eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
416 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
98 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فایل صوتی لو رفته از رعنا رحیم‌پور، مجری بی‌بی‌سی، در گفتگو با مادرش. رحیم‌پور به درستی به نقش مخرب سعودی و کشورهای منطقه و همچنین تلوزیون اینترنشنال در پروژه تجزیه ایران اشاره میکند. با این وجود چرا خود رحیم‌پور پشت دوربین آن کار دیگر میکند، پرسشی است که باید جواب داده شود. اشلو @mahale114
غیرت این جانباز سر تا پای هیکل اینا رو میارزه دم این جانباز با شرف گرم / عکس ایشون رو باید بفرستن برای ورزشکارهای بی غیرتی که هنوز نفهمیدن تعصب روی وطن و سرود ملی یعنی چی ... ....................... فوتبالیست ساحلی خاک بر سرت قهرمان گشتی ولی خاک بر سرت ای که هنگام سرود کشورت لال گشتی جاهلی خاک بر سرت یا که بعد از گل به قیچی کردن و چیدن مو قائلی خاک بر سرت ای کسی که موقع اهدای جام بهر شادی کاهلی خاک بر سرت ای که حتی ظاهرا خواندی سرود پس نبود اما دلی خاک بر سرت ای که گشتی قهرمان اما بدان پس ندارد حاصلی خاک بر سرت فوتبالیست ساحلی با این وطن گر که داری مشکلی خاک بر سرت از وطن خوردی نمک تا بشکنی پس نمکدان را؟ بلی خاک بر سرت ای که بردی آبروی مملکت در کنار باطلی خاک بر سرت نزد مردم جام تو بی ارزش و پس ندارد قابلی خاک بر سرت بین بی شرمی و بی غیرت شدن نیست حد فاصلی خاک بر سرت مرده شور جام و هم فوتبال تو قهرمان ساحلی خاک بر سرت 📝 علی شیرازی @mahale114
دم تیم هندبال گرم این تصویر از تیم هندبال ایران هم حال همه رو حسابی خوب کرده ... / جایی که بساط وطن فروشی داغه ، دمشون گرم اینهایی که این شکلی غیرت خودشون رو نشون میدن... @mahale114
از عجایب انقلاب ما تصویری از منزل یک فدایی جمهوری اسلامی در مقابل کاخ نشینی مخالف نظام👆 .........‌‌............. بدونه تعارف ماهم در ریختن خون این جوانان شریک هستیم! چرا؟! چون این ما، مردم بودیم که از یک بازی کن فوتبال ویا یک بازیگر سینما و تلویزیون، یک بت ساختیم! به خودش،به حرفش، به حرکاتش، به لباسش، به رفتارش ووو بها دادیم و برایش ارزش قائل شدیم. او را بقدری که لیاقتش را نداشت بزرگش کردیم آنقدر که حالا جلوی خودما هم می ایستد ومارا نقدمیکند. امنیتش را تأمین کردیم، اما الآن که به آب ونانی رسیده امنیت ما را هدف گرفت است... باید به این مطلب توجه کنیم، هرکس را اندازه جایگاه،تخصص و شعورش ستایش کنیم وبرایش ارزش قائل شویم. ✍️سیدنا @mahale114
لطفا این متن را دقیق وکامل بخوانید! یک بانویی در کشوری زندگی میکرده که برای خیلی ها حسرت است! مالی را داشته که برای خیلی ها آرزوست. اما تمام آرزویش و دلگرمیش میشود ایران! در فرانسه شیفته نفوذ کلام حضرت میشود، اعتقاد دارد راه نجاتش در اسلام است پس به اسلام ایمان میآورد با گرایشش به اسلام دوست دارد کاری برای دینش کند، پس تمام ثروتش را برای پیش رفت انقلاب به حضرت تقدیم میکند تا نامش میشود خدیجه انقلاب! این بانوی انقلابی وصیت میکند بعداز وفات در ایران ودر شهرمقدس قم دفن شود، بعداز فوت او را در قبرستان امامزاده شاه جمال علیه السلام (بقیع) به خاک میسپارند... روحش شاد ویادش گرامی. بله عزیزانم یکی میشود که همه هستیش را برای انقلاب اسلامی میدهد. یکی هم میشود که از قبال همین انقلاب ومردم ایران به جایگاه و پست و مقامی مال های فراوان رسیدند اما مقابل همان انقلاب اسلامی قدعلم میکنند. ✍️سیدنا # @mahale114
این روزهارونمایی از سامانه ارتقاء یافته باور ۳۷۳ سروصدای زیادی را در جهان بپا کرده!. کمی در بارهٔ آن بدانیم. 🔹سامانه ارتقاء یافته باور ۳۷۳ با برد بیش ۳۰۰ کیلومتر با حضور وزیر دفاع رونمایی شد. 🔹خط تولید موشک پدافندی برد بلند صیاد b۴ هم در حاشیه این مراسم افتتاح شد. 🔹برد کشف سامانه باور ۳۷۳ ارتقا یافته از ۳۵۰ کیلومتر به ۴۵۰ کیلومتر، برد ردگیری آن از ۲۶۰ کیلومتر به ۴۰۰ کیلومتر و برد درگیری و انهدام آن از ۲۰۰ کیلومتر به ۳۰۰ کیلومتر ارتقاء یافته است. @mahale114
🔴 اینفوگرافی| ویژگی‌های سامانه پدافندی باور ۳۷۳ @mahale114
43.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایران رسما به شکارچی جنگنده های نسل پنجم تبدیل شد / رونمایی از یک شاهکار بی نظیر ایران در روزهای گذشته مدل ارتقا یافته ی یک سامانه ی پدافندی را مورد آزمایش قرار داده است. تسلیحاتی که از 450 کیلومتری هدف را رصد کرده و در 300 کیلومتری میتواند آن را مورد هدف قرار دهد. @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتمم : صفحه پنجم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتم : صفحه ششم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... هوا نم صبحگاهی داشت و شدت رطوبت به شرجی می‌زد. بااینکه آفتاب طلوع کرده بود، گرگ‌ومیش زمستانی سبب شده بود هواپیمای دشمن نتواند حملات هوایی را آغاز کند. سمت راست جاده به‌وسعت یک دشت، تا جاده‌ای که به‌موازات ما قرار داشت، گل‌ولای بود و سمت چپ را آب گرفته بود. با روشن شدن هوا دیدیم در همین سمت راست، به‌وسعت دشت، خمپاره و بمب با سر در گل گیر کرده و عمل نکرده است. اگر خمپاره‌ای در این باتلاق عمل می‌کرد، گِل را مثل غنچه می‌شکفت و به سر و صورت ما می‌پاشید. قیافه‌ها سرتاپا گلی بود. آرپی‌جی را دست گرفتم و برای شکار تانک روی خاکریز رفتم. هرآنچه تاکنون در این میدان جنگ عجیب‌وغریب دیده بودم یک طرف، و آنچه روی خاکریز دیدم طرف دیگر. تاکنون چنین صحنه‌ای ندیده بودم. مسیر جاده تا پاسگاه، پر از جنازه‌های دشمن و پیکر مطهر شهدا بود. شهدای گردان حضرت علی‌اصغر(ع) را می‌شد به‌چشم دید، که چطور روی سیم‌های خاردار اطراف پاسگاه افتاده‌اند. با خود گفتم: این تو بمیری از اون تو بمیری‌ها نیست. همه‌چیز این عملیات فرق می‌کنه. اینجا تهِ تهِ دنیاست. فکر زنده برگشتن رو از سرت بیرون کن. گارد ریاست‌جمهوری، تحت فرماندهی شخص صدام، با نیروهای پرتعدادش و کاروانی از تانک‌ها وارد عمل شده بود. همه برای رسیدن به خاکریز ما تقلا می‌کردند. نیروها پشت تانک پناه گرفته بودند. به‌محض اینکه تانک اول در تیررس ما قرار می‌گرفت، چندنفری به آن شلیک می‌کردیم. بالاخره تیر یکی به هدف می‌نشست و تانک غرق آتش می‌شد. با انهدام تانک اول، تکاوران بعثی بلافاصله می‌رفتند پشت تانک دوم. تانکِ منهدم‌شده به مانعی سر راه تانک‌ها تبدیل می‌شد. برای همین، تانک دوم تانک سوخته را کنار می‌زد و راه را برای خودش باز می‌کرد. و این ماجرا با تانک دوم و سوم و... تکرار می‌شد، ولی بعثی‌ها دست‌بردار نبودند. اردشیر تیربارچی بود. پشت تیربارش نشسته بود و یک‌نفس رگبار می‌گرفت. عربعلی احمدوند کنار من، یکسره آرپی‌جی می‌زد. گفتم: «عربعلی، بسه. کمتر شلیک کن.» اما از شدت شلیک گلوله، گوشش نمی‌شنید. داد می‌زد: «الله اکبر، زدمش. به‌خدا زدمش.» احساس کردم واقعاً کر شده است. وقتی دقت کردم دیدم از گوشش خون می‌آید. گلوله برای پرتاب کم آورده بودیم، اما تانک‌های دشمن تمامی نداشت. یکی پس از دیگری می‌آمدند و مقاومت رزمندگان سدّ راهی در برابر آنان بود. با این پاتک، ساعاتی ما را به خود مشغول کردند و پس از اینکه دیدند راه نفوذی ندارند، عقب نشستند. کمی معرکه آرام شد. فرصتی شد تا نیروها نفسی تازه کنند، اردشیر کمی بنشیند و عربعلی به خودش استراحت دهد. من هم در سنگر روی خاکریز نشستم و رادیوی کوچکی که دستم بود را روی رادیو عراق تنظیم کردم. همه‌اش در فکر رضا احمدوند بودم و دلم می‌خواست اسیر شده باشد و خبری از اسارت او به‌دست بیاورم. برنامۀ ثابت رادیو عراق، اعلام اسرای ایرانی بود و از آن‌ها پیام صوتی پخش می‌کرد. اسامی یک‌به‌یک اعلام می‌شد؛ اما در بین آن‌ها هر اسمی ‌بود، غیر از رضای من. از خدا فقط می‌خواستم یک بار دیگر صدایش را بشنوم و بدانم شهید نشده است. یک لحظه رادیو گفت: «طاهر احمدوند.» اول فکر کردم رضا را می‌گوید، ولی بعد که صدایش پخش شد، دیدم طاهر است: «اینجانب طاهر احمدوند، اهل نهاوند همدان، پیام سلامتی خود را به خانواده‌ام می‌رسانم.» سلامتی طاهر خوشحالم کرد. امیدوار شدم شاید رضا در کنار او اسیر شده باشد. داد زدم: «طاهر زنده‌س... طاهر اسیر شده.» اطرافیان گفتند: «اون که شهید شده بود.» گفتم: «نه؛ خودم صداش رو از رادیو عراق شنیدم؛ زنده‌س.» خواستم دوباره رادیو را به گوشم بچسبانم که با ولوله‌ای در خط، همۀ نگاه‌ها به‌سمت جاده چرخید. کامیونی با سرعت داشت به‌سمت ما می‌آمد. از خاکریز ما تا پاسگاه عراق شش تیربرق فاصله بود که از آن برای تعیین مسافت استفاده می‌کردیم. هر تیربرق حدود صدمتر با دیگری فاصله داشت. از آنجا که آرپی‌جی 330 متر برد موثر دارد، اگر تانکی می‌آمد، می‌شمردیم و همین‌که به تیر سوم می‌رسید شلیک می‌کردیم. معمولاً تانکی از اینجا جلوتر نمی‌آمد، اما این کامیون بی‌محابا داشت می‌آمد و حالا نزدیک اولین تیربرق بود. حاج‌میرزا تردید‌ها را شکست. آرپی‌جی را از گودرزی گرفت و با اولین شلیک به‌سمت کامیون، آن را از حرکت انداخت. با توقف کامیون، در کمال ناباوری، کلی نیروی تکاور از پشت ماشین بیرون پرید و همگی به‌سمت ما یورش بردند. جاده پر از بعثی شده بود و بچه‌ها با هرچه دستشان می‌آمد به‌سمت آن‌ها شلیک می‌کردند. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جوانان با غیرت ایرانی به دانش ساخت سلول های خورشید دست پیدا کردند و اولین کارخانه ساخت سلول های خورشیدی رو در شهر خمین افتتاح کردند. @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سلبریتی های همه چی دون چرا تو هیچی به سلبریتی ها اعتماد نمی‌کنیم ولی تو مباحث سیاسی کامل حرفاشونو قبول میکنیم؟! @mahale114
🔴محموله جاسوسی ارسالی عربستان برای اغتشاشگران به دست اطلاعات ایران افتاد امیر موسوی، رئیس مرکز مطالعات راهبردی در مصاحبه با المیادین: 🔹سعودی‌ها پول زیاد و تجهیزات اطلاعاتی و جاسوسی برای اغتشاشگران به داخل ایران فرستادند اما همه اینها به دست نیروهای اطلاعاتی ایران افتاد. 🔹ریاض از قطع مذاکرات با تهران پشیمان خواهد شد. 🔹هرآنچه در ایران در حال رخ دادن است، در واقع انتقامگیری داعش و حامیان داعش از ایران به دلیل مقابله ایران با طرح داعش در منطقه است. 🔹ناآرامی های اخیر در ایران بخشی از تلاش آمریکا برای تضعیف مذاکرات وین بود. 🔹از آنجا که ایران در مذاکرات محکم ظاهر شد و بر مواضع خود پافشاری کرد، آمریکا میخواهد موضع ایران را متزلزل کند. 🔹آمریکایی ها با ارسال پیام هایی به تهران سعی دارد بگویند که حرف جو بایدن درباره «آزاد کردن ایران» دقیق نبوده و حرف های بایدن موضع رسمی آمریکا در قبال ایران نیست. 🔹ارسال پیام به تهران نشانه شکست طرح های آمریکا علیه ایران است. @mahale114
🔴 ️عبدالحمید رابطه نزدیکی با خاندان آل سعود دارد 🔹‌ خبرگزاری فارس: عبدالحمید در فتنه سال ۸۸ مواضع کاملا تحریک آمیزی در شعله ور کردن آتش فتنه داشت. مواضع وی عموما با هدف تحریک شیعه و سنی در ایران صورت می گیرد به طور مثال همین چند وقت پیش عامل شیوع کرونا در ایران را طلاب چینی جامعه المصطفی معرفی کرده بود. البته عبدالحمید شخصیت محافظه کاری دارد و بارها نشان داده از چرخش مواضعش ابایی ندارد. 🔹‌ نزدیکی عبدالحمید به سعودی‌ها به قدری است که در یکی از این مراسم‌ها به صورت علنی، هدیه‌ای از جانب پادشاه عربستان سعودی به شخص عبدالحمید در زاهدان اعطا شد و شیخ عربستانی عبای سعودی را به تن عبدالحمید نشاند! استقبال از فرستاده پادشاه سعودی در مراسم زاهدان از سوی عبدالحمید به قدری گرم بود که زبان شیخ سعودی از تشکر قاصر بود. 🔹‌ کافی بود معکوس واقعه زاهدان ایران در قطیف عربستان رخ می‌داد و هدیه‌ای از جانب یکی از مراجع تقلید به یکی از روحانیون شیعه عربستان اعطا می‌شد؛ همین یک فقره کافی بود تا آن فرد و خاندانش به جرم رابطه با ایران از سوی نیروهای امنیتی سعودی غارت شوند. هنوز روحانیون شیعه عربستانی اگر سفری به اماکن مذهبی ایران نظیر مشهد داشته باشند؛ به محض بازگشت، اتاق تعزیر استخبارات عربستان در انتظارشان خواهد بود. 🔹‌ امام جمعه سابق اهل سنت بندرعباس در رابطه با آزادی عمل اهل سنت می‌گوید: «هرچه دلمان بخواهد در خطبه می‌گوییم. هیچ مشکلی هم نداریم. به جرات می‌توانم بگویم که از خیلی از کشورهای عربی که خطیب‌شان بالای منبر می‌رود، ما بهتر، قوی‌تر و آزادتر هستیم» 🔹‌ پروژه تخریب و ساخت مجدد مسجد مکّی زاهدان نیز با تامین مالی اعراب خلیج فارس از سوی عبدالحمید در سال ۱۳۸۹ انجام شد. خانه و مغازه‌های منطقه‌ مورد نظر در زاهدان با پول سعودی و امارات خریداری شد و زمین آن در اختیار ساخت مسجد مکی قرار گرفت. طرح ساخت نیز از عبرستان آمد. این سخن گزافه نیست که عبدالحمید در جنوب شرق کشور یک امارت اسلامی برای خود ایجاد کرده و در حال سلطنت است. 🔹‌ جمهوری اسلامی حتی پخش زیارت عاشورا از تلویوزیون را به دلیل جایگاه معاویه لعنت‌الله برای سنّی‌های شرق کشور ممنوع کرده است و طی ۴دهه اخیر برای حفظ وحدت، چشم بر بسیاری از مسائل بست و سعی کرد برخی اخبار رسانه‌ای نشود تا بهانه‌ای به دست تفرقه افکنان شیعه و سنی نیفتد. برخی در واکنش به اظهارات عبدالحمید گفتند: اگر عبدالحمید واقعاً معتقد به آزادی است، از ارتباطات فوق العاده خود با سعودی استفاده کند و اجازه ساخت مقبره برای ائمه شیعه و برگزاری انتخابات با حضور شیعیان عربستان را از بن سلمان بگیرد. @mahale114
بسم الله الرحمن الرحیم و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد سلام علیکم: ✅مهم حتما حتما تا پایان حواسها جمع باشه ✅فتنه اخیر داره وارد فاز جدیدی میشه که هم بسیار خطرناکتره و هم به راحتی میشه معنی و مفهوم جنگ ترکیبی و هیبریدی و شناختی و رسانه ای و اقتصادی رو کاملا فهمید ✅قبلا در مورد پروژه ناراضی سازی مردم صحبت کرده بودیم و گفته بودیم که قصد اینا کشیدن مرم به کف خیابونه ✅و البته دیدیدم با اینکه خیلی از خودشون از نیروها و نفوذی هاشون خرج کردن نتونستن به مقصودشون که تجزیه ایران بود برسن ✅برای همین وارد فاز جدیدی شدن در فاز جدید و خطرناکترین اون بحث جنگ اقتصادی همراه با این ناآرامی ها و فشارهای رسانه ایه ✅یعنی چی؟ یعنی که اینها قصد دارن هر طور شده نگذارن اعتراضات خیابانی تموم بشه به همین دلیل وارد فاز یکی مونده به آخر این فتنه شدن ✅به جرات میگم اگر این فاز رو با موفقیت انجام بدن باید منتظر جنگ نظامی باشیم!حالا چطور؟ ✅عرض خواهم کرد یکی از بهترین و پرکاربردترین شیوه ها در فتنه ها ایجاد شایعه در جامعه برای بر هم زدن تمرکز و اتحاد جامعه است ✅ایجاد شک و دودلی توام با نارضایتی باعث میشه که دشمن بزرگترین فتح خودش رو به دست بیاره ✅ما بارها در این ترفند از صدر اسلام تا کنون آسیب دیدیم ✅از جنگ احد گرفته تا اتفاقات اقتصادی در بورس و بازار سکه و ارز دولت قبل البته این بار دیگه قضیه خیلی فرق میکنه اینبار رسانه دشمن شدیدا دراشاعه این شایعه فعاله ✅الان دقت کنید دولت داره در چند جبهه میجنگه ✅جبهه اول دیپلماسی ✅جبهه دوم جبهه امنیتی و تمرکز در حوزه نفوذ دشمن به داخل کشور و از طرفی کنترل ناآرامی های اخیر ✅جبهه سوم جبهه تولید ✅و جبهه چهارم جبهه کنترل بازاره ✅جبهه پنجم هم جبهه ساخت زیرساخت‌ها ست ✅اینها به شدت داره توان دولت رو میگیره و فشارهای بعدی تمرکز دولت رو بهم میزنه و اما اون شایعه ها که منجر به دامن زدن به ناآرامی ها میشه چیه و چه علتی داره؟ ✅حتما این رو شنیدید که چند وقتیه دارن میگن دلار به مرز پنجاه هزار تومن خواهد رسید ✅جالب اینجاست که این شایعه ها به شدت کار میکنه و حتی اون اتفاق احتمال افتادن داره ولی.... ✅یک ولی بزرگ داره وقتی مردم می‌بینند پول کشور داره روز به روز ضعیفتر میشه و قراره دلار هم به پنجاه هزار تومن برسه چیکار میکنه؟ ✅میره سمت خرید دلار و طلا این یک سم بزرگه ✅چرا چون ایجاد حباب میکنه وقتی این اتفاق بیفته خیلی خطرناک میشه یعنی چی؟ ✅یعنی اینکه خیلی از سرمایه های مردم میاد سمت خرید دلار و طلا ✅اونوقت پول از بخش تولید بیرون میاد وقتی به یکباره حباب بترکه و دلار سقوط کنه باعث عصبانیت شدید مردم میشه و دقیقا همین میشه نفت روی آتش این ناآرامی ها ✅و وای به اون روز اونموقع است که بحث نارضایتی از دولت به اوج خودش میرسه ✅و این یک دام بزرگ برای مردم و دولته و اگر خدای نکرده در این دام بیفتیم دقیقا خواست دشمن اتفاق میفته و امان از اون روزناآرامی ها به اوج میرسه ✅پرچم جدایی طلبی بلند میشه و فاز آخر وقتی مردمی دولتشون رو نخوان و کمکی نکنند دقیقا اتفاق افغانستان پیش میاد به یکباره حمله نظامی و تصرف کشور ✅و امان از اون روز دیگه به بزرگ و کوچیک هیچکدوممون هم رحم نخواهند کرد ✅چه ریشو چه سه تیغه،  چه چادری چه بی حجاب اونوقت متوجه میشیم که این دشمن با ما شوخی نداره و عقده چهل و چهار ساله رو سر ما خالی خواهد کرد ✅از داعش گرفته تا خود آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها همه و همه خواهند اومد ✅و اما این سکه یک روی دیگه هم داره آی آدمی که میری دنبال خرید دلار و طلا فردا روزی اگر دلار بدون پشتوانه به یکباره در یک شب تبدیل شد به یک ورق پاره،  کسی رو مقصر ندونیا ✅این امکان به قدری بالاست که اونروز رو به چشمتون خواهید دید ✅اینکه حضرت آقا میگن آمریکا مثل کشتی تایتانیک یک‌شبه غرق میشه اغراق نیستا شوروی رو هم هیچکس باور نمی‌کرد به زباله دان تاریخ بپیونده ولی دیدید که شدیعنی تا یکماه قبل از فروپاشی شوروی هیچکس حتی فکرش رو هم نمی‌کرد که شوروی تجزیه بشه ولی شد ✅شک نکنید این بلا به سر آمریکا هم خواهد آمد قول میدم همه شما اون روز رو خواهید دید حالا یه عده تمسخر کنند تا با چشمشون این اتفاق رو ببینند ✅و اما یک مطلب مهم خیلی از عزیزان از این فتنه اخیر ترسیدن از اینکه جوان‌ها مون دارن اشتباه می‌کنند عزیزانم نترسید به خدا اینها عادیه این نسل بسیار باهوشند باید باهاشون صحبت کرد ✅اینها همونهایی هستند که تمدن نوین اسلامی رو خواهند ساخت شک نکنید ✅این ها مادران و پدران نسل ظهورند از چی می‌ترسید خوشحال باشید که بچه هامون اینقدر بزرگ شدن که میخوان مثلا حقشون رو بگیرند درسته که گاها دارن اشتباه می‌کنند ولی این نشان نقطه ضعف ماست ما نتونستیم باآنها ارتباط بگیریم نکردیم.این کارها عاقبت کم کاری خودماست @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هدف آمریکا از تحریم های همه جانبه، دودستگی، نارضایتی اجتماعی و در نهایت ایجاد جنگ داخلی،تجزیه ایران یکپارچه است. 🔹‌ رهبر انقلاب: مامورین مخصوصی برای مقابله با ایران میگذارند، به دشمنان ایران کمک می کنند تا به هدفشان برسند. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سربازان آل‌سعود 🔹از مرکز اعتدال در ریاض تا اینترنشنال در لندن؛ همه چیزهایی که باید درباره بازوهای رسانه‌ای آل‌سعود بدانید @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 امنیت آسان به دست نیامده است! 🔹‌ رهبر انقلاب: آدم های ماجراجو خیال نکنند این کشور کسی را ندارد. این انقلاب دربرابر سخت ترین توطئه ها ایستاد. @mahale114
73.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دادگاه عجیب و خنده دار یک آشوبگر حرفه ای / شعار زنده باد ریگی در آشوب خاش / آیا اینها مردم اند؟ فیلم های منتشر شده از دادگاه یکی از آشوبگران نشان میدهد که به آنها آموخته شده حتی با وجود انتشار فیلم اقداماتتان در دادگاه هم آنچه را انجام داده اید گردن نگیرید. فیلم دیگری از خاش نشان میدهد که در بین آشوبگران عده ای در شعارهایی به بردن نام سرکرده گروهک جندالشیطان می پردازند. این فیلم ها یک سوال جدی را مطرح میکند : آیا ما با خود مردم طرفیم؟ @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 همه رو می‌کشن؛ چه بی‌ حجاب چه با حجاب!!! @mahale114
علیه السلام میفرماید: 💠 من حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ ❇️ کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می‌رسد و زودتر به آنچه می‌ترسد گرفتار می‌شود. 📚تحف العقول، صفحه ۲۴۸ @mahale114
✍ با هر دست بدی، از همون دست می‌گیری شبی «ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود» ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ می‌کرد ﻭ نمی‌توانست ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ. ﺑﻪ ﺭئيس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ به صورت ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ. 🔹ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ‌ﻭﮔﺬﺍﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ می‌شوند ﻭ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ نمی‌کنند. ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩیک‌تر ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ می‌گذرد. 🔹 ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ‌ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ می‌شدند، ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﻓﺎﺳﺪ و ﺩﺍئم‌ﺍﻟﺨﻤﺮ ﺑﻮﺩ! ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩ. 🔹ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ. ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ! ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ می‌دهم ﮐﻪ ﺗﻮ ﻭﻟﯽ‌ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻫﺴﺘﯽ! 🔹ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ می‌گویی ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ حالی که ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ‌ﻭﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ‌ﺍﺵ می‌گویند؟! 🔹 ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏﻓﺮﻭﺷﯽ می‌رفت ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ می‌توانست ﻣﺸﺮﻭﺏ می‌خرید ﻭ می‌آورد ﺧﺎﻧﻪ و ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ. می‌گفت: ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ‌ﺷﺪﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ مردﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ. 🔹ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ می‌رفت ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ می‌داد ﻭ می‌گفت: ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻧﮑﻦ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮمی‌گشت ﻭ می‌گفت: ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ‌ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪه‌ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ! ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ می‌کردم ﻭ می‌گفتم: ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ می‌کنند ﻭ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺖ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. 🔹ﺍﻣﺎ ﺍﻭ می‌گفت: ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ. ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺴﺘﻢ. ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ‌ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ. 🔹 ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﻪﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ ﻣﺸﺎﯾﺦ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩند. ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ 📚 شیخ ﺑﻬﺎﯾﯽ @mahale114
شبنامه 1021.mp3
11.95M
برد موشکهای ایران به ۱۲ هزار کیلومتر رسید / ایران یکی از ۵ کشور عضو باشگاه بُرد بلندهای قاره پیما شبنامه / در روزهای گذشته فیلم‌ها و تصاویری از تست یک ماهواره بر، رسانه‌ای شده است / غربی ها میگویند تست موفق این ماهواره بر به معنای ان است که ایران رسماً وارد باشگاه موشک‌هایی با برد دوازده هزار کیلومتر شده است / سی و یک کشور عضو باشگاه موشک های بالستیک هستند که از این بین فقط ۵ کشور دارد / حالا یکی از این پنج کشور ایران است... / @mahale114
400-08-16 farahzad ta'at va ekhlas~1.mp3
8.64M
کوتاه سلام الله علیها استاد_فرحزاد ‼️موضوع👇 لقب کریمه اهل بیت علیهم السلام سلام الله علیها تاثیرگذار @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتم : صفحه ششم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتم : صفحه هفتم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... اردشیر مثل موجی‌ها پشت تیربار بود و بی‌محابا رگبار می‌گرفت. برای همین شیوۀ جنگش، به او اردشیر موجی می‌گفتند. می‌گفتند او سرش از خودش نیست. اسم بامسمایی بود، زیرا هم مثل ما موجی بود و هم در جنگیدن، سر نترسی داشت. بعد از حاج‌میرزا، آرپی‌جی‌زن‌ها دست‌به‌کار شدند و دومین گلوله به کامیون نشست. با این انفجار تعدادی بعثی آتش گرفتند و به دادوهوار افتادند. همین‌طور، سومین و چهارمین آرپی‌جی آمد و آنجا به مهلکۀ نیروهای ویژۀ صدام تبدیل شد. کامیون سوخته تا آخر حضور ما جلوی خاکریز باقی ماند و به درس عبرتی برای صدامیان تبدیل شد. این حربه‌ای بود که دشمن به‌سبک اسب تروآ، برای جلو فرستادن نیروهایش به‌کار گرفته بود. ما در صحنۀ نبرد از شکی که حاج‌میرزا، حاج‌رضا زرگری و حاج‌مهدی ظفری در مواجهه با این کامیون داشتند، خبر نداشتیم. بعدها با حوصله پای صحبت‌های حاج‌میرزا و خواندن خاطراتش در کتاب آب هرگز نمی‌میرد نشستیم و فهمیدیم چه لحظات حساس و بلای عظیمی‌ را از سر گذرانده‌ایم. بعد از ماجرای کامیون، دوباره حملات دشمن شروع شد و تانک‌ها جلو آمدند. علاوه‌بر تانک، دشمن از جادۀ فاو-البحار در سمت راست تیر مستقیم می‌زد و نیروهایش را جلو می‌فرستاد. در این عرصه، گل چسبناک آن منطقه کمک‌کارمان شده بود و اجازۀ حرکت به آن‌ها نمی‌داد. خیلی از آن‌ها وقتی دیدند نمی‌توانند حرکت کنند، برگشتند و بعضی هم در گل گیر کردند. تا پایان استقرارمان در خط، تعدادی بعثی را در میان همین باتلاق اسیر کردیم. آن روز بدین صورت گذشت. معمولاً بعثی‌ها با تاریک شدن هوا، حملات خود را متوقف می‌کردند و درگیری‌ها کمتر می‌شد؛ اما جادۀ ام‌القصر استثنا بود و دشمن برای گرفتنش شب و روز نمی‌شناخت. همۀ این‌ها در حالی بود که لحظه‌ای از فکر رضا بیرون نمی‌رفتم. گودالی در اثر انفجارات خمپاره در چندصدمتری ما ایجاد شده بود. کسانی که رفتن رضا و رحمان را دیده بودند، می‌گفتند: «هر خبری هست اونجاست. ما تا رفتن رضا و رحمان در گودال رو دیدیم و بعدش نفهمیدیم چه شد.» نیمه‌های شب دلم گرفت و هوا را عطر دلتنگی گرفت. رضا چگونه با حضورش به شکوفه‌های شب‌بو تنه می‌زد که اینچنین شب را از عطر ملکوتی خود آکنده بود؟ نمی‌دانم. دقایقی به سنگر حسین خویشوند رفتم. نگاهش به‌سمت دشمن بود و لبش تکان می‌خورد. از حالش پرسیدم، جوابم را نداد. سری تکان داد و بعد از دقیقه‌ای گفت: «ببخشید، ذکر می‌گفتم.» می‌دانستم نمازشب می‌خواند و نمازشبش هیچ‌گاه ترک نمی‌شود. گفتم: «قبول باشه. از رضا چه خبر؟» آهی کشید و با نگاه به آن‌سوی خاکریز گفت: «غصه نخور؛ می‌رم پیداش می‌کنم.» آنچه در این بین، جانمان را آتش می‌زد نگاه‌های منتظرانۀ احمد بر روی خاکریز، در فراق برادرش رضا بود. هر دو برادر باهم به جبهه آمده بودند و اکنون احمد تک‌وتنها مانده بود. نوع نگاه کردنش خاص بود. با وجود آن‌همه شلوغی و در بین آن‌همه تانک و بعثی، دنبال رضا می‌گشت. بی‌قرار روی خاکریز راه می‌رفت و از این و آن سؤال می‌کرد. به حرف دیده‌بان راضی نمی‌شد، دوربین دیددرشب را می‌گرفت و خودش نبودن رضا را می‌دید و از همه دردناک‌تر، وقتی نیمه‌شب، خاکریز خلوت می‌شد، روی خاکریز، منتظر می‌ایستاد. می‌گفتم: «احمد، خطرناکه؛ بیا پایین.» می‌گفت: «شاید برگرده. شاید مجروح باشه و بتونم کمکی بهش بکنم.» حاج‌مهدی ظفری وقتی حال‌وروزش را دید گفت: «احمد، برگرد عقب.» اما احمد جواب می‌داد: «چرا برگردم؟ می‌خوام مثل برادرم بجنگم و راهش رو ادامه بدم.» ایستادن احمد بر روی خاکریز و نگاه نگران او مرا یاد تل زینبیه و اضطرار زینب کبری(س) می‌انداخت؛ جایی که حضرت زینب جز به گودال قتلگاه توجهی نداشت و جز نگاه، کاری از او برنمی‌آمد. احمد هر لحظه به امیدی بالای بلندی می‌رفت، اما ناامید و بی‌برادر از آن برمی‌گشت. @mahale114