با یک دلیل.
🖌همانطور که می دانید شیعیان و روافض میگویند ابوطالب ایمان اورد و ایمانش را مخفی نگه داشت!
🖍همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است.
مجلسی میگوید:بيان : أبوطالب اسمه عبد مناف
والصحيح أن اسمه عبد مناف
❇️صحیح ان است که ابوطالب اسمش عبد مناف است
عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده.
♻️حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد؟
چنانکه ابوهریره قبل از اسلام اوردنش نامش عبدالشمس بود ولی وقتی که مسلمان شد نامش را عوض کرد.
🖌چرا ابوطالب چنین نکرد؟ از اینجا ثابت می شود که ابوطالب ایمان نیاورده بود به اسلام وگرنه هرطوری شده بود نام خودش را عوض می کرد.
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با این که نام مبارک حضرت ابوطالب علیه السلام چه بوده است ، نقل های #متعددی است .
1⃣در برخی از نقل ها آمده است که نام مبارک ایشان « #عبد_مناف » بوده است ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛
« به خداوند سوگند ، ابوطالب ، عبد مناف بن عبد المطلب مومن و مسلمان بود »
📚وسائل الشیعه ج 16 ص 231
👌حضرت عبد المطلب هم زمانی که ، #کفالت پیامبر اسلام را به ابوطالب علیهما السلام سپرد ، از او تعبیر به « عبد مناف » کرد .
🔸أوصيك يا عبد #مناف بعدي بموحد بعد أبيه فرد
🔸وصّيت من كنّيته بطالب عبد #مناف و هو ذو تجارب
📚مناقب آل ابی طالب ج 1 ص 34 _ سیره ابن اسحاق ج 1 ص 47 _ بحار الانوار ج 35 ص 85
❕علی علیه السلام می فرمود ؛
« اسم پدرم عبد #مناف بوده که کنیه ( ابوطالب ) بر اسم ایشان غلبه پیدا کرد ( و ایشان به ابوطالب مشهور شدند ) »
📚امالی صدوق ص 603
2⃣در برخی دیگر از نقل ها ، آمده است که نام مبارکش ، #عمران بوده است ، چنان که در زیارت پیامبر گرامی می خوانیم ؛
« سلام بر عموی تو عمران ، ابی طالب »
📚بحار الانوار ج 97 ص 189 _ مستدرک سفینه البحار ج 6 ص 555
3⃣قول دیگر آن است که اسم ایشان همان ، #کنیه ایشان است ، یعنی ابوطالب و ایشان در کنار این کنیه اسم دیگری ندارند .
🔸حاکم نیشابوری می نویسد ؛
« اکثر متقدمین بر این عقیده بودند که اسم ( پدر حضرت علی ) همان #کنیه ایشان بوده است ( یعنی ابوطالب )»
📚معرفه علوم الحدیث ، حاکم نیشابوری ، ص 184 _ تاریخ مدینه دمشق ج 66 ص 310
4⃣قول دیگر آن است که نام ایشان ، #شیبه بوده است ؛
📚اعلام الوری ج 1 ص 43 _ عمده القاری ج 16 ص 301
💠ما بنا را بر این می گذاریم که نام مبارک ایشان ؛ « #عبد_مناف » بوده است . اما سوال می کنیم چه کسی گفته است که « #مناف » نام یک بت بوده است .
❕شما می توانید به کتاب « اسلام و عقائد و آراء بشری » ، ص 259 به بعد مراجعه کنید ، و ببینید که اساسا هیچ گونه بتی در شبه جزیره عربستان به نام « #مناف » نبوده است .
👌از سوی دیگر ، مناف از ریشه نوف و نوفا به معنای شیء مرتفع و #مشرف و والا مقام است .
📚لسان العرب ج 9 ص 342
👌بنابراین مناف به معنای مشرف و والا مقام می باشد ، که این وصف یکی از #صفات خداوند است ، لذا در دعاها از جمله صفات خداوند ، صفت « #منیف » به معنای والا مقام و عظیم الشان ، بیان شده است ؛ « سُبحانَ ذِى الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنيفِ »
📚بحار الانوار ج 86 ص 319 ، ج 83 ص 66
👌بنابراین عبد مناف یعنی عبد الله و مناف یکی از اوصاف #خداوند است . اسم حضرت ابوطالب هم « عبد مناف » بوده یعنی عبد و بنده خداوند والا مقام و #عظیم الشان .
#انگشت_خدا
🤔#پرسش
❔مگر خداوند انگشت و جسم دارد که در روایت آمده است که قلوب بنی آدم بین دو #انگشت خداوند است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایت مشهوری است که در منابع شیعه و اهل سنت به نقل از پیامبرگرامی و دیگر امامان آمده است که فرمودند؛
«قلب مومن میان دو انگشت از انگشتان خدا قرار دارد ، هر طورى كه او بخواهد در دلها تصرّف مى كند ساعتى چنان بوده و ساعتى ديگر چنين مى باشد و بنده بسا به خير توفيق مى يابد »
📚علل الشرائع ج 2 ص 604 _ صحیح مسلم ج 4 ص 2045
❕با توجه به این که ثابت است خداوند متعال با براهین محکم عقلی و نقلی از هرگونه اتصاف به #صفات ممکنات و جسم بودن مبرا است ؛
👌روشن می شود که تعبیر موجود در روایت فوق تعبیری مجازی و کنایی بوده است ، چنان که شیخ صدوق در توضیح روایت می نویسد ؛
« مقصود از «اصبعين من اصابع اللَّه» در روایت ، طريقين من طرق اللَّه است و مراد از #طريقين، طريق خير و طريق شر مى باشد چه آنكه خداوند متعال را نبايد به اصابع توصيف نمود و اساسا شباهتى به مخلوقاتش ندارد پس بايد در لفظ اصابع تصرف كرد و آن را تأويل برد »
📚علل الشرائع ج 2 ص 604
👌علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛
« قلب مؤمن ميان دو انگشت از انگشتان خداوند مهربان است البته واضح است ذات منزه خداوندى انگشتى كه از گوشت و خون و استخوان تركيب يافته و داراى بندهائى است ندارد ولى چون #حركت دادن اشياء، و برگرداندن و تغيير شكل آنها به نيروى دست و انگشتان است تعبير به انگشت شده چون داشتن انگشت در انسان بخودى خود و قطع نظر از كارهائى كه انجام ميدهد ارزشى ندارد و هدف نيست بلكه انگشت وسيله است براى تحريك و تغيير و كارهائى از اين قبيل ، ذات بارى تعالى هم دل را از #حالى بحالى و شكلى بشكل ديگر برميگرداند »
📚بحار الانوار ج 67 ص 40
👌سيد #مرتضى نیز حدیث فوق را چنين تفسير مى كند ؛
« كِنايةٌ عَنْ تَيَسُّرِ تَصْرِيفِ الْقُلُوبِ وَ تَقْليِبِها وَ دُخُولِ ذلكَ تَحْتَ قُدْرَتِهِ ؛
كنايه از آسانى چرخش و #دگرگونى دل و در تحت قدرت خدا بودن است »
📚تنزیه الانبیاء ص 125
👌در فارسى نيز چنين اصطلاحى را به كار مى بريم. براى مثال مى گوييم: «فلان چيز يا فلان كس در #مشت من یا بین انگشتان من است»، كه كنايه از تسلط داشتن بر كسى يا بر انجام دادن كارى است.