eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
4.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
374 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺به نام خدای قصه‌های قشنگ🌺 وقتی نگاهمان به گنبد قشنگ حضرت شاهچراغ(ع) افتاد، مادر که زهرا را بغل کرده بود، به او گفت: «سلام بدیم؟»🧕 زهرا هم با آن زبان شیرینش گفت: “سلام آقاجون”👶 بابام میگه هر وقت ما به حضرت سلام میکنیم در واقع اول حضرت به ما سلام کرده که دل ما متوجه ایشان شده و سلام ما جواب سلام آقاست!🧔‍♂ وارد صحن حرم شدیم. من محو تماشای گنبد و صحن زیبای حضرت احمدبن‌موسی (علیه السلام) بودم، حس خوبی داشتم که نگفتنی بود.👧 از بابا پرسیدم:«بابا! چرا حرمها را اینقدر قشنگ می کنند؟»☺️ بابا جواب داد:«زینب جان دیدی عکس شما را تو چه قاب قشنگی گذاشتم؟ فکر میکنی برای چی؟»😍 در حالیکه خجالت میکشیدم گفتم:«خوب چون خیلی دوستم دارید.»🤩 بابا دستی به سرم کشید و گفت««خوب بابا جون خودت جوابو گفتی . ما هم چون پیامبر و امامان و فرزندان خوبشونو دوست داریم، هر یادگاری که از اونها مونده رو سعی می کنیم خیلی قشنگ کنیم. یکی از نشانه های دوست داشتن هم ساختن حرم برای آنهاست.🕌 همین‌طور اگر کسی رو واقعا دوست داشته باشی سعی می کنی کارهایی که ناراحتش می کنه انجام ندی. خودت بگو مثل چه کارهایی؟🧐 گفتم:«مثلاََ اینکه نماز نخونیم، به پدر و مادرمون بی احترامی بکنیم، دروغ بگیم،…»☺️ بابا گفت:«آفرین، از طرف دیگه هر کار خوبی که ما انجام بدیم باعث خوشحالی حضرت میشه مثل نماز خوندن، قرآن خوندن، احترام به پدر و مادر، راستگویی‌ و کلی کار خوب دیگه .»😇 از بابا جدا شدیم و من و مادر و زهرا وارد حرم شدیم. زیارتنامه خواندیم بعد به سوی ضریح حضرت رفتیم و ضریح را بوسیدیم.😌 گوشه ای کنار مادر نشستم. مادر مشغول نماز خواندن شد. من هم یکی از قرآنهای داخل قفسه را برداشتم تا برای هدیه به حضرت قرآن بخوانم . زهرا هم سر از پا نمی شناخت و مرتب دور و برمان می چرخید.👶👧🧕 داخل حیاط بابا منتظرمان بود. زهرا چشمش افتاده بود به فواره های آب درون حوض وسط حیاط و همگی کنار حوض رفتیم تا آب بازی زهرا تمام شود.👶 این بار بابا شروع به صحبت کرد و گفت: «حضرت احمد بن موسی (ع) برادر بزرگ امام رضا (ع) است و رابطه اش با امام رضا (ع) خیلی شبیه رابطه و احترام گذاشتن حضرت اباالفضل (ع) با امام حسین (ع) است. از طرفی حضرت احمد بن موسی (ع) بسیار نزد پدر گرامیشان حضرت امام موسی کاظم (ع) محبوب و مورد احترام بودند، به دلیل همین محبت زیادی که امام نسبت به حضرت احمدبن موسی (ع) داشتند، بعد از شهادت امام موسی کاظم (ع) اکثر مردم خیال می کردند امام بعدی حضرت احمد بن موسی (ع) است.👨👨‍🦰🧑‍🦳👱‍♂👱🧑‍🦳 ولی حضرت همه مردمی را که برای بیعت با ایشان آمده بودند، جمع کرد و نزد حضرت امام رضا (ع) برد و به آنها فرمود:«ای مردم، من در بیعت برادرم علی بن موسی (ع) هستم. او پس از پدرم، امام و خليفه به حق و ولی خداست، از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.» همه مردم با حضرت امام رضا (ع) بیعت کردند. امام رضا (ع) هم برادرشان را دعا کردند و فرمودند: «هم چنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.» بابا گفت: زینب جون اگه خسته نشدی ماجرای شهادت حضرت احمد بن موسی (ع) را هم برات بگم؟😊 گفتم:«نه بابا جون خسته نیستم.»☺️ بابا گفت:«مأمون خليفه ستمگر عباسی، امام رضا (ع) را به اجبار از مدینه به خراسان آورد. البته برای فریب دادن مردم گفت که می‌خواهد امام رضا (ع) را ولیعهد کند. اما امام هنگام خداحافظی به اهل بیتش فرمود برایش عزاداری کنند و اینطور به آنها فهماند که این سفر را باز گشتی نیست. به همین دلیل حضرت احمد بن موسی (ع) پس از مدتی با جمعی از یاران خویش برای یاری امام رضا (ع) از مدینه به سمت خراسان حرکت کردند ولی در نزدیکی شیراز با سپاه حاکم شیراز، قتلغ خان که از طرف خلیفه دستور داشت آنها را به شهید کنه، روبرو شدند و در همانجا هم از شهادت امام رضا (ع) با خبر شدند. با اینکه تعدادشان کمتر از دشمن بود با شجاعت جنگیدند و سپاه قتلغ خان را مجبور به عقب نشینی کردند. ولی پس از ورود حضرت احمدبن موسی (ع) و یارانش به شهر ناجوانمردانه از بالای پشت بامها و کمینگاه‌ها با تیر و آتش و سنگ به آنها حمله کردند و آنان را به شهادت رساندند.😔 بیشتر از ۴۰۰سال هم محل دفن حضرت مشخص نبود، تا اینکه بدن حضرت را در حالیکه بعد از این همه سال سالم مانده بود پیدا شد. پرسیدم:«بابا از کجا فهمیدند که این بدن حضرت احمد بن موسی (ع) است؟»🧐 بابا گفت:«از انگشتری که به دست حضرت بود. آخر روی انگشتر نوشته شده بود (العزة لله احمد بن موسی یعنی عزت سربلندی برای خداست. احمد بن موسی)»😇 یک نگاه به این همه زائری که به زیارت آقا احمد بن موسی آمده بودند کافی بود تا بفهمی خدایی که عزت برای اوست چقدر حضرت را عزیز کرده😍🤩 ✍🏻علی اکبر رستگار @mah_mehr_com
🔴 چرا ها دارند نه کلاغ ؟ از نظر طب سنتی، هر مکانی دارای طبع و مزاج خاص خود است. بعضی مکانها مانند غسالخانه هاو قبرستانهابه دلیل گریه وغم وزاری دارای طبع سرد و خشک (سودایی) هستند. سالن های ورزشی ؛مراکز تحقیقاتی به دلیل هیجان بالا دارای طبع گرم وخشک هستند. اما مکانهایی وجود دارند که دارای طبع گرم وتر هستند یعنی خونسازند. نشستن کنار رودخانه سودای مغز را ازبین می برد در واقع می تواند آرامبخش بوده وافسردگی ها را ازبین ببرد اما نشستن در کنار دریا سودازا و نیز ایجادکننده افسردگیهاست. حتی توصیه می شود افرادی که مشکلات روحی روانی شدیدی دارند از نشستن کنار دریا آن هم به هنگام غروب آفتاب با لباس بنفش و یا یاسی خودداری کنند چون زمینه خودکشی را برای خود فراهم می آورند. ازجمله مکان های خونساز  می توان حرم اهل بیت(علیهم السلام) رانام برد. گرمای معنوی این مکان ها آنقدر بالاست که هرفرد با هرطبع و مزاجی را درمان خواهدکرد. جالب است که هیچ کلاغی در حرم ها  دیده نمی شود و بیشترفضای صحن و حیاطها را کبوترها پر کرده اند. چون کبوترپرنده ای گرم مزاج است به همین خاطر عاشق گرمای معنوی امام و امامزاده هاست! اماکلاغها بدلیل سرد مزاج بودنشان تاب وتحمل گرمای این مکانهارا ندارند!!! آیا تا کنون به آینه های شکسته داخل حرمها دقت کردید؟؟؟ چرااین آینه ها شکسته اند؟؟؟ مفهومش این است که"به اینجا امدی جسم خاکیت را بشکن و ازوجود خاکیت بگذر وحتی از خودت صرف نظر کن! واین شکسته شدن در درون عاملی است برای کاهش سودا در بدن و افزایش دم و خون . (تدوین : دکتر سام دلیری محقق ومدرس طب سنتی واسلامی) @mah_mehr_com
امامت امام رضا(ع).mp3
11.11M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🟢 ماجرای درس آموز و شنیدنی آغاز امامت امام رضا(ع) 🟠 مردم همه به سمت خونه احمد بن موسی(شاهچراغ) رفتند تا به عنوان امام بعدی با ایشون بیعت کنند اما ناگهان... 🔹قصه قهرمان ها🔸 @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولدت مبارک ای ماه قشنگ 🌜🌜 قصه صوتی کودک 🎼🎼🎤🎤 گوینده : لیلا طوفانی 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
علیهاالسلام 🔹بوی بهار🔹 وقتی دلم می‌گیره میام کنار شما می‌پیچه توی حرم بوی بهار شما یه عالمه آرزو تو حرمت گذاشتیم شاید به روز گل بِدَن گلدونایی که کاشتیم هر کسی آرزوشو پیش شما میاره یعنی دلش گرفته حرف نگفته داره می‌خواد شکوفا بشه نهال آرزوها با خوشحالی با امید بیرون بره از اینجا 📝 @mah_mehr_com
🌿 | موقعیت‌سنجی در امرونهی به فرزند 💠 اگر می‌دانید دستوری به کودک می‌دهید که از حد توانایی‌اش خارج است یا اینکه فعلاً مشغول سرگرمی دیگری است و دستور شما را اجرا نمی‌کند، به هیچ وجه به او دستور ندهید. ⚠️ این کار، او را نافرمان بار می‌آورد. @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شدن فیلمی از پسربچه اهل غزه‌ در مصر که در حادثه تلخ بیمارستان المعمدانی نجات یافته بود و میلرزید ❤️❤️❤️ @mah_mehr_com
🌸 نقاشی مرحله به مرحله نخل 🌴 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com #مــــاه_مــــــهــر 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حرفای جالب غول کوچولو ✍️ نویسنده: محمدرضا فرهادی حصاری 🎤 با اجرای: ناهید هاشم نژاد، محمد علی حکیمی و سما سهرابی 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: گذشت از اشتباه دیگران. 📎 📎 📎 @mah_mehr_com
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔹امام سجاد(ع): در شگفتم از کسی که از غذا می‌پرهیزد تا گرفتار زیان آن نشود؛ ولی از گناه پرهیز نمی‌کند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد. امروز جمعه ۲۸ اردیبهشت ماه ۸ ذی‌القعده ۱۴۴۵ ۱۷ مه  ۲۰۲۴ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
اول صبح سلام ای تو غریب عالمین یابن زهـرا، یابن حیـدر طالب خون حسیـن 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
. سلام فرشته های مهربون😍😘 صبحتون بخیر باشه گلهای زندگی🌝🌞🌼 بچه ها جون میگم امروز برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمانمون هم خودتون هم مامان و بابا نفری سه تا سوره توحید بخونین❤💙💛💜 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
🔸️شعر یک ستاره اشک 🌸باد می وزد 🌱پشت پنجره 🌸بوی گل گرفت 🌱شهر خاطره 🌸من نشسته‌ام 🌱گوشه‌ی حرم 🌸چادری سفید 🌱کرده‌ام سرم 🌸زیر نور این 🌱گنبد طلا 🌸قد کشیده‌ام 🌱چون گل دعا 🌸یک ستاره اشک 🌱روی دامنم 🌸وقت رفتن است 🌱دل نمی‌کنم 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
💠 یک آیه: ((آخرش که میای!)) 🔻 اگه یه زمانی به موقعیتی رسیدیم و جایگاهی پیدا کردیم، مواظب باشیم همه دوستی‌های سابقمون رو فراموش نکنیم. به کسی بدی و بی‌اعتنایی نکنیم؛ مخصوصا اگه به گردن ما حقی داشته باشه، چون دنیا همین یکی دو روز نیست! 🔹 «گذر پوست به دبّاغ‌خونه می‌افته»؛ یعنی زمین گِرده؛ اگه توی نقطه‌ای از اون چاله کندی، می‌چرخه و سرانجام به خودت می‌رسه و توش می‌افتی! ❣️ «قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ»؛ به آنها بگو فعلاً خوش باشید! ولی آخر و عاقبتتان آتش است. (سوره ابراهیم، آیه ۳۰) 📎 📎 📎 @mah_mehr_com
💎 آگاهی از آینده 🔶 دعبل خُزاعی یکی از شاعران بزرگ زمان امام رضا علیه السلام بود که در مدح امامان معصوم شعر می گفت. 🎁 در یکی از مجالس شعری درباره کرامت های امام رضا علیه السلام سرود، آن امام مهربان هم سکّه هایی از نقره که نام امام بر آن نقش بسته بود، به او هدیه دادند. ✅ دعبل پول ها را نپذیرفت و بازگرداند، چون از سر محبّت و ارادت شعر سروده بود، امّا امام فرمود: این سکّه ها را بگیر، زیرا به آن نیاز خواهی یافت! 💰 دعبل می گوید: وقتی به خانه برگشتم، دیدم که دزد آمده و وسایل خانه را برده است. 🔸 چون روی سکّه های نقره نام امام نقش بسته بود، مردم آن ها را به قیمت خوبی از من خریدند، من هم هر چیزی که نیاز داشتم را با آن ها خریدم. 🌐 (قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح 2 / 769؛ بحارالانوار 49/56.) 📎 📎 📎 السلام 📎 @mah_mehr_com