محله شهیدمحلاتی
فصل سوم: صفحه یازدهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل سوم:
صفحه دوازدهم:
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
.....................
هنوز که هنوز است متعجبم چطور در آن لحظه اینهمه فکر و خیال بر من گذشت. تمام اسارت در خیالم پرورش یافت و سررشتۀ آن به دا رسید و دغدغۀ همیشگیاش: «پسرم، از شهادت تو هیچ ترسی ندارم. مجروحیت و جانبازی هم در راه خدا آسونه. اما خدا نکنه اسیر بشی. طاقت اسارت ندارم.»
افکار ازهمگسیختهام با صدای دا آرامش یافت. خودم را در برابر این خواستۀ قلبیاش مسئول دیدم. در بین افسران، یک بعثی شکمگنده متوجه من شده بود و برای اسیر کردنم میآمد. آنقدری نزدیک بود که خوشحالی و خندۀ تحقیرآمیزش را ببینم. اسلحهاش را بهسویم گرفته بود و با تکان دادن آن امرونهی میکرد. با خودم گفتم: حالا که دا ایثار و فداکاریش رو در حق من تموم کرده، نوبت منه که براش یه کاری کنم.
سمت چپ سنگر شیاری نیممتری بود که در یک شیب تند، رو به بالا میرفت. اگر خود را به آنسوی بلندی میرساندم دیگر در امان بودم. مهیای رفتن شدم، طوری که رفتن از سنگر یا رفتن از دنیا برایم فرقی نداشت. سخنم با خود این بود که یا موفق به فرار میشوم یا شهید. از تمام وجودم با صدایی که شاید در عمرم تکرار نشد، اللهاکبر را فریاد زدم. همزمان دستم را به گوشۀ سنگر ستون کردم و بهسرعت خود را در شیار انداختم. طوری که من تکبیر گفتم و بیرون پریدم، افسر فکر کرد نارنجک انداختهام. ترسید و او هم خودش را به عقب پرت کرد و غلتزنان دور شد.
در همین حین، شروع کردم به بالا رفتن از آن شیب تند. زمین را چنگ میانداختم و بالا میرفتم. افسر وقتی دید از انفجار نارنجک خبری نیست بلند شد. با عصبانیت داد زد: «لا تحرك!» سپس هرچه از دهنش میآمد، ردیف کرد و بهسمتم تفنگ گرفت. نمیدانم به بقیه چه گفت، اما هرکه آنجا بود شروع کرد تیراندازی بهسمت من.
من فقط به زمین چنگ میانداختم و در حین بالا رفتن تندتند صلوات میفرستادم. پیرامونم از فرط گلوله گردوخاک شده بود. در بین اینهمه گلوله، انگار سپری از من در برابر تیرها محافظت میکرد. حتی چند تیر به کف پوتین خورد و پایم را داغ کرد، اما زخمی بر من نینداخت.
تا سر تپه دیگر چیزی نمانده بود. از سر کنجکاوی آمدم ببینم کجای معرکهام و پشتسر چه خبر است. همینکه سر چرخاندم، گلولهای نوک بینیام را سوزاند. آنقدر نزدیک بود که تکانم داد و فکر پشتسر را از سرم بیرون کرد. دوباره به جلو خیره شدم و دستوپا زدم. وقتی به بلندی رسیدم انگار دنیا را به من داده باشند، خودم را پرت کردم آنطرف و نفس راحتی کشیدم. دیگر رمقی برایم نمانده بود.
نگاه کردم دیدم حسن بههمراه سه مجروح، دورتر نشسته است. هرکدام ترکشهای ریزودرشتی خورده و زمینگیر بودند. رفتم بالای سرشان با تشر گفتم: «چهکار میکنید شما؟ اومدن. منتظر چی هستید؟»
حسن گفت: «خب اینا مجروح هستن؛ چه کنیم؟»
گفتم: «بلند شید. نگید امامزمان کمک میکنه. بله امامزمان کمک میکنه، اما وقتی راه بیفتیم.»
گفت: «حالا مگه چی شده؟ قضیه چیه؟»
گفتم: «داستانش مفصله. الان فقط تا اسیر نشدیم، بلند شید.»
با همین حرفها مجروحان متقاعد شدند علیرغم درد و سختی مسیر، حرکت کنند. وقتی به مجروحان در بلند شدن کمک کردیم دیدم در دست حسن یک زنبیل پلاستیکی کوچک است. تعجب کردم. در این شرایط که عقب کشیدن خود و مجروحان غنیمت است، حسن این غنیمتی را برای چه دست گرفته؟ پرسیدم: «حسن، این چیه دستت؟»
گفت: «زنبیل سیگاره.»
کفری شدم؛ گفتم: «الان چه وقت سیگاره؟ تو که سیگار نمیکشی. باور کن میآن میگیرنمون.»
آرام گفت: «پیرمردای گردان گناه دارن؛ برای اونا میبرم.»
راست میگفت. در شرایطی که آب بهدرستی به منطقه نمیرسید، سیگار دیگر جای خود داشت. پیرمردها مجبور میشدند چای خشک را بهجای توتون بکشند و معذب بودند. سکوت و نگاه معنادارم را که دید، تیر خلاص را زد و گفت: «گناه دارن؛ بذار من این سیگارها رو براشون ببرم.»
حسن زنبیل بهدست راهی شد. منطقه پر از تپهماهورهای کنار هم بود که تشخیص مسیر را سخت میکرد. تنها دلخوشیمان جادهای خاکی بود که بهسمت عقب میرفت. تن به جاده و پیچوتاب آن در میان ارتفاعات دادیم.
طی عملیات دیشب، مجروحان بسیاری از دشمن در مسیر به جا مانده بود. بهردیف نشسته بودند و از درد ناله میکردند. هیچکدام حالوروز خوشی نداشت و منتظر مرگ یا معجزهای بودند تا از این وضعیت نجات پیدا کنند. همینطور که از کنارشان رد میشدیم حسن از زنبیل پر از سیگارش، سیگار برمیداشت، آتش میکرد و بر لب آنها میگذاشت.
ادامه دارد.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای خنده و شادی رفقا...
این احمق ها را خدا برای خنده و شادی مومنین خلق کرد...
فقط آخرش 🤣🤣🤣
وای خدا چقدر اینا ابلهند
#آشوب
#آشوبگران
#فضای_مجازی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 گفتگو با ایرج قطعی قیامشناس و کنشگر سیاسی پیرامون تفاوت اعتراضات اخیر ایران با اعتراضات و قیامهای گذشته
🔴 ویژه برنامهی دیبیسی فارسی
#نفوذی
#آشوب
#حجاب
#بصیرت
#منافقین
#جنگ_ترکیبی
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا داریوش همایون، وزیر اطلاعات پهلوی از مبارزه با جمهوری اسلامی ایران دست کشید؟
🔹این صحبتهای ۱۵ سال پیش همایون رو باید همه اونهایی فکر میکنند براندازی، بدون تجزیه ایران امکانپذیر میشه ببینند.
#نفوذ
#یهود
#نفوذی
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترور
#شهدا_شرمنده_ایم
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افشاگری خبرنگار مطرح جهان عرب: برخی عناصر ایرانی در پایگاههای آمریکایی خصوصا پایگاه "تنف" در مرزهای عراق، سوریه و اردن برای این روزهای ایران آموزش دیدهاند! پایگاههای آمریکایی و اسرائیلی در بحرین و اربیل نیز در حال نقشآفرینی در هدایت اغتشاشات ایران هستند!
«حسین مرتضی» خبرنگار و تحلیلگر سیاسی:
🔹میخواهم حرفی با جوانان ایرانی بزنم: شما ای جوانان ایرانی آیا آنچه در سوریه و عراق روی داد را ندیدید؟ آیا آنچه در یمن و افغانستان روی میدهد را نمیبینید؟ این کشورها را ویران کردند!
🔹مراقب پروژه سوریهسازی ایران باشید! تاکتیکهایی که امروزه در ایران رخ میدهد دقیقا همان تاکتیکی است که برای سوریه اجرا کردند!
🔹در ابتدای نبرد در سوریه از برخی بازیگران، کارگردانان سینما و همچنین برخی فوتبالیستها بهره بردند، دقیقا همان سناریو در ایران پیاده میشود!
🔹امروز شاهد نبرد رسانهای هستیم؛ عربستان میلیونها دلار در این شبکهها هزینه میکند، شبکه سعودی اینترنشنال نیز نقش تحریف و تحریک دارد و با سازمان اطلاعات آمریکا و محمدبنسلمان در ارتباط است!
#نفوذ
#یهود
#نفوذی
#حجاب
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترور
#فضای_مجازی
#شهدا_شرمنده_ایم
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موزیکویدئو «۳۱۳»
🎙 خواننده و آهنگساز: پویا بیاتی
⭕️ تولید واحد موسیقی مؤسسه مصاف
#مهدویت
#عید_بیعت
#امام_زمانم
#سلام_فرمانده
@mahale114
تحلیل اغتشاشات مهر ۱۴۰۱ .mp3
16.46M
🔉 بشنوید
💠 تحلیل اغتشاشات اخیر
🎙حجت الاسلام محمدرضا پاکباز
🔸یادمان شهید علی هاشمی - اهواز
🔹افتتاحیه طرح معراج -
۱۴۰۱/۰۷/۱۲❗️مبلّغین، معلمین، و همه مجاهدین تبیین، حتماً استماع کنند 🏷 #جمهوری_اسلامی_ایران 🇮🇷 #یهود #نفوذی #حجاب #بصیرت #فتنه_گر #غیرت_دینی #جنگ_ترکیبی #فضای_مجازی #فتنه_فواحش_و_دواعش @mahale114
اول؛ خودمان صبور باشیم .mp3
2.88M
🔉 بشنوید
"چگونه تحت تاثیر جنگ روانی دشمن قرار نگیریم؟"
🔹خودمان صبور باشیم
🎙حجت الاسلام محمدرضا پاکباز
#نفوذی
#جنگ_روانی
#جنگ_ترکیبی
#فضای_مجازی
#دشمن_شناسی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
RISMAN8.mp3
9.32M
#دوره_ریسمان
آموزش امربه معروف ونهی ازمنکر این واجب فراموش شده...
توسط استادعلی تقوی
مرکز تخصصی #واجب_فراموش_شده
جلسه هشتم:
#تذکر_لسانی
#تذکر_عملی
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#تربیت_اسلامی
#خانواده_سبک_زندگی
#امربه_معروف_و_نهی_ازمنکر
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن چرا رهبری کاری نمیکنه؟
باید اوضاعو درست کنه دیگه
اما.......
بنظرتون چرا نمیتونن کاری کنن؟
جوابش رو توی کلیپ از زبان استاد تقوی بشنوین..
خدایا من و اعمالم را مانع ظهور قرار نده!....🤲
#واجب_فراموش_شده
#نماز
#قانون
#رهبر_انقلاب
#جمهوری_اسلامی
#قرآن
#اسلام
#حجاب
@mahale114
قدمی به سوی تغییر جهان.mp3
8.44M
#تلنگر
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
#حجهالاسلام_قرائتی
🔺 آیا در زمان غیبت هم میتوان به اندازهی زمان حضور امام، و نفس کشیدن در دولت کریمه، به رشد معنوی و کمال رسید ؟
➖ اگر نمیشود؛
پس تکلیف ما که در زمان غیبت بدنیا آمدیم چه میشود؟
➖ اگر میشود؛
آیا شرایط و لوازم خاصی برای این رشد لازم است؟
#مهدویت
#امام_زمان
#عید_بیعت
@mahale114
4_5911082039725001974.mp3
10.06M
🔊 سخنرانی استاد #رائفی_پور
📑 «اجتماع مردمی عید بیعت»
🗓 ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۱ - تهران، میدان امام حسین علیهالسلام
#مهدویت
#امام_زمانم
#عید_بیعت
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتماً ببینید
حقیقتِ برخی از سلبریتی های ایرانی که آتش بیار فتنه و ضد احکام الهی شده اند!
یا از اسلام برگشته و مرتد اند، یا کافرند، یا عضو فرقه های انحرافی و...
#امنیت
#حجاب
#قانون
#حجاب_خط_مقدم_است
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑ ایران تجزیه بشه مهم نیست! عوضش این مرتیکه شاه بشه!...
✅ شیخ_فرهاد_فتحی
#آشوب
#منافقین
#آشوبگران
#جانم_وطن
#جنگ_ترکیبی
@mahale114
4_6039655953064788144.mp3
18.04M
#شکر_در_سختی_ها 20
خــدا؛
مثل من و تو به دنیا، نگاه نمی کنه!
باید تمرین کنیم؛
با چشمهای خدا به دنیا نگاه کنیم!
تا نعمتهایی که باید مایه آرامش ما باشند ؛
موجب سلب آسایش مون نشـن.
#استاد_شجاعی 🎤
#مبارزه_با_نفس
#من_شاکرم
#من_شکرگذارم
#من_ناسپاس_نیستم
@mahale114
خانواده آسمانی ۲۲.mp3
11.52M
#خانواده_آسمانی ۲۲
✦ رحمت خداوند زمانی بر انسان کامل شد که او را " برترین مخلوقات " قرار داد.
و به واسطه این رحمت عظیم از او یک طلب دارد؛
آن طلب چیست؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_انصاریان
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#خانواده_سبک_زندگی
@mahale114
#حدیث_روز
امام صادق علیه السلام میفرماید:
💠در شب و روزت منتظر امر (فرج) مولايت باش
تَوَقَّع أمرَ صاحِبِكَ لَيلَكَ و نَهارَكَ
بحارالأنوار جلد 98 صفحه 159
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
عاقبت تملّق
کریمخان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریمخان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیهالسلام) جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
@mahale114
شبنامه 990.mp3
11.05M
#خبر
مهم / مرموزترین بخشِ مرگِ نیکا_شاکرمی / خانهی نیمه کاره یا خونه تیمی ؟ همه چیز درباره یک بازی مرموز!!
شبنامه / درگذشت نیکا شاکرمی اگر چه بسیار به یک خودکشی شباهت دارد اما باید ریشهای تر بررسی شود / نیکا وارد یک خانهی نیمه کاره شده یا یک خانه تیمی؟ / این خانه برای یک گروه اجتماعی بوده یا یک تیم خرابکار؟ / هدف از پرداختن به درگذشت نیکا صرفا #کشته_سازی بوده یا تمرکز بر استارت پروژه ی "دانش آموز کُشی" ؟ / همه چیز در خصوص یک پرونده ی مرموز /
#آقای_تحلیلگر
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل سوم: صفحه دوازدهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل سوم:
صفحه سیزدهم:
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
.....................
کلافه پرسیدم: «چهکار داری میکنی، حسن؟»
گفت: «گناه دارن. شاید این آخر عمری دوست داشته باشن سیگار بکشن. کاری که از دستمون برنمیآد؛ حداقل این کار رو براشون انجام بدیم.»
چه میکردم با حسن؟ هم از کارهایش حرصم درآمده بود و هم از اینهمه لطافت طبع، به وجد آمده بودم. همینطور که محو تماشای عراقیهایی بودم که با ولع به سیگار پک میزدند. ناگهان یک عراقی از صف مجروحان بیرون پرید و با دستانی بهنشانۀ تسلیم، داد زد: «دخیل الخمینی! دخیل الخمینی! یا فاطمة الزهرا!»
همه شوکه شده بودیم و هاجوواج همدیگر را نگاه میکردیم. همهچیز عجیبوغریب بود. عراقی اثری از جراحت نداشت. اگر میخواست میتوانست از معرکه فرار کند، اما معلوم نبود چرا اینجا مانده و چرا خود را تسلیم میکند. گفتم: «یا خدا! این رو چه کنیم؟»
من سلاحی نداشتم. زمین را با نگاهم جستجو کردم دیدم یک کلاش آنطرف افتاده. سریع آن را برداشتم و رو بهسمت عراقی گرفتم: «یالا، حرّك!»
چه سرگذشت عجیبی! دقایقی پیش، همین جمله را از آنها یاد گرفته بودم و حالا باید همین را برای خودشان بهکار میبردم. او را جلو انداختم و بهفاصلۀ یک تفنگ پشتسرش قرار گرفتم. در مسیر، چشمم به درجۀ نظامیاش افتاد. درجۀ سرهنگی به دوش داشت که نشان میداد آدم مهمی است و چهبسا فرمانده گردان یا چیزی در آن رده باشد. اسیر گرفتن چنین آدمی هرچقدر خوشحالکننده، اما خطرناک بود. کافی بود نیروهایش فرماندهشان را در این حال ببینند. چه اتفاقی میافتاد؟ برای خودشیرینی هم که شده ممکن بود اتفاق خطرناکی در انتظارمان باشد با توکل به خدا، این افکار را از سر بیرون کردم. حسن در بین راه، به سنگرهای عراقی سرک میکشید و هرچه نیاز بود برمیداشت. گاهی عقب میافتاد و گاهی جلو میزد. گفتم: «حسن، جدا نشو؛ بیا باهم بریم.»
همانطور که پا تند کرده بود، گفت: «شما که مشکلی ندارید؛ من میرم غنیمتیها رو جمع کنم. شما هم بیاید.»
حسن رفت و از نگاه ما نا پدید شد. در حین گذر از پیچوخم ارتفاعات، به جایی رسیدیم که جاده از یک سو میرفت و مسیری پاکوبشده از آن جدا میشد. بدون اینکه خود را سر دوراهی ببینیم، راه جاده را ادامه دادیم. غافل از آنکه عقبه از سمت دیگر است و این مسیر ما را بهسمت نیروهای بعثی میبرد.
بهناگاه به تپهای برخوردیم، پر از نیروی نظامی بعثی. شرایط سخت شد. در صورت درگیری، فقط من توان رزم داشتم. بقیه مجروح بودند و وجود سرهنگ در این شرایط قوزِبالاقوز بود. تا جایی که ممکن بود، در پناه صخرهها از تپه فاصله گرفتیم و سعی کردیم در شعاعی بزرگتر تپه را دور بزنیم. سرهنگ شروع کرد بهعربی چیزهایی گفتن. نفهمیدم چه میگوید. انگشت اشارهاش را دنبال کردم و در منطقۀ مورداشارهاش دنبال حالتی غیرطبیعی گشتم. حدس زدم آنجا میدانمین باشد.
یک دستم را زمین کردم و دست دیگرم را بهحالت انفجار نشان دادم. گفتم: «اینجا مین؟ اینجا مین؟»
...سرش را بهنشانۀ تأیید تکان داد و دوباره شروع کرد عربی حرف زدن. باز نفهمیدم چه میگوید. گفتم: «الطریق، الطریق.»
به سینهاش اشاره کرد، یعنی پشتسرم بیاید.
سرهنگ از گوشهای ما را وارد یک شیار کرد و در مسیری خاکی-صخرهای حرکت داد. خوشحال از وجود سرهنگ و راهنمایی او بودیم که یک آن با یک تغییر جهت، گذرمان به تپه افتاد. دیدم داریم مستقیم بهسمت بعثیها میرویم. پایم شل شد و ترس تمام وجودم را فراگرفت. نکند تمام آن یازهراها الکی بود تا ما را به مقر بکشاند. نکند میخواهد ما را تحویل دهد. اصلاً سرهنگ سالم بود و دلیلی نداشت بین مجروحان بنشیند. حتماً کاسهای زیر نیمکاسه است.
آنقدر نزدیک شده بودیم که با فریادش میتوانست دشمن را خبردار کند. در همین حیصوبیص، جایی که شیار اجازه داد دوباره راهمان را کج کرد و وقتی به پشتسر نگاه کردیم دیدیم آنسوی میدانمین هستیم. آنجا متوجه شدم سرهنگ هم شناخت خوبی به شیارها و جزئیات منطقه دارد و هم شوق او به اسیر شدن بیشتر از اسیر کردن است. میدانمین را که پشتسر گذاشتیم، دستانش را به هم زد و گفت: «خلاص!»
اما ایکاش خلاصی به همین سادگی امکانپذیر بود. اگرچه نزدیک تپه خطرات خود را داشت، اما حداقل فایدۀ آن مخفی ماندن از نگاه بعثیها بود. هنگامی که میدانمین را پشتسر گذاشتیم در تیررس نگاه دشمن قرار گرفتیم و سریع دیده شدیم — چشمتان روز بد نبیند — تا آمدیم به خودمان بیاییم رگبار تیرها بهسمت ما شروع شد. سرهنگ جلوتر از ما بود. در هنگام فرار، مسیرش را در شیاری دیگر انداخت و ما هم دنبال او دوان شدیم.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
#رهبر_انقلاب
🔻نداشتن تحلیل سیاسی
🔰بنده در قضایای تاریخ اسلام این
مطلب را مکررا گفتهام که، چیزی
که امام حسن مجتبی علیهالسلام را
شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در
مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی
نداشتند. چیزی که فتنهی خوارج را
بهوجود آورد و امیرالمومنین
علیهالسلام را آنطور زیر فشار قرار داد
و قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه
مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در
مردم بود والا همهی مردم که بیدین
نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند.
🗓بیانات رهبر حکیم انقلاب ۱۳۷۲/۸/۱۲
#بصیرت
#امام_حسن
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
@mahale114
اول؛ خودمان صبور باشیم .mp3
2.88M
🔉 بشنوید
"چگونه تحت تاثیر جنگ روانی دشمن قرار نگیریم؟"
🔹خودمان صبور باشیم
🎙حجت الاسلام محمدرضا پاکباز
#نفوذی
#جنگ_روانی
#جنگ_ترکیبی
#فضای_مجازی
#دشمن_شناسی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افشاگری خبرنگار مطرح جهان عرب: برخی عناصر ایرانی در پایگاههای آمریکایی خصوصا پایگاه "تنف" در مرزهای عراق، سوریه و اردن برای این روزهای ایران آموزش دیدهاند! پایگاههای آمریکایی و اسرائیلی در بحرین و اربیل نیز در حال نقشآفرینی در هدایت اغتشاشات ایران هستند!
«حسین مرتضی» خبرنگار و تحلیلگر سیاسی:
🔹میخواهم حرفی با جوانان ایرانی بزنم: شما ای جوانان ایرانی آیا آنچه در سوریه و عراق روی داد را ندیدید؟ آیا آنچه در یمن و افغانستان روی میدهد را نمیبینید؟ این کشورها را ویران کردند!
🔹مراقب پروژه سوریهسازی ایران باشید! تاکتیکهایی که امروزه در ایران رخ میدهد دقیقا همان تاکتیکی است که برای سوریه اجرا کردند!
🔹در ابتدای نبرد در سوریه از برخی بازیگران، کارگردانان سینما و همچنین برخی فوتبالیستها بهره بردند، دقیقا همان سناریو در ایران پیاده میشود!
🔹امروز شاهد نبرد رسانهای هستیم؛ عربستان میلیونها دلار در این شبکهها هزینه میکند، شبکه سعودی اینترنشنال نیز نقش تحریف و تحریک دارد و با سازمان اطلاعات آمریکا و محمدبنسلمان در ارتباط است!
#نفوذ
#یهود
#نفوذی
#حجاب
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترور
#فضای_مجازی
#شهدا_شرمنده_ایم
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشتهسازی اغتشاشگران در کردستان | ماجرای قتل یک مرد داخل خودروی پراید در سنندج...
🔺امروز در شبکههای اجتماعی کلیپی از به قتل رسیدن یک شهروند باعث نگرانی مردم سنندج شد.
🔹این تصاویر نشان میدهد یک جوان در حالی که پشت فرمان خودروی پراید نشسته است، هدف قرار گرفته و کشته شده و افرادی ادعا میکنند نیروهای انتظامی این فرد را به قتل رساندهاند. مردم در خیابان پاسداران میگویند این فرد از داخل یک خودرو هدف شلیک گلوله قرار گرفته است.
👤سردار «آزادی»، فرمانده انتظامی کردستان در گفتوگو با فارس با رد شایعه شلیک با گلوله جنگی به سمت اغتشاشگران تصریح کرد:
🔸هیچیک از نیروهای انتظامی در جریان مأموریتهای خود برای متفرقکردن و دستگیری اغتشاشگران تیر جنگی بههمراه ندارند.
🔺استاندار کردستان ۲۹شهریورماه اعلام کرده بود سه نفر به طرز مشکوکی در اعتراضات سنندج کشته شدهاند.
🔹یک شهروند دیواندرهای با سلاح جنگی کشته شده که هیچکدام از ردههای نیروهای مسلح از این نوع سلاح استفاده نمیکنند. فرد دیگری با همان شرایط در داخل خودرویی در کنار بیمارستان سقز رها شده بود./فارس
پ.ن: اغتشاشگران در تلاش هستند تا ناآرامی ها را که در بعضی از شهرها رقم خوده را به آبان ماه برسانند بنابراین خیلی نیاز به بهانه دارند تا مردم را با خود همراه کنند.
پس ممکن است دست به هرکاری بزنند که مردم را قانع کنند تادرخیابانها بمانند،حتی کشته سازی....فرقی هم براشون نمیکند شخص مورد هدف کیست.
لطفا مواظب جوانان ماجراجو باشید تا در دام نیفتند.
#نفوذ
#بهائیت
#آشوبگران
#جنگ_ترکیبی
#فضای_مجازی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدعیهای آزادی زن ایرانی خبر دارن تو کشورهایی که خودشون رفت و آمد دارن، آمار تجاوز و کشتن زنان به طرز عجیبی به خاطر #آزادی بی حد و حصر افزایش پیدا کرده؟
این آزادیه یا اسارت؟!
#زن
#ایران
#فتنه_گر
#غیرت_دینی
#فضای_مجازی
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
@mahale114