فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 چرا ایران به جبهه مقاومت کمک کرد؟
♨️ دیدن این ۳ دقیقه به اندازه مطالعه چندین کتاب، محتوا دارد!
🔺ماجرای خاورمیانه جدید چه بود؟
🔺میزان خسارت ناشی از جنگ جهانی دوم
🔺بودجه #نظامی ایران چقدر است؟
🔺چه ميزان ایران به کشورهای محور مقاومت کمک کرده؟
حجت_الاسلام_راجی
#قدرت_رسانه
#جنگ_تحمیلی
#جنگ_ترکیبی
#جهاد_تبیین
#ایران_قوی
@mahale114
#امام_صادق عليه السلام میفرماید:
💠کلُّ ذیصَناعَةٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَةِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ
❇️ هر اهل فنی برای اینکه کارش بگیرد به سه چیز نیازمند است:
1️⃣ در کار خود مهارت داشته باشد.
2️⃣ امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند.
3️⃣ دل صاحب کار و مراجعه کنندهاش را به دست آورد.
📚 تحف العقول، جلد۵، ص ۳۲۲
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ مکارم اخلاق، بهترین ارث است
🔹پادشاه عرب، بدون مشورتِ پادشاه روم که از دوستان صمیمیاش بود، کاری انجام نمیداد.
🔸او پیکی را نزد دوست خود فرستاد و از او درباره فرزندانش مشورت و نظر خواست.
🔹وی در نامهاش نوشت:
من برای هر یک از دختران و پسران خویش، مالی زیاد و ثروتی فراوان قرار دادم که بعد از من درمانده و مستمند نشوند. صلاح شما در این کار چیست؟
🔸پادشاه روم جواب فرستاد:
ثروت، معشوق بیوفاست و دوام ندارد.
🔹بهترین خدمت به فرزندان این است که آنان را از مکارم اخلاق و خویهای پسندیده برخوردار کنید، تا در دنیا سبب دوام دولت و در آخرت سبب غفران باشد.
@mahale114
45.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خبر
تصاویر نیلوفر حامدی در دوره آموزشی سازمان سیا منتشر شد / نازنین بنیادی چگونه با عبدالحمید هم مسیر شد؟
#شبنامه / همزمان با نا آرامی های کشور خبری در خصوص همکاری یک خبرنگار با شبکه سازمان سیا منتشر شده بود / حالا تصاویر مربوط به همین مهم در رسانه ها منتشر شده است / همزمان تصاویری از حضور نازنین بنیادی در رسانه ها منتشر شده که نکات قابل تاملی دارد / این تصاویر و اخبار همزمان با تحریک مردم زاهدان توسط حمید اسماعیل زهی شده است / آنچه این روزها می بینیم رگه هایی از تحریک همزمان گسل اجتماعی ، مذهبی ، قومیتی است.../ #آقای_تحلیلگر
@mahale114
🔴 اینم کار جالب بچه های یزد
این نوشته کوتاه اما پر معنا، به سهم خودش خیلی حرفها دارد......
🔹 محل جمع آوری کمک های مردمی برای
#زمستان_سخت اروپا😄
#آمریکا_بدونه_روتوش
#اروپا_بدونه_روتوش
#پایان_مماشات
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ معنی این لگد چیست؟
🔹واقعه حمله به ماشین پلیس در اتوبان کرج با آن کیفیت نشان از چیست؟
تحلیل علی علیزاده از وقایع تروریستی کرج.
-------٫-------٫------
پ ن:
به عرض شما عزیزان میرسانم ما از گذشتهٔ آقای علیزاده باخبریم واز حال وروز امروزش هم بی خبر نیستیم، بنابراین پخش مطلب از ایشان تأیید کار گذشته و یا خطاهای احتمالی آیندهٔ ایشان نیست.
پس تا زمانی که حرف درست ومنطقی از دهانش خارج شود را میشنویم!
فقط میشنویم همین!
✍️سیدنا
#پاکسازی
#پایان_مماشات
#لاتهای_کوچه_خلوت
#سلبریتی_های_بیسواد
#محاکمه_مسئولان_ناکارآمد
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کسی پاسخگوی این خونهای به ناحق ریخته شده خواهد بود؟؟
جناب آقای شمخانی ومسئولین تصمیم گیر شما در ریختن این خون ها مقصرید!
آیا خلع سلاح نیروهای نظامی وحافظ امنیت مقابل #تروریست های آموزش دیده محقق شدن شعار سلاحت را زمین بگذار طراحی نشده است؟؟
آقایان مسئول شما بفرمایید این خونهای ریخته شده،
دلهای شکسته شده نیروهای مظلوم فراجا و اقتدار لطمه دیده نیروهای حافظ امنیت کشور،
آن هم یک هفته پس از حادثه #تروریستی حرم مطهر #شاهچراغ و هشدار فرمانده کل #سپاه، نتیجه سردرگمی، تعلل و دست، دست کردن دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برای چیست؟؟!
#مماشات شما تا کجا ادامه خواهد داشت؟
مماشات شما با #تروریست های آموزش دیده یا باید دلیل منطقی داشته باشد یا باید بلافاصله باآنها مقابله کنید ودستگیر ومحاکمه شوند!
متأسفانه تعلل شما مسئولین تصمیم گیر نیروهای حافظ امنیت را زمین گیر کرده!
قطعا از پلیس بی سلاح که گذر کردند دیگر دلیلی ندارد به مردم کوچه وخیابان رحم کنند!
آقای شمخانی شما خیلی ویژه باید پاسخگوی این مماشات ها باشد.
✍️سیدنا
#داعش
#فتنه_گر
#پاکسازی
#پایان_مماشات
#لاتهای_کوچه_خلوت
#سلبریتی_های_بیسواد
#محاکمه_مسئولان_ناکارآمد
@mahale114
#خبر
همچنان با همان دشمنان قدیمی طرفیم
🔹حوادث این روزها انگار، دوره فشرده انقلاب اسلامی است!
برای کسانی که نتوانستهاند در دهههای گذشته این حوادث را ببینند.
🔹ضدانقلاب هر نوع دشمنیای که به تدریج و کم کم در طول این چهل و چند سال علیه این ملت انجام داده بود را حالا یکدفعه دوباره به میدان آورده! از تلاشش برای جلوگیری از پیروزی این ملت قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ با هر روش و فشاری، تلاش برای تجزیه طلبی شهرها بلافاصله بعد از انقلاب، حمله مسلحانه، ترور هر کسی که چهرهای مذهبی داشت یا فکر میکردند طرفدار انقلاب است، تحریم، جنگ رسانهای و عملیات روانی، سوءاستفاده سیاسی از دانشجویان، تلاش برای ایجاد دوقطبی در کشور و راه اندازی جنگ داخلی و... هر کاری در چهار پنج دهه گذشته انجام داده بودند را در این چند هفته بصورت فشرده دوباره انجام دادهاند.
🔹چیزی که مشخص است این است که ما همچنان با همان دشمنان قدیمی طرفیم؛ پیچیدهتر شدهاند؛ نقابشان شیکتر شده؛
اما همانهایند! تلاش بسیاری میکنند که خودشان دیده نشوند، از زخم داخلی ما استفاده کنند، پشت معترضِ داخلی ما پنهان شوند و اعتراض او را به حاشیه ببرند و اهدافشان را دنبال کنند...
اما هر کس اندکی تصاویر تاریخ انقلاب را در خاطر داشته باشد، شباهتهای بسیار میبیند بین اتفاقات این روزها و حوادث دهههای گذشته.
✍️علی صدری نیا
#نفوذ
#یهود
#منافق
#بصیرت
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
#پایان_مماشات
#لاتهای_کوچه_خلوت
@mahale114
اغتشاش.mp3
5.64M
#منبر کوتاه
استاد_رفیعی
‼️جنایات اغتشاشگران (داعشی های داخلی ) غیر قابل چشم پوشی است
▪️قوه قضاییه؛ مماشات هم حدی دارد
✍آیه ۳۳ مائده را اجرا کنید در کشور
إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ
#داعش
#نفوذ
#یهود
#منافق
#بصیرت
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
#پایان_مماشات
#لاتهای_کوچه_خلوت
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقابل کار کثیفی که #برعنداز ها نسبت به #عمامه علما در #اغتشاشات اخیر انجام دادند این پویش زیبای #عمامه_بوسی لازمه
🔹 هر طلبه معممی را در خیابان دیدید با احترام عمامه اش را ببوسید و از این کار زیبا فیلم بگیرید و منتشر کنید
....................
پ ن:
چه کار زیبایی.
طرح خیلی جالب وخوبیه.
ان شاءالله بچه انقلابی ها اجراش کنند.
خیلی لازمه
#بصیرت
#من_شاکرم
#من_ناسپاس_نیستم
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯صدثانیه | مهمترین اخبار و رویدادهای ایران و جهان
از «اسلام آوردن مدل و بازیگر معروف فرانسوی» تا «رونمایی از سامانه ارتقاء یافته باور 373»
🖥 سامانه ارسال گزارشات طلاب، مبلغان و عموم مردم از فضای مجازی
🌐 https://r.btid.org
#خبر
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتم : صفحه سوم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتم : صفحه چهارم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
گاز شیمیایی عامل اعصاب بود. از آن بهبعد، تا امروز، اعصاب ریهام درگیر شده و کمترین دود سیگار یا بوی عطر و ادکلن مرا به حالت غش و تشنج میکشاند. حاجحسین هم حالش خراب بود. هر دو آمپول شیمیایی را به ران پا کوبیدیم و کمی بهتر شدیم. شب را آنجا ماندیم. آب که از قبل آلوده بود و نمیشد با آن وضو گرفت. خاک هم با حملۀ شیمیایی دشمن، آلوده شده بود و اگر برای تیمم، دستان خاکی را به صورتمان میکشیدیم، صورتمان میسوخت. برای همین، ابتدا خاک را کنار میزدیم و با خاکهای زیرین تیمم میکردیم.
در همان زمان، معرکه در جادۀ امالقصر بالا گرفته بود و رزمندگان آماج حملات مختلف دشمن بودند. هنر حاجمیرزا در روز نخست این بود که ابتدا خاکریزی بر جاده احداث کرد و نیروها را از پراکندگی درآورد. بااینکه جاده از یک سمت در محاصرۀ آب و از سمت دیگر باتلاقی بود، اما بولدوزر توانسته بود آسفالت جاده را تراش دهد و با خاک زیر آن یک خاکریز هلالی احداث کند.
غروب فردا ما را حرکت دادند. نمیدانید چه شور و شعفی داشتم. بالاخره نوبت ما رسیده بود و خوشحال بهسمت خط مقدم رهسپار شدم. بهعلت کوچک بودن خط، آتشِ شدیدِ دشمن و تلفات بیسابقهای که از ما میگرفت، در هر وهله بیش از یک دسته جلو نمیبردند. قبل از سهراه شهادت، سنگرهایی قرار داشت که گروهان ما در آن مستقر شد تا بهتدریج نیروها به خط تزریق شوند. شهادت نامی بود که بهدلیل تعداد زیاد شهدای آن بر سهراه گذاشته بودند. از سهراهی، یک راه بهسمت کارخانۀ نمک میرفت و یک راه بهسمت امالقصر. برای شهدای آن نیز راهی مستقیم به بهشت داشت که اهل لیاقت از آن طی طریق میکردند.
جایی که بودیم، خمپارهها میرسید و بیرون آمدن از سنگر خیلی خطرناک بود. تا طبق دستور حاجحسین، نیروها را در سنگر مستقر کنم ساعاتی از شب گذشته بود. نماز را قضا نشده، سنگربهسنگر یادآوری کردم. حاجحسین گفت: «مقداری استراحت کنید تا وضعیت مشخص بشه.»
همۀ سنگرها پر بود. در سنگری یک جای خالی پیدا کردم. بدون اینکه از پتو خبری باشد، زیر پتوی رزمندۀ کناری خودم را جا کردم و شانهبهشانۀ او دراز کشیدم. گیج خواب بودم، اما مگر خوابم میبرد؟ صدای انفجار یکی پس از دیگری مثل پتکی به سرم میکوبید و زمین زیر پایم میلرزید. با خودم گفتم: اگر یکی از این خمپاره به سنگر بخوره چه اتفاقی میافته؟ چند نفر باهم شهید میشن؟ چند نفر زندهزنده دفن می شن؟
همۀ این خیالات در حالی بود که بغلدستیام کلاه را روی سرش کشیده بود و چنان آسودهخاطر خوابیده بود که انگار در خانه، زیر کرسی گرمونرم خوابیده است. اینهمه آرامش عجیب بود. لحظهای گمان کردم ترکش خورده و شهید شده است، اما قبل از نماز صبح که برپا دادند، قبراق بلند شد، ایستاد.
وقتی کلاه را از روی صورتش برداشت، دیدم یکی از بچههای گردان است که به تخس بودن و خیرهسری شهره است. متأسفانه نامش را فراموش کردهام، ولی از روستاهای اطراف همدان بود. هروقت میخواست میآمد، هروقت میخواست میرفت. فرماندهان از دستش عاصی بودند. نمازش را خودش دیر یا زود میخواند، اما اهل نمازجماعت نبود. نمازشب و شبزندهداری و سجده و عبادات دیگر که بماند.
بچهها بهخاطر این رویهاش با او صفا نمیکردند و او را از قماش خودشان نمیدانستند. وقتی دل صاف و ایمان قلبیاش را دیدم که چطور ذرهای ترس در آن راه ندارد، دفترچۀ شفاعتم را به او دادم و گفتم: «میشه بنویسی؟»
با تعجب گفت: «چی بنویسم؟»
گفتم: «بنویس اگر شهید شدم، شیراوند را شفاعت میکنم.»
گفت: «ما رو دست انداختی؟ منو چه به شهادت؟ همه از من فراریان.»
گفتم: «تا ننویسی نمیذارم بری... شهادت روی پیشونیت نوشته شده.»
بچهها با دیدن این صحنه شروع کردند به خندیدن و دست گرفتن که «همین کم مونده فلانی شهید بشه.» با اصرار من، بالاخره وعدۀ شفاعت را نوشت، امضا زد و رفت.
دستۀ اول حرکت کرد. من که دیر به گروهان آمده بودم و دستهای نداشتم با همانها همراه شدم. سه-چهار کیلومتری که تا خط مقدم مانده بود را با دویدن طی کردیم و نماز صبح را در همین حالت، نفسزنان خواندیم. رسیدن ما به خط همزمان بود با رسیدن گارد ریاستجمهوری صدام. آمده بودند تا کار را تمام کنند. با تجهیزات تمام پیش میآمدند و رزمندگان ما مردانه آنان را عقب میزدند. دشمن هرچه توپخانه داشت بر روی خط کوچک ما متمرکز کرده بود و هرچه خمپاره داشت روی سر ما میریخت. دیگر زحمت گرا گرفتن هم به خودشان نمیدادند. یک نقطه را دهها بار میزدند و هر بار با لگد خمپارهانداز، خطای طبیعی ایجاد میشد و یک متر اینطرف و آنطرف میخورد.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
🔻تعدادی از مخاطبان استاد #رائفی_پور پویشی را در سامانهی فارس من ثبت کرده که در آن خواستار استفاده از استاد علیاکبر رائفیپور به عنوان پل ارتباطی بین مردم و مسئولان شده است.
🔸نویسندهی این پویش با اشاره به اهمیت رفع شبهه و لزوم گفتوگو با جوانان و نوجوانان در این موقعیت حساس، ایشان را فردی مؤثر و محبوب برای این قشر دانسته و از رئیسجمهور یعنی بالاترین مقام اجرایی کشور خواسته رائفیپور زبان گویای مطالبات مردم و رساندن صدای آنها به مسئولان باشد.
🔶این پویش با گذشت تنها ۵ روز از زمان ثبت، بیش از ۲۵ هزار امضا کسب کرده و حامیان آن همچنان در حال افزایش است.
🔻 لینک پویش👇🏻
🔗 farsnews.ir/my/c/169252
لطفا شما هم به این پویش بپیوند.
#رائفی_پور
#استاد_رائفی_پور
@mahale114
پاتو از روی آیات الهی بردار!.mp3
13.14M
پاتو از روی آیات الهی بردار؟
یه جوری میگن انقلاب اسلامی زمینه ساز ظهوره انگار خدا درباره انقلاب وحی نازل کرده، اصلا چه سند معتبری برای این انقلاب وجود داره؟
کی گفته ولی فقیه نایب امام زمانه؟ این حرفا رو از خودشون درآوردن که مردم رو فریب بدن
من عاشق امام زمانم ولی این چیزا رو قبول ندارم.💥
استاد_شجاعی
استاد_پناهیان
#نفوذ
#یهود
#منافق
#بصیرت
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
#پایان_مماشات
#لاتهای_کوچه_خلوت
@mahale114
202030_885898430.mp3
7.04M
#شکر_در_سختی_ها 34
جوانی؛
پُر سرعت ترین دوران، برای رسیدن به کمالِ انسانی ست !
زیـرا؛
آسون تر میشه،از خُلق های بَد، رها شد!
نذار جوانیت، به خواب بگذره؛
این بزرگترین مصیبته.
#استاد_شجاعی 🎤
#مبارزه_با_نفس
#من_شاکرم
#من_شکرگذارم
#من_ناسپاس_نیستم
@mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اولین فیلم از دستگیری عامل حمله به نیروهای پلیس در کرج،
آسیاب به نوبت.....
#پایان_مماشات
#گونی_سه_خط
#لاتهای_کوچه_خلوت
@mahale114
ولادت حضرت محمد ص-سخنرانی.MP3
37.01M
یک سخنرانی ویژه که ارزش شنیدن را دارد.....
لطفا در پخش این صوت کوشا باشید، آنهایی که دنبال حق هستند شاید با کمک من وشما صف خودشون را از #اغتشاشگر جدا کردند...
#نفوذ
#نفوذی
#فتنه_گر
#فضای_مجازی
#پایان_مماشات
#سواد_رسانه_ای
#صعود_چهل_ساله
@mahale114
1_713322260.pdf
17.85M
#صعود_چهل_ساله
مطالعه این کتاب برتمام دوستان انقلابی لازم است.
حجة الاسلام راجی مدیرمسئول اندیشکده راهبردی #سعداء در جمع آوری وتنظیم این کتاب مفید بسیار زحمت کشیدند، ان شاءالله خداوندمتعال به این روحانی مخلص ودیگر همکارانشان خیر دنیا و آخرت بدهد و به تک تک ما هم توفیق مطالعه این کتاب مفید را عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمدوآل محمد ص.
#آگاهی
#امنیت
#بصیرت
#استقلال
#ایران_قوی
#جهاد_تبیین
#خودتحقیرنباشیم
@mahale114
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام میفرماید:
💠 ارضَ مِنَ الرِّزقِ بِما قُسِمَ لَكَ تَعِش غَنِيّا
❇️ به روزىاى كه قسمتت گشته راضى باش تا توانگرانه زندگى كنى
📚 غررالحكم حدیث ۲۳۳۲
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ
🔹زن جوانی در جاده رانندگی میکرد. برف کنار جاده نشسته بود و هوا سرد بود. ناگهان لاستیک ماشین پنچر شد و زن ناچار شد از ماشین پیاده شود تا از رانندگان دیگر کمک بگیرد.
🔸حدود ۴۵ ﺩﻗﻴﻘﻪﺍی میﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺯ و ﺳﺮﻣﺎ منتظر کمک ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺎﺷﻴﻦﻫﺎ یکی ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮی ﺭﺩ میﺷﺪﻧﺪ.
🔹ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮمرنگ ﺍﺻﻼ ﺗﻮی ﺑﺮﻑﻫﺎ ﺩﻳﺪﻩ نمیﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﻳﺶ ﺣﺴﺎبی ﺑﺮﻑ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢﺗﺮ ﺩﻭﺭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﮐﻼﻩ پشمیﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺭﻭی ﮔﻮﺵﻫﺎﻳﺶ ﮐﺸﻴﺪ.
🔸بالاخره ﻳﮏ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻗﺪیمی ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍنی ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﺯﻥ کمی ﺗﺮﺳﻴﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ.
🔸ﺯﻥ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ کسی ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺍﻭ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﻣﺎی ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی میﮐﻨﺪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻤﺎﻧﺪ.
🔸ﺍﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﺸﮑﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی کمکش ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺷﻴﺸﻪ ﺯﺩ و اشاره کرد که لاستیک درست شد.
🔸ﺯﻥ ﭘﻮلی ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﻮﻝ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی ﺩﺭ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻭی ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩ، ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﮔﺮﻓﺖ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ، ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ که ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، سعی ﮐﻨﻴﺪ ﺁﺧﺮﻳﻦ کسی ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ.
🔸ﺍﺯ ﻫﻢ خداحافظی ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﻪﺷﺪﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.
🔹ﺍﺯ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻏﺬﺍی ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ یکی ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍنی ﮐﻪ ﻣﺎﻩﻫﺎی ﺁﺧﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ میﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ گارسونی ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎنی ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﻞ ﺩﺍﺭﺩ.
🔸ﺯﻥ، ﻏﺬﺍیی ۸۰ﺩﻻﺭی ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ، ﻳﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ۱۰۰ﺩﻻﺭی ﺑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩ.
🔹ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ۲۰ ﺩﻻﺭ باقیمانده ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺎ وقتی ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، ﺭﻭی ﻳﮏ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝﮐﺎﻏﺬی ﺭﻭی ﻣﻴﺰ ﻳﺎﺩﺩﺍشتی ﺩﻳﺪﻩ میﺷﺪ.
🔸ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ۲۰ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻋﻼﻭﻩ ۴۰۰ ﺩﻻﺭ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝﮐﺎﻏﺬی ﺑﺮﺍی ﻭی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﺍی ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺸﻮﺩ.
🔹ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﺯﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ.
🔸ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﭘﻮﻝ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺁهی ﺩﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
🔹ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯنی ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻪ ﻣﺒﻠﻎ ﮐﺎفی ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ.
🔸ﻗﻄﺮﻩ ﺍشکی ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﻓﺮﻭﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻥ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ میگویند ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺪهی ﺍﺯ همان ﺩست میگیری.
@mahale114
زیارت مأثور.mp3
1.32M
#منبر کوتاه
#آیت_الله_جوادی_آملی
💠 زیارت ماثوره 💠
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#سخنرانی تاثیرگذار
#من_غلام_اهلبیتم
@mahale114
شبنامه 1019.mp3
11.82M
#خبر
امام جمعه خاش متاثر از عبدالحمید مردم را تحریک کرده بود / چرا باید از افتادن نقاب عبدالحمید خوشحال بود؟
شبنامه / در روزهای گذشته شاهد ناآرامیهایی در شهر خاش بودیم / کمی بعد از این نا آرامیها حمید اسماعیل زهی بیانیه داده و برخورد با آشوبگران را محکوم کرده بود / حالا مشخص شده امام جمعه خاش تحت تاثیر حمید اسماعیل زهی حرفهای تحریک کنندهای را در خطبهها گفته است / ظاهرا عده ای زیر اسم #مسجد_مکی_زاهدان تصمیم گرفتهاند کمی در موج فتنهی اخیر شنا کنند / افتادن نقاب از چهره ی #حمید_اسماعیلزهی البته یک برد بسیار بزرگ محسوب شده و یک رخداد مثبت است / چرایی این مهم را در شبنامه بررسی خواهیم کرد / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ️اغتشاشگران در زیر ذرهبین پهپادی سازمان اطلاعات سپاه.
♨️ گزارشی از رصد لیدرها و عناصر وابسته به عربستان سعودی با چشمان تیزبین سپاه پاسداران که برای اولین بار منتشر میشود.
#برعنداز
#فتنه_گر
#ایران_قوی
#گونی_سه_خط
#لاتهای_کوچه_خلوت
#پهپاد_های_نقطه_زن
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتم : صفحه چهارم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتمم : صفحه پنجم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
در جادۀ فاو-امالقصر واقعاً متربهمتر خمپاره میآمد و نفربهنفر تلفات میگرفت. من عقب بودم و دیدم سر ستون وارد خط شد. ناگهان خمپارهای کنار ستون فرود آمد و اولین شهید گروهان ما آسمانی شد. جلو که رفتم دیدم او کسی نیست جز همان که شب را زیر پتویش تا صبح گذراندم و شاهد آرامش استثنایی و دل نترسش بودم.
جان بزرگترین دلبستگی انسان است و از دست دادن این دلبستگی بهغایت ترسناک. آنقدر ترسناک که کابوس از دست دادنش خواب را از چشم انسان برباید و قبل از تلخی مصیبت، زندگی را بر انسان تلخ کند. در این میانه، فقط کسی میتواند نترسد که وابسته نباشد و کسی که وابسته نباشد منقطع است و کسی که منقطع شد لاجرم شهید میشود. همانطور که حاجقاسم عزیز فرمود: «شرط شهید شدن، شهید بودن است.»
عبادت و شبزندهداری آمده است که این بندهای تعلقات را یکییکی باز کند و حقیقتی فراتر را به انسان بنماید. اگر عبادتی جانِ مدعی را عزیز کند و رهاوردش این باشد که یگانه عابد دهریم، میمانیم. و اگر بدون ادعا، مردانه ترک جان و مال گفتیم، میرویم. همانطور که همسنگر عزیز ما رفت.
در خط، سنگرهایی بهموازات جاده احداث شده بود که نیروها در آن پناه میگرفتند. درحالیکه تازه دسته وارد معرکۀ نبرد شده بود، پیش چشممان انفجاری رخ داد و یکی از سنگرها منهدم شد. اغلب افراد آن سنگر برزولی بودند. علیصفر شیراوند همان لحظه شهید شد و علی اسلامی، جانعلی غفاری، حاجنورالله سنایی و پسرداییام میرزا فتوت مجروح شدند. پسرعمهام حاجاسکندر تبریزی هم آنجا بود. بااینکه در همان سنگر بود، اما بهظاهر، سالم از زیر آوار بیرون آمد و جراحتی نداشت. داشت به مجروحان رسیدگی میکرد که شکمش بهطوری غیرطبیعی باد کرد و بیهوش روی زمین افتاد.
بعدها حاجاسکندر در جمعهای خانوادگی، این ماجرا را بهخوبی تعریف کرد. ماجرا از این قرار بود که یک ترکش ریز بهاندازۀ عدس، رودههایش را سوراخ میکند و پس از عبور از روده، وارد معده میشود. همین سبب شده بود تا امعا و احشایش بهکلی بههم بریزد و به چنین حالتی دچار شود.
اردشیر احمدوند که بههمراه دیگر برادران زودتر به خط آمده بود، با دیدن من به پیشوازم آمد. خبر نگرانکنندهای داشت. او گفت: «اون پاسگاه رو اون جلو میبینی؟ نیروهای گردان حضرت علیاصغر قبل از ما تا اونجا پیشروی کرده بودن. اما همونجا محاصره میشن و در معرض اسارت قرار میگیرن. رضا احمدوند و رحمان ترکاشوند برای شکستن محاصره و رهاییشون از خاکریز عبور میکنن و به دل دشمن میزنن، اما تا الان خبری ازشون نشده.»
گفتم: «یعنی چی خبری ازشون نشده؟»
گفت: «یعنی اینکه... بهنظرم... شهید شدن.»
بههیچوجه نمیخواستم شهادت رضا را قبول کنم. بهعبارت بهتر، نمیتوانستم و پذیرش مصیبت به این بزرگی را نداشتم. حاشا کردم. گفتم: «از کجا میدونی؟ شاید اسیر شده باشن.»
اما اردشیر روی حرفش بود. گفت: «بعید میدونم کسی از این معرکه زنده برگرده.»
حسین خویشوند سخت مشغول جنگیدن بود. یک لحظۀ کوتاه، گذرمان به یکدیگر افتاد. فرصتی برای حرف زدن درمورد رضا نشد و رفت. رضا و رحمان باجناق بودند و این بیشتر ما را از وضعیت سلامتی آنان نگران میکرد. من که با این خانواده رفتوآمد داشتم، بیشتر دلآشوب شدم. احمد احمدوند برادر رضا در خط حضور داشت. عجیب مضطر بود و هیچ کاری از دستش برنمیآمد. وقتی به اینوآن رو میزد تا خبری از برادرش بهدست بیاورد و هر بار به در بسته میخورد، حالش را درک میکردم. خودم مانند او علامتسؤال بودم و پیوسته همرزمان را سؤالپیچ میکردم، اما دریغ از حتی یک خبر دلگرمکننده.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114