eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
416 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
98 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
شبنامه 999.mp3
12.54M
مهم / خانواده مهسا با کمپ کومله کاملا در ارتباط بوده‌اند / ماجرای حضور عضو کومله در رستوران شبنامه / حالا که چند هفته از ناآرامی‌های اخیر عبور کرده ایم دقیق تر میتوان در خصوص آنچه که رخ داده اظهار نظر کرد / نکات قابل تاملی در خصوص خانواده ی مهسا امینی وجود دارد که ارتباط این خانواده با کمپ کومله و هماهنگی با آنها را به اثبات می رساند / در کنار این مهم، دو رخداد یکی در سال ۹۶ و یکی در سال ۱۴۰۱ توسط کومله رخ داده که مرور آن ضروری است / در این گزارش به ارتباط سارو قهرمانی عضو کومله با بهاره رهنما و نکاتی پیرامون این ارتباط راز آلود و رفتار قابل تأمل کومله خواهیم پرداخت/ @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل چهارم: صفحه سیزدهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل چهارم:صفحه چهاردهم: نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... بااینکه تعدادی در این تیراندازی‌ها شهید یا مجروح شدند، موازنه به‌سود ما بود. نیروهای دشمن ابتدا مقاومت کردند، اما پس از مقداری، یا عقب نشستند یا اگر ماندند اسیر شدند. بعد از فتح قلۀ کدو با دلاورمردی حاج‌میرزا سلگی و نیروهایش در گردان حضرت اباالفضل(ع)، حساب کار دست نیروهای بعث آمده بود و کار برای ما در این منطقه آسان شده بود. وقتی از یال کله‌اسبی بالا آمدیم و به سر آن رسیدیم، اکثریت دشمن عقب‌نشینی کرده بود و تعدادی جسته‌گریخته تیراندازی می‌کردند. برای اینکه از تیر و ترکش در امان باشیم، من، حسین خویشوند و علی احمدوند سریع دست‌به‌کار شدیم و در پناه صخره‌ای بزرگ، یک سنگر حفر کردیم. حسین با زور بازویی که داشت سنگ‌های بزرگی آورد و دور آن چید. سنگر خوب و مستحکمی از آب درآمد و راضی‌کننده به‌نظر می‌رسید. هنوز داخل آن نرفته بودیم که برادر حیاتی، فرمانده گروهانمان گفت: «این سنگر را برای ما بگذارید و خودتان بروید سنگر‌های دشمن را پاک‌سازی کنید.» همین کار را کردیم. من، علی و حسین از سنگر خارج شدیم و به‌سمت جلو دویدیم. هنوز بیست متر از سنگر فاصله نگرفته بودیم که صدای انفجار از پشت‌سر آمد. سر برگرداندیم، دیدیم کاتیوشا دقیق در همان سنگر منفجر شده. حیاتی و بی‌سیم‌چی‌اش در آن انفجار، سخت مجروح شدند و پس از دقایقی به شهادت رسیدند. آن دنیا اگر شهید حیاتی را ببینم به‌زبان دلتنگی و گله حتماً از او می‌خواهم این حسابی که بینمان هست را صاف کند. می‌شد من جای او باشم و به آرزویم برسم، اما او این لقمه را از دهان من گرفت و شهادت را نصیب خودش کرد. دستور فرمانده را روی زمین نگذاشتیم. برگشتیم تا سنگرها را پاک‌سازی کنیم. بعثی‌های باقی‌مانده هنوز در سنگر بودند و تا آخرین گلوله داشتند می‌جنگیدند. ما در وضعیتی دفاعی-تهاجمی موضع گرفته بودیم و به‌سمت سنگرها تیراندازی می‌کردیم. گلوله در پاسخ گلوله ردوبدل می‌شد. پس از دقایقی طولانی، به‌یک‌باره تیراندازی از سنگر‌های روبه‌رو متوقف شد. تاریکی نمی‌گذاشت بفهمیم آن جلو چه خبر است. به‌امید اینکه بعثی‌ها را به درک فرستاده‌ایم و شرایط برای پاک‌سازی مناسب است، جلو رفتیم. نرسیده به سنگرها، راهمان دو تا شد. من و علی احمدوند به‌سمت سنگر راست و حسین به‌سمت سنگر چپ رفت. فاصله‌ای تا سنگر نداشتیم که ناگهان از سمت حسین یک بعثی از سنگر بیرون زد و همۀ ما را به رگبار گرفت. من و علی که تیر از کنار گوشمان رد شده بود، نفهمیدیم چطور خیز رفتیم. سریع پخش زمین شدیم تا تیراندازی تمام شود. اما مگر تمام می‌شد؟ بعثی یک خشاب کامل سی‌تایی به‌سمت ما خالی کرد. صدا که قطع شد آرام سر از زمین برداشتیم. علی زودتر از من متوجه حسین شد. با تعجب و دلهره به حسین اشاره کرد و گفت: «اِ، حسین.» اضطراب و ناباوری‌ام را سؤال کردم و پرسیدم: «یعنی حسین خورد؟» در تاریکی نگاه انداختم، دیدم حسین تیر خورده و زخمی ‌است. علی را به سنگر روبه‌رو فرستادم و خودم به‌سمت حسین دویدم. اول با بعثی درگیر شدم. بچه‌های دیگر هم که از سمت چپ می‌آمدند کمک کردند و دو بعثی باقی‌مانده را به درک فرستادیم. تمام فکر و ذهنم پیش حسین بود. وقتی به حسین رسیدم، دیدم غرق خون است و در یازده نقطۀ بدنش جای گلوله دارد. فقط دستش دل آدم را کباب می‌کرد. وقتی تیر به‌سمتش آمده بود، بی‌اختیار دستش را روبه‌روی گلوله‌ها گرفته بود و کف دستش از گلوله سوراخ شده بود. یک سوراخ بزرگ. چند تیر باید به دست بخورد تا چنین سوراخی ایجاد کند؟ سه تیر؟ پنج تیر؟ نمی‌دانم. هرچه بود برای حسین با آن ایمان پولادین و بدن ورزیده‌اش، خراشی بیش نبود. خودش را نشسته، به دیوار سنگر تکیه داده بود. آمدم تا با صدایی لرزان به او روحیه بدهم، اما او با صدای محکمش مرا خجالت‌زده کرد. در همان هنگام منور زدند. به‌شوخی، کف دستش را به‌سمت من گرفت و از سوراخ کف دستش مرا نگاه کرد. گفت: «شیراوند، من تو رو می‌بینم. تو هم من‌و می‌بینی؟» الکی سر تکان دادم، یعنی «آره می‌بینم.» اما راستش را بخواهید، نمی‌دیدم. اشک در چشمانم حلقه زده بود و دنیا برایم تیره و تار بود. از طرفی دلم برایش کباب بود و از طرفی دیدن این روحیۀ قوی او، مرا زمین می‌زد. خودم را مشغول بستن زخم‌هایش کردم. علی هم موفق از پاک‌سازی سنگرهای سمت راست برگشت و کمک کرد. هرچه می‌بستیم مگر تمام می‌شد؟ چفیه و بند پوتین برای بستن دست و پایش کم آوردیم. حسین اما در عالمی‌ دیگر بود. با همان دست مجروحش به سینه می‌زد و با امام‌زمانش نجوا می‌کرد: «مهدی یا مهدی، به مادرت زهرا، امشب امضا کن پیروزی ما را.» @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مجید تفرشی: به مسلمانان هندی و پاکستانی در لندن حمله شد اما بی‌بی‌سی هیچ پوششی نداد! پژوهشگر حوزه بین الملل: 🔹به هندی‌ها و پاکستانی‌های مسلمان در لندن حمله شد اما بی‌بی‌سی یک ثانیه هم آن را پوشش نداد. 🔹نخست وزیر بریتانیا مجبور شد با فضاحت وزیر دارایی را برکنار کند و این مساله به زلزله‌ای سیاسی در اروپا و جهان تبدیل شده اما بی‌بی‌سی آن را اصلا پوشش نمی‌دهد. 🔹اما کافی است دم یک سگ در ایران کنده شود، فوری به تیتر یک بی‌بی‌سی تبدیل می‌شود! @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قانونی که مرزنشینان از آن بی خبرند! 🔹به خاطر تشریفات صدور کارت مرزنشینی، همچنان شاهد کولبری هستیم! 👏 @mahale114
محله شهیدمحلاتی
♨️شبهه 🔰 #اختیارات_رهبری هیچ حد و مرزی ندارد! 💢برای روشن شدن میزان اختیارات رهبرج
✍️ پاسخ به شبهات دانش آموزی 0️⃣6️⃣ چرا رهبری شخصاً جلوی فسادهای مدیران کشوری را نمی‌گیرند؟ 🔶 اول: وظایف رهبری طبق قانون اساسی (اصل یکصد و دهم) عبارتند از: ◀️ تعیین سیاست‌هاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران ◀️ نظارت بر حسن اجراى سیاست‌هاى کلّى نظام؛ ◀️ فرمان همه‌پرسى؛ ◀️ اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها؛ ◀️ فرماندهى کل نیروهاى مسلّح ◀️ عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالى کشور به تخلّف وى از وظایف قانونى، یا رأى مجلس شوراى اسلامى به عدم کفایت وى، بر اساس اصل هشتاد و نهم؛ و... . 💎 بنابراین طبق اصل 110، وظیفه رهبری برخورد با مفاسد نیست؛ بلکه باید توجه داشت که رهبری جایگاه اجرایی ندارد و این مفاسد باید از طریق قوه قضاییه و قوه مقننه پیگیری شود. 🔷 دوم: اگر رهبر یک جامعه در همه چیز دخالت کند و فراتر از قانون باشد، همین افرادی که به عدم ورود رهبری اعتراض دارند، او را فردی دیکتاتور می‌خوانند. ♦️ سوم: اگر یک فرد در تمام مسائل ورود کند، تمام جامعه وابسته به همان یک نفر خواهد شد که این دو ایراد بزرگ خواهد داشت: 🔸 ۱. اینکه مردم رشد نخواهند کرد و جامعه‌ای ساکن و خموده خواهیم داشت؛ 🔹 ۲. در صورت نبود رهبر، جامعه هرج و مرج می‌شود. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترفندی برای کوچکتر کردن حجم وسایل، ویژه مستآجرین محترم جهت اساسکشی منزل.
🔴 واردات الاغ ممنوع! 🔹 سخنگوی وزارت صمت فهرست 2150 کالاهای مشمول ممنوعیت واردات در سال 1401 را اعلام کرد. پ ن: نکته قابل توجه برخی از اقلام مثل؛ آمبولانس، انبردست، الاغ، میمون، موی انسان، موی خوک و موی گراز و ...است. جالبتراینکه پانسمان بیماران پروانه ای و دارو، واکسن ووو برای ما تحریم هست ویا در دولت آقای فریدون به مسائل AFTF و برجام ربطش میدادند، اما الاغ و سنگپا و چوب بستنی وهزاران اقلامی که یا در کشور تولید میشه ویا مثل غذای سگ برای سگهای اشراف مورد استفاده بوده خیلی راحت از جیب مردم وارد میکردند... @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا پیوستن ایران به سازمان شانگهای اتفاق خوبی محسوب میشود‍؟ 🔹یک سوم رشد تولید ناخالص داخلی جهان در کشورهای این سازمان است... --------------------- یادتون نره دولت قبل(حسن فریدون) تمام این کارهارا به پذیرفتن برجام وFATF وووو به سازش با کدخدا پیوند زده بود... یک نمونه اش واردات واکسن کرونا روزی بیش از ۷۰۰ کشته! البته الان بیاری خداوند همان واکسن را تولید وصادر میکنیم. 👏 @mahale114
دروغگویی کودکان.mp3
1.9M
لطفا فقط بزرگترها گوش کنند. 🗣عوامل دروغگویی کودکان ⁉️عوامل دروغگویی کودکان چیست؟ 🎙پاسخ استاد حسینی را بشنوید. 📎https://b2n.ir/u53243 📎 📎 📎 📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند ✅ آیدی دریافت سوالات👇 @pasokhgo313 @mahale114
51.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر وقت بذاری این کلیپ را نگاه کنی به راحتی به خیلی از مسائل پی خواهید برد وباکار بسیار سخت عج بیشتر آشنا میشوید. دشمنان ابله ما نمیدانند که این کشور، کشور است وبا خون جوانانش آبیاری شده وسربازانی جانبرکف دارد که با چشمانی باز از این خاک پاسداری میکنند. برای قدردانی از وجود پیشنهاد میکنم این کلیپ را ببینید... عرض میکنم تمام این فتنه های اخیر هم فقط وفقط یک هدف دارد، آن هم تجزیه ایران است، حداقل به شش کشور، بنابراین یک روز کولبر،یک روز بنزین وامروز مهسا را بهانه کردند... شما بهترمیدانید که این حرفها بیشتر به جوک شبیح است ودشمنان ما تجزیه کشور عزیزمان را به گور خواهند برد ان شاءالله. یاعلی @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل چهارم:صفحه چهاردهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل چهارم: صفحه پانزدهم: نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... چه سوز و نوایی! چه دعایی! استغاثه به چه امامی؟ مگر می‌شود امام‌زمان(عج) خواستۀ سربازش را در این حال‌وروز بشنود و دعایش را مستجاب نکند؟ ما به فکر سلامتی او بودیم و او فارغ از خود، پیروزی این جبهه را می‌خواست. او را درازکش خواباندیم تا خون کمتری از دست بدهد و پس از آن به‌دنبال امدادگر رفتیم. چهار امدادگر درشت‌هیکل پیدا کردیم و با یک برانکارد بالای سر حسین آوردیم. وقتی آمدیم دیدیم در همین حدّفاصل، خمپاره‌ای اطرافش اصابت کرده و ترکش بزرگی زیر گلوی او را زخم کرده است. خون از گلویش جاری بود. دیگر از حسین قطع امید کردم. بااین‌حال او را دلداری دادم و روی برانکارد خواباندم. می‌دانستم راهی که امدادگرها در پیش دارند راه سختی است. آن‌ها باید تمام مسیری که آمدیم را به‌سختی برمی‌گشتند و این تا صبح طول می‌کشید. برای همین کلی خواهش و التماس کردم تا برایش دل بسوزانند. با حسین خداحافظی تلخی کردم و او را درحالی‌که در خلسه بود و بین بیهوشی و هوشیاری رفت‌وآمد داشت، به امدادگران سپردم. با رفتن حسین، دوباره به کار پاک‌سازی برگشتم. در بعضی از سنگر‌های دشمن با صحنه‌ای عجیب مواجه شدم. بعضی از جنازه‌ها هیچ ردی از تیر و ترکش نداشتند و صرفاً از ترس زیر پتو خشکشان زده بود. با پاک‌سازی کامل سنگرها دیگر آنجا کاری نداشتیم. سنگرها و جنازه‌های بعثی را به حال خود رها کردیم و برای خودمان سنگرهای جدیدی احداث کردیم. سنگر‌های دشمن در منتهی‌الیه غربی کله‌اسبی قرار داشت و برای مواجهه با پاتک دشمن مناسب نبود. برای همین، به‌جز تعدادی سنگر کمین، بقیه تا جایی که می‌شد از محل هجوم فاصله گرفتیم و در قسمت شرقی مستقر شدیم. تا قبل از طلوع آفتاب، کار سنگرها تمام شد. شیخ رحمت موسیوند به کمک من و علی آمد و با این رفیق و هم‌رزم قدیمی هم‌سنگر شدیم. سنگر به‌قدری کوچک بود که در آن فقط برای جمع‌وجور نشستن جا داشت. اول صبح برای اینکه دغدغۀ آب نداشته باشیم، دبه را برداشتم و به چشمه‌ای رفتم که از بخت خوبمان در آن نزدیکی جوشش داشت. آب چشمه خنک و گوارا بود. هنوز در حال پر کردن دبه بودم که بالگرد پشتیبانی از راه رسید. برایمان مقداری نان خشک و خرما به‌عنوان آذوقه آورد و مجروحان را با خود برد. آذوقه کم بود و کفاف یک وعدۀ نیروها را بیشتر نمی‌داد. بااین‌حال، خوشحال بودیم که فردا دوباره می‌آید و راه امدادرسانی و پشتیبانی هوایی باز است. نان خشک و خرما را به‌عنوان صبحانه خوردم و با آب گوارای چشمه آن را پایین فرستادم. خوردن قسمت‌های نازک این نان خشن سخت بود، چه رسد به گوشه‌های کلفت‌تر آن که اصلاً جویده نمی‌شد. گوشه‌ها را جدا کردم و بیرون سنگر، گوشه‌ای گذاشتم. ادامه دارد... @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چندروزقبل در شهر بهارستان اصفهان یکی از اوباش قصد داشت نارنجک دست‌ساز خود را به سمت نیروهای انتظامی پرت کند، که خوشبختانه در دست خودش منفجر شد و دستش از مچ نابود شد یه عده اون ور دنیا با پول سعودی و امریکایی‌ها این بدبخت‌ها رو شیر میکنن ، خودشون عشق و حال میکنن این‌ها رو هم بدبخت و داغون _-_-_-_-_-_-_-_-_ ‏ (انقلاب) ثبات و امنیّت کشور و تمامیت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدی دشمنان قرارگرفته بود ضمانت کرد و معجزه ٔپیروزی در جنگ هشت ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی اش را پدید آورد. ۱۳۹۷/۱۱/۲۲ (مدظله‌العالی) @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با اسپانسر جدید مهناز افشار آشنا شوید! ♨️ مریم معمارصادقی مدیر بهائی موسسه براندازی توانا: به ایران حمله کنید! جنگ اصلا بد نیست! از معترضان سوریه الگو بگیرید! پ ن: چندروزی هست که خانم مهناز افشار پیج و کانال خودش رو در اختیار این گروهک گذاشته (معامله کردن)وبا افتخار از این اتفاق صحبت میکند! دشمن با تمام قدرت به میدان آمده وبرای تجزیه ایران برنامه دارد. تمام نیروهای سبز ونارنجی وحتی. خاکستری که روزی سکوت کرده بودند الان آماده باش تمام وقت در خدمت برای پیشبرد این نقشه به خط شدند با هرتوان وباهر امکان... لطفا بیشتر مواظب باشیم. ___________ تنها راه نجات آیت‌الله‌العظمی : 🔹مواظب باشیم این نظام نه به آسانی به دست آمده و نه به آسانی برمی‌گردد. اگر معاذالله کمترین آسیبی ببیند، تمام لعنت‌های گذشته دامنگیر ما می‌شود، الی یوم القیامة هر مسلمانی که بیاید، لعنت‌ش دامنگیر ماست. …بر همۀ ما واجب عینی است که اين نظام را حفظ بکنیم… کاری که باعث تضعیف این نظام است، باعث تفرقه است، باعث نفاق‌افکنی است، باعث طمع بیگانه است، حرام عینی است. @mahale114
AUD-20220724-WA0053.
11.02M
26 به هیچ وجه نمی تونی فکر کنی؛ مصیبت کسی؛ بخاطر گناهانشه! یا نشونه اینه، که در حق کسی بدی کرده! شاید رحمت خدا، در مصیبتِ او ازرحمت خدا،درنعمت تو بیشترباشه. 🎤 @mahale114
خانواده آسمانی ۲۹.mp3
13.02M
۲۹ ♥خداوند، عشق به خود را در ذات همه انسان‌ها قرار داده است. و برای درک بهتر این عشق، جلوه هایی از خود را در وجود چهارده معصوم علیهم‌السلام قرار داده است. - هدف خداوند از این کار چه بوده؟ - مگر نمیتوان بی واسطه عاشق خداوند بود؟ 🎤 @mahale114
چرا امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نمی‌کنیم؟! قال رسولُ اللّه(صلی‌الله‌علیه‌وسلم): غَشِيَتكُمُ السَّكرَتانِ: سَكرَةُ حُبِّ العَيشِ و حُبِّ الجَهلِ فعِندَ ذلكَ لا تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لا تَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ. 🔹دو مَستى، شما را فراگرفته است؛ مستى عشق به زندگى و مستى نادانى! در چنين وضعى امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نمی‌کنید. 📚 نهج‌الفصاحة، ص: ۵۸۴ @mahale114
آدمیزاد موجود عجیبی است... برای هدایتش ۱۲۴ هزار پیامبر کفایت نکرد! اما برای گمراہ کردنش، یک شیطان کافی بود! چون تکسیر شیطان میتوان خیلی آسان باشد. به زبان ساده، من وشما در بعضی از مواقع ممکن است نقش شیطان را بازی کنیم! جایگاه، پست و مقام و تحصیلات نمیتواند مانع مطمئنی باشد. ممکن است عالِم باشی! ممکن است مرجع باشی! ممکن است آیت الله باشی! ممکن است از خانوادهٔ شهداباشی! ممکن است دختر شهید باشی! ممکن است پسر شهید باشی! ممکن است نام مرجع، آیت الله ویا نام شهید بزرگی را یدک بکشی! ولی قطعاً بر رسم آن مرجع،آیت الله و شهید خط کشیده باشی!! دختر شهید بودن، پسر یا همسر شهید بودن، پسر ویا دختر آیت الله بودن هیچ تضمینی نمیکند که ما در پناه باشیم واز وسوسه های شیطان در امان بمانیم. تنها راه در امان ماندن ما فقط پناه بردن به خداوند متعال از شرٌ شیطان و روش و مسلک علمای اهل دین خدا ترس و شهید است که تضمین می کند رستگاری ما را... @mahale114
شبنامه 1000.mp3
11.41M
مهم / خاتمی پیام بایدن را دریافت خواهد کرد؟ / تلاش برای پیوند زدن غربگرایان به موج آشوب شبنامه / چرا بایدن در حال تمرکز بر اظهار نظر در خصوص آشوب هاست؟ / تلاش برای پیوند زدن غربگرایان به آشوب‌ها / سایبری‌های غربگرا بستر سازِ حضور رهبران جریان غربگرا در آشوب‌ها خواهند شد؟ / @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل چهارم: صفحه پانزدهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل چهارم: صفحه شانزدهم: نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ................... حدود ساعت نه، تحرکات دشمن با ریختن آتش‌تهیه شروع شد. خمپاره، توپ و کاتیوشا مثل نقل‌ونبات روی سرمان ریخته می‌شد. پناهی غیر از سنگرهای دست‌ساز خودمان نداشتیم. سه‌نفری پاها را در سینه جمع کردیم و نشستیم. در همان شرایط، فرمانده گردان، آقامحسن امیدی برای سرکشی آمد. پرانرژی و با روحیه به سنگرها سرمی‌زد و نفربه‌نفر حال‌واحوال می‌کرد. وقتی به سنگر ما رسید، دیدم ترکش خورده. روی سرش زخمی هفت‌سانتی دهان باز کرده بود و ردّ خونِ روی صورتش تازه بود. گفتم: «آقامحسن، اجازه بده سرت رو ببندم.» گفت: «فرصت نیست. باید به سنگرهای دیگه هم برسم.» گفتم: «باند هست؛ دودقیقه‌ای تمومش می‌کنم.» با خنده گفت: «حالا چیزی نشده شلوغش می‌کنی.» با همین حرفش ما را ساخت و به ما روحیه داد. استراتژی دشمن این بود که قبل پاتک با آتش سنگین تلفات بگیرد و سپس نیروهایش را بدون درگیری، برای تصرف قله بفرستد. باید در عین سنگر گرفتن و در امان ماندن از ترکش‌ها، نگهبانی می‌دادیم تا بی‌خبر با بعثی‌ها روبه‌رو نشویم. چهارچشمی آن‌ها را پاییدیم، اما هرچه گذشت از حملۀ نیروهای دشمن خبری نشد. روز اول بدون اتفاق خاصی به پایان رسید. برادر قوی‌دست گفت: «امشب حواستون باشه. احتمال داره شبیخون بزنن. حتماً یکی از افراد سنگر برای کشیک بیدار باشه.» بیش از 36 ساعت بود که نخوابیده بودیم. بااینکه صدای انفجار زمین و زمان را برداشته بود و زیر پایمان می‌لرزید، همین‌که چشممان را می‌بستیم خوابمان می‌برد. نوبت نگهبانی بین ما سه نفر تقسیم شد و قرار شد هرکس نیم ساعت نگهبانی بدهد. نیم ساعتی که من باید نگهبانی می‌دادم بی‌اختیار سرم می‌افتاد و پینکی می‌زدم. ساعتی هم نداشتیم که زمان را دقیق حساب کنیم. حدودی، بعد از نیم ساعت علی را برای نگهبانی بیدار کردم و خوابم برد. اگر علی و رحمت درست نگهبانی می‌دادند، یک ساعت وقت استراحت داشتم؛ اما هنوز چشمم گرم نشده بود که رحمت مرا بیدار کرد. «رحمت، من که همین الان سرم رو گذاشتم! بذار یه چرتی بزنم.» «چرت؟ پاشو، یه ساعته خوابیدی.» هرچه فکر کردم آخر من چطور یک ساعت خوابیده‌ام، فکرم به جایی نرسید. گفتم شاید از فرط بی‌خوابی، خستگی‌ام درنرفته. با اکراه قبول کردم و نگهبانی دادم. وقت نگهبانی مگر زمان می‌گذشت؟ بعد از کلی زور و زحمت برای نگه داشتن پلک‌هایم، به‌زعم خودم، نیم ساعتی گذشت و علی را بیدار کردم. علی تا آمد نق بزند که چرا مرا زود بیدار کردی، من خواب بودم و حرف‌هایش را نشنیدم. هنوز چیزی نگذشته بود که دوباره رحمت بیدارم کرد و گفت: «پاشو، یک ساعته خوابی.» گفتم: «رحمت جان، الان این چندمین باره که من‌و بیدار می‌کنی و هر بار می‌گی یک ساعته خوابی. خب اگر من این‌قدر خوابیدم که الان باید لنگ ظهر باشه!» با آن خستگی گوش شنوایی نبود. رحمت خواب بود و جوابی غیر از خروپف شنیده نمی‌شد. اگر کسی از ما فیلم می‌گرفت یکی از بهترین صحنه‌های طنز جبهه ثبت‌وضبط می‌شد. شاید در واقع شیفت ما به پنج دقیقه نمی‌کشید؛ بعد از آن بغل‌دستی را بیدار می‌کردیم و خودمان بیهوش می‌شدیم. آن شب هم خبری از عراقی‌ها نشد. روز بعد در حالی فرارسید که با سنگین شدن آتش توپخانه‌ای دشمن، امکان فرود و حتی نزدیک شدن بالگرد فراهم نشد. در این شرایط، کاری از دستمان برای مجروحان برنمی‌آمد. صرفاً زخم آن‌ها را می‌بستیم و در سنگر نگه می‌داشتیم. جیرۀ غذایی‌مان هم تمام شده بود و چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شد. با سختیِ مسیر و وجود خمپاره‌های وحشی دشمن، عملاً در محاصره بودیم و ارتباطمان با عقبه قطع شده بود. فقط در این بین، آقامحسن بود که هیچ ترسی از رفت‌وآمد نداشت و علاوه‌بر کله‌اسبی، به نیروهایش در کله‌قندی و دربند سرمی‌زد. وجودش برایمان قوت‌قلب بود. آنچه بعداً در آمار و ارقام منتشر شد این بود که حزب بعث در جریان این عملیات، یک‌میلیون و پانصدهزار توپ و خمپاره بر سر ما ریخته است. آن‌ها می‌خواستند با این کار رمق ما را برای رویارویی بگیرند. اما ما فرماندهی داشتیم که با دیدنِ سینۀ سپرکرده‌اش در برابر ترکش‌ها، جان و توان می‌گرفتیم. ادامه دارد... @mahale114
♨️پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن 🔸از زمانی که بازار فضای مجازی در حال رونق گرفتن در کشور ما بوده، همواره کارشناسان فرهنگی، نسبت به لزوم توجه به این عرصه، کنترل آن و داشتن رویکرد فعال در این باب هشدار داده بودند. 🔸اتفاقاتی که در رابطه با درگذشت مهسا امینی رخ داد، از این جهت تلنگری سخت به متولیان فرهنگی و سیاست‌مداران ما محسوب می‌شود. غالب آشوبگران در رده سنی نوجوان قرار می‌گیرند. 🔹بنا بر روایت امیرالمومنین علیه‌السلام قلب نوجوانان قابلیت دریافت و قبول بسیاری دارد و آنچه در نوجوانی به او عرضه می‌گردد، مانند بذری است که در بزرگسالی بارور می‌شود. ایشان در نامه به فرزند عزیز خود می‌فرمایند: «إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‌ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ»[1]؛ «قلب نوجوان چونان زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذرى است كه در آن پاشيده شود. پس در تربيت تو شتاب كردم، پيش از آن كه دل تو سخت شود». این فرموده به وضوح بر سرعت بخشیدن به تربیت نوجوانان اشاره دارد. 🔸آیا زمان آن نرسیده که در کارآمدی و برنامه‌ریزی نهادهایی چون آموزش و پرورش تردید کنیم به دنبال اصلاح و تحول باشیم؟ آیا بعد از فرو نشستن غبار فتنه اخیر باز هم فضای مجازی را رها خواهیم کرد؟ 🌐 جهت مطالعه‌ بیشتر و مشاهده منابع، کلیک کنید. https://b2n.ir/z65789 @mahale114
محبت به کودکان.mp3
1.86M
لطفا بزرگترها گوش کنند. 🥰 مصادیق محبت به کودکان ⁉️چه شیوه‌ها و مصادیقی در محبت کردن به کودکان وجود دارد؟ 🎙پاسخ استاد حسینی را بشنوید. 📎https://b2n.ir/b10902 📎 📎 📎 📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند ✅ آیدی دریافت سوالات👇 @pasokhgo313 @mahale114
4_5936022889043070077.mp3
14.09M
🔊 صحبت‌های مهم و جنجالی استاد پیرامون حواشی بعد از حضور در برنامه ثریا 🗓 مراسم دعای ندبه، ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام‌ منصور @mahale114