eitaa logo
مدارس رشدمدار 🌱حیات طیبه🌱
446 دنبال‌کننده
855 عکس
261 ویدیو
25 فایل
حرکت بسوی تمدن نوین اسلامی با تربیت فرزندان به سبک نوین اسلامی ایرانی موسسه رهپویان عصر ظهور موقوفه حضرت بقیه الله الاعظم روحناله الفداء شهرستان شاهرود تلفن ۰۲۳۳۲۲۸۱۹۲۲ ۰۹۳۵۳۸۶۸۱۱۶ پاسخگویی به سوالات کانال و ثبت‌نام دوره تربیت مربی: @raz_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
نیمه_ اولی دیشب دختر گلی ازم پرسید معنای تدبر چیه؟ گفتم یعنی فکر کردن. مثلا داخل قران نوشته به نزدیکانتون خوبی کنید، خوب من با خودم فکر میکنم نزدیکان کیا هستن. از همه نزدیکتر ها به من کیا هستن. شما و بابایی از همه به من نزدیک ترید. پس قران میگه به بچه ها تون خوبی کنید، مهربون باشید.. بعد گفت: برو کلاسشو🙂 @madresearmani
میخواستم سبزی پاک کنم، دختر گلی داخل اتاقش داشت بازی میکرد، منم سبزی ها رو بردم تا پیش او پاک کنم. وقتی منو دید گفت : میخوای اینجا سبزی پاک کنی؟(براش جالب و خوشحال کننده بود) بعد گفت :تعجبمه( واژه 👉) امروز سرحالی. ☺️گفتم میشه بگی نشانه های سرحال بودن چیه؟ گفت : ۱.لامپ روشن و خاموش کردن( منظورش انجام دستورات خودش بود😁) ۲.سبزی پاک کردن ۳.بازی کردن.. 😞گفتم نشانه های سرحال نبودن چیه؟ گفت: ۱.تلویزیون دیدن ۲.نشستن و کاری انجام ندادن ۳.خوابیدن ۴.گوشی دیدن
، امشب مهمون داشتیم، دیدم دختر گلی روی زیرانداز که پهن کرده بودم واسه ی خواب، یکم بادام زمینی ریخته و با داداشش که تقریبا ۴ سالشه مشغولن. منم کار داشتم ، متوجه نشدم دارن چیکار میکن. بعدا گلی خانم اومد گفت: داداشی گفته براش تخمه پوست کنم ، منم سختم بوده براش بادام زمینی جدا کردم😁
راستی دیشب یه تجربه دیگه از تشخیص خوب و بد با دختر گلیم، داشتیم. دخملی آخر وقت تو رختخواب ازم خواست اجازه بدم با گوشی بازی کنه. قبلا بهش میگفتم نه مامان گوشی دست گرفتن تو رختخواب خوب نیست. پیش میومد گاهی بخاطر بهونه گیری هاش، عطای گوشی دست نگرفتن رو به لقاش میبخشیدم و علیرغم میلم گوشی رو بهش میدادم تا بازی کنه، چون بعضی شبها همین اجازه ندادن انگار یه سپر میشد در مقابل خوابش، انگار ذهنش فقط با بازی کردن آروم وآماده خواب میشد، بیشتر عامل نخوابیدن تو این مواقع این بود که به خواسته اش نرسیده و ناراحت میشد و خواب بیشتر از سرش می‌پرید، و تجربه هم کردم وقتی تو این مواقع گوشی رو می‌گرفت ولو پنج دقیقه بازی می‌کرد می‌خوابید، ولی اگه من پافشاری میکردم و نمی‌دادم گاها تا یه ساعت بعد هم خوابش نمی‌برد. خلاصه ديشب که اجازه خواست، بهش گفتم: من موافق نیستم شب گوشی دستت بگیری ولی هر تصمیمی بگیری مخالفت نمیکنم. خودش رو برام لوس کرد و با لحن بچه گونه ای گفت: چه مامان مهلبونی دالم من و گوشی رو گرفت و یه پنج شیش دقیقه ای بازی کرد و خوابید.
شب قدر داشتم کتلت درست میکردم، گل دخترم کنار گاز روی چهارپایه داشت نگاه میکرد، قبلش درباره اینکه اگه تا سحر بیدرا باشیم خیلی خوبه صحبت کرده بودیم، اونم چون شب زنده داری رو دوست داره🤣و دنبال یه نفر میگرده که شبا دیرتر بخوابه، کلی ذوق کرد از اینکه قراره تا سحر بیدار باشه. در حین اشپزی گفتم، مامان حضرت زهرا(سلام اللهدعلیها) با بچه هاشون روز رو استراحت میکردن تا شب بتونن بیدار باشن و ایشون با صورت بچه ها اب میزدند که خوابشون نبره. بعد موقع پخش دعای جوشن کبیر ، رفتم بابا رو که داشت استراحت میکرد صداش زدم، گفتم وضو بگیر تا حالت خواب آلودگیت بره. قبلش دخترم ازم آب خواسته بود بهش دادم. یکم که گذشت دیدم داره بقیه آب استکانش رو به سر و صورتش میماله، گفتم مامان اگه گرمته جایت رو از بخاری دورتر بندازم؟ گفت نه، میخوام خوابم نبره، دارم وضو میگیرم🤣
اثرات تمایل دخترم به خوندن داره دیده میشه دیشب کلیپ و تمرینی که خانم معلمش گذاشته بود رو بامیل خودش خوند خیلی بهتر ازقبل الحمدلله و به من گفت کمکم نکن خودم باید بخونم تا یاد بگیرم خیلی خوشحال شدم...🌹🌹🌹🌹🌹 ✳️گر صبر کنی زغوره حلوا سازی✳️ احسنت به این مادر که توانست با صبر جمیل بر گفتمان اشتباهی که کودک پایه اولی از همان روز اول باید خوب بنویسد. و روان بخواند و برای درس با معلم و مادر همراهی کند. 👌کودک پایه اولی تازه در دوره دوم پا نهاده است. و در دوره ایست که به دوره عدم استطاعت چسبیده است . ‼️کم طاقت و زودرنج است ‼️توانایی نوشتن ندارد ‼️میل به خواندن ندارد ‼️دوست دارد بازی کند ‼️نمیتواند یکجا بنشیند. 👌مادر و سیستم آموزشی باهوش و باتدبیر اگر قرار است استعدادها و توانمندیهای کودک را پرورش دهند باید هر انچه به کودک میدهند و یا میخواهند بر اساس توانمندیها و اقتضائات سنی اش باشد؛ وگرنه تباه شدن استعدادها حداقل اتفاقیست که برای کودک می افتد. ✅مثال: کودک معمولا بین ۱/۵سال و یا تا دو سال معمولا میتواند بدون کمک راه برود. والدین صبر میکنند وو اجازه میدهند این پروسه طی شود تا کودک به این توانایی برسد؛ اگر والدینی قبل از رسیدن به سن لازم که کودک توانایی پیدا کند؛ مجبورش کنند؛ راه برود؛ داروهایی به او بدهند که زودتر راه برود و .... باعث میشود ؛ کودک نتواند خوب راه برودو حتی به زمان خوب راه رفتنش هم که رسید ؛ دیگر توانایی لازم را برای دویدن پیدا نکند . ✨✨پس لطفا القائات نادرست جامعه و دوستان و اقوام و مقایسه ها و شیطان و.... بر باید و نبایدهای تربیتی مان تاثیر نگذارد . 🌻💐💐💐
دیروز صبح اومد پیشم و برنامه ریزیش برای کل اون روز رو گفت!! 🤩تعجب کردم ولی جالب بود گفت صبحانه خوردم، بعد رفتم تو حیاط یکم بازی کردم، بعد رفتم کمی درسم رو خوندم از روی کتاب( علاقه به روخوانی زیاد شده) ، بعد میخام کمی تلویزیون ببینم و بعد..... من چیزی بهش نگفته بودم خودش اومد و یهو برنامه اش رو برای روزش گفت . 🌻یه بخش هایی از برنامه رو انجام داده بود رو گفت و ی بخش هایی هم که قراره انجام بده اضافه کرد بهش ✨کودک معمولا از کلاس سوم به بعد توان برنامه ریزی پیدا میکند. 🌹اما کودکی که دیده شود؛ 🌹دوست داشته شود 🌹 با او گفتگو شود 🌹به احساساتش اهمیت داده شود 🤩در کلاس اول این توانش دیده شود. 👌هزاران درود بر مادران و پدرانی که کارهایی را از کودک میخواهند که در توانش هست. 👌خدا رحمت کند والدینی که کودک را مجبور به براورده کردن آرزوهایشان نمیکنند. 👌خدا والدینی را که کودکشان را مقایسه نمیکنند؛ بیامرزد . ✨✨✨✨ چرا رحمت و آمرزش و درود ؟ ✅به خاطر اینکه این مدل والدین ؛ فرزندشان را برای آخرت تربیت میکنند؛ و نیتشان هموار کردن راه آسمان برای فرزندشان است. ✨✨✨که لحظه لحظه سختی های این راه برایشان ذکر است . ☀️☀️☀️پس ذکر رحمت می آورد ☀️☀️☀️☀️آمرزش می آورد ☀️☀️☀️درود و سلام خدا و ملایکه و پیامبران و اهل بیت علیهم السلام . می اورد ‌. سلام و رحمت و مغفرت و تمام خوبیها نوش جان و گوارای وجود 🤲🤲🤲🤲
دیشب من چشمامو بسته بودم مثلا خواب بودم پسر کوچولوم که سه ساله غر میزد و نمیگفتم از چی ناراحته. قبل اینکه من حرفی بزنم دیدم زهرا(کلاس اول) به داداشش گفت داداشی چی شده؟ از چی ناراحتی؟ حرف بزن تا بتونم کمکت کنم مامان خوابه. پسر کوچولوم هم داد زد. زهرا بهش گفت من هروقت آروم شدی بهم بگو از چی ناراحتی😊😊😊
وقتی یک بابا بزرگ با دخترگلی درس کار میکنه😁 اتفاقا دختر گلی هم خیلی استقبال کرده نمره دیشب گل دختر ما رو ۱۷ دادن، چون سه بار مداد رو زده داخل دهنش🤗 ولی کلی از دست خطش تعریف کرد و دختر ما هم دیگه پر از انرژی شده ده هزار تومن هم جایزه گرفته💐 برای نوشتن اعداد، دیشب متوجه شدم نباید عجله کنیم ، مثلا وقتی میگیم ۱۷ ، زمان میبره تا فکر کنه و بنویسه، نباید عجله کرد، خداروشکر درست هم مینویسه
با دخترا و پسر ۲ سال و نیمه م یه هویی رفتیم هیئت و به همین خاطر هیچ خوراکی و نقاشی و کاردستی .... با خودم نبرده بودم الّا خط چین هایی که همینجوری توی کیفم بود اولش گفتم واااای حالا امشب چجوری میگذره 🤔 با حوصله م سر رفته و گرسنمه و ... چکار کنم🤯 با بسم الله بسم الله دادم بهشون ، پسرم قطار درست کرد و دخترا بستنی و تابلو و ... درست میکردن کم کم دستشون به خاک خورد و دییییییگه شروع شد 😄 پسرم یکی رو قایم میکرد زیر خاک و میگشت تا پیداش کنه و کم کم چندتا چند تا این کار رو انجام داد دخترا هم شروع کردن به ایستوندن میله ها توی خاک بی هدف و برنامه اما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدن که میشه صحنه های مختلف روز عاشورا رو درست کنن و دست به کار شدن خیییییلی خوب بود و سرگرم بودن اما مجلس به قدری طولانی شد که یک ربع ، نیم ساعت آخر دیگه سراغ گوشی رفتن و خستگیشون رو به در کردن😅
علی آقا و زهرا خانم باهمدیگه چندتا مورچه پیدا کردن.🐜🐜🐜🐜 زهراخانم گفت وای چقدر 😳😳مورچه علی اقا گفت واااای اینا همه مالِ منه زهرا خانومی گفت این یک دونه دیگه مال منِ علی آقا (چهار سالش) با زورگویی گفت نخیر اینم مال من زهراخانم لجش گرفت گفت نخیرم اینهم مال من. مگه تو اینارو ساختی؟ علی اقاگفت بله من ساختم💪💪💪 زهراخانم گفت نخیرم اینا ماله خداست. خدا اینارو ساخته. ✨✨✨✨ خدا با زغالاش مورچه ها رو درست کرده توباچی درست کردی علی اقا هیچی نگفت. دیگه علی اقا و زهراخانم گفتگوشون تمام شد و رفتن به تماشای مورچه هااا.🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜 @madresearmani