فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین دختر بسیجی🌺 خلبان 🌺 ماشاالله🤲🌺
💫ظهور نزدیک است 💫
🌱بصیرت افزایی کنیم
#گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#خودتحقیرنباشیم
#گام_دوم_انقلاب
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنگوی وزارت دفاع: موشک حاجقاسم موشک اسرائیلزن است
♨️سردار طلایینیک سخنگوی وزارت دفاع در یادواره شهدای شهرستان کبودرآهنگ در همدان: در سامانه موشک باور ۳۷۳ انواع تجهیزات به کار رفته است؛ رهگیری، راداری، شناسایی و درگیری. امروز موشکهایی در اختیار داریم که اسم آنها را موشکهای اسرائیلزن گذاشتهایم و نقطه هدف آنان در وهله اول سرزمینهای اشغالی است.
سیستم تسلیحاتی ما متناسب با تهدیدهاست. این سامانه به دست نیروهای بومی ساخته شده و با نام حاج قاسم سلیمانی نامگذاری شده، موشک اسرائیلزن است.
#ایران_قوی
#خانه_عنکبوت
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
#ارتش_و_سپاه_سربازان_امام_زمان
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کوتاه_اما_مفید
حق محبت #امام_زمان(عجلاللهفرجه الشریف)چیست⁉️
🔰استادماندگاری
#امام_زمانم
@mahale114
4_5807898585764731410.mp3
33.38M
🔊#سخنرانی : استاد رائفی_پور
موضوع:
📑 «ریشههای فرهنگ و تمدن ایرانی»
✅ لینک فایل تصویری
http://aparat.com/v/03kVO
🗓 ۱۴۰۲/۶/۲۴ - مشهد
#من_ایرانیم
#یک_نکته_از_هزاران
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
فصل اول صفحه چهارم
#خاطرات_رزمندهٔ_جانباز
حجت الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
برگرفته از کتاب نمازناتمام
..........
وقتی برادرانم را میدیدم که چطور کار انقلابی میکنند و همیشه درصحنه هستند،دوست داشتم من هم مانند آنان برای تظاهرات به نهاوند بروم و همپای بزرگترها گام بردارم. چیزی که آنها نمیپذیرفتند و به آینده یا به وقتی بزرگتر شدم ارجاع میدادند.
در همان بحبوحه، تورم لوزۀ من هم دردسری شده بود و نفس کشیدن را برایم سخت کرده بود. هر بار شکلات میخوردم بدتر میشد و حالت خفگی به من دست میداد. اطرافیان که از حالم باخبر بودند، همیشه شکلاتها را از دسترس من دور میکردند. یک بار یواشکی اینطرف و آنطرف را پاییدم و شکلاتی در دهان گذاشتم. هنوز شیرینیاش پایین نرفته بود که فهمیدم گلویم دارد متورم میشود. خودم با ترس و شرم پیش مادر رفتم و گفتم: «دا، شکلات خوردم!»
مادر هول شد و گفت: «سریع به عمهت بگو بیاد.»
عمهام داروهای محلی درست میکرد و برای این درد هم جوشاندهای داشت.
بهسرعت بهسمت خانۀ عمه دویدم و او را خبردار کردم، اما در مسیر بازگشت، همینکه به در خانه رسیدم، نفسم گرفت. افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم...وقتی بههوش آمدم دیدم همه دوروبرم جمع شدهاند و گریه میکنند. وقتی فهمیدند زندهام، مرا بلند کردند و به نهاوند بردند. با دوادرمانی که آنجا کردند کمی حالم بهتر شد.
احمد گفت: «اینطور که نمیشه؛ حسین با هر شکلات میمیره و زنده میشه. شنیدهام در بروجرد لوزه رو عمل میکنن، میبرمش بروجرد.»
برای عمل، راهی بروجرد شدیم. این عمل به عملهای امروزی هیچ شباهتی نداشت. دکتردر همان مطب خودش شش-هفت مریض را که تقریباً همسن بودیم،بهترتیب نشاند. به هرکدام تشتی مسی داد و گفت: سرتان را توی تشت بگیرید تا خونی روی زمین نریزد. بعد هم بدون بیهوشی، بدون بیحسی، قیچی سهشاخ مخصوصش را در حلق نفر اول فرو برد و لوزه را کند. بچه جیغی زد و شروع کرد گریه کردن.دکتر هم نه گذاشت، نه برداشت و با یک سیلی او را ساکت کرد.حساب کار دست همه آمده بود.دراین فضای وحشتناک،احمد به من گفت: «حسین،اگه ساواک تو رو بگیره چه میکنی؟»
«معلومه.مقاومت میکنم.»
«الان هم فرض کن ساواک تو رو گرفته؛ یهوقت کم نیاری!»
با خود گفتم اکنون بهترین فرصت است تا خود را به احمد اثبات کنم و نشان بدهم بزرگ شدهام. گفتم: «خیالت راحت!»
دقایقی بعد، نوبت من شد و آن قیچی سهشاخ در گلویم فرورفت. ارمغانش درد و سوزش بسیاری بود که در عمق جانم پخش شد، اما تمام توانم را جمع کردم و خم به ابرو نیاوردم. در تحمل این درد، حتی چشمانم نم برنداشت.
مزد این مقاومت، همراهی با احمد در تظاهرات نهاوند بود. برای اولین بار تظاهرات میدیدم و با دیدن آنهمه جمعیت، دهانم از تعجب باز مانده بود. آیتالله حیدری در صف اول بود و پشتسر او، خیابانی پر از مردم. ابتدا از جمعیت ترسیدم و میخواستم فرار کنم، ولی فهمیدم آنچه از آن باید ترسید، گارد شاهنشاهی است.
چیزی نگذشت که درگیریها در میدان ابوذر شروع شد و گاردیها با اسلحه و باتوم به جان ملت افتادند. میزدند و به بزرگ و کوچک رحم نمیکردند. وقتی در میدان اصلی شهر، کار به قلعوقمع انقلابیون کشیده شد و صدای تیراندازی آمد، بقیه در کوچهپسکوچهها متواری شدند و جمعیت متفرق شد. ما نیز به محلۀ پاقلعۀ نهاوند رفتیم. آنجا مردمانی مستضعف، اما بسیار انقلابی و لوطیمسلک داشت که به دیگر انقلابیون پناه میدادند. طبق آماری که بعدها منتشر شد طی آن روز، سیصد نفر زخمی و تعدادی شهید شده بودند.
آتش عشق مردم به انقلاب، تمامی نداشت و هرکه کاری از دستش برمیآمد انجام میداد. یونس سلگی ازجمله جوانان صاحب فکر و اندیشه بود که با سن کم خود، سنگ بنای تأسیس انجمن اسلامی برزول را گذاشت و همۀ بچهها را تحت لوای آن جمع کرد. او اهل مطالعه بود و همیشه برایمان حرفهای نو داشت. با کلاسهای جذاب، اردوها و تفریحات سالم، محیطی دوستداشتنی ساخته بود که تاب جدایی از آن را نداشتیم. خیلی زود به انجمن وابسته شدیم و هرکس گوشهای از کار را دست گرفت و برنامهها گسترش پیدا کرد تا جایی که انجمن نهفقط در برزول، بلکه در تمام فعالیتهای فرهنگی و عمران و آبادانی منطقۀ نهاوند، دستی بر آتش داشت.
همهچیز از گروه سرود امامزمان(عج) شروع شد. این گروه هم در روستای خودمان و هم در روستاهای اطراف، طرفدار پیدا کرده بود و همین پای انجمن را به روستاهای دیگر باز کرد. به هر بهانهای از ما دعوت میشد و ما هم نه با گروه سرود که با تمام بچههای انجمن میهمان آنان میشدیم. در همین رفتوآمدها با علی احمدوند و رضا احمدوند از روستای زرامین آشنا شدم و باب آشناییمان از همینجا بازشد. آشناییای که بعدها تا جادۀ فاو-امالقصر ادامه پیدا کرد.
علی مصباح مسئول گروه تئاتربرزول بود.
ادامه دارد
#هفته_دفاع_مقدس
#بیاد_شهدا
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
@mahale114
شبنامه 1340 - @mrtahlilgar.mp3
10.49M
🚨#خبر
بمب خبری ایران؛ 70 هزار سند از جمله اسناد بیماری روانی نتانیاهو دست ایران افتاد
شبنامه / روزنامه ایران اعلام کرد: هفتاد هزار برگ سند فوق محرمانه قضایی در رژیم صهیونیستی به ایران منتقل شده است / سند مربوط به بیماری روانی نتانیاهو که توسط حزب لاپید تهیه شده هم بین اسناد است / قوه قضائیه رژیم گفته بود: اینها چون علیه امنیت ملی است، فعلا مسکوت میگذاریم / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
آقای شهیدم مولا#امام_كاظم عليه السلام میفرمایند:
💠 لَو كانَ فِيكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا
❇️ اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن كامل] در ميان شما بود، قائم ما قيام مىكرد.
📚 مشكاة الأنوار، ص۱۲۸
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ انسانها را در زیستن بشناس
🔹شخصی تعریف میکرد که توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه مردی که با تلفن صحبت میکرد فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد.
🔸بعد از تمامشدن تلفن، رو به گارسون گفت:
همه کسانی که در رستورانن، مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه. بعد از ۱۸ سال دارم بابا میشم.
🔹چند روز بعد تو صف سینما، همون مرد رو دیدم که دست بچۀ سهچهارسالهای رو گرفته بود که بهش بابا میگفت.
🔸پیش مرد رفتم و علت کار اون روزشو پرسیدم.
🔹مرد با شرمندگی زیاد گفت:
اون روز در میز بغل دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند. پیرزن با دیدن منوی غذاها گفت: ای کاش میشد امروز باقالیپلو با ماهیچه میخوردیم. شوهرش با شرمندگی ازش عذرخواهی کرد و خواست بهخاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند.
🔸من هم با اون تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی، غذای دلخواه همسرش رو فراهم کنه.
💢انسانها را در زیستن بشناس نه در گفتن؛ در گفتار همه آراستهاند.
@mahale114
سرفصلهای #مقام_محمود۱۱
۱• تفاوت کسانی که تمناهای انسانی و بلند دارند، با صاحبان تمناهای کوچک.
۲• مرتبه فعال شدن تمناهای بلند مثل مقام محمود در یک انسان.
استادمحمدشجاعی
@mahale114
مقام محمود 11.mp3
11.88M
#مقام_محمود ۱۱
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
من زیارت عاشورا میخونمـــا /
ولی فقـــط میخونم!
اون دعاهاو تمناهایی که در زیارت عاشوراست، تمنا و خواهش درونی من نیست.
✘ وقتی میخونم حس میکنم از جانم بیرون نمیاد، چرا ؟
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
صفحه پنچم
#خاطرات_رزمندهٔ_جانباز
حجت الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
...........................
همان زمانِ شاه، یک نمایش تدارک دیده بود که داستان کشاورزی فقیر را بازگو میکرد. کشاورز بقچۀ نانخشکی داشت که به چوب بسته بود و همانطور که چوب را بر شانه تکیه داده بود به اینطرف و آنطرف میرفت و قصهگویی میکرد. در همین حین، با دیدن هندوانهای، گمشدهاش را پیدا میکرد و از شدت گرسنگی، هندوانه را با طنز مضحکی میخورد. آخرسر هم خان میآمد و همین هندوانه را از او میگرفت و آیۀ (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ...) خوانده میشد.
من آن موقع فقط طنزش را میدیدم، اما نمایشنامۀ حسابشدهای داشت و بهصورت سربسته مردم را به اتحاد علیه ظلم دعوت میکرد. بعد از نمایش، به ژاندارمری گزارش داده بودند و عذر متولیان مراسم را خواسته بودند. اما علی مصباح بهخاطر سن کمش از دست آنها قسر دررفت.
انجمن اسلامی در شکلگیری شخصیت ما سهم بسزایی داشت. همنشینی با دوستان خوبی که بسیاری از آنان بعدها در زمرۀ شهدا قرار گرفتند، توفیق ایام نوجوانی بود. با پیروزی انقلاب، فعالیتهای انجمن اسلامی اوج گرفت و انجمن بهطور علنی در منطقه برنامه برگزار میکرد. ما هیچگاه بیکار نبودیم. برگزاری دعای ندبه و کمیل در دیگر روستاها، برپایی کتابخانه، پخش فیلم با دستگاه اختصاصی خودمان، لبیک به فرمان جهاد سازندگی امام و تلاش برای احداث راه و جوی آب و مرمت خانههای اهالی روستا، همه از کارهای انجمن بود.
حاجمحمد طالبیان وقتی از انجمن و جوانان باانگیزۀ آن مطلع شد، ما را بهشاگردی پذیرفت. او یک معلم نمونه بود. بااینکه سابقۀ درخشانی در مبارزات قبل از انقلاب داشت و بهعنوان یکی از رهبران گروه انقلابی ابوذر، زندانی و همسلول شدن با مقام معظم رهبری را تجربه کرده بودو پس از پیروزی انقلاب، علاوهبر تدریس در مدارس نهاوند، ریاست حزب جمهوری اسلامی نهاوند و سپس شهرداری نهاوند را عهدهدار بود؛ اما برای جمع ما بهطور ویژه وقت میگذاشت و هر جمعه از نهاوند به برزول میآمد تا برنامۀ کوهنوردی جذاب و پرمحتوا را یکتنه اجرا کند.
هر هفته، پس از جمع شدن بچهها، از برزول، پیاده بهسمت «زرامین» میرفتیم و پس از همراه شدن رضا و علی احمدوند و دیگر بچههای فعال این روستا، به کوهِ «گرو» صعود میکردیم. روی قله، حاجمحمد برایمان نهجالبلاغه و قرآن میخواند و با سخنانی زیبا آن را شرح و تفسیر میکرد. از همان جمع، شهدای بسیاری پرورش یافتند که میتوان به یونس سلگی، بهمن احمدوند، مطلب قیصری، محمود شیراوند، مبارک رضایی، حمزه گودرزی، رضا احمدوند و خیرالله رضایی اشاره کرد.
ادامه دارد.
#هفته_دفاع_مقدس
#بیاد_شهدا
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
@mahale114
نفس بکش5؛ به دست مردم.mp3
12.39M
📼 مجموعه صوتی نفس بکش
⚜️ قسمت پنجم: به دست مردم
📻 به دست مردم:
"بعثیها توی حساب کتابشون، فکر میکنن نیروی انسانی ایران فقط خلاصه شده در ارتش، ارتشی که اتفاقا در حال حاضر سازمان یافتگی خوبی هم نداره و پیروزی برای اون ها رو سهل و آسون میکنه؛ اما زهی خیال باطل... با یه اشارهی امام، سیلی از داوطلبا روونهی جبهه میشن..."
🔹 ادامه دارد...
♦️ همراه ما باشید
🎙مطرآوا؛ محتوای شنیداری مطرا
🇮🇷|مطرا برای تحقق راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی به میدان آمده است.|🇮🇷
#نفس_بکش
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
#جنگ_تحمیلی
#جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#گام_دوم_انقلاب_اسلامی
@mahale114
⭕️مبارک مردم ایران
♨️شاهکار ایران در ساخت دارویی که فقط چند کشور در دنیا توان ساختش را دارند اما به دلیل تحریم از دست مردم ایران دور مانده بود.
#خودباوری
#مامیتوانیم
#آینده_روشن
#ساخت_ایران
@mahale114
♨️کشف مهم در غرب ایران
🔹باستانشناسان در کاوش اضطراری اخیرِ تپه تیلینه کرمانشاه به آثار بااهمیتی از دوره آغاز عیلامی دست یافتند که در نوع خود در غرب ایران بیمانند است.
🔹«خسروی» سرپرست هیأت باستانشناسی تپه تیلینه در کرمانشاه: این یافتهها نخستین مواد باستانشناختی این دوره در غرب زاگرس مرکزی هستند و تغییرات بنیادی در شناخت و دانش ما درباره وضعیت غرب ایران در هزاره چهارم پیش از میلاد به وجود خواهند آورد.
🔹در این کاوش شمار زیادی قفل گلی دَر، صدها قطعه پلمب ظرف و یک مهر استوانهای نیز به دست آمد که نشان میدهد «تپه تیلینه» در دوره آغاز ایلامی (عیلامی) یک مرکز اداری برای ساماندهی امور اقتصادی و مبادلاتی بوده است.
#خبر
#مامیتوانیم
@mahale114
مبارکمون باشه
با افتخار #ساخت_ایران
در هفته دفاع مقدس ماهواره نور ۳ با موفقیت به فضا پرتاب شد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#مامیتوانیم
#آینده_روشن
#آینده_از_آن_ماست
@mahale114
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 سخنرانی استاد رائفی پور
موضوع:
📑 شاخصه های مسئولین در جامعه مهدوی_عید بیعت_تهران
🗓 ۳ مهر ۱۴۰۲
#عید_بیعت
#امام_زمان
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
صفحه ششم
#خاطرات_رزمندهٔ_جانباز
حجت الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
...........................
با شروع انتخابات مجلس، حاجمحمد نامزد انتخابات شد و همۀ اعضای انجمن مشغول تبلیغات برای او شدیم. روزی جلسهای در مسجد برای او تدارک دیدیم و از او دعوت کردیم برای مردم سخنرانی کند. او در سخنان تبلیغاتی خود یکبهیک نامزدها را نام برد و ویژگیهای مثبت آنها را بیان کرد و خود را در عداد آنان برشمرد. پیرمردی بلند شد و گفت: «آقای طالبیان، شما برای خودتان تبلیغ میکنید یا برای دیگران؟»
حاجی گفت: «من مسابقه نمیدم! وظیفهای دیدم و به این عرصه اومدم. اگر رأی بدید که وظیفۀ منو سنگینتر کردید. اگر هم رای ندید، باری از روی شونهم برداشتید.»
حاجمحمد در انتخابات رأی نیاورد. این در حالی بود که حامیان دیگر کاندیداها تخلفاتی نیز داشتند. ما شدیداً به او اعتراض میکردیم که حق خود را بگیرد، اما حاجمحمد چشم خود را بر روی همهچیز بست و از ما نپذیرفت که دوستانش تخلفی کرده باشند.
شهید یونس با تمام مشغلههای انجمن، به نهاوند میرفت و کارگری میکرد. از وقتی خبردار شدم، برنامۀ هر روزم همراهی با او بود تا کمکخرج خانواده باشم. آخرِ روز که کارمان تمام میشد، وسایلمان را که کیسهای بیشتر نبود پشت کول میانداختیم و بهسمت روستا راهی میشدیم. در بین راه، منافقین بساط پهن کرده بودند و کتابهایشان را میفروختند. یونس میگفت برویم با آنها بحث کنیم. یونس دیپلمه بود و من کلاس اول راهنمایی. نه چیزی بلد بودم تا در بحثها مشارکت کنم و نه قد بلندی تا اگر دعوا شد کمکش کنم. اما یونس یکتنه میرفت و بحث میکرد. منافقین از ایدئولوژی داس و چکششان میگفتند و یونس بیوقفه جواب شبهههایشان را میداد تا جایی که حرفهای دیکتهشدهشان ته میکشید و جوابی برای حرفهای یونس نمییافتند. هر روز، وقتی میدیدند حرفی برای گفتن ندارند شعار میدادند، شلوغ میکردند و کار به زدوخورد میکشید.
در این میانه، من نه از مارکسیسم سر درمیآوردم، نه از جبر تاریخ. نه میفهمیدم دیالکتیک چیست و نه ماتریالیسم آن. من فقط هاجوواج به آنها نگاه میکردم! تنها خوبی مناظره این بود که بعد از یک روز کارگری و خستگی، معنای «قیام برای طبقۀ کارگر» را میفهمیدم؛ که البته بیشتر به «قیام علیه طبقۀ کارگر» شباهت داشت.
ادامه دارد
#هفته_دفاع_مقدس
#بیاد_شهدا
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
@mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
فصل دوم
صفحه اول
ایثارگران برزول
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز ، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
نیروی رزمی-تبلیغی لشکر انصارالحسین(ع) استان همدان
مصاحبه: مرتضی سمیعینیا؛ کمیل کمالی
تدوین: کمیل کمالی:
جوانان روستا که از برنامۀ روزانۀ ما خبر داشتند به کمکمان میآمدند. آنها با ماشین، دورتر میایستادند تا دعوا شروع شود و جلو بیایند. پس از نجات ما از دست منافقین، ما را با ماشین به خانه میرساندند و با این کار مرهمی بر جای کتکهای آنان میگذاشتند.
در مدرسه دبیری بهنام محمود شیراوند، مشوق ما در پیروی از راه انقلاب و تبعیت از امام بود. او که همراه حاجمحمد طالبیان در مبارزات انقلابی ید طولایی داشت، درس جدیدی برای ما آورده بود که از زبان شیوایش شنیده میشد و با حضور او در مسجد و نمازجمعه و پایگاه بسیج، مشق میشد. درسی که پایانش شهادت او در جزیرۀ مجنون بود و مردود شدن شاگرد تنبلی چون من.
با عضویت در بسیج، به دورۀ آموزشی پانزدهروزهای رفتم که توسط آقا محمود در سراب گیان برگزار میشد. برای اولین بار سلاح m1 و برنو را در دستانم لمس کردم. باتوجهبه جثۀ کوچکم اسلحهای با این وزن و اندازه در دستانم، بدقواره میایستاد؛ ولی سریع با آن خو گرفتم. در همان ایام، بهدلیل کمبود نیرو، از زندان نهاوند درخواست نیرو میدادند و ما بهعنوان نگهبان حاضر میشدیم. وقتی یکی از زندانیان میخواست به دستشویی برود هنگام عزا گرفتن ما بود. هرکدام از آنها دوبرابر ما قد داشت و اسلحۀ بزرگی که در دست ما بود بهجای اینکه آنها را بترساند بیشتر میخنداند.
در میانۀ تقویم پر جنبوجوش نوجوانی خبری غریب بهسرعت همهجا را پر کرد و برگ جدیدی از زندگیام را ورق زد. شهریور1359 ارتش بعث عراق به خاک ایران تجاوز کرده بود و هموطنان ما به خاک و خون کشیده میشدند. در سن سیزدهسالگی هیچ تصور درستی از جنگ نداشتم و واقعاً نمیدانستم جنگ یعنی چه. گمان میکردم بعثیها و ایرانیها روبهروی هم صف کشیدهاند و حالا اگر نه با شمشیر، با تفنگ به هم حمله میکنند و گلاویز میشوند!
برادرانم این بار در دفاع مقدس نیز پیشقدم بودند. احمد از طریق جهاد استان گیلان به جبهه اعزام شده بود و آنجا مسئولیت داشت. اصرار داشتم مرا به جبهه ببرد، اما او امتناع میکرد و اجازه نمیداد. بالاخره دستبهدامن مادر شدم تا احمد را راضی کند. احمد وقتی اصرار مادر را دید که کم از اصرار خودم نداشت، راضی شد و بدین ترتیب در سال 1360، بههمراه احمد عازم جبهۀ سومار شدم.
در ابتدا دژبانی با دیدن من، اجازۀ ورود نداد و سن کم مرا بهانه کرد. احمد گفت: «مهمون بچههای جهاده. چند روزی بیشتر اینجا نیست.»
دژبان بهاعتبار احمد قبول کرد و زنجیر را انداخت. این چند روز دو ماه طول کشید! کمکم با همۀ بچههای جهاد عیاق شدم. برایشان چای میبردم. غذاها را تقسیم میکردم و در جستجوی معنای جنگ همراهشان میشدم. آن زمان، برادران جهاد در دل تپهها مشغول احداث جاده بودند. وقتی سروصدای لودر و بولدوزر بلند میشد و کامیونها رفتوآمد میکردند، بارانی از خمپاره بر سر ما باریدن میگرفت. به احمد میگفتم: «این جنگ که میگن کجاست؟ چرا رودررو نمیآن بجنگن؟ چرا خمپاره میزنن؟»
احمد در پاسخ میخندید و میگفت: «همینه دیگه. این جنگ نامردیه.»
اقتضای کار آنها راهسازی و سنگرسازی بود و این آن چیزی نبود که من میخواستم. دائم به جانش نق میزدم که حداقل مرا ببر جلو، من آمدهام بجنگم. او هم میگفت: «جبهه همینه! کار ما که کم از جنگیدن نداره.» و دوباره به کارش ادامه میداد.
بااینکه آنجا مقر جهاد گیلان بود، اما بهلطف حضور اهالی برزول، فعالیتهای فرهنگی انجمن اسلامی استمرار داشت و در جایجای مقر به چشم میخورد. بچهها محمود مصباح را بهعنوان خطاط آورده بودند و او تمامی تابلوها، دیوارها و حتی کوهها را با خط زیبا و شعر و شعارهای حماسی آراسته بود.
در قسمتی از آن مقر، رزمندگان در سنگرها حضور داشتند. من بهبهانۀ تقسیم کمکهای مردمی، در سنگرها سرک میکشیدم و با بسیجیها گفتگو میکردم. در سنگرها بعضاً به نوجوانانی همسنوسال خود برمیخوردم که کلاه آهنی و سلاح در دست داشتند. برایم سؤال بود آنها چطور به جبهه آمدهاند؟ وقتی فهمیدم از بسیج اعزام شدهاند و روند ثبتنام چگونه است، با خود گفتم چرا من از طرف بسیج نیایم؟
پس از دو ماه، موعد برگشت فرا رسید و مادر با آغوش گرم خود از من استقبال کرد. پسر تهتغاریاش حالا از جنگ برگشته بود و بهقول خودش مرد شده بود. در این بین، استقبال معلمها ویژه بود. خانم محجوب و آقامحمود که از جبهه رفتن من بسیار خوشحال بودند به هر بهانهای مرا مثال میزدند و شرمنده میکردند
ادامه دارد.
#هفته_دفاع_مقدس
#بیاد_شهدا
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
#تنت_به_ناز_طبیبان_نیازمند_مباد قابل توجه بیمهشدگان محترم درصورت شناخت فردی مبتلا به بیماری خاص و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش ثبت بیماری خاص و صعب العلاج و حمایت دولت در سامانه شهروندی بیمه سلامت
هر شخصی که نیاز به دریافت کمک هزینه درمان دارد میتواند از طریق آموزش این ویدیو اقدام به ثبت اطلاعات نماید.
#خانه_احسان
#بیمه_همگانی
#کنارتم_هموطن
#محله_شهید_محلاتی
#بیماران_صعب_العلاج
@mahale114
❌عمامههای انگليسي..
با جریان شیرازی منحرف بیشتر آشنا شوید
👇👇👇
🚨 آیت الله شیرازی مرجع مشهوری که فتوای تحریم تنباکو را دادند برادری داشتند به نام آقابزرگ که نوادهای داشتندبه نام "سید مهدی" ایشان ۴ پسر داشتند حسن،محمد،صادق ومجتبی.
🌴حسن بعداز انقلاب درلبنان کشته شد.
🌴محمد درنجف ادعای مرجعیت کردند که چند تن ازعلما ازجمله آیت الله خویی( ره)مرجعیت ایشان راتایید نکردند.ایشان در زمان اقامت امام خمینی واکنش هایی را داشتند.
🔸از جمله در نجف مردم تمایل داشتند امام خمینی(ره) امام جماعت نماز حرم امام علی(ع)باشنداما ایشان مخالفت هایی داشت.
🔹درزمان انقلاب قرار بودشخصیت های زیر یعنی سیدمحمدصدر درعراق،امام در ایران، امام موسی صدر درلبنان قیام کنند.
🔸محمدصدر راشهید کردند وامام موسی صدر رانیز ربودند.لذا ایشان توقع داشت امام ایشان رامرجع عراق معرفی کرده واز ایشان حمایت کنند،که این طورنشد. لذابه کویت رفتند.
🔹بعداز انقلاب و بعد از رحلت امام به ایران آمدند و در قم ساکن شدند.
در این حال دست به تفرقه زدندکه سبب شد تاسال80 در حبس خانگی باشند و سپس از دنیا رفتند و بنا به مصلحت در حرم حضرت معصومه(س)دفن شدند.
🔴بعداز ایشان برادرش سیدصادق جای ایشان راگرفت واتاق فکری درانگلیس شکل گرفت.
🔹یکی ازتئوریسینها پیشنهاد داد برای مقابله باحکومت شیعه درایران باید یک حکومت شیعه راعلم و شیعه توسط شیعه ازبین رود.
🔸دراین حال جریان مزبورانتخاب شد.
اینگونه شدکه سیدصادق درایران و برادرش مجتبی درکویت با حمایت مالی دولت بریتانیا فعال شدند.
🔹 بیش از15 سایت دراینترنت،وبیش از15 شبکه ماهواره ای در خدمت ایشان است.
🅰جریان شیرازی تخم نفاق را بین مذاهب اسلامی پاشیدند و با توهین به مقدسات اهل سنت توهین به عایشه، خلفا و ...آتش کدورت بین سنی وشیعه راشعله ور کردند.
🅱توهینهای این جریان به ویژه توهینهای آشکار یاسرالحبیب مانند نگارش وانتشار"کتاب الفاحشه وجه آخرللعائشه"سبب شیعه کشی بسیاری درمناطق مختلف دنیاشدند.
🔹این توهینهادرشبکههای مختلف جریان شیرازی به صورت مستقیم ودر تندترین عبارات هیجان اهل سنت راعلیه شیعه برمیانگیزد
🔸واینکه هفته"وحدت"را هفته"برائت"اعلان میکنند
🔹 این فرقه شیرازیها،
نه تنها امام خمینی(ره) وحضرت آيت الله خامنهای و سیدحسن نصرالله راقبول ندارند،بلکه آیت الله بهجت راهم کافرو ملحد و زندیق میدانند.
🔸این علف های هرز،حتی علامه مطهریها،حسن زادهها،جوادی آملیها وخلاصه،بزرگان دین وسیاست راقبول ندارندوهمه آنها راتکفیر میکنند.(کافر اعلام میکنند)
🔵لذا برهمه مسلمین لازم است این جریان انحرافیِ"شیعه لندنی"را بشناسند وبه همدیگه معرفیشون کنند.
عوامل اصلی:
1-سیدصادق شیرازی
2-سیدمجتبی شیرازی
3-حسن اللهیاری
4-یاسرالحبیب
5-محمدهدایتی
شبکههای ماهوارهای که دارند:
1-امام حسین1
2-امام حسین2
3-امام حسین3
4-اباالفضل العباس
5-بقیع
6-الانوار1
7الانوار2
8-سلام
9-چهارده معصوم
10-شبكه اينترنتی حضرت خديجه
11-الزهرا
12-المهدی
13-مرجعیت
14-امام صادق
15-اهل بیت
16-سلام
17-فدک
18-العقيلة
19-صوت العراق
کشورهای حامی ایشان:
آمریکا
انگلیس
اسرائیل
عربستان
اهداف:
1⃣ایجاد تفرقه بین پیروان مذاهب اسلامی(شیعه وسنی) از طریق توهین وافترابه مقدسات آنها
2⃣ایجاد فاصله بین شیعیان ومرجعیت معظم شیعه
3⃣کوبیدن وپایین آوردن دولتِ جمهوری اسلامی ایران ازحامی مستضعفان و شیعیان جهان به دشمن اهل بیت!
4⃣مقایسهٔ حکومت امام خمینی(ره)باحکومت عباسیان
5⃣دفاع ازآمریکا به بهانهٔ آزادی بیان در آن کشور
6⃣تبلیغ وترویج سبکهای غلط،خرافی،موهن وخشن عزاداری،خصوصا قمه زنی
7⃣اهانت به علمای جهان اسلام
8⃣اعلام هفته برائت درمقابل هفته وحدت
و...
#شیعه_انگلیسی
#دشمن_شناسی
#جریان_شیرازی
#ایجاد_اختلاف
#تفرقه
#حامیان_اسلام_آمریکایی
🔝#انتشار_حداکثری_با_شما
@mahale114
Ostad_Raefipour_ٍEtefaghat_Akhir_Irani_1402_06_25_Mashhad_48kb.mp3
29.72M
#سخنرانی : استاد رائفیپور
موضوع :
📑 «بررسی مسائل سیاسی روز»
🗓 ۱۴۰۲/۶/۲۵ - مشهد
✅ لینک فایل تصویری
https://www.aparat.com/v/Nx3IJ
#جهاد_تبیین
#دشمن_شناسی
@mahale114
شبنامه 1341 - @mrtahlilgar.mp3
11.71M
🚨#خبر مهم ؛
آیا به جنگ در فلسطین نزدیک میشویم؟! غزه آماده ی دفاع ملی برابر صهاینه میشود
شبنامه / آیا به جنگ در فلسطین اشغالی نزدیک میشویم؟! / تدارک رژیم صهیونیستی برای تنش/ مقاومت در غزه آماده ی نبرد میشود / فلسطینی ها نگران ضربه از سوی رژیم صهیونیستی هستند/ رژیم فهمیده که مقاومت دارد آماده ی مقابله میشود/ همه چیز درباره آینده فلسطین/ #آقای_تحلیلگر
@mahale114