⭕️ در حاشیه وقایع اخیر در دانشگاه شریف/ واقعیت ماجرای درخواست «سلف مختلط» چیست؟
........................
💢 صنعتی شریف، امیرکبیر، تهران، علامه طباطبایی، رازی کرمانشاه، آزاد کرج، زاهدان، صنعتی همدان، خوارزمی و... همه اینها دانشگاه هایی هستند که رسانههای ضدانقلاب اخبار اعتراض تعدادی از دانشجویان آنها را به صورت مکرر در روزهای اخیر منتشر میکنند.
🔻شعارهای دانشجویان هم از «زن، زندگی، آزادی»، «مردی، میهن، آبادی»، «آزادی، آزادی، آزادی» تا شعارهای شرم آور استادیومی و هتاکی به مسئولان کشور است. البته که در کنار شعارها، رفتارهای اغتشاش گونه و اشرارطور نظیر آنچه که در شریف رخ داد را هم باید به این موارد اضافه کرد. برجسته ترین خواسته مثلا دانشجویان هم در روزهای اخیر «سلف مختلط» بوده است!
🔹همه این موارد در ماه های گذشته یک نتیجه داشته و آن بر هم خوردن امنیت و آرامش لازم مورد نیاز محیط علمی است.
🔴 این ماجراها دقیقا از روزهای ابتدایی سال تحصیلی جدید و به بهانه فوت مهسا امینی شروع شد؛ یعنی بعد از دوسال آموزش مجازی و افت چشمگیر کیفیت آموزش، وقتی دانشگاه به عنوان نماد و جایگاه پیشرفت کشور قصد اوج گیری دوباره داشت، فضای آماده شده این بار مستقیما به چالش کشیده می شود. به عبارت بهتر فضای کرونایی تا حدی خیال دشمنان ملت را از عقب ماندگی راحت کرده بود اما این بار مستقیما به میدان آمدند.
💢 نگارنده در یادداشت پیشین خود تحت عنوان «جمهوری اسلامی باید صدای معترضان را بشنود» به این موضوع تاکید کرد که جمهوری اسلامی حتی حاضر است صدای اغتشاشگران را بشنود اما چه کند که آشوب گران و معترضان اساسا خواسته عقلایی خاصی ندارند و صرفا به بیان چند شعار، هتاکی و اغتشاش اقدام می کنند. در همان یادداشت تاکید شد که جماعت مثلا معترض توان توضیح پیرامون شعارهایشان و یا جسارت گفتگو هم ندارند.
‼️دشمن به ستوه آمده در مقابل جریان پرسرعت پیشرفت کشور مایل است تا بحث پیشرفت کشور را از ریشه یعنی دانشگاه ساقط کند. در سابقه دشمنان ملت ایران هم موجود است که وقتی نتوانستند در مقابل پیشرفت های هسته ای با تحریم و تخریب بایستند به حذف دانشمندان اقدام کردند. در این بین دانشجویان به اصطلاح معترض خواسته ناخواسته در حال تکمیل پازل چیده شده دشمن هستند که هم خود از فرصت تحصیل جامانده و هم فرصت تحصیل و شکوفایی برای سایر دانشجویان را از بین می برند.
✅ رهبرانقلاب در دیدار اخیر با نخبگان به موضوع مهم فعالیت دانشگاهها و جلوگیری از ایجاد یک فرصت مغتنم برای دشمن پرداخته و فرمودند: «اینکه شما میبینید در مقاطع مختلف، نه فقط حالا دیروز و پریروز، تلاش شده که دانشگاهها تعطیل بشود، کلاسها تعطیل بشود، بچّهها سر کلاس نروند، استاد نرود و از این کارها، ناشی از این است؛ چون دانشگاه نقش اساسی دارد. حالا آن کسی که استاد را تلفنی تهدید میکند که اگر بروی، چنین و چنان، معلوم نیست خودش عامل اصلی باشد؛ عامل پشت صحنه مهم است. این به خاطر آن است که دانشگاه مهم است، دانشگاه برای پیشرفت کشور حیاتی است. هر چه دانشگاه را بتوانند لنگ کنند، تعطیل کنند، خراب کنند، ناقص کنند، برای دشمنان کشور و [دشمنان] پیشرفت کشور مغتنم است. پس بنابراین، دانشگاه از ارکان پیشرفت کشور است. دانشگاه یکی از بزرگترین موانع در مقابل سلطه استکبار است؛ ما باید این را بدانیم. هدف قدرتهای گردنکلفت جهانی سلطه است؛ به چه وسیله؟ یک روز با اسلحه، یک روز با فریب، یک روز با علم؛ با علم هم سلطه پیدا میکنند. دانشگاه جلوی سلطه را میگیرد؛ یعنی شما اگر چنانچه توانستید سطح علم کشور را بالا بیاورید، در مقابل سلطه دشمن یک مانع ایجاد کردهاید.»
🔻امر فوری برای مسئولان وزارت علوم حاکم کردن فضای آرامش در کشور است. البته که سایر دانشجویان هم باید برای محیطی که به آنها و حقوق آنها مرتبط است مصمم تر وارد میدان بشوند و مخالفت جدی خود را با این افراد معدود نشان بدهند. تکلیف قضایی عناصر اصلی برهم زدن آرامش دانشگاه ها هم باید سریعا مشخص شود.
⭕️ این را نیز باید گفت که دشمنان ملت با انتقال تمرکز به دانشگاه ها سعی می کنند بازی شسکت خوره و تقریبا پایان یافته در خیابان ها را با هزینه کمتر و اطمینان خاطر بیشتر در دانشگاه ها ادامه بدهند؛ در فضای دانشگاه هم چون دانشجویان معترض حرف خاصی ندارند، به هتاکی و یا بهانه گیری های مضحکی نظیر «سلف مختلط» برای التهاب آفرینی متوسل می شوند.
✍️ حسین بابازاده
#نفوذ
#امنیت
#بصیرت
#فتنه_گر
#دانشگاهی
#دانشگاه_شریف
#دانشگاه_ناشریف
#تاپای_جان_برای_ایران
@mahale114
رعایت قانون برای اعتراض در برلین، آموزش ساخت کوکتلمولوتف برای اعتراض در ایران
🔺 «حامد اسماعیلیون» برای تجمع امروز برلین، قاعده و قانونهایی گذاشته که حتی آشغال ریختن تو خیابون رو هم شامل میشه.
🔸شعار توهینآمیز نباید بدن، پرچمها پخش باشه، تحریک و تهییج ممنوع، مگافون نیارید، نژادپرستی ممنوع، یهودستیزی ممنوع و...
🔸وجدانا اگه تو ایران هم این نکات رعایت بشه، پلیس کاری بهتون داره؟
🔸برای تجمع اونجا اینطوری قانون میگذارید، برای تجمعات ایران آموزش کوکتلمولوتف میدید؟
✍ حسین دارابی
#نفوذ
#آگاهی
#بصیرت
#فتنه_گر
#فضای_مجازی
#سلبریتی_های_بیسواد
#آمریکاواروپابدونه_روتوش
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل پنجم : صفحه ششم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل پنجم : صفحه هفتم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
بدون اینکه حکمت ماجرا را بفهمیم، بهدستور فرماندهی، هرکدام از ما بهسمتی رفتیم و با صدای بلند شروع کردیم به خواندن. رضا شعر «تفنگ دردت وه جونم» میخواند و من اینطرف دایهدایه را شروع کردم. اگر تا کنون این شعر را نشنیدهاید، همین الان با یک جستجوی ساده آن را بشنوید و با من همراه شوید:
دایهدایه، وقت جنگه. وقت دوسی وا تفنگه
قطار که بالا سرم پرش دِ شَنگه
موتورچی یواش برون دالکَمِه بینم شیرشه حلال بَکه بلکه بمیرم
کاغذی ره بکنید وو دخترونم بعد خوم شی نکنن وو دشمنونم
نازیه سیته بکن جومه ورته دُر کِردن تو قبرسو شیر نرته
این شعرهای حماسی، جان تازهای به بچهها داد و آنها را از جا کند. اصلاً آنچه میدیدم باورکردنی نبود. رزمندگان با اللهاکبر از سنگرها کنده شدند و در برابر آماج گلولهها، به دل دشمن رفتند. در یک لحظه جای مدافع و مهاجم عوض شد. حالا این ما بودیم که سینهبهسینۀ دشمن، پیشروی میکردیم. اولین گروهی که به دل دشمن زد اکثریت بهشهادت رسیدند و افتادند. آنها خطشکنهایی بودند که هیمنۀ دشمن را برای دیگران شکستند و به بقیه جرئت حمله دادند. نیروها سینۀ خود را سپر کردند و پشتبهپشت جلو میرفتند. دشمن وقتی دید دستهدسته نیرو میآید و حملات ما تمامشدنی نیست، عقب کشید. با پشت کردن دشمن، از جنازههای بعثی پشته درست شد.
رزمندگان در تپههای کناری هم وقتی دیدند دشمن عقبنشینی را شروع کرده به کمک ما آمده و آنها را دنبال کردند. بالگردهای خشمناک بعثی با دیدن این صحنه، ما را رها کردند و نیروهای خودشان را که در حال فرار بودند به رگبار بستند. حماسۀ آن روز سبب تثبیت خط ما و عقب راندن دشمن تا شهر بدرۀ عراق شد.
پس از اینکه آرامش نسبی بر منطقه حاکم شد، سراغ آقامحسن رفتم، گفتم: «برام سؤاله. میخوام حکمت این لری خوندن رو بدونم. شما از کجا میدونستی توی اون شرایط سخت این راهحل جواب میده؟»
ابتدا کمی طفره رفت. وقتی اصرار مرا برای دانستن جواب دید گفت: «حقیقت مطلب، من با بچههای ترک مأنوسم. خانوادههاشون رو میشناسم. به خونههاشون سرمیزنم. چیزی که من توی خونۀ اونا مشاهده کردم این بود که اغلبشون نوارهای حماسی لری دارن و بهش علاقه نشون میدن. چون میدونستن من لر هستم، این نوارها رو برای من میذاشتن و ازش تعریف و تمجید میکردن. وقتی نیروها زمینگیر شدن، دیدم به چیزی نیازه که روحیه بده و حماسه رو در وجودشون زنده کنه و بهترینش همین بود که شما انجام دادید و دیدید که تأثیرگذار بود.»
آنجا امیدی را شناختم. او قبل از اینکه فرمانده باشد یک روانشناس نمونه بود و با شناختی که از روحیات نیروهایش داشت، بر آنها فرماندهی میکرد.
فرمانده دستهمان آقای اکبری، من و رضا را کنار کشید و به ما مأموریتی محول کرد. او گفت: «شبهای اینجا سنگر کمین لازم داره. هرکدوم با ده نفر نیرویی که دارید جلو برید و بین خط مقدم ما و خط مقدم دشمن، شش سنگر کمین بزنید.»
سه سنگر را رضا عهدهدار شد و سه سنگر دیگر به من افتاد. در روشنایی روز، با رضا دوربین کشیدیم و بهترین جا را برای ایجاد سنگر نشان کردیم. سپس بچهها را در تاریکی شب جلو بردیم و سنگرها را بین موانع طبیعی ایجاد کردیم و در نهایت، با کمک گونی سنگری و خاکی که روی آن ریختیم طوری جلوه داده شد که انگار جای خمپاره است.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش رحیمپور ازغدی به فحاشی در دانشگاه شریف/ مساله دیگر دانشجویی و سیاسی نیست بلکه مساله چاقوکشی و چالهمیدانی شده
#نفوذ
#بصیرت
#فتنه_گر
#دانشگاهی
#دانشگاه_شریف
#دانشگاه_ناشریف
@mahale114
هدایت شده از گروهجهادی«منتظرانموعود»
سلام علیکم:
قابل توجه اهالی محترم محل ،همراهان گرامی و خیرین عزیز،
به عرض میرسانم ان شاءالله ذبح مرغ اول ماه رو خدمتتون یادآوری میکنم.
با آرزوی قبولی طاعات وعبادات شما گرامیان لطفا در ثواب ذبح مرغ اول ماه ربیع الثانی سهیم شوید.
...........................
کارت اختصاصی ذبح مرغ
بانک ملی
6037-9974-6911-6660
.......................
#ذبح_مرغ
#ذبح_مرغ_اول_ماه
#صدقه_اول_ماه
#صدقه_جاریه
#صدقه_برای_سلامتی_امام_زمان
_------_-----_-----_
#محله_شهیدمحلاتی
#مسجدامام_حسن_مجتبی
#گروه_جهادی_منتظران_موعود_عج
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 #کلیپ استاد #رائفی_پور
📁 «مسئولین، بترسید از زمانی که...»
#بصیرت
#حق_الناس
#تغییراولویتها
#حجامت_نظام
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدیما می گفتن : ادب از که آموختی؟ از بی ادبان!
به اینصورت که نگاه کردم و دیدم هر کاری آنها انجام می دهند من مخالفش را انجام دادم
الانم این نوجوونای اُزگلی به تاسی از اون ضرب المثل دارن جواب شعارنویسی یه عده بی تربیتِ فاسد و ضدانقلاب رو میدن! آتش به اختیار....
#پاتک_انقلابی
#دهه_هشتادیها
#مکتب_حاج_قاسم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مسجد_سنگر_انقلاب
#محله_محورِ_مسجد_مَدار
@mahale114
4_5967639363079637584.mp3
11.1M
#خانواده_آسمانی ۳۳
جهانی که خداوند آن را ریاضی خلق کرده است میگوید؛
برای هر نیاز جسمِ انسان، باید مناسبترین پاسخ از طرف خداوندی که خالق انسان است داده شود،
مانند آب که پاسخیست به نیاز تشنگی بدن.
طبق این قانون،
برای نیازهای روحِ انسان نیز مناسبترین پاسخ داده شده است که باید به آن برسد.
مقصود از آن #نیاز و #پاسخ چیست؟
#استاد_شجاعی 🎤
#حجتالسلام_فرحزاد
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#خانواده_سبک_زندگی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل پنجم : صفحه هفتم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل پنجم : صفحه هشتم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
بچهها را در سنگرها تقسیم کردم و خودم خسته در یک سنگر نشستم. چشمانم از بیخوابی باز نمیشد، به بچهها گفتم: «من دارم بیهوش میشم. پنج دقیقه حواستون باشه، من چشم روی هم بذارم تا بلکه خستگیم دربره.»
نمیدانم بعد از این حرف چقدر خوابیدم، ولی وقتی چشم باز کردم عرق سرد به پیشانیام نشست. وحشت کردم و دیدم همۀ بچهها خوابشان برده است. کاش اصلاً نمیخوابیدم. سریع بیدارشان کردم و گفتم: «چرا خوابیدید؟ اگر بعثیها میاومدن سرمون رو گوشتاگوش میبریدن هم متوجه نمیشدیم.»
گفتند: «چه کنیم حاجآقا؟ خستهایم.»
گفتم: «حداقل نوبتی بخوابید.»
برای اینکه خواب از سرم بپرد از سنگر بیرون زدم، به سنگرهای دیگر رفتم و با بچهها همکلام شدم. وضعیت آنها بهتر از ما نبود. قرار شد همگی نوبتی بخوابند و خودم بهعنوان پاسبخش به آنها سربزنم. از سنگرهای ما تا سنگرهای رضا مقداری فاصله بود. ممکن بود با کوچکترین تحرکی بهسمت ما تیراندازی شود. بیش از آنکه از دشمن بترسم، از خودیها میترسیدم که بدون تعلل هر جنبندهای را میزدند. برای همین، خیلی آرام و پاورچینپاورچین خودم را به رضا رساندم.
رضا هم مشکل ما را داشت و نیروهایش خسته بودند. گفتم: «رضا، ما خودمون هم خستهایم. باید بین خودمون هماهنگ کنیم و اگر یکی از ما خوابید، اونیکی زحمت سرزدن به نیروهاش رو بکشه. از فردا شب یا من به نیروهای رضا سرمیزدم یا رضا به ما سرمیزد. در این بین، فرصتی میشد تا کمی استراحت کنیم.
یکی از صحنههای دلخراشی که شبها شاهد آن بودیم، نالۀ مجروحان عراقی بود که در دشت میپیچید. در خواب و بیداری صدای آنها با صدای جیرجیرکها در هم میریخت و برای منی که انتظار این نالهها را نداشتم هضمش سخت بود. این ناله دل سنگ را آب میکرد، اما کسی به آنها محل نمیگذاشت و بهندرت برای نجاتشان میآمدند. این در حالی بود که اگر آنها برای نجات مجروحانشان میآمدند کسی با آنها کاری نداشت و درگیری رخ نمیداد. در سیاهی شب و عالم فکروخیال، گاهی خودم را جای آنها میگذاشتم و به سرم میزد برای نجاتشان دستبهکار شوم؛ اما با خطر لو رفتن کمین، این کار نشدنی بود.
در آن روزها یکی از بچههای نهاوند که برای کاری به تپۀ ما آمده بود، حامل خبر دردناکی برای من بود. بااینکه خودم را برای این خبر آماده کرده بودم، اما باز شنیدنش مرا به بهت فرو برد و غمزده کرد. محمود حسنگاویار شهید شد. همه به من تسلیت میگفتند و در چهرهام ناراحتی را میدیدند. شهید عزیز ما که بیقرار رفتن بود بهعنوان اولین شهید گردان حضرت اباالفضل(ع)، در این عملیات پر کشید و درد فراقش به دل من ماند. تنها دلخوشیام عهد و پیمانی است که قرار است در عالم آخرت به آن وفا کند. شاید که آن کمپوت بهشتی اسم رمزی برای تجدید دیدار و بهرهمندی از شفاعت ایشان در حق حقیر باشد.
یک هفته بعد، نیروهای هرسین کرمانشاه برای تعویض آمدند و ما برای استراحت به عقب برگشتیم. از جبهه، مستقیم به خانۀ داییام در برزول رفتم و پدر و مادر محمود را تسلی دادم. زنداییام خیلی بیتابی میکرد و با زاری، از من سراغ محمود را میگرفت. انگار باور نداشت پسرش شهید شده یا چیزی توانسته باشد ما دو نفر را از هم جدا کند.
در منطقۀ ما رسم بر این است که تابوت را تا هفتم کنار قبر میگذارند. مادر شهید، نیمهشب از خانه بیرون میزد و به گلزار شهدا میرفت تا درون تابوت پسرش بخوابد. وقتی هم دنبالش میرفتیم، میگفت: «پسرم تنهاست؛ بذارید توی این تاریکی کنارش باشم.»
با دیدن این صحنه، از زنده برگشتن خود خجالت میکشیدم. فکر اینکه مبادا دیدن من، نبودن محمود را برای او یادآوری کند مرا به خلوت میکشید. بعضی وقتها خود زندایی دلتنگی میکرد و سراغ مرا میگرفت. مرا مینشاند و میگفت: «برام مویه بخوان.»
من هم برای اینکه آرام شود میخواندم تا جایی که دیگر بغض امانم را میگرفت و خودم با اطرافیان به گریه میافتادم.
در ایام آغازین سال 1363 که بازار دیدوبازدیدها گرم بود، به یاد حسین خویشوند بودم و به عیادتش رفتم. تازه سرپا شده بود و برای جبهه میخواست خانوادهاش را متقاعد کند. برای همین، به پدرش گفته بود سرباز است. پدرش گفت: «این حسین ما کی سربازیش تموم میشه؟ چرا اینقدر اضافهخدمت داره؟»
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام میفرماید:
💠 اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ بِلِسَانِی، ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِی
❇️ خدایا بر من ببخش آنچه را که با زبانم به تو نزدیک شدم و دلم با آن مخالفت نمود.
📚 از خطبه ۷۸ نهج البلاغه
#حدیث_روز
#نهج_البلاغه
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ برای مهربانیهایتان منتظر جبران نباشید
🔹«رابرت داوینسن» قهرمان مشهور گلف، وقتی در یک مسابقه قهرمان شد، زنی به سویش دوید و گفت:
بچهام مریضه، به من کمک کن وگرنه میمیره!
🔸رابرت بلافاصله همه پولی رو که برنده شده بود به اون زن داد.
🔹هفته بعد یکی از مقامات ورزش گلف با رابرت تماس گرفت و به او گفت:
خبر بدی برات دارم، اون زن کلاهبردار بود و اصلا ازدواج نکرده که بچه مریض داشته باشه.
🔸رابرت داوینسن در پاسخ گفت:
اینکه خبر خیلی خوبیه، یعنی بچهای مریض نبوده که در حال مرگ باشه، خدا رو شکر!
🔹دنیا رو انسانهایی زیبا میکنند که بیهیچ توقعی مهربانند.
@mahale114
شبنامه 1007.mp3
11.47M
#خبر
چرا محکومند به اینکه بیرحمانه برای نابودی ایران تلاش کنند؟ / گزارشی که هر ایرانی یکبار باید بخواند...
شبنامه / همزمان با ناآرامیهای ایران، بحث بر سر #پهپادهای_ایرانی داغ شده است / خبر دیگری هم از رونمایی از یک تلسکوپ در کلاس جهانی، به شدت مورد توجه قرار گرفته است / اما دشمنی با چنین کشوری با این سطح از توان در #تولید_علم و پیشرفت در حوزههای مختلف برای چیست؟ / آیا غرب جدا از تولید علم در ایران و بومی شدن دانش در جایی به غیر از سرزمینهای غربی میترسد؟ / این شبنامه را با دقت ببینید ... / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
هدایت شده از گروهجهادی«منتظرانموعود»
بدآموزی کودک.mp3
1.73M
لطفا فقط بزرگترها گوش کنند.
✨ منشأ بدآموزی کودک
⁉️کودک چگونه رفتارهای بد و زشت را یاد میگیرد؟
🎙پاسخ استاد حسینی را بشنوید.
📎https://b2n.ir/h98947
📎 #خانواده_سبک_زندگی
📎#مشاوره
📎 #فرزندپروری
📩 سوالات شما را مشاورین کانال پاسخگو هستند
✅ آیدی دریافت سوالات👇
@pasokhgo313
#جوان
#جنگ_ترکیبی
#تربیت_فرزند
#تربیت_مهدوی
#جاهلیت_مدرن
#هنر_نسل_سازی
#گروه_جهادی_منتظران_موعود_عج
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل پنجم : صفحه هشتم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل پنجم : صفحه نهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
آرام به حسین گفتم: «حسین، قضیه سربازی چیه؟ مگه تو سربازی؟»
گفت: «آره؛ ما سرباز امامزمانیم دیگه. تا وقتی هم که حضرت ظهور نکنن اضافهخدمت داریم.»
گفتم: «این پیرمرد رو اینقدر اذیت نکن، گناه داره.»
پدر حسین ادامه داد: «آخه پسر من پسر بدی نیست که اضافهخدمت بخوره.»
گفتم: «به دل نگیر، پدر جان! پسر شما که حرف نداره. انشاءالله اضافهخدمتش هم تموم میشه.»
برگشت ما به شهرستان همزمان بود با انجام عملیات خیبر و فتح جزیرۀ مجنون. ازآنجاکه این جزیره از اهمیت بالایی برخوردار بود، امام دستور دادند جزایر مجنون باید حفظ شود و حفظ آن را حفظ اسلام قلمداد کردند. گردان 152 حضرت اباالفضل(ع) در امتداد عملیات خیبر و برای جلوگیری از پاتک دشمن به منطقه اعزام شد و بهصورت آمادهباش درآمد. من با شهادت پسرداییام محمود حسنگاویار، دیگر تاب ماندن نداشتم. همۀ دوستان را بهجز حسین خویشوند خبردار کردم، اما حسین خودش خبردار شد و هرطور شده خود را به ما رساند.
این اولین تجربۀ حضورم در گردان حضرت اباالفضل(ع) بود. قبلاً نام پرآوازۀ فرمانده این گردان، حاجمیرزامحمد سلگی را شنیده بودم و این بار از نزدیک با ایشان آشنا شدم. اردوگاه شهید محرمی در نزدیکی خرمشهر و جزیرۀ مجنون بهعنوان مقر ما انتخاب شده بود. هر لحظه امکان داشت دشمن برای بازپسگیری جزایر، اقدام جدی انجام دهد و به ما نیاز شود. اتفاقی که در طول حدود دو ماه حضور ما در اردوگاه نیفتاد و صرفاً یک گروهان برای نگهبانی در سنگرهای کمین مستقر میشد.
حسین خویشوند در آن زمان بهعنوان فرمانده دسته انتخاب شد و با پیشنهاد او، من معاونش شدم. پس از آن تجربه و شهودی که حسین از عالم غیب داشت، رفتارش متفاوت شده بود و دیگر آن حسین سابق نبود. عباداتش رنگوبوی دیگری داشت و در یک کلام، غرق رازونیاز با خدا میشد.
در آن گرمای بهارۀ جنوب که از تابستان ما گرمتر بود، حسین یک کلاه بافتنی داشت که روز و شب سرش بود. دائم با آن رفتوآمد میکرد و آن را تا ابروها پایین میکشید. هرچه از فلسفۀ این کلاه سؤال میپرسیدم، جواب سربالا میداد. یک روز اجازه ندادم با حرفهایش مرا دستبهسر کند. سریع کلاه را از سرش کشیدم و پیشانیاش چشمانم را گرفت. بهاندازۀ یک مهر روی پیشانیاش زخم شده و دلمه بسته بود. از او پرسیدم، اما هیچ توضیحی نداد و رفت.
من که او را بهخوبی میشناختم، میدانستم نیمهشب گاهی یک ساعت سر به سجده میگذارد و از خود بیخود میشود؛ آنقدر که در این بین، مهر پیشانیاش را زخم کرده و به خون انداخته است، بدون اینکه متوجه درد آن شده باشد. منتها بعضی همان موقع پشتسر حسین حرف میزدند و با نادیده گرفتن خلوصش، اینها را حمل بر چیز دیگری میکردند. حرفهایی که ذرهای برای حسین اهمیت نداشت. دوباره کلاهش را بهسر میکشید و مهربانانه با همه، حتی کسانی که این حرفها را میزدند رفتار میکرد.
آبگیر بزرگی در نزدیکی اردوگاه بود که در آن گرما، آب دلچسبی برای آبتنی داشت. من و حسین قرار گذاشتیم روزی برای شنا به آنجا برویم. آبگیر عمیق بود. من و حسین شناکنان از ساحل فاصله گرفتیم و تا وسط آن رفتیم. دیگر پایمان به زمین نمیرسید. همینطور که مشغول صحبت بودیم، دیدم حال حسین عوض شد. دستش را به قلبش گرفت و گفت: «ضرغام، حالم خرابه.»
دیگر نمیتوانست شنا کند و داشت زیر آب میرفت. نه من شناگر ماهری بودم و نه زورم به هیکل ورزشکاری او میرسید. گفتم: «فقط خودت رو روی آب نگه دار تا من هلت بدم.»
سابقۀ مشکل قلبی و تیر کشیدن قلب نداشت، ولی بعد از آن مجروحیت سنگین در والفجر2، این اتفاقات برایش طبیعی بود. من دستوپا میزدم و او را به هزار زور و زحمت هل میدادم. خداخدا میکردم اتفاقی برای او نیفتد. گفتم: خدایا، کمک کن غرق نشه. ما دنبال شهادت میگردیم، بعد اینجا با آبتنی بمیریم؟
به ساحل که رسیدیم حسین از بیحالی غش کرد. چند نفر از لشکرهای دیگر، آنطرفتر در حال قدم زدن بودند آنها را صدا کردم و مشغول ماساژ دادن قلبش شدم. خودم هم حالی برایم نمانده بود، ولی هر کاری میکردم تا بههوش بیاید. برادران مقداری آب روی صورتش ریختند و چشم حسین باز شد. وقتی فهمیدم سالم است بینهایت خدا را شاکر شدم. خاطرۀ خیلی تلخی بود. بعد از آن قید شنا را برای همیشه زدم و به گرمای هوا تن دادم.
یک روز در اتاق فرماندهی بودم و عباس مالمیر و حاجمیرزا در حال گفتگو بودند که عباس گفت: «اینهم از آقایون روحانی. بین راه استخاره زدن که جلو بیان یا نیان. بد اومد و برگشتن!»
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
بهرهبرداری ضدانقلاب از یک آسیب اجتماعی؛
کُشتهسازی از "خودکشیها"
بخش اول
♨️ رسانههای ضدانقلاب و فارسیزبان در روزهای گذشته مدعی شدند که چند دختر نوجوان و جوان همچون نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده، اسرا پناهی، نگین عبدالملکی و آرنیکا قائممقامی در اعتراضات کشته شدند، اما بررسیها نشان داد که آنها کشته نشده بودند و بر اثر جراحات ناشی از خودکشی، مسمومیت ناشی از مصرف مشروبات الکلی و سقوط از ارتفاع درگذشتند.
🔻ضدانقلاب که در گذشته بهدنبال کشتهسازی در جریان اغتشاشات و انداختن آن اتفاق بر گردن نظام بود، اکنون مسیر دیگری را انتخاب کرده است که کمهزینهتر و پرسودتر است.
🔴 البته این رویکرد سابقه تاریخی هم دارد، در جریان قتلهای زنجیرهای، هر فردی که بهدلیل اتفاقات غیرمتعارف درمیگذشت، در لیست این موضوع سیاهه میشد، بهحدی که برخی از روزنامههای زنجیرهای ادعا کردند که 80 نفر کشته شدند.
💢 درباره اتفاقات سال 78 برخی سایتها مدعی شدند که "سعید زینالی" از دانشجویان بازداشتشده حوادث کوی دانشگاه بود که توسط نیروهای امنیتی در منزلش دستگیر شد و خبری از او نیست، در حالی که زینالی متولد سال 55 بود که با مدرک راهنمایی به سربازی رفت و سال 76 خدمتش به پایان رسید، در نتیجه در سال 78 نمیتوانست دانشجو باشد، ضمن اینکه پدر و مادرش گفتند که پسرمان یک ماه بعد از اتفاقات کوی دانشگاه ناپدید شد.
‼️همچنین در اتفاقات سال 88 ادعا شد "سعیده پورآقایی" پس از دستگیری، شکنجه و هتک حرمت توسط بسیجیان، سوزانده و در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شد! اما چندی بعد، این دختر که از خانه فرار کرده بود شناسایی و به خانوادهاش تحویل داده شد. او در گفتوگو با رسانه ملی ماجرای فرار خود و تلاش برخی برای سوءاستفاده از او را روایت کرد.
🔻در اتفاقات سال 88، «ندا آقاسلطان» توسط عوامل ضدانقلاب کشته شد و با برجستهسازی این اتفاق نظام را عامل قتل این خانم معرفی کردند. در روزهای گذشته نیز تلاش داشتند با کشتن خانم مهسا موگویی، نظام را هدف قرار بدهند که البته با سخنان صریح پدرش، ترفندشان خنثی شد.
💢 اکنون رسانههای ضدانقلاب تلاش دارند دختران و نوجوانهایی را که بهدلایل مختلف خودکشی میکنند و از دنیا میروند بهعنوان کشتهشدگان اعتراضات اخیر معرفی کنند؛ این کار نیاز به طراحی سناریو و اقدام برای کشتن فردی ندارد و تنها لازم است به اطلاعات قربانیان خودکشی دسترسی پیدا کرد.
❌ دسترسی به اطلاعات افرادی که بر اثر خودکشی و... از دنیا رفتهاند کار آنچنان سختی نیست، میتوان با درز کمترین اخبار از اورژانسها، بیمارستانها، شهرداریها، قبرستانها و... یا استفاده از عامل انسانی به این اطلاعات دست یافت و به اتفاقات پیوند داد.
#نفوذ
#فساد
#امنیت
#حجاب
#بصیرت
#فتنه_گر
#فضای_مجازی
#تاپای_جان_برای_ایران
@mahale114
بهرهبرداری ضدانقلاب از یک آسیب اجتماعی؛
کُشتهسازی از "خودکشیها"
بخش دوم
♨️ اما اینکه چرا "خودکشی" و "مرگ بر اثر مصرف زیاد مشروبات الکلی" مطلوبترین گزینه برای پیوند با سناریوی کشتهسازی است به این دلیل میباشد که خودکشی پدیدهای اجتماعی است و میتوان از آن روایتهای متناقض بهدلیل محافظهکاری خانوادههای متوفیان بیرون کشید.
🔻خانوادههایی که فرزندانشان خودکشی کردهاند بهدلایل مختلفی از جمله حفظ آبروی خانواده تلاش دارند که عامل مرگ را چیز دیگری معرفی کنند و نگویند که فرزندشان خودکشی کرده است، این موضوع موجب میشود که یکی بگوید مرگ بهدلیل خونریزی داخلی بوده است و دیگری دلیل دیگری بیان کند و درنهایت روایتهای متناقض این پیام را مصادره کند که "پس حتماً خبری است که هر کسی چیزی میگوید!" ماجرای خانم اسرا پناهی از جمله این اتفاقات بود.
⭕️ به این موضوع این نکته را هم باید اضافه کرد که پس از اقدام صداوسیما و رسانههای داخلی در روشن ساختن چرایی و چگونگی مرگ برخی افراد همچون خانم مهسا موگویی، قربانیان خودکشی را برگزیدند تا خانوادهها بهدلیل حفظ آبرو کمتر حاضر به گفتگو باشند؛ حالا اگر کسی هم مانند مادر "سارینا اسماعیلزاده" گفت که "فرزندم خودکشی کرده است"، بگویند که "او مادرش نیست و نظام دروغ میگوید."
💢 در نهایت نظام هرچقدر هم که به این دروغها پاسخ دقیق و روشن بدهد؛ دو برآیند و محصول برای ضدانقلاب خواهد داشت؛ نخست اینکه هرچقدر هم تکذیب شود، بالاخره این گزاره از سوی رسانههای فارسیزبان و شبکههای مجازی در ذهن مخاطبان ساخته میشود که "مگر میشود همه اینها دروغ باشد و خودشان خودکشی کرده باشند؟"
🔴 دوم اینکه هرچقدر هم که نظام بگوید این دختران و نوجوانان "خودکشی" کردهاند و بر اثر مصرف زیاد "مشروبات الکلی" از دنیا رفتهاند و این تکذیبیهها در رسانههای داخلی و خارجی به گردش درآید، "پدیده خودکشی دختران و نوجوانان" و "مصرف مشروبات الکلی" بهشکل فزایندهای رسانهای میشود و یک آسیب اجتماعی، دستاویزی برای دستیابی به مقاصد سیاسی قرار میگیرد.
🔺اما باید به این سؤال پاسخ داد که چرا هیچ تصویر و فیلمی از کشته شدن این افراد در صحنههایی که آنها ادعا میکنند، منتشر نمیشود و تصاویر تنها مربوط به رفتوآمد بیمارستان و حضور نیروهای امدادی است. در ماجرای مدرسه شاهد اردبیل، والدین دانشآموزانی که نسبت به رفتار مربیان مدرسه اعتراض داشتند در مدرسه حضور داشتند، اما هیچ فیلم و تصویری مبنی بر ادعای کشتهشدن "اسرا پناهی" منتشر نشد.
‼️هرچند خودکشی دختران و نوجوانان در ایران و سایر کشورهای جهان اتفاقی تلخ و دردناک است و نیازمند بررسیهای اجتماعی و فرهنگی و یافتن راهکارهای اساسی برای کاهش نرخ خودکشی است، اما آنچه ضدانقلاب این روزها انجام میدهد بهرهبرداری سیاسی و غیرانسانی از یک آسیب اجتماعی است.
#نفوذ
#فساد
#امنیت
#حجاب
#بصیرت
#فتنه_گر
#فضای_مجازی
#تاپای_جان_برای_ایران
@mahale114
هدایت شده از گروهجهادی«منتظرانموعود»
سلام علیکم:
قابل توجه عزیزان محترم به عرض میرسانم پنج شنبه اول ماه ربیع الثانی میباشد لذا طبق ماه های قمری گذشته #ذبح_مرغ وتوزیع آن بین خانواده های شناسایی شدهٔ نیازمند آبرو دار و مؤمن انجام میشود، به همین منظور از شما عزیزان درخواست میکنیم با کمکهای خود مارا در این کار خداپسندانه یاری کنید.
شما میتوانید مبالغ خود را به عنوان #کمک_مؤمنانه، هدیه، صدقه و نذورات به این کار اختصاص دهید.
ضمن اینکه با اجازه تمام مراجع شما میتوانید تا مبلغ ۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال رد مظالم جهت کمک به خانواده های ازپیش شناسایی شدهٔ مؤمن نیازمند،ایتام و خانواده های بی سرپرست کمک کنید.
گروه جهادی منتظران موعود عجل الله تعالی میتواند پل ارتباطی بین شما عزیزان و خانواده های نیازمند باشد.
ان شاءالله با کمک و مساعدت شما عزیزان خیر این ماه هم( ربیع الثانی) مثل ماه های گذشته بتوانیم آبرومندانه ذبح و توزیع مرغ را انجام دهیم.
یاعلی
کارت اختصاصی ذبح مرغ
بانک ملی طباطبایی
6037-9974-6911-6660
..................
بانک کارآفرین طباطبایی
6274-8811-1779-4619
بن نان و صدقات ویژه(ردمظالم)
#بن_نان
#ذبح_مرغ
#صدقه_جاریه
#کمک_مؤمنانه
#کنارتم_هموطن
#ذبح_مرغ_اول_ماه
#محله_شهیدمحلاتی
#مسجدامام_حسن_مجتبی
#گروه_جهادی_منتظران_موعود_عج
@mahale114
خانواده آسمانی ۳۴.mp3
11.58M
#خانواده_آسمانی ۳۴
آخرت، مقصد حقیقی انسان است.
☜ و برای رسیدن به این مقصد باید از مسیری امن گذشت، که این مسیر را خداوند برای انسان طراحی کرده است.
- سریعترین راه
- و تجهیزات مورد نیاز انسان در این راه کدام است و چگونه باید از آن ها استفاده کند؟
#استاد_شجاعی 🎤
#آیتالله_ضیاءآبادی
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#خانواده_سبک_زندگی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل پنجم : صفحه نهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل پنجم : صفحه دهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
من شنیده بودم سه روحانی تبلیغی به گردان ما آمدهاند، اما از ماجرایشان خبر نداشتم. برای اینکه مطلع شوم، بعد از اینکه کلامش با حاجمیرزا تمام شد با او رودَررو شدم و گفتم: «قضیۀ این روحانیها چی بود؟»
آنجا برایم کامل تعریف کرد. گفت: «حاجمیرزا به من گفته بود مبلغان را برای روحیه دادن به نیروهای کمین به خط ببرم. من هم برای اینکه سختیای که رزمندگان متحمل میشن را بهخوبی درک کنن و بعدش روی منبر برای مردم بازگو کنن، روی شونۀ یکیشون یه قالب یخ گذاشتم و دم غروب راهشون انداختم. در بین راه، آقایون با «خمپارۀ زمانی» با قبا و عمامه و قالب یخ، خیز میرفتن و غرق گلولای بلند میشدن. درحالیکه نمیدونستن برای این نوع خمپاره اصلاً لازم نیست خیز برن! من هم راهمو ادامه دادم تا به کانال باتلاقی رسیدم. لخت شدم و از آقایان هم خواستم لباسها رو دربیارن، اما امتناع کردن. نرسیده به کمین، یکی از اونا محکم به من زد و گفت: ‹چرا نمیرسیم؟›
گفتم: ‹چیزی نمونده برسیم.›
گفت: ‹برای ادامۀ راه باید استخاره کنم. اگر خوب اومد میآییم وگرنه برمیگردیم.›
اونجا استخاره بد اومد و برگشتن.»
گفتم: «خیلی بهشون سخت گرفتی. نیروهای خودمون هم با قالب یخ و خیز رفتن توی گلولای و لخت شدن جلو نمیرن که تو از مبلغان توقع این کارها رو داشتی.»
گفت: «میخواستم روحانیون به چشم خودشون سختیها رو ببینن و بعد برای مردم بگن...»
گفتم: «همین الان اینهمه روحانی پابهکار توی گردان داریم. به من میگفتی، به شیخ سعادت میگفتی، به شیخ محسن سنایی میگفتی، به شیخ محمدرضا ملکی میگفتی. به حاجآقا مولوی میگفتی.»
گفت: «شما که همیشه هستید و از همهچیز خبر دارید.»
گفتم: «بههرحال تند رفتی، برادر!»
تیپ 83 امامجعفر صادق(ع) که مخصوص سازماندهی و اعزام ما روحانیون بود، بهخوبی به این نکته واقف بود و دو نوع حکم اعزام صادر میکرد. یک حکم «تبلیغی» بود که مبلغان با لباس روحانیت در جبهه حاضر میشدند و معمولاً اساتید حوزه، علما، سخنرانان، کسانی که پا به سن گذاشته بودند یا به هر دلیلی توان رزم نداشتند، از این شیوه اعزام استفاده میکردند. یکی هم «رزمی-تبلیغی» بود که عموم طلاب، مثل ما جوانان به آن شناخته میشدیم و با لباسهای خاکی و صرفاً با یک عمامه، پابهپای رزمندگان دیگر در جنگ شرکت میکردیم. نه ما میتوانستیم بهدلیل جوانی و کمی سواد، کار آنان را انجام دهیم و نه آنان میتوانستند با شرایط سنیشان کار ما جوانان را انجام دهند.
هنوز با عباس از خاطرات گذشته به صحبت مینشینیم و از آن ماجرا با چاشنی شوخطبعیهای او یاد میکنیم. با تمام اوصاف، تازه آن مبلغان زیر دست عباس خیلی خوب طاقت آوردند که توانستند تا نزدیکی کمین بروند. باز خداراشکر، استخاره بد آمد، وگرنه معلوم نبود دیگر چه بلایی سر آنها میآورد.
دشمن بهخوبی از عزم ما و استقرار نیروها برای دفاع از جزیره خبردار بود و دیگر حمله نکرد. ما هم پس از حدود دو ماه استقرار در اردوگاه شهید محرمی، بدون اینکه نیازی به استفاده از گروهان ما شود به عقب برگشتیم.
پس از سرزدن به مادر و استراحتی کوتاه نزد او، برای ادامۀ دروس به قم رفتم. اینبار بهطور رسمی پروندهام در حوزۀ قم پذیرفته شد و میتوانستم مانند دیگر طلاب مدرسه انتخاب کنم. معظمی و بابایی قبل از من کارهای اداری را انجام داده و به مدرسۀ الهادی رفته بودند. بهدلیل جبهه بودنم، توفیق همراهی را از دست دادم و در مدرسۀ «مهدی موعود» مشغول تحصیل شدم. من «سیوطی» میخواندم، اما چون تا حالا امتحان نداده بودم، گفتند از اول «صمدیه» بخوان. گفتم: «من از صمدیه خوندن خسته شدم و خطبهخط کتاب رو از برم.»
قرار شد برای تعیین سطح، امتحان بگیرند. در امتحانی که گرفتند 20 شدم و رسماً پایۀ دوم را شروع کردم. حدود پنج ماهی که از پایان استقرار در اردوگاه شهید محرمی تا اعزام بعد در مدرسه بودم ایام خوب حجرهنشینی من بود. امین میربک، طیب خرمآبادی و شیخ خدری همحجرهایهای من بودند و شیخ حسین کفراشی فرزند داشی کفراشی به حجرۀ ما رفتوآمد داشت.
امین در دو چیز هنرمند بود، یکی بستن عمامه و دیگری پخت غذا. هر دو را هم از او بهخوبی یاد گرفتم و به یادگار دارم. وقتی غذا درست میکرد عطرش کل مدرسه را برمیداشت و همه را به چشیدن طعم آن راغب میکرد؛ تا جایی که حجرۀ ما از مهمان پر میشد. همیشه بهمقدار بیشتری غذا درست میکردیم تا شرمندۀ دوستان نشویم.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
تبیین اهداف و دستاوردهای انقلاب اسلامی.mp3
20.12M
تبیین اهداف و دستاوردهای انقلاب اسلامی
(خواهش میکنم با دقت گوش کنید)
🎙️حجت الاسلام فخریان
🔹شما در این صوت یک تبیین روان، ساده و کاملاً علمی و متقن را میشنوید.
🔸شما در این صوت با نگاه کلان به #انقلاب_اسلامی آشنا میشوید.
🔹این صوت به شما کمک خواهد کرد که در #جهاد_تبیین موفقتر عمل کنید.
#منبر
#بصیرت
#ایران_قوی
#رهبر_انقلاب
#جنگ_ترکیبی
#جمهوری_اسلامی
#من_غلام_اهلبیتم
@mahale114
متآسفانه امروز هنگام نماز مغرب حمله تروریستی در حرم شاهچراغ (ع) شیراز اتفاق رخ داده که تعدادی شهید وتعدادی هم زخمی شدند.
🔸ساعت ۱۷:۴۵ سه فرد مسلح با تیراندازی از بیرون حرم مطهر شاهچراغ (ع) به داخل حمله کردند.
🔸️۲ نفر از تروریستها دستگیر و تلاش برای دستگیری نفر سوم ادامه دارد.
#نفوذ
#تکفیری
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترو
@mahale114
♦️جزئیات بیشتر از حمله تروریستی به حرم شاهچراغ
🔺شاهدان عینی: تروریست ها با خودرو پژو به سمت حرم شاهچراغ رفتند و از در ۹ دی وارد شدند و خادمها و زوار آن ورودی را به رگبار بستند.
🔺نیروهای ناجا همزمان دوتروریست را دستگیر کرده اند و یکی از تروریست ها متاوری شده است/ ایرنا
#نفوذ
#تکفیری
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترو
@mahale114
منبع آگاه امنیتی: عامل حادثه تروریستی شاهچراع، عنصر تکفیری- وهابی است
🔹یک منبع آگاه امنیتی به خبرنگار تسنیم گفت که عامل حادثه تروریستی شاهچراغ، عنصر #وهابی_تکفیری است که با سواستفاده از ناامنیهای اخیر، دست به اقدام تروریستی زده است./تسنیم
#نفوذ
#تکفیری
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترو
@mahale114
تکمیلی/
🔹استاندارد فارس: تعداد مجروحان حادثه شاهچراغ ۲۳ نفر است
🔹مهاجم میخواست نماز جماعت شبستان را به رگبار ببندد که با بستن درِ شبستان توسط خادمان، موفق به این کار نشده و بهسمت حرم رفته است.
...........................
تروریست تکفیری شاهچراغ یک نفر بوده
🔹رئیس کل دادگستری فارس هم اعلام کرد که مهاجم حادثه تروریستی - تکفیری حرم شاهچراغ شیراز یک نفره بوده.
🔹در ابتدا اعلام شده بود مهاجمان ۳ نفر هستند که با روشنتر شدن ماجرا، فرمانده انتظامی و رئیس کل دادگستری استان آن را رد کردند.
🔸نام این تروریست حامد بدخشان و ۲۳ ساله است./فارس
#نفوذ
#تکفیری
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترو
@mahale114