🔈برنامه 066، آیه 13 و 14 🌺چکیده این برنامه: 🔹وقتی برادران یوسف از پدر خواهش می‌کنند که یوسف را با ما به چَرا و #تفریح بفرست، یعقوب دو #عذر می‌آورد: یکی این که اگر یوسف را از من جدا بکنید، #محزون می‌شوم؛ و دوم این که #می‌ترسم #گرگ او را بخورد. 🔹حضرت یعقوب با این که می‌دانست برادران ممکن است #کینه و #حسادت بورزند، نخواست این کینه و حسادتِ برادران را به رخ ایشان بکشد و آن را مایه‌ی خوف خویش مطرح کند؛ بلکه خطر گرگ را سبب خوف خودش معرفی کرد. 🔹ترس از گرگ هم طبیعی بود؛ زیرا محل زندگی یعقوب در شام، #چراگاه‌هایی داشت که به آن «#مذئبه» یا «#مسبعه» می‌گفتند؛ یعنی جایی که گرگ و درنده‌های فراوانی دارد. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://instagram.com/maede_asmani.ir

🔈برنامه 067، آیه 13 و 14 🌺چکیده این برنامه: 🔹#برادران_یوسف در برابر #عذر اول #یعقوب، یعنی «#حزن»، پاسخی نداشتند؛ یعنی پذیرفتند که دوری یوسف، حتی برای یک روز، پدر را محزون می‌کند. 🔹اما در برابر عذر دوم، پاسخ دادند که ما یک گروه قوی هستیم و در شأن ما نیست که #غفلت بکنیم تا گرگ یوسف را بخورد. 🔹همان گونه که در برنامه گذشته هم گفتیم، یعقوب سخن از #کینه و #حسادت برادران به میان نیاورد؛ بلکه تنها غفلتِ ایشان را دستمایه‌ی عذر خویش قرار داد و تلویحاً «#عصبه» بودنِ ایشان را تأیید کرد. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://instagram.com/maede_asmani.ir