eitaa logo
249 دنبال‌کننده
229 عکس
20 ویدیو
4 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه؛ نویسنده، پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ ارتباط با نویسنده سید جواد محمدزاده: @seyedjmdz
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعه جمعه چه روزی است؟ روز خواب؛ تا لنگ ظهر روز کوهنوردی؛ تا کوه سفیدک علیا روز کباب؛ تا دنده کباب روز پیاده روی؛ تا جنگل ناهار خوران روز خانواده؛ تا مهمانی و خوردن روز عبادت؛ تا نماز جمعه و ذکر گفتن روز شستن؛ تا فرش و لباس و قابلمه روز ماشین؛ تا کارواش و واکس روز چرتکه؛ تا شمارش برج و ویلا و سکه روز نظافت؛ تا ناخن گرفتن وسنگ پا زدن روز خواندن؛ تا مثنوی و عطار و حافظ جمعه برای ما یک روز است. روز تو روز آمدن تو روز انتظار روز چشم دوختن به در روز قیام روز عهد بستن بیا تا جمعه، روز جمعه باشد. منتظرت هستیم. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
(💢چگونه بسازیم) 💠استراتژی آهن ربا آهن ربا برای جذب عنصر آهن و آلیاژهای آن هیچ تلاشی نمی کند. خودش را به زمین و زمان نمی کوبد. شکل طبیعی خود را جراحی پلاستیک نمی کند. ادا در نمی آورد. کلماتِ قلمبه سلمبه بکار نمی برد. فریاد نمی زند. سخنرانی فلسفی همراه با دلیل و برهان ارائه نمیدهد. چرخ و فلک و جایزه و موج آبی، جت اسکی وعده نمی دهد. آهن ربا؛ پا روی پا می گذارد و می نشیند و هر جسم آهنی که به او نزدیک شود را جذب می کند. گاهی هم خودش را وسط میدان معرکه می رساند و بی کلام و سخنی همه اشیای فلزی را دور خود مجذوب می سازد. برای ساختن جوانان هر مربی یا استاد یا والدین، نیاز به یک آهن ربا دارند. آهن ربای انسانیت. آهن ربای معرفت. آهن ربای دلسوزی. آهن ربای آگاهی. جذب دختران و پسران به نماز؛ نیاز به مغناطیس معنویت دارد تا همانند آهن ربا همه را در مسجد و مدرسه و دانشگاه به پای سجاده بکشاند. آوردن محمد و تقی و حسن و محسن و زهرا و معصومه و پریوش و آناهیتا به قبله و نماز و رکوع و سجود با ایجاد چرخه مغناطیسی وجود گوینده و نویسنده و خواننده قابل تحقق است. آهن ربا که شدید، در بازار ماهی فروشان، طلا فروشان، لباس فروشان، میوه فروشان و در استادیوم ورزشی، سینما، رستوران و در تالار عروسی، مترو، اتوبوس، هواپیما، قطار، مدرسه و کلاس و کنسرت ؛ جذب می کنید و جوانان با حرکت شما، قدم شما، نگاه شما، سلام شما، خنده شما، تکان دادن سر شما خواهند شد. آهن ربا باشید. مغناطیس ایجاد کنید. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad شاخصه؛ ویژه:
✍اینجا حرف‌هایی دارم که با شما خواهم گفت و شنید. 🔰تفکر و اندیشه، کالبد روح را زنده می کند. ✍کانال یادداشت های سید جواد محمدزاده 🙏برای بنده افتخاری است تا این کانال را به دوستان معرفی کنید. 🌐@mahammmadzadeseyedjavad
پاوربانک این روزها، تکنولوژی انسان‌ها را به زندان خود فراخوان می‌دهد! و هر روز به بهانه سرعت و بهره از ابزار؛ یک وسیله را در زندگی ما می‌چاپاند! و چنان حضور آن کالا را حیاتی می شمارد که حاضریم، قرنیه، کلیه و قلب خود را بفروشیم و آن را خریداری کنیم! پاوربانک حالا خودم را می نگرم که سخت به پاوربانک برای گوشی‌ام نیاز دارم!!!! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هوا مه‌آلود است. شیطان رقص‌کنان آمده است. ایمان را در قلب میخکوب کنید. صبر را در زمین رفتار بکارید. تقوا را در بیابان افکار پرواز دهید. هوا مه‌آلود است. شیطان رقص‌کنان آمده است. پدر را از بالای تاقچه به سینه خود بچسبانید. مادر را از سیم تلفن به درون چشمان مهمان کنید. خواهر را از آلبوم خاطره به کنار خود بنشانید. برادر را از زیر خروارها خاک به روی دوش بالا ببرید. هوا مه‌آلود است. شیطان رقص‌کنان آمده است. همسر را از فریزر بیرون بکشید و با آلیاژ محبت گرما ببخشید. فرزند را از شناسنامه به فرق سر جا دهید. هوا مه‌آلود است. شیطان رقص‌کنان آمده است. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💢(چگونه بسازیم) 💠استراتژی خاطره سازی چند سیخ جگر و یک عدد نوشابه مشکی شیشه ای، بعد از رفتن به مسجد و خواندن نماز؛ خاطره محمد آقا از دوران کودکی و شدن او و برادرش بهمراه پدر بود. وارد حرم که می شدیم، کفش ها را به کفشداری تحویل می دادیم و یک شماره تحویل ما می دادند. مادر و خواهر بزرگتر به زیارت حرم می رفتند. پدر ما دست ما را می گرفت و در گوشه ای از صحن روی سنگ مرمر می‌نشاند و با پرتاب همان شماره کفشداری با ما بازی می کرد و در انتها دو رکعت نماز با هم می خواندیم . آینه کاری های مسجد و عکس های دو نفری که در شبستان مسجد می گرفتیم، خاطره فراموش نشدنی ما بود. هوا مه آلود بود، نم نم باران می آمد و من و خانواده ام در جنگل در حال درست کردن کباب بودیم که پدرمان صدا زد بچه بیایید یک نماز بخوانیم. حصیر را پهن کردیم و با لباس جنگلی و با همان چند تکه چوب و سنگ خواندیم و بعد کباب را خوردیم. خاطره نماز جنگلی هنوز در ذهن من زنده است. خاطره سازی کنید. خاطره بسازید. را در لکوموتیو خاطره بگنجانید. برای ساختن جوانان دست آنان را بگیرید و در مسیر یک خاطره؛ رکوع و سجود و سجاده را به کام آنان بنشانید. نماز را بشکنید، خرد کنید، تکه تکه کنید، بسته بندی کنید و داخل کیف خاطرات قرار دهید تا جوانان با همان خاطره نماز را بپذیرند. خاطره یک سیخ جگر، یک فوتبال، یک سینما، یک لباس، یک جنگل، یک کباب، یک کتاب، یک مهمانی، یک خنده ... برای ساختن خاطره بسازید. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad شاخصه: ویژه:
🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. امامت؛ تابنده تر شد. جان؛ تازه گشت. جانِ جانان؛ درخشنده تر شد. شمسِ حقیقت؛ طلوع فروزان شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. پاییز دلها؛ بهار شد. دستهای محبت؛ گشوده شد. قلب ها؛ ضربان دار شد. افکارِ قندیل بسته؛ آب شد. چشم های کینه؛ نورانی شد. بغض های گره زده؛ باز شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. کهکشان علم؛ به چرخش درآمد. منظومه انسانیت؛ راه افتاد. کویر لوت معرفت؛ چمن زار شد. انسان های پراکنده؛ اقیانوس شدند. قایق شکسته ناامیدی؛ امیدوار شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. انسان؛ درخشد. ترانه شد. رنگین کمان شد. خلیفه الله شد. صبغه الله شد. خلیل الله شد. کلیم الله شد. صفی الله شد. عین الله شد. اذن الله شد. ☄انسان شد. ☄انسان شهید شد. ☄انسان شاهد شد. بالا رفت . پر گشود. یار شد. جنگید. سربریده شد. بلال حبشی شد. سلمان فارسی شد. میثم تمار شد. حبیت و مسلم و عون و جعفر شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. و من و تو برگزیده شدیم! چرا؛ نمی دانم!! ولی انسان نام گرفته ایم!! تا با امام؛ هم قدم هم کلام هم سخن هم راه هم نفس هم فکر هم راز هم خانه هم سایه هم سفره هم سفر هم نشین هم رزم هم قلم هم خوان با امام خود یکی شویم!! 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
♦️بسیاری از کلمات در میان مردم و حتی فرهیختگان رایج شده که با نگاه فنی، غلط است. به تعدادی از این کلمات نگاه کنید،👇 🔹غلط است:👇 🔸پیشخوان 🔹درست است؛👇 🔸پیشخان 🔹غلط است:👇 🔸گفتار یکم 🔹درست است 🔸نوشتار یکم (برای تقسیم بندی متن نوشتاری) 🔹غلط است:👇 🔸بنام خدا 🔹درست است؛👇 🔸به نام خدا 🔹غلط است:👇 🔸استعفا داد 🔹درست است؛👇 🔸استعفا کرد 🔹غلط است:👇 🔸الاهم فی الاهم 🔹درست است؛👇 🔸الاهم فالاهم 🔹غلط است:👇 🔸سوره مبارکه 🔹درست است؛👇 🔸سوره مبارک 🔹غلط است:👇 🔸گناهان کبیره 🔹درست است؛👇 🔸گناهان بزرگ یا کبیر 🔹غلط است:👇 🔸اطاق، باطری، بلیط؛ اپراطور 🔹درست است؛👇 🔸اتاق، باتری، بلیت، اپراتور 🔹غلط است:👇 🔸آنچه که 🔹درست است؛👇 🔸آنچه 🔹غلط است:👇 🔸اگر چناچه 🔹درست است؛👇 🔸اگر 🔹غلط است:👇 🔸نامه توسط پست رسید 🔹درست است؛👇 🔸نامه با پست رسید. 🔹غلط است؛👇 🔸می باشد(از مصدر باشیدن که اصلا در فارسی وجود ندارد) 🔹درست است؛👇 🔸هست یا است. 🔹غلط است؛👇 🔸همایش برگزار گردید یا می گردد 🔹درست است ؛👇 🔸برگزار شد یا می شود. (گردید=چرخید) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
دغدغه! نوشتار اول ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) آب؟ نان؟ شکم و شهوت؟ لباس و تاج و تخت؟ مبل و سیستم و ماشین؟ سفر و عشق و لب ساحل؟ جنگ و خون و کشتن؟ خانه و ویلا و باغ و مزرعه؟ اسب و بیلیارد و استخر؟ دغدغه انسان چیست؟ دغدغه من و تو؛ کدام است؟ دغدغه در کدام طبقه از افکار ما زندگی می کند؟ انسان با دو گِرم دغدغه، طلا می شود نه با هشتاد کیلو وزن! تفاوت ها در کت و شلوار همرنگ نیست! تفاوت در لباس دغدغه آدمیان است. کباب باشد یا چنجه، آش باشد یا نان خشکیده! چه فرقی می کند, وقتی انسان عاری از دغدغه باشد. سنگ با چوب چه فرقی می کند! کاسه مغز آدم با کاسه بشقاب بلورین چه فرقی می کند اگر سلولهای خاکستری نجوشد و نخروشد و نتراشد و نهراسد و نکوبد و نخواهد! پیام آمد! پیامبر آمد! محمد فرستاده الهی فرود آمد! ؛ بانگ برافراشت! فریاد زد! آی انسان! برایتان دغدغه آورده ام! دغدغه انسانیت دغدغه علم دغدغه سلامت دغدغه امنیت دغدغه رشد دوست دغدغه باز کردن گره از مشکل همسایه دغدغه خالی بودن یخچال پسرک همکلاسی دغدغه ظلم ستیزی دغدغه بی خانمانی آن مرد سیاهپوست آفریقایی دغدغه آوار شدن خانه بر روی مردمان قاره اروپا دغدغه شلیک گلوله رژیم سفاک اسرائیل دغدغه جهیزیه دخترک دانشجو دغدغه درس نخواندن بچه های خیابان بهشت دغدغه ظهور دغدغه دین اسلام ناب محمدی دغدغه تربیت دینی دغدغه عشق و محبت دغدغه نماز شب و اشک و مناجات دغدغه تلاش و کار و تولید دغدغه شهادت و سر سپردن در راه امام پیام آمد! پیامبر آمد! محمد فرستاده الهی فرود آمد! ✍️سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad الله علیه و آله و سلم
چگونه شویم 💠استراتژی اردو نطفه ساختن جوانان را در اردو منعقد سازید. علقه رکوع و سجود را در گردش توپ در سبزه زار طبیعت به گردن آنان بیاویزید. پوست و گوشت سجاده را بر فراز شادی و لبخند طنیده در اردو به جوانان بدوزید. استخوان بندی نظام واره نماز را در کوهنوردی با سنگ محبت به قلب جوانان متصل کنید. جنین افکار دخترکان و پسرکان را در حال دویدن در جنگل و لای درختان به نماز گره بزنید. اردو ببرید و در چکاچک خنده و شادی؛ دو رکعت نماز با جوانان بخوانید. که اگر نماز را با سیستم دو، چهار، دو اردو در کالبد ذهن خود بکارد و آبیاری کند؛ خواهد شد. بگذارید در شکوفه های بهاری، نماز میوه دهد. بگذارید در میان برگ ریزان پاییز و قدم زدن بر روی برگ های زرد، نماز بروید. بگذارید در سفیدی برف، نماز بتابد. بگذارید در نم نم باران، نماز فرود آید. دست جوانان را بگیرید و همراه چند عدد سیخ کباب و چند جوجه آغشته به پیاز و زردچوبه و زعفران به دل طبیعت بروید. بازی کنید. بخندید. توپ و تور و فوتبال راه بیاندازید. آتش روشن کنید. کباب کنید. خاطره بگویید. بخوابید. چای زغالی بخورید و آنگاه دو رکعت نماز بخوانیدو قدری از نماز بگویید و بشونید. ساختن یک هنر انسانی منسجم و هدفمند و هوشمندانه است که با اردو می توان به آن دست یافت. سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💠صعود! نوشتار دوم ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) بلال حبشی به قله اورست صعود کرد! سلمان فارسی به قله هیمالیا صعود کرد! میثم تمار به قله دماوند صعود کرد! اویس قرنی به قله دنا صعود کرد! مطهری و بهشتی به جام باشگاه های جهان صعود کردند! بالا رفتن از یک کوه، یک قله، یک تله از خاک؛ صعود نیست! سقوط است اگر از قله انسانیت بالا نرفته باشید و در دامنه زمینگیر گشته باشید. رفتن به دانشگاه و نشستن پشت میز و مدرک دکتری کسب کردن؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانی الفبای مسئولیت پذیری و دردمندی انسان را بیاموزید و کشف کنید. لباس عروس به تن کردن و دست شاه داماد را گرفتن و به خانه بخت رفتن؛ صعود نیست! سقوط است اگر زندگی مرد کنار زن؛ آنان را به عرش الهی نزدیکتر نسازد و در همان فرش میخکوب شهوت کند. جرینگ جرینگ سکه ها و شمارش دلار و برج و باروت و ثروت؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانی افسار پول و مال را به دست بگیرید و این اسب سرکش را رام کنید. کسب مدال طلای المپیک و تشویق یک ملت؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانید بینی شیطان رجیم را در روی تشک به خاک بمالید و دست یک یتیم و مستمند را بگیرید. زیارت مکه و طواف و رمی جمره و غار حراء رفتن؛ صعود نیست! سقوط است اگر دل حرم اغیار باشد و اسباب و اثاثیه خدا در میان کوچه و خیابان پهن باشد. صعود؛ بالا رفتن از فریب نیست! صعود؛ زیرکی در گرفتن پست نیست! صعود؛ کلاه بر سر عقل گذاشتن نیست! صعود؛ نشستن و حذف یکی یکی از بازیکنان نیست! صعود؛ رشوه دادن و کار راه انداختن نیست! صعود؛ نان بریدن نیست! صعود؛ همان سقوط است. سقوط از من خودخواهی سقوط از نادانی به آگاهی سقوط از جهل به دانایی سقوط از من به ما سقوط از دره گناه به اقیانوس طهارت سقوط از کویر سنگدلی به دشت محبت سقوط از فرش به عرش سقوط از مرد یا زن به خانواده صعود؛ همان سقوط است. محمد آمد! پیامبر آمد! صعود آورد! انسان برای صعود به قله انسانیت و از آنجا به آسمان توحید الهی به توسل و توکل و تعقل و تلاش نیاز دارد. 🌼سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💠 بُت سومین نوشتار ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) کاهن اعظم آمن هوتپ، بُتی را تراشیده و به حراج گذاشته است. چنگیز خان مغول، نمایشگاه بُت های سخنگو راه انداخته است. کانت و هگل و مارکس، بُت های سه بعدی متحرک ساخته اند. ادیسون و گراهام‌بل و داوینچی، بُت های رنگارنگ به بازار فرستاده اند. حراجی شده است. بت آورده اند. بُت هبل، بئت یعوق، بُت لات و عزی! فرعون نمرده است، زنده است! سامری همچنان با گوساله خود؛ بُت فروشی می کند. ابوسفیان و ابولهب؛ نعره می زنندو می تازندو بُت می فروشند. محمد آمد. پیامبر آمد. محمد پیام آورده است. بُت پرستی؛ مدرن شده است! با آسانسور در افکار می نشیند! از پله برقی آدمها بالا می رود! پسرک جوان، ازدواج نمی کند، می گوید؛ با کدام پول؟ با کدام سرمایه؟ دخترک جوان, بله را نمی گوید! می گوید؛ با کدام خانه؟ با کدام مهریه؟ با کدام ماشین به او بله بگویم؟! بُت پرست شده ایم و به پول و خانه و ماشین و سرمایه هویت بخشیده ایم و خدا را در اعماق زمین افکار دفن کرده ایم. بُت پرستی من و شما مبارک باد. کاسب که روزگاری حبیب خدا بود و دست در دست خدا می گذاشت، برای جلب یک عدد مشتری لنگ و لوک، به هزار دروغ متوسل می شود تا کالای بنجل خود را به قیمت گزاف بفروشد و روزی بدست بیاورد! بُت پرست شده ایم و روزی دهنده را مشتری پنداشته ایم و خدا را در پستوی مغازه خود چهار قفله کرده ایم. بُت پرستی من و شما مبارک باد. پرسیده ایم؛ این کار برای من چه سود دارد؟ چه فایده دارد؟ کمک به فقیر کنم چه سودی نصیب من می شود؟ خانه مستمندی را بسازم چه مبلغی به حسابم واریز می شود؟ شام و ناهاری به نیازمندان بدهم چه فایده ای برای آینده من دارد؟ بُت پرست شده ایم و در کوچه و بازار فریاد می زنیم که خدا نمی بیند و کار نیک به دستش نمی رسد! بُت پرستی من و تو مبارک باد. ستون فقرات را تا کمر خم می کنیم. زبان را چرب و نرم می کنیم. چاه چاپلوسی را پر از کلمات و وصف های ریز و درشت نثار رئیس و بالا دست می کنیم تا یک وام و اضافه حقوق و کار نصیب ما شود. بُت پرست شده ایم و آدمیان را از مرز انسان به خدایی رسانده ایم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. اشک می ریزیم، ناله می کنیم، فریاد می زنیم، غصه می خوریم، برای فردای نیامده!! برای آینده ندیده! برای روزهای نرسیده! بُت پرست شده ایم و خدا را در زیر چرخ های افکار ناامیدانه له کرده‌ ایم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. فرزند به دنیا نمی آوریم. همه اقوام و عشیره و استاد و رسانه ها؛ کنار هم جمع می شوند تا یک زوج؛ یک عدد فرزند به بار بنشاند. پدر و مادر با صدای بلند می گویند؛ که گفته آنکه دندان دهد نان دهد!! بُت پرست شده ایم و خالق را خالق نمی دانیم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. بُت پرستی من و تو مبارک باد. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
برگ ریزان است! درختان هاج و واج برگ می ریزند! آسمان رنگ پریده در لای برگ‌ها فریاد می زند! برگ‌ریزان است! و انسان غرق تماشای زیبایی زردی درختان؛ می خندد! برگ‌ ریزان است! درخت محبت؛ زرد گشته است! چشمه عشق؛ خشکیده است! ماسک بر دهان؛ همه را کر و لال کرده است! برگ ریزان است! فرزندان به تبلت؛ چسبانده شدند! مادران به تلگرام؛ قفل گشته اند! دخترکان به استوری ها؛ میخکوب مانده اند! پسرکان غرق در لایک؛ مدهوش نشته اند! برگ ریزان است! دست گدایی؛ خالی بر می گردد! مهمان در همان؛ پشت درب می ماند! مستاجر در اجاره؛ سراسیمه به دیوار می خورد! کارگر در چهار راه با بیل به سر خود می کوبد! جنین در شکم مادر؛ تقاضای ترکیه می کند! برگ ریزان است! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
چگونه بسازیم استراتژی عملیات بیست_ششم نماز یک عملیات با وسعت جغرافیایی یک جهان برای به خاک کشاندن شیطان است. رمز عملیات؛‌ الله اکبر، خدا بزرگتر است از همه خدایان سنگی و گلی و ماشینی و فلزی و رباطی هدف؛ منهدم ساختن وسوسه های پلید شیطانی است. مهمات؛ قیام و رکوع و سجود و سجده و تشهد و سلام است. زمان عملیات؛ صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء است. برای خوان ساختن جوانان چندین عملیات تعریف کنید و آنان را به میدان عملیات های مختلف ببرید تا آشنا شوند و مهارت ها را بیاموزند و بدانند. عملیات، ساخت یک خانه عملیات، ساخت یک اسباب بازی عملیات، یک اردو عملیات،‌ یک مسافرت عملیات،‌ تولید یک شیرینی عملیات، تهیه و تدارک یک مهمانی عملیات، پختن و درست کردن یک غذای لذیذ جوانان را با عملیات های مختلف؛ بزرگ کنید و آهسته آهسته با هر عملیات یک مفهوم را به آنان بیاموزانید. نماز یک عملیات جدی و شوق آفرین برای تسخیر قلوب انسان و اتصال آن به عرش الهی است. ✍️سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
مطلب مهم قرار بود امروز،‌ مطلب مهمی را با شما خوبان مطرح کنم و کمی از بار بر دوش مانده سخن بگویم. حرف بزنم و بنویسم. بنویسم و بگویم. حرف های مهم را کنار هم چیدم و دسته بندی کردم. کمی دور تر رفتم تا از میان انبوه کلمه های مهم؛ چند جمله بسیار مهم بردارم تا در معرض دید شما مهربانان بگذارم ولی هر چه بود مهم بود و من سراغ هر چه می رفتم؛ مهم تر از مهم بود. دست کشیدم و گوشه ای نشستم و با خود خلوت کردم. کدام مهم را با شما به گفتگو بنشینم؟ پاسخی دریافت نکردم؟ تصمیم گرفتم ننویسم از حرف های مهم! وجدانم راضی نشد. قول داده بودم از مهم بنویسم و بگویم. دل را به دریا زدم و گفتم بادا باد! می نویسم. حرف مهم من این جمله است؛ من و تو انسان هستیم. همین. انسان. انسان باشیم. همین. والسلام سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
هیئت تحریریه سفیر امین انتصاب به‌جا و ارزشمند برادر بزرگوار حجة الاسلام و المسلمین سید جواد محمد زاده، نویسنده محترم مجله سفیر امین را به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان گرگان تبریک عرض کرده و برای ایشان و سایر همکاران محترمشان آرزوی سربلندی و توفیقات روز افزون را از خداوند منان خواهان است. •┈┈••••✾•🌿🌺سفیر امین🌺🌿•✾•••┈┈• ✏️https://eitaa.com/safiramin
مراسم تکریم و معارفه رییس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان گرگان برگزار شد مراسم تودیع و معارفه رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان گرگان در سالن ولایت اداره کل تبلیغات اسلامی گلستان برگزار شد که در این مراسم ضمن قدردانی از زحمات حجت الاسلام حسن مهاجر نیشابوری، حجت الاسلام سیدجواد محمدزاده به عنوان رئیس اداره شهرستان گرگان انتخاب شد. @nehzat_eslami_golestan
حد وسط وسط کجاست؟ کجا بایستیم؛ وسط قرار می گیریم؟ مرز افراط و تفریط کدام است؟ وسط؛‌ انجام واجبات الهی و تن دادن به تقوا است. وسط؛ همان انجام وظایف شخصی و اجتماعی انسان است. افراط؛‌ نپرداختن به تکالیف انسانی است. تفریط؛‌ کمر همت نبستن در راه عمل به وظیفه است. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
جزیره برادر عزیز؛ خواهر گرامی! کار فرهنگیِ جزیره ای؛ را رها کنید! کار فرهنگیِ جبهه ای؛ را آغاز کنید. تلاش نکنید؛ بیست و چهار ساعته کار نکنید!! کار فرهنگیِ؛ تک نفره بدون جبهه میوه نمی دهد! بلند شوید؛ دست هم را بگیرید؛ جمع شوید؛ جبهه شوید؛ کار فرهنگیِ جبهه‌ای کنید. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
سلام بر همه شما عزیزان و سروران دیشب منزل خانواده ای رفتیم که نیاز به چرخ خیاطی و هزینه رهن خانه داشت. می خواهیم کمک کنیم تا بخشی از مشکل این خانواده حل بشه. شماره کارت:6037998134923431 سید جواد محمدزاده خدا به شماتوفیق داد خبرم کنید.
الحمد لله کتاب دوم بنده با موضوع لوازم التحریر نویسندگی به زیور چاپ آراسته شد. ویژگی این کتاب؛ روش های بدیع و کاربردی در نویسندگی است. البته با لطف خداوند طوری نگاشته شد که همزمان که کتاب را شخص می خواند هم تمرین نوشتن است و هم آموزش کاربردی نویسندگی. در ادامه محتاج دعای شما خوبان هستم. کوچک شما. سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
مدل فرهنگی شما کدام است؟
پریدن پریدن به کجا؟ با چه ابزاری؟ هدف از پریدن چیست؟ برای پریدن یک جو انسانیت کافی است. ابزار پریدن؛ بال و پر نیست! عشق است. کجا؟ زیر خاک پای پدر یا مادر. روی سجاده نماز. صورت به صورت در صفحات قرآن. لای کتاب و علم و دانش. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad