eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
4.9هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
11.7هزار ویدیو
382 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. با آموزش ساده و گام به گام نقاشی روش ساده نقاشی کردن را به فرزندانتان بیاموزید ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت ۷ ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔹امام رضا(ع): عبادت‌ به روزه‌ داشتن‌ و نماز خواندن‌ نیست‌ و همانا عبادت‌ به اندیشه‌کردن‌ در امر خداست‌. امروز شنبه ۲۳ دی ماه ۱ رجب۱۴۴۵ ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴ ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده. سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد. ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. کلیپ تصویری شاد کتاب ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🎨 با آموزش ساده و گام به گام نقاشی روش ساده نقاشی کردن را به فرزندانتان بیاموزید ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فورارد✅ ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت ۸ ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
دلايل فعال شدن سيستم بچه ها مي تواند: امر و نهی زياد والدين، خستگی، گرسنگی، توقع های بيش از توان، روابط مشكل دار والدين، بی توجهی به نيازهای عاطفی، كلام تند و توهين والدين باشد. برای رفع مشكل، دليل را جستجو و برطرف كنيد. @mah_mehr_com
🌺 امام باقر علیه السلام 🌸🍃🌸🍃🌸 🌸 اولِ 🌱 گشته نورانی زمین 🌸 چونکه آمد درجهان 🌱 طفلِ زینُ الْعابدین 🌸🍃🌸 🌸 پنجمین خورشیدِ دین 🌱 این امامِ باقر است 🌸 در علوم و در فنون 🌱چیره دست و ماهراست 🌸🍃🌸 🌸 شاد گشته کهکشان 🌱 غرقِ نور است آسمان 🌸 چونکه آمد در زمین 🌱 رهنمایِ مؤمنان 🌸🍃🌸 🌸 آمدی خوش آمدی 🌱 ای امامِ پنجمین 🌸 ای امامِ باقر ای 🌱 لطفِ ربُّ العالَمین 🌸🍃🌸 🌸 ما تمامِ شیعیان 🌱 مؤمنیم و مهربان 🌸 عاشقِ فرزندِتان 🌱 مهدیِ صاحبْ زمان 🌸🍃🌸 🌸 ما همه ایرانیان 🌱 عاشقِ مهدیِتان 🌸 عشقمان باشد ظهور 🌱 ای امامِ مهربان 🌸🌼🍃🌼🌸 ✍🏼شاعر: سلمان آتشی @mah_mehr_com
🌺حتما برای دوستان خودبفرستید🙏 ┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اوریگامی کلاغ 🥰 کاردستی خوشگل درست کنید 💫 مارو به دوستاتون معرفی کنید 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @mah_mehr_com
اینارو یادتونه؟ زمان بچگی ما این کیکا بود. بعد تنها نقشی که تو زنجیره غذایی داشتن این بود که مامانا میذاشتن تو کیفمون و میبردیم مدرسه، اون زیر میرا له میشدن و به اجزای سازنده‌ش تجزیه میشدن! صبح کلوچه بود، زنگ آخر پودر کلوچه! زمانی هم که میخواستی پودرشو بخوری، می‌پرید تو گلوت تا مرز خفگی پیش میرفتی!😐😂 @mah_mehr_com
ماه مــــهــــــــــر
#قصه_های_پیامبران 🌼حضرت ایوب علیه السلام #قسمت_سوم همسر حضرت ایوب که رحیمه نام داشت و بسیار مه
🌼حضرت ایوب علیه السلام -داشتیم استراحت می‌کردیم که یه دفعه چند نفر مرد قوی حمله کردن و همه ی گوسفندها را بردن. هر کاری کردیم نتونستیم دزدها رو فراری بدیم. حضرت ایوب نگاهی به پسرهایش انداخت. نفس عمیقی کشید و گفت: -نگران نباشین. غصه ی گوسفندها را نخورین. یکی از پسرها گفت: -اما پدر، همه ی گوسفندها را بردن و ما دیگه گوسفندی نداریم. حضرت ایوب جلو آمد و دست زخمی پسرش را گرفت و گفت: -پسرم مال دنیا برای من ارزشی ندارد. حرف از گوسفندها  رو ول کنین. حال خودتون چه طوره؟ ایوب نگاهی به فرزند‌هایش انداخت و دست هر کدام را گرفت و کنار خودش نشاند و زخم‌های آن‌ها را تمیز کرد و پانسمان کرد و گفت: -خدا را شکر می‌کنم به خاطر همه ی نعمت‌هایی که به من داده. خدا را شکر شما هم سالم هستین. همان روز خبر دزدیده شدن گوسفندهای حضرت ایوب بین همه ی مردم پخش شد و همه در مورد این اتفاق حرف می‌زدند. توی بازار  همه این اتفاق را برای هم تعریف می‌کردند. مرد فروشنده ای رو به یک مرد گفت: -همه ی گوسفندهای ایوب را دزدیدن. مرد خندید و گفت: -شنیدم. مرد دیگری گفت: -بیچاره ایوب. گوسفندهای زیادی داشت و همه را از دست داد. ولی هنوز خدا را شکر می‌کنه. زنی که داشت از همان جا خرید می‌کرد گفت: -دلت برای ایوب نسوزه، او آن قدر پول داره که تا آخر عمرش هر چه بخواد می‌تونه داشته باشه. همه به هم نگاه کردند. شیطان همه ی آن‌ها را فریب داده بود و پشت سر پیامبر خود غیبت می‌کردند. حضرت ایوب نگاهی به ابرهای سیاهی که در آسمان بود انداخت و خدا را شکر کرد. شب وقتی همه خواب بودند باران تندی آمد. حضرت ایوب مثل همه ی پیامبر‌ها همیشه کمتر از همه می‌خوابید و شب‌ها عبادت می‌کرد. باران تا صبح بارید و آن قدر شدید بود که همه جا را آب گرفته بود. صبح حضرت ایوب همراه کشاورزهای دیگر، برای سر زدن به باغ‌هایش رفت. باران همه ی باغ‌ها و میوه‌های حضرت ایوب را خراب کرده بود و دیگر چیزی برای حضرت ایوب نمانده بود. درخت‌ها و میوه‌ها آفت زده بودند و سبزی‌ها زیر باران شدید، له شده بودند. کشاورزها با تعجب  به حضرت ایوب نگاه کردند. حضرت ایوب آرام و صبور ایستاده بود و حرفی نمی زد. یکی از آن‌ها فریاد زد: -ای ایوب، هر چه داشتی رفت. حضرت ایوب گفت: -آروم باشین. اشکالی نداره. کشاورز گفت:... ... 🌸🍂🌼🍃🌸 @mah_mehr_com