eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
416 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
98 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر دلم هواتو کرده.mp3
10.94M
🎧 صوتی | ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ مادر دلم هواتو کرده... حاج‌محمود کریمی @mahale114
4_5805228245683015340.mp3
10.33M
🎧 صوتی:              ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ نگین مهر مادریت رو حلقه بندگیمه حاج‌ حنیف_طاهری                               @mahale114
41.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مباحث مهدوی 👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی 👈 رائفی پور جلسه دوم2⃣ قسمت پنجم5⃣( ادامه دارد...) ✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه تقدیم حضورتان خواهیم کرد. 👈 حداکثری لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید 🌺 ‏ @mahale114
سلام 🔸سامانه جامع گزارشات مردمی امر به معروف و نهی از منکر دیدبان(سجاد)🔸 ۱- جرائم امنیت اخلاقی و آسیب های اجتماعی کشف حجاب،پارتی ها،صفحات مجازی مروج فساد و فحشا،فروش مشروبات الکلی،خانه فساد ۲- مباحث اقتصادی و مفاسداماکنی پوشش نامناسب متصدیان صنوف،فروش البسه و اقلام ناهنجارفروشگاه ها و مراکز مروج فساد،گران فروشی،کم فروشی و احتکار مراکز خرید و فروش و ترویج منکرات در اماکن عمومی(بوستان ها،اماکن تفریحی و...) ۳- ترویج معروفات در سطح استان و محلات گزارش معروفات رایج جهت تقدیر و تشکر از صاحبان صنوف، دستگاه‌ها، ادارات و اشخاص حقیقی و حقوقی جهت ارسال گزارشات به همراه مستندات به سامانه سجاد از طریق ایتا به آیدی زیر اقدام نمایید. 💬 ارتباط و ارسال گزارشات:👇👇 @Admin_Sajjad_Qom @STabatabai👈👈 دریافت گزارشات مــردمی بصورت شبانـه روزی قرارگاه امربه معروف و نهی از منکر ثارالله استان قم @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دهم : صفحه هفتم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل دهم : صفحه هشتم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .............. دردهای عجیب‌وغریبش را در برزول دیده بودم و حالا در سرمای کوهستانی و دقیقاً در شب عملیات، دوباره این دردها به‌سراغش آمده بود. وقتی حال‌وروزش را دیدیم به‌دستور حاج‌مهدی او را به عقب برگرداندیم و دوباره به بچه‌ها ملحق شدیم. حاج‌مهدی از عمد، من و شیخ حمزه را در گروهان‌ها سازمان‌دهی نکرده بود تا دم دستش باشیم و اگر کاری غیرمنتظره پیش آمد انجام دهیم. معرکۀ نبرد در جادۀ ماووت-سلیمانیه بود. جایی که یک سرش دست ما و سر دیگرش دست عراقی‌ها بود. در نقطه‌ای از مسیر، نیروهای صدام به‌خوبی موضع گرفته بودند و راه ما را برای پیشروی سد کرده بودند. سه تپۀ تا بن دندان مسلح، به‌صورت ردیف در سمت راست جاده و یک پاسگاه و تپه‌ای دیگر در سمت چپ جاده، مواضع بعثی‌ها بود. ما به‌جای اینکه از روبه‌رو با آن‌ها بجنگیم و وارد جاده‌ای شویم که به تله بیشتر شبیه بود، جاده را دور زدیم و از سمت پاسگاه با آن‌ها درگیر شدیم. در همان ساعات نخست حمله، با کمک آتش توپخانه و دلاوری بچه‌ها، پاسگاه در هم کوبیده شد و با عقب راندن سربازان مستقر در آن، به «پاسگاه خرابه» معروف شد. پس از پیدا کردن جای پا در پاسگاه خرابه، گروهان شهید رجایی برای فتح تپۀ مجاور به‌سمت راست رفت و بعد از آن وظیفه داشت به آن‌سوی جاده برود و تپه اول را بگیرد. گروهان شهید بهشتی هم باید به آن‌طرف جاده می‌رفت و تپۀ دوم و سوم را تصرف می‌کرد که برای شناسایی بهتر، روی آن اسم گذاشته بودیم و به آن تپۀ وسط و تپۀ شمشیری می‌گفتیم. به‌همراه گروهان شهید بهشتی وارد کانالی اریب شدیم که به‌سمت تپۀ وسط و تپۀ شمشیری ‌می‌رفت. دشمن تمام منطقه را زیر آتش و تیر مستقیم گرفته بود و کانال تنها پناهگاه امن ما محسوب می‌شد. اما همین کانال با برف و باران، به‌غایت چسبنده شده بود و راه رفتن در آن هیهات بود. چکمه‌ها یکی پس از دیگری در گل می‌رفت و قدم از قدم برداشته نمی‌شد. شیخ رحمت موسیوند جلوی من در گل گیر کرد. به بالای کانال رفتم و دستش را کشیدم، اما فایده نداشت. دست‌آخر دو سنگ بزرگ در دو طرف کانال گذاشتم، پایم را روی آن ستون کردم و با کتفم شیخ رحمت را به بالا هل دادم تا بالاخره از آن مخمصه بیرون آمد و راه کانال باز شد. کانال تا جاده می‌رفت و از جایی سر درمی‌آورد که جاده پل شده بود و زیر آن، محل عبور آب‌های فصلی بود. بچه‌های امداد همان‌جا سنگر گرفتند و بساطشان را پهن کردند. تپۀ اول توسط گروهان شهیدرجایی فتح‌نشده، گروهان شهیدبهشتی به‌فرماندهی احمد کرمعلی برای به‌دست آوردن تپۀ وسط و تپۀ شمشیری به خط زد. جنگ تمام‌عیاری در حال رخ دادن بود. حاج‌مهدی پای پل، به من و شیخ حمزه گفت: «گره به کار گروهان شهید رجایی خورده. سری بهشون بزنید و برام خبر بیارید.» همین کانال را دوباره برگشتیم. آن‌قدر زمین کانال چسبنده و حرکت در آن طاقت‌فرسا بود که از خیر آن گذشتیم و گلوله‌های بیرون کانال را به جان خریدیم. با دویدن در بیرون کانال، نرسیده به پاسگاه خرابه، خودمان را در شیب تپه انداختیم و بالا رفتیم. این راه میان‌بر دقیقاً مقابل چشم بعثی‌ها بود و تیر و رگبار زیادی می‌آمد؛ اما کمبود وقت، راه دیگری برایمان نگذاشته بود. اهمیت ندادیم و خودمان را به بالای تپه رساندیم. این تپه دقیقاً روبه‌روی تپۀ اول بود. دشمن در آن‌سوی جاده 30 الی 40 متر بیشتر با این تپه فاصله نداشت و نمی‌گذاشت رزمندگان گروهان شهید رجایی نفس بکشند. یا تیر و رگبار می‌گرفت یا از سنگرهای نزدیک‌ترِ خود بر روی تپه نارنجک می‌انداخت. بچه‌هایی که ضرب‌دست خوبی داشتند این کارشان را بی‌جواب نمی‌گذاشتند و به‌سمت آن‌ها نارنجک می‌انداختند. در همان ابتدای کار، به تپۀ اول حمله شده بود و ضمن دستیابی به نقطه‌هایی ازآن، دشمن به‌کمک نیروی تازه‌نفس توانسته بود دوباره تپه را بگیرد و جای پای خود را محکم کند. با شیخ حمزه از کنار سنگرها عبور می‌کردیم و جلو می‌رفتیم. تعداد شهدا و مجروحان به‌وضوح زیاد بود. هر شهید و مجروح گوشه‌ای افتاده بود و کار از دست امدادگران و نیروهای تعاون گردان خارج شده بود. لحظه‌ای شیخ حمزه رفت تا با فرمانده گروهان؛ آقای مالمیر صحبت کند. من هنوز سنگرها را برانداز می‌کردم که دیدم شیخ تورج جلالوند ورودی سنگر را صندلی کرده است. پایش آویزان است و سر را به زیر انداخته. سلام کردم، سلامم را جواب نگفت. نگران شدم. برای اینکه ببینم چه اتفاقی افتاده، دستی به شانه‌اش گذاشتم که بدن بی‌جانش سنگینی کردوباصورت به زمین افتاد. دستان سردش نه نبضی داشت ونه نفس می‌کشید. تورج خیلی وقت بود شهید شده بود. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ بیماری خطرناک تفرد ⚠️ 🔴 بیماری که کشور را فلج خواهد کرد. ⬅️ لطفاً این بحث را جدی بگیرید. 🎥 بخشی از سخنرانی امین بسطامی 💢 این بیماری در اکثر مردم وجود دارد ولی شدت آن فرق می‌کند. (مراقب خودمان باشیم) @mahale114
کمیسیون فرهنگی در انزوا 🔺 بعد از حدود دو ماه آشفتگی در پی ماجرای گشت ارشاد و مرحوم «مهسا امینی» و اتفاقات بعد از آن، حالا زمان نگاهی دوباره به شیوه حکمرانی فرهنگی کشور فرارسیده است؛ موضوعی که بازنگری در ساختار نهادهای متولی فرهنگ مانند کمیسیون فرهنگی مجلس از شروط آن است. باتوجه به تعدد نهادهای متولی در حوزه فرهنگ و همچنین اهمیت بالای این حوزه، بررسی عملکرد کمیسیون فرهنگی مجلس به‌عنوان یکی از این نهادها دارای اهمیت ویژه است. خوراک فرهنگی جامعه امروز زیر دست نهادهایی است که موازی با کمیسیون فرهنگی مجلس فعالیت می‌کنند و اتفاقا محدودیت‌ها و موانع قانونی کمیسیون را نیز پیش‌رو ندارند. یکی از این نهادها شورای عالی انقلاب فرهنگی است که مصوباتش بدون هیچ‌گونه نظارتی نه‌تنها قابل اجرا، بلکه لازم‌الاجراست. اینکه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، به‌منزله قانون تلقی شود به‌صورت مستقیم به فعالیت کمیسیون فرهنگی مجلس مربوط است. خصوصا آنکه این کمیسیون بعد از بررسی طرح‌ها و لوایح و گذراندن هفت‌خوان تصویب در مجلس تازه باید از سد شورای نگهبان بگذرد. تازه اگر کارشان به اختلاف نکشد و داستان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ختم نشود! در چنین شرایطی شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبات لازم‌الاجرای خود را با فراغ بال تصویب می‌کند بی‌آنکه نهاد ناظری آن‌ها را محک بزند. داستان زمانی جذاب‌تر می‌شود که بدانیم اعضای کمیسیون فرهنگی گاهی به‌صورت هم‌زمان در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز عضویت دارند؛ نمونه آن در دوره کنونی «امیرحسین بانکی‌پورفرد»، نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی است که هم‌زمان در کمیسیون فرهنگی مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی عضویت دارد. در چنین شرایطی طبیعتا انتخاب این شورا برای گذراندن قوانین و تسریع در اجرای آن‌ها انتخاب عاقلانه‌تری است! علاوه بر کمیته‌های تخصصی در کمیسیون فرهنگی، شاهد فعالیت فراکسیون‌ها نیز در خانه ملت هستیم! فعالیت فراکسیون‌‌های مختلف در حوزه موضوعی این کمیسیون باعث می‌شود نمایندگان به‌جای عضویت مستقیم در کمیسیون فرهنگی، فعالیت‌های خود در این حوزه را ضمن عضویت در دیگر کمیسیون‌ها از طریق فعالیت در فراکسیون‌های تخصصی که غالبا تعداد اعضایشان بیشتر از اعضای کمیسیون فرهنگی است، پیگیری کنند. در بسیاری از ادوار مجلس، فراکسیون‌ها توانسته‌اند حتی فعالیت کمیسیون‌های تخصصی را به حاشیه برانند. همه این مسائل در حالی است که با وجود اهمیت روزافزون مسائل فرهنگی و تاکیدات رهبر انقلاب در این حوزه، کمیسیون فرهنگی همواره با حداقل استقبال از سوی نمایندگان مواجه است و معمولا بعد از تعیین‌تکلیف دیگر کمیسیون‌ها تازه نوبت به تعیین‌تکلیف این کودک گم‌شده می‌رسد! این انزوا البته محصول همین عدم‌تمایل نمایندگان برای عضویت در این کمیسیون است که حتی در اظهارات آن‌ها به‌صورت صریح نمود پیدا می‌کند. «مجتبی محفوظی» دبیر اول کنونی کمیسیون فرهنگی مجلس در ابتدای تشکیل مجلس یازدهم به فرهیختگان گفت: «من حق دارم که کمیسیونم را خودم انتخاب کنم و انتخابم کمیسیون فرهنگی نبوده است؛ به این کاری که دوستانم انجام دادند و اسمم را در این کمیسیون قرار دادند، اعتراض دارم. من خودم را عضو این کمیسیون نمی‌دانم؛ از شما می‌خواهم که این موضوع را خبری کنید. در اولویت‌های من اصلا کمیسیون فرهنگی نبوده است؛ نه اولویت اول، نه حتی اولویت دهم. من در کمیسیون انرژی مجلس حضور دارم.» این معضلات از طریق ساماندهی ساختار فرهنگی مجلس شورای اسلامی از یک طرف و سپس ساماندهی نهادهای فرهنگی فرامجلسی و متمرکز کردن و همچنین بهبود سازوکار قانونی آن‌ها امکانپذیر است./نسیم پ ن: حالا که صحبت از فرهنگ و کمیسیون و شورای انقلاب فرهنگی شد چند وقتیکه مطلبی فکرم رو بدجوری مشغول خودش کرده! اگر خاطرتان باشه معمولا حضرت آقا سخنرانی که دارند بعداز پخش مستقیم از شبکه‌های صداوسیما یا در همان روز یا نهایتاً روز بعد، سخنان کامل ایشان در شبکه‌های مجازی به ویژه در کانال های فضای مجازی منتسب به رهبرانقلاب بارگذاری و منتشر می شود. اما سخنان ایشان در دیدار با شورای انقلاب فرهنگی که در تاریخ ۱۵ آذر انجام شده تا امروز ۲۹ آذر ماه هنوز منتشر نشده است. بنده، سایت و کانال منتسب به مقام معظم رهبری را همین امروز برسی کردم متآسفانه اثری از آن سخنرانی پیدا نکردم... چرا؟ نمیدانم....! واقعا برام سواله. خدا کنه من درست نگشته باشم! و برداشت بنده اشتباه باشد. اما اگر چنین مطلبی درست باشه، چه کسانی اجازه منتشرآن را ندادند؟ مگر حضرت آقا چه چیزی را بیان فرمودند که نباید دیگران بشنوند؟ اصلا سایت و شبکه های مجازی که منتسب به رهبرانقلاب هست را چه کسانی مدیریت می‌کنند؟ شماچی؟ از این سخنرانی اطلاعی دارید؟ اگرمنتشر شده به منم خبر بدید لطفا ✍️سیدنا @mahale114
سلام علیکم 📣فوری فوری فوری 👈خیلی مهم لطفا وخواهشا توجه کنید و اطلاع رسانی کنید. 🔻خبر خوش برای تمام مستأجران گرامی. 🏡 مستأجرانی که نزد گروه جهادی منتظران موعودعج پرونده دارند حتماً با اینجانب از طریق پیامک یا در ایتا @STabatabai جهت ثبت نام ارتباط بگیرند. (ثبت نام مسکن در ستاد اجرایی فرمان امام خمینی ره) @mahale114
سلام گزارش مردمی مبنی بر توهین بی شرمانه یکی از البسه فروشی های استان در پی امر به معروف در شبکه اجتماعی به ایشان ، موضوع در دستور کار شبکه سجاد قرار گرفت و با دستور مقام قضایی هم مغازه پلمپ شد و هم برای مسئول فروشگاه پرونده قضایی تشکیل شد . اگر شما هم به موردی برخورد کردید حتما با این👇 درتماس باشید. ارتباط و ارسال گزارش :👇👇 @Admin_Sajjad_Qom @STabatabai👈 @mahale114
محله شهیدمحلاتی
سلام علیکم 📣فوری فوری فوری 👈خیلی مهم لطفا وخواهشا توجه کنید و اطل
باعرض سلام: عزیزانی که جهت ثبت نام اولیه مسکن آمادگی دارند. امشب ساعت ۱۸ مسجدامام حسن مجتبی علیه السلام در خدمت هستم. تأکید میکنم چون فرصت ثبت‌نام محدود است بنابراین از شما دوستان درخواست میکنم اطلاع رسانی کنید. یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی حاج احمد پناهیان در جواب کسانی که میگویند شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را سیاسی نکنید و با شهدای ایران ارتباط ندهید حتما ببینید و نشر دهید @mahale114
4_310226054725763443.mp3
7.44M
🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ✍ شيطان، به اونايي که قصد دارند، با خدا رفیق شن، بیشترحمله می کنه😳 👈پس چه کنیم که، با خدا رفیق بمونیم؟ @mahale114
مَن أرادَ أن لايُؤذِيَهُ مِعدَتُهُ فَلا يَشرَب بَينَ طَعامِهِ ماءً ؛ امام رضا عليه السلام فرمودند : هر كه مى خواهد معده اش آزارش ندهد ، در بين غذا آب نخورد . 📚بحار الأنوار ، ج ۶۲ ، ص ۳۲۳ @mahale114
هرکس عادت به تاخیر در نمازها کرده است،خود را برای تاخیر در همه ی زندگی آماده کند...😢 تاخیر در ، تاخیر در ، تاخیر در تولد اولاد، تاخیر در سلامتی و و...هر قدر که امور باشد امور خواهد شد...☺️ در محضر آیت الله بهجت (ره) ص۱۱۱ @mahale114
شبنامه 1063.mp3
11.73M
غربگرایان در پروژه مهسا امینی چه در سر دارند؟ / رد پای امنیتی های آلوده در بحران اخیر شبنامه / بررسی رفتار امنیتی‌های آلوده نشان می‌دهد که جریان غربگرا از خیلی قبل‌تر نکاتی را گفته و روی ریلی بازی کرده که بی ارتباط با آشوب‌های اخیر نمی‌تواند باشد / در ادامه ی همان موج، آنها حالا وسط این معرکه در تلاش هستند تا مخاطب را به سمتی هدایت کنند تا این طور به نظر برسد که شهدا و قاتلین آنها هر دو قربانی هستند / این انگاره سازی‌ها در حالی صورت می‌گیرد که شبکه ی خبرنگاران غربگرایان که رابط آنها با اینترنشنال بودند در بازداشت هستند و اینها به ناچار توپخانه ی روزنامه‌ها را فعال کرده اند.../ @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ دردناکترین جمله حضرت زهرا که از در به پهلو خوردن دردناکتر است! ❗️ احتجاج حضرت زهرا با خلیفه اول 🔹 روضه سوزناک حضرت زهرا در احتجاج با خلیفه اول 💬 آیت‌الله جوادی آملی حفظه الله @mahale114
میثم_مطیعی_بی_تو_یا_زهرا_آه_از_این_دنیا.mp3
9.04M
🎧 صوتی : ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ بی‌تو یازهرا، آه از این دنیا حاج‌میثم مطیعی @mahale114
4_5834970430351347119.mp3
13.24M
🔊 صوتی :              ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ شهیده بانو... حاج‌عبدالرضا هلالی                         @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید |‌ فیلم بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای شاهچراغ @mahale114
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم مامور برای خدمت زهرائیم روزی كه تمام خلق حیران هستند ما منتظر شفاعت زهرائیم السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) فاطمیه ی دوم ◾️از شنبه سوم دی ماه به مدت ۵ شب 🏴‌مراسم تشییع نمادین:شب شهادت 🏴شبی با شهدای فاطمی: آخرین شب ⏱ زمان شروع مراسمات از ساعت ۱۹:۳۰ شروع مراسم تشییع نمادین همزمان با نماز مغرب و عشاء 📍 مکان: بلوار ۱۵ خرداد، انتهای خیابان شهید اسدپور، مسجد و حسینیه حضرت بقیه الله(عج) ⭕️لطفا به زمان جلسه دقت فرمایید @mahale114
28.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مباحث مهدوی 👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی 👈 رائفی پور جلسه دوم2⃣ قسمت ششم6⃣( ادامه دارد...) ✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه تقدیم حضورتان خواهیم کرد. 👈 حداکثری لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید 🌺 ‏ @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دهم : صفحه هشتم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل دهم : صفحه نهم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... شیخ حمزه را صدا زدم و گفتم: «فکری به حال شهدا و مجروحان کنیم.» آقای مالمیر تأیید کرد و گفت: «مجروح‌ها رو عقب ببرید. اونا خیلی دست‌وپاگیر هستن. اگر بعثی‌ها جلو بیان جز اینکه اسارتشون رو ببینیم کاری از ما برنمی‌آد.» سنگربه‌سنگر مجروحان را از گوشه‌وکنار جمع کردیم و آوردیم یک جا. وقتی همگی جمع شدند نتیجه خیره‌کننده بود. نزدیک 20 تا 25 مجروح در تپه بود که همگی باید به عقب می‌رفتند. حالا ما دو نفر، با این‌همه آدم چه می‌کردیم؟ یکی چشمش ترکش خورده بود و دیگری خون‌ریزی داشت. یکی از درد به خود می‌پیچید و آن‌یکی موجی شده بود. با آن‌ها حرف زدم که خودشان را تکانی بدهند و با ما همراه شوند. بعضی را با ترس و بعضی را با روحیه دادن سرپا کردم. پنج تایی از آن‌ها وضع وخیمی ‌داشتند و جز با برانکارد نمی‌شد آن‌ها را جابه‌جا کرد. بقیه را ستون کردیم. شیخ حمزه جلو افتاد و من عقب‌دار شدم. آنچه ما آنجا دیدیم وصف‌ناپذیر است. از طرفی، طاقت مجروحان به دور زدن تپه نمی‌کشید و مسیر میان‌بر آماج گلوله‌های دشمن بود. همچنین شیب سخت تپه، راه رفتن را سخت می‌کرد و مزید بر آن، بر اثر بارندگی لیز و لغزنده شده بود. دیده‌ها را با هیچ زبانی بیان نمی‌شود. تمام بار این ستون بر دوش من و شیخ حمزه بود و مسئولیت آن بر شانه‌هایمان سنگینی می‌کرد. اما از طرف دیگر، صحنه‌های عجیبی برابر دیدگانمان رقم می‌خورد. مجروحان از ابتدا تا انتها قطار شده بودند و دست بر شانۀ هم، خودشان هوای یکدیگر را داشتند. این وسط یکی می‌افتاد و آنکه چشمش زخمی ‌بود وقتی می‌فهمید جلویی‌اش نیست، با صدا و دست زمین را می‌جست و او را بلند می‌کرد. یک لحظه همین که چشم نداشت دستش رها می‌شد و ستون می‌برید؛ نفر جلویی از یکسو بقیه را نگه می‌داشت تا او برسد و نفر پشت‌سر از سویی دیگر هدایتش می‌کرد تا جلویی را پیدا کند. یکی خون‌ریزی داشت و بی‌رمق شده بود دیگری او را هل می‌داد تا جا نماند. چفیه و پانسمان یکی شل می‌شد و دیگری برایش محکم می‌کرد. یک لحظه دیدم یکی سر خورد و پایین رفت، دویدم و او را از پایین آوردم. همۀ این‌ها در حالی بود که گلوله‌های دشمن کنارمان می‌نشست و در تیررس گلوله‌ها بودیم. کمک خدا و همدلی بچه‌ها جواب داد و یک‌دفعه چشم باز کردیم و خودمان را در سنگر امداد دیدیم. اگر به ما دو نفر بود، هیچ‌گاه نمی‌توانستیم این‌همه مجروح را ردیف کنیم و نجات دهیم. حاج‌مهدی منتظر خبر ما بود. تپۀ وسط و تپۀ شمشیری توسط گروهان شهید بهشتی فتح شده بود و می‌خواست بداند تپۀ اول چقدر زهر دارد. گفتیم آنچه ما دیدیم پافشاری همه‌جانبۀ نیروهای بعثی در این تپه است و دشمن به این راحتی عقب نمی‌رود. حاجی همان‌جا تصمیم گرفت به عقب برود و با گروهان شهید باهنر که به‌عنوان احتیاط در عقبه بود برای فتح این تپه بیاید. نماز صبح را همان‌جا خواندیم. بعد از نماز، حاج‌مهدی گفت: «من می‌رم، اما ایرج توی پاسگاه خرابه‌س و از اونجا داره کارو مدیریت می‌کنه. با شیخ حمزه برید کمکش.» نرسیده به پاسگاه خرابه، چیزی شبیه نارنجک کنار ما افتاد و صدایش ما را ترساند. خواستیم پناه بگیریم که ایرج داد زد: «ها؟ کجا دارید می‌رید؟» وقتی فهمیدیم ایرج سنگ انداخته و در این شرایط هم شوخی را رها نمی‌کند، خندیدیم. با رفتن حاج‌مهدی به عقبه، فرماندهی کل گردان افتاد به دوش ایرج؛ کاری که این جوان 24ساله به بهترین شکل انجام می‌داد و ما را مبهوت خودش کرده بود. ایرج بی‌سیم را دست گرفته بود و از کنار آن جنب نمی‌خورد. بدون استفاده از نقشه، آدرس می‌گرفت و آدرس می‌داد. هم‌زمان تقاضای آتش‌تهیه می‌کرد و در پناه آن، نیروها را جابه‌جا می‌کرد و در مجموع، کاری کرد که راه نفوذ دشمن از هرجهت بسته شود. دشمن در تپۀ شمشیری حالت محاصره ایجاد کرده بود. هم از سمت چپ، یعنی سلیمانیه، و هم از بالا این تپه را می‌زد. ایرج همین شرایط را برای دشمن در تپۀ اول ایجاد کرد و گروهان شهید بهشتی را از تپۀ وسط و گروهان شهید رجایی را از پایین بر آن‌ها متمرکز کرد. تا ظهر نظم و نظام خوبی بر گروهان‌ها حاکم شد و فقط کمک گروهان شهید باهنر را کم داشتیم تا معرکه را قبضه کنیم. حوالی ظهر، خمپاره‌ای در پاسگاه خرابه فرود آمد و ایرج و شیخ حمزه زخمی ‌شدند. ترکش به ساق پای شیخ حمزه و کاسۀ زانوی ایرج خورد و هر دو را زمین‌گیر کرد. بااین‌حال، ایرج پای بی‌سیم، مدام پیگیر کار بچه‌ها بود و فقط به‌اندازۀ چهار رکعت نماز نشسته، دست از کار کشید. وقتی دیدم فکر خودش نیست، رفتم کنسرو و تکه‌نانی از پشتیبانی گرفتم و با اصرار، لقمه‌ای ناهار در دستش گذاشتم. @mahale114
باعرض سلام وبا آرزوی سلامتی برای تمامی شما عزیزان محترم. ان شاءالله امشب در شب یلدای فاطمی در حد توان خدمت خانواده های محترم تحت پوشش هستیم. @mahale114