eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11هزار دنبال‌کننده
2 عکس
10 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸 وقتی‌که رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله»، در زمان حیات خود، روضه دخترشان فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» را می‌خوانند ... ابن عباس گوید: 🥀 روزی در محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نشسته بودیم؛ سخن از اهلبیت آن حضرت به میان آمد تا رسیدند به دخترشان فاطمه سلام‌الله‌علیها. 🥀 سپس فرمودند: وقتی که فاطمه عليهاالسلام را دیدم، به یاد اتفاقاتی افتادم که پس از من بر او روا می‌دارند؛ 📋 کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا ▪️گویی من دارم می‌بینم که به خانه او بی توجهی شده و حرمتش زیر پا گذاشته شده و حقوقش غضب شده و از ارثش محروم می‌شود. 📋 وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ ▪️و پهلویش شکسته و جنینش سقط می‌شود و او فریاد برمی‌آورد که یا محمداه! و جوابی نمی‌شنود و استغاثه می‌کند و کسی به دادش نمی‌رسد. 🥀 ... سپس درد او آغاز شده و شدت می‌گیرد. پس خداوند عزّوجلّ مریم دختر عمران را به پرستاری او می‌فرستد تا در هنگام مریضی مؤنس او باشد. 🥀 او در آن زمان می‌گوید: پروردگارا! دیگر از زندگی ملول شده‌ام و از اهل دنیا خسته شده‌ام؛ مرا به پدرم ملحق نما! و خداوند عزّوجلّ وی را به من ملحق می‌سازد و او اولین کسی است که از میان اهل بیتم به من می‌پیوندد. 📋 فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَةً ▪️و با حالی غمگین و مصیبت زده و غم دیده و غصب شده از حق و کشته شده، پیش من می‌آید. 📋 فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَیْهَا حَتَّی أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِینَ ▪️و آن گاه است که من می‌گویم: خدایا بر کسی که به وی ظلم کرده لعنت فرست و کسی که حقش را غصب کرده را عقوبت فرما و کسی که او را ذلیل نموده خوار گردان و آن کسی که پهلوی وی را شکسته و موجب سقط بچه او شده را تا ابد در آتش جهنم گرفتار کن! در آن هنگام فرشتگان آمین می‌گویند. 📚الأمالی،شیخ صدوق، ص١١٢ 📚بحارالانوار ج ۴٣ ص١٧٢ ✍ بعد از نبی، مدینه به دُختش امان نداد و ز مِهر، کس تسلّیِ آن خسته جان نداد! زهرا ندید محسن و، گلچین روزگار گل چید و فیض دیدن بر باغبان داد! می‏خواست با پسر بدهد جان به پشت در اما چو بی‌کسیِ علی دید، جان نداد! میخواست با علی سوی مسجد رود ولی دردا که تازیانه‏ی قنفذ امان نداد! هر قهرمان کند به نشان خود افتخار زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد... @Maghaatel
🩸فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با چه حالی بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حاضر شدند ... در نقلی آمده است: 🥀 در آخرین روزهای عمر شریف حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بود که در یکی از شب‌ها به امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: اگر شما اجازه بدهید می‌خواهم بر سر قبر پدرم بروم تا قبل از رفتنم از این دنیا با او وداع کرده باشم؛ چرا که وقت جدایی دیگر نزدیک شده است ای پسرعمو. 🥀 در این‌جا بود که مولا علی علیه‌السلام به گریه افتادند و فرمودند: 📋 إنّكِ بِهٰذِهِ الحالةِ لَم تَستَطيعِي القِيام!؟ ▪️ شما با این حال حتی توانایی ایستادن را هم نداری؟ 🥀 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: چاره‌ای نیست دیگر؛ پس به پا خواستند و به سمت قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله راه افتادند. 📋 فَتارةً تَقومُ و تارةً تَطيح،حتّى وَصلَتْ إلىٰ قَبرِ رَسولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ مَعَها علیّ علیه‌السلام 🩸صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در بین راه مکرّر زمین می‌خورد و باز بلند می‌شد تا اینکه به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید. 📋 فَلَمّا نَظَرَتْ إلىٰ القَبرِ أنَّتْ أنّةً تَزَلزَلتْ لَها الأرَضين ▪️پس همینکه نگاهش به قبر پدر افتاد چنان ناله‌ای زدند که زمین به لرزه افتاد. 📋 و قالت: يا أبتاه! سَكنتَ التُرابَ و فارَقتَ الأحبابَ و أسلَمتَنا لِلخُطوبِ و فَوادحِ الكُروبِ و بَكَتْ حتّى اِنصَدَعَ قَلبُها. 🩸سپس فرمودند: ای پدرجان! ساکن خاک‌ها شده ای و از دوستان جدا شده‌ای و ما را تسلیم سختی ها و مصیبت‌ها نمودی؟! سپس آن‌چنان گریستند که نزدیک بود قلب آن حضرت از هم پاشیده شود. 🥀 امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: زهرای من! کم گریه کن که می.ترسم خودت را با این گریه ها از بین ببری؟! 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: ای پسر عمو! مرا معذور بدار؛ چرا که فراق و خصوصا فراق پدرم، بد کامم را تلخ نموده است. 📋 ثُمّ أخَذَتْ قَبضةً مِنْ صَعيدِ قَبرهِ الشّريف و وَضعَتْها علىٰ أَنفِها و عَينِها و شَمَّتْها، و أنشَأتْ عليهاالسّلام: ▪️سپس آن بانوی مکرمه مشتی از خاک قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله را برداشته و روی چشم ها گذارده و بوییدند و اشعاری چنین فرمودند: 📋 صُبَّتْ عَلَيّ‌ََََ مَصائبٌ لَو أنّها صُبَّتْ عَلَى الأيامِ صِرْنَ لَيالِيا ▪️چنان مصیبت ها بر سر من آوار شد که اگر بر سر روزها این مصائب آمده بود، تبدیل به شب می‌شدند. 📚مُسکّن الفؤاد،شهیدثانی، ص۱۱۲ (با اندکی تفاوت) 📚وفاة فاطمه الزهرا سلام‌الله‌علیها، بحرانی،ص۶۷ 📚 موسوعة الکبری عن فاطمه الزهرا سلام‌الله‌علیها، ج۱۵ ص۱۳۵ @Maghaatel
🔰 مستجاب الدعوة هستند؛ حتی ذرّیه خُدّام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ... مالک بن دینار گوید: در موسم حج زن ضعیفی را دیدم که بر شتری نحیف سوار است. مردم او را نصیحت می‌کردند که با آن شتر به صحرا نرود و باز گردد؛ ولی او توجّهی نکرد و همراه بقیۀ مردم به راه افتاد. 💢 هنگامی که مقداری از راه را در بادیه طی کردیم شترش تحمّل رفتن را از دست داد و ایستاد. او سرش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: 🗓 خدایا! نه مرا در خانه‌ام گذاشتی و نه به خانۀ خودت رسانیدی. تو را به عزّت و جلالت سوگند اگر کسی غیر از تو این عمل را با من انجام داده بود شکایت او را به سوی تو می‌آوردم. 💢 مالک گوید: در این حال ناگهان شخصی نزد او آمد که شتری ماده به همراه داشت و به آن زن گفت: سوار شو! هنگامی که وی سوار شتر گردید آن حیوان با سرعت عجیبی حرکت کرد. زمانی که من مشغول طواف خانۀ خدا بودم، آن زن را دیدم که طواف می‌کرد. او را سوگند دادم و از او خواستم که خود را معرفی کند؛ او گفت: أَنَا شُهْرَةُ بِنْتُ مُسْکَةَ بِنْتِ فِضَّةَ خَادِمَةِ الزَّهْرَاءِ علیهاالسلام 🔹 من "شُهره"، دختر مُسکه، دختر فضّه، همان خادمه حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» هستم. 📚مناقب آل ابی طالب، ج۳ ص۱۱۷ 📚تسلیة المجالس،ج۱ ص۵۲۹ 📚بحارالأنوار ج۴۳ ص۴۶ ✍ و چه زیبا مرحوم شیخ محمدحسین غروی اصفهانی سرود: "مُفتقرا" مَتاب رو ، از در او به هيچ سو زآنكه مِس وجود را ، فضّه‌ی او طلا كند... @Maghaatel
🩸فرازی از یکی از زیارت‌نامه های «جامعه»، که عباراتی لطیف نسبت به مصائب صدیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» در آن وارد شده است ... در یکی از زیارتنامه های جامعه (غیر از آن زیارت جامعه معروفه) که باز هم از لسان مبارک امام هادی علیه‌السلام به دست ما رسیده، اینگونه وارد شده است : ... اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ الرَّسُولِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَارِثَةِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ وَ قَرِینَةِ خَیْرِ الْأَوْصِیَاءِ الْقَادِمَةِ عَلَیْکَ مُتَأَلِّمَةً مِنْ مُصَابِهَا بِأَبِیهَا مُتَظَلِّمَةً مِمَّا حَلَّ بِهَا مِنْ غَاصِبِیهَا، سَاخِطَةً عَلَی أُمَّةٍ لَمْ تَرْعَ حَقَّکَ فِی نُصْرَتِهَا، بِدَلِیلِ دَفْنِهَا لَیْلًا فِی حُفْرَتِهَا، الْمُغْتَصَبَةِ حَقُّهَا وَ الْمُغَصَّصَةِ بِرِیقِهَا صَلَاةً لَا غَایَةَ لِأَمَدِهَا وَ لَا نِهَایَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا انْقِضَاءَ لِعَدَدِهَا. 📜 ترجمه: خدایا، و بر بتول، آن بانوی پاکیزه، زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، مادر امامان هدایتگر، سرور زنان جهانیان، وارث برترین پیامبران، و همسر برترین جانشینان، شتافته به سوی تو با حالت اندوهبار از آنچه به پدرش رسید، و دادخواه از آنچه از سوی غصب کنندگان حقش به او رسید، خشمگین بر امتی که در یاری او، حق تو را رعایت نکردند، به دلیل اینکه شبانه او را در قبر دفن کردند، همان کسی که حقش مورد غصب واقع شد، و آب دهانش را از روی غصه فرو می‌بُرد، درودی بفرست که نه پایانی برای امتدادش باشد، و نه نهایتی برای دوامش، و نه تمام شدنی برای شمارش آن. 📚مصباح الزّائر،سیدبن‌طاووس، ص٢۵٠ 📚المزار الکبیر،ابن‌مشهدی،ص ۸۰۱ 📚بحارالانوار ج ٩٩ ص١٨٠ ✍ این زیارتنامه، از حیث فصاحت ادبی و سنگینیِ معارفی که در آن وارد شده از زیارات کم نظیر مأثوره از اهلبیت علیهم‌السلام است؛ که سزاوار است تشنگان معارف ناب اهلبیت علیهم‌السلام ، از آن غفلت نورزند. 📋 جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه ها می‌کرد تا امت شود بیدار … حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی خواب شد پشت در آمد بگوید ، گوش عالم بشنود ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد تا پدر بود آمدن در خانه‌اش آداب داشت به گواه شعله ها این کار بی آداب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بیتاب شد @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸نور «کربلا» در بهشت نیز، همه بهشتیان را خیره به خود می‌کند ... 🌱 روایتی طوفانی و ناگفته از فضائل عجیب زمین «کربلا »🌱 وجود مبارک زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام در روایتی فرمودند: اتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ أَرْضَ الْكَعْبَةِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ 🔹خدای متعال زمین کربلا را حرم امن و مبارک خود قرار داد، بیست و چهار هزار سال قبل از آنی که زمین کعبه را بیافریند. وَ إِنَّهَا إِذَا بَدَّلَ اللَّهُ الْأَرَضِينَ رَفَعَهَا كَمَا هِيَ بِرُمَّتِهَا نُورَانِيَةً صَافِيَةً فَجُعِلَتْ فِي أَفْضَلِ رَوْضَةٍ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَ أَفْضَلِ مَسْكَنٍ فِي الْجَنَّةِ 🔸و هرگاه که خدا زمین‌ را بلرزاند و حرکت بدهد، زمین کربلا را بالا می‌برد همانگونه که تربت آن پاک و نورانیست. پس خدای متعال، زمین کربلا را با فضیلت‌ترین باغ از باغ‌های بهشتی و بهترین مسکن در آن قرار داده است. لَا يَسْكُنُهَا إِلَّا النَّبِيُّونَ وَ الْمُرْسَلُونَ أَوْ قَالَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ 🔹خدای متعال جز انبیاء و مرسلین (و یا اینکه امام علیه‌السلام فرمود: جز پیغمبران اولوالعزم) را در آن جای نمی‌دهد. وَ إِنَّهَا لَتَزْهَرُ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ كَمَا يَزْهَرُ الْكَوْكَبُ الدُّرِيُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ يَغْشَى نُورُهَا نُورَ أَبْصَارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ جَمِيعاً 🔸حقیقتا زمین کربلا در بین باغ های بهشتی همانند ستاره‌ای پر نور در بین ستارگان دیگر برای اهل زمین است. این زمین در بهشت چنان نوری از خود ساطع می‌کند که نور آن چشم تمام بهشتیان را به خود جلب می‌کند. وَ هِيَ تُنَادِي أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ وَ الطِّينَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ وَ شَبَابَ أَهْلِ الْجَنَّةِ 🔹و ندا سر می‌دهد: من همان زمین مقدس و پاک و مبارک خدایم که سید الشهداء علیه‌السلام و سرور جوانان اهل بهشت را در بر گرفته است. 📚مستدرک الوسائل ج١٠ ص٣٢٢ 📚کامل الزیارات ص ۲۶۸.(با اندکی تفاوت) 📚بحارالانوار ج۹۸ ص۱۰۷ (با اندکی تفاوت) @Maghaatel
🩸از جمله ادعیه صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» در مثل این ایّام... در روایتی امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 🥀 وقتی که بیماری حضرت فاطمه دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شدّت گرفت، از جمله دعاهایی که هنگام شِکوه به درگاه الهی، بر زبان جاری می‌نمود، این بود که می‌فرمود: 📋 « یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ بِرَحْمَتِکَ أَسْتَغِیثُ فَأَغِثْنِی؛ اللَّهُمَّ زَحْزِحْنِی عَنِ النَّارِ وَ أَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ وَ أَلْحِقْنِی بِأَبِی مُحَمَّدٍ » 🔹یا حیُّ یا قیّوم، به واسطه رحمتت، از تو یاری می‌طلبم پس مرا یاری فرما! پروردگارا، مرا از آتش جهنم دور نگه دار و به بهشت وارد گردان و به پدرم محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله ملحق گردان؛ 🥀 امیرالمؤمنین علیه‌السلام با شنیدن این جملات، به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها می‌فرمودند: «خداوند تو را عافیت داده و نگه می‌دارد.» 🥀 اما فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها می‌فرمود: 📋 یَا أَبَا الْحَسَنِ مَا أَسْرَعَ اللَّحَاقَ بِاللَّهِ ▪️ای اباالحسن، پیوستن من به خدا چه سریع اتفاق می‌افتد... 📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢٣٣ ✍ حیدر بِنِگر که بودنم‌ سخت شده با این همه درد، ماندنم سخت شده از بس که نمانده نا دگر در تن من بر روی زمین نشستنم سخت شده شرمنده که پیش تو زمین‌گیر شدم در پای تو هم پاشدنم سخت شده از همسر رو گرفته‌ات، خُرده مگیر با روی کبود، دیدنم سخت شده اندوه گران فاطمه غربت توست بر داغ تو غصّه خوردنم سخت شده دشمن به بهانه‌ی عیادت آمد بر دشمن من نمردنم سخت شده از فضّه کمک گرفته‌ام پیش عدو چرخاندن کلّ گردنم ،سخت شده با این همه زخم در تنم، آه؛ علی با دست تو غسل دادنم سخت شده ای محرم بی‌کس و غریبم،حیدر در قبر ،نهادنِ تنم سخت شده ... @Maghaatel
🩸یا فقط روزها گریه کن ... یا فقط شب‌ها ... امام صادق علیه‌السلام در روایتی فرمودند: حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آن‌قدر بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گریه نمودند که اهل مدینه و‌ همسایه‌های آن حضرت ، از گریه‌های بی امان او، شکایت کرده و به آن حضرت گفتند: آذَيتِنا بِكثرةِ بُكائِك!! إمّا أنْ تَبكي بِاللَّيل، وَ إمّا أنْ تَبكي بِالنّهار. ▪️ما را با گریه‌هایت آزار می‌دهی! لا اقل یا فقط شبها گریه کن؛ یا فقط روزها. وكانَت عليهاالسلام تَخرُجُ إلىٰ مَقابر الشهداء، فتَبكي ▪️از آن به بعد، آن بانوی مظلومه به کنار قبور شهدا می‌رفت و در آنجا گریه می‌نمود. 📚المناقب ج۸ ص۲۱. 📚روضة الواعظين؛ ص۱۷۲. 📚مكارم الأخلاق؛ ص۳۱۵. 📚الأمالي، شیخ صدوق،ص۲۰۴ مجلس۲۹. ✍گریه ها می‌کرد تا امّت شود بیدار… حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی خواب شد... @Maghaatel
🩸حکایت لطیف و جانسوز «دستآسی» که خونِ دستانِ حوریّه‌ای بر دستهٔ آن جاری بود ... سلمان «رضی‌الله‌عنه» گوید: روزی به درب خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها رفته و آرام دقّ الباب کردم؛ فضّه خادمه پشت در آمده و درب خانه با اجازه آن حضرت بر روی من گشود. فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِفَاطِمَةَ جَالِسَةً وَ قُدَّامَهَا رَحًى تَطْحَنُ بِهَا الشَّعِيرِ، 🔹همین‌که وارد شدم، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را دیدم که نشسته و در مقابلش دستآسی است که به وسیله آن، «جو» آسیاب می‌نمود. وَ عَلَى عَمُودِ الرَّحَى دَمٌ سَائِلٌ قَدْ أَفْضَى إِلَى الْحَجَرِ، 🔸خوب که نگاه کردم دیدم که بر روی دسته آن دستاس، خون از دست آن بانوی دو عالم جاری شده و بر روی سنگ پایین آسیاب می‌ریزد. 🥀 دلم از دیدن این صحنه به درد آمد که ناگاه حسن بن علی علیهماالسلام را دیدم که در گوشه‌ای از خانه، از گرسنگی زانو بغل گرفته بود. با مشاهده‌ این صحنه، به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها عرضه داشتم: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ، قَدْ دَبِرَتْ كَفَّاكِ مِنْ طَحْنِ الشَّعِيرِ وَ فِضَّةُ قَائِمَةٌ! 🔹جان من فدایتان ای دختر رسول خدا! دستان مبارکتان از دستاس‌کردن جو، زخم شده در حالی که خادمتان فضّه اینجا ایستاده است؟! 🥀 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به من فرمودند: حبیبم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من وصیت نموده که یک روز فضه در خانه کار کند و یک روز من؛ دیروز روز خدمت او بود و امروز روز خدمت من ... 📚دلائل الامامة، طبری، ج۱ ص۱۴۰ 📚الخرائج و الجرائح، ج۲ ص۵۳۰ (اندکی تفاوت) ✍ دستِ دستاسِ تو نان‌داد همهٔ دنیا را کرَمش بُرد پیِ شغل گدایی ما را قرص خورشید همان نان سر سفره‌ت بود رفت تا پُر کند از گندم تو بالا را پرورش داد در این فاصله‌ی هجده سال نظرِ امّ ابیهاییِ تو بالا را سایه‌ات نیز نیفتاد به دیوار محل سایه‌ات نیز ندید آدم نابینا را یک نخ از وصله‌ی آن چادرتان کافی بود که مسلمان بکند کلّ یهودی ها را خواست روشن بشود عرش، خدا فرمان داد بنویسند در اطراف زمین زهرا را بنویسند تو را زهره‌ی تابان علی بنویسند که خورشید تویی جان علی @Maghaatel
🩸کسی جز خدا ، از شدّت اندوهِ صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» خبر نداشت... ➖ در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: إِنَّ اللَّهَ لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ علیهاگ السلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ إِلَیْهَا مَلَکاً یُسَلِّی غَمَّهَا وَ یُحَدِّثُهَا 🔹 چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفت، بر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چنان حزن و اندوهی وارد شد که کسی جز حق تعالی شدّت آن را نمی‌دانست. پس حق تعالی، جبرئیل را به سوی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرستاد تا با او سخن گوید و شدت اندوه او را تسکین دهد... ➖ در تعبیر دیگری نیز امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ... وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَی أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَی أَبِیهَا 🔹 به خاطر شهادت پدر، حزن و اندوه شدیدی به سراغ صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آمد تا اینکه هر روز جبرئیل به سوی او می‌آمد و به او دلداری می‌داد... 📚 الکافی؛ ج ۱ ص۲۴۰ و ۲۴۱. 📚بصائر الدرجات، ج۱ ص۳۱۸. ✍ نیمه‌جان علی، جوان علی گل نیلوفر کمان علی فاطمه جان بمان به جان علی سخنی، حرفی، همزبان علی رو نگیر از من اینقدر زهرا... صبح را تو چطور شب کردی دخترت سوخت بسکه تب کردی لعن «حَمّالة الحَطب» کردی همسرت را که جان به لب کردی آنقدر گفتی از سفر زهرا... غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دَم نزدی شانه بر موی دخترم نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی با تو بَد کرد میخ در زهرا... با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانه‌اش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی جلوی مردم گذر زهرا... @Maghaatel
‬🩸حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... 🩸اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ... در نقل‌ها آمده است: بعد از اعتراض همسایه‌ها مولا علی علیه‌السّلام آمده و به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: ای دختر رسول خدا! پیرمردهای مدینه از من خواسته‌اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی‌مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم؛ یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم حضرت امیر علیه‌السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری؛ هر چه می‌خواهی همان را انجام بده» 🥀 از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إِذَا وَهَجَتْها الشَمسُ تَفيَّأَتْ بِظِلّ‌ِ أَراكَةٍ هُناك؛فَبَلَغَ ذلكَ الرَجُلَين فَقَطَعاها 🔻و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می‌شد، به سایه درختی که در آن‌جا بود، پناه می‌بردند و آن جا می‌گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه‌های فاطمه زهرا و حسنین «علیهم‌السلام» به گوش اولی و دومی رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. 🥀 روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به دنبال آن ها آمد. وقتی که حال آن ها اینگونه را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود: أَللّهمَّ أنتَ شاهدُ كُلِّ نَجوَى و مَوضعُ كُلّ شَكوى؛اللهمَّ إنّكَ تَرىٰ ما يُفعلُ بِآلِ نَبيّك و صَفيّك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی؛خدا تو خوب می‌بینی که این قوم چه بلاها بر سر عترت رسولت می‌آورند! ثُمّ صَنعَ ظِلالًَا مِن جَريدِ النَخلِ و سمّاهُ ب‍‌«بيت الأحزان».فجَعلَتْ تخرجُ إليه. 🔻سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " بیت الاحزان " گذاشت. فَاتَّفقَ المنافقوُن و هَدَّمُوه،فَجعَلتْ تَخرُج إلى مَقابر الشُهداء و تُبكي. ▪️اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دیگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. 🥀 و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه زهرا سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب؛ ص ٥٤٢ 📚 موسوعة الکبری،ج۱۴ ص۱۸۹، به نقل از مجالس الاحزان(نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج۴٣ ص١٧۴(با کمی اختلاف) ✍ظاهرا زهرا به احمد، جان به جانان می‌رود پشت پرده باطنا قرآن به قرآن می‌رود بین محرابش که مشغول عبادت می‌شود نور زهرایی او تا عرش رحمن می رود خادمان خانه‌اش خیل ملائک می‌شوند این کرامت ها مگر از یاد سلمان می رود؟! حرف حیدر که وسط باشد هزینه می‌دهد با تمام هستی اش زهرا به میدان می رود ننگ بر دنیا و بر اهلش که ناموس خدا وقت گریه کردنش تا بیت الاحزان می‌رود دست در دست پسرهایش به سختی فاطمه بر مزار حمزه با چشمان گریان می‌رود بانویی که قامتش مثل رسول الله بود در میان چادرش حالا چه پنهان می‌رود از فضای خانه مولا مشخص می‌شود دارد عمر یاس حیدر رو به پایان می‌رود ... @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 به سرشت من نوشتند، قبله‌ام «حسین» است ... در نقلی آمده است: 🗒 وقتی حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به سنی رسیدند که می‌توانستند مقابل پروردگار برای نماز بایستندند و دعا و قنوت و نماز به جای آوردند، 📋 کانَتْ لا تُقیمُ لِلصَّلاةِ بَعدَ اِتمامِ الاَذان، الّا بَعدَ النَظَرِ اِلیٰ وَجهِ اَخیها الاِمامِ الحُسین علیه‌السلام 🔻بعد از اذان، نماز را اقامه نمی‌کردند جز بعد از نظر به صورت برادرش حسین علیه السلام؛ 📚الخصائص الزینبیه،جزائری، ص٢۴٠ ✍ آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است آنکه نامش زین اَب خوانده رسول کردگار چون نگویم من صفای اسم اعظم زینب است دامن شیر خدا بین، شیر زن میپرورد در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است آنکه اندر مجلس گردنکشان قد کرد عَلم چون حسین بر دشمنان یکدم نشد خم زینب است وصف زینب را ز من مشنو بیا در کربلا خود بین چون حامی ناموس عالم زینب است «مُنزوی» هرگز مزن بیهوده لافِ عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است ... @maghaatel
🔰 گوشه‌ای از مقام «زهد» و «توکل» عقیله بنی هاشم، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ... طبق نقلی، امام سجاد علیه السلام فرمودند: 📋 إنَّها مَا ادَّخَرَت شَيئاً من يَومِها لِغَدِها أبَداً 🔻حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها، هیچ‌گاه چيزي از امروز براي فرداي خود ذخیره نکرد. 📚وفیات الأئمّة عليهم السّلام ص ۴۴۱ 📚الصحیح من سیرة الإمام الحسین علیه‌السلام، ج۱۶ ص۶۰ ✍ گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم می‌سوزد من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره ی «اَعطینا» شد عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت: بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود @maghaatel
🔰 گوشه‌ای از کمالات توحیدی عقیله بنی هاشم، زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها» در سنین کودکی ... در نقلی آمده است: 📄 روزی حضرت زینب علیهاالسلام در دامن امیرالمؤمنین علی علیه السلام نشسته بودند؛ حضرت امیر علیه‌السلام کلام را القا می‌کردند به زینب کبری علیهاالسلام. 🔖 مولا علی علیه السلام به زینب کبری عليهاالسلام فرمودند: 📋 قُولِی وَاحد. 🔻 بگو یک. 📈 حضرت گفتند: یک. حضرت امیر علیه‌السلام فرمودند: 📋 قُولِی اِثنین 🔻 بگو دو. 🔖 زينب کبری علیهاالسلام فرمودند: 📋 ما اَقولُ اثنین بِلِسانٍ اَجریتُه بِالواحد. 🔹با زبانی که «یک» گفته ام، دو نمی گویم. در این هنگام حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را بوسیدند. 📚شجره طوبی ج۲ص۳۹۲ ✍ عالم تمام ذره و خورشید، زینب است ویرانگر عمارت تردید زینب است بر محور محبت خورشید کربلا عباس ماه و حضرت ناهید، زینب است از جمله ی «تَقَبَّل» او می‌شود عیان کوه وقار و قله ی توحید زینب است کوفه خیال کرد علی روی منبر است اما به روی محملِ غم دید، زینب است در جمله ای ز مهدی زهرا رسیده است در مشکلات مایه ی امید زینب است از دام درد و غصه و غمها رها شدم هر دم دخیلِ بی بی مشکل گشا شدم قدّیسه ی مقدسه والا، دَخیلُکِ ای شمسه ی مشعشعه بالا، دخیلُکِ خانم نگاه کن چقدر زار آمدم ای مهربانی دل طاها، دخیلکِ بیچاره ام، فقیر و گرفتار و بی قرار آرامش درونی مولا، دخیلُکِ چشم مرا همیشه پر از اشک روضه کن ای کعبه ی مصیبت عظما، دخیلُکِ بانو، توجهی به پریشانی ام نما ای آسمان عاطفه، بارانی ام نما @maghaatel
🔰 فداکار، از همان کودکی... در نقلی آمده است: 🔹 روزى ميهمانى براى اميرالمؤمنين علیه‌السلام رسيد. آن حضرت به اندرون خانه آمده و فرمود: اى فاطمه، آيا طعامی برای میهمان در خانه وجود دارد؟ 🔸 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: فقط قرص نانى موجود است كه آن هم سهم دخترم زينب سلام‌اللّه‌علیها مى‌باشد. 🔹 زينب کبری علیهاالسلام، چشمانش را روی هم نهاده اما بيدار بود؛ لذا برخاست و فرمود: مادرجان! نان مرا براى ميهمان ببريد؛ من صبر مى‌كنم. 📚ریاحین الشریعه ج٣ ص۶۴ ✍نه فقط حلم و حیا زیور زینب بودند این دو یک جرعه‌ای از کوثر زینب بودند انبیایی که به توحید سفارش کردند بهره برده همه از منبر زینب بودند شمع نورانی دین بود و برادرهایش مثل پروانه به دور و بر زینب بودند نام زیبای حسین و حسن از روز نخست مشقِ انشا شده در دفتر زینب بودند صف به صف اهل ملک، بهر تقرب به خدا دست بر سینه، سر معبر زینب بودند پسر عوسجه و عابس و نُعمان و حبیب همه زانو زده در محضر زینب بودند بندگانی که مزیّن به کمالات شدند محو نورانیت عمه‌ی سادات شدند @Maghaatel
🔰 سیدالشهداء علیه‌السلام، قرآن را می‌بست و تمام قد به احترام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها قیام می‌نمود... ☘ در نقلی آمده است: أنّها دَخَلَتْ عَلَى الحُسين عليه السّلام و كانَ يَقرَأ القرآنَ، فَوضَعَ القرآنَ عَلَى الأرضِ، و قاَم لَها إجلالًا. 🔻 وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر امام حسین علیه‌السلام وارد می‌شد، در حالی که آن حضرت مشغول قرائت قرآن بود، قرآن را روز زمین گذاشته و به احترام او از جای خود قیام می‌نمود. 📚زینب الکبری علیهاالسلام،النقدی، ص۲۹ ☘ در نقلی دیگر نیر آمده است: هرگاه حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به دیدن برادرش امام حسین علیه.السلام مشرّف می‌شد، آن حضرت به خاطر جلالت خواهرش می‌ایستاد، و او را در جای خود می‌نشانید. 📚تحفة الحسینی، ص٣٩۴ @maghaatel
🔰 نمی‌خواهم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب «سلام‌اللّه‌علیها» بیفتد... یحیی مازَنی گوید: 🥀 من در مدینه مدت بسیاری همسایه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بودم، ولی به خدا سوگند هرگز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را ندیدم و صدای او را هم نشنیدم. 📋 و كانَت اِذا اَرادتِ الخروجَ لِزيارةِ جدّها رسولِ اللّه تَخرجُ ليلاً و الحسنُ عن يَمينها و الحسينُ عن شِمالها و أميرُالمؤمنين اَمامُها ▪️هنگام زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شبانه از خانه بیرون می‌رفت؛ در حالی که برادرانش حسن و حسین علیهما‌السلام اطراف او و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام پیش رویش راه می رفتند. 🥀 وقتی به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نزدیک می‌شدند، مولا علی علیه‌السلام جلو می‌رفت و نور چراغ را کم می‌کرد. 🥀 روزی امام حسن علیه‌السلام از امیرالمومنین علیه‌السلام درباره این کار سؤال کرد. مولا علی علیه‌السلام فرمود: 📋 أخشىٰ أن يَنظُرَ أحدٌ الى شَخصِ اُختكَ زَينب علیهاالسلام 🩸حسن جان! می‌ترسم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب سلام‌اللّه‌علیها بیفتد. 📚زينب الکبری،النقدی، ص۲۲ 📚وفیات الائمة عليهم‌السّلام ص۴۳۵ ✍ یا امیرالمومنین... نمی‌دانم چه گذشت بر شما در آن ساعتی که دخترتان در مجلس یزید به پاخاسته و خطاب به آن ملعون فرمود: 📜 أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا ▪️اى فرزند آزادشدگان [مكّه]! آيا اين، عدالت است كه كنيزان و زنانت را در پرده نگه مى‌دارى و دختران پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به اسارت مى‌كشى! 📜 قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ ▪️و حجاب‌شان را مى‌درى و سيماي‌شان را آشكار مى‌كنى و دشمنان، آنان را از اين شهر به آن شهر مى‌برند! 📜 وَ یَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّرِیفُ ▪️و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مى‌آيند و دور و نزديك و شريف و پَست، صورت هاى آنان را مى‌بينند! 📚لهوف، ص۲۱۵ @maghaatel
🔰 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله قنداقه زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را به دست گرفته و با صدای بلند گریه کردند ... در نقلی آمده است: 📄 چون که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به دنیا آمد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در سفر بودند؛ وقتی که بازگشتند به منزل فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آمده و فرمودند: ای دختر من! دخترت را که به تازگی تولد یافته، برایم بیاور! 📋 فَلَمَّا أَحضَرَتْهَا أَخَذَهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ الشَّرِيف ▪️چون که قنداقه آن نازدانه را آورد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را گرفتند و به سینه مبارک‌شان چسپاندند. 📋 وَ وَضَعَ خَدَّهُ الْمُنِيفِ إِلَى خَدِّهَا فَبَكَى بکاء عَالِياً وَ سَالَ الدَّمْعُ عَلَى مَحَاسِنِهِ ▪️سپس گونه مبارک را بر روی گونه آن طفل نوزاد نهاده و با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمودند؛ به گونه‌ای که اشک بر محاسن شریف آن حضرت جاری شد. 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با مشاهده این صحنه فرمودند: ای پدر جان! از برای چه گریه می‌کنید؟ خدا چشمانتان را نگریاند! رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 يَا بُنَيَّةُ يَا فَاطِمَةُ فَاعْلَمِي أَنَّ هَذِهِ الْبِنْتِ بَعْدَكَ وَ بَعْدِي ابْتَلَّت عَلَى البلایا وَ وَرَدَتْ عَلَيْهَا مَصَائِبُ شَتَّى و رَزايا أدهی ▪️ای دخترم ای فاطمه جان! بدان که این دختر بعد از تو و من، زندگی‌اش عجین با مصائب دردناک و بلاهای گوناگونی خواهد شد. 📚طراز المذهب،ج۱ ص۴۶ ✍با ورودت.. خانه‌ی ساقی چه زیباتر شده چشم‌های پنج‌تن... انگار.. بیناتر شده کیستی.. ای بهترین آئینه دار معرفت؟ باطلوعت هر دلی شیدا و شیداتر شده نام زینب بی گمان زیبنده ات باشد عزیز ذکر والایت را بنازم.. باز والاتر شده.. خاتم پیغمبران در روز میلادت گریست با نگاهی بر رخت چشمان طاها... تر شده گریه کردی تا که آرامت کند تنها حسین درد عشق تو یقین دارم مداواتر شده مثل مادر می‌شوی ام المصایب می‌شوی هر که می‌بیند تو را گوید... زهراتر شده نوکری کردن چه می ارزد در این دارالامان من به چشم خویش دیدم نوکر آقاتر شده @Maghaatel
🔰 گریه بر حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها، ثواب گریه بر دو‌ « امام » را دارد ... در نقلی آمده است: 📄 به هنگام تولد زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ، وقتی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از مصائب بی‌شمار آن بانوی مظلومه به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها خبر داد، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتادند و سپس فرمودند: ای پدر جان! ثواب آن‌کس که بر وی و بر مصائب او بگرید چیست؟ 🔖 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 یا بِضعَتی وَ قُرَّةُ عَيْنِي إِنَّ مَنْ بَكَى عَلَيْهَا وَ عَلَى مَصائبها يَكُونُ ثَوَابُ بُكَائِهِ كَثَوَابِ مَنْ بَكَى عَلَى أَخَوَيْهَا. 🔻 ای پاره تن و روشنی دیده من! همانا هر کس که بر زینب «سلام‌الله‌علیها» و بر مصائب او بگرید، ثواب گریستن او مانند اجر و ثواب کسی است که بر دو برادر او حسن و حسین علیهما‌السلام گریه کند. 📚طراز المذهب، ج۱ص۴۶ 📚وفیات الأئمه علیهم السلام ص۴۳۱ ✍السلام ای ملیکه‌ی دنیا السلام ای شفیعه‌ی عقبی السلام ای زلال تر از اشک السلام ای مطهر والا صد هزاران فرشته می‌خواهد تا کشد ناز دختر مولا قدری آهسته وحی نازل شد بر وجود مقدس طاها کلیات کلام حق گردد بی کم و بیش این چنین معنا واجب الاحترام شد زینب دختر ارشد کنیز خدا هرکه گِرید برای این دختر اجر آن می شود معادل با... گریه بر غربت امام حسن گریه بر داغ سیدالشهدا ... @Maghaatel
🔰 ملائکه آسمان به تحت فرمان حضرت عقیله سلام‌الله‌علیها ... در نقلی آمده است: 🥀 چون که اسيران آل الله را با صورت‌های برهنه وارد شهر شام کردند، یک نفر از اهل شام که نسبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام محبت و شناختی داشت، به نزد امام زين العابدين علیه‌السلام آمد و خواست از مطلبى سوال بنمايد که هیبت و سَطوت امامت، مانع او شد. 🥀 پس به نزديك محمل زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها خود را رسانيد و عرض كرد: اى بضعۀ فاطمۀ زهرا! مگر شما از آن اهل‌بيتی نيستيد كه عالم به طُفيل وجود شما و اجداد شما خلق شده است! متحيّرم كه اين حال چيست و اين گرفتاري از چه روي مي‌باشد! 🥀 در آن‌حال عقیله بنی هاشم زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها با دستان مبارک‌شان به طرف آسمان اشاره‌ای کرد و فرمود: «اي‌مرد‍‍! اكنون تماشا كن جلالت قدر ما را در نزد خدای متعال» 🔖 آن‌مرد گويد: به آسمان نگاه كردم؛چنان لشكری در ميان زمين و آسمان ديدم كه شمارش را جز پروردگار،کسی نمی‌دانست؛ ديدم قُبّه‌ها و علَم‌ها بر تارك ايشان افراخته و در پيش روى این قافله ندا سر مي‌دادند: «بپوشيد ديده‌هاى خود را از حرمي که مَلك به‌ ایشان نامحرم است.» 📚ریاحین الشریعه، ج۳ ص۱۵۹، به نقل از مجالس المتقین،برغانی. ✍ تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشه‌ی آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایه‌ی تو سایه‌ات عمه‌ی ساداتی و زینِ اَبی عقیله‌ی هاشمیان زینبی ای تو، به هر غمی امید حسین کشته‌ی عشقی و شهید حسین «معنی» اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... @Maghaatel
🔰 حکایت «نام‌گذاری» حضرت عقیله به نام مبارک « زینب » سلام‌الله‌علیها در نقلی آمده است: چون حضرت زینب علیهاالسلام به دنیا آمدند، مادرشان حضرت فاطمه سلام‌الله‌عليها وی را خدمت مولا علی علیه‌السلام آورده و فرمودند: این مولود را نامگذاری کنید. ☘ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: من بر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سبقت نمی‌گیرم. و در آن زمان، پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله در سفر بودند و پس از سه روز که بازگشتند، با اطلاع از ماجرا فرمودند: من هم در این امر بر خدا سبقت نمی‌گیرم. 🌺 جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به پیامبر رسانید و عرض کرد: سَمِّ هٰذِهِ المَولودَةَ: «زَيْنَب‏» فَقَد اِختارَ اللّهُ لَها هٰذا الاِسم 🔹نام این مولود را «زینب» بگذار که خداوند نام این مولود را زینب اختیار کرده است. 🍀 سپس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله حضرت_زینب سلام‌الله‌علیها را طلب کرده و بوسیدند؛ سپس فرمودند: وصیت می‌کنم به حاضرین و غائبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید که همانا وی به خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها همانند است. 🌺 سکینه و وقار ایشان را به حضرت خدیجه علیهاالسلام، عصمت و حیائش را به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، فصاحت و بلاغتش را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حلم و بردباریش را به امام مجتبی علیه‌السلام و شجاعت و قوّت قلبش را به امام حسین علیه‌السلام تشبیه نموده‌اند. 📚ریاحین الشریعة، ج۳، ص۳۸. ✍وقت نزول رحمت حق از سحاب شد یعنی که جام دیده ما پُر شراب شد       زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد نوری دمید و قبلگه آفتاب شد         امشب خدا برای علی حیدر آفرید زیباترین دعای علی مستجاب شد         یک نیمه‌اش حسن شد و یک نیمه‌اش حسین از شدّت بزرگی‌اش عالی‌جناب شد         از بس که شأن و منزلتش پر بها بود وحی خدا به حضرت ختمی مآب شد         آمد ندا که نام دل آراش زینب است اینگونه شد که زینت بابا خطاب شد         قائم مقام فاطمه آمد؛ ادب کنید از او سعادت دو جهان را طلب کنید @Maghaatel
🔰 قنداقه زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها در دامن هيچ‌کس آرام نگرفت جز حضرت‌ سیدالشهداء عليه‌السّلام... مرحوم آیت الله مرعشی نجفی نقل می‌کردند: 🔹 هنگامی که حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، قنداقه‌ی حضرت زینب عليهاالسلام را به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برد، این نوزاد چشم مبارک را برای هیچ یک از اهلبیت باز نکرد و در دامن هيچ کس آرام نگرفت. 🔸 تا اینکه قنداقه او را در بغل امام حسین علیه‌السّلام قرار دادند که در این هنگام چشم مبارک را گشود و آرام و قرار گرفت. 📚چهره درخشان قمر بنی هاشم علیه‌السّلام، ج۱ ص۸۷ ✍ نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادی از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زنی عاشق که زهراگونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را سلام ای روز ميلادت هم اشک چشم‌ها جاری سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم‌هايت شوق ديداری و اين يعنی حسينت را تو خيلی دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را که می‌خواند طپش‌های دلت نام برادر را چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه‌ام شوری ز شعر «مُنزوی» برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست ... @maghaatel
🔰 شفاعت زن‌های مؤمنه در قیامت، با حضرت زینب کبراست ... در نقلی آمده است: حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در وصایای خود، به حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: 📋 ...فَإذٰا شَفَّعَ الحُسَینُ رِجٰالَ أُمّةِ أَبي فَأَنتِ تَشفَعينَ نِساءَ أُمَّةِ أَبي في يَومِ القِيامَةِ 🔻وقتی‌که حسین «صلوات‌الله‌علیه» مردان امّت پدرم را در روز قیامت شفاعت کند، تو‌ نیز در آن روز ، زن‌های امّت پدرم را شفاعت خواهی کرد. 📚فواکه المتعلّمین، قائنی، ص۳۱۴. ✍ سَر، نه آن است که همواره پریشان تو نیست دل، نه آن است که سرگشته و حیران تو نیست ما به شکرانۀ عشق تو به صحرا زده‌ایم عاقلی شیوانۀ رندان بیابان تو نیست زینت دست خداوند تویی یا زینب! گوهری در صدف فاطمه هم‌سان تو نیست ای شفاعت گرِه معجر نورانی تو روز محشر چه کسی دست به دامان تو نیست؟ گردنم خم شده از بس که سرم سنگین است سر من، این سر بیچاره که قربان تو نیست به حسین و حسن از چشم خدا می‌افتد قدر بال مگس آن چشم که گریان تو نیست... @Maghaatel
🔰 جلوه‌هایی از ولایت تکوینی زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها» بر تمام عوالم وجود... ➖ در نقل‌ها آمده است: وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها خواستند تا در کوفه، خطبه‌ای ایراد کنند، 📋 قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى النَّاسِ أَنِ اسْكُتُوا فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاس 🔻اشاره‌ای نمودند تا مردم ساکت شوند؛ به محض اشارهٔ آن بانو، نفس‌ها برگشتند و در سینه حبس شدند و زنگوله شتران نیز از صدا افتاد. 📚لهوف ص۱۴۶ 📚الاحتجاج ج۱ ص۳۰۴ ➖ در نقلی دیگر نیز آمده است: 🥀 در نزدیکی شهر شام که اذیت و آزارهای شمر لعین به آن بانوی مظلومه بالا گرفت، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها رو به زمین نموده فرمود: 📋 يا أرض! خُذِيهِ 🔻ای زمین! او را بگیر. 📋 و اِذاً تَنفَرجُ الاَرضُ و تَبتَلعُ شِمرَ إلیٰ ظَهرِه 🔻 در آن حال ناگهان زمين، دهان باز کرد و شمر را تا كمر، در خود فرو بُرد. 🥀 در این هنگام بود که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام بر فراز نیزه‌ها به سخن درآمد و فرمود: 📋 يا اُختاه! اِصبِرى وَ احْتَسِبى في مَرضاتِ اللّه. 🔻ای خواهرم! صبر کن و همه این دردها را به حساب خدا بگذار. پس آن بانوی مكرّمه امر نمود به زمين و زمین آن ملعون را رها کرد. 📚الخصائص الزینبیّه، ص١٨۵ ✍چه بگویم من از او، مثل علی بت‌شکن است کیست زینب، به خدا  آینه‌ی پنج تن است در کمالات، علی، در جلواتش حسن است مجلس روضه‌ی او جنت الأعلای من است بر غبار قدمش بوسه زده شمس و قمر دختر حیدر کرار ، همین است دگر عصمت فاطمه از وسعت نامش پیداست سندِ روشنِ حقانیت کرب و بلاست سایه‌ی چادر زهرایی او بر سر ماست  کیست زینب؟ همه ی زندگی خون خداست هر چه از شوکت نامش بنویسیم کم است خطبه‌ی حیدری‌اش مظهر تیغ دو دَم است غیر زینب چه کسی زینت حیدر بوده ست در دل کوفه خودش فاتح خیبر بوده ست از همان روز ازل هستی مادر بوده ست بهتر آن است بگوییم، پیمبر بوده ست دلم از روز ازل خورده به نامش پیوند ما گرفتار حسینیم، به زینب سوگند... @maghaatel