📗داستان کربلا
🔥 #آه
#قسمت_دهم 📹
نامه که بدست یزید رسید، با "سِرجون" غلام قدیمی پدرش، صحبت کرد و راه چاره خواست.
سرجون گفت اگر پدرت معاویه اکنون زنده بود، هرچه میگفت، عمل میکردی؟
یزید:
_ آری. حتما...
سرجون نامهای آورد که نشان میداد معاویه "عُبیدُاللهبنزیاد" را حاکم بصره و کوفه کرده بود.
یزید در آن زمان با عبیدالله کدورتی داشت و رابطه خوبی با او نداشت؛ اما چون نامه را دید، پذیرفت و دو نفر را همراه با نامهای نزد عبیدالله فرستاد و به او دستور داد که هرچه زودتر به کوفه برود؛ مسلمبن عقیل را دستگیر کند و او را زندان و تبعید کند یا بکشد.
پ.ن: سرجون بن منصور، از مسیحیان شام و ظاهرا غلام معاویه بود. او در حکومت معاویه، *کاتب و مشاور او در امر حکومتداری بود و مسئولیت امور مالی وی را هم بر عهده داشت*.
(گویا معاویه هم، بیشتر اعتمادش به خارجیها بوده و اونا رو بیشتر قبول داشته 😉)
سرجون پس از درگذشت معاویه، در دربار یزید نقش موثری داشت. برخی گفتهاند که سرجون و اَخطل که هردو مسیحی بودند، از ندیمان یزید به هنگام شرابخواری بودهاند...
#ادامه_دارد ..
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰
http://Eitaa.com/dorehami_dokhtarane