👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ استفادهکنندگان عبارت "کار خودشونه" خیلی مراقب باشند!
🔻شکوهی معاون وزیر اطلاعات:
فعلا صبر میکنیم اما حتی از یک نفر از کسانی که به نظام تهمت طراحی عملیات تروریستی علیه هموطنانمان را زدند نخواهیم گذشت.
🌐 twitter.com/raefipur_fa/status/1594258897434460160?t=-vtzmEdQMxRzNn_WxBlHqw&s=19
#بصیرت
#پایان_مماشات
#مماشات_خیانت_است
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای سردار حاجیزاده در مورد موشک هایپرسونیک
#ایران_قوی
#اقتدار_ایران
#موشک_های_نقط_زن
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
آغاز فصل هشتم صفحه اول ایثارگران برزول نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیرا
فصل هشتم : صفحه دوم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
آن روز دوزاریام افتاد و تازه فهمیدم علیآقا کیست. آنچه ما از جدیت و جنگاوری و استواریاش میدیدیم یک روی آشکار قضیه بود و روی دیگر شخصیت پنهان او، همین خلوت و انس و اشک بود. اگر به چشم نمیدیدم، باور نمیکردم چشم این مرد با اشک تر شود. اما آن روز فهمیدم علیآقا اصلاً مال این دنیا نیست و اگر بدون واهمه تا درون سنگر دشمن میرود، ریشه در همین معنویت او دارد.
بیشتر نیروهای واحد در جزیرۀ مجنون بودند. بهدستور علیآقا همگی پس از چند روز به جزیره رفتیم و به آنها ملحق شدیم. در جزیره، دوست عزیزم سیدمجتبی حسینی را دیدم. مثل ملاقات در جادۀ سومار، دیگربار از دیدنش خوشحال شدم. او فرمانده دسته بود و مرا در کنار نیروهایش در سنگر جا داد. علیآقا برایم برنامهها داشت و از همان ابتدا با سؤالی از آن پرده برداشت:
«میگم، تو شنا بلدی؟»
«حاجی، سگمَلّه بلدم. شنا سگی.»
«خب خوبه. خفه نمیشی.»
لبخند به لبانم آمد. گفتم: «همهجوره در خدمتیم. فقط بگید چهکار کنم؟»
گفت: «حالا امروز رو استراحت کن، فردا بهت میگم.»
علیآقا نگاهی به عمواکبر، جانشین خود کرد و با لحن حسابرسی گفت: «من فردا ببرم کمی شنا یادش بدم، پسفردا دیگه تحویل شما.»
روز اول، فرجهای بود تا خستگی مسیر را از تن بهدر کنم. شب را خوب خوابیدم و صبح، با نشاط بلند شدم. پس از صرف صبحانه، با آمادگی کامل پیش علیآقا، به اسکله رفتم. علیآقا سوار قایق شد و با کشیدن هندل موتور، آن را روشن کرد. نگاهش به من غلتید و گفت: «چرا معطلی؟ خب سوار شو.»
«کس دیگهای نمیآد؟»
«نه؛ خودمون تنهاییم.»
بسماللهی گفتم و سوار شدم. چند دقیقهای که از اسکله فاصله گرفتیم، به مکانی رسیدیم که دیگر نیزار تمام میشد و آب به حداکثر عمق خود میرسید. شاید سه کیلومتری تا ساحل فاصله داشتیم و عمق آب هم آنقدری بود که ته آن دیده نشود. همانجا قایق را نگه داشت و گفت: «بپر.»
هاجوواج خیره ماندم.
«حالا بپر توی آب ببینم شنات چطوریه.»
«جانِ علیآقا من خیلی بلد نیستم؛ میپرم، ولی زیاد منو اذیت نکن.»
«میخوام ببینم این سگملّه رو چقدر بلدی؛ همین.»
«علیآقا، حواست که هست؟»
«ضرغام، کلی کار دارم. بپر توی آب.»
دل را به دریا زدم و پریدم. عمق زیاد آب، ترس به جانم انداخت. تندتند دستوپا میزدم و سعی داشتم حتی گردنم زیر آب نرود. بهمحض پریدن، علیآقا قایق را روشن کرد و گفت: «حالا خودت بیا تا ساحل.»
برق از سرم پرید. بهسرعتِ دستوپا زدنم به التماس افتادم: «علیآقا، تو رو خدا نرو. علیآقا، من بلد نیستم. باور کن نمیتونم. خیلی راهه.»
با طمأنینۀ خاص همیشگیاش جواب داد: «نمیدونم. بالاخره باید خودت رو نجات بدی.»
خیلی راحت مرا به حال خود رها کرد و گاز قایق را گرفت و رفت. اول فکر کردم برمیگردد، ولی با محو شدن صدای قایق در لابهلای نیها امیدم ناامید شد و برای حفظ جان هم که شده، راه افتادم. اطرافم چیزی نبود که آن را بگیرم و قدری استراحت کنم. نگاهم به نیها افتاد. ده دقیقۀ اول، به هر زحمتی بود خودم را به نیها رساندم، اما نی سست بود و مقاومتی نداشت. همینکه دستم را به آنها میگرفتم کنده میشد و سر میخوردم زیر آب.
ده دقیقۀ دوم، تلاش کردم هرطور شده بهسمت ساحل شنا کنم. هرچه از آبرو و حیثیت و انرژی داشتم گذاشتم وسط، اما انگارنهانگار. فقط سر جایم داشتم درجا میزدم. با شنای سگی نمیشد آنچنان جلو رفت. فکر فاصلهای که تا ساحل داشتم بهعلاوۀ حس تنهایی، مرا وحشتزده کرده بود.
ده دقیقۀ سوم دیگر بریدم. دیدم نمیتوانم برگردم و همینکه خودم را روی آب نگه دارم، هنر کردهام. نفس خستهام دیگر درنمیآمد و دستوپای ناتوانم یارای نگه داشتن مرا نداشت. انگار جاذبه به پایم طناب انداخته بود و مرا بهزیر میکشید. سرم هرازگاهی زیر آب میرفت و با جستی بیرون میآمد. مزۀ لجن و نیزار دهانم را پر کرده بود و معدهام از مقدار آبی که خورده بودم سنگین بود. داشتم غرق میشدم. از عمق وجودم فریاد زدم: «علیآقا! علیآقا!»
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
202030_599374639.mp3
7.66M
#شکر_در_سختی_ها 36
بعضی وقتها
که داری بِسرعت، ازخدا دور میشی
ودیگه چشمات
نشونه های خدا رو نمیبینن؛
یهو یه مصیبت یامشکل
میشه یه ترمزِ محکم
وکمکت میکنه؛ برگردی!
ازشون نترسیا.
#استاد_شجاعی 🎤
#مبارزه_با_نفس
#من_شاکرم
#من_شکرگذارم
#من_ناسپاس_نیستم
@mahale114
#امام_صادق عليه السلام میفرماید:
💠کلُّ ذیصَناعَةٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَةِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ
❇️ هر اهل فنی برای اینکه کارش بگیرد به سه چیز نیازمند است:
1️⃣ در کار خود مهارت داشته باشد.
2️⃣ امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند.
3️⃣ دل صاحب کار و مراجعه کنندهاش را به دست آورد.
📚 تحف العقول، جلد۵، ص ۳۲۲
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ تو یک زندگی تکراری نساز
🔹دو برادر بودند كه يكی از آنها معتاد و ديگری مردی متشخص و موفق بود.
🔸برای همه معما بود كه چرا اين دو برادر كه هر دو در يک خانواده و با يک شرایط بزرگ شدهاند، سرنوشتی متفاوت داشتهاند؟
🔹از برادرِ معتاد علت را پرسيدند، پاسخ داد:
علت اصلی شكست من پدرم بوده است. او هم یک معتاد بود، خانوادهاش را كتک میزد و زندگی بدی داشت، چه توقعی از من داريد؟ من هم مانند او شدهام.
🔸از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند، در كمال ناباوری او گفت:
علت موفقيت من پدرم است. من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگیاش را میديدم و سعی كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهای شايستهای جايگزين آنها كنم.
🔹طرز نگاه هرکس به زندگی دنیای او را میسازد.
@mahale114
شبنامه 1033.mp3
8.94M
#خبر
🔹 استقرار پلیس مسلح جلوی اینترنشنال برای محافظت از مزدوران / سایه ی وحشت بر زندگی مزدوران ...
شبنامه / سعودی اینترنشنال برای حضور در قطر از یک سال پیش برنامه ریزی کرده و یکی از بزرگترین و مجهزترین استودیوها را به راه انداخته بوده است / حالا نه تنها در قطر که در خود لندن هم زندگی کارمندان این شبکه با مشکلاتی جدی رو به رو شده است / مشکلی که حالا گریبان گیر کارمندان بی بی سی هم شده است / به طوری که برخی میگویند: بهتر است به تقابل با ایران پایان داده شود چرا که ادامهی این روند میتواند به متلاشی شدن شبکه ی رسانهای ضد ایرانی منجر شود .../ #آقای_تحلیلگر
@mahale114
14-fatemehmasoome.mp3
5.43M
#منبر کامل
#حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها
استاد_رفیعی
‼️موضوع👇
فضائل حضرت معصومه سلام الله علیها
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#سخنرانی تاثیرگذار
#من_غلام_اهلبیتم
@mahale114
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گروه سرود تیم ملی فوتبال تقدیم میکند!! 😂😂
برای پیروزی تیم ملی کشور عزیزمان دعا میکنیم.
#ایران_قوی
#تاپای_جان_برای_ایران
@mahale114