4_6034894359046917027.mp3
12.6M
#خانواده_آسمانی ۴۴
💢 انسانهای دیندار دو دسته اند؛ ↓
⚡️ که یکی راه رسیدن به قرب خداوند را سریعتر طی میکند
و دیگری دیرتر!
※ تفاوت این دو نوع #دینداری در چیست؟
※ کدام یک سریعتر به مقصد میرسد و چرا؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_مصباح_یزدی
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#خانواده_سبک_زندگی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتمم : صفحه پانزدهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتمم : صفحه شانزدهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
حسن زحمتم را کشید و مرا به بیمارستان فاطمةالزهرا فاو برد. بیمارستان نسبتاً مجهزی بود و پر از مجروحان شیمیایی که عوارض مرا داشتند. حسن حال معنوی عجیبی داشت. تا سِرُم تمام شود کنار تختم ایستاد. از فرصت استفاده کرد و زیارت عاشورا را زمزمهکنان خواند. زیارت عاشورا را حفظ بود، ولی همیشه یک زیارت عاشورای جیبی داشت که در هر فرصتی آن را درمیآورد و از رو میخواند. وقتی زیارت عاشورا میخواند انگار در و دیوار با او دم میگرفت و عالم با او همصدا میشد. بهپهنای صورت اشک میریخت و از اطراف و اطرافیان غافل میشد.
همانطور که گوشم به زمزمۀ زیارت او بود، پرستاری وارد شد و با دیدن حسن، متعجبانه پرسید: «این برادرمون چشه؟ موجی شده؟»
لبخندی زدم و گفتم: «باهاش کاری نداشته باش. این موجی خداییه.»
نهفقط در بیمارستان، بلکه در همهجا حال خودش را داشت و حضور دیگران سبب نمیشد از اشک و گریه شرم داشته باشد. زیارتش که تمام شد گفتم: «حسن، خجالتی نمیشی پیش چشم مردم اینطور دعا میخونی و گریه میکنی؟ مردم با دیدن تو نمیگن طرف دیوونه شده؟»
صریح و محکم گفت: «بذار بگن. مگه من برای اینا دعا میخونم؟»
ابرو بالا انداختم و گفتم: «خوش به سعادتت! چقدر خوبه آدم اینطور بیریا باشه.»
دکتر اصرار داشت به عقب برگردم و تحت درمان تخصصی قرار بگیرم. اسمم را هم در لیست انتقال نوشت ولی قبول نکردم. گفتم: «همینکه سرپا بشم برام کافیه. اگر خدا خواست، بعد از عملیات برای مداوا برمیگردم.»
با رضایت خودمان از بیمارستان بیرون آمدیم و بهسمت مقر برگشتیم. در راه برگشت، بر آن حال عجیب حسن، حرفهای عجیبوغریب هم اضافه شد. حسن شروع کرد وصیتهایش را کردن. از مسائل مالی و اتفاقاتی که بعد از شهادتش باید انجام میگرفت گرفته، تا یک سری مسائل خصوصی که رازی بین من و اوست، همه را گفت. گفتم: «حسن، اینا رو به من نگو. یه جوری حرف میزنی انگار میخوای شهید بشی.»
«بله؛ من اولین شهید شما هستم.»
«از کجا اینقدر محکم حرف میزنی؟ گروهان ما گروهان شهادته؛ شاید من جلوتر از تو رفتم.»
«من تو رو نمیدونم، اما از خودم مطمئنم.»
«آخه، برادر من!...»
حرفم را قطع کرد و گفت: «میدونی از کجا میگم؟ بذار خوابم رو برات تعریف کنم.» بغضِ در گلو ماندهاش ترکید و به گریه افتاد. با هقهق گریه گفت: «من خواب حضرت زهرا(س) رو دیدم، حضرت خودش دستم رو گرفت و گذاشت توی دست حضرت مهدی. من میدونم فرداشب آخر کارمه و شهید میشم.»
سرش را بوسیدم و با در آغوش گرفتنش آرامش کردم. گفتم: «انشاءالله امامزمان به فریادمون برسه. حضرت زهرا به فریادمون برسه.»
تا فرداشب کار حسن همین بود. مدام یا قرآن تلاوت میکرد یا دعا میخواند و در همه حال اشک از چشمانش جاری بود. حتی وقتی ستون برای عملیات حرکت کرد، من خارج از ستون حرکت میکردم و ستون را برای حاجحسین تنظیم میکردم، در آن حال هم حسن را میدیدم که در حال اشک ریختن بود.
ستون در سکوت شب، بهسمت محور کارخانه نمک حرکت میکرد. حاجرضا زرگری، فرمانده گردان و بچههای اطلاعات جلو بودند و ما پشتسر حاجحسین کیانی، قطار شده بودیم. منطقه کمکم از حالت خاکی درآمد و به دشت نمکی تبدیل شد. همهجا یکدست سفید بود و هیچگونه پوشش و استتاری نداشت. زیر نور ماه و منورِ گاهبهگاه دشمن، این شرایط سختتر هم میشد. در این نمکزار، هر جنبندهای از دور دیدنی بود. حاجحسین اما حرفش یک چیز بود: «به نیروها بگید وجعلنا بخونن.»
حدود هفتصد متر تا دشمن فاصله داشتیم. تندتند «وجعلنا» میخواندم و در دلم خداخدا میکردم. نیروهای لشکر عاشورا، در محور خود به پنجاهمتری دشمن رسیده بودند و منتظر بودند تا در صورت سالم رسیدن ما، عملیات از جناحین آغاز شود. هرچقدر به دشمن نزدیکتر میشدیم، بیشتر هولوولا به دلمان میافتاد. از یک جایی بهبعد، در تیررس تیراندازی کور بعثیها قرار گرفتیم. کار همیشگیشان بود. یک تیربار بیهدف روی نمکزار کار میکرد تا کسی فکر جلو آمدن به سرش نزند. در این تیراندازیها تعدادی از بچههای ما مجروح شدند، اما میدانستیم آتش کور است و هنوز دیده نشدهایم. مجروحان را بهناچار در بین راه گذاشتیم و بهسمت خاکریز دشمن رفتیم.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
#خبر
🔴سفر سردار قاآنی به بغداد برای دیدار با رئیسجمهور و نخست وزیر عراق
🔹 یک منبع آگاه عراقی امروزسه شنبه به شفق نیوز عراق اعلام کرد که سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران ایران در دیداری اعلام نشده وارد بغداد شده است و با مقامات عراقی از جمله عبداللطیف جمال رشید رئیس جمهور و محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق دیدار کرده است.
#ایران_قوی
#اقتدار_ایران
#سپاه_قدس
@mahale114
#حدیث_روز
امام على عليه السلام میفرماید :
💠كسى كه كمتر اعتماد كند، به سلامت ماند؛ كسى كه زياد اعتماد كند پشيمان شود
مَن أقَلَّ الاستِرسالَ سَلِمَ، مَن أكثَرَ الاستِرسالَ نَدِمَ
ميزان الحكمه ج12 ص200
@mahale114
هدایت شده از طباطبایی
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ اشتباهکردن ایرادی نداره، عذرخواهینکردن ایراد داره
تا سوار تاكسی شدم، راننده گفت:
تو كه سواد نداری، چرا مینويسی، تو روزنامه هم چاپ میكنی؟
گفتم:
شما از كجا میدونين من بیسوادم؟
گفت:
اين چی بود هفته پيش نوشته بودی؟
گفتم:
چی نوشتم؟
راننده تاكسی گفت:
شعر صائب رو غلط نوشته بودی. اصل شعر اينه؛ يک عمر میتوان سخن از زلف يار گفت/در بند اين نباش كه مضمون نمانده است. ولی تو به جای «مضمون» نوشته بودی «موضوع».
به مسافرهای تاکسی نگاه كردم. يک آقای حدودا ۶۰ساله، يک خانم حدودا ۳۰ساله و پسر جوانی كه به نظر دانشجو میرسيد توی تاكسی بودند و هر سه داشتند به من بیسواد نگاه میكردند. حس خوبی نبود. خواستم از زير بار اين نگاههای سرزنشبار بيرون بيايم.
گفتم:
بله، تو خيلی از نسخهها مضمونه ولی تو بعضی از نسخهها هم موضوع ثبت شده.
مرد ۶۰ساله گفت:
تو هيچ نسخهای از ديوانهای صائب موضوع نيومده.
گفتم:
مگه شما همه نسخهها رو خوندين؟
مرد گفت:
بله.
گفتم:
مگه میشه؟ شما چهكارهايد؟
مرد گفت:
استاد دانشگاه، رشته ادبيات فارسی.
با خودم فكر كردم چرا بايد سوار تاكسیای شوم كه رانندهاش صائبخوان باشد و مسافرش استاد ادبيات فارسی دانشگاه، آن هم دقيقا روزی كه هفته قبلش شعری از صائب را اشتباه نوشته بودم.
چارهای نبود. گفتم:
ببخشيد، اشتباه كردم.
راننده خنديد و گفت:
اين شد. همه اشتباه میكنن، اشكالی هم نداره، به شرطی كه بعدش معذرت بخوان.
با خودم فكر كردم كاش برای بقيه اشتباهات زندگیام هم معذرت خواسته بودم. ولی ديدم خيلی وقتها حتی نفهميدم كه اشتباه كردهام. مثل همين هفته قبل و کسی هم نبود كه بگويد اشتباه كردهام.
@mahale114
هدایت شده از طباطبایی
شبنامه 1028.mp3
12.27M
🚨 #خبر مهم /
مصاحبه جان بولتون با بی بی سی عامل اصلی حمله ایران به اقلیم_کردستان عراق
شبنامه / مصاحبه جان بولتون با بی بی سی اشاره ای ویژه دارد به اینکه آشوبگران در ایران هم دست #تجزیه_طلبهای کرد و با تسلیحاتی که از داخل اقلیم آمده مسلح شدهاند / اعلام این خبر روی آنتن بی بی سی با واکنش سراسیمه ی کارمندان بی بی سی همراه شد / در روزهای اخیر ایران همان پایگاهها را مورد هدف قرار داده و اعلام کرده که این پایگاهها در حال گسیل تسلیحات به ایران بوده اند / در کنار این مهم اخباری هم در خصوص توقف مذاکرات از سوی آمریکا به دلیل تمرکزش بر ناآرامیها منتشر شده است / ایران در این خصوص واکنشهایی داشته است / باید منتظر ماند و دید که آیا آمریکاییها پیام ایران را دریافت خواهند کرد؟ / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
اهلِ سبقت.mp3
8.64M
#منبر
#کوتاه_اما_مفید
شما هم اینجوری فکر میکنید؟
من اهل بیت علیهمالسلام رو دوست دارم و اهل روضه و هیئت و زیارتم،
پس اون دنیا هم همنشین اهل بیت علیهمالسلام خواهم بود!
👈شما سخت در اشتباهید
دو تا رذیله هست که در بسیاری از محبان اهل بیت علیهمالسلام وجود داره، که مانع رسیدن به این مقام میشه!
شاید در من و شما هم باشه❗️
🔰 #استاد_شجاعی
#سخنرانی تاثیرگذار
@mahale114
🔴 محققان ایرانی، بانداژ زیست سازگار و ضد باکتری را تولید کردند
🔹محققان ایرانی موفق به تولید بانداژ مشتق قابل انحلال در آب از کیتوزان شدند که این محصول پانسمان و تسهیل بهبود زخم کاربرد دارد.
🔹کیتوزان یک پلی ساکارید است که از دیواره سلولی قارچ ها یا اسکلت خارجی جانوران دریایی مانند خرچنگ استخراج می شود و کاربردهای درمانی مانند کاهش کلسترول و کمک به بهبود زخم دارد.
#خودباوری
#ایران_قوی
#خودتحقیرنباشیم
@mahale114
🔴خون بند ناف؛ مایع شفابخشی که دور ریخته میشود!
🔹خون بند ناف منبع غنی از سلولهای بنیادی خونساز است و کاربرد پزشکی این سلولها با سرعت زیادی در حال گسترش است.
🔹این سلولها را میتوان برای درمان تقریباً ۸۵ بیماری از جمله اختلالهای خونی مانند سلول داسیشکل و تالاسمی، بیماریهای عصبی مانند فلج مغزی و سرطانهای خونی استفاده کرد.
🔹خون بند ناف هنوز بهعنوان ضایعات پزشکی در بیشتر تولدها دور ریخته میشود که این امر اغلب بهدلیل نبود آگاهی از فواید و کاربردهای مهم آن است.
🔹این مایع بهراحتی جمعآوری میشود و نسبت به مایع جمعآوری شده از مغز استخوان، ۱۰ برابر بیشتر سلول بنیادی دارد.
#خودباوری
#ایران_قوی
#خودتحقیرنباشیم
#کنترل_جمعیت_تله_قرن
#سقط_جنین_حذف_انسان
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و پایانی تلخ بر شعار، آزادی زن در غرب
🅾👈«جاهلیت مدرن و
فاز جدیدی از روابط جنسی در غرب» را در پست ویژه ی امروز دنبال کنید...
#زن_کالای_جنسی_غرب
🚫انسان زیاده خواه غرب, در این وانفسا به دنبال چیست ؟
#جاهلیت_مدرن
#اروپا_بدونه_روتوش
#آمریکا_بدونه_روتوش
#افول_استکبار
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 صحبتهای مهم استاد #رائفی_پور درباره اتفاقات اخیر کشور
◾️از شعار تا واقعیت حقوق زنها در شعارهای مدرنیته
📥 لینک دانلود سخنرانی کلیپ 👇
🌐 t.me/Masafbox/3947
#حجاب
#جاهلیت_مدرن
#زن_اسلام_انسانیت
#زن_کالای_جنسی_غرب
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتمم : صفحه شانزدهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتمم : صفحه هفدهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
نرسیده به خاکریز، کانال آبی بود و همانجا نقطۀ رهایی ما بود. پای کانال، از حالت ستون به صف تغییر حالت دادیم و منتظر رمز عملیات شدیم. فاصلهای تا سنگر دشمن نداشتیم. سرباز بعثی را قشنگ میدیدم و او نیز سرک میکشید و این سمت را نگاه میکرد. گاهی احساس میکردم نگاهمان به هم گره میخورد. به حاجحسین گفتم: «حاجی، باور کن سربازشون ما رو میبینه. همین الان باهم چشمتوچشم شدیم.»
گفت: «هیسس! هیچی نگو، فقط وجعلنا بخون.»
با هیچ سبب مادی نمیتوان آنچه بر ما رفت را توجیه کرد. فقط و فقط خدا بود که طبق این آیۀ شریفه، سدی بین ما و دشمن قرار داد و اینچنین آنها را کور و کر کرده بود. خودمان که به ضعف خودمان آگاه بودیم و خود را مغلوب شرایط طبیعی میدیدیم، با دیدن این معجزۀ آشکار، از زلال توحید سیراب شدیم و قوت قلب گرفتیم. من و حسن کنار هم قرار داشتیم و هر دو، روی عمامهمان سربند یازهرا بسته بودیم. سعی کردم مثل حسن به بیبی دو عالم حضرتزهرا(س) متوسل شوم. نگاهی غبطهآمیز به او داشتم و حال خوبش را عجیب خریدار بودم.
صدای حاجحسین رشتۀ افکارم را از هم گسست: «اون سنگرهای دولول و دوشکا رو که میبینید، اون سنگرها با شماست. بهمحض شروع عملیات، اول اونا را از کار بندازید و بعد بهسمت خاکریز حرکت کنید. وقتی حاجحسین رفت با حسن تقسیم کار کردیم. سنگری را حسن قرار شد بزند و سنگری سهم من شد.
با رمز عملیات، تکبیر گفتیم و تیراندازیها شروع شد. همانطور که حاجحسین گفته بود، ابتدا سنگر را با آرپیجی زدم و با جهشی بلند از کانال آب رد شدم. زیرچشمی حواسم به حسن بود. او هم با آرپیجی سنگرش را هدف قرار داد و پشتسرم راهی شد. از حسن فاصله گرفتم و مشغول تیراندازی به سنگرها و درگیری نفربهنفر با بعثیها شدم. یک سنگر تیربار از دید ما مخفی مانده بود و بدون اینکه آن را از کار بیندازیم، در تیررس آن قرار گرفتیم. من از برابر تیرهای آن بهسلامت عبور کردم، اما دیگر نفهمیدم پشتسرم چه اتفاقی افتاد.
بچهها از رابطۀ من و حسن خبر داشتند. یک آن یکی از بچهها بهسمتم آمد و با شفقتی توأم با ترس گفت: «حاجآقا شیراوند!»
«بله؟»
«حاجآقا معظمی... حاجآقا معظمی تیر خورد.»
با شنیدن خبر، قالب تهی کردم. به هم قول داده بودیم هرکداممان در حال شهادت بود دیگری بر بالینش حاضر شود. همهچیز را رها کردم و بهسمتش دویدم. خودم را سریع از روی خاکریز پرت کردم و حسن را افتاده روی زمین دیدم. همان تیربار کار خودش را کرده بود. همانجا بعد از کانال آب، تیر به پهلویش خورده بود و رو به قبله افتاده بود. دستانش حالت قنوت داشت و چشمانش به حالت قشنگی به آسمان خیره بود. هرچه صدایش زدم صدایی از او درنیامد. پای پیکرش داد زدم، حسن حسن گفتم. باز صدایی نیامد.
سرم را روی سینهاش گذاشتم بلکه از قلبش صدایی بشنوم، اما جوابی در کار نبود. به گریه افتادم. شروع کردم سر حوصله با او حرف زدن و درددل کردن: «حسن جان، ما رو کجا گذاشتی و رفتی؟ خوش به سعادتت! الان از کجا ما رو میبینی؟ در کدوم جمع مست شهد شیرین لقائی؟ منو هم فراموش نکن، برادر! به برادریمون قسم، به رفاقتمون قسم، منو فراموش نکن. حالا چطور وصیتهات رو اجرا کنم؟ چطور سلامت رو به دختر چهلروزهت فاطمه برسونم؟ بگم پدرش کنارم شهید شد و من زنده موندم؟ من این زنده بودنو نمیخوام. من دنیای بعد از تو رو نمیخوام، بیا و منو هم با خودت ببر.»
او را بوسیدم، دستی به نوازش به سر و صورتش کشیدم. التماسش کردم. سرم را روی سرش گذاشتم، اما جوابی نداد.
«خوش به سعادتت، حسن، که عاشق حضرتزهرا بودی و مثل حضرت زهرا با پهلوی زخمی بهشهادت رسیدی. قربون اون سربند یازهرات، حسن جان! سلام ما رو هم به بیبی برسون. تو که سرباز امامزمان بودی. تو که دستت توی دست امامزمان بود. تو که برای امامزمانت صبح و شب درس میخوندی. تو که امید حوزه بودی. تو که زودتر از همه درس رو میفهمیدی. زودتر از همه اشکال میکردی. حالا باز گوی سبقت رو از ما ربودی و اولین نفر بهشهادت رسیدی. گوارای وجودت! مبارکت! منو هم فراموش نکن.»
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مناظره جالب درباره توان پهپادی ایران در شبکه صهیونیستی "i24"
"دکتر «نصیر العمری» تحلیلگر آمریکایی ضد ایرانی:
🔹اساسِ نبرد، زیرکی است؛ آنها [اوکراین] از غرب تسلیحات پیشرفته میگیرند و شما [روسیه] تسلیحات پیش پا افتاده و قراضه از کره شمالی و ایران گرفتید!
دکتر «محمود الافندی» تحلیلگر مسائل مربوط به روسیه:
🔹هیچ سامانه ضد هوایی نتوانسته یکی از این پهپادها را سرنگون کند و این پهپادها اوکراین را در تاریکی فرو بردهاند؛ 40 درصد انرژی برق اوکراین به وسیله همین پهپادهایی که دکتر العمری قراضه توصیف میکند، از بین رفته است.
#ایران_قوی
#اقتدار_ایران
#خودتحقیرنباشیم
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلبریتیها: [مجرمین را] #اعدام_نکنید
منش و سبک رفتاری سلبریتیهایی که امروز میگویند مجرمین و برهمزنندگان امنیت را اعدام نکنید را بهتر بشناسید
#بصیرت
#شهدا_شرمنده_ایم
#سلبریتی_واقعی
#سلبریتی_های_بیسواد
@mahale114
🔴مراقب مجسمه آخوندای جلوی سازمان ملل باشید!
#خوباوری
#مردان_خدا
#جنگ_ترکیبی
#تاپای_جان_برای_ایران
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماجرای ۲ هزار تماشاچی که منافقین برای خرابکاری و بهم ریختن بازی ایران و آمریکا، در جامجهانی ۱۹۹۸ وارد استادیوم کردند
🔻مسئول رسـانهای فیفا
درجامجهانی ۱۹۹۸ میگوید: دقیقه ۳۰ بازی بود که رفتم بیرون از ورزشگاهکه دیدم یک خانم با یونیفورم مجاهدین ایستاده و سه محافظ دورش است و درحال صحبت با یکی بود و گفت براساس برنامه آن دو هزار نفری که پشت دروازه بودند باید بیایند توی زمین ده دقیقه بعد از آغاز نیمه دوم
ژاک شيراک فرمان داده بود که ۱۵۰ سرباز مسلح بیاند داخل ورزشگاه و دور این دو هزار نفر بایستند.
......................
و اما این بی وطن ها در این دوره از بازی های جام جهانی قطرهم برای به حاشیه بردن و برهم زدن بازیهای ایران درقطر، مخصوصا بازی ایران و آمریکا از مدتها پیش برنامه ریزی کردند که خدا را شکر تا الآن تیرشون به سنگ خورده...
خدا با ماس، تا خدا را داریم غمی نداریم.
#سلبریدی
#یار_دوازدهم
#گونی_سه_خط
#سلبریتی_های_بیسواد
#تاپای_جان_برای_ایران
#گرین_کارتت_را_زمین_بگذار
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
🔴ماجرای ۲ هزار تماشاچی که منافقین برای خرابکاری و بهم ریختن بازی ایران و آمریکا، در جامجهانی ۱۹۹۸ و
🎥دماغ سوخته میخریم!
🔹ببینید چقدر زور زدن ایران رو حذف کنن اما خودشون حذف شدن😂
عاقبت کارشون این شد که کنار سگ قرار گرفتن و ورودشون به قطر ممنوع شد.😂😂😂😂 تا خدا با ماس، غمی نداریم.
از قدیم گفتن،
چاه مکن بهرکسی_ اول خودت، بعدا کسی......
#سلبریدی
#یار_دوازدهم
#گونی_سه_خط
#سلبریتی_های_بیسواد
#تاپای_جان_برای_ایران
#گرین_کارتت_را_زمین_بگذار
@mahale114
46.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خبر
تیم ملی به قطر نرسیده حاشیه شروع شد / کیروش خبرنگار انگلیس را مفتضح کرد / اخراج اینترنشنال از قطر
کمتر از یک هفته تا آغاز جام جهانی فاصله داریم و تیم ملی ایران برای حضور در این مسابقات علاوه بر حریف باید با حاشیه هم دست و پنجه نرم کند. حرکت این تیم به سمت جام جهانی با استوری یحیی گل محمدی و حملاتی که به بازیکنان شده شروع و تا به اینجای کار با نشست خبری پر حاشیه کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی پیش رفته است... #اقتدار_ایران
#سلبریدی
#یار_دوازدهم
#گونی_سه_خط
#سلبریتی_های_بیسواد
#تاپای_جان_برای_ایران
#گرین_کارتت_را_زمین_بگذار
@mahale114
🔴«پرویز برومند» بازداشت شد
🔹«پرویز برومند» فوتبالیست سابق شب گذشته در حال آسیب به اموال عمومی بازداشت شد.
🔹حضور او در اغتشاشات به صورت تصادفی و ناآگاهانه نبوده و در جریان اغتشاشات شب گذشته در حالی که مشغول تخریب اموال عمومی و فحاشی بوده، دستگیر شده است.
🔹برومند از مدتی پیش در صفحات خود در شبکههای اجتماعی به دنبال تهییج افکار عمومی و دعوت به آشوبهای خیابانی بود.
#سلبریدی
#گونی_سه_خط
#سلبریتی_های_بیسواد
#تاپای_جان_برای_ایران
#گرین_کارتت_را_زمین_بگذار
@mahale114
🔴جریمه ۲۰ درصدی قرارداد برای گلمحمدی
🔹یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس در پی توهین به بازیکنان تیم ملی فوتبال، به کمیته انضباطی احضار شد و تذکر دریافت کرد.
🔹دلیل این تذکر استوری او در اینستاگرام بود و حالا خبر رسیده ۲۰ درصد از مبلغ قرارداد سرمربی سرخ پوشان هم به عنوان جریمه از او کسر شده است.
بنظرم کمترین تنبیه جناب خار محمدی
محرومیت از مربیگری در تیم های رسمی و ممنوع الخروج شدنش رو باید میشنیدیم، چون اینطور جریمه ها روی اینا تأثیری نداره!..... حالا همین هم برای دستگرمی میپذیریم.😂
#سلبریدی
#یار_دوازدهم
#گونی_سه_خط
#سلبریتی_های_بیسواد
#تاپای_جان_برای_ایران
#گرین_کارتت_را_زمین_بگذار
@mahale114
#حدیث_روز
🌷امام صادق علیه السّلام فرمودند:🌷
از شامگاه پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلمهايي از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوي زمين ميآيند و تا غروبِ روز جمعهِ ثواب هیچ عملی را نمینویسند به جز صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام.
مستدرك وسائل الشيعة6: 70
/--------------------\
پ ن:
از لحاظ سندی و متنی مشکلی نداشته و صحیح السند هستند. اما باید توجه داشت که؛ معنای این نوع روایات این نیست که در این مدت، هیچ کار خیر دیگری دارای پاداش نخواهد بود، بلکه بدین معناست که این دسته از فرشتگان، به صورت ویژه تنها عهدهدار نگارش پاداش صلوات هستند و کارهای خیر دیگر نیز توسط فرشتگان دیگر که مأمور به نوشتن اعمال انسان هستند، نگاشته خواهد شد.[3] این بخش از روایت بیانگر اهمیت صلوات بر پیامبر و آل اوست که خداوند فرشتگانی را به صورت جداگانه و خاص برای ثبت ثواب آن نازل میکند.
3. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 424، پاورقی.
@mahale114