eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 أَشْهَدُ أَنَّ أَبِی فِی النَّارِ... حمزه بن محمد طیار گوید: 🗒 نزد امام صادق علیه‌السّلام، یادی از «محمد بن ابی‌بکر» کردم، پس امام علیه‌السلام فرمودند:«خداوند او را رحمت کند؛ سلام و درود خدا بر او!» 🔖 سپس امام علیه‌السلام فرمودند: 🗯 محمد روزی به محضر امیرمؤمنان علیه‌السلام آمد و عرضه داشت: دست‌تان را بگشائید تا با شما بیعت کنم! ... مولا علی علیه‌السلام دستش را گشود. محمد دست در دست مولا گذاشت و گفت: 📋 أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامٌ مُفْتَرَضٌ طَاعَتُکَ وَ أَنَّ أَبِی فِی النَّارِ 🔻گواهی می‌دهم که شما امام من بوده و اطاعت‌تان بر من واجب است و شهادت می‌دهم که پدرم در آتش است!!! 📝 در اینجا امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: نجابتِ محمد از جانب مادرش «اسماء بنت عُمَیس» بود نه از جانب پدرش. 📚الاختصاص، ص۶۵ 📚رجال کشّی،ص۲۸۲ @Maghaatel
🩸مسیحا گر کُنَد زنده، ز اَنفاسش دوصَد مُرده / به روز اول عمرش ، غبار کربلا خورده ... ابوحمزه‌ثمالی گوید: 📃 از امام سجاد علیه‌السلام درباره این آیه شریفه «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا». مریم/۲۲ {پس مریم به عیسی «علیهماالسلام» آبستن شد و با او به مکان دور افتاده‌ای پناه جُست.} پرسیدم؛ آن حضرت فرمودند: 📋 خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّی أَتَتْ کَرْبَلَاءَ فَوَضَعَتْهُ فِی مَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَیْلَتِهَا. 🔻حضرت مریم علیهاالسلام از دمشق خارج شد و به کربلا آمد و عیسی علیه‌السلام را در محل قبر مطهر سیدالشهداء صلوات‌اللّه‌علیه به دنیا آورد و همان شب به دمشق بازگشت. 📚تهذیب الاحکام،ج۶ ص۷۳ @Maghaatel
. ▪️دلی که درگیر مصائب سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» باشد، حتی در وصیت‌نامه‌اش هم، «روضه‌های جانسوز قتلگاه» را می‌نویسد... ▫️حدود هشت سال پیش بود که در یک جلسه دوستانه، آقاسید رضا محبوبیِ عزیز صحبت از یک کتاب خطی مقتل را به میان آورد و دانستم که این سید عزیز هم در باب نسخ خطّی مقاتل، مطالعاتی دارد و همین شد که باب گفتگو و آشنایی بین بنده و ایشان آغاز شد... این طلبهٔ دلسوخته، از اعضای قدیمی کانال «معارف و مقاتل آل الله» بود! ▪️ان شاءالله که زائر سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» باشد در اولین شب جمعهٔ پرکشیدنش از این دنیا... 📝 خوشا آنان که دائم در بُکاءند بسان پروانه غرق سوز و آهند ز دنیا دل بُریدند و دَمادم خراب روضه‌های قتلگاهند... ✍ عبدالحسین @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸صورت حور اگر شهره به زیبایی شد لطمه زد از غم تو … تا که تماشایی شد! در روایت آمده است: 🥀 در شب معراج وقتی‌که رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله داخل در بهشت شد، درختی را بهتر تر تمام درخت‌های بهشتی، دید. 🥀 لذا از جبرئیل سوال نمود: این درخت برای که خلق شده است؟! جبرئیل عرضه داشت: «برای فرزندتان حسین صلوات‌اللّه‌علیه!» پس آن حضرت میوه‌ای از آن درخت چید. 📋 فَلَمّا فَلَقَها خَرَجَتْ مِنْها حَورِیَّةٌ کانَتْ اَلْبِسَتُها سَوْداءَ. ▪️همین که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با دستان مبارکش آن میوه را شکافت، حوریه ای که لباس‌های سیاه بر تن داشت، از آن میوه بیرون آمد! 🥀 حضرت فرمودند: چرا لباس سیاه پوشیده‌ای؟! حوریه عرضه داشت: 📋 لِلْحُسَیْنِ علیه‌السلام، فَاِنَّهُ یُقْتَلُ غَریباً وَحیداً. ▪️برای مصیبت سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» سیاه پوشیده‌ام؛ چرا که او را غریب و تنها می‌کشند! 📋 فَبَکَتْ وَ لَعَنَتْ قاتِلیهِ ▪️پس در این هنگام، آن حوریه برای سیدالشهداء علیه‌السلام قاتلین او را لعنت کرد.(۱) ✍ طبق روایت(۲)، اصل نشأت و خلقت «حور»، از پرتویی از نور پُرفروز سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه است؛ لذا حورالعین ارتباط خاص معنوی با سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه و مصیبت آن حضرت دارد و این فراز زیارت ناحیه مقدسه، شاهدی بر این مطلب است: 📃 وَ لَطَمَتْ عَلَیکَ الحُورُ العِینُ...(۳) ▪️(نه فقط گریه، بلکه) حوریه‌های بهشتی به صورت‌هایشان لطمه زدند از غم تو ای جدّ غریبم! 📚(۱)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴ 📚(۲)بحارالانوار، ج۴۰ ص۴۴ 📚(۳)المزار الکبیر، ص۷۱۹ @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 هر کس که تمام وجودش، بغض از آن دو نفر نباشد، روز ظهور به فتنهٔ سختی دچار می‌شود... {طولانی اما خواندنی} در ذیل روایتی امام صادق علیه‌السلام به جناب «مفضّل» فرمودند: 🔹 در وقت ظهور، حضرت مهدی علیه‌السلام کنار قبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده و ندا می‌دهد: ای مردم! آیا این قبر جد من است؟ مردم می‌گویند: ای مهدی آل محمد! آری، این قبر پیغمبر جدّ تو است. می‌پرسد: چه کسانی با وی در اینجا مدفون هستند؟ می‌گویند: دو نفر از اصحاب و انیس او، «اولی» و «دومی»! 🔸 آن حضرت سؤال می‌کند: آنها کیانند؟ چطور شد که در میان تمام مردم، فقط این دو نفر با جد من در اینجا دفن شدند؟! مردم می‌گویند: ای مهدی آل محمد! آنها از این جهت در اینجا دفن شدند که خلیفه پیغمبر و پدر زن او هستند. آن حضرت سه بار این سؤال را تکرار می‌کند و آنها هم همین جواب را می‌دهند‌. 🔹سپس امام علیه‌السلام دستور می‌دهد که آن دو نفر را از قبر بیرون بیاورند. مردم هم آنها را بیرون می‌آورند، در حالی که بدنشان تر و تازه است و اصلاً نپوسیده و رنگشان تغییر نکرده است!!! 🔸سپس حضرت مهدی علیه‌السلام می‌پرسد: آیا کسی در میان شما هست که اینان را بشناسد؟ مردم می‌گویند: ما آنها را به اوصافشان می‌شناسیم. اینان انیس جدّ شما هستند. می‌پرسد: آیا در میان شما کسی هست که جز این را بگوید یا درباره اینان شک کند؟ مردم می‌گویند: نه! 🔹... آن حضرت به نُقَبای (نزدیکان و فرماندهان سپاه حضرت) خود می‌گوید: آنها را بر درخت پوسیده و خشکی بر دار کشید! وقتی که آن دو را بر آن درخت بر دار می‌کِشند، فی‌الحال درخت، سرسبز و پرشاخ و برگ و خرم می‌شود! 🔸با مشاهده این وضع عجیب، دوستداران آنها می‌گویند: به خدا قسم این شرافت حقیقی است که اینها دارند و ما هم به دوستی اینان فائز شدیم! 📋 وَ يَخْسَرُ مَنْ أَخْفَى فِي نَفْسِهِ مِقْيَاسَ حَبَّةٍ مِنْ مَحَبَّتِهِمَا 🔻هر کس اندک محبتی از آنها در دل داشته باشد، می‌آید و آن منظره را می‌نگرد و با دیدن آن فریفته می‌شود. 🔹در این هنگام منادیِ از جانب حضرت مهدی علیه‌السّلام صدا می‌زند: هر کس این دو صحابه پیغمبر و انیس او را دوست می‌دارد در یک سمت بایستد. مردم دو دسته می‌شوند: یک دسته دوست آنها و دسته‌ای دشمن آنان. 🔸 حضرت مهدی علیه‌السلام به دوستان آن دو نفر دستور می‌دهد که از آنها بیزاری جویند. آنها هم می‌گویند: ای مهدی آل پیغمبر! ما پیش از آنکه بدانیم اینان در نزد خدا چنین مقامی دارند، از آنها بیزاری نجستیم، اکنون که فضل و مقام آنها برای ما ظاهر شده، چگونه با دیدن بدن تر و تازه آنها و سبز شدن درخت پوسیده از آنان بیزاری بجوییم؟ بلکه به خدا قسم ما از تو و کسانی که عقیده به تو داشته و به اینان ایمان ندارند، بیزاری می‌جوییم! 🔹 در این وقت حضرت مهدی علیه‌السلام به امر خداوند دستور می‌دهد باد سیاهی بر آنها بوزد و آنان را مانند ریشه‌های پوسیده درخت نخل از میان می‌برد. سپس دستور می‌دهد آنها را از بالای دار پایین بیاورند و به امر خداوند آنها را زنده می‌گرداند. 🔸 و دستور می‌دهد تمام مردم جمع شوند. آنگاه اعمال آنها را در هر دوره‌ای شرح می‌دهد؛ ... و آتش‌زدن در خانه امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و حسن و حسین علیهم‌السلام، تازیانه‌زدن به بازوی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، کشتن امام حسین علیه‌‌السّلام و ... تمام جنایات رخ داده در عالم را همه و همه به گردن اولی و دومی انداخته و بر آنها ثابت نموده و ملزم می‌گرداند و آنها هم اعتراف می‌کنند. 🔹آنگاه دستور می‌دهد هر کس حاضر است و از آنها ظلمی دیده قصاص کند. آنها هم قصاص می‌کنند، سپس آنها را دوباره بر همان درخت به دار می‌کشد. آنگاه امر می‌کند آتشی از زمین بیرون آمده و آنها را با درخت می‌سوزاند. آنگاه به باد دستور می‌دهد تا خاکسترشان را به آب دریاها بپاشد... 📚الهدایة الکبری،ص۴۰۱ 📚بحارالانوار، ج۵۳ ص۱۳ ✍ سزاوار است مؤمنین این واجبِ فراموش‌شده (تبرّی و لعن آن دو نفر) را در خلوت خود و مجالس خانگی و در بین نزدیکانشان احیاء کنند تا مبادا خدای‌ناکرده به هنگامه ظهور دچار فتنه سنگین آن دو نفر بشوند که به فرمایش امام صادق علیه‌السّلام {کمال‌الدین،ج۱ص۳۶} در وقت ظهور، فتنه آن دو نفر از فتنه گوساله و سامری، به مراتب شدیدتر است... @Maghaatel
🩸خوشبخت آن دلی که غمت را به جان خرید... در نقلی آمده است که امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 📋 إنَّ أکمَلَ المُؤمِنینَ: 👈 همانا کامل‌ترین مومنین از جهت ایمانی، آن مومنی‌ست که: 🗒 أحسَنُهُم خُلقاً 🔻۱. خوش اخلاق‌ترین آن‌ها باشد؛ 🗒 و أکثُرُهُم رِقّةً عَلَینا أهل‌ِالبَیت 🔻۲. با یاد ما اهل‌بیت، بیشترین رقّت قلب به او دست دهد؛ 🗒 و أشَدُّهُم حُبّاً لَنا 🔻۳. از بین مؤمنین، محبّت و عشق وافری به مـا داشتـه باشـد؛ 🗒 و أکثرُهُم حُزناً عَلَینا 🔻۴. بر مصائب‌ ما اهل‌بیت، بیشترین از دیگران غصه بخورد. 🗒 و أکثرُهُم مَوَدّةً لَنا 🔻 ۵. و مودّتش (محبت توأم با طاعت) نسبت به ما اهل‌بیت، از دیگران بیشتر باشد. 📚 المنتخب،طریحی، ص۳۶۳ ✍ یا اباعبدالله... چون شوی دلدار، هر دلداده بی‌دل می‌شود کِشتی طوفان‌زده، نزدیک ساحل می‌شود اولین قُوْت هر آن‌کس، خاک کویَت گر شود زود عاشق می‌شود، از عقل، غافل می‌شود قلب چون زینت گرفت از عشق‌ورزیدن به تو حبّ هر خار و خسی از قلب، زائل می‌شود آنکه شد دلخون برای داغ عریان ماندنت لخت و عریان می‌شود، عابسْ شمایل می‌شود بر هر آنکه یاد اصغر، شعله بر قلبش زند دیدن شش ماهه‌ها هم کار مشکل می‌شود می رود مجنون به صحرا، می‌نویسد «یاحسین» زیر باران دو چشمش، خاک‌ها، گِل می‌شود جرعه‌جرعه غم خورَد با هر یک از غمهای تو عاقبتْ دلداده مقتولِ مقاتل می‌شود با همین دیوانگی‌ها، با نگاه مادرت رفته رفته بهر دیدار تو قابل می‌شود بَه … به این سیر إلَی اللهِ خرابانِ حسین اشکشان می‌بارد و  طیِّ مراحل می‌شود در سرازیریِ میخانه، ز باب القبله‌اش جامْ لبریز و بساط عشق ،کامل می‌شود عقل خود بفروش کاینجا دست علّامه تهی‌ست آن که شد دیوانه حلّال مسائل می‌شود دل که شد آتشکده از داغ جانسوز حسین آب شیرین و خنک، چون زهر در دل می‌شود @divaneashk @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پیر با عشق علی میل جوانی می‌کند... در روایتی حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام فرمودند: 📄 امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از مدتی طولانی، مردی از شیعیانش را دید که پا به سن گذاشته بود اما سینه‌سپر راه می‌رفت! مولا علی علیه‌السلام فرمود: ای مرد! پیر شده‌ای! آن مرد گفت: 📋 فِی طَاعَتِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! 🔻ای امیرالمؤمنین! در راه محبت و اطاعت از تو پیر شده‌ام! 🔖 حضرت فرمود: سینه‌سپر راه می‌روی؟! آن مرد گفت: 📋 عَلَی أَعْدَائِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! 🔻 ای امیرالمؤمنین! سینه‌ام در برابر دشمنانتان این‌چنین سپر است! 🔖 مولا علی علیه‌السلام فرمود: چندی از عمرت بیشتر باقی نمانده است! آن مرد گفت: 📋 هِیَ لَکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ! 🔻ای امیرالمؤمنین! آن را هم به پای شما فدا می‌کنم! 📚عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، ص۱۶۷ ✍ مگر نه اینکه نجف شاد می‌کند ما را بریز باده که مشتاق ساغرم، یارا ! به ساحل‌آمدگانیم و تشنه، این ساقی شراب می‌کند از لطف، آب دریا را طرب کنید و به یک کوزه اکتفا نکنید به کوزه‌ای نتوان طی نمود صحرا را تویی علی که همه سنگریزه‌ها دُر شد به عشق فاطمه هر جا گذاشتی پا را تویی علی که نیاورده وحی را جبریل جز آنکه فاش نموده است نقطه‌ی با را تویی علی که خدا گر به خاطر تو نبود کنار نیل رها کرده بود موسی را نرفته‌ام به هوای غزال رعنایی که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را دم مسیح اگر زنده می‌کند، مرده دم تو زنده نگه داشته‌ست عیسی را ضریح نیست… لبالب شراب انگور است به حق فاطمه تَر کن علی لب ما را به عشق روی علی پیری‌ام جوانی شد نخوانده‌اید مگر قصه‌ی زلیخا را به کهف راه ندارم به حضرتش گویید سگی نهاده بر این در، سر تمنا را @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸امامزاده‌ای که «حجّت خدا» در عزای او گریبان پاره کرد ... 📃 حضرت ابوجعفر سید محمد فرزند بزرگ امام هادی علیهماالسلام، وقتی که در زمان حیات امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام در ۲۹ جمادی‌الثانی در سنین جوانی (۲۴سالگی) از دنیا رفت. 📝 آن‌قدر داغ او بر برادرش امام حسن عسکری علیه‌السلام سنگین بود که به روایت شیخ مفید و شیخ کلینی: 📋 وَ قَدْ جَاءَ (الْحَسَنُ بْنِ عَلِیّ علیهماالسلام) مَشْقُوقَ الْجَیْبِ حَتَّی جَاءَ عَنْ یَمِینِهِ ▪️مردم در مجلس عزای او نشسته بودند که ناگهان دیدند حسن بن علیٍّ العسکری علیهماالسلام با گریبان چاک‌داده از سمت راست امام هادی علیه‌السلام وارد مجلس شد. 📚الارشاد، ص۳۱۶ 📚الکافی ج۱ ص۳۲۶ ✍ آه یا امام عسکری ... چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن «غریبِ برادر از دست داده‌ای...» که مقاتل نوشته‌اند: 📋... رَجَعَ الحسينُ علیه‌السلام إلىٰ المُخَيّمِ مُنكسِرًا حَزينًا باكيًا يُكفّفُ دُموعَه بِكُمِّه، ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام در حالی که کمرش تا شده بود، با چشمانی اشکبار و قلبی داغدار از علقمه به سمت خیمه‌ها برمی‌گشت و با آستین، سیلاب اشکش را پاک می‌کرد. 📋و قَد تَدافَعَتِ الرّجالُ عَلَى مُخيّمِه ▪️بُزدلان حرامی، بعد از شهادت ابالفضل علیه‌السلام ، شیر شدند و به سمت خیمه‌ها هجوم آوردند. 📋 فَصاحَ الحسينُ عِندَ ذٰلك: أمٰا مِنْ مُجيرٍ يُجيرُنا؟ أما مِن مُغيثٍ يَغيثُنا؟... ▪️در اینجا بود که سیدالشهداء علیه‌السلام با صدای سوزناک و بلند فریاد می‌زد: آیا پناه‌دهنده‌ای هست که اهل و عیال مرا پناه دهد؟! آیا کسی هست که مرا یاری کند؟! 📋 و أقبلَتْ إلَيه سَكينةُ، و قالتْ له: أينَ عَمّيَ العبّاس، أراهُ أبطَأ بالمٰاء علَينا؟ ▪️حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها به پیش آمد و گفت: باباجان! عمویم عباس کجاست؟ قرار بود برای ما آب بیاورد که دیر کرده است! 📋 فقال لها: إنّ عَمّكِ قَد قُتِل، فَصرخَتْ و نادَت: وا عمّاه، وا عبّاساه. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام فرمود: دخترم! عمویت را کشتند! با شنیدن این خبر، سکینه سلام‌الله‌علیها فریاد می‌زد: واعمّاه، وا عبّاساه. 📋 فَلَمّا سَمِعَتْها العَقيلةُ زَينب، فصاحتْ: واأخاه، وا عبّاساه، وا ضَيعتاه مِن بعدك. ▪️وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ناله‌های سکینه سلام‌اللّه‌علیها را شنید، او‌ هم فریاد می‌زد: ای وای عباس! ای وای از دربه‌دری بعد از تو! 📋 فقالَ الحسينُ: إي واللّه وا ضَيعتاه وا انقطاعَ ظَهراه بعدك أباالفضل، يَعِزُّ ع!لَيّ و اللّهِ فِراقُك. ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام هم فرمود: آری به خدا! ای وای از دربه‌دری! ای وای از کمری که بعد ابالفضل شکسته شد؛ به خدا بر من سخت است نبودنت ای ابالفضل! 📋 فَاجتَمَعتِ النّساءُ حَولَه، و جَعَلنَ يَبكينَه و يَندُبنَه، و الحسينُ يَبكي مَعهنّ، حتّى أُغمِيَ عَلَيه مِن شِدّة البُكاء. ▪️زنان و بچه‌ها دور اباعبدالله علیه‌السلام جمع شدند و به سر می‌زدند و گریه می‌کردند؛ سیدالشهداء علیه‌السلام هم همراه آنان، چنان گریه می‌کرد که دیگر از هوش رفت. برگرفته از: 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،مقرّم، ص۳۳۹ 📚مقتل الحسين عليه السّلام،بحرالعلوم، ص۳۲۴ ✍ مَپْسند، ای امید من و میر لشگرم! دونان کِشند بانگ شعف در برابرم پُشتم شکست و رشته‌ی امّید من گسست هرگز چنین شکست نمی‌بود باورم گر آبِ مشک ریخت، چه غم؟ آبرو به جاست بین اشک دیدگان من، ای آب آورم! سقّاییِ تو گشته محوّل به چشمِ من مشکی ز اشک دارم و در خیمه می‌بَرم از من صدای گریه به گوش حرم رسید آگه شدند، داغ، چه آورده بر سرم روح ادب، تو بودی و در عمر خویشتن نشنید گوشم از تو که خوانی برادرم خواندی مرا برادر و دانستم از جَنان پیش از من آمده به سراغ تو، مادرم گفتی تن تو را نَبرم، سوی خیمه‌ها اما تَنی نمانده ز تو، پاره پیکرم! @Maghaatel