eitaa logo
- ناجه -
45 دنبال‌کننده
125 عکس
11 ویدیو
0 فایل
دیدار ما تصور یک بی نهایت است با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن!
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی که انها ، در پی گره زدن سبزه بودند ، اسمان نفس عمیقی کشید و مهربانی در قالب یه انسان متولد شد... امروز؛ اغاز بودنت را جشن میگیرم ، فرشته ی زندگی من🤍>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:))))))))
از عمیق ترین مکان وجودم مینویسم همین که دیدمت انگار که همه ی دنیارا به من داده باشند ، بهترین لحظات را در خاطرم ثبت کردم. انگار که تو می شنیدی و من صدایت میکردم...مگر غیر از این است؟ به من باشد میگویم همه ی این همهمه هایی که می شنوی همه اش توهم است... اینجا یه صدای دلنشین وجود دارد فقط یک صدا. صدایی از جنس عشق و غم و سر ریز شدن اشک و نشاط و ترس از دست دادن و وهم و اشتیاق دوباره دیدن... شاید همه باهم. این صدای توست، فقط منو و توییم . صدای بقیه نمی اید. من صدای اشک را میشنوم که از شوق تو سرریز میشود و وقتی میفهمد به رویش لبخند زدی ، دستپاچه میشود و گاهی قهقه میزند. اینجا دیگر صدای داد و بیداد های ادم های درون ذهنم نمی اید . همه مات و مبهوت تو شدند. از جمله ابر ، که خیلی وقت است بالای گنبدت میگرید. از اشنا ترین جایی که میشود نوشت: - دست‌نویس؛
- ناجه -
تو همان ایلیای قصه های امروز و فردای منی
سامرا: به خودم امدم دیدم روبه رویم ایستادم به خودم امدم دیدم برایت دارم اشک میریزم به خودم امدم دیدم...به رویت لبخند میزنم و وقتی به خود امدم دیدم عاشقت شدم.
چقدر نفس گرفتم تا به اینجا رسیدم گفت شاید چون دفعه ی اولت نیست اشکت نیاید معمولا دفعات اول چشم به خیسی می نشیند چشمانتان را التماس کنید...ولی من تا نامت را هم خواند ، حرم ندیده دیدگانم به خون نشست.
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم‌ها بیشتر از حنجره‌ ها می‌فهمند.