eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
401 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
100 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
202030_623376063.mp3
6.81M
27 چیزی که بیشتر از خودِ مصیبت ما رو از پا در میاره؛ شاخ و برگ دادن به مصیبت و بزرگ کردنِ اون در ذهنمون هست! اگه مصیبت رو بزرگ نکنی؛ راحت تر تحملش می کنی. 🎤 @mahale114
خانواده آسمانی ۳۰.mp3
9.72M
۳٠ 💥 طلاق، جدایی، ناراحتی، سرخوردگی، تنهایی، احساس بی پناهی، بی‌کَسی... حاصل دل بستن به معشوق‌های محدود، ضعیف و کوچک است. و در مقابل؛ ✓ آرامش، شادی، سرشار بودن از عشق، امیدوار بودن و... محصول دلدادگی به معشوقی‌ست بزرگ، زیبا و نامحدود. - آیا انسان می‌تواند در کنار داشتن عشق‌های زمینی نیز، شاد و آرام باشد؟ 🎤 @mahale114
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 💠إذا مُدِحَ الفاجِرُ اهتَزَّ العَرشُ و غَضِبَ الرَّبُّ هرگاه بدكار ستوده شود، عرش بلرزد و پروردگار به خشم آيد ميزان الحكمه جلد10 صفحه444 @mahale114
✍️ ارزش اعمالمان در قیامت مشخص می‌شود 🔹آورده‌اند که روزی شخصی با صدای بلند، سلمان را مورد خطاب قرار داد و گفت: ای پیرمرد! قیمت ریش تو بیشتر است یا دُم سگ؟! 🔸سلمان با دنیایی از آرامش گفت: پاسخ درست را نمی‌دانم و نمی‌توانم بگویم. 🔹او گفت: این که توانستن ندارد؛ پاسخ من یک کلمه بیشتر نیست. 🔸سلمان گفت: ولی این کلمه باید راست باشد و این را جز در قیامت و کنار پل صراط نمی‌شود فهمید. 🔹آن شخص گفت: چه ربطی به پل صراط دارد؟ 🔸سلمان فرمود: ربط دارد. اگر از پل صراط گذشتم، ریش من بهتر است وگرنه دُم سگ از تمام وجودم بهتر است. 🔹آن مرد نگاهی به سلمان کرد. شرمنده شد و به خود آمد و گفت: ای پیرمرد مرا ببخش. 🔸سلمـان فرمود: خطایی نکرده‌ای. شما تنها از من قیمت یک جنس را پرسیدی و من نیز پاسخ دادم. @mahale114
شبنامه 1001.mp3
11.15M
راز آلود ترین رخداد پیرامون تحولات اخیر ایران / وقتی جادو کردن ایرانیان در دستور کار قرار میگیرد شبنامه / چرا آمریکا از گزینه‌های روی میز می‌گوید؟ / ایالات متحده دقیقا چه در سر دارد؟ / چه شد که بایدن به عنوان کلیددار گوانتانامو از اوین می‌گوید؟ / وقتی فریب مخاطب برای ایجاد خطای محاسباتی در دستور کار قرار می‌گیرد / ما اکنون در مرحله‌ای هستیم که باید حس نفرت در ایرانیان تشدید شود .../ @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل چهارم: صفحه هفدهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل چهارم: صفحه هجدهم: نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... با آرام شدن شرایط، بالگرد پشتیبانی آمد و برایمان آذوقه آورد. من هم برای کمک رفتم. امید داشتم قدری از آن خوراکی‌ها به کامم بنشیند و ضعفم را برطرف کند. در همان لحظه، خمپاره‌ای در نزدیکی من منفجر شد. کارتن آذوقه از دستم افتاد و روی زمین پهن شدم. ترکشی به من نرسید، اما موج شدیدی مرا گرفته بود. ابتدا داغ بودم و نفهمیدم چه اتفاقی افتاده. وقتی به سنگر رسیدم علی با نگاهی حالم را فهمید. خودم چیز زیادی به‌خاطر نمی‌آورم؛ فقط یادم می‌آید سرم به‌شدت درد می‌کرد و بدنم کوفته بود. اما علی می‌گوید اوضاعت خیلی خراب بود. او گفت: «همین‌که دیدمت دلم به حالت سوخت. رفتم برایت از چشمه یک کمپوت تگری آوردم و تعارف کردم، گفتم: ‹حسین، بیا بخور حالت بهتر شه.› یکهو با حالت ترسناکی گفتی: ‹چی؟ تو می‌خوای من‌و بکشی؟ تو می‌خوای من‌و مسموم کنی؟ من اصلاً نمی‌خورم.› گفتم: ‹خب اگر می‌خواستم بکشمت که با یک تیر خلاصت می‌کردم. چرا مسمومت کنم؟›» در فضای جبهه و جنگ، آثار جانبازی اعصاب و روان زیاد نمود پیدا نمی‌کرد یا حداقل امری زودگذر تلقی می‌شد؛ درحالی‌که این آثار تا سالیان سال بعد از جنگ همراهم بود و هنوز خیلی از هم‌رزمانم با این میراث زندگی می‌کنند. همین مسئله خیلی اوقات توفیق تلبس من به لباس روحانیت را گرفت. کارم به جایی رسیده بود که صدای بوق ماشین مرا به حال‌وهوای جنگ می‌برد. جلوی دیدگان مردم در پیاده‌رو خیز می‌رفتم و منتظر انفجار خمپاره و راکت هواپیما می‌شدم. به‌هرحال چند روزی بعد از شکست دشمن، نیروهای تازه‌نفس آمدند و با معدود افرادی که مثل ما سالم مانده بودند، جایگزین شدند. در هنگام برگشت، راه رفتن برایم سخت شد. دیگر توانایی راه رفتن به‌صورت عادی را از دست دادم. حسی مانند فلج بودن به من دست داده بود. علی تمام مسیر مرا کمک کرد، زیر شانه‌ام را گرفت و چوبی را به‌عنوان عصا به دست دیگرم داد. مسیر طولانی بود و همین پایم را اذیت کرد. ابتدا فکر کردم به یک گرفتگی ساده مبتلا شدم، ولی وقتی به نقده رسیدیم، حالم رو به وخامت گذاشت. در بیمارستان نقده، دکتر مرا معاینه کرد و گفت: «این از آثار همان موج‌گرفتگیه و این‌طور برای پات مشکل عصبی ایجاد کرده.» مادامی‌که این درد با من راه می‌آمد من هم با آن راه می‌رفتم؛ اما گاهی راه رفتن برایم ناممکن می‌شد. در هنگام بازگشت به نهاوند خبردار شدم برادرم احمد در سومار مجروح شده است و در بیمارستان نهاوند عمل جراحی دارد. من و علی، مستقیم برای عیادتش به بیمارستان رفتیم. هنگام بالا رفتن از پله‌های بیمارستان خیلی معطل شدم. اصلاً پایم بالا نمی‌آمد. علی زیر بغل‌هایم را گرفت و با هزار زحمت پله‌ها را بالا آمدم. وقتی به اتاق احمد رسیدیم پس از احوالپرسی گفت: «پات چی شده؟ تو هم که مثل من مجروح شدی.» گفتم: «نه، کمی کوفتگی داره.» گفت: «از پنجره دیدم چطور پله‌ها رو بالا اومدی. الان صحبت می‌کنم دکتر پات رو ببینه.» دکتر دوباره پایم را دید و به استراحت و مسکن نسخه داد. برای استراحت به برزول رفتم، اما با علی وعده کردم تا حتماً سر مزار حسین خویشوند برویم. در خانه، در حال استراحت بودم که علی زنگ زد و گفت: «مراسم تشییع و تدفینی برای حسین انجام نشده.» با آنچه از حسین در عملیات دیده بودیم، حق داشتیم از او قطع امید کنیم، اما با این خبر، نور امید در دلمان زنده شد. همراه علی احمدوند برای پرس‌وجو از وضعیت حسین به سپاه نهاوند رفتیم و لیست شهدا را بالاوپایین کردیم. پاسداری که آنجا بود پرسید: «دنبال چی می‌گردید؟» «محمدحسین خویشوند. ازش خبری ندارید؟» «حسین رو که می‌شناسم. مجروح شده.» «یعنی زنده‌س؟» «خب آره. مگه قرار بود نباشه؟» «الان کجاست؟» «تهران.» با شنیدن این خبر غیرمنتظره، حالمان دگرگون شد. وقتی فهمیدیم حسین زنده است، رضا را هم خبر کردیم و تصمیم گرفتیم باهم به عیادت او برویم. جمع برادرانه‌مان جمع شد و فقط حسین را کم داشتیم. به‌شوق دیدنش سوار اتوبوس شدیم و به‌سمت تهران راه افتادیم. ادامه دارد.... @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فیلمی که نشان می‌دهد مرحومه مهسا امینی تمایلاتی به گروهک تروریستی کومله داشته است و انتخاب ایشان به عنوان سوژه با برنامه ریزی قبلی بوده... @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شرط قیام امام عصر ارواحنا فداه در بیان امام صادق علیه السلام خدایا واعمال ما را مانع ظهور قرارمده و وا را از منتظران ظهور حضرت قرار بده...آمین🤲 @mahale114
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تجاوز مقام مسئول به دختر ایرانی! 🔹 واکنش مردم به پرونده رسوایی مقام عالی رتبه کشوری @mahale114
هویت دینی نوجوان.mp3
2.4M
ویژه بزرگترها... ⁉️بسیاری از والدین می‌گویند که چگونه فرزندمان را در دینداری ثابت قدم کنیم؟ 🎙پاسخ استاد موسوی نسب را بشنوید. 📎https://b2n.ir/z74631 📎 📎 📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند ✅ آیدی دریافت سوالات👇 @pasokhgo313 عج @mahale114
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زن بارداری که زیر آوار هم به فکر حجابش بود! ⏪مامور هلال احمر: اول صبح گفتم خدایا یک معجزه نشانم بده! 🔺 ماجرای زن بارداری که ۱۸ ساعت، از زیر سه طبقه آوار در زلزله سر پل ذهاب کرمانشاه زنده بیرون آمد و تقاضای جالبی کرد. قابل توجه دشمنان حجاب: این شیرزن، از زنان کُرد ایران است. @mahale114