اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع #حقــوق و یک نوع #وظیـفه و یک نوع #مجــازات قائــل نشده است.🌱 《چرا و روی چه حسابی ؟ 》 فعلا شهید در مقام "طرح‌مسئله" است. فهم مسئله بعبارت‌دقیق‌تر فهم درست مسئله بخش مهمی در حل مسئله است .👌 #قسمت‌چهارم

#اسلام‌ومقتضیات‌زمان #قسمت‌چهارم | دیدگاه #مصطفی‌ملکیان | ملکیان رابطه‌ی دین و دنیا را فقط مربوط به سعادت معنوی انسان ها می داند و قائل است از دین فقط باید انتظار پرداختن به مسائل معنوی را داشت . هدف دین اداره امور دنیوی و تامین رفاه عمومی انسان ها نیست و اگر دین بخواهد عهده دار امور دنیوی انسان ها بشود در حد ایدئولوژی های سکولار تنزل یافته است. ساده اش این است که بر اساس دیدگاه ملکیان از دین نباید انتظار پاسخگویی به مشکلات مادی دنیوی را داشت. دین نمیتواند پاسخ و راه حلی برای مشکلات دنیوی داشته باشد. دین کارش چیز دیگری ست. دین با افق معنوی که به انسان می دهد دردها و رنج های این دنیایی او را کم می کند و به زندگی معنا می دهد. | درست بودن بخشی از یک نظریه به معنای درست بودن کل نظریه نیست . | پ ن : بنابر این دیدگاه چیزی به عنوان جامعه شناسی اسلامی ، روان شناسی اسلامی ، اقتصاد اسلامی و ... نداریم. به امتداد عملی این نظریه ها تووووجه کنید خیلی مهم است . #ادامه‌دارد🌱 @maharatha313

#قسمت‌چهارم 🌀 جاذبه و دافعه بین آدم‌ها ... بذار اول یه چیزی رو روشن کنیم: وقتی حرف از «جذب و دفع» می‌زنیم، منظورمون اون جذب و دفع‌های جنسیتی نیست که تو روابط عاشقانه یا عاطفی مطرحه. اونم خودش یه بحث مهمه، ولی ربطی به حرف ما نداره. 👈ما داریم درباره‌ی یه چیز دیگه صحبت می‌کنیم؛ درباره‌ی اینکه چرا بعضی آدما جذب هم می‌شن، با هم رفیق می‌شن و حتی به زبون امروزیا برا هم می‌میرن... و بعضی دیگه از هم بیزار می‌شن، حتی نمی‌تونن همو تحمل کنن، یا دلتنگ نمی‌شن وقتی از هم دورن. 📌 ببینید! تو جامعه‌ی انسانی، خیلی از روابط و رفاقت‌ها، یا حتی دشمنی‌ها و دل‌خوری‌ها، ریشه‌ شون تو همین قاعده‌ی جاذبه و دافعه‌ست. یعنی یه‌جور کشش یا دافعه‌ی درونی که باعث می‌شه با بعضیا احساس نزدیکی کنیم و با بعضی دیگه، حسِ فاصله و دوری. 🔍 دلیلش چیه؟ شهید مطهری می‌گه رمز این کشش‌ها و گریزها یه چیزه: سنخیت. یعنی یه جور شباهت و هم‌جنس بودن توی روح و فکر و هدف. تا یه اشتراکی، یه تناسبی بین دو نفر نباشه، دل‌ها سمت هم نمی‌رن. حتی اگه از بیرون خیلی شبیه هم باشن، ولی از درون سنخیت نداشته باشن، رفاقتی شکل نمی‌گیره. 📚 مولوی یه حکایت قشنگ داره: می‌گه یه حکیم دید که یه زاغ با یه لک‌لک رفیق شده، با هم پرواز می‌کنن، با هم می‌نشینن! تعجب کرد. آخه قیافه‌شون که به هم نمی‌خوره! رفت جلوتر که ببینه چه خبره. دید هر دوشون لنگ می‌زنن! یعنی همین «لنگ بودن» شد نقطه اشتراک و باعث شد با هم رفیق بشن. 🧠 حالا بعضی‌ها می‌گن دلیل این جذب و دفع‌ها #نیازه؛ آدمیزاد یه موجود نیازمند و ناقصه، دنبال اینه که خلاهاش رو پُر کنه. پس سعی می‌کنه به آدمایی نزدیک بشه که بتونه ازشون چیزی یاد بگیره، انرژی بگیره، سودی ببره. و از اونایی که احساس می‌کنه بهش آسیب می‌زنن یا جلوی رشدش رو می‌گیرن، فاصله می‌گیره. 🔋 خلاصه‌ش اینه که انسان با چیزی که حس کنه توش خیری هست، گرم می‌گیره، و از چیزی که به نظرش شر یا ضرره، فرار می‌کنه. و در مقابلِ آدمای خنثی و بی‌اثر هم، معمولاً بی‌تفاوت می‌مونه. ⚖️ این جذب و دفع‌ها لازمه‌ی زندگی‌ان. اگه این قدرت درونی رو از ما بگیرن که انتخاب کنیم کیو به دل‌مون راه بدیم و کیو نه، یا اصلاً چه چیزی رو بخوایم و از چی دوری کنیم، دیگه زندگی پیش نمی‌ره. جامعه هم از هم می‌پاشه. 💎 آخرش هم اینو بدونیم: کسی که بتونه خلأهای بقیه رو پُر کنه، امید بده، حالِ دل آدم‌ها رو بهتر کنه… اون آدم خودبه‌خود می‌تونه دل‌ها رو جذب کنه. ولی کسی که فقط بار اضافه می‌شه رو دوش بقیه، منفی می‌زنه به روح‌شون، یا هیچ فایده‌ای نداره... یا طرد می‌شه یا در بهترین حالت، تبدیل می‌شه به یه آدم بی‌اثر و کنار افتاده... #جاذبه_و_دافعه_علی #مطالعه_آرام #خودسازی #شهید_مطهری https://eitaa.com/maharatha313