eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•زرق و برق سفرۀ شاهانه .. ویژۀ ولادت حضرت اباعبدالله علیه السلام و سرداران کربلا به نفس حاج حسین سازور •✾• "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّه" زرق و برق سفرۀ شاهانه میخواهم چه کار ؟ اشک چشمم هست آب و دانه میخواهم چه‌کار ؟ اولین شرط سلوک عاشقی اواره گی ست از ازل دربه درم کاشانه میخواهم چکار؟ چشم‌های من که با خواب سحر بیگانه اند قصۀ شمع و گل و پروانه میخواهم چکار ؟ من خراب باده نه بلکه خراب ساقی ام در غیابِ حضرتش میخانه میخواهم چه کار؟ آنقدر دیوانه ام که از فرط جنون از قدح سر میکشم، پیمانه میخواهم چه کار ؟ مست کرده شهر را عطر خوش پیراهنش انبیا و اولیا چشم انتظار دیدنش مرتضی با دست خود آیینه قرآن میبرد فاطمه گهواره را در زیرِ ایوان میبرد شور و شادیِ طلوع آفتاب هاشمی غصه و غم را ز دل های پریشان میبرد با دو تا خورشید روی گونه هایش دیدنی ست آبرویی را که از ماهِ فروزان میبرد جامه اش را انبیا در باغ جنت دوختند حور عبا، عمامه اش را نیز غِلمان میبرد بوسه بر قنداقه اش عیسی بن مریم میزند مرهم از خاک رهش موسی بن عمران میبرد با وجود یوسف زهرا یقیناً بعد از این یوسف کنعانیان زیره به کرمان میبرد افتخاری شد نصیب قومِ سلمان بی گمان مادرش دارد عروس از خاک ایران میبرد سفرۀ سوری پیمبر با علی انداخته هرکسی که میرسد رزق فراوان میبرد هر که هرچه هدیه اورده به یمن مقدمش با دعای فاطمه دارد دو چندان میبرد حاتم طایی برای شام خود سر میرسد از میان سفرۀ آقای ما نان میبرد بیقرارم مثل آن موری که روی دوش خود تکه ای ران ملخ نزد سلیمان میبرد خلق میخوانند کشتی نجات عالم است هرچه که بنویسم از خوبی این آقا کم است شاعر:
بسم الله الرحمن الرحیم همیشه حسّ تغزل به نفع شاعر نیست همیشه این قلم شاعرانه قادر نیست همیشه دفتر من حاوی مخمس نیست غم نهفته به اشعار من مشخص نیست پس از مرور غم و غصه های تکراری سروده ام به هوایت، ولیکن اجباری برای قصه ی بهمن چکامه ای دارم میان مثنوی ام درد نامه ای دارم زمانه بر سر جنگ است یا حبیب الله دلم برای تو تنگ است یا حبیب الله بیا ببین جریان های اختلافی را بیا ببین اثر ندبه های کافی را بیا ببین که شکستیم اصل وحدت ها بیا ببین چه نکردیم بین هیئت ها بیا ببین که مسلمان کشی به راه افتاد برادری که به دستان ما به چاه افتاد بیا بیا به تماشا هوای سازش را ببین تعرض تلخ پس از نوازش را یزید معرکه بر رخ نقاب می گیرد مقدسانه وضو از شراب می گیرد بیا که بیعت با اجنبی حلال شدست بیا که خون شهید تو پایمال شدست بیا که بشنوی حالا نه غزه، لبنان را نظاره کن سر و جانم فدای ایران را چه سایه ها ز سر ما یکی یکی کم شد نبوده ای که ببینی چه با "مقدم" شد دوباره نام شهیدی به کوی و برزن هم خبر شدی که شبی احمدی روشن هم ... بر این لوای بنی صدرمان رجایی نیست به جز سرای شهادت دگر سرایی نیست کنار سفره ی ما عمروعاص را دیدی؟ میان حلقه ی فتنه خواص را دیدی؟ بیا بگو که هماره بصیر باید بود کنار رهبر خود سر به زیر باید بود بیا دوباره بخوان کلُّ یومٍ عاشورا بیا دوباره بخوان کلُّ أرض، کرببلا بگو که فصل جدید و بهار بیداری است میان غزه و سوریه کربلا جاری است بیا بگو که علی زمانه ام تنهاست بگو امیر خوارج جسور و بی پرواست بگو که راه تعامل ز ابتکار عدوست بگو که رهبر فرزانه استخوان به گلوست بیا دوباره بگو از بصیرت عمار بیا دوباره بخوان أین میثم تمّار بیا بگو که امان نامه شرّ خنّاس است خوشا به حال هر آنکه ز نسل عباس است همین که بعد تو دارم ولی، خدا را شکر شدم ملازم سید علی، خدا را شکر گذشته آب جفا دیگر از سرم سید! از این گلایه هر ساله بگذرم سید! دلم هوای تو کرده هوای چشمانت هوای مرثیه و شانه های لرزانت دلم هوای جماران دیگری کرده هوای روضه ی گودال "کوثری" کرده ✍ 🏷
دُرّ گونه، زیبا و سپید: از گوش تا گوش گلبوسه تنها می‌دوید از گوش تا گوش هر بار که بابا بغل کرد اصغرش را دست نوازش می‌کشید از گوش تا گوش در گوش جبرائیل بی شک روضه خوانده وقتی خداوند آفرید از گوش تا گوش "روح الامین" را از شب هفتم بگویید باید تصاویری کشید از گوش تا گوش فردای محشر "گردنش" باشد "مدالش" دارد نشان، طفل شهید از گوش تا گوش جای تورق گریه باید کرد زیرا می‌آورد "شیخ مفید" از گوش تا گوش... با اینکه قد و قامتش در تیررس بود یکباره فرمانی رسید از گوش تا گوش از خستگی خوابیده بود آشفته‌اش کرد تیری که نازش را کشید از گوش تا گوش تیری که راحت حرمله آن را رها کرد حلقوم اصغر را برید از گوش تا گوش چون برگ پاییزی سرش از نیزه افتاد باد خزان وقتی وزید از گوش تا گوش وقتی رباب از حنجر او یاد می‌کرد با گریه ناخن می‌کشید از گوش تا گوش ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
خونِ خدا اگر شد، روزی نثار اسلام ماییم و سربلندی، در سایه‌سار اسلام دارد حقیقتِ امر، امروزه می‌درخشد آفاق پُر شد از نور آشکار اسلام آوازه‌ی شریعت، از هر مناره جاری‌ست چشم تمام دنیا، محو وقار اسلام بی شک اجابتِ حق، یعنی اجابتِ دوست لبیک یا حسین است، اول شعار اسلام جز بیرق حسینی، دین پرچمی ندارد نام و نشان مولا، شد اعتبار اسلام هیهات من الذله، از هر که بر نیاید این نقل قول باشد، از اقتدار اسلام اسلام از مُحرم دارد هر آنچه دارد بالا گرفته از لطفش کار و بار اسلام از قید جان گذشت و سر را گرفت بر دست هر کس که شد شبیه، او پاسدار اسلام لب‌های ما همیشه، گرم شهادتین است قرآن ما علی و، اسلام ما حسین است در جان شعرِ شیعی، بیت الغزل حسین است در مَردی و مُروّت، ضرب المثل حسین است چشم و زبان و جانِ پرورگار من اوست آیینه‌ی خدایِ عزّوجل حسین است گفتم حسین و کامم، شیرین شد از کرامت فریاد می‌زنم احلی من عسل حسین است رو می‌کنم به حقْ تا، رو می‌کنم به تربت حیَّ علی الصلاتم، حیَّ علی الحسین است دنیا بزرگواری مانند او ندارد  از قبل خلق سعدی، شیخ اَجلّ حسین است اسباب دستگاهش، هم احترام دارد آوازه‌ی هر آنچه طبل و کتل حسین است زرتشتی و مسیحی، زوار اربعینش بانیِ اتحادِ بینِ ملل حسین است ترس از ابد ندارم، بیم از لحد ندارم امید شیعیان از، صبح ازل حسین است در محضرش نگفتم سخت است مشکل من گفتم به مشکلاتِ خود راهِ حل حسین است با حُسن خلقِ آقا، از خَلق بی نیازم می‌گیرد آن که سائل را در بغل حسین است او حضرت کریم و، من همچنان فقیرم عیدی خود از آقا یک کربلا بگیرم این نو رسیده دُرِّ نایاب بود از اول وی نام دیگرش عشقِ ناب بود از اول بر سَرْ درِ رفیعِ جنت، جمال مولا پیش از شروع خلقت، در قاب بود از اول با اولین نگاهش، دل برده از ملائک گل خنده‌ی ملیحش، جذاب بود از اول پیشانی‌اش چو خورشید از عرش می‌درخشد مبهوت روی ماهش، مهتاب بود از اول بعد از امامتش نه، از صبح آفرینش ارباب زاده بود و، ارباب بود از اول تا سمت بارگاهش، من هم پری بگیرم این دل شبیه فطرس، بی تاب بود از اول دیدار حضرتش را اذن دخول باید زائر مؤدّبِ بر، آداب بود از اول ذریه‌اش شهیدِ گودال شد از آخر مردی که خود شهیدِ محراب بود از اول رودم به سمت دریا، با گریه رهسپارم از روضه نه ولیکن، از غصه حرف دارم چون کوه استواریم، وقتی حسین داریم ترس از کسی نداریم، وقتی حسین داریم یک اربعین شکوه خود را به رخ کشیدیم ۴۰ سال استواریم، وقتی حسین داریم از برکت ولایت، در صحت و سلامت تندیس اقتداریم، وقتی حسین داریم غرق صلابتیم و، دشمن حریف ما نیست پیروز کارزاریم، وقتی حسین داریم دشمن رجز بخواند، ما پشت‌مان نلرزد در جبهه پایداریم، وقتی حسین داریم هم خشم ما کُشنده، هم تیغ ما بُرنده از جنس ذوالفقاریم، وقتی حسین داریم حب الحسین یعنی، حکم برائت از نار همواره رستگاریم، وقتی حسین داریم هرکس که شد حسینی، نزد خدا عزیز است محبوب کردگاریم، وقتی حسین داریم با حسرت شهادت، حیف است که بمیریم عمری امیدواریم، وقتی حسین داریم "لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد گر خلق وا گذارند او وا نمی‌گذارد"
بسم رب الشهید نصرالله به سعادت رسید نصرالله سالها در میانه ی میدان جور ما را کشید نصرالله مثل دُرّ روشن و زلال و شریف سخت مثل حدید نصرالله سرو ما کی خمید در طوفان ؟ شیرمردی رشید نصرالله رفته اما کشانده لشگر را سر راهی جدید نصرالله باب فتح است ؛باب ارشادش رهنمودش مفید نصرالله مگذاری زمین سلاحت را به تو دارد امید نصرالله مژده ی " ارجعی الی ربک " در وجودش دمید نصرالله در ورودی روضه ی رضوان " وادخلی " را شنید نصرالله حلقه بر گوش سیدالشهدا نوکری روسپید نصرالله شادی روح پر فتوح او دست بر سینه یاحسین بگو رهبر و مقتدا امام حسین جَرَیان ساز ما امام حسین با ایادی ظلم بیگانه آشناییم با امام حسین بیعت با یزید ممنوع است مرجع ماست تا امام حسین بین مظلوم ها تجلی کرد غزه تا کربلا امام حسین حرف ما نیست ؛ نقل "جامعه" است "من اتاکم نجی" امام حسین! خون پاک تمامی شهدا نذر خون خدا امام حسین جای "سیدحسن" صدا بزنیم "ماتَرَکناک" یا امام حسین داغ دیدم چه داغ جانکاهی مرد هم گریه می کند گاهی تربت کربلاست در کفنش غصه اینجاست بی هوا زدنش در غم اش منطقه عزادار است از فلسطین گرفته تا یمنش مرد میدان ما کجا و کسی که رسد بوی شیر از دهنش دل مان تنگ خطبه ای غرّاست خطبه ی آتشین و صف شکنش روضه ی جانگداز عاشورا موچ می زد همیشه در سخنش در مراثی جد مظلومش سینه می زد دو دست سینه زنش جگرش سوخت تا جوانش رفت آه از روز بی پسر شدنش پیکرش روی دست ها برود کی لگدمال می‌شود بدنش ؟ آه از آن کشته ای که عریان شد رفت بر باد کهنه پیرهنش در میان برو بیا بردند هم عبا هم عمامه را بردند
@simaye_haramShab 02 Ramazan 1403 Taheri [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان: حجم: 2.23M
غـصــہ دارم ڪـہ ݼـرا سـوز دعا نیست مـرا 🎙 ‍#⃣ غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه کس بال زدم پر پرواز به درگاه شما نیست مرا معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست لذتی در سحر نافله ها نیست مرا دست من خالی و هر بار تظاهر کردم کوله باری بجز از کبر و ریا نیست مرا چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله بارالها به گمانم که بنا نیست مرا به حسین تو قسم قافیه را باخته ام اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا روزی امشب ما دست کریم است کریم در کرمخانه ی او چون و چرا نیست مرا قسمتم کن سحری گوشه ی بین الحرمین هوسی جز سفر کرب و بلا نیست مرا ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
. 🔸بِسمِ الله قاصِمِ الجَبّارین🔸 وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ در سلوک حیدریون در مرام شیعیان غیر نان مرتضی باشد حرام شیعیان با طلوع آفتاب از شوق هر یکشنبه ای می رود سمت نجف ذکر سلام شیعیان یاعلی روی لب ما تا قیامت باقی است یا علی تسبیح صبح و ظهر و شام شیعیان اشهد ان لاامیرالمومنین الا علی پر کند افاق را تکیه کلام شیعیان جز علی بن ابیطالب به شخصی دل مبند تکیه بر شاه نجف رمز دوام شیعیان و حرف سرداران مان باشد پیام شیعیان یاری مظلوم اگر کردیم میراث علی ست یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست افتخار ذوالفقار در نیام شیعیان لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار می‌شود صبح فرج رمز قیام شیعیان تحت امر مهدی زهرا قیامت می کنیم دیدنی باشد یقینا انتقام شیعیان روزگاری می رسد کفار زانو می زنند روزگاری می شود دنیا به کام شیعیان شک نکن سیلی سختی می خورد آل یهود از بزرگ و کوچک ما از تمام شیعیان کار اسرائیل آن ساعت به ذلت می کشد می شود پامال دشمن زیر گام شیعیان محفل آزادی بیت المقدس دیدنی ست با حضور رهبر والا مقام شیعیان شک نکن با خانواده دل به جاده می زنیم پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان مدحت مولی الموالی گرمی بازار ماست شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست
عطر تو زینت فزای روضه‌ها، مهدی بیا هجر تو از پا می‌اندازد مرا، مهدی بیا مهربان‌تر از پدر مادر به فرزندان تویی العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا ندبه باید کرد از درد فراق روی تو اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا به تقاص خون جدت یالثارات الحسین! زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا ای فدای قد و بالای پیمبر گونه‌ات وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا مادرت زهرای مرضیه صدایت می‌زند روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم عمر من طی شد فقط با ذکر یا مهدی بیا صبح عاشورا نشد پس وعده‌ی ما اربعین در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا شیرخواری با گلوی خشک و با چشمان تر از دل گهواره می‌خوانَد تو را مهدی بیا ✍️
از رو نی منو نگا کن بابایی واسه دخترت دعا کن بابایی دوباره بهم بگو "رقیه جان" دوباره منو صدا کن بابایی مثه اون روزایِ خوبِ مدینه بیا دستامو حنا کن بابایی از همون بالای نیزه هم شده یه نگاه به این پاها کن بابایی می‌دونی نمیتونم که راه برم پس واسم فکر عصا کن بابایی گلِ‌سَر دیگه به کارم نمیاد گره‌ی موهامو وا کن بابایی واسه اینکه زجر دیگه سر نرسه مثه من خدا خدا کن بابایی دردمو به هیچکی جز تو نمی‌گم دردمو خودت دوا کن بابایی من می‌خوام فقط که باخودت باشم زود منو حاجت روا کن بابایی سرِ تو جاش توی آغوش منه هجرت از تشت طلا کن بابایی تو کفن نداشتی من می‌خوام چکار؟ یه حصیری دست و پا کن بابایی ✍
ای ترجمان روشن قرآن حسین جان شان نزول سوره ی انسان حسین جان شد مقتل تو قبة الاسلام در زمین سرّ خدا ؛ حقیقت پنهان حسین جان در بند جاهلیت و در کفر مطلق است هرکس نیاورد به تو ایمان حسین جان روز الست با تو خدا را شناختیم محکم ترین ادلّه و برهان حسین جان قصد طواف روی تو دارند انبیا ای صاحب شکوه فراوان حسین جان از سفره ی کرامت تو رزق می خوریم روزی رسان عالم امکان حسین جان جز حق مداری از بشریّت نخواستی مظلوم با صلابت دوران حسین جان معمار انقلاب بدهکار لطف تو ای مقتدای پیر جماران حسین جان ما با دعای خیر تو نزدیک قلّه ایم چشم امید ملت ایران حسین جان ای اسوه ی مقاومت و ایستادگی الگوی هر مجاهد لبنان حسین جان از بچه های خویش فقط تربیت کنیم سربازهای گوش به فرمان حسین جان لبیک یا حسین شعار قیام ماست نامت همیشه منشاء طوفان حسین جان جان بر کفان به شوق لقای تو جان دهند ذکر شریف جمع شهیدان حسین جان   مانند حاج اصغر زنجانی ات همه سر می دهیم جان سنه قوربان حسین جان "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" ؟ خلقی ست در عزای تو حیران حسین جان عمری به فرش روضه ی تو غبطه می خورد قالیچه ی جناب سلیمان حسین جان بدخواه روضه خیر نبیند هرآن که هست  در هر لباس و کسوت و عنوان حسین جان صاحب عزاست فاطمه و روضه آمدیم با دعوت خصوصی ایشان حسین جان "شکر خدا که در دهه ی آخرالزمان " در خدمت توییم کماکان حسین جان ما حاضریم گریه مان را در آوری ما را میان روضه بگریان حسین جان خولی و شمر و حرمله و اخنس و سنان زخمت زدند تک تک آنان حسین جان اصلا بنا نبود که عریان رها شوی بر روی ریگ های بیابان حسین جان
. این خیمه، این حصن حصین را دوست داریم این روضه‌های آتشین را دوست داریم با گریه‌های خود حماسه خلق کردیم اشک بصیرت‌آفرین را دوست داریم " اِنَّ مَعی رَبّی سَیَهدین " بر لب ما تکرار آیات مبین را دوست داریم " اَلعِزَّةُ لله " نقش خاتم ماست همواره این نقش نگین را دوست داریم اسلام آل الله اسلام سیاسی‌ست ما اعتقادی اینچنین را دوست داریم " هَیهات مِنَّ الذِّلَّه " ما را رهنمون شد تبیین دستورات دین را دوست داریم دست ولیّ امر ما در دست مهدی‌ست این باور و فهم و یقین را دوست داریم ایران مان ملک امیرالمؤمنین است با جان و دل این سرزمین را دوست داریم فرمود پیغمبر یدالله است حیدر دست خدا در آستین را دوست داریم هرکس ندارد چشم دیدن، کور گردد نسل امیرالمؤمنین را دوست داریم بین الفبا، حا و سین و یا و نون را این حرف‌های دلنشین را دوست داریم بیش از هر آنچه عاشق نام حسینیم کار جنون است، این طنین را دوست داریم با " اَلبَلاءُ لِلولا " مأنوس هستیم سختی راه اربعین را دوست داریم شوق شهادت حسرت دیرینه‌ی ماست شمشیرهای در کمین را دوست داریم وقتی سر ما را به دامانش بگیرد آن لحظه‌های واپسین را دوست داریم :: مرثیه خوان روضه‌اش روح الامین است آن که سرش بر نیزه جسمش بر زمین است