🔆 دفع بلا از اهل قم
❖ حضرت امام کاظم علیه السلام فرمودند:
قم آشیانه آل محمد علیهم السلام است، و مأوای و جای شیعت ایشان، اما جمعی از جوانان ایشان به معصیت پدران خویش و استخفاف و سخره داشتن ایشان به پیران و بزرگترینان خود، زود باشد که هلاک شوند، مع هذا که حق -عزّ و علا- بلا از ایشان دفع کرده است؛ به سبب برائت و بیزار شدن ایشان از دشمنان.
📚 کتاب تاریخ قم (تالیف ۳۷۸ق)؛ ص۹۸
@madras_emb
🌹 یافاطمة أغیثيني بحق جدتك الزهراء علیهاالسلام
❖ آیت الله العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی "قدس سره":
و اني و ان كنت غير اهل لهذا الشأن لقلة الاستعداد، مضافا الى ضيق الوقت، و لكن اعتمادي على توجه الحضرة المقدسة الفاطمية، و العتبة المطهرة المعصومية، على ساكنتها و آبائها الاطهار و اخيها و ابنائه المعصومين الابرار آلاف التحية و التسليم من رب البرية، حيث اتفق ذلك في جوار تلك البقعة المنورة مع توسلي باذيال لطفهم، فان جاء مطلوبا كان من بركات تلك القبة المنورة، و إلّا فمن سوء حظي و قلة استعدادي.
هر چند بخاطر کمی استعداد و اندک بودن وقت، من شایسته این کار [نوشتن این حاشیه] نبودم، ولی باتکیه به عنایت حضرت فاطمه (معصومه علیهاالسلام) و [برکت] حرم حضرت-که هزاران تحیت و درود پروردگار بر او و پدران طاهرینش و برادرش و فرزندان معصومین برادرش- این کار را در جوار این بقعه منوره، و با توسل به لطف وعنایت آن بزرگوار انجام دادم.
اگرمطلوب دانشوران واقع شد، ازبرکات این بقعه نورانی است و گرنه ازبیبهرگی و کماستعدادی من است.
📚دررالفوائد (تعليقات آية اللّه العظمى الشيخ الأراكي على مباحث الألفاظ من درر الفوائد )؛ ص238
@madras_emb
💠 دستورالعملی از امام زمان علیهالسلام برای رفع گرفتاری در حال اضطرار
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونهای بود که به تلف شدنم منتهی میشد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من بهگونهای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد.
● درباره کیفیت آن دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است:
یک وقت ابن ابی البغل کاتب، مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت بهگونهای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با اینکه درهای حرم بسته بود، ناگهان میبیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقههای منحرفی است که حضرت ولی عصر علیه السلام را قبول ندارند.
آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابیالبغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابیالبغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیدهام.
هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّهای از طرف وزیر پشت در بودند و اماننامهای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را میخواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافهای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفتهای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیه السلام کردهای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابیالبغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابیالبغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد.
● در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم.
🔹 کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است:
دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان:
«يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»
ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه، ده مرتبه بگو: یا غایَتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ.
سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ (علیهم السلام) إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي»
سپس حاجت خود را از خدا بخواه.
سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد.
بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود حاجت تو را برآورده میکند، انشاءالله.
@madras_emb
💠 کتب مهم فقه استدلالی
❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری:
● از کتب مهم، ایضاح الفوائد فخر المحققین است. البته مرحوم فخر المحققین گرایشی عقل گرایانه دارند و استدلالات فقهی را در قالب قیاس های منطقی قرار می دهند ولی به هرحال، اصل مطالب ایشان مهم است و باید ملاحظه شود.
ایضاح الفوائد از منابع اصلی جامع المقاصد محقق ثانی است. هر دو کتاب در شرح قواعد علامه نگارش یافته اند و در مواضع فراوانی همان مطالب ایضاح اما به شکل عرفی تر و بدون قالب های منطقی و فلسفی در جامع المقاصد بیان شده است. اما گذشته از این، تحقیقات خود محقق ثانی نیز برجسته است.
● غایه المراد شهید اول بسیار ارزشمند و قابل استفاده است. این کتاب به همراه جامع المقاصد دو منبع مهم مسالک و شرح لمعهی شهید ثانی است. در موارد زیادی مطالب شهید اول که گاه با عباراتی مندمج و پیچیده بیان شده، در مسالک با قلمی شیوا و به نحوهای استوارتر بیان شده است؛ لذا مسالک در همهی بحث ها بسیار قابل استفاده است. بله ابداعات شهید اول بیشتر است و می توان شهید اول و محقق ثانی را به عنوان دو فقیه برجسته و صاحب مکتب این دوران نام برد.
● در دوران بعدی، مکتوبات محقق اردبیلی بسیار قابل استفاده است؛ البته قلم ایشان بسیار اندماج دارد و گذشته از دشواری فهم آن، مطالب ایشان بیشتر، تاملات و تلنگرهایی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد.
پس از محقق اردبیلی، دو شاگرد مهم ایشان، یعنی صاحب مدارک و صاحب معالم، به نوعی شیوهی ایشان را ادامه دادند. البته مطالب صاحب معالم از دقت و عمق بیشتری برخوردار است و در مواضع زیادی، از اشکالات محقق اردبیلی پاسخ گفته اند. اما صاحب مدارک بیانی روان تر دارند و در موارد بسیاری، مطالب محقق اردبیلی را با قلمی گویا بیان نموده اند.
● در دورهی بعد، کشف اللثام فاضل اصفهانی مطالب قابل استفاده دارد.
بعد از ایشان، آثار وحید بهبهانی بسیار پر مطلب است. وحید بهبهانی نقطهی عطفی در تاریخ فقه و اصول است و آثار قبل و بعد از ایشان کاملا جدا از یکدیگر است. وحید بهبهانی چشمهی جوشانی است که هر بار مسالهای را طرح می کند، فکر و تدقیق مجددی در آن می نماید و به افکار سابق خود اکتفا نمی کند.
آثار وحید پر از مطالب بکر است؛ اما چون بیان روانی ندارد چندان مورد مراجعه قرار نمی گیرد. اگر آثار وحید با آثار صاحب حدائق مقایسه شود روشن می شود که صاحب حدائق چه اندازه بیان زیبا و شیرینی دارند اما ابتکارات وحید به مراتب بیشتر است.
● بعد از وحید بهبهانی، عمدهی آثار قابل استفاده، مکتوبات میرزای قمی، ریاض المسائل، مستند مرحوم نراقی، کشف الغطاء و جواهر الکلام است. همچنین انوار الفقاهه شیخ حسن کاشف الغطاء نیز بسیار خوب و قابل استفاده است.
البته این کلام، به معنای بی فائده بودن سائر کتب نیست. مراد این است که عمدهی مطالب تا زمان صاحب جواهر، با مراجعه به این کتب به دست می آید. و الا، برای تحقیق کامل و استخراج همهی مطالب، لازم است به کتب سائر فقهاء نیز مراجعه کرد.
🔺درس خارج فقه؛ 1395/10/19
@madras_emb
مداحی .mp3
12.09M
🏴 روضه حضرت زهرا "سلام الله علیها"
🎙حاج علی اصغر #انصاریان
📆 شنبه ۶ آبان ۱۴۰۲
📍مدرس فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@madras_emb
#کتاب_استناد
💢 عبدالله بن سبأ
● کتاب هایی مانند «عبدالله بن سبأ و أساطیر أخری» و «خمسون و مائة صحابیّ مختلَق» بر این باورند که شخصیت عبدالله بن سبأ از پایه، ساختگی و بلکه اسطوره ای است که دشمنان شیعه مانند سیف بن عمر، برای دشمنی با شیعه جعل کرده اند. در این باور، عبدالله بن سبأ آفریدهی خدا نیست؛ بلکه ساخته ی ذهن سیف بن عمر است.
👈 به نظر می رسد این باور، درست نیست و عبدالله بن سبأ شخصیتی حقیقی است که اخبارِ درباره ی او؛ از غیر سیف بن عمر نیز نقل شده است.
در منابع روایی شیعه، دربارهی عبدالله بن سبأ، چندین حدیث - که سند برخی از آنها، صحیح است- آمده که در اسناد آنها سیف بن عمر دیده نمی شود (ر.ک: اختیار الرجال، ص106-108؛ تهذیب الاحکام، ج2، ص322، ح171؛ الخصال، ص628، ح10؛ علل الشرائع، ج2، ص344، ح1)؛ اما سیف بن عمر، عبدالله بن سبأ را با پردازش داستانی، به شخصیتی غیر واقعی تبدیل کرده و گفتارش درباره ی عبدالله بن سبأ، جعلی است؛ برای نمونه، اینکه عبدالله بن سبأ شیعه را بنیاد نهاد و سبب شورش گروه های مختلف بر عثمان شد، تنها در روایات سیف بن عمر آمده و از مطالب ساختگی اوست.
📚 استناد؛ ص۴۷۳
@madras_emb
📜 شرح رساله اعتقادات مرحوم علامه مجلسی "رضوان الله علیه"
🎙توسط: حجت الاسلام و المسلمین مجید رحیمی
⏰ پنحشنبه ها؛ ساعت ۱۰ صبح
📍مدرس فقهی امام محمد باقر علیه السلام؛ مدرس۲
📌بارگزاری صوت جلسات در ایتا و تلگرام به آدرس:
@dars_madras_emb
🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ و العَنْ أعْدَاءَهُم أجْمَعِینَ.
@madras_emb
🔆 عبادت بدون اعتقادات صحیح، سودی ندارد (۱)
وَ مِمَّا حُفِظَ عَنْ الامام الصادق علیه السلام فِي الْحَثِّ عَلَى النَّظَرِ فِي دِينِ اللَّهِ وَ الْمَعْرِفَةِ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ قَوْلُهُ علیه السلام:
أَحْسِنُوا النَّظَرَ فِيمَا لَا يَسَعُكُمْ جَهْلُهُ وَ انْصَحُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ جَاهِدُوهَا فِي طَلَبِ مَعْرِفَةِ مَا لَا عُذْرَ لَكُمْ فِي جَهْلِهِ فَإِنَّ لِدِينِ اللَّهِ أَرْكَاناً لَا يَنْفَعُ مَنْ جَهِلَهَا شِدَّةُ اجْتِهَادِهِ فِي طَلَبِ ظَاهِرِ عِبَادَتِهِ وَ لَا يَضُرُّ مَنْ عَرَفَهَا فَدَانَ بِهَا حُسْنُ اقْتِصَادِهِ وَ لَا سَبِيلَ لِأَحَدٍ إِلَى ذَلِكَ إِلَّا بِعَوْنٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند:
درباره آنچه سزاوار نيست از آن ناآگاه باشيد، نیکو بينديشيد و خيرخواه خود باشيد. و در راه شناخت آنچه در ندانستنش هيچ عذرى از شما پذيرفته نيست، بكوشيد.
همانا دين خدا را اركان و پایه های است، كه هر كس آنها را نشناسد، سخت كوشى او در عبادتِ ظاهرى اش، سودى به حالش نداشته باشد و هر كس آنها را بشناسد و بدانها اعتقاد داشته باشد، ميانه روى درستش [در عبادت] به او زيانى نرساند و براى هيچ كس راهى بشناسائى اركان دين نيست جز به يارى خداى عز و جل.
📚 الارشاد (للمفید)، ج۲، ص۲۰۵
#حدیث #اعتقادات
@madras_emb
💠 زمان پیدایش واقفه
❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری:
● معمولا مبدء پیدایش جریان وقف، دورهی پس از شهادت امام کاظم علیه السلام (۱۸۳ هـ ق) دانسته می شود؛ همان زمانی که برخی از وکلای آن حضرت به خاطر اموال زیادی که در اختیار داشتند، امامت امام رضا علیه السلام را انکار کردند.
● اما قرائنی هست که نشان می دهد مقداری قبل از شهادت امام کاظم علیه السلام و در زمان زندان آخر حضرت (که از سال ۱۷۹ آغاز شد)، زمزمه های وقف موجود بوده است. شیخ طوسی در کتاب الغیبه نقل می کند که پس از وفات امام کاظم علیه السلام، بر فراز جسر بغداد بر جنازه ی آن حضرت ندا دادند و گفته شد که «این همان کسی است که رافضیان می پندارند زنده است و نمی میرد» (۱)
● البته این مطلب حداکثر در همان زمان زندان آخر امام کاظم علیه السلام قابل طرح است و وجود جریان وقف در پیش از آن قابل پذیرش نیست.
● این امر از شواهد واقفی نبودن ابوبصیر یحیی الاسدی است. چرا که وفات او در سال 150 (یعنی در حدود سی سال پیش از زندان آخر امام کاظم علیه السلام) گزارش شده است. لذا او اصلا جریان وقف را درک نکرده و واقفی شمردن او اشتباه است.
______
۱- در اینجا توجه به این نکته مناسب است که این مطلب که در زمان ائمهی گذشته علیهم السلام، برخی شیعیان، امام زمان خود را همان مهدی موعود می دانستند که عمری طولانی خواهد کرد، خود این امر از شواهد اصالت و استواری باور مهدویت است. یعنی اصل باور به این که امامی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مدتی طولانی در پردهی غیبت می ماند و سرانجام ظهور می کند و جهان را بعد از فراگیری ظلم و جور از عدل و داد آکنده می کند، مطلبی مسلم بوده است؛ اگرچه برخی در مصداق آن اشتباه می کردند و یا عامدانه و به انگیزه های دنیوی، دروغ می گفتند (همان طور که در مورد سران واقفه مشهود است) و مهدی موعود را بر ائمهی پیش از امام دوازدهم علیهم السلام تطبیق می دادند. اما به هر حال اصل باور مهدویت به سبب تاکیدات اهل بیت و خود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، باوری مسلم و مفروغ عنه در بین مذاهب مختلف بوده است. چنانکه ابن حجر عسقلانی محدث بزرگ اهل سنت چنین نقل می کند: «تواترت الأخبار بأن المهدي من هذه الأمة وأن عيسى يصلي خلفه»
🔺درس خارج فقه؛ 1395/10/28
#اعتقادات #فرق_ادیان #واقفه #رجال
@madras_emb
#کتاب_استناد
💢 واقفه؛ کِلاب مَمْطُوره
● «واقفه» در اصطلاح عام، برای همه فرقه هایی به کار می رود که بر امامی توقف کنند و شهادت آن امام و جانشینی فرد دیگر پس از ایشان را نپذیرند؛ «سبأیّة» و «ناووسیّه» و «مولّفة» این گونه اند. ولی مراد از واقفه در کتب رجالی، اصطلاح خاصۀ آن، یعنی توقف کنندگان بر امامت امام کاظم علیه السلام است.
●فرقه واقفه به چند گروه تقسیم شده اند:
گروهی از آنان معتقد شدند امام کاظم علیه السلام، مهدی قائم است و از دنیا نمی رود تا آنکه شرق و غرب را به تصرّف خویش در آوَرَد و زمین آکنده از جور و ستم را با عدل و داد پُر سازد.
برخی از اینان، بر این باور بودند که امام رضا و امامان پس از ایشان علیهم السلام، امام نیستند؛ بلکه خلفایی هستند که یکی پس از دیگری می آیند تا هنگامه خروج امام کاظم علیه السلام فرا رسد؛ از این رو، پذیرش خلافت ایشان برای مردم لازم است ... .
● در میان امامیه همه گروههای واقفه به «ممطوره»(۱) نیز معروف شدند.
———————
۱. سبب این معروف شدن این بود که علی بن اسماعیل میثمی و یونس بن عبدالرحمن با یکی از واقفه مناظره می کردند؛ هنگامی که سخن میان آنان اوج گرفت، علی بن اسماعیل رو به وی کرد گفت: «ما انتم الّا کلاب ممطورة» (شما جز سگانِ باران خورده نیستید!) یعنی شما از مُردار بدبوترید؛ زیرا هنگامی که سگ، باران خورده و خیس می شود از مُردار بدبوتر می شود (فرق الشیعة، ص۸۲-۸۱).
📚 استناد، ص۴۶۴
#اعتقادات #فرق_ادیان #واقفه #رجال
@madras_emb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 توضیحات استاد معظم آقای حاج سید محمد جواد شبیری (دامت برکاته) دربارۀ انگیزه تدوین کتاب «استناد»:
کتابهایی که درباره «علم رجال» نگاشته شده، روشمند نیستند. یعنی به کاربر، روش آموزش رجال را نمیآموزد. کسی که وارد «رجال» میشود باید پشتوانهای از آموزش عملی داشته باشد. علم رجال یک فن کاربردی است و باید قواعد و اصولی برای کمک به دانش پژوهانی که میخواهند در رجال کار کنند، تدوین میشد. رابطه این قواعد رجال با علم رجال، مانند رابطه اصول فقه با فقه است.کتاب «استناد» با این نگاه تألیف شده است.
@mfeqhi
🔅قال امیرالمومنین علیه السلام: جالِسِ العلماءَ يَزْدَدْ علمُكَ و يَحْسُنْ أدبُكَ وَ تَزكُ نَفْسُكَ.
با علماء همنشينى كن تا بر دانشت افزوده، ادبت نيكو و جانت پاكيزه گردد.
❇️ جلسه علمی آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله»
📖 موضوع: صلاة جماعت
📆 پنج شنبه ۱۱ آبان
🕰 ساعت ۲۰
در دفتر معظم له برگزار می گردد.
اساتید و طلاب عزیز می توانند در این جلسه شرکت فرمایند.
📍خیابان بهار؛ کوچه ۶؛ پلاک ۲۵
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ و العَنْ أعْدَاءَهُم أجْمَعِینَ.
@madras_emb
❌ عنوان بصری، وجود خارجی ندارد
❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری:
● اینکه می گویند، عنوان بصری مشهور است، مشهور در لسان متاخرین است و الا در مصادر اصلی حدیثی و رجالی ما، عنوان بصری اصلا وجود خارجی ندارد.
● حدیث عنوان بصری یک روایت معروفی است که اولین بار در «مشکات الانوارِ» سبطِ شیخ طَبْرسی (نوه ی مرحوم صاحب مجمع البیان)، شیخ علی بن حسن بن فضل وارد شده و بعد از ایشان هم مرحوم شهید ثانی در منیة المرید از خط شهید اول نقل کرده کرده است و در هیچ یک از مصادر اولیه نیامده است.
● بعضی می گویند از روایات عامه است، ولی اصلا در کتب عامه تا آنجا که من تحقیق کردم، چنین روایتی وجود ندارد.
● در واقع مشخص نیست این حدیث از کجا در آمده؛ حدیثی که شیوه های تعبیرش با شیوه های تعبیر روایات اهل بیت علیهم السلام اصلا سازگار نیست.
● باید این چیزهای باطل را کنار گذاشت. مرحوم آسید علی قاضی معروف است که ایشان محور ریاضت هایش حدیث عنوان بصری بوده. این روشها، روشهای نادرستی است.
اگر هم میخواهیم به روایات اعتماد کنیم و محور ریاضت های خود را روایات قرار دهیم، روایتهای که اصل داشته باشد و این روایت های که در مصادر اصلی نیامده را کنار بگذاریم.
● بعضی از عبارات این روایت با روایات مصباح الشریعة تطبیق می کند، ولی مصباح الشریعة هم بنابر تحقیق برای امام صادق علیه السلام نیست.
شخصی نقل میکرد: خدمت مرحوم آقای بروجردی صحبت شد، ایشان فرمود: اَلْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ، منبع ندارد. شخصی گفت: در مصباح الشریعة آمده است. آقای بروجردی فرمود: شما چطور مصباح الشریعة را حدیث میدانید، مصباح الشریعة برای شقیق بخلی [از بزرگان صوفیه] است.
🔺درس خارج اصول؛ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
@madras_emb
🔆 ملاک برتری
أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ يَرْفَعُهُ إِلَى أَحَدِهِمْ علیهم السلام أَنَّهُ قَالَ: بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ صَلَاةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ حَجّاً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ صَدَقَةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ صِيَاماً مِنْ بَعْضٍ وَ أَفْضَلُكُمْ أَفْضَلُ مَعْرِفَةً.
📚صفات الشيعة (للصدوق)؛ ص15
ابن ابی عمیر از یکی از امامان علیهم السّلام روایت کرده است که فرمودند:
بعضی از شما [دوستداران ما] نسبت به بعضی دیگر بیشتر نماز میخوانید و بعضی نسبت به بعضی دیگر، بیشتر حجّ بجا میآورید، و بعضی نسبت به بعضی دیگر، بیشتر صدقه میدهید. نیز بعضی نسبت به بعضی دیگر ، بیشتر روزه میگیرید؛
👈 ولی با فضیلتترین شما کسی است که معرفتش [نسبت به ما] بیشتر باشد.
#ضرورت_معرفت_امام
@madras_emb
بِسْمِ الله الرَّحْمَٰن الرَّحيمِ
📣 اسامی ممتازین حضور و غیاب در مهر ماه سال تحصیلی ۱۴۰۲
🔹پایه ۷
1. آقای احسان بروجردی
2. آقای احمد رحمتی
3. آقای محسن پرتوی
4. آقای محمدحسین کابلی
5. آقای محمد بخشی
6. آقای احمد رحمانی
7. آقای امیرعلی فضیلی نژاد
8. آقای محمدصادق حسین زاده
9. آقای امیر جعفری
10. آقای محمدطاها علی آبادی
11. آقای سیدمحمدجواد رحمانی
12. آقای مهدی شیاسی
13. آقای سیدحسین موسوی
14. آقای محمدهادی بهمئی
15. آقای علی زواره
16. آقای محمدصادق آقایی عطا
17. آقای محسن صفرزاده
18. آقای سیدحسین احمدی
🔹پایه ۸
1. آقای سیدعلی سجادی
2. آقای حسن عباسی
3. آقای سیدحسین احمدی
4. آقای علی برهانی
5. آقای محمد نبی نژاد
6. آقای سیدمحمدتقی حسینی
7. آقای محمدحسین توکلی
🔹پایه ۹
1. آقای مصطفی نقدی
2. آقای مهدی احمدلو
3. آقای علیرضا بارانی
4. آقای محمدرضا صفایی
🔹پایه ۱۰
1. آقای محمد مهدی پورحیدری
2. آقای هاشم نجفی اردبیلی
3. آقای محمدعلی ابن الدین حمیدی
4. آقای سیدمهدی طباطبایی
5. آقای میثاق احمدی نژاد
6. آقای علی دمساز
7. آقای محمد علی اصلانی
8. آقای سیدمحمدصادق فاطمی
9. آقای محمدهادی کرخی
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ و العَنْ أعْدَاءَهُم أجْمَعِینَ.
💠 ... فاصله بسیار است.
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● در دورههای قبل دو چیز در میان اهل علم قوی بود:
یکی در نظر گرفتن مسئولیت الهی در درس خواندن که ما مسئول هستیم و باید حلال و حرام الهی برای مردم روشن شود. از این رو با کمال احتیاط و جدیت کامل درس میخواندند.
دوّم اینکه خود علم برای آنان مطلوب ذاتی بود.
● متأسفانه این معنا در حوزه ضعف پیدا کرده و باید این مسئولیت را حس کنیم. در غیر اینصورت آرام آرام فقه مضمحل میشود.
● ما اگر فقاهت صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری را با فقاهت امروز مقایسه کنیم، میبینیم که فاصله بسیار است.
● مرحوم آقای سیّد محمّدصادق لواسانی از پدرش مرحوم آقای سیّد ابوالقاسم لواسانی که از اعلام و شاگردان مرحوم آخوند بود، نقل کرد: منزل آقایی رفتم. آسیّد محمدصادق اسم او را نمیدانست ولی گفت به مسائل علمی عشق میورزید (ایشان حاج شیخ علی محمّد نجف آبادی است). مرحوم آقای سیّد ابوالقاسم گفت: آن شخص مریض بود و من به عیادت او رفتم. و او گفت که شنیدهام آقای آخوند ملّا کاظم، «کفایه» نوشته و من میدانم که امروز را به آخر نمیرسانم، ولی دلم میخواهد از مطالب ایشان بشنوم و میخواهم شما بیان کنید. میگفت: من مقداری از مطالب آخوند را بیان کردم و او آن روز را به آخر نرساند.
● این حالت در میان فقها و علمای ما بوده است و امیدوارم که دستکم در میان اقلیتی از اهل علم این معنا حفظ شود تا در طلّاب دیگر تأثیر بگذارد. سابق در تمام مجالس بحث علمی بود و جلسهای پیدا نمیشد که بحث علمی نباشد.¹
—————————
1. آقایی از علمای سابق که نامش را فراموش کردهام، به ساوه رفته بود و در آنجا شاگرد نداشت و برای اینکه مطالبی را که یاد گرفته است، فراموش نکند، هر روز در ساعت مقرری خطاب به ستون مسجد درس میگفت و در راه هم اگر به کسی برخورد میکرد، میگفت که مباحثه دارم. کار ایشان عقلایی هم بود.
📚 جرعهای از دریا؛ ج ۴؛ ص ۴۶۶
@madras_emb