#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 وَاللّه قسم، که قطعهای از بهشت را جدا کردهاند و در «مشهد» جای دادهاند...
🔖 در روایتی إمام جواد علیهالسلام فرمودند:
📋 إِنَّ بَیْنَ جَبَلَیْ طُوسَ قَبْضَةً قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْ دَخَلَهَا کَانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ النَّارِ
🔻در میان دو کوه طوس، قطعهای از زمین وجود دارد که از بهشت برداشته شده است؛ هر کس داخل آن گردد، در روز قیامت از آتش جهنم ایمن خواهد بود.
📚عیوناخبارالرضا علیهالسلام، ج۲ ص۲۵۶
🔖 در روایتی دیگر حضرت ثامنالحجج علی بن موسی الرضا علیهالسلام فرمودند:
📋 ... هِیَ بِأَرْضِ طُوسَ وَ هُوَ وَاللَّهِ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة
🔻آن بُقعهای که من در آن دفن میشوم، خاک طوس است که به خدا سوگند، آنجا باغی از باغهای بهشت است.
📚عیوناخبارالرضا علیهالسلام، ج۲ ص۲۶۴
✍ هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشتهای که به پابوس آمده
انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست
پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟!
حتی اگر به آخر خط هم رسیدهای
اینجا برای عشق، شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل میشود
جایی که بین عالم و آدم زبانزد است
هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید
اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 زائر امام رضا علیهالسّلام، روز قیامت بر فراز منبری در مقابل رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مینشیند...
در روایتی امام جواد علیهالسلام فرمودند:
📋 مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ
🔻هر کس قبر پدر بزرگوارم را در طوس زیارت کند، خدای متعال گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد.
📋 فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ بِحِذَاءِ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ حِسَابِ عِبَادِهِ.
🔻و چون روز قیامت شود، منبری از برای او در مقابل منبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گذاشته شود و در آنجا قرار گیرد تا آنکه خدای متعال از حساب بندگان فارغ شود.
📚عیون اخبار الرضا علیهالسلام ،ج۲ ص۲۹۰
✍ اینجا گناه بخشند،کوهی به کاه بخشند
بیچاره من که با خود، نآورده پَرّ کاهی...
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 مدّعی خواست که آزار دهد سلطان را / غافل از آنکه وجودش به یَدِ سلطان است...
در نقلها آمده است:
🔹 وقتیکه مأمون ملعون، امام رضا علیهالسّلام را ولیعهد و جانشین خود قرار داد، بعضی از اطرافیان مأمون ناراضی بودند و میترسیدند که خلافت از خاندان بنی عباس خارج شود و به خاندان فاطمی علیهمالسّلام منتقل گردد. به همین جهت از امامرضا علیهالسلام خوششان نمیآمد.
🔸عادت حضرت این بود که هر وقت میآمد، پیش از مأمون کسانی که در اطاق جلو بودند، از جای حرکت میکردند و سلام کرده، پرده را بالا میگرفتند تا داخل شود.
🔹وقتی این ناراحتی را نسبت به آن حضرت پیدا کردند، با هم قرار گذاشتند که وقتی امام علیهالسلام آمد و خواست پیش مأمون برود، به او توجه نکنند و پرده را برندارند.
📋 فَبَیْنَا هُمْ قُعُودٌ إِذْ جَاءَ الرِّضَا علیهالسلام عَلَی عَادَتِهِ فَلَمْ یَمْلِکُوا أَنْفُسَهُمْ أَنْ سَلَّمُوا عَلَیْهِ وَ رَفَعُوا السِّتْرَ عَلَی عَادَتِهِمْ
🔻در همان حین که نشسته بودند، امام علیهالسّلام وارد شد. آنها 👈بدون اختیار👉 سلام کردند و پرده را طبق عادت قبلی برداشتند.
🔸 وقتیکه امام علیهالسلام داخل شد، یکدیگر را سرزنش کردند که چرا بر خلاف قرارداد عمل کردهاند و گفتند: مرتبه دیگر که آمد، پرده را برنمیداریم. باز در آن روز وقتی امام علیهالسّلام وارد شد، از جای حرکت کرده سلام کردند و ایستادند و اما پرده را برنداشتند.
📋 فَأَرْسَلَ اللَّهُ رِیحاً شَدِیدَةً دَخَلَتْ فِی السِّتْرِ فَرَفَعَتْهُ أَکْثَرَ مِمَّا کَانُوا یَرْفَعُونَهُ
🔻خدای متعال باد شدیدی فرستاد و پرده را بیشتر از مقداری که آنها برمیداشتند، بلند کرد.
🔹 وقتی که امام علیهالسلام وارد شد، باد از وزش ایستاد و پرده به جای خود برگشت. در موقع برگشتن باد دومرتبه وزید و زیر پرده زد و آن را بالا برد تا امام خارج گردید. بعد دو مرتبه باد ایستاد و پرده سر جایش برگشت.
📚کشف الغمّة، ج۳ ص۲۶۱
@maghaatel
.
«صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ»
➖ دو خط روضه، ویژه شب جمعه، شب زیارتی مولانا سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه»
➖ ثواب این روضه، هدیه به روح همه کسانی که در راه خدمت به شیعیان و محبّین اهلبیت «صلوات الله علیهم اجمعین»، جان باختند؛ بالخصوص رئیسجمهور فقید و همراهان ایشان
.
#معارف_حسینی
#امام_رضا_علیه_السلام
🩸غَشکردنِ امام رضا علیهالسلام با ذکر مصیبتِ «تنهایی و بیرمق شدنِ سیدالشهداء علیهالسلام در صحرای کربلا»
جناب «دعبل» گوید:
🔖 وارد بر مولایم عليّ بن موسى الرضا عليهماالسّلام شدم. به محض اینکه نشستم، آن حضرت به من فرمودند: از اشعار تازهای که - در رثای جدّ غریبم - سرودهای، برایم بخوان!
🔖 جناب دعبل گوید: من شروع کردم به خواندن این اشعار:
📋 مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ / وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفَرُ الْعَرَصاتِ
▪️دیگر کسی مدارس آیات خدا را تلاوت نمیکرد. ( کنایه از اینکه مردم آن زمان، دنبال سیدالشهداء علیهالسلام نبودند.) و جایگاه وحی خدا، در دل صحرا، بیخانمان شده بود.
🔖 جناب «دعبل» گوید: ابیاتی را برای آن حضرت خواندم تا رسیدم به این بیت:
📋 إِذَا وُتِرُوا مَدُّوا إِلَی وَاتِرِیهِمْ / أَکُفّاً عَنِ الْأَوْتَارِ مُنْقَبِضَاتٍ
▪️آن گاه که مورد ستم قرار گرفتند و تنها شدند، دست به کمان بردند؛ اما دستانی که بسته و ناتوان از کشیدن کمان بود.
📜 فَبَكىٰ علیهالسلام حَتّى أُغمِىَ عَلَيه
👈 در اینجا بود که امام رضا علیهالسلام آنچنان گریستند که دیگر از هوش رفتند.
🔖 خادم آن حضرت با سر به من اشاره کرد که دیگر نخوان! من هم سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و به من فرمودند: باز هم این ابیات را بخوان! من شروع به خواندن کردم؛ تا که دوباره به همین بیت رسیدم،
📜 فأصابَهُ مِثلُ الّذي أصابَهُ فِي المَرَّةِ الأولىٰ.
▪️پس مجدّدا آن حضرت چنان گریستند که از حال رفته و غش کردند.
🔖 خادم آن حضرت باز اشاره به من نمود که دیگر نخوان و من باز سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و فرمودند: باز هم برایم این اشعار را بخوان! من شروع کردم به خواندن تا که آن ابیاتی را که سروده بودم، به پایان رساندم.
🔖 در این هنگام، آن حضرت سه بار من فرمودند:«أحسنت»؛ سپس امر نمودند تا ده هزار درهم از سکّههایی که به اسم مبارک آن حضرت، مسکوک شده بود، برایم آوردند؛
📚الأغانی،ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰ ص۳۱۳
📚معاهد التنصیص،ابوالفتح، ج۲ ص۱۹۹
📚الغدیر، ج۲ ص۳۵۰
📚اعیان الشیعه،ج۶ ص۴۱۷
✍ بر نیزه تکیه دادی، تنها تر از همیشه
با چهره خُماری، زیبا تر از همیشه
بذر ترانه بارید از ابر خطبه هایش
اما زمین دلها، صحرا تر از همیشه
سر نیزه ها شنیدند لحن تلاوتش را
امّا محل ندادند , امّا تر از همیشه
سنگی ز جاهلیّت پرتاب شد به سویت
این بار پر گرفتی بالا تر از همیشه
پیشانیات ترک خورد آیینه موج برداشت
تو قطره قطره گشتی دریا تر از همیشه
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 زیارتنامه «جوادیّه»، با معارف و مضامینی بسیار والا، که مورد غفلت قرار گرفته است...
در ذیل زیاراتنامههایِ حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام، مرحوم علامه مجلسی زیارتنامهای را از امام جواد علیهالسلام نقل میکند که بسیار معارف منحصر به فرد و والایی در آن ذکر شده است که به عنوان نمونه، «چند فراز پراکنده» از آن را ذکر میکنیم:
📋 یا لَیتَنِی مِنَ الطَّائِفِینَ بِعَرْصَتِهِ وَ حَضْرَتِهِ مُسْتَشْهِداً لِبَهْجَةِ مُؤَانَسَتِهِ؛
🔻ای کاش من جزء کسانی بودم که در آستان حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیهالسلام دائماً طواف میکردم و از خوشحالی اُنس و همنشینی با او شهید میشدم؛
📋 أَطُوفُ بِبَابِكُمْ فِی كُلِّ حِین،كَأَنَّ بِبَابِكُمْ جُعِلَ الطَّوَافُ
🔻در هر زمان - که فرصتی یابم - ، در آستان شما طواف میکنم؛ گویا «طواف» را فقط به دور خانه شما قرار دادهاند!
📋 السَّلَامُ عَلَى فَرْحَهِ الْقُلُوبِ ، وَ فَرَجِ الْمَکْرُوبِ،
🔻سلام بر تو امامی که موجب مسرّت قلبهایی، بر تویی که موجب گشایش گرههایی؛
📋 السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ ، الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ
🔻سلام بر آن امام مهربان ؛ همان امامی که دلهای مردم را از غم و اندوه روز عاشورا، تکان داد.
📋 السَّلَامُ عَلَى قَمَرِ الْأَقْمَارِ
🔻سلام بر ماهِ همهٔ ماهْها...
📚 بحارالانوار ج۹۹ ص۵۳
✍ ای کاش که فارغ ز هیاهوی دو دنیا
گه دورِ تو میگشتم و گه محوِ تماشا ...
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 حال و روز مردم نیشابور از دیدن جمال دلربای حضرت سلطان علی بن موسی الرضا عليهماالسلام...
در روایت آمده است:
🔖 وقتى که امام رضا علیهالسلام وارد نیشابور شدند، مردم ازدحام کردند و جلوی استری که إمام علیهالسلام بر آن سوار بودند را گرفتند و گفتند: شما را به حق اجداد طاهرینتان قسم میدهيم که پرده را از روی کجاوه کنار بزنید تا جمال مبارك شما را ببينيم و حديثى از اجداد خود بيان بفرمایید تا ياد بودى براى ما باشد.
🔖 امام علیهالسلام استر را نگه داشت و سايبان را كنار زد. چشم جمعيت بهجمال انور إمام علیهالسلام روشن گرديد.
📋 فَكَانَتْ ذُؤابَتَاهُ كَذُؤَابَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ وَ النَّاسُ عَلَى طَبَقَاتِهِمْ قِيَامٌ كُلُّهُمْ
🔻گيسوان مباركش شبيه گيسوان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود. تمام مردم ايستاده و محو در تماشاى رخسار مباركش بودند.
📋 وَ كَانُوا بَيْنَ صَارِخٍ وَ بَاكٍ وَ مُمَزِّقٍ ثَوْبَهُ
🔻بعضى با مشاهده آن حضرت، از شادى فریاد میكشيدند؛ عدهاى واله شده و اشک شوق ميريختند و برخی گریبان چاک میدادند.
📋 وَ مُتَمَرِّغٍ فِي التُّرَابِ وَ مُقْبِلٍ حِزَامَ بَغْلَتِهِ وَ مُطَوِّلٍ عُنُقَهُ إِلَى مَظَلَّةِ الْمَهْدِ
🔻 برخی خود را در خاك ميانداختند و لِجام استر را مىبوسيدند و گردن برافراشته تا آن حضرت را مشاهده نمايند.
📋 إِلَى أَنِ انْتَصَفَ النَّهَارُ وَ جَرَتِ الدُّمُوعُ كَالْأَنْهَارِ
🔻این جریان تا ظهر ادامه داشت و مردم همانند رود ، از شوق جمال آن حضرت گریه میکردند.
🔖 هزاران کاتب آمدند و حضرت در آخر حدیث معروف سلسلة الذهب را بیان فرمودند.
📚کشف الغُمّه،ج۱ ص۳۰۸
✍ السلام ای همه جا حضرت خورشید شده
روز میلاد تو در هر دو جهان عید شده
با تو هر روز خراسان به خودش میبالد
نه خراسان، همه ایران به خودش میبالد
نه خراسان و نه ایران، به خداوند قسم
همۀ عالم امکان به خودش میبالد
چونکه روی لب تو لحظه به لحظه جاری است
ثانیه ثانیه قرآن به خودش میبالد
من قسم میخورم این واژه برازندۀ توست
با شما واژۀ سلطان به خودش میبالد
چونکه در گوشۀ ایوان تو جا خوش کرده
بر سر خوان تو مهمان به خودش میبالد
یوسفان در دو سرا محو رخ ماه توأند
پادشاهان جهان بندۀ درگاه توأند
@maghaatel
#معارف_حسینی
🩸تا میتوانید هر عملی را که متعلّق به سیدالشهداء «صلوات الله علیه» است، به جا بیاورید و بر انجام آن مداومت بورزید!
{طولانی اما خواندنی}
🔖 در بین اعمال عبادی، اعمالی که بر محور وجود مبارک مولانا سیدالشهداء علیهالسلام میچرخد، در روایات و تأکیدات اهلبیت علیهمالسلام «لسان ویژهای» دارند!
✔️ گاهی برای یک عمل عبادی، اهلبیت علیهمالسلام «ثوابی» را معین میکنند تا شیعیان به جهت «رغبت در آن ثواب» آن عمل را انجام دهند.
✔️ اما گاهی ثواب و جزای آن عمل، «افزون از درکِ شیعیان و محبّین» است و تنها اهلبیت علیهمالسلام هستند که میدانند «فلان عمل عبادی» چه اجر و پاداشی دارد !!! در این گونه موارد، لسان روایات خطاب به شیعیان به این مضمون است:«هر آن چه میتوانید فلان عمل را انجام دهید!»
👈 حال در آن دسته از اعمال عبادی که متعلق به وجود مبارک سیدالشهداء «صلوات الله علیه» است، لسان تأکیدات اهلبیت علیهمالسلام همینگونه است!
🔹 سه مورد را ذکر میکنیم:
📌 مثل تأکیدات اهلبیت علیهمالسلام به «قرائت زیارت عاشورا»
وقتی که امام صادق علیهالسّلام به جناب علقمهٔ حضرمی، زیارت عاشورا را تعلیم دادند، در آخر به او فرمودند:
📋 یَا عَلْقَمَةُ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَزُورَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ بِهَذِهِ الزِّیَارَةِ مِنْ دَهْرِکَ فَافْعَلْ
🔻ای علقمه! (سربسته بگویمت:) اگر میتوانی هر روز سیدالشهداء «صلوات الله علیه» را با این زیارتنامه، زیارت کنی، پس این کار را انجام بده!(۱)
📚 (۱) کامل الزیارات ص ۱۷۶
📌 مثل تأکیدات اهلبیت علیهمالسلام بر «رفتن به زیارت سیدالشهداء علیهالسلام»
لسان تأکیدات اهلبیت علیهمالسلام بر رفتن به زیارت سیدالشهداء علیهالسلام حقیقتاً بینظیر است؛ به عنوان نمونه در روایتی امام صادق علیهالسّلام خطاب به شیعیان فرمودند:
📋 زُورُوهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ فِی کُلِّ وَقْتٍ وَ فِی کُلِّ حِینٍ
🔻در هر زمان و هر فرصتی که یافتید، سیدالشهداء «صلوات الله علیه» را زیارت کنید!
📋 فَإِنَّ زِیَارَتَهُ خَیْرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ أَکْثَرَ مِنْهَا فَقَدِ اسْتَکْثَرَ مِنَ الْخَیْرِ وَ مَنْ قَلَّلَ قُلِّلَ لَهُ
🔻چرا که زیارت او بهترین کاری است که برای شما قرار دادهاند! پس هر که زیاد به آن پایبند باشد، به راستی که خیر و برکت بسیار را به دست آورده؛ و هر که کمکاری کند، خیر کمی عایدش میشود.(۲)
📚(۲)الإقبال،سید بن طاووس، ص۲۳۸.
📌 مثل تأکیدات اهلبیت علیهمالسلام بر قرائت سوره مبارکه «فجر» در فرائض و نوافل
باز در تأکیدی که از جانب امام صادق علیهالسلام بر قرائت سوره مبارکه «فجر» آمده است، لسان روایت همینگونه است:
📋 إقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ
🔻 سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید؛ زیرا آن سوره، سوره امام حسین علیهالسّلام است. به آن سوره «کمال اشتیاق» را داشته باشید، خدا شما را رحمت کند!
در ادامه امام صادق علیهالسّلام فرمودند:
📋... فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ
🔻هر که بر خواندن سوره فجر «مداومت» کند، در بهشت با سیدالشهداء «صلوات الله علیه» در درجه همان حضرت خواهد بود.(۳)
📚(۳) کنز الفوائد،ص۳۸۶.
✍ هر دری بسته بوَد جز در پُر فیض حسین
این در خانهٔ عشقست که باز است هنوز
جز در خانهٔ تو جای دگر خیری نیست!
هرچه خیر است حسینجان! به در خانهٔ توست
من ز خود هیچ ندارم که بدان فخر کنم
هر چه دارم همه از نوکری خانهٔ توست...
@Maghaatel
#معارف_مهدوی
🔰 کسی که معرفت لازم به امام زمان «ارواحنافداه» را داشته باشد و منتظر آن حضرت باشد، برای او به واسطه انتظارش، «فرجِشخصی» حاصل میشود ...
جناب «ابوبصیر» گوید:
🔖 به امام صادق علیهالسّلام عرضه داشتم: ای آقای من! به فدایتان شوم! «فرج شما اهلبیت» دیگر کی میرسد ؟! امام صادق علیهالسّلام به من فرمودند:
📋 یَا أبَا بَصِیرٍ أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا !؟
🔻ای ابابصیر! آیا تو از کسانی هستی که میخواهی با ظهور دولت ما اهلبیت، در این دنیا به نان و نوایی برسی؟!
📋 مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِجَ عَنْهُ بِانْتِظَارِهِ.
👈 به درستی که هر کس عارف به حق و مقام ولایت ما اهلبیت باشد و حقیقتاً منتظر ظهور باشد، برای همان شخص به واسطه این انتظاری که کشیده است، «فرج» حاصل میشود.
📚 غیبت نُعمانی، ص۳۳۰
✍ بیابون پروَرَم میکرد اگر هجران معشوقم
به صحرا عاقبت روزی جمال یار میدیدم...
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 من روی هیچ عملی مثل «زیارت امام رضا علیهالسلام» حساب باز نکردهام ...
در یکی از زیارتنامههایی که برای حضرت سلطان علی بن موسی الرضا عليهماالسلام نقل شده است، اینچنین به آن حضرت عرضه میداریم:
📋 مَوْلَايَ مَا أَحْسِبُ فِي صَحِیفَتِي عَمَلاً أَرْجَیٰ عِنْدِي مِنْ زِیَارَتِكَ.
🔻ای مولای من! در پروندۀ اعمال خود، عملی را امیدوارکنندهتر از زیارتتان نمیپندارم!
📚صحیفۀ رضویّه،سیستانی، ص ۵۲۵ (به نقل از روضة الأذکار،نسخه خطی،ص۷۱)
✍ به ظاهر زائرم اما زیارت را نمیفهمم
منِ بیچاره لطف آشکارت را نمیفهمم
تو از من بیشتر مشتاق دیداری و من حتّی
به دل افتادنِ گاه و گُدارت را نمیفهمم
زیارت نامه میخوانم، دلم از نور لبریز است
"اگر چه گاه معنای عبارت را نمیفهمم"
تو پرواز مرا در اوج میخواهی و میدانی
من از بس در قفس بودم اسارت را نمیفهمم
به هر زائر سه جا سر میزنی! دلگرمیام این است
زیارت نه … ولی قول و قرارت را که میفهمم
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 خدایمتعال به حُرمت چهار بُقعه از زمین _ از جمله «مشهدالرضاعلیهالسلام» _ ، طوفان زمان حضرت نوح را آرام کرد...
در روایتی إمام صادق علیهالسلام فرمودند:
📋 أَرْبَعُ بِقَاعٍ ضَجَّتْ إِلَی اللَّهِ أَیَّامَ الطُّوفَانِ
🔻چهار بُقعه از زمین، در ایام طوفان زمان نوح نبی علیهالسلام، به سوی خداوند فریاد بر آوردند، تا خداوند طوفان را آرام کرد و بلا را از اهل زمین برداشت:
۱. بیت اللهالحرام
۲. غَریّ(نجف)
۳. کربلا
۴. طوس.
📚فرحة الغَریّ، ص ۷۰
📚بحارالانوار ج۹۹ ص۴۰
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 زائر امام رضا علیهالسّلام، همنشین و رفیق اهلبیت "علیهمالسلام" است در بهشت ...
اباصَلت هَرَوی گوید: در ضمن روایتی از امام رضا علیهالسّلام شنیدم که میفرمود:
📋 أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ صِدِّیقٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ مُجَاهِدٍ
🔻 هر کس مرا در دیار غربتی که در آن آرمیدهام، زیارت کند، خداوند برای او پاداش صد هزار شهید و صد هزار صدّیق و صد هزار حاجی و عمره گزار و صد هزار مجاهد را مینویسد.
📋 وَ حُشِرَ فِی زُمْرَتِنَا وَ جُعِلَ فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجَنَّةِ رَفِیقَنَا
🔻 و زائر من، در زمرهٔ ما اهلبیت محشور میشود و در درجات عالی بهشت، رفیق ما خواهد بود.
📚الأمالی،شیخصدوق، ص۶۳
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🔰 حکایت مجلسی که مأمونِ ملعون، از علمای تمامیِ بلاد تشکیل داد تا امام رضا علیهالسلام را ، تحقیر کند ...
📝 { از زبان یک مُرتاض هندی که حاضر در آن جلسه بود ! «طولانی اما بسیار زیبا و خواندنی» }
آیت الله وحید خراسانی در درس خارج خود چنین نقل کردند:
🔖 «میر فِندِرسكی» (که از علمای شیعه قرن ۱۱ بوده است) به هند سفر میکند تا عجایب و غرائب و ادیان در آنجا را از نزدیک مشاهده کند.
📍آنجا مرتاضی بوده كه شش ماه میخوابیده و شش ماه بیدار بوده. بعد «میر» وقتی میرود كه او به خواب رفته بوده، حالا باید شش ماه بماند تا این بیدار بشود، به آن دربانش میگوید راه چاره چیست؟ میگوید: او گفته كه من وقتی میخوابم حق ندارید من را بیدار كنید، مگر آدمی بیاید، اگر آدمی آمد مرا بیدار كنید.
🔖 اطرافیان میر میگویند: این آدم، «میر» است و علم و عرفان و ریاضات و…، خلاصه مرتاض را بیدار میكنند. بیدار كه میشود میگوید: چرا مرا بیدار كردید!؟ میگویند «میر فندرسكی» است، چنین و چنان، بعد میگوید این كه آدم نیست، من یك آدم، بیشتر ندیدم،گفتم اگر آدم آمد مرا بیدار كنید.
👈 بعد برای «میر» (بعد از آنکه متوجه میشود که او شیعه اثناعشری است) نقل میكند و میگوید: من جزء كسانی بودم كه مأمون مرا دعوت كرد از هند؛ از تمام دنیا مأمون دعوت كرد، از هند دو نفر را دعوت كرد، یكی مُرده، یكی منم كه هنوز هستم. (و تا زمان حاضر هم به شهادت افرادی که رفتهاند و دیدهاند، هنوز زنده است)
🔖 من از هند با آن شخص آمدم و وارد شدیم، چهار هزار نفر بودیم، حالا ببینید چهار هزار، آن هم این نمونه، چیست؟! تو متون (احادیث و تواریخ) دارد رأس الجالوت، جاثلیق، هِربِز اكبر، از اینها معلوم میشود چهار هزار نفر چه قماشی بودند!!
🖌 مرتاض ادامه داد: مجلس ترتیب داده شده و مأمون نشست؛ همه نشسته بودیم، مجلس غوغایی بود. گفت: اولا جایی كه مجلس بود باغی بود كه جنگلی دور این قصر درست كرده بودند، همه انواع طیور در این جنگل روی درختها بود، وضع این جور بوده، خب مأمون و دنیا و این حكومت.
🤏 گفت: مأمون با ما صحبت كرد، هنوز حضرت نیامده، كه مقصود از انعقاد این مجلس این است كه به هر قیمتی كه هست باید [امام رضا علیهالسلام] محجوج بشود [و شکست بخورد].
🔖 مرتاض گفت: یك وقت خبر دادند كه امام رضا علیهالسلام میخواهد بیاید؛ گفت ما هم متوجه بودیم ببینیم كیست، چه خبر است.
✅ من این اندازه به تو بگویم وقتی رسید درِ باغ، قدمش را كه از اسب گذاشت روی زمین، من نگاه كردم دیدم در تمام باغ یك درخت ایستاده نیست، تمام درختها ... تمام درختها، همه شاخهها روی زمین! همه راكع! تمام این پرندهها كه این همه نغمه سرایی میكردند، همه مجسمه❗️
📜 مرتاض گفت: وارد شد در باغ، و آمد آهسته آهسته، همین كه وارد شد توی مجلس، آن مهم است. ما خودمان نفهمیدیم چی شد، فقط آن قدر كه فهمیدیم دیدیم همه نشستهها، ایستادهایم، اما چه جور پا شدیم، نفهیدیم. بعد كه پا شدیم، آمد یك نگاهی به دور كرد.
📍این معنای آن كلمه است كه واقعا امام شناخته نشده! چیه در او؟! چه گوهری است؟! یك روحی است فوق این ارواح! اوست كه این كارها را میكند منتها به وقتش!
🔖 بعد مرتاض گفت: همه ایستادیم، من نگاه كردم دیدم مأمون هم مثل ماست، او هم یك مجسمه❗️
📝 گفت: آمد و بدون اعتنا نشست، بعد كه نشست فقط دستش را بالا برد، همه ما نشستیم آن هم بی اختیار❗️
🗯 یك نگاهی باز به همه كرد، گفت: من خود دیدم از «الف» از «ب» خبر ندارم، حتی «الف» چیست؟ «ب» چیست؟ نمیدانم، همه گرفته شده! فهمیدم بقیه هم همین جورند. (همه معلوماتشان پریده بود)
📍مدتی مجلس این جور بود به این حال. بعد دوباره یك اشاره كرد. تا اشاره كرد دیدم همه معلومات هست، افكار هست. آن وقت فرمود: حالا بگویید و بپرسید...
📚درس خارج اصول آیة الله وحید خراسانی(حفظهاللهتعالی)،مورخ ۱۳۸۱/۱۰/۲۴ (جلسه ۵۱)
@maghaatel
#معارف_علوی
🔰 «دحو الأرض» به واسطه من انجام شد ...
مولا امیرالمؤمنین «صلواتاللهعلیه» در مسجد جامع بصره خطبهای خواندند که تمام مردم حاضر به گریه درآمدند و سپس فرمودند:
📋 أَنَا دَحَوْتُ أَرْضَهَا وَ أَنْشَأْتُ جِبَالَهَا وَ فَجَّرْتُ عُیُونَهَا وَ شَقَقْتُ أَنْهَارَهَا
🔹 زمین این دنیا را من گستراندم و کوه هایش را من هستی بخشیدم و چشمه هایش را من شکافتم و نَهرهایش را من جاری کردم!
📋 وَ غَرَسْتُ أَشْجَارَهَا وَ أَطْعَمْتُ ثِمَارَهَا وَ أَنْشَأْتُ سَحَابَهَا وَ أَسْمَعْتُ رَعْدَهَا وَ نَوَّرْتُ بَرْقَهَا
🔸 درخت هایش را من کاشتم و میوه هایش را طعم و مزه دادم، و ابرهایش را من ایجاد کردم و صدای ابرهایش را من شنواندم و برقش را روشنی بخشیدم!
📋 وَ أَضْحَیْتُ شَمْسَهَا وَ أَطْلَعْتُ قَمَرَهَا وَ أَنْزَلْتُ قَطْرَهَا وَ نَصَبْتُ نُجُومَهَا
🔹من خورشیدش را گرمی دادم و ماهش را به در آوردم و بارانش را فرو ریختم و ستارگانش را بر جای خود نشاندم!
📋 وَ أَنَا الْبَحْرُ الْقَمْقَامُ الزَّاخِرُ وَ سَکَّنْتُ أَطْوَادَهَا وَ أَنْشَأْتُ جَوَارِیَ الْفُلْکِ فِیهَا وَ أَشْرَقْتُ شَمْسَهَا
🔸 دریای خروشان موّاج بیانتها منم، من کوه هایش را به پا داشتم و کشتی را در آن به حرکت در آوردم و به خورشیدش تابش عطا کردم!
📋 و أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ وَ قَلْبُ اللَّهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ
🔹 من «جنب الله»، «کلمة الله»، «قلب الله» و دروازهای هستم که از آن به نزد وی در آیند!
📋 اُدْخُلُوا الْبَابَ سُجَّداً أَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَ أَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ
🔸 سجدهکنان از در وارد شوید تا گناهان شما را ببخشایم و بر پاداش نیکوکاران بیفزایم!
📋 وَ بِی وَ عَلَی یَدِی تَقُومُ السَّاعَةُ وَ فِیَّ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ...
🔹 به واسطه من و بر دست من قیامت به پا میشود، و باطل گرایان درباره من دچار تردید میشوند...
📚المناقب،ابنشهرآشوب، ج۶ ص۹۹
✍ نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم، شَه مُلک لافتیٰ را ؟!
🖇 امام باقر علیهالسلام در تفسیر این خطبه گهربار از مولا علی «صلواتاللهعلیه»، جملاتی بیان فرمودند، که برای اهل تحقیق و تشنگان معارف اهلبیت علیهمالسلام خالی از لطف نیست!
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🩸بیتابیِ حضرت جوادالائمه علیهالسلام به هنگام وداع با پدر بزرگوارش ...
🗓 برخی تاریخ خروج امام رضا علیهالسلام از مدینه به سمت خراسان را ، ۲۵ ذیالقعده نقل کردهاند.
📚مستدرک سفینة البحار، ج۸، ص۵۵۶
🔍 در روایت آمده است:
🔖 در آن سالی که امام رضا علیهالسلام عازم خراسان بود، همراه پسرش حضرت جواد علیهالسلام برای انجام حجّ عمره به مکّه رفتند. امام رضا علیه السلام با چشمی گریان در کنار کعبه ایستاده و با خانه خدا وداع کرد، پس از طواف به مقام ابراهیم علیه السلام رفت و در آنجا به نماز ایستاد.
🔖 موفّق، غلام امام رضا علیهالسلام گوید: حضرت جواد علیهالسلام را کنار حِجر اسماعیل، دیدم نشسته و به راز و نیاز مشغول است، نشستن حضرت طول کشید، به او عرض کردم: فدایت شوم؛ برخیز! آن حضرت فرمود: نمیخواهم از اینجا برخیزم مگر این که خدا بخواهد.
📋 وَ اسْتَبَانَ فِی وَجْهِهِ الْغَمُّ
▪️او در این هنگام بسیار غمگین بود و اندوه در چهره مبارکش نمایان بود.
🔖 نزد امام رضا علیهالسلام رفتم و ماجرا را گفتم. امام رضا علیهالسلام نزد حضرت جواد علیهالسلام آمد و فرمود: ای محبوب دلم! برخیز! حضرت جواد علیهالسلام عرض کرد:
📋 کَیْفَ أَقُومُ وَ قَدْ وَدَّعْتَ الْبَیْتَ وَدَاعاً لَا تَرْجِعُ إِلَیْهِ
▪️چگونه برخیزم با این که شما را میبینم به گونهای با خانه خدا وداع میکنید که گویی دیگر به اینجا باز نمیگردید!؟
🔖 إمام رضا علیهالسلام فرمود: محبوب دلم! برخیز، در این هنگام او برخاست و همراه پدر حرکت کرد.(امام جواد علیهالسلام همراه مُوَفّق به مدینه برگشتند و إمام رضا علیهالسلام به سمت خراسان حرکت کردند)
📚کشف الغمّه، ج۳ ص۲۱۵.
✍ آه یا علی بن موسی الرضا...
وداع فرزند با پدری که دیگر امید بازگشتش نیست، خیلی سخت است...
اما با اسم «وداع»، دلهای ما به یاد آن وداع جانسوزی میافتد که مقاتل نوشتهاند:
📜 ثُمَّ وَدَّعَ الحُسَينُ عليهالسلام النِّساءَ، وكانَت سكينَةُ تَصيحُ، فَضَمَّها إلى صَدرِهِ و مَسَحَ دُموعَها بِكُمِّه و قالَ:
▪️... در آخر سیدالشهداء علیهالسلام آمد تا با زنان و مخدّرات، وداع كند. حضرت سكينه علیهاالسلام، که طاقت وداع پدر را نداشت، فریاد میکشید؛ امام عليهالسلام، او را به سينهاش چسباند و اشک چشمان دخترش را با آستین پاک کرد و فرمود:
📜 سَيَطولُ بَعدي يا سكينَةُ فَاعلَمي/ مِنكِ البُكاءُ إذَا الحِمامُ دَهاني
▪️اى سَكينه جان! بدان كه پس از من، گريهات طولانى خواهد بود، هنگامى كه مرگ، مرا در يابد.
📜 لا تُحرِقي قَلبي بِدَمعِكِ حَسرَةً ما دامَ مِنِّي الرّوحُ فِي جُثماني
▪️با اشك حسرتت، دلم را آتش مزن تا آن گاه كه روح در بدن دارم.
📚المناقب؛ ج۴ ص۱۰۹.
📚مقتل ابو مخنف، ص۸۴
@Maghaatel
#امام_رضا_علیه_السلام
🩸 طوری بر من گریه کنید که من صدایتان را بشنوم...
در روایتی امام رضا علیهالسلام فرمودند:
📋 إِنِّی حَیْثُ أَرَادُوا بِیَ الْخُرُوجَ جَمَعْتُ عِیَالِی فَأَمَرْتُهُمْ أَنْ یَبْکُوا عَلَیَّ حَتَّی أَسْمَعَ
▪️وقتی خواستند مرا از مدینه خارج کنند، اهل و عیالم را جمع کردم و به آنها گفتم برایم گریه کنند تا صدای گریه آنها را بشنوم.
بعد دوازده هزار دینار به آنها دادم؛ ( گویا به امام علیهالسلام عرضه داشتند که گریه بر پشت سر مسافر، میمنت ندارد) که حضرت به آنها فرمودند:
📋 أَمَا إِنِّی لَا أَرْجِعُ إِلَی عِیَالِی أَبَداً
▪️من مسافری هستم که دیگر از این سفر به نزد اهل و عیالم بر نمیگردم.
📚المناقب،ج۱۲، ص۱۶۷
🖇 در زیارتنامه «جوادیه» نیز اینگونه به امام رضا علیهالسلام، «سلام» میدهیم:
📜 السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِیَالَهُ بِالنِّیَاحَةِ عَلَیْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَیْهِ
▪️سلام و درود بر آن آقایی که فرزندان و خانواده خود را امر فرمود در گریه کردن بر او، پیش از رسیدن شهادتش.
📚 بحارالانوار، ج۹۸ ص۵۳
@Maghaatel
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸 پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان برایش گریه میکنند...
وقتیکه امام جواد علیهالسلام به دنیا آمد، امام رضا علیهالسلام به اصحاب خود فرمودند:
🔖 در این شب برای من فرزندی شبیه موسی بن عمران به دنیا آمد که شکافنده دریاهاست، و شبیه عیسی بن مریم مادرش مقدّس است و پاک و پاکیزه خلق شد. سپس امام رضا علیهالسلام فرمودند:
📋 بِأَبِي وَ أُمِّي شَهِيدٌ يَبْكِي عَلَيْهِ أَهْلِ السَّمَاءِ، يُقْتَلُ غَیظاً
▪️پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان بر او میگریند که از روی خشم کشته میشود.
📋 وَ یَغضَبُ اللَّهُ جَلَّ وَ عَلَى قَاتِلِيهِ فَلَا يَلْبَثْ إلّا يَسيرا حَتَّى يُعَجِّلُ اللَّهُ بِهِ إِلَى عَذَابِهِ الْأَلِيمِ وَ عِقَابَهُ الشَّدِيدِ.
▪️ و خداوند بر قاتل او خشم میگیرد؛ پس [قاتل او] نمیماند مگر اندکی تا اینکه خدا عذاب دردناک و عقاب شدید را به سوی او میفرستد.
📚اثبات الوصیة، ص ۲۱۰
📚عیون المعجزات، ص ۱۱۸
✍ ای نمک سفرۀ سلطان طوس
محضر تو خیل ملک خاک بوس
آینۀ صورت شمس الشموس
دلخوشیِ عمر انیس النفوس
ای علی اکبر ملیح رضا
حلقۀ موی تو ضریح رضا
جود تو شد مظهر کُلِّ صفات
نام تو فتاح همه مشکلات
نازترین تک پسر کائنات
حق بده بابات بمیرد برات
بوسه ز لب های تو کار رضا
ای همۀ دار و ندارِ رضا
گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟
مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟
بسته شده راه صدایت چرا ؟
آب نیاورده برایت چرا ؟
شعله به جان و دل زهرا مکش
جان رضا روی زمین پا مکش
ضربه به حیثیت افلاک خورد
رنگ کبودی به رُخی پاک خورد
موی به هم ریختهات خاک خورد
داد زدی دورِ لبت چاک خورد
با جگر سوخته پرپر زدی
بر دَرِ حجره چقدر سر زدی
خون ز لب خشک تو پاشید وای
لحظۀ پرپر زدنت دید وای
چشم به چشمان تو خندید وای
دستْزنان دورِ تو رقصید وای
شعله به جان تو چنین ریخته
آب به پیش تو زمین ریخته
آب نخوردی … بدنت پا نخورد
یک نخی از پیرُهنت پا نخورد
در ته گودال تنت پا نخورد
مثل حسین بر دهنت پا نخورد
یاد حسین دیدۀ تر داشتی
هر چه سرت آمده ، سر داشتی
@maghaatel
#امام_جواد_علیه_السلام
🔰 نَوَد ساله برای طفل نُهساله تواضع کرد | تو خَم کردی برای دستبوسی، قامت خَم را ...
راوی گوید:
🔖 من در مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآله در مجلس جناب علی بن جعفر (فرزند امام صادق علیهالسلام) نشسته بودم که حضرت جواد علیهالسلام داخل مسجد شدند.
📋 فَوَثَبَ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ فَقَبَّلَ یَدَهُ وَ عَظَّمَهُ
🔻علی بن جعفر چون نظرش بر آن حضرت افتاد، بیاختیار از جای برخاست و بیکفش و عباء خدمت آن حضرت دوید و دست او را بوسید و او را تعظیم و تکریم کرد.
🔖 امام جواد علیه السلام فرمود: ای عمو! بنشین خدا تو را رحمت کند! اما او عرضه داشت: ای سید و آقای من! چگونه بنشینم و حال آنکه شما ایستادهاید؟!
📝 پس چون علی بن جعفر علیهماالسلام از خدمت آن حضرت مرخص شد و آمد در مجلس خود نشست، اصحابش او را سرزنش کردند و گفتند: تو این نحو با او رفتار میکنی و حال آنکه عموی پدر او میباشی؟!
🔖 جناب علی بن جعفر علیهماالسلام به اصحاب خود فرمود: سکوت کنید! پس دست برد و محاسن خود را گرفت و گفت: حق تعالی مرا با این محاسن، برای امامت، اهلیّت نداد و این نوجوان را اهلیّت داد و امامت را به او تفویض نمود. آیا من انکار کنم فضل او را؟! پناه میبرم به خدا از آنچه شما میگویید که احترام او را ندارم.
📋 بَلْ أَنَا لَهُ عَبْدٌ
👈 بلکه من، غلام او هستم!
📚الکافی ج۱ ص۳۲۲
📌 در نقلی دیگر آمده است:
🔖 روزی طبیبی آمد تا رگ مبارک امام جواد علیهالسلام را فَصد کند؛ چون تیغ را نزدیک حضرت آورد که رگ را قطع کند، علی بن جعفر علیهماالسلام نزدیک آمد و عرضه داشت: ای آقای من! اگر اجازه دهید، ابتدا رگ مرا فصد کند تا تیزیِ تیغ، ابتدا در من اثر کند و شما درد کمتری متحمّل شوید!
📃 ثُمّ أرادَ أبو جعفر علیهالسّلام النُّهوضَ فَقٰامَ علیُّ بن جعفر علیهماالسّلام فَسَوَّی لَه نَعلَیه حتّی لَبِسَهما.
🔻در انتهاء چون که آن حضرت برخاست تا برود، علی بن جعفر علیهماالسلام برخاست و کفشهای آن حضرت را جفت کرد و در پیش پای مبارک آن حضرت نهاد.
📚رجال کشّی،ص۷۲۹
✍ به نام تو بهشتی میکنم حال جهنم را
خدا را شکر که آموختم من اسم اعظم را
بدون جلوهات در کودکی , باور نمیکردند
تکلّم های در گهوارهٔ فرزند مریم را
نوَد ساله برای طفل نُه ساله تواضع کرد
تو خَم کردی برای دستبوسی قامت خَم را
یکی از قاتلانت، عِلم تو در خردسالی بود
که رسوا کردی آخر با سؤالی «إبن أکثَم» را
حَسَن از حیث همسر با تو همدرد است اما او
چو زینب خواهری دارد که از دل میبَرَد غم را
اگر تشنه میان حجرهٔ دربسته افتادی
به یاد جد خود با اشک بنشان آتش سَم را
@Maghaatel
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸مُشت را بر خاک، میکوبیدی و میسوختی | هر زمان که روضهی جانسوزِ مادر داشتی ...
عبدالله بن رزين گوید:
🥀 من مجاور مدینه الرسول صلیاللهعلیهوآله بودم، و امام جواد علیهالسلام را میدیدم که هر روز ظهر به مسجد میآمد و در صحن پیاده میشد و به طرف قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میرفت و بر او سلام میکرد.
📋 و يَرْجِعُ إِلَى بَيْتِ فَاطِمَة علیهاالسلام وَ يَخْلَعُ نَعْلَهُ فَيَقُومُ فَيُصَلِّي
▪️و بعد به محل خانه حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر میگشت و کفشهایش را بیرون میآورد و میایستاد و نماز میخواند.
📚المناقب، ج۴، ص۳۹۵
📌 زكریا بن آدم گوید:
📋 إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ
▪️خدمت امام رضا علیهالسلام نشسته بودم كه امام جواد علیهالسلام را پیش او آوردند. سنّ آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد علیهالسلام دست هایش را بر زمین کوبید و سرش را به طرف آسمان بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت.
🔖امام رضا علیهالسلام به ایشان فرمود:
📋 بِنَفْسِی! فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ
▪️جانم فدایت! چرا فکرت طولانی شده است؟
🔖 امام جواد علیهالسلام فرمود:
📜 فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً
👈 به آن بلاهایی که بر سر مادرم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آوردند، مىاندیشم.
به خدا قسم آن دو نفر را از قبر خارج میکنم و به آتش میکشم و خاکسترشان را به باد میدهم و به دریا میریزم.
📋 فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ : بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ
▪️در این هنگام، امام رضا علیهالسلام او را در آغوش كشید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت! به راستى كه تو لایق امامت هستى!
📚دلائل الامامه، ص۴۰
✍ از همان روز ولادت قلبِ مضطر داشتی
بین چشمت، چشمهای از حوضِ کوثر داشتی
مشت را بر خاک، میکوبیدی و میسوختی
هر زمان که روضهی جانسوزِ مادر داشتی
در سرت رویای روزِ انتقامی سخت بود
محشری سوزان به ذهنت قبلِ محشر داشتی
روزگارت میگذشت و غصههایت کم نشد
بر دلت غم روی غمهای مکرر داشتی
بین شهری که پر از دشمن پر از خونخوار بود
لااقل در خانهات ای کاش، سنگر داشتی
خانه آزادیست؛ وقتی شهر، زندان میشود
تو ولی در خانه زندانبانِ دیگر داشتی
روی خاکِ حجرهات مظلوم، گیر آوردنت
در کنارت کاش، خواهر یا برادر داشتی
همسرت میریخت، روی خاکِ حجره آب را
لحظهای که جای لبها دیدهای تر داشتی
تشنه جان دادی دَم آخر شبیه جدّ خود
مثل او آیا به حنجر زخمِ خنجر داشتی ؟!
قتلگاهت خانهات شد؛ همسرت هم قاتلت
حجره شد گودالت اما باز هم سر داشتی !
@maghaatel
#امام_جواد_علیه_السلام
🩸 به مادرِ پسرت علی «علیهالسلام» بگو برایت آب بیاورد !
در نقلی آمده است:
🥀 از آن زمان که کنیز امام جواد علیهالسلام، (حضرت «سمانه» علیهاالسلام) امام هادی علیهالسلام را به دنیا آورد و از آن طرف هم «امّالفضل» ملعونه، از امام جواد علیهالسلام باردار نشد، کینهها و حسادتهای او روز به روز نسبت به امام جواد علیهالسلام و حضرت سمانه علیهاالسلام، شعلهور تر میشد.
🥀 تا اینکه با نقشه معتصم عباسی ملعون، دست به مسموم کردن امام جواد علیهالسلام زد. وقتی که زهر را به إمام علیهالسلام خوراند و مطمئن شد که دیگر حضرت به شهادت میرسد، در را بر روی امام علیهالسلام بست و او را تنها در حجره قرار داد و خود پشت در نشست.
📋 و هو یُنادِی وا عَطَشَاه اُسقینی ماءً فَتَقولُ لَهُ نادِ اُمّ عَلِیّ إبنِکَ تَسقیکَ ماءً
▪️در حالی که امام علیهالسلام ندای «واعطشاه» سر میداد و آب طلب مینمود، آن زن ملعونه از پشت در به إمام علیهالسلام میگفت: مادر پسرت علی (مادر إمام هادی علیهالسلام) را صدا بزن تا به تو آب برساند!
📚ناعی الطفّ،ص۵۶۸
✍ از آنجا که «تاریخ» ، هیچ فرزندی را برای اهلبیت علیهمالسلام از همسرانی چون عایشه، حفصه، جعده و امّالفضل گزارش نکرده است، میتوان گفت چه بسا خدای متعال اینگونه اراده کرده بود که مادرِ فرزندان اهلبیت علیهمالسلام، دشمن و قاتل آنان نباشند و از صُلبی پاک و مطهر، فرزندی در رحم آن زنان ملعونه، به ثمر ننشیند!
📝 شعلههای کینه از هر سو به سویش آمدند
در دل حجره، دل پروانه را آتش زدند
زهر بهر بردن نوری دگر مأمور شد
زهر یکبار دگر همدست با انگور شد
داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت
آه صاحبخانه بین خانهاش مَحرم نداشت
ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد
آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد
از سر شادی کنار پیکر او کف زدند
تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند
پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست
کِل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست
آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست
پشتبام خانه که شأن امام شیعه نیست
گرچه قرآنِ تنش از زهر آیه آیه شد
لااقل بال کبوترها برایش سایه شد
لااقل جمع کثیری از محبین آمدند
وقت تشییعِ جنازه گل به تابوتش زدند
در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد
پیکر پاکیزهاش مهمان مرکب شد؟ نشد
تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت
شمر با آن خنجر کُندش به استقبال رفت
@Maghaatel